فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳٬۸۹۵ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۷
287 - 308
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک، امروز وجه غالب تفکر فلسفی غرب و روشی بسیار مهم در مطالعات علوم انسانی است؛ چنان که در حوزه ادبیات از آن برای معناکاوی و شرح متن، با تمرکز بر فهم متن استفاده می شود. در این مقاله، غزل «عزای تو حماسه است» از حسین منزوی، به شیوه تحلیلی توصیفی بر اساس نظریه هرمنوتیک مدرن بررسی شده است. بر همین اساس ابتدا رمزگشایی معنای ظاهر شعر صورت گرفته سپس از دلالت های تحت اللفظی به دست آمده سطوح دلالت ضمنی متن آشکارشده است. یافته های پژوهش نشان می دهد منزوی با تلفیق اساطیر، زمان ها و مکان ها را درهم شکسته منطق معمول روایت را فروریخته و درواقع اسطوره ها را به نوعی بازآفرینی کرده است. هم چنین روایت های تاریخی را در بافتی نو با ظرفیت های معنایی تازه بازتولیدکرده است. وی در رویکرد به موضوع جنگ و دفاع مقدس که بر سروده های آن دوره (دهه 60) حاکم بوده است از شگرد تلفیق اسطوره سیاوش و حماسه تاریخی عاشورا و شباهت های وقایع و افکار این دو حادثه بهره برده است تا فضا و لحن سروده های خویش را در مسیر حماسه تقویت کند و از این راه احساسات خوانندگان شعرهایش (رزمندگان جبهه ها و مردم عادی در پشت جبهه ها) را تهییج کند و آنان را به حفظ روحیه پایداری، پاسداری از میهن و حتی حفظ ارزش های مذهبی، ملی و فرهنگی خود ترغیب نماید.
تحلیل مکاشفات روزبهان با استفاده از الگوی تحلیل ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
121 - 148
حوزههای تخصصی:
در عرفان اسلامی- مکاشفه مسئله مهم و مورد توجه خاص و ویژه ای بوده و هست. زمانی که عارف بر اثر تهذیب نفس و ریاضتی که از سوی مرشد و پیر به او القامی شود و به حالات و مقاماتی دست یافت درواقع واجد مکاشفاتی شده است. روزبهان بقلی از عارفان بزرگ قرن6 هجری می باشد که از دو گرایش بارز در تصوف اسلامی که به سکر و صحو (یا به قول حافظ مستی و مستوری) شهرت دارد، روزبهان بی شک در خط گرایش اول است. نگاه جدید به دین و باورهای دینی و طرح عناوین و پرسش های نو در این ارتباط مدت زمانی است که اذهان متفکران دینی را به خود معطوف کرده است، از جمله این عناوین جدید بحث تجربه دینی است. ویلیام جیمز دین را تاثیرات، احساسات و رویدادهایی می داند که برای هر انسانی در عالم تنهایی رخ می دهد و احساسات را مفهوم ذاتی دین می داند. از دیدگاه او تجربه دینی گوهر دین است، به این معنا که حقیقت دین احساسات و عواطفی است که در انسان هنگام رویارویی با حقیقت غائی پدید می آید و امور دیگر مانند عقاید اعمال و مناسک مؤخر از این تجربه اند. این تحقیق پس از پرداختن به مکاشفات روزبهان این موضوع را مورد بررسی قرارخواهدداد که آیا مکاشفات روزبهان براساس الگوی ویلیام جیمز قابل تحلیل است یا خیر؟
روش تحقیق: روش این مطالعه توصیفی تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است و از کتاب، مقاله، نرم افزار استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات فیش برداری است.
کاربرد وکالت عرفانی در ماهیت وکالت دادگستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
291 - 308
حوزههای تخصصی:
تعریف و مبنای وکالت در دادگستری را بایستی در علوم پیشینی آن و در مباحث «فلسفه حقوق هنجاری»، جستجو نمود. در وکالت، نیابت و اجازه از دیگری اهمیت دارد که در تاریخ تمدن ملت ها بر اساس مبانی فکری و اخلاقی و اجتماعی آنها استوار است. در این مقاله تلاش می گردد تا یکی از این مبانی فلسفه حقوق هنجاری که به حوزه عرفان ارتباط می یابد و آن توکل و وکالت عرفانی است، ریشه یابی شود و جایگاه وکالت در مبانی فکری عرفانی و حقوقی مورد توجه قرار گیرد و در مقایسه با وکالت دادگستری، نقش زمینه های فکری و معنوی و اخلاقی در علوم قضایی کاوش گردد و با روش کتابخانه ای و با ارجاع به منابع اولیه این دو رشته، این نتیجه را روشن نماید که وکالت معنایی گسترده دارد که شاخه ای از آن در عرفان ریشه دارد و از توکل نیز مایه می گیرد. از نظر حقوقی نیز شرط اخلاقی، رعایت مصلحت موکل، امانتداری و حفظ اسرار در آن رعایت می شود.
تحلیل و بررسی نگرش ماکیاولی درباره انسان و مقایسه آن با انسان کامل در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
149 - 154
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دیدگاه های نیکولو ماکیاولی درباره انسان مبنی بر اینکه که حقیقتی طبیعی است و باید او را از مشاهده رفتارهایش تعریف کرد با دیدگاه ابن عربی که انسان را جمیع اسماء الهی می داند که هدفش تحقق به اخلاق است، مقایسه می شود. ماکیاولی انسان را همچون یک زیست شناس تفسیرمی کند و همین نقطه عطف دیدگاه ماکیاولی است. او برخلاف پیشینیان خود و ابن عربی که انسان را در دستگاه فلسفی خود و عرفان اسلامی توصیف می کنند انسان را یک موجود مادی محض در کنش مستقیم با جامعه، دولت و سرنوشت خود می داند. برخلاف اخلاق مسیحی و انسان کامل ابن عربی، از نظر ماکیاولی، انسان مفهوم مافوق خود را ازدست داده است و همچون نیرویی در درون طبیعت و در کنش با جامعه شهر و دولت مشاهده می شود و اراده را معطوف به قدرت می داند و علاوه بر قبولی عدالت به کاربردن زور را برای اجرای عدالت در جامعه مفید می داند. درحالی که ابن عربی اراده را معطوف به علم دانسته و قوای جلالی و قهریه را در انسان مفید می داند. ازآنجاکه تحلیل و مقایسه نگرش ماکیاولی با انسان کامل ابن عربی کار جدیدی به نظرمی رسد به عنوان موضوع مورد نظر قرارگرفت و مقاله حاضر به شیوه کتابخانه ای و منتج از کتاب های اصلی و شرح ها و تفاسیر آن ها سامان یافت.
تجلی عالم مثال در فرش های دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
134 - 157
حوزههای تخصصی:
بازنمایی هنر از مباحث پیچیده محسوب می شود و حوزه های مختلف هنری به تناسب شیوه بیانی خود از آن بهره برده اند. از جمله شیوه های بیان گرایش به انتزاع است که در طراحی قالی و هنرهای سنتی نمود پیدا می-کند. از آنجا که در دوران صفوی این هنر-صنعت از حرفه روستایی به شهری تغییر یافت، در نقوش آن در فرش نیز تغییراتی ایجاد می کردد. همچنین در این دوران اندیشه قالب در جامعه نیز تغییر می کند و با احیای اندیشه اشراقی و پس از آن ظهور حکمت متعالی مواجه بوده، بنابراین این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است عالم مثال گفته شده در اندیشه این حکما چگونه در فرش های این دوران بازنمایی و تجلی یافته است؟ و این تأثیر را چگونه می توان مشاهده کرد؟ این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و جمع آوری اطلاعات پژوهش کتابخانه ای است. هدف از پژوهش تجلی عالم مثال بر فرش های دوره صفوی است. یافته های پژوهش بیانگر گستردگی اندیشه های حکمت خسروانی، فلسفه اشراق و تأثیر آن در تجلی عالم مثال، هورقلیا، گنگ دژ و شهرآرمانی در متن فرش های دوره صفویه است؛ ظهور این عالم را با توجه به هندسه دقیق، نور، وزن، تنوع صورت ها و در عین حال وحدت آن، استفاده از حاشیه و خطوط گردان در فرش های باغی، محرابی و لچک ترنج می توان مشاهده کرد.
واقعیّت غایی دینی تأملی بر آراء رابرت رانولف مارت با توجه به کتاب آستانه دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
531 - 548
حوزههای تخصصی:
مارِت در کتاب آستانه دین به دنبالِ شناسایی و بازنمایی «واقعیّت غایی دینی» است؛ واقعیتی که به اعتقاد او، علی رغم شهودی و عاطفی بودن، در لفافه اندیشه ها و آیین های دینی پرده نشین شده است. او «واقعیّت غایی دینی» را «حس خشیّتی» می داند که بر اثر مواجهه مستقیم با پدیده های طبیعیِ مهیب فعلیّت می یابد؛ حس اصیل و واقعیت بنیادینی که معرفت دینی و رفتارهای مذهبی صرفاً تجلیّات بیرونی آن هستند. یافته های پژوهش پیش رو که به شیوه تحلیلی انجام می گیرد، نشان می دهند، مارِت ضمن نقد دیدگاه کسانی چون تایلور و فریزر که سرآغاز دین را دانش نظری و نقطه عزیمت آن را باورهای عقلایی دانسته اند، از سرآغازهای پیشاعقلی و عاطفی دین سخن می راند و طرح تکاملی بدیعی را به این صورت درمی اندازد: الف). مواجهه با پدیده های طبیعی مرموز و شگفت آور؛ ب) احساس شگفتی ناگهانی/اتفاقی و بروز حس خشیّت؛ ج) ظهور «فراطبیعت گرایی» یا تمایل به ساحت ماورائیِ امر مشهود؛ د). تشخص بخشی به پدیده مرموز جهت ابهام زدایی از آن (آنیماتیزم)؛ أ). فرض خجستگی و بی ضرر بودن امر مرموز؛ ه). مقدس سازی پدیده مرموز و در پیش گرفتن طریق استمالت دینی و همدلی جادویی با آن. جالب است که به باور مارِت، تمام این مراحل مربوط به مرتبه پیش از تدوین ایده آنیمیسم (جان باوری) است و انسان ابتدایی هنوز با تصور روحِ قابل تفکیک از بدن آشنایی ندارد.
سیمای مشایخ صوفیه در متون منثور عرفانی عصر مغول با تأکید بر نظریه هژمونی آنتونیو گرامشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
275-300
حوزههای تخصصی:
عرفان و تصوف اسلامی یکی از مکاتب مهم تاریخ است که در طول دوره پرفرازونشیب خود از مسائل گوناگونی متأثر شده است که سبب رواج یا زوال آن را مهیا کرده اند. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و بهره گیری از منابع معتبر کتابخانه ای، سیمای مشایخ متصوفه عصر مغول را با تأکید بر نظریه هژمونی آنتونیو گرامشی، بررسی کرده است. به عقیده گرامشی، هژمونی بدون اجبار با تکیه بر اقناع و رضایت عمومی صورت می گیرد. نتیجه پژوهش نشان می دهد در قرن هفتم که ایران با حمله وحشیانه مغول و تاتار روبه رو شد، تصوف با هژمونی فرهنگی چون سخنان پیامبران و امامان، فرهنگ رفتاری مشایخ، احترام قائل بودن برای دیگران، مزمت دنیا، شهوت گریزی، هژمونی اجتماعی چون وجود اشخاصی با عنوان شیخ، کلام مثبت بزرگان درباره عارفان، تبلیغ شاگردان، هژمونی فرهنگی مانند قائل بودن کرامات برای شیوخ، ترس از اعمال مشایخ، باور شیخ به بزرگی خود و تبلیغ آن، انطباق مشرب فکری نویسنده با شیخ، باور به الهامات غیبی، باور به تقدیر، هژمونی سیاسی مانند موضع گیری پادشاه، جنبه تقدس تصوف و متصوفه، قدرت پیدا کرده است و سبب اقناع و رضایت عمومی شده است. قابل تبیین است به دلیل قوی بودن رهبری احساسی در اذهان مردم، در قرن هفتم هژمونی ایدئولوژی ملموس تر است تا جایی که هجوم مغولان موهبت و اراده الهی تصور می شد. حمله مغول موجب شد در این عصر افراد هرچه بیشتر به تصوف و خانقاه ها روی آورند و روح زخمی خود را با مرهم اقبال به تصوف اندکی التیام بخشند.
تبیین رابطه نافله و مقام محمود در آیه 79 سوره اسراء بر مبنای دیدگاه علامه حسن حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
325-348
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیه 79 سوره اسراء، مقام محمود، مقامی است که نتیجه قرب حاصل از انجام نافله است. هرچند اندیشمندان اسلامی تبیین های ارزشمندی را درباره رابطه نافله و مقام محمود مطرح کرده اند، به نظر می رسد تبیین عرفانی این رابطه چندان مورد توجه واقع نشده است. این پژوهش به روش تحلیلی- استنتاجی، درصدد است که پس از بیان حقیقت مقام محمود، رابطه آن را با قرب حاصل از نافله، از نگاه عرفانی علامه حسن زاده آملی تبیین نماید. دستاوردهای این پژوهش حاکی از آن است که مقام محمود مقام ادراک بی واسطه حقیقت وجود و ادراک یکی بودن حمد و حامد و محمود است. مقام محمود، مقامی فراتر از دو قرب فرایض و نوافل است که به مرتبه «أَو أَدنَی» اشاره دارد. قربی که به سبب واجب شدن نافله برای رسول اکرم(ص)، خاص خاتم النبیین است و سایر اولیا به میزان تقربشان به خداوند، به تبع ایشان از این قرب بهره می برند.
بررسی تجلی در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
41 - 60
حوزههای تخصصی:
تجلی حق در جهان هستی، یکی از مسائل مهم عرفان اسلامی محسوب می شود. بنا به اعتقاد عرفا، عالَم مظهر اسماء و صفات حق است و مهمترین این ظهورات، انسان کامل است که عالی ترین تجلی حق، در عالم است. مولوی از عرفای بزرگی محسوب می شود که از تجلی و ظهور حق سخن گفته اند. او بهترین ظهور حق را شمس تبریزی دانسته و از این رو در این اثر، از او بسیار سخن گفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، در غزلیات شمس، به بررسی اندیشه های مولوی، درباره ماهیت تجلی و ظهور اسماء و صفات حق پرداخته است، تا نشان دهد که درواقع، او با نگرش عرفانی خود، درباره ظهور اسماء و صفات حق، با توجه به احادیث قرب نوافل و فرائض، در نهایتِ توحید، به ستایش عالی ترین تجلی حق، پرداخته است.
جایگاه زنان در آپوکریفای اعمال رسولان از چشم انداز زنانه نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
178 - 196
حوزههای تخصصی:
اخیرا در مطالعات فمینیستی، بابی جدید برای بازنگری متون دینی و الهیات در چشم اندازی زنانه نگر گشوده شده است. الهیدانان فمینیست، در عین توجه به متون رسمی ادیان، به بحث درباره ی متونی می پردازند که از سوی جامعه ی دین دار، معتبر دانسته نمی شود. بدین سان در سنت مسیحی، مجموعه ای پنجگانه موسوم به آپوکریفای اعمال رسولان توجه الهیدانان فمینیست را به خود معطوف کرد. نگارش این متون را در سه سده نخست مسیحیت می دانند و در بیان دغدغه ی نخبگانی در خصوص نحوه ی حضور زنان در جامعه ی دینی، نکاتی منحصر به فرد و کاملا متفاوت با سایر متون مشابه را دربردارد. هدف از این پژوهش آن است که بتوان به تصویری روشن از گفتمان نادیده گرفته شده در سال های آغازین و شکل گیری مسیحیت رسمی رسید و بدین ترتیب به این پرسش پاسخ داد که آیا بر اساس متون دیگر، زنان در سده های نخستین مسیحیت پیوسته تحت انقیاد ساختار مردسالانه بوده اند یا خیر. از این رو، در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی شخصیت زنان مطرح شده در این متون از منظر فمینیستی پرداخته شده است و به این نتیجه دست می یابد که این متون زنان را در دو وجه قربانی قهرمان به تصویر کشیده اند.
فلسفه انقلاب عاشورا درگفتمان مکتب دیوبندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
211 - 228
حوزههای تخصصی:
حماسه عظیم کربلا از رخدادهای معنوی و جهان شمولی است که به عنوان اسوه حق طلبی در عمق باورهای دینی مسلمانان جریان داشته است این نهضت الهی پیوسته میتواند به عنوان الگوی جاودانه یک انسان کامل در تمام ابعاد زندگی نقش آفرین میباشد؛ از ویژگیهای این واقعه غمناک آن است که تمامی فرق و مذاهب بر شکوهمندی و عظمت آن اذعان داشتهاند. مکتب دیوبندیه از جریانهای مهم مذهب حنفی است که نقش اساسی در تحولات سیاسی و اجتماعی و تربیت عناصر مذهبی اهل سنت ایفا نموده است، شخصیتهای دینی این مکتب، تلاشهای ماندگار جهت مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب در زمان حیات خویش داشتهاند و با مراجعه به منابع علمی اندیشمندان دیوبندی می توان دریافت یکی از کلیدواژههای که در سیرهی درخشان خاندان پاک نبوی وجهه همت آنان بوده است رخداد خونرنگ عاشورای حسینی به شمار می رود که بزرگان این مکتب در تحلیل آن کتابهای سودمندی نگاشتهاند. این مقاله بر این هدف است که فلسفه قیام عاشورا را براساس نگرش پیروان مکتب دیوبندیان با بهرهگیری از روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای بررسی نماید. در مقاله حاضر به واکاوی حماسه عاشورا و فلسفه آن از منظر جنبش دیوبندی اشاره میشود. از نتایج این جستار میتوان ادعا نمود که انقلاب کربلا از نگاه اندیشمندان دیوبندی، نقش تحولساز در ترویج گفتمان اصلاحطلبی و عدالتمحوری و نابودی بدعتها و انحرافات در جهان اسلام دارد و این واقعه شگرف در معارف قرآن و عترت نبوی و احیای خلافت اسلامی و شکوهمندی شریعت محمدی نقش موثری به ارمغان دارد
سیمای نوع دوستانه امام علی(ع) در اندیشه عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
41 - 60
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی سیمای نوع دوستانه و ایثارگرانه امام علی(ع) در اندیشه عطار و مولوی پرداخته است. مطالعه آثار آن ها نشان می دهد که علت اقبال انسان امروزی به اندیشه های آن دو، به تأکید آن ها بر ارزش، حرمت و کرامت انسان برمی گردد و مهمترین جلوه آن، دوست داشتن آن ها و خدمت نمودن به آن ها، یعنی نوع دوستی است. آن دو در آثار خود، علاوه بر مدح صادقانه و پاک امام علی(ع) و بیان ویژگی های وی، اشاراتی به حوادث مهم زندگی او دارند، که بیانگر شخصیت نوع دوستانه و ایثارگرانه اوست که خدا درباره اش می فرماید: «و برخی از مردم براى به دست آوردن خشنودى خدا جان خویش را فدامی کنند». آن ها امام علی(ع) را الگوی بزرگ فضایل اخلاقی، به ویژه محبت، اخلاص، نوع دوستی و ایثار ستوده و مردم را به پیروی از او ترغیب نموده اند. زیرا او، که به گفته عطار «کوه حلم و باب علم و قطب دین» است، اصل نخست در معاشرت با مردم را محبت، احترام و دوستی دیگران دانسته و خطاب به مالک می فرماید: «قلب خویش را از مِهر مردم و دوستی و لطف آنان سرشار کن». درواقع سیره عملی زندگی ایشان احترام کامل و اعتماد به دیگران بوده است». مولوی نیز او را "افتخار هر نبی و هر ولی" دانسته و او را مولای همه زنان و مردان مؤمن می خواند که همواره نوع دوستی را یکی از اصول مهم تعالیم خود شمرده و قلبش مملو از دوست داشتن مردم و هدایت آن ها بوده است.
نگاهی به ابعاد گوناگون اختلاف جنید و حلاج در آیینه تقابلِ تصوف مکتب خراسان و بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
1 - 20
حوزههای تخصصی:
تأثیر محیط جغرافیایی بر نحوه تفکر و اندیشه انسانی امری قابل توجه است. تصوف اسلامی با ورود به حوزه جغرافیایی ایران با چالش های جدیدی مواجه شد. عارفان و اندیشمندان ایرانی با خوانش جدیدی از دین و قرآن به تدریج جهان اسلام را به سوی دوقطبی شدن سوق دادند. به دنبال آن تصوف عاشقانه مکتب خراسان در مقابلِ تصوف پای بند به سنتِ مکتب بغداد قرارگرفت. کرانه های این تقابل حوزه های اندیشه، سیاست و اجتماع را نیز فراگرفت. اوج این تقابل در مرگ حلاج و نوع برخورد طرف داران دو مکتب با او است. در پژوهش حاضر به بیان علت ها و ماهیت تقابل این دو مکتب پرداخته شده است. سپس بنا به اهمیت مسئله حلاج، با بررسی ابعاد اختلاف او با جنید بغدادی، روشن شد که موارد اختلاف این دو عارف بزرگ، ریشه در تقابل تصوف مکتب خراسان با بغداد داشته است. آنان در مسائل مهمی مانند: 1. اندیشه سیاسی، 2. مرز تأویل و تفسیر قرآن، 3. معنای توحید، 4. عقلانیت صحوی و اندیشه سکری و 5. بندگی عربی و عدالت جویی ایرانی، با هم اختلاف داشته اند.
واکاوی عرفانی معرفت نفس در منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
61 - 81
حوزههای تخصصی:
معرفت نفس، یکی از نیازهای مهم بشر است؛ مکاتب مختلف به نوعی، به آن پرداخته اند. در عرفان اسلامی، توجه ویژه ای به این مسئله شده است؛ به نظر عرفا، انسان در پرتو معرفت نفس، به رشد و کمال می رسد و نیل به معرفت خداوند، تنها از طریق معرفت نفس امکان پذیر می شود. عطار نیشابوری از جمله اندیشمندانی است که تلاش کرده معرفت نفس را درونمایه آثار ادبی- عرفانی خود قراردهد. فهم نوع نگاه این عارف مسلمان به مقوله معرفت نفس می تواند از یک سو، راهگشای پژوهش های بعدی در این زمینه باشد، از سوی دیگر، به پرسش های مطرح در این زمینه پاسخ مناسب ارائه دهد. این پژوهش، مقوله «معرفت نفس» را از دیدگاه عارف بزرگ مسلمان، عطار نیشابوری، در منطق الطیر بررسی کرده است؛ برای این بررسی، روش توصیفی با تحلیل محتوا اختیارشده است. برای گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. از روش های توصیفی و استدلال عقلی، برای تحلیل یافته ها، بهره گرفته شده است. ابتدا، مروری کوتاه بر کتاب منطق الطیر و اهمیت و جایگاه معرفت نفس در این اثر انجام شده است، انواع «خود» از دیدگاه عطار، رابطه معرفت نفس و معرفت الله، شیوه سلوک، کسب معرفت و وادی های هفتگانه، خاصیت آینگی متقابل انسان و خدا، نفس امّاره و شیوه مقابله با آن در منطق الطیرمورد بحث قرارگرفته است.
تبین مراحل حصول عادت ستیزی در اشعار عرفانی ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۸
317 - 338
حوزههای تخصصی:
در ادبیات عرفانی، عموماً قدم گذاشتن در راه طریقت با خروج از عادات روزمره محقق می شود. مهمترین اصلی که جهان بینی عارفان بر آن استوار است عادت ستیزی و ترک عادت های موروثی و نگاه کهن به هستی و خالق آن است، این خصیصه بارز به عارفان نوعی ویژگی منحصربه فرد در نگرش عرفانی آنان بخشیده و حجم عظیمی از شعرهای شاخص و خصیصه عارفان را نیز به وجودآورده است. هدف از این تحقیق نیز، تبیین مراحل حصول عادت ستیزی از نگاه ابن فارض در اشعار عرفانی وی است که با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که از دیدگاه ابن فارض عادت ستیزی با مراقبه حاصل می شود که مراقبه نیز یکی از مهمترین تمرین های سلوک در بسیاری از نحله های عرفانی است. ابن فارض در پی غبارروبی از مفاهیم و پدیده هاست، به گونه ای که با شناخت صفات جمال الهی، دیده مخاطبان را به روی واقعیات پشت غبار نشسته، بازنماید و از خواب غفلت و تقلید بیدارشان کند.
تقدیرباوری حافظ؛ رویکردی تئولوژیک یا راهبردی گفتمانی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
205 - 223
حوزههای تخصصی:
حافظ از یک سو با تقدیرگرایی افراطی، مخاطب خود را به پذیرش قسمت ازلی و «رضا به قضا» فرا می خواند؛ اما از سوی دیگر، با اعتراض های حماسی و طنزهای گزنده شورش زبانی و ذهنی خود را در برابر ناملایمات جهان و مصائب بشری نشان می دهد. مسأله پژوهش حاضر این است که چگونه می توان میان این دو رویکردِ ناسازگار در اندیشه حافظ، رابطه ای منطقی برقرار کرد؟ آیا گزاره های تقدیرگرایانه حافظ حاکی از رویکردی تئولوژیک از سنخ دیدگاه اشاعره یا معارف صوفیه است؟ یا تقدیرگرایی وی ابزاری راهبردی در شکل دهی به گفتمانی انتقادی است؟ بررسی ها نشان داد که حافظ در روکشی از تقدیرگرایی، به نفی ایدئولوژی های مولّد «ریا» و «قشری گری» پرداخته و در برابر هژمونی گفتمان هایی که جهان را مطابق با اراده حاکمان خودکامه، و منافع دو نهاد عوام فریب متشرعه و متصوفه روایت می کند، مقاومت می کند و بدینسان تقدیرباوری را به مثابه راهبردی گفتمانی برای طرد «تعصب» و «خشونت»، و ترویج «آزاداندیشی» و «تساهل» به کار می برد.
بررسی تطبیقی سنت ازدواج در شریعت یهود و روایات شیعه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدواج در ادیان الهی، تنها برای تداوم بقای نسل بشر نبوده بلکه این مکاتب از این طریق به دنبال تعالی معنویت و ترقی بشر و اجتماع بشری هستند. زمانی این سخن زیباتر تبیین می شود که بتوان شواهدی از آن را در لابلای متون و صفحات کتبی که از نظر اهل شریعت، آسمانی قلمداد شده اند؛ پیدا کرد. و نیز میتوان به افرادی که امروزه در دهکده جهانی به دنبال لاابالی گری و یا ازدواج سفید و.... هستند و به آن دامن می زنند پاسخ قاطعی داد؛ که این احکام کاملا الهی بوده و تحریف شده یا مختص شیعه نیستند. همچنین در تمام ادیان ابراهیمی قوانین ازدواج و کامجویی جنسی بسیار به هم شبیه و در یک سو هستند. مسئله ای که پژوهش حاضر متکفل بررسی آن است واکاوی مقوله نکاح به صورت تطبیقی در دو شریعت یهود و اسلام امامی(شیعه دوازده امامی) است. با توجه به یافته های پژوهش در قوانین و سنت های ادیان ابراهیمی درباره احکام ازدواج شباهت بسیار زیادی وجود دارد مانند صیغه عقد در اسلام و امضا کتوبا در یهودیت که در صورت نبودن و عدم اجرای صحیح، ازدواجی صورت نمی گیرد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای نگاشته شده است.
اعتبار سنجی روایات مشتمل بر دعا از دیدگاه علما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۵
315 - 328
حوزههای تخصصی:
رأی علما و محدثان در اعتباربخشی به روایات دعایی دوگونه است: عده ای روایات مشتمل بر دعا را همانند هر حدیث دیگر نیازمند بررسی سندی و متنی و به کارگیری قواعد فقه الحدیثی می دانند؛ از این رو ملاک هایی جهت ارزیابی صحت و سقم آن ارائه کرده و صراحتاً برخی ادعیه را جعلی و یا محرف خوانده اند. دسته ای دیگر با استناد به روایات من بلغ، ضعف راوی یا راویان را به دیده اغماض می نگرند و با تساهل از آن می گذرند؛ از این دسته گروهی نیز به تقیید قاعده تسامح پرداخته اند. بر اساس احادیث من بلغ، اگر طریق روایت و انشاء دعا ضعیف و اسناد آن غیرمعتبر باشد، کسی که بر ضعف و سستی سند وقوف داشته باشد، شایسته است به قصد قربت دعا را قرائت کند نه به قصد ورود و انتساب قطعی آن به ائمه معصومین (علیهم السلام). در این گفتار، اعتبارسنجی روایات مشتمل بر دعا از دیدگاه علما مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته و تبیین ایشان درخصوص دعای مأثور و غیرمأثور و نیز آراءشان را در رد یا قبول اصل تسامح در اسناد روایات مورد سنجش قرارمی دهد.
«خودگرایی» سرشتی و «دیگرگرایی» اخلاقی در اندیشه عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
9 - 28
حوزههای تخصصی:
ابن عربی، از یک سو، درباره «خودگرایی سرشتی» سخن می گوید و تأکید می کند، سرشت انسان چنان است که گرایش حاکم بر اعمالش، کسب خیر فردی است، و آدمی خود می داند که ثمره هر عملی، از لحاظ مادی یا معنوی، به خود او باز می گردد؛ اما شیخ اکبر از سوی دیگر، بر «دیگرگرایی اخلاقی» با محوریت شفقت و کاستن از درد و رنج های همه انسان ها تأکید می کند. مسئله مقاله حاضر این است که چگونه سازگاری میان خودگرایی سرشتی و دیگرگرایی اخلاقی امکان پذیر است؟ به منظور پاسخ به این پرسش با روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا خودگرایی سرشتی بر اساس مبانی عرفانی ابن عربی درباره مظهریت خاص اسمایی انسان ها و استعدادهای اعیان ثابته شان و فردانیت آنها از حیث سلوک معنوی و نیز غایت شخصی شان تبیین می شود؛ آنگاه با تکیه بر دیدگاه ابن عربی درباره خلقت انسان ها به صورت الهی و یگانگی بنیادین شان، دیگرگرایی اخلاقی بر مبنای حرمت ذاتی انسان ها و بازگشت خیر هر عمل خیرخواهانه به خود فرد، البته با وسعت دادن معنای «خود» به «خود کلی»، توجیه می شود و در نهایت، با تأکید بر توقف خیر و سعادت فردی بر خیر و سعادت جمعی، سازگاری مذکور نشان داده می شود.
تحلیل و تبیین شاخصه های رئالیسم عرفانی در داستان های کشف المحجوب هجویری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
225-246
حوزههای تخصصی:
رئالیسم عرفانی یک شیوه بالقوه روایی در ادبیات داستانی به ویژه تذکره نگاری های صوفیانه و حکایت های عارفانه است که رویدادهای شگفت، خارق العاده و کرامات اولیا در این نوع از رئالیسم، در بستری کاملاً واقع گرایانه رخ می دهد؛ به گونه ای که آن ها را همانند واقعیتی عینی و ملموس، قابل قبول و باورپذیر می کند. مسئله اساسی در این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای و تحلیلی توصیفی صورت گرفته است، وجود و بروز چنین شیوه روایی در داستان های کشف المحجوب و تبیین شاخصه هایی همچون شیوه روایت، تأثیر شگرف درون مایه بر ساختار داستان، لحن شاعرانگی و باورپذیری ا ست که ازجمله ویژگی های ساختاری این نوع از رئالیسم است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که این شیوه روایی- داستانی و این نوع از رئالیسم نه تنها در حکایت ها و داستان های کشف المحجوب، بلکه در تمامی حکایات و قصص عرفانی نمایان و مشهود است و تمامی تذکره های عرفانی ظرفیت و قابلیت تحلیل و بررسی از منظر رئالیسم عرفانی را دارا هستند و این نوع از رئالیسم را می توان به عنوان سبک و مکتب خاص متون متصوفه و داستان عرفانی در نظر گرفت.