مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
تفاسیر عرفانی
نگاهی به تفسیر«لطائف الاشارات»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفاسیر قرآن - همواره – یکی از گسترده ترین ومتنوع ترین جولانگاه های ابراز و بیان اندیشه های دینی و معرفتی به شمار می روند چه، فهم هر مفسر از آیات کتاب مبارک الهی با توجه به عواملی چند، به صورت طبیعی متفاوت از همگنان خود خواهد بود.
از سوی دیگر، بررسی تفاسیر قرآن و بیان دقیق ویژگی ها و امتیازات هر یک، گامی است بس مهم و ضروری جهت درک صحیح، جامع و کاملتر از آیات این کتاب آسمانی.
«لطائف الاشارات» که قشیری مؤلف آن به سبب «رساله» گرانسنگش، مشهور خاص و عام است، یکی از تفاسیر برجسته متقدم است که سزاوار است – با توجه به شخصیت و سلوک عرفانی و صوفیانه مفسر آن – هم به لحاظ شیوه و سبک و هم به لحاظ اصول و قواعد تفسیری مورد توجه و تأمل دوباره قرار گیرد.
در این مقاله بر آنیم به انجام این مهم – هر چند به اجمال – بپردازیم.
عرفان امام خمینی(س) و جلوه های آن در تفسیر عرفانی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بى گمان، سنگ بناى همة اندیشه ها و رفتارهاى امام را باید در اندیشة عرفانى و خداشناسى شهودى ایشان جستجو کرد. امام با خرق حجاب ضخیم سلوک علمی و برهانى، حقیقت عبودیت را در وجود خویش نمودار ساخت و در پرتو قرآن به مرتبت کامل ایمان و اطمینان قلبى دست یافت. رویکردى که به تحریر مبانى نظرىِ عرفان در صحیفه هاى عرفانى چون شرح دعاى سحر، تعلیقه و حاشیه بر مصباح اله دایة ال ى الخ لافة و ال ولایة، تعلیقه بر فصوص الحکم و مصباح الانس و اسرار الصلوة و نیز تبیین اخلاق، آداب و شیوه سیر و سلوک عرفانى در آثارى چون آداب الصلوة و شرح چهل حدیث منتهى گشت.
در این پژوهش سعی شده تا تعریف امام خمینی از عرفان و تفسیر عرفانی قرآن کریم و همچنین ممیزه های مکتب عرفانی ایشان تبیین شود؛ در واقع عرفان امام دارای شاخصه های اصیلی بود که از یک سو راه ایشان را از عرفان های نوظهور امروزی متمایز نمود و از سویی دیگر، تفسیر ایشان از جهان هستی با اتکا بر قرآن کریم و سنت معصومین علیهم السلام علاوه بر توجه به معنویت در جنبه های فردی، جنبه های اجتماعی را هم دربرگرفت به طوری که منشأ ایجاد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گردید.
جایگاه آراء ابن عربی در تفسیر تسنیم از جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهاءالدین محمد، معروف به سلطان ولد، یکی از قدرتمندت رین مشایخ طریقه مولویه محسوب تفسیر تسنیم از عبدالله جوادی آملی مشخصاً در شمار تفاسیر اشاری و عرفانی محض نیست، اما نقلهای متعدد او از عرفا در خلال این تفسیر، بهویژه از ابنعربی برجسته است. مفسر محترم با غوری که در کتب ابنعربی دارد، بر آن است که مبانی مکتب ابنعربی با مبانی امامیه مطابقت دارد. بااینحال، وی ناقل صرف آرای ابنعربی نیست، بلکه آرای او را گاه به صراحت و حتی گاه به شدت مورد نقد و رد قرار میدهد، البته مفسر این نکته را نیز در نظر دارد که در آثار عارفان و از جمله ابنعربی، نباید دو عنصر مهم تقیه و جعل و تحریف را نادیده گرفت. در مقاله حاضر، موارد و مواضع تأثیر آرای تفسیری ابن عربی در تفسیر تسنیم نشان داده شده، و به مبانی مشترک عرفانی دو مفسر اشاره شده، و در نهایت انتقادهای ضمنی یا آشکار صاحب تفسیر تسنیم معرفی و دستهبندی شده است.
تحلیل عرفانی مسئله لقاءالله از دیدگاه تفسیر بیان السعاده
حوزه های تخصصی:
مفهوم لقاءالله در قرآن دارای گونه های کاربردی متعددی است. اصلی ترین معانی آن در دیدگاه های مفسران عبارتند از: 1. شهود باطنی و دیدار خدا 2. مرگ 3. ملاقات ثواب و عقاب. نظریات کلامی_عرفانی ای نظیر تنزیه صرف، نظریه جمع بین تنزیه و تشبیه، نظریات حوزه تجلی و ظهور ذات و اسما و صفات الهی از اصلی ترین نظریات تأثیر گذار در آراء تفسیری است. این مقاله ضمن مرور اجمالی بر این آراء و مبانی به شرح دیدگاه های تفسیر بیان السعاده پرداخته است و ضمن بیان معنای عرفانی لقاءالله و شرایط رسیدن به این مقام با استقراء و تدبر در آیات مربوط بدان زمینه ها پیامدهای تکذیب لقاءالله یا تصدیق آن را به تفکیک بیان نموده است.
حدیث قرب نوافل، مفهوم شناسی و کاربرد آن در تفسیر تسنیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از برجسته ترین جلوه های عرفانی تفسیر تسنیم، استناد مکرّر مفسر به حدیث قدسی «قرب نوافل» است؛ این حدیث که در بین عارفان و اهل معنا بسیار مشهور است، بر این معنا تکیه دارد که انسان در اثر انجام نوافل، محبوب خدا شده و در نتیجه، پروردگار متعال مجاری ادراکی و تحریکی او را بر عهده می گیرد. این پژوهش از طریق بررسی مهم ترین موارد استناد مفسر به حدیث مزبور و مقایسه با نوع استناد دیگر تفاسیر به ویژه تفاسیر عرفانی، بر آن است تا جایگاه ویژه و بدیع آن را در تسنیم به عنوان یکی از مهم ترین جلوه های روایی و عرفانی آن نشان دهد؛ جلوه ای که مبانی عرفان اسلامی در آن با تکیه بر سنت صحیح ارائه شده است. شرح دقیق مراد آیات، حلّ معضلات تفسیری و پاسخ به برخی از شبهات مربوط به عصمت انبیا و ائمه علیهم السلام به استناد حدیث قرب نوافل، از مصادیق کاربرد این حدیث در تفسیر تسنیم است.
تحول در روش و رویکرد تفاسیر عرفانی بعد از ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶۹
101 - 118
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرآن از زمان پیامبر آغاز شد، در دوره صحابه مورد توجه قرار گرفت و در زمان تابعین گسترده شد. با ورود جریانهای فکری به حوزه فرهنگ اسلامی، و گسترش نیازها، نگاه به قران کریم و تفسیر آن گونه های مختلفی پیدا کرد و از دیدگاه های مختلف مورد توجه و تفسیر قرار گرفت. یکی از این جریانهای فکری، رویکرد عرفانی به تفسیر قرآن بود. از آنجا که نگاه عارفان در بررسی هایشان کاملاً مطابق با قرآن و سنت بود، نوع نگاه آنان از آن رو که سرشار از تعابیر لطیف در بررسی آیات قرآنی است، از جایگاه رفیعی برخوردار است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی، ضمن نگاه به سیر تحول روش و رویکرد در تفاسیر عرفانی بعد از ابن عربی، جایگاه ابن عربی از نظر تحولی که در رهیافت عرفانی تفاسیر، ایجاد کرده است، بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که رهیافت عرفانی مفسران در تفسیر قرآن، در تفاسیر عرفانی تا قرن هفتم، بیشتر مبتنی بر زهد و شریعت بود. پس از آن تحت تأثیر آرای ابن عربی و به تبعیت از او، رویکرد تأویلی به آیات قرآن بیشتر مورد توجه مفسران قرار گرفته است.
نمادپردازی بهشت و ملکوت در رسالات فارسی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
163 - 183
حوزه های تخصصی:
در طول اعصار، بشر برای سخن گفتن از بهشت و دوزخ از "نمادها" بهره جسته است. زیرا آنها می توانند معانی سرشاری را در خود جای دهند و مطابق با ذهن مخاطبان گوناگون خود دچار دگردیسی شوند. سهروردی نیز در رسالات خود با بهره گیری از نمادهایی همچون: مار، باز، طاووس و درخت به توصیف ملکوت، بهشت و رنج دوری از آن اشاره کرده است. با این حال وی در هیچ یک از این رسالات از دوزخ سخن نگفته زیرا در نگاه او، جهان مادی نقطه مقابل بهشت است که روح پس از هبوط در آن قرار گرفته است. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی نمادهای مرتبط با بهشت را در رسالات فارسی سهروردی بررسی کرده و آنها را تا حدودی با نمادهای جهانی تطبیق داده است تا بتوان با درکنار هم قرار دادن آنها علاوه بر شناخت جهان بینی سهروردی و نگاه خلاق وی، به تفسیر بهتر این نمادها دست یافت. یافت[ نظر داور محترم جابه جایی این دو بخش بوده است. است است است]
برخی یادداشتها درباره تفسیر فتوح الرحمان فی اشارات القرآن و مؤلف آن: شمس الدین محمد بن عبدالملک دیلمی همدانی(د.ح 593ه/1197م)
حوزه های تخصصی:
تفسیر فتوح الرحمان فی اشارات القرآن، تفسیری شهودی استدلالی از گرایش صوفیانه غرب ایران است. مؤلف اثر، شمس الدین دیلمی، دارای اندیشه های بی همتای عارفانه عاشقانه است. دیلمی را حلقه گم شده عرفان ایرانی، حد فاصل قرن ششم هفتم/ دوازدهم سیزدهم می توان دانست. نویسنده در نوشتار حاضر، این تفسیر اشاری (عرفانی) قرآن و مؤلف آن را مورد بازشناسی قرار داده است. وی در راستای این هدف، نخست، نگاهی به جایگاه دیلمی نظر افکنده و برخی از دلایل باقی نماندن نام و اثری از شمس الدین دیلمی را برمی شمارد. سپس، گوشه ای از برجستگی ها و امتیازات وی و اهمیت پژوهش پیرامون آثارش را بیان می دارد. در ادامه، از نژاد و تبار نگارنده، زندگانی وی و نیز برخی مطالب گفتنی نویافته از زندگانی معنوی علمی ایشان سخن به میان می آورد. تبارشناسی و انتساب معنوی وی در میان عارفان ایرانی، نخست بار در این نوشتار نموداری یافته است. نویسنده در نهایت، نوشتار را با ارائه مطالبی پیرامون تفسیر فتوح الرحمان به پایان می رساند.
اسرائیلیات در انیس المریدین و شمس المجالس با نگاهی تطبیقی به برخی از تفاسیر سده های نخست اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماجراهای جذاب و پُر رمز و راز زندگی حضرت یوسف (ع) و نیز ایجاز قرآن در بیان قصه این پیامبر الهی، مجالی گسترده برای ورود برخی اخبار عهد عتیق به تفسیرهای قرآنی و متون تاریخ اسلامی فراهم کرده است. یکی از این آثار، انیس المریدین و شمس المجالس ، تفسیری صوفیانه به زبان فارسی، است که به تازگی و برای نخستین بار تصحیح و منتشر شده است. تعداد بسیاری از روایات اسرائیلی در این متن وجود دارد. اغلب آنها در روایاتِ مربوط به این بخش های داستانی دیده می شود: ماجرای هم زادگی و خصومت یعقوب و برادرش عیص؛ چندوچون و نام همسران و فرزندان یعقوب؛ رویاهای چندگانه یوسف؛ نام و نشان برادری که نقشه قتل یوسف را برهم زد؛ برهنگی یوسف پیش از به چاه افکندن؛ خشکی چاه؛ آغشتن پیراهن با خون بزغاله؛ نام و نشان عزیز مصر؛ محبوبیّت یوسف نزد زندان بان و زندانیان؛ تعبیر خواب دو هم بندِ یوسف؛ تعداد و نام فرزندان یوسف؛ دُرشتی یوسف با برادران در مصر؛ گروگان گیری شمعون؛ مهمانی یوسف برای برادران؛ میانجیگری یهودا در رهایی بنیامین؛ پیشکشی اسباب انتقال اهل و عیال یعقوب برای سفر به مصر؛ بندگی مصریان برای یوسف و ماجرای وفات و خاک سپاری یعقوب. بررسی تطبیقی انیس المریدین و شمس المجالس با برخی از تفسیرهای کهن دیگر، از مشابهت این اثر با بیشتر آنها در بسیاری از روایات اسرائیلی، البته گاه با تفاوت هایی جزئی، خبر می دهد. این نوشتار به روش کتابخانه ای از میان روش های تحقیق کیفی و با شناخت و بررسی محتوای اثر به دست آمده است.
بررسی تطبیقی بحر المحبه فی أسرار الموده و انیس المریدین و شمس المجالس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
39 - 63
حوزه های تخصصی:
بحر المحبه فی أسرار الموده و أنیس المریدین و شمس المجالس ، دو تفسیر صوفیانه از مؤلّفانی ناشناس هستند که در آن ها سوره یوسف (ع)، یکی به زبان فارسی و دیگری عربی، در ساختار و محتوایی مشابه شرح شده است؛ تا جایی که برخی فهرست نویسان، انیس المریدین را ترجمه فارسی بحر المحبه دانسته اند. نوشتار پیش رو در بررسی تطبیقی این دو اثر و کوشش برای تأیید یا رد این دیدگاه شکل گرفته است. به نظر می رسد وجوه اشتراک متعدّد این دو اثر که در برخی وجوه، بسامد آن بالا و فراگیر است، موجب شکل گیری این تلقّی شده است؛ همچون ساختار مشترک، رجحان قصّه گویی، روش تفسیری همانند، رویکرد عرفانی ساده، روایات تفسیری مشترک، حکایت ها، نکته ها و اشارت های عرفانی همسان یا مشابه و نیز ترتیب و توالی مطالب؛ اما احصاء برخی ناهمگونی ها هرچند در حجم و اهمیتی کمتر، مانندِ تفاوت در برخی ماجراهای داستانی، نام و جایگاه شخصیت های فرعی، ایجاز و اطناب رخدادها، عبارت ها و شرح های تفسیری، شواهد شعری، حکایت ها، نکته ها و اشارت های عرفانی، بیانگر آن است که انیس المریدین نمی تواند ترجمه ای از بحر المحبه ، دست کم به معنای امروزی آن باشد. به ویژه آنکه، ساختار و محتوای هر دو، از لحاظ شباهت های قابل توجّه در محتوا و ساختار، به دیگر تواریخ و تفاسیر عرفانی سده های متقدّم در شرح این سوره نیز، مانند انیس المریدین و روضه المحبین و قصّه یوسف بسیار شبیه است. به نظر می رسد یکی از زمینه های شباهت میان انیس المریدین و بحر المحبه ، بهره مندی از مصادر و مآخذی مشترک است. وجه دیگر، به شناخت یکی از آن ها به منزله مصدر و منبعی اصلی برای دیگری مربوط می شود که در این صورت، شاید بتوان حتّی جهت این رابطه بینازبانی را از أنیس المریدین به سوی بحر المحبه دانست.
بررسی تطبیقی جایگاه روایات امام صادق (ع) در تفسیرهای لطائف الإشارات و کشف الأسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین مسئله: حدیث یکی از مهم ترین منابع تفسیری قرآن کریم است. به استناد روایات پیامبر (ص) و امامان (ع) ، تأویل صحیح قرآن و حقایق آن را تنها ایشان می دانند. از مباحث مؤثر در فرهنگ شیعه شناخت جایگاه و مقام اهل بیت (ع) در تفاسیر قرآن و سایر فرق دینی است و این مهم تنها با تبیین رویکرد مفسران به روایات ایشان امکان پذیر است. سُلَمی در کتاب حقایق التّفسیر ، تفسیری بر بخش هایی از قرآن منسوب به امام جعفر صادق (ع) را آورده است که پل نویا برای نخستین بار آن را منتشر کرد. وی امام صادق (ع) را نخستین مفسّری یافت که قرآن را با تجربه درونی خود بازخوانده و تفسیر کرده است. روش در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه مقایسه ای بین دو تفسیر لطائف الإشارات قشیری و کشف الأسرار میبدی از مهم ترین تفسیرهای عرفانی قرآن میزان و شیوه به کارگیری روایات امام صادق (ع) ، به ویژه روایات منسوب به آن امام در حقایق التّفسیر سُلَمی و رویکرد هرکدام سنجیده می شود. یافته ها و نتایج: این بررسی نشان می دهد همه روایات امام در لطائف ، برگرفته از حقایقِ سُلَمی است؛ اما کشف الأسرار فقط مرجع بخشی از آنهاست. قشیری به کلام امام صادق (ع) ، تنها مانند سخن یکی از مشایخ تصوف نگریسته است. میبدی با نقل روایات از قول امام صادق (ع) از تفسیر منسوب به امام (ع) و دیگر منابع، از ایشان، هم مانند پیشوای مذهبی و هم مثل پیر طریقت یاد کرده است. هر دو مفسر براساس روایتی از امام صادق (ع) به وجود مراتب در قرآن معتقدند و تفسیر ظاهری را در کنار تفسیر باطنی می پذیرند. هر دوی آنها به اتحاد بین شریعت، طریقت و حقیقت باور دارند. بنای تفسیر اشاری در هر دو تفسیر، تجربه عرفانی است که مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و زبان شناختی را شکل داده است.
تأویلات داستان موسی (ع) در موضوع تجلّی خداوند
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
237 - 263
پژوهش حاضر با عنوان « تأویلات داستان موسی (ع) در موضوع تجلّی خداوند» تلاش دارد تا با روش توصیفی تحلیلی به جنبه های عرفانی داستان حضرت موسی (ع) در تفاسیر عرفانی با محوریت موضوع تجلّی خداوند برای موسی (ع) در کوه طور بپردازد. داستان حضرت موسی (ع) در متون تفسیری به ویژه تفاسیر و متون عرفانی بازتاب چشمگیری داشته و مفسران در تفسیر آیاتی که با زندگانی این پیامبر اولوالعزم مرتبط است، به تفصیل به بخش های متعدد این داستان اشاره کرده اند. یافته های تحقیق، بیان گر آن است که داستان انبیای الهی در قرآن کریم یکی از مهم ترین ارکان اساسی عرفان اسلامی است به حدی که اگر چنان چه حضور انبیای الهی درتفاسیر عرفانی نادیده گرفته شود، تبیین تفکرات و تعالیم عرفانی دشوار وشاید غیر ممکن خواهد شد. آن چه که در داستان حضرت موسی (ع) در تفاسیر عرفانی به چشم می خورد، یک دوره کامل سیر و سلوک را شامل می شود که هم نشان گر بعد آفاقی و تجربی معرفت و تکامل روحی موسی کلیم الله است و هم بیان گر بعد انفسی و شهودی آن. دقت در تفاسیر عرفانی این نکته رابه خوبی روشن می سازد که برخی از تفاسیر عرفانی چنان در مفاهیم عرفانی غرق شده اند که گویی هیچ اعتقادی به مفاهیم ظاهری و حقیقی نداشته اند که به نظر می رسد این شیوه با روش اهل بیت علیهم السلام چندان هماهنگی ندارد.
بهره مندان اسم اعظم از نگاه قرآن، روایات و تفاسیر عرفانی
حوزه های تخصصی:
موضوع اسم اعظم خداوند، از دیرباز در شاخه های مختلف علوم اسلامی بویژه عرفان اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. نوشته حاضر با بهره گیری از قرآن، روایات و میراث تفاسیر عرفانی قرآن کریم بر آن است که بهره مندان اسم اعظم خداوند و مهمترین ویژگی آنان را کشف و معرفیکند.
این پژوهش به روش کتابخانه ای و با بهره گیری از منابع معتبر به این نتیجه رسیده ؛ اسم اعظم به گونه ای معلوم و قابل دستیابی است و به نظر می رسد اسمی است لفظی که هر کس بدان دست یابد و با آن خدا را بخواند، دعایش مستجاب می شود. خداوند این اسم را دراختیار بندگان خاص خود قرارمی دهد از جمله؛ اهل بیت(علیهم السلام)، حضرت آدم(ع)، پیامبران(ع)، آصف بن برخیا(ع)، بلعم بن باعورا، علمای راسخ و انسانهای پاک، اما بهره مندی آنان از اسم اعظم متفاوت بوده، از این روی سهم پیامبرخاتم(ص) و اهل بیت(ع) از اسم اعظم بیش از دیگران بوده است و مهمترین ویژگی بهره مندان اسم اعظم، انقطاع کامل آنان از غیر خداست.
واکاوی و بررسی تاریخی انگاره تحریف عهدین در تفاسیر عرفانی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
142 - 161
حوزه های تخصصی:
عهدین به عنوان کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان، به واسطه وجود برخی از آیات در قرآن بارها از نقطه نظر تحریف مورد توجه مفسران مسلمان واقع شده، و هریک به فراخور رویکرد خود به این رویداد توجه نشان داده و از وجوه مختلف بدان پرداخته اند. در این میان با توجه به تفاوت رویکرد عارفان در تفسیر قرآن و توجه عرفا به جنبه های رازوارانه قرآن و رویکرد تأویلی آنان به کتاب الله بررسی و واکاوی این انگاره در تفاسیر عرفانی می تواند افق های جدیدی را برای قرآن پژوهان بگشاید. به همین منظور پژوهش حاضر سعی دارد تا با گردآوری اطلاعات و داده های دست اول بر پایه روش کتابخانه ای و تکیه بر دو محور اصطلاح شناسی و بررسی تاریخی با رویکرد تاریخ انگاره ای موجود با رهیافتی توصیفی و فارغ از پیش فرض های کلامی به واکاوی شکل گیری گفتمان تحریف عهدین در میان تفاسیر عرفانی قرآن بپردازد. این پژوهش در پایان با پردازش و تحلیل اطلاعات به دست آمده نشان خواهد داد که اولا تا اواخر قرن چهارم، هیچ سخنی مبنی بر تحریف عهدین در تفاسیر عرفانی بیان نگردیده است و به نظر می آید که تا قرن چهارم رویکرد اصیل انگاری عهدین، رویکرد غالب در تفاسیر عرفانی بوده است. ثانیا این انگاره از قرن پنجم و با اعتقاد قشیری به وقوع تحریف در عهدین آغاز شد و پس از او این انگاره مشتمل بر دو گونه معنوی و لفظی در ذیل آیات ناظر به تحریف عهدین در اکثر تفاسیر بیان گردید.
بررسی رویکرد عرفانی داستان حضرت موسی(ع) در تفاسیر عرفانی ( مطالعه موردی: تقاضای رؤیت خدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
265 - 282
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و بحث برانگیز در اندیشه توحیدی،موضوع رؤیت خداست که جایگاه مهمی در دیدگاه کلامی و عرفانی داشته و بانام حضرت موسی گره خورده است. درعین حال، متکلمین ناگریز از بحث درباره آن بوده و در آن اختلافات عمیق دارند. این موضوع دربیش از بیست آیه قرآن ذیل عبارات «لقاءالله» و «نظر در وجه الله» و درباره انواع رؤیت و شهود ذات الهی مانند شهود و رؤیت خدا نسبت به ذات خود و شهود موسی(ع) در شجره طور مطالبی بیان گردیده است. تقاضای رؤیت خداوند، مهم ترین بخش زندگانی حضرت موسی(ع) است که از دیرباز مورد توجه عرفا بوده است. به نحوی که هریک تلاش نموده اند. از دیدگاه خود به بیان علت پاسخ خداوند مبنی بر «لن ترانی» پرداخته و نظرات گوناگونی را در این زمینه ارائه دهند. از این رو، استقراء آرای تفاسیر عرفانی دراین زمینه و جمع بندی آن ها از اعتبار خاصی برخورداراست. این پژوهش نشان می دهد که عرفا و برخی از حکمای متأله، مسأله رؤیت وشهود باطنی و رؤیت تجلیات خداوند را معادل لقاءالله در قرآن تلقی نموده ولی برخی از فلاسفه و متکلمین شیعی و معتزلی باتکیه بر مبنای تنزیه کلامی صرف و با تمسک به مسأله نفی جسمانیت و اعتقاد به انحصار امکان شهود خداوند در رؤیت مادی، به نفی امکان این موضوع پرداخته اند. این مقاله باروش پژوهشی - توصیفی از نوع تحلیل محتوا و واحد تحلیل مضمون بوده است.
بازتبیین مفهوم «صراط» در تفاسیر عرفانی پیش از ابن عربی و مقایسه آن با دیدگاه تفسیری- عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
163 - 188
حوزه های تخصصی:
«صراط» از واژگان قرآن کریم است که مفسران با گرایش عرفانی بر اساس اندیشه و روش عرفانی خویش، مفاهیم مختلفی برای آن گفته اند. مسأله پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای؛ بررسی مفهوم «صراط» در آیات قرآن و تفسیر و تأویل آن از تفاسیر عرفانی پنج عارف پیش از ابن عربی: سهل بن عبدالله تستری، ابوعبدالرحمان سلمی، ابوالقاسم قشیری، رشیدالدین میبدی و روزبهان بقلی شیرازی، همچنین مقایسه اجمالی آن با دیدگاه ابن عربی است. یافته های پژوهش گویای آن است که مفاهیم و مصادیق متعددی برای «صراط» ذکر شده است که عبارتنداز: هدایت و سعادت، اقامه عبودیت، معرفت حق، مشاهده و مکاشفه، دعوت عام و خاص، سیر و سلوک عارفانه، شریعت الهی. تمام موارد یاد شده؛ بیانگر مسیری است که در راستای معرفت حق تعالی، جهت رسیدن به هدایت، تکامل و سعادت انسان مطرح است که می توان آن را منطبق با دیدگاه های تفاسیر نقلی دانست. باری دیدگاه ابن عربی در برخی تبیین ها از صراط همسو با دیدگاه عارفان قبل از خود است ولی بر اساس مبنای وحدت وجودی وی تفسیری که از صراط ارائه می کند بر همه موجودات و انسان ها چه مومن و چه غیرمومن منطبق است هرچند در برخی از تحلیل هایش صراط را به عنوان صراط خاص یا صراط محمدیه برای اوحدی از افراد منطبق می داند.