مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
انسانیت
حوزه های تخصصی:
روسیه در قرن بیستم آبستن حوادث، تشنجات و درگیری های داخلی و خارجی بسیاری بود و نویسندگان در این قرن نیز به پیروی از پیشینیانی چون لف تالستوی که خالق آثاری چند درباره جنگ بودند، به ادبیات جنگ روی آورند و آثار ارزنده ای از خود بر جای گذاشتند. از میان این نویسندگانمی توان به میخاییل شولخف مولف رمان دن آرام و داستان سرنوشت انسان اشاره کرد. پرداختن به سرنوشت انسان از موضوعات اصلی ادبیات در همه دوران تاریخ بوده است. شولخف نیز با انتخاب این مضمون برای عنوان اثر خود به تحلیل آن می پردازد. نویسنده در این داستان، به توصیف سرنوشت...
جستارهایی در باب فلسفة تاریخ هردر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یوهان گوتفرید فن هردر (Johann Gottfried Von Herder, 1744-1803) مهم ترین متفکر تاریخ است که به دوره ها و اعصار تاریخی اهمیت می دهد و دیدگاهی متفاوت در مورد ماهیت انسانی و ایده ها و رویکردهای تاریخی دارد. او به حالات درونی شرکت کنندگان در تاریخ توجه می کند و بر عواملی چون زبان، فرهنگ، و دین به مثابة عوامل فردیت و تشخص گروه ها و جوامع انسانی اهمیت می دهد. او در مطالعات تاریخی خواهان هم فکری و هم دردی با کلیة اقوام و ملت ها و فرهنگ هاست و با این تصور، او هدفی کلی برای تمام جوامع انسانی ترسیم می کند. به جنبه های فرهنگی ماهیت انسانی توجه می کند و به همة دستاوردهای بشری در هر مقطع زمانی و مکانی به دیدة احترام می نگرد و در زمینة انسان شناسی به این محصول فکری او توجه شده است. دستاورد اصلی وی درک و فهم بی واسطة پدیده های تاریخی است. او به متن تجارب تاریخی وارد می شود و با یک فهم عینی و ملموس پدیده های تاریخی را بررسی می کند. پذیرش تنوع و کثرت فرهنگی و ارزش های انسانی در اندیشة هردر در جهت تحقق مفهوم انسانیت مشاهده می شود. حرکت کلی پدیده های تاریخی را مطابق با مشیت الاهی تعبیر و تفسیر می کند و به یک غایت کلی باور دارد. پرسش اصلی مقاله این است که هردر به چه نحو حرکت کلی پدیده های تاریخی را، با این تنوع و گستردگی اقوام و ملت ها، مطابق با مشیت الاهی تعبیر و تفسیر می کند و به یک غایت کلی باور دارد و حرکت و تحول همة ملت ها و اقوام را به سوی پیشرفت و تعالی انسان می داند. درواقع، رویکرد تاریخی هردر در مواجهه با اعصار و ادوار گذشته به صورتی تحقیرآمیز و تنگ نظرانه نبوده است و او ماهیت بشری را نامتغیر و دارای صورتی واحد نمی داند.
هردر و فلسفه فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه یوهان گوتفرید فون هردر دامنه وسیعی دارد و برای سیر در اندیشه های وی باید به مباحثی مانند انسانیت، تاریخ و فلسفه تاریخ، انسان شناسی، فرهنگ و فلسفه فرهنگ آن گونه که او طرح کرده است پرداخت. با توجه به شرایط عالم معاصر و اهمیت یافتن پرسش هایی چون سرشت فرهنگ، نسبت میان فرهنگ ها و آینده فرهنگ، بازخوانی آثار هردر به خصوص اندیشه های وی درباره فرهنگ لازم به نظر می رسد. حداقل فایده بازخوانی اندیشه های هردر آن است که با الگویی مناسب برای بررسی و تحلیل ژرف فرهنگ و پرسش های موجود درباره آن آشنا می شویم؛ الگویی که برای پیگیری مطالعات نظری درباره فرهنگ ضروری است. در این مقاله به اندیشه های هردر درباره فرهنگ پرداخته شده و به خصوص بر این نکته تأکید می شود که با هردر است که فرهنگ به عنوان موضوعی برای فلسفه به اندیشه درمی آید و فلسفه فرهنگ شکل می گیرد. فلسفه فرهنگ سنتی فلسفی است که با هردر آغازشده و در سال های اخیر به موضوعی کانونی در فلسفه آلمان تبدیل شده است. در ادامه پرسشِ نسبت میان فرهنگ ها در عالم معاصر، با توجه به الگوی هردر موردبررسی قرار می گیرد. موضوع نسبت میان فرهنگ ها موضوعی است که در سه دهه اخیر اهمیت بسیاری یافته و به نظر می رسد که بینش و تلقی هردر، یکی از بهترین الگوها برای ورود به چنین موضوعی است.
بررسی نمود ارزش های اخلاقی در معماری سنتی شهرهای کویری ایران نمونه موردی : شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش های اخلاقی یکی از عوامل بسیار مهم در روند شکل گیری معماری ایران هستند و همواره بر ماهیت ابنیه سنتی و روند شکل گیری آنها موثر بوده اند. پرسش هایی که در این پژوهش مطرح می شوند عبارتند از : 1. جایگاه ارزش های اخلاقی در معماری سنتی ایران چیست؟ 2. توجه به ارزش های اخلاقی چه اثراتی را بر معماری سنتی شهر کویری یزد بر جای نهاده است؟ در راستای پاسخگویی به این پرسش ها ده بنا از آثار معماری سنتی شهر یزد به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شده اند. روش بکاررفته در این پژوهش، روش ""تاریخی-تفسیری"" می باشد و جهت جمع آوری اطلاعات از برآیندی از منابع کتابخانه ای و روش های میدانی استفاده شده است.
نتایج پژوهش بیانگر آن است که ارزش های اخلاقی در روند ساخت بنا و نیز زمان بهره برداری از آن مورد توجه بوده است و اثرات آن در قالب پاسداری از فرهنگ وقف، عمل بر طبق اصول فتوت نامه ها و توجه به وحدانیت، انسانیت و طبیعت تجلی یافته است.
حقیقت انسان از منظر عقل و وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باور مشهور میان دانشمندان درباره حقیقت انسان چنین است: انسان حیوان ناطق است. آنها ناطقیت را به معنای داشتن عقل نظری، یعنی داشتن قوه اندیشیدن و توان درک مفاهیم کلی می دانند. بنابراین، انسان در نگاه مشهور، حیوانی عاقل است که توانایی اندیشیدن دارد. هدف این مقاله اثبات آن است که مقوم انسانیت، افزون بر توانایی اندیشیدن و داشتن توان درک مفاهیم کلی، اعتقاد به خدا و ارتباط با او است. این ادعا با استفاده از دلیل عقل و با استعانت از آیات قرآن تبیین می شود. بر این اساس، نه تنها داشتن عقل نظری، بلکه داشتن عقل عملی و پیروی از آن، عنصر مقوم ذات انسانیت است. کسی که از عقل عملی پیروی می کند، کار نیک انجام می دهد. لازمه انجام دادن کار نیک، داشتن قصد تقرب به خدا است. همچنین، انسانیت حقیقتی تشکیکی و سیال است. بنابراین، ماهیت انسان ها با یکدیگر فرق دارد. ارزش نتیجه این مقاله در استفاده از این نظرگاه در مباحث مربوط به حقوق بشر روشن می شود.
مفهوم، ارکان و ارتقای شهروندی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق بشر سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
117 - 140
حوزه های تخصصی:
واژه شهروندی به هویت بین شخص و یک شهر، دولت یا ملت اشاره دارد. ترکیب این عبارت با واژه «جهانی» شخص را با هویت «جامعه جهانی» که مقدم بر هویتشان به عنوان شهروند مکان خاص است، تعریف کرده است. ایده این است که هویت شخص فراتر از جغرافیا یا مرزهای سیاسی قرار دارد و مسئولیت ها و حق ها ناشی از عضویت در یک طبقه وسیع تر «انسانیت» است. در شهروندی جهانی (Global Citizenship) واقعیت های بنیادین اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطیِ جهان امروز در همه سطوح توسط اشخاص، سازمان های جامعه مدنی، اجتماعات و دولت های ملی از طریق یک نگاه جهانی مدنظر قرار می گیرد. عدم شکل گیری دولت دموکراتیک جهانی پاسخگو و مسئول در قبال چالش های جهانی و در برابر شهروندان، نشان از ناکارآمدی و فقدان اثر بخشی لازم ساختارهای موجود جهانی است. بنابراین شهروندجهانی که عملگرایانه و شهروند محور است، به عنوان مکمل ساختارهای موجود شکل گرفته و در حال تقویت است. شهروندان ازطریق شبکه های اطلاعاتی و ارتباطاتی در موضوعات جهانی از جمله مسائل اکولوژیکی، حقوق بشر، صلح و فقر جهانی مشارکت فعال دارند. این شهروندی از طریق فناوری اطلاعات، آموزش زیست محیطی، آموزش چند فرهنگی و آموزش حقوق بشر تقویت می شود.<br />
منشأ الزام های اخلاقی از نظر کریستین کرسگارد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
114 - 147
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات فرا اخلاقی، بحث از منشأ الزام های اخلاقی است. مسئله این است که الزام های اخلاقی، یعنی بایدها و نبایدهای اخلاقی از کجا ناشی می شوند؟ به باور خانم کریستین کرسگارد، فیلسوف معاصر آمریکایی، منشأ الزام های اخلاقی هویت اخلاقی انسان و انسانیت انسان است. انسان به دلیل خودآگاهی اش به صرف میل به چیزی آن را انجام نمی دهد، بلکه از خود می پرسد که آیا درست است که مطابق میل خویش رفتار کنم؟ کرسگارد که همانند کانت به ارزش ذاتی انسانیّت معتقد است، می گوید که دلایل ما برای انجام دادن چیزی را هویت و طبیعت ما مشخص می کند. هویت ما به عنوان انسان، زن یا مرد، عضوی از قوم یا نژاد، دین خاص یا طبقه اجتماعی خاص و ... الزام های نامشروطی را بر ما تحمیل می کنند. بنابراین، از نظر کرسگارد هویت ما به عنوان یک انسان منشأ هنجارها و الزام های اخلاقی ماست. نقض این الزام ها به معنای از دست دادن هویت ماست. انسانیت بخش مهم هویت ماست. به نظر می رسد افزون بر برخی اشکال ها بر نظریه اخلاقی کرسگارد، ایرادهای وارد بر نظریه اخلاقی کانت نیز بر آن وارد است؛ از جمله اینکه اصل انسانیت و هویت عملی انسانی نمی تواند همیشه به عنوان معیاری موفق در تشخیص فعل اخلاقی عمل کند.
برساخت گرایی اخلاقی کریستین کرسگارد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۵
1 - 20
حوزه های تخصصی:
برساخت گرایی نظریه ای که احکام اخلاقی را نه امور واقعی بلکه اموری که توسط عقل عملی طی فرآیندی عقلی با توجه به مشکلات عملی پیش رو ساخته می شوند، می داند. کریستین کرسگارد فیلسوف معاصر آمریکایی یک برساخت گرای کانتی است که نظریه او در این مقاله به نقد و بررسی گذاشته می شود. وی مخالف واقع گرایی اخلاقی است. کرسگارد برساخت گرای افراطی است و به طور کلی وجود حقایق اخلاقی حتی به عنوان حقایق انتزاعی را رد می کند و کلاً آنها را ساخته فاعل اخلاقی می داند. کرسگارد به طور کلی، اصول اخلاقی یا سیاسی را راه حل هایی برای حل مسائل و مشکلات عملی انسان می داند که توسط او طی فرآیندی عقلی ساخته می شوند. وی هنجارمندی و قدرت دستوری الزامات اخلاقی را از همین جا ناشی می داند که توسط خود شخص برای حل مشکلاتش ایجاد شده است. برساخت گرایی کرسگارد با نقدهایی مواجه شده است که شاید مهم ترین آنها عدم توفیق در اثبات ارزشمندی انسان به عنوان منبع ارزش هاست. کلمات کلیدی: کرسگارد،
حریم انسان در تفاسیر عرفانی بر مبنای فصّ یونسیّه ابن عربی و شرح آن از سوی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا حضور و نقش انسان در عرفان اسلامی، چونان پوسته ای بی ارزش است و اعتقاد به وجودِ مطلق ، دیگر جایی برای تصوّر حضور انسان باقی نمی گذارد؟ آیا می توان همچون برخی عارفان، مقام انسانیّت را چنان رفیع دانست که گویی همه وجود ، انسان است و باقی تصویر و تصوراتی است که در آینه قلب و ذهنِ انسان نقش می بندد ؟ پژوهشگر کنجکاو می تواند در گفتار و نوشته های عارفان، نشانه هایی از اندیشه هیچ انگاری انسان (آنتی هیومنیسم) و نیز انسان گرایی (اومانیسم) را بازجوید . بیان این نکته که انسان در نظام هستی چه جایگاهی دارد و درجهان بینی عرفانی از چه موقعیتی برخوردار است ، مقصود اصلی این مقاله بوده است . از این رو با عنایت به آثارِ دو عارف صاحب نظر در این باره، یعنی ابن عربی و امام خمینی سعی در تبیین این جایگاه شده است . مبنای این تبیین ، مبحث پرهیز از هدم بنای انسانیت در فصّ یونسیه فصوص الحکم و شرحی است که امام خمینی در این باره در آثار عرفانی خود ارائه داده است . از جمع گفته های ابن عربی و شارحانش برمی آید که: همه موجودات از آن جهت که مظهر و تجلی معشوق و محبوب ازلی هستند، دارای تقدسند. پس زمانی که به همنوعان خود، یعنی انسان ها نگاه می کنیم، یا حتی به جهان گیاهان و حیوانات می نگریم، همه آنها را از آن جهت که با آفریننده در ارتباطند می بینیم و نه به عنوان وجودی مستقل از مقام الوهیت. این دیدگاه، وجدان انسان را بیدار می کند و موجب می شود که عشق و محبّتی را نسبت به همه هستی در خود بپروراند.
تبیین اهمیت فناوری های نرم در مقابله با کرونا
منبع:
حکمرانی متعالی سال اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
117 - 128
حوزه های تخصصی:
با شروع همه گیری کروناویروس، زندگی مردم کشورهای مختلف جهان دستخوش تغییرات بزرگی شد، بسیاری از کشورهای غربی که دارای فناوری های برتر در اکثر حوزه های تخصصی بوده و دچار تحریم نیز نبوده اند اما در مواجهه با بیماری کرونا عملکرد قابل قبولی نداشته اند تا جایی که احساس ناتوانی فناوری ها و تجهیزات کنونی در برخورد با این بیماری کاملاً محسوس شد؛ اما آنچه که این ناتوانی غربی ها را پررنگ تر نمود؛ نحوه مدیریت و رفتار اجتماعی غربی ها با شیوع ویروس کرونا بود، که از نگاه مقام معظم رهبری مد ظله العالی مدیریت و فلسفه اجتماعی غرب در مبازره با کرونا شکست خورد؛ امروز از دیدگاه بسیاری از خبرگان جامعه جهانی؛ در مواجه با بیماری کرونا، اخلاق، معنویت، ارزش و انسانیت از همه فناوری ها جایگاه بالاتر داشته که نشان دهنده نقش برتر فناوری های نرم به عنوان یک سلاح برتر در مقابله با بحران های پیچیده می باشد. محققین با هدف تبیین اهمیت فناوری های نرم در دنیای کرونا و پساکرونا در یک تحقیق کیفی و با مطالعه مبانی نظری فناوری های نرم و در نظر گرفتن مصاحبه خبرگان علوم اجتماعی و علوم انسانی در بررسی رفتارهای اجتماعی در دوران کرونا، مجموعه ای از عوامل اعم از ویژگی های شرایط علی، شرایط محوری، واسطه ای، راهبردها، شرایط زمینه ای و پیامدهای حاصل از این عوامل بر مقوله اصلی را مورد شناسایی قرار داده که نتایج تحقیق نشان دهنده نیاز به حکمرانی فناوری های نرم در همه حوزه ها می باشد. فناوری های نرم در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سلامت جسم- روحی و روانشناختی، سیاسی، یادگیری از طریق تجربه، سازگاری و فناوری نرم زیستی به عنوان مؤلفه های بسیار مهم در قدرت ملی یک کشور می باشند که توانایی مسلط شدن بر فناوری های سخت را دارند.
بررسی آرمان شهر در اشعار فریدون مشیری
حوزه های تخصصی:
بشر همواره از بی عدالتی، خشونت و ظلم موجود در جامعه ی به هم ریخته ی دنیای امروز رنج برده است، و برای تسکین خود سعی کرده تا دنیای ایده آلی را در ذهنش خلق کند. این دنیای تخیلی که «آرمان شهر» یا «مدینه ی فاضله» نامیده شده است، پناهگاه خیالی خوبی را برای بشر فراهم آورده تا او را از مشکلات زندگی بگریزاند که در دنیایی آزاد و فارغ از هرگونه هراس، با امنیت بیاساید. «آرمان شهر» تجلی آرزوی نویسنده برای تکامل و بقا است. این مسأله دغدغه ی فکری همه ی انسان های بیدار در طول تمام عصرها بوده و هست و بازتاب آن در پهنای ادبیات فارسی به وضوح دیده می شود.
پژوهش حاضر، تلاشی پیرامون این موضوع در آثار فریدون مشیری، شاعر نامدار معاصر است. در این تحقیق سعی بر آن است که تصویری روشن و شفاف از آرمان خواهی شاعر برای یک جامعه ی مطلوب و ایده آل ارائه گردد. با انجام این پژوهش نگارندگان به این نتیجه رسیدند که آنچه فریدون مشیری به عنوان آرمان شهر به دنبال آن است شامل مدینه ای با ویژگی هایی از قبیل توجه به ابعاد انسانی، عدالت اجتماعی، مهرورزی و عشق میان همه ی انسان ها است. روش پژوهشی که در این مقاله به کار رفته روش کتاب خانه ای با استفاده از فیش برداری است.
تحلیل و بررسی سه گانه روشن شخصیت رهبر و تأثیر آن بر حمایت سازمانی ادراک شده پیروان با در نظر گرفتن نقش تعدیلگر تبادل رهبر-پیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
586 - 606
حوزه های تخصصی:
هدف: سه گانه روشن شخصیت، منتج از نگرش مثبت به دیگران است که در مقابل سه گانه تاریک شخصیت ترسیم می شود. این پژوهش با هدف تحلیل سه بعد کانتیانیسم، انسانیت و ایمان به انسانیت مدیران در ساختارهای دولتی کشور برای توسعه مدیرانی که نگرش انسانی و نه ابزاری نسبت به زیردستان دارند، انجام شد. روش: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه هدف کارکنان یکی از سازمان های دولتی زیرمجموعه وزارت نیرو بود. نمونه بر اساس جدول کرجسی-مورگان، ۲۵۶ نفر محاسبه شد و نمونه گیری تصادفی صورت گرفت. روش تحلیل داده ها، ﻣ ﺪل ﺳ ﺎزی ﻣﻌ ﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری ﺑﺎ رویکﺮد کمترین ﻣﺮﺑﻌﺎت ﺟﺰﺋی و ﻧﺮم افزار Smart PLS2.6 بود. یافته ها: نتایج آزمون فرضیات نشان داد، کانت گرایی و انسانیت رهبر بر حمایت سازمانی ادراک شده توسط کارکنان اثر معناداری دارد؛ اما تأثیر معنادار ایمان به انسانیت رهبر بر حمایت سازمانی ادراک شده توسط کارکنان رد شد. نقش تعدیلگر تبادل رهبر-پیرو در رابطه میان کانت گرایی و انسانیت رهبر بر حمایت سازمانی ادراک شده توسط کارکنان تأیید شد؛ اما این متغیر تعدیلگرِ معناداری در رابطه میان ایمان به انسانیت رهبر و حمایت سازمانی ادراک شده کارکنان نبود. نتیجه گیری: شخصیت کانتیِ رهبر و انسانیت او با ملاحظه کیفیت رابطه با پیروانش، سبب قدردانی و بروز رفتار ارزش مدارانه از جمله ادراک عدالت سازمانی توسط پیروان می شود. اما از آنجا که در بعد ایمان به انسانیت، هدف و مخاطب جمیع ابنای بشر به عنوان انسان هستند نه صرفاً پیروان رهبر، فرضیه مبنتی بر رابطه این متغیر با حمایت سازمانی ادراک شده رد شد.
واکاوی و تأملی بر فلسفه آموزش و پرورش اشتاینر والدورف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۹
235 - 253
حوزه های تخصصی:
هدف اولیه آموزش قرن نوزدهم کسب دانش بود. اما اشتاینر والدورف این اصل را نفی کرد و اظهار داشت که دانش تنها یکی از ابزارهایی است که فرد به وسیله آن آموزش می دهد، لذا یکی از اشکال تغذیه ذهنی و اخلاقی برای تربیت تمام ساحتی کودک توجه به ابعاد فکری، احساسی و ارادی کودک است. با این تفسیر، پژوهش حاضر باهدف واکاوی و تأملی بر فلسفه آموزش و پرورش اشتاینر والدورف با روش کیفی تحلیل محتوا انجام شد. جامعه موردمطالعه؛ اسناد و مدارک کتابخانه ای، گزارش های پژوهشی و جستجو در شبکه های جهانی اینترنت بود که از روش هدفمند در دسترس مرتبط با موضوع استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که هدف فلسفه آموزش و پرورش والدورف ایجاد تعادل و هماهنگی بین جنبه های مختلف روح (تفکر، احساس و امیال) و جسم است و به همین دلیل بر بازی های سازنده خلاق، داستان، ریتم، حرکت و موسیقی تأکید دارد. والدورف ماهیت انسان ها را بر انسانیت و رشد معنویت کودک استوار دانسته و به سه دوره رشد سر، قلب و دست ها اشاره دارد. رویکرد سر به یادگیری شناختی، رویکرد قلب به درگیری و یادگیری عاطفی و رویکرد دست به فعالیت عملی تأکید دارد که در آن مهارت دستی و قدرت بدنی با عقل سلیم و قدرت اراده در عمل مولد ترکیب می شود؛ درنتیجه، با توجه به این معنا بخشی در فلسفه آموزش و پرورش والدورف که تأکید بر عنصر معنویت و اخلاق دارد، هیچ پیشرفت اخلاقی چه از نظر شخصی و چه از نظر اجتماعی نمی تواند بدون توجه به عنصر معنویت و اخلاق وجود داشته باشد.
در جستجوی انسانیت: مروری بر نظریه های انسانیت کاهی و انسانیت زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنگ بنای انسانیت چیست و انکار خصایص انسانی که تحت عنوان انسانیت زدایی مفهوم می گردد به چه معناست؟ پژوهش حاضر به منظور دستیابی به تعریفی جامع از مفهوم انسانیت و انسانیت زدایی به مرور نظریات اخیری که این مفاهیم، بن مایه های اصلی آن ها را تشکیل می دهد، می پردازد. مطالعات انجام شده که درصدد یکپارچه سازی آراء موجود در خصوص این مفاهیم بوده اند، انسانیت را متشکل از وجوهی دوگانه که برخی از آن ها منحصر به انسان و برخی دیگر به ماهیت انسان بودن تعلق دارند، تقسیم می کنند. متعاقب این مفهوم پردازی از انسانیت، انکار هر یک از وجوه و یا هر دو وجه، نمودهای مختلف انسانیت زدایی را پدید می آورد. انسانیت زدایی پیامدهایی شایع و درعین حال وخیمی همچون کاهش رفتار جامعه پسندانه، همدلی جانبدارانه، افزایش رفتار ضداجتماعی و نقض حقوق اخلاقی افراد و گروه های انسانیت زدایی شده را به همراه دارد؛ که بر ضرورت توجه بیشتر به راهکارهای پیشگیری کننده و تعدیل کننده این پدیده و پیامدهایش اشاره دارد. در همین راستا، مطالعات راهکارهایی همچون افزایش تماس اجتماعی و ایجاد هویت مشترک ورای سوگیری های مرسوم را پیشنهاد کرده اند.
نقش پرستش و بندگی خدا در فرهنگ زندگی و کمال انسانی از دیدگاه آیات قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
551 - 571
حوزه های تخصصی:
پرستش و بندگی از محوری ترین آموزه های قرآنی و اسلامی است. پرستش از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد، زیرا ناظر به هدف آفرینش انسان است. زندگی بشر بر مدار این حقیقت می گردد با توجه به فرمایش خدا در قرآن: ﴿ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ﴾(ذاریات/56). به نظر می رسد واژه «عبودیت»- به دلیل کاربردهای آن- به مفهوم «بندگی»، «بردگی»، «مملوکیت» و مانند آن است. پرستش روحی است که به اعمال حیات می بخشد، و معبر اصلی هدایت فرهنگی است بدین صورت که هر فرد ناخودآگاه بر جامعه اش تأثیرگذار است رفتار هر فرد جامعه را نیز به جامعه آرمانی می رساند. در این نوشتار سعی شده تا ابتدا معنای عبودیت و فرهنگ و سپس تأثیر آن بر کمال مورد بررسی قرار گیرد. در برخی موارد برای کامل تر شدن بحث، روایاتی آورده شده است. از جمله نقش هایی که بر فرد و اجتماع دارد عبارت اند از تسلط معنوی- کمال فردی و اجتماعی- عاقبت به خیری و شهادت و... است. یکی از مواردی که عبودیت در آن نقش دارد، از خودگذشتگی است که در ارتباط با دیگران مفهوم پیدا می کند، بنابراین عبودیت در بخش اجتماعی نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی تحلیلی ایده بیلدونگ هردر و استنتاج مؤلفه های مفهومی تربیت بر پایه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
176 - 198
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تحلیلی مفهوم بیلدونگ مورد نظر هردر می باشد که با مبنا قراردادن آن بتوان برای نظام تعلیم و تربیت مؤلفه های مفهومی نوینی ارائه داد. هردر با عنایت به تاریخ و فرهنگ غایتی را برای انسان ها ترسیم می کند که این غایت در پرتو فرهنگ ها و کثرت اقوام و ملل به نقطه مشترکی می رسد و معنا می یابد و آن، مفهوم انسانیت است. این پژوهش با روش تحلیل مفهومی به تبیین مفهوم بیلدونگ، فرهنگ و انسانیت پرداخته و انسانیت را به عنوان غایت تربیت و مفهوم فرهنگ و عناصر آن را به عنوان راهی برای رسیدن به این غایت دانسته و در نهایت با نظر به مفهوم بیلدونگ به استنتاج مفاهیم اساسی تربیت می پردازد. نتیجه پژوهش حاضر مبتنی بر این نکته است که مفهوم بیلدونگ در شکل گیری تعلیم و تربیتی انسانی، فرافرهنگی، جامع و هماهنگ نقشی اساسی دارد؛ به گونه ای که انسانیت در اندیشه هردر هدف متعالی خلقت انسان به طور کلی و تعلیم و تربیت است و مفاهیم فرهنگ و بیلدونگ ما را در رسیدن به کمال مطلوب انسانی یاری می رسانند. فرهنگ در اندیشه هردر هم بافت و زمینه و هم محتوای تربیت است؛ به این معنا که فرهنگ در جایگاه بافت و زمینه، تاریخ و نظریه تربیت است و در جایگاه محتوا، همان بیلدونگ است که وی آن را پرورش فرهنگی می داند. بنابراین نوعی رابطه دیالکتیکی می توان میان مفاهیم فرهنگ، بیلدونگ و غایت تربیت یعنی انسانیت یافت؛ به گونه ای که یکی بدون حضور دیگری امکان پذیر نمی گردد. در نهایت مفاهیم اساسی تربیت که بر اساس مفهوم بیلدونگ و مؤلفه های آن استنتاج گردید، شامل تعلیم و تربیت آزادی بنیاد، تعلیم و تربیت تاریخمند، تعلیم و تربیت فرافرهنگی، تعلیم و تربیت پیشرفت گرا و تعلیم و تربیت زیبایی شناسانه است.
بررسی مفهومِ «حیوانیّت» در سووشونِ سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲۲
59 - 98
حوزه های تخصصی:
سووشون را باید از زبانِ حیوان خواند. جایی که زبانِ انسانی از تَکَلُّم فرومی ماند، آوایِ حیوان است که «می ماند». زنانگیِ و حیوان، زری و سَحَر و مادیان، یُوسُف و آنچه ادامه سوژه مردانه اوست را، به پرسش می خواند. کودکی و جنون و زندان، همان هایی که تن به دلالت و ایده باوری نمی دهند، تن هایی اند که در میل و بی معناییِ خویش، حیات را تجربه می کنند. حیاتی که با زندگیِ یُوسُف، مرگ بود و با سووشونش، «حیوانیّت» دوباره به روح زری باز خواهد گشت. نگارنده در این پژوهش در تحلیلِ شخصیّت شناسی و عناصرِ رمانِ سووشون، از آرایِ دلوز و متفکرانی که در مغناطیسِ اندیشه پُست مدرنیستیِ او می گنجند، بهره برده است. نهایت آن که همان آرزوی دیرینه ای که سیمین در خاطرات کودکی اش به آلِ احمد واگویه کرده بود: «همیشه عاشق یک اسب بودم!».
الهیات فمینیستی مسیحی؛ انواع و اصول نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
97 - 122
حوزه های تخصصی:
الهیات فمینیستی الهیاتی انتقادی است که به دنبال ایجاد آگاهی فمینیستی از مردانه بودن الهیات است و با استفاده از ابزار تحلیلی جنسیت به بررسی و فهم متون، سنت ها، مناسک و اساساً سیاق دینی می پردازد تا به پیشنهادهایی دست یابد که برای تبیین سهم کامل زنان در الهیات مفید باشد. رویکرد متکلمان فمینیست به این پرسش که آیا مسیحیت موجود می تواند تأمین کننده دغدغه های زنان و رهایی بخش برای آنان باشد یا خیر، دارای سه طیف انقلابی، اصللاحی و بازسازی گرایانه است. گونه های الهیات فمینیستی را نیز می توان در چهار قسم تصویر نمود: الهیات فمینیستی به مثابه فلسفه دین؛ به مثابه الهیات پساسنتی؛ به مثابه هرمنوتیک کتاب مقدس؛ به مثابه الهیات ادیان. در این تنوع منظر، رشدی سه مرحله ای قابل مشاهده است که شامل پیش فرض سازی انسانیت برای زنان، جایابی نقادانه زنان در الهیات موجود و اصلاح اجتماع می گردد. نقاط محوری الهیات فمینیستی مسیحی عبارت اند از: الهیات زندگی و شور؛ پدر به مثابه امر الهیِ مرتبط با زندگی؛ تأکید بر ساخت استعاری و اسطوره ای آموزه های دینی؛ پذیرش تکثر به عنوان منبع گسترش معرفتی؛ بازخوانی هنجار اخلاقی؛ طراحی سیاست هویتی؛ بسط آگاهی انتقادی؛ ضرورت تمرین فردی و کنش اجتماعی. به نظر می رسد این امور در تناظر با الهیات اسلامی نیز معنادارند و تحقیق در تراث و گفت وگو با اندیشمندان و صاحب نظران در این حوزه می تواند ابعاد عالمانه و درخشنده الهیات اسلام را بارز نماید.
بررسی و نقد گونه های خداناباوری از منظر جان گری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال بیستم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
259 - 274
حوزه های تخصصی:
جان گری، فیلسوف و متخصص تاریخ نظریه ها، گونه های مختلفی از خداناباوری را مطرح می کند و می کوشد با استخراج پیش فرض ها و لوازم منطقی هر یک آن ها را تعریف، دسته بندی، و نقد کند. خداناباوری جدید خداناباوری مبتنی بر انسان گرایی سکولار، خداناباوری به مثابه ساختن نوعی دین از علم، خداناباوری در قالب خداستیزی، خداناباوری در قالب مکاتب سیاسی مدرن، خداناباوری بدون پیشرفت، و خداناباوری سکوت گونه هایی از خداناباوری هستند که جان گری در تقسیم بندی خود آن ها را از هم متمایز می سازد. از نظر جان گری برخی گونه های خداناباوری با تعریف اشتباه از دین به عنوان نوع ابتدایی ِ علم به خطا رفته اند. برخی نیز با اخذ پیش فرض هایی مانند ایده انسانیت و ایده پیشرفت دچار نوعی تناقض منطقی در اصول خود شده اند. زیرا، در عین انکار کردن حقیقت ادیان، این پیش فرض ها را از ایده یکتاپرستی و ایده نجات در ادیان گرفته اند. عدم امکان بنا نهادن ارزش های اخلاقی بر خداناباوری یکی دیگر از اشکالات بنیادین خداناباوری است. در این مقاله، علاوه بر بررسی و نقد مبانی و لوازم منطقی گونه های خداناباوری از منظر جان گری، برخی دیدگاه های او در این خصوص نیز نقد شده اند.
سرشت انسانی و فطرت الهی و تمایز زن و مرد در فرهنگ قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
153 - 168
حوزه های تخصصی:
از موضوعات اساسی و مهم در مورد زن ومرد، این است که آیا زن و مرد حقیقت و فطرت واحدی دارند و آثاری مشابه دارند یا این که هر یک انسانیت یا فطرتی متفاوت و متمایز دارند؟هدف ازاین تحقیق شناخت دیدگاه های قرآن کریم در زمینه وجه تمایز زن و مرد و نمایاندن آن به پیروان قرآن می باشد، از نظر قرآن جنسیت مهم نیست، بلکه ملاک درنزد خداوند تقوا است. زن و مرد اگر چه از نظر جنسیت متفاوتند ولی از نظر انسانیت برابر هستند. وجه تمایز حقوقی بین زن و مرد راباید در تفاوت های وجودی میان زن و مرد جست و جو کرد. اسلام بر اساس تفاوت های فراوانی میان زن و مرد ازلحاظ جسمی، روانی، احساسی و بر پایه فطرت انسانی، حقوق خویش را وضع نموده است.حال در این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی به بررسی وجه تمایز زن و مرد از نظرانسانیت و فطرت از دیدگاه قرآن کریم می پردازیم.و نتیجه می گیریم که زن و مرد در سرشت و سیرت انسانی اشتراک دارند؛ یعنی به گونه ای نیست که یکی به علت مرد بودن، برترو بالاتر و دیگری به دلیل زن بودن، پست تر و فروترباشد، هر دو در این مورد با هم برابراند.