دیدگاه ابن عربی درباره نظریه کسب در مسئله جبر و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
575 - 597
حوزههای تخصصی:
مسئله جبر و اختیار یکی از قدیمی ترین مسائل در میان اندیشمندان اسلامی است که می توان آن را از مشکل ترین و پیچیده ترین مسائل معرفتی انگاشت. از دیرباز اندیشمندان مسلمان پیرامون این مسئله نظراتی عرضه کرده اند که به نظرات جبر، کسب، تفویض و امر بین الامرین خلاصه می شود. در این میان، دیدگاه محیی الدین ابن عربی به عنوان ارباب اهل معرفت امری مهم است. ما در این پژوهش به دنبال این خواهیم بود که آیا نظر ابن عربی با نظریه کسب یکسان است؟ به عبارت دیگر، آیا نظر عرفا با اشاعره در مسئله جبر و اختیار یکی است؟با روش تحلیلی توصیفی و با جمع آوری و بررسی آثار ابن عربی، به این نکته می رسیم که مبنای عرفانی وحدت شخصیه وجود ابن عربی، مسئله جبر و اختیار را سالبه به انتفاء موضوع می کند؛ با این حال می توان جبر و اختیار را در فضای عرفانی نیز میان وجود خدا و مظاهر او تبیین کرد. همچنین محیی الدین بر اساس مبنای عرفانی اعیان ثابته، معتقد است عین ثابته انسان در صقع ربوبی، اقتضای اراده و اختیار داشته و در عالم خلقی به صورت مرید و مختار بروز می کند. از این رو با آنکه شیخ اکبر، فاعل را منحصر در حضرت حق می داند، اما صدور فعل را از جریان انسانِ مرید محقق می بیند. انسان است که مختارانه فعل را انجام می دهد و خداست که فعل را ایجاد می کند.همین دو مبنای عرفانی سبب شده است که با قاطعیت بگوییم ابن عربی قائل به نظریه کسب اشاعره نیست. از سویی او برخلاف اشاعره که قائل به وجود خدا و وجود انسان و وجودهای متعدد موجوداتند، قائل است که یک وجود کران تا کران هستی را پر کرده است. از سوی دیگر، برخلاف اشاعره و قائلان نظریه کسب که اراده را از نظام انسانی حذف کرده و نسبت به فعل، انسان را کاسب می دانند، ابن عربی اراده را در متن حقیقت انسانی پیاده می کند و مریدبودن انسان را منقوش در عین ثابته اش می داند.