مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
امام محمد غزالی
حوزههای تخصصی:
بررسی سرچشمه افکار و و اندیشه های متفکران بزرگ و تعیین میزان و چگونگی اقتباس ایشان از نوشته های پیشینیان، ما را در شناخت هر چه بیشتر بنمایه های فکری آنان کمک می کند. مسلم است که جستجوی تمامی مآخذ و آبشخورهای فکری نویسنده ممکن نیست اما جستجو در این باره تا حد امکان می تواند زیربنای تفکرات او را آشکار می کند.حوزه این پژوهش، میزان و چگونگی تاثیرپذیری غزالی در رکن عبادات از آثارپیشینیان از جمله اللمع فی التصوف، قوت القلوب، حقایق التفسیر، شرح تعرف، رساله قشیریه، کشف المحجوب است.
آفات زبان از نظر لفظ و معنا در مثنوی مولوی و احیاءعلوم الدّین غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های بیان مقاصد گوناگون است. برخی از افراد روش مستقیم را بر می گزینند؛ یعنی زبان رسمی و غیر ادبی را ترجیح می دهندکه در این حالت جملات به صورت خبری و یا انشایی خواهد بود. امّا گروهی دیگر از زبان غیرمستقیم استفاده می کنند، زیرا آنها این نوع بیان را تأثیرگذارتر می دانند.
از جمله مباحث مهم و قابل توجّه، بحث جرایم وآفات زبان است. زیرا بیش از آن اندازه که نعمت بیان و زبان مفید و ارزشمند است، جرایم وآفات آن زیانبار و ناپسند می باشد. درتعالیم آسمانی وکلمات حکیمان درباره آفات زبان، مطالب بسیار ارزنده وجالبی دیده می شودکه بررسی تمام آنها از حوصله بحث ما خارج است ولی در حدّ توان به قسمتی از آن آفات، از زبان امام محمّد غزّالی در کتاب ارزشمند خود؛ یعنی احیاءعلوم الدّین و از زبان مولانا جلال الدّین محمّد بلخی در دیوان مثنوی معنوی که به این مسأله توجّه داشته اند، پرداخته خواهد شد. این مقاله در پی آن است که روشن سازد امام محمّد غزّالی و جلال الدّین محمّد مولوی پیام خود را چگونه به خوانندگان منتقل ساخته اند و کدام روش(مستقیم یا غیرمستقیم) را برای بیان مقاصد خود برگزیده اند. نحوه بیان و سبک بیان این دو بزرگوار از نظر لفظ و معنی چگونه است؟
حقوق و روابط انسانی در آثار امام محمّد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از محورهای اساسی تفکّرات و تأمّلات اندیشمندان، عرفا و فلاسفه اساساً شناخت ماهیّت انسان است. در غالب ادیان الهی مخصوصاً دین مبین اسلام نیز به شناخت این شاهکار خلقت تأکید زیادی شده است تا مقدّمه ای در شناخت حضرت حق تعالی باشد. از مهم ترین موضوعاتی که در جهت شناخت انسان مطرح می شود، روابط، حقوق و تکالیف آنان در مقابل یکدیگر است. ابوحامد امام محمّد غزالی، متفکّر و اندیشمند قرن پنجم هجری، در آثار گرانقدرش این موضوع را سرلوحة کار خود قرار داده است. در این مقاله با مطالعة سه اثر معروف غزالی؛ یعنی کیمیای سعادت، نصیحة الملوک و احیاءعلوم الدّین، دیدگاه و نظریّات وی در ارتباط با حقوق و روابط انسان ها استخراج، بررسی و نقد و تحلیل شده است که با توجّه به بینش دقیق و عالمانة او می توان دیدگاه های وی را سرلوحة اخلاق و رفتار جامعة بشری قرار داد. ازجمله مهم ترین حقوقی که غزالی مخاطبان خود را به رعایت آن ها سفارش کرده است، مواردی است از قبیل حقوق مسلمانان، همسایگان و دوستان نسبت به یکدیگر، حقوق اعضای خانواده نسبت یکدیگر، حقوق برابر در ازدواج، حقّ آبرو و حقوق رفاهی و سایر حقوق مردم که بر عهدة دولت هاست.
کاوشی در تطابق آرای کلامی ِشمس تبریزی و محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مباحث کلامی معمولاً مواردی که در آن دیدگاه یک متکلم با یک عارفِ شناخته شده و صاحب نظر کاملاً مطابقت داشته باشد، تقریباً بسیار اندک است. در این میان، شباهتهای چشمگیری میان آرای کلامی شمس تبریزی، عارف نامدار قرن هفتم و امام محمد غزالی، متکلم مشهور سده پنجم هجری دیده می شود که تا کنون از دید محققان پنهان مانده و به آن پرداخته نشده است. در این پژوهش با مطالعه آثار شمس و غزالی، دیدگاههای کلامی آنها را احصاء نموده و سپس به بررسی میزان تطابق این دیدگاهها پرداخته ایم. به اعتقاد هر دو آنها، رابطه ای مستقیم بین ایمان و معجزه وجود ندارد؛ بلکه ایمان حقیقی را منوط به داشتن معیارهای خاصی می دانند. در مبحث «جبر و اختیار» در پی عرضه راهی میانه، برای بر پا سازی شالوده نظام فکری خود هستند. و در مبحث «حدوث و قدم» ذات و صفات الهی، قائل به بینونیت ذاتی میان ذات و صفات الهی نیستند. همچنین هر دو ایشان در پی اثبات این مدعا هستند که رؤیت الهی مستلزم قبول تجسیم و جسمانیت و پذیرش کمیت و مقدار برای ذات اقدس اله نیست و با ترسیم دقیق ماهیتِ رؤیت، راهی میانه دو حوزه افراط گرایانه حشویه و تفریط گونه معتزله را تبیین کرده اند.
التبر المسبوک فی نصیحه الملوک غزالی مأخذ چند حکایت از هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریشه یابی حکایت ها، اندیشه ها و دست مایه های ادبی و زبانی شاعران و نویسندگان، یکی از شاخه های مهم در بررسی های زبانی و ادبی است. این مسیله، زمانی اهمیت بیشتری می یابد که آموزه های یک اثر، به زبانی دیگر ترجمه شود و از طریق ترجمه ای خوب، نه تنها اثر جای خود را در میان فرهنگ و زبان ملتی دیگر باز می کند، بلکه تأثیرات بینامتنی خود را نیز ماندگار می نماید. پژوهش حاضر می کوشد تا ضمن یک مقابله و تطبیق دقیق متنی میان متن عربی هزارویک شب و ترجمه عربی نصیحه الملوک غزالی که به نام التبر المسبوک فی نصیحه الملوک معروف است، ثابت کند که کتاب التبر المسبوک ، مأخذ پنج حکایت از حکایت های هزارویک شب است و با وجود متون گوناگون عربی که به نوعی برخی از آن ها، روایت های دیگری از این پنج حکایت را در خود دارند، گردآورندگان و راویان هزارویک شب ، در گزارش این پنج داستان، اساس خود را بر این کتاب نهاده اند. اقتباس راویان هزارویک شب در یکی از حکایت های بررسی شده، اقتباس محتوایی و در چهار حکایت دیگر، اقتباس های صرفی و نحوی و منطبق بر متن عربی التبر المسبوک است، به گونه ای که میان حجم این حکایت ها در متن هر دو کتاب، تفاوت های زیادی وجود ندارد و نشان می دهد، راویان هزارویک شب ، با وجود برخی از این حکایت ها در متون عربی، متن التبر المسبوک را برای اقتباس خود برگزیده اند.
شهر مطلوب «غزالی»: آرمان شهری بر مدار اصلاح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر درصدد توضیح چاره اندیشی های پایانی «غزالی» برای بحران زمینه و زمانه خویش برآمده است. طرح ریزی آرمان شهری معطوف به سعادت، که ناشی از خوانشی باطنی گرایانه از دین است و بر پایه سیاست اصلاحی و اخلاق مدارا بنا شده است، پاسخ غزالی به دشواره روزگارش است؛ پاسخی که لابه لای اندیشه هایی پیچیده و چندلایه مطرح می گردد. اندیشه هایی که ذیل دگرگونی معرفتی این حکیم ممتاز از دریچه دل و از زاویه همدلی جمعی عرضه شده است. وی این شهر مطلوب و جامعه آرمانی را ذیل بذل توجه به حضور و تأثیر دین، سیاست و اخلاق در جامعه به شیوه ای ترسیم می نماید که دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی اعضای جامعه/ شهر را سبب شود. در تقریر این مسئله، نکته مهمی که در این نوشتار موضوع توجه جدی قرار می گیرد، آن است که برای غزالی دستیابی به این آرمان شهر فارغ از راه کار «اصلاح» امکان پذیر نیست. این اصلاح متوجه آن دسته از پیرایه های تاریخی است که به دین و شریعت افزوده شده است و آنگونه که غزالی توضیح می دهد، ذیل درکی باطن گرایانه می توان نسبت به شناسایی و زدایش آنها همت گماشت. به این ترتیب و به صورت خلاصه می توان گفت که غزالی، شهر آرمانی خود را ذیل توجه به سه گانه «دین، سیاست و اخلاق» و در بستر اصلاح بنا می نماید.
همسرگزینی در اندیشه غزالی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال سوم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۳۲)
157 - 174
حوزههای تخصصی:
«ای برادر چون زن کنی دین گزین نه نام و خواسته، که اگر خواهی آن هر دو تو را وبال گردد و زن تو را طاعت ندارد. و چون زن خواهی کام راندن و شهوت مخواه بدان نیت که دین دار بود و حصن دین تو باشد و یار تو را به طاعت و پرده، بود تو را از آتش دوزخ برهاند.» (غزالی، 1373 (ب): 264). چکیده امام محمد غزالی، بخشی از آثار مهم خود را به موضوع همسرگزینی و بررسی مختصات و جوانب آن اختصاص می دهد. رویکرد امام محمد به مقوله همسرگزینی متأثر از روش شناسی دینی- عرفانی وی و مرتبط با نگاه کلی او به سعادت است. همسرگزینی در اندیشه وی در چهارچوب علوم ظاهری، که خود بخشی از کلیتی به نام علوم دین هستند، مطرح می گردد. غزالی در این آثار مسائلی درباره چرایی همسرگزینی، فواید و آسیب شناسی آن و ملاک های همسرگزینی را مطرح می کند. مقاله پیش رو، پژوهشی در باب جوانب موضوع همسرگزینی در بافتار اندیشه امام محمد غزالی است.
تحلیل مضمون کتاب احیاء علوم الدین و ساخت و بررسی اعتبار و پایایی مقیاس هوش اخلاقی براساس دیدگاه امام محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مفاهیمی که امروزه در حوزه روانشناسی، تعلیم و تربیت و فلسفه مورد توجه قرار گرفته است، مفهوم هوش اخلاقی است. هدف از این تحقیق ساخت یک پرسشنامه معتبر هوش اخلاقی با توجه به دیدگاه اسلامی-ایرانی امام محمد غزالی بود. بدین منظور ابتدا از روش تحلیل مضمون کتاب احیاء علوم الدین امام محمد غزالی، استفاده، و مولفه های هوش اخلاقی با توجه به تعاریف و نظریه های مختلف و با دیدگاه اسلامی- ایرانی اقتباس شد. سپس براساس این مولفه ها گویه های مرتبط با این پرسشنامه ساخته شد. جهت بررسی ویژگی های روانسنجی این پرسشنامه، جامعه مورد پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر کرمان بودند که تعداد380 نفر براساس جدول مورگان با استفاده از روش نمونه گیری سهیمه ای انتخاب شدند و پرسشنامه برروی آن ها اجرا شد. پارامترهایی چون روایی محتوایی، روایی سازه و پایایی با روش های مختلف بررسی شد. بررسی روایی محتوایی و روایی سازه همگرا و پایایی به روش آلفای کرونباخ نشان دهنده معتبر بودن این پرسشنامه است. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 7 عامل براساس تحلیل گویه ها بدست آمده است که عبارتند از توکل، صبر و کنترل خشم، نوع دوستی، اخلاص و وارستگی، سخاوت، دوراندیشی و تواضع که ارزش ویژه این 7 عامل از مقدار یک بالاتر و در مجموع 77/56 از واریانس گویه ها راتبیین می کند. با توجه به اعتبار و پایایی مقیاس ساخته شده می توان از آن جهت اندازه گیری هوش اخلاقی در پژوهش ها و همچنین درنظام تعلیم و تربیت استفاده کرد.
تاثیر تأویل نوری غزالی در مشکوه الانوار بر مراتب نور در اندیشه شیخ اشراق
در نگاه اول سخت می نماید میان فلسفه ستیزی چون محمد غزالی با حکیم فیلسوف چون شیخ اشراق رابطه ایجاد نمودن و به ویژه از تأثیر و تأثر این دو سخن گفتن. اما می دانیم غزالی در المنقذ، راه و طریقت خود را که همانا بر حق دانستن عرفان و تصوف است، بیان نموده و شیخ اشراق نیز حکمت را در پناه اشراق و تاله جستجو می کرده؛ پس امکان ارتباط می تواند موجود باشد، هر چند شیخ در آثار خود بر این ارتباط یا در اصل تأثیرپذیری اشاره نکرده باشد. این مقاله شرح تأثیر آرای غزالی بر شیخ اشراق در مسئله مراتب انوار است.
بازخوانی و تبیین ویژگی های عام و خاص هندسه معرفتی ابوحامد غزالی در تفسیر قرآن کریم
از ویژگی های درونی قرآن کریم، افزون بر آیه هایی که به پدیدارشناسی جهان مشهود می پردازد، بهره گیری از حداکثر ظرفیت الفاظ و آیات برای قالب ریزی معانی تودرتو ولایه به لایه است که از حقایق ماورائی و آن سویی این جهان نیز سخن می گوید. این خصیصه سبب می شود که افق دید بسیار گسترده ای را در نگاه مفسرین و جویندگان معانی و مفاهیم قرآنی بگشاید. بنابراین پژوهنده این ساحت باید متعمق در دانش های وسیعی باشد تا در یک آیه، به درک موضوعات متعدد و متنوع نایل شود و چون قرآن کریم در مفاد استعمالی و مقصود در لفظ و معنا، در پی تعیین مراد خداوند، در مباحث هستی شناسی و معرفت شناسی است، مفسر باید در کشف مراد خداوند طبق معنای ظاهر، که ناظر بر تطبیق کامل با معنای باطن آیات است، قوه و قریحه کشف و استنباط داشته باشد تا غلط فهمی و تأویل نابه جا به اسم تفسیر به وجود نیاید. در میان چنین مفسرانی ابوحامد غزالی از چهره های بنام است که تلاش کرده با تفسیری روشمند در سه مرحله: «بیان معانی»، «کشف مقاصد» و «کشف مدالیل» در آیات الهی غواصی کند. در بیان معانی توجه به واژگان و عبارات قرآنی، برای کشف مقاصدی است که خداوند از انتقال مراد خویش در آیات داشته است. در این مقاله سعی می شود در حد سطور محدود به تبیین ویژگی های ذهنی و زبانی غزالی بپردازیم و به خصوص در یک دسته بندی اصول مشترک و عام وی را که چون دو ستون یک نردبان در طرز فهم و بیان آیات است، بیان کنیم و در نهایت تحلیل اصول خاص وی را، که به مثابه پله های نردبان معرفتی او در ره یافت به تفسیر از قرآن کریم است، بیان نماییم.
سیمای زمامداری اثربخش از منظر خواجه نظام الملک طوسی، امام محمد غزالی و نیکولو ماکیاولی (تحلیل مضمون سیاست نامه، نصیحت الملوک و شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
117 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پاسخ دادن به این پرسش کلیدی که «مختصات زمامداری اثربخش از دیدگاه نظام الملک، غزالی و ماکیاولی چیست؟» انجام شد و به منظور یافتن پاسخ این پرسش و درک اینکه زمامداری اثربخش از دیدگاه این صاحبنظران عرصه حکمرانی، چه شباهت ها و تفاوت هایی دارد، مهمترین آثار ایشان در حوزه زمامداری، یعنی سیاست نامه، نصیحت الملوک و شهریار مد نظر قرار گرفت. بر مبنای روش تحقیق تطبیقی با رویکرد توصیفی متغیر محور و کاربرد تکنیک تحلیل مضمون، داده ها در قالب دو مضمون اصلی(ویژگی های فردی و رویکردهای مدیریتی) ساماندهی گردیدند. با عنایت به فضای حاکم بر هر منبع و شبکه مضامین احصاء شده و توجه به منظومه فکری هر یک از صاحبنظران، شاید بتوان سبک زمامداری مد نظر نظام الملک را « زمامداری معتدل » نامید که هم به دنیا و هم به آخرت و هم به اخلاق و هم به سیاست نگاهی توأمان دارد. با بررسی مجموعه دغدغه های غزالی، شاید بتوان سبک مورد تأکید وی را « زمامداری وارسته » نام نهاد که بر صفات و نگرش متعالی حاکم بر پایه نگاهی آخرت اندیشانه و عرفانی تأکید دارد و سبک منتج از توصیه های ماکیاولی را نیز می توان در قالب « زمامداری مخرب یا زهرآگین » طبقه بندی کرد.
تبیین زیبایی شناسی مقامات عرفانی از دیدگاه امام خمینی و امام محمد غزالی و انعکاس آن در ویژگی های بصری و مفهومی تصاویر پیامبر اکرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
323 - 341
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در بحث عرفان، بررسی مقامات عرفانی و تشریح درجات مختلف آن ها ست که به کرّات مورد توجّه عارفان قرار گرفته و هر یک دیدگاه ها و برداشت های خود را پیرامون آن ها بیان کرده اند. بدون شک پیامبر اکرم(ص) یکی از عارفان بزرگ محسوب می شود و در تصاویری که از ایشان برجای مانده است، می توان جلوه هایی از زیبایی شناسی عرفانی را مشاهده کرد. در پژوهش پیش رو محوریّت اصلی کار، بررسی رویکرد عرفانی امام خمینی (ره) و امام محمد غزالی در ارتباط با مقامات عرفانی با تکیه بر سه مقام توبه، رضا و توکّل است. پژوهش حاضر با رهیافت توصیفی - تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای به ویژه منابع مربوط به دیدگاه ها امام خمینی (ره) و امام محمّد غزالی نگاشته شده. مهم ترین نتایج آن بدین قرار است که این دو شخصیت عارف مسلک و بزرگ به رغم توافق نظر در برخی از مسائل، گاه دیدگاه های متفاوتی نیز مطرح کرده اند تا جایی که گاه امام خمینی (ره) به نقد نظرات امام محمّد غزالی نیز پرداخته است. همچنین امام خمینی (ره) به بیان درجات هریک از مقامات مذکور پرداخته و با تأمّل و دقّت بسیار بالایی آن ها را تعریف و تبیین کرده، درحالی که امام محمّد غزالی بیشتر به توصیف کلّی این مقامات مبادرت ورزیده است. به نظر می رسد که با توجه به فاصله زمانی طولانی بین دوره زمانی حیات امام خمینی (ره) و امام محمد غزالی و نیز به دلیل استمرار و توسعه رویکردهای عرفانی توسط دیگر عارفان و بهره مندی و توسعه دیدگاه های عرفانی امام خمینی تحت تأثیر آنان، ایشان توانسته است دیدگاه های جامع تری نسبت به عارفان قبل از خود پیرامون این مقامات عرفانی ارائه دهد. اهداف پژوهش واکاوی زیبایی شناسی عرفانی در آثار امام محمد غزالی و امام خمینی(ره)؛ بررسی ویژگی های بصری و مفهومی عرفان در تصاویر پیامبر(ص). سؤالات پژوهش زیبایی شناسی عرفانی در اندیشه غزالی و امام خمینی (ره) چه نمودی یافته است؟ ویژگی های بصری و مفهومی عرفان چه بازتابی در تصاویر پیامبر(ص) داشته است؟
تحلیل تطبیقی اثرپذیری اشعار پارسی سرایان متقدّم از کتاب شایست ناشایست و آثار امام محمّد غزّالی (با تکیه بر احیاءعلوم الدّین و کیمیای سعادت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
95 - 120
حوزههای تخصصی:
شایست ناشایست، متنی به زبان پارسی میانه و اثری دینی، بازمانده از دوره زرتشت است. احیاءعلوم الدّین نیزکتابی دینی، اخلاقی و عرفانی مربوط به قرن پنجم است. مقاله حاضر می کوشد با تأکید بر دستورهای اخلاقی شعرای متقدّم، به مقایسه اشعار آنان با این متون دینی، یعنی شایست ناشایست و احیاءعلوم الدّین امام محمّد غزّالی و ترجمه فارسی آن، کیمیای سعادت، بپردازد. ادبیّات تعلیمی ما از آغاز شعر فارسی تا کنون، همواره بایدها و نبایدهای اخلاقی را مورد توجّه قرار داده، امّا در زمینه مقایسه اشعار شاعران متقدّم و متون دینی، پژوهش های کمتری صورت گرفته است. این نوشتار، به شیوه کتابخانه ای و با روش استقرایی، اندیشه های موجود در اشعار شعرای متقدّم را با شایست ناشایست و احیاءعلوم الدّین، مقایسه می کند و به این نتیجه می رسد که شعرای متقدّم، بنا به پیشینه باورهای اعتقادی که داشته اند و هم چنین به دلیل تأثیرپذیری از آموزه های اسلامی- قرآنی، بایدها و نبایدهای اخلاقی را در شعرشان، مطرح و به دیگر شعرا توصیه کرده اند و حلقه پیوند، میان اندیشه های اخلاق مدار قبل و بعد از اسلام در ایران شدند و با زبان شعر، اهمیّت دستیابی به تطهیر باطن و معرفت الهی را نزد ایرانیان، نشان دادند.
بررسی و تحلیل اندیشه های اجتماعی و جمعیّتی امام محمد غزالی در باب مهاجرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجه الاسلام، ابوحامد، امام محمد غزّالی طوسی، یکی از بزرگ ترین مردان تصوف سده ی پنجم هجری (505- 450 ه.ق) است. مقاله ی پیش رو در پی شناخت گزیده ای از اندیشه های جمعیتی غزالی درباب پدیده های مهاجرت و یا به تعبیر خود وی "سفر" می باشد. وی اندیشه های خود را حدود نهصد سال پیش در کتاب "احیاء علوم الدین" و هم چنین کتاب کیمیای سعادت که فشرده ی فارسی اثر فوق است، ارائه نمود. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است. در این زمینه، از اسناد و مدارک، منابع و آثار غزالی بهره گرفته ایم تا درزمینه موضوع مدنظر به جمع بندی برسیم. بنابر یافته های تحقیق، او بسیاری از ابعاد پدیده ی مهاجرت را که دوران کنونی مطرح هستند را بررسی کرده است. وی مهاجرت را پدیده ای گروهی، اختیاری و غالباً کوتاه مدت دانسته که به دلایل مختلف نظیر اوضاع نامساعد اقتصادی و گرانی، در جهت کسب علوم مختلف دینی، اخلاق نفس و آیات خدای روی زمین، تفرج و تفنن، گریختن از بیماری های مرگبار و آن چه دین را مشوش می کند؛ صورت می پذیرد. هم چنین قائل به ارتباط تنگاتنگ میان مهاجرت و عمران و آبادنی می باشد و در نوشته های خویش به روایت های تاریخی و سیره ی ائمه معصومین و امامان استناد می کند که این امر ناشی از عقاید و روحیات مذهبی متفکر مسلمان می باشد.
تربیت متعالی در دیدگاه امام محمد غزالی و آبراهام مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی و به شیوه استقرایی کوشیده است با بررسی آراء و افکار امام محمد غزالی _اندیشمند و عارف مسلمان قرن پنجم هجری_ و آبراهام مازاو _روان شناس انسان گرای قرن بیستم_ مدل تربیتی آن دو را برای دستیابی به بالاترین مراتب تعالی بررسی و مقایسه نماید. جامعه آماری پژوهش، آثار دو اندیشمند شامل کتاب ها، مقالات و سخنرانی هاست. بررسی نشان می دهد که نظام تربیتی این دو، اشتراکات و نیز تفاوت هایی دارد. مهمترین تفاوت در تعیین هدف غایی از تربیت متعالی است که غزالی آن را هدفی اخروی می داند. در شیوه تربیتی غزالی، بر اعتدال، ایجاد عادت به عمل نیک، و حضور مربیان فرهیخته تأکید شده است؛ درحالی که مازلو بر ارضای سلسله مراتب پایین تر نیازها، و تکیه بر خلاقیت و آزادی فردی تأکید می کند. اگرچه ارزیابی نشان می دهد که نظام تربیتی غزالی از انسجام بیشتری برخوردار است اما تأکید بر خلاقیت و آزادی انتخاب _آن چنان که در دیدگاه مازلو وجود دارد_ همزمان با حضور مربیان متعالی به عنوان الگوی متربیان، می تواند به کارآمدتر شدن این نظام کمک کند.
برّرسی تطبیقی ماهیت و جایگاه عزلت و خلوت در سیر و سلوک عرفانی (با تأکید بر احیاء العلوم غزّالی و منازل السّائرین خواجه عبدالله انصاری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
61 - 88
حوزههای تخصصی:
عزلت و خلوت در بیان غزّالی و انصاری مفهومی کلّی است بدون هیچ آداب و رسوم برساخته صوفیه. در واقع عزلت در بیان این دو عارف روشی برای زندگی است که تا پایان عمر سالک به صورت مستمر ادامه دارد. جستار حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی به برّرسی تطبیقی جایگاه عزلت و خلوت در سیر و سلوک عرفانی (با تأکید بر احیاء العلوم غزّالی و منازل السّائرین خواجه عبدالله انصاری) پرداخته است. نتیجه حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که غزّالی توانسته به عنوان یک عارف انزوا و دوری گزینی از مردم را به خوبی برجسته کند و نشان دهد سعادت حقیقی و واقعی در عزلت و خلوت است و فوایدی برای این عزلت همانند باقی ماندن بر ستر خدا، درمان بیماری های جسمانی و کسب معرفت قائل شده است. انصاری نگاهی متفاوت نسبت به خلوت دارد و آن را مایه خودشناسی و بازگشت به خویشتن می داند، البته نقاط مشترکی همانند فواید انزوا و دوری گزیدن از مردم را برای خلوت در برابر غزّالی دارد امّا دیدگاه انصاری به صورت آگاهی و تنبّه، غربت و تفکّر بیان شده است.
تأثیرات علم اخلاق بر استنباط احکام فقهی با تأکید بر آرای غزالی در کتاب احیاء علوم الدین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
95 - 118
حوزههای تخصصی:
اخلاق و فقه، به عنوان دو علم مستقل ، اما بسیار نزدیک و همگون، ظرفیت و امکان تأثیرگذاری بر یک دیگر را دارند . تحقّق بخشیدن به این تأثیرات می تواند به ارتقاء، پویایی و هماهنگی احکام فقهی و اخلاقی کمک شایانی بکند . در این مقاله - به شیوه تحلیلی و مطالعات تاریخ اندیشه - تأثیرات علم اخلاق بر استنباط احکام فقهی را از دیدگاه غزالی، طرح و بررسی کرده ایم. هدف این نوشتار تبیین و بررسی شیوه استنباطِ فقهیِ مطلوب از دیدگاه غزالی است. این شیوه استنباط در این مقاله « استنباط باطن گرایانه» نامیده شده است . در این مقاله، تبیین شده است که علم اخلاق از طریق تغییر مبانی انسان شناختیِ استنباط فقهی و ایجاد رویکرد فضیلت گرایانه در آن ، تصورات و تصدیقات استنباطی را متحوّل می کند . در نتیجه این تحوّل و تغییر، تصورات فقهی گسترده تر شده و در برخی مواردْ معانی آنها تغییر می کند . در حوزه تصدیقات نیز استنباط باطن گرایانه باعث هماهنگیِ هرچه بیشتر گزاره های فقهی و اخلاقی ، تبیین احکام جدیدی در حوزه منش ها و باطن انسان، هماهنگی احکام افعالِ ظاهری با احکام منشی و باطنی و یافتن نظام طولی در میان احکام ظاهری و باطنی می شود.
بررسی استراتژیک روایت های سیاسی معاصر از امام محمد غزالی؛ درس هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه اسلامی در تنگنای سنت و مدرنیته راهی جز بازخوانی انتقادی سنت فکری خود ندارد. این بازخوانی جز از طریق جدال های معاصر ممکن نیست و هر گونه بازخوانی گذشته به عنوان سلاحی در جدال های معاصر به کار می رود و خصم و دوست را باز تعریف می کند. در این مقاله چهار گفتمان استراتژیک سنتی، فراسنتی، مدرن و پسامدرن بر اساس سطح و دامنه کاربرد، رویکرد و ماهیت جدال توضیح داده می شود. بازخوانی های معاصر از اندیشه غزالی که در پنج گروه نومسیحی، نومشایی، نواشعری، نومعتزله و نوخسروانی شناسایی شده، به سنجه گفتمان های استراتژیک مورد ارزیابی قرار می-گیرند و در هر گروه، اندیشمندان مهم و منابع اصلی قرائت شده از غزالی معرفی می شوند و نکات زیربنایی بازخوانی آنها مورد بحث قرار می گیرد؛ هر گروه سعی دارد خلاقیت غزالی در جمع جریان های فکری اسلامی را به سنت خود نسبت دهد و زوال تفکر فلسفی پس از او را به تاثیرپذیری غزالی از آرای دشمن.