بخشعلی قنبری

بخشعلی قنبری

مدرک تحصیلی: دانشیار ادیان و عرفان دانشگاه آزاد تهران مرکز(مرکزی)  
پست الکترونیکی: bghanbari768@gmail.com

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۵ مورد.
۱.

تجربه وحدت به روایت مولوی و ترزا آویلایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وحدت تجربه شهود مولوی ترزا آویلایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۹
وحدت، درک یگانگی و یگانه دیدن جهان هستی است که درک در سنت های فلسفی از طریق تأملات عقلانی و در سنت های عرفانی از طریق تجربه شهودی حاصل می شود. مولوی (د. 672 ق.) و ترزا (د. 1582 م.)، عارفانی از اسلام و مسیحیت در آثارشان نظراتی درباره این وحدت مطرح کرده اند که استخراج و مقایسه آنها می تواند برای فهم دقیق تر وحدت و شناخت فرایند تجربه آن مفید باشد. تبیین نظرات کم و بیش شبیه به هم این دو عارف درباره وحدت می تواند در تببین وحدت اعم از وجودی و شهودی گام مفیدی به شمار آید که در این مقاله با استفاده از روش های توصیفی، تحلیل و مقایسه مورد بررسی قرار گرفته اند. نگارش این مقاله نشان داد که نگرش غالب در آثار مولوی و ترزا بیشتر رنگ و بوی وحدت شهود دارد و هر دو عارف تجربه وحدانی را ورای تقریر می دانند. در عین حال مولوی تجربه وحدانی اش را از زبان دیگران و ترزا از زبان خود نقل می کند. برای درک و تجربه این وحدت خودشکنی و نیایش همراه با مراقبه نقش مهمی دارند. البته در اندیشه ترزا اهمیت این عوامل به مراتب بیشتر از نظر مولوی است. ترزا در بیان تجربه وحدانی به مراتب جزئی نگر و دقیق تر ار مولوی است. در عین حال در تحقق این تجربه، مولوی بر احوال آفاقی و ترزا بر احوال انفسی تأکید کرده اند.
۲.

خداشناسی قبالای موسی کوردوورو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کوردوورو قبالا اِن سوف سفیروت صیمصوم پاننتئیسم تقلید از خدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
موسی کوردوورو یکی از شخصیت های اصلی در عرفان قبالای یهود و همچنین یکی از شارحان تعالیم زوهر به شمار می رود. برخی محققین قبالایی، همچون «براکا زَک» معتقدند که طرح رابطه ی «اِن سوف» و «سفیروت» و نیز نظریه «صیمصوم» که از ابداعات اسحق لوریا دانسته شده است، ریشه در آثار کوردوورو دارد. خداشناسی قبالای کوردوورو را باید آمیزه ای از فلسفه و عرفان دانست. وی در مبحث خداشناسی، از توحید صرف و تنزیهی تبعیت می کند؛ بااین حال در برخی آثارش نظیر «شیعور قوما» و «درخت نخل دبوره»، از استعاراتی در توصیف صفات الهی استفاده کرده است که امکان دارد خواننده را دچار سرگردانی کند؛ اما در حقیقت این توصیفات به صفات فعلی الهی برمی گردد که از خداوند به صورت ده سفیروت متجلی شده اند. خداشناسی کوردوورو در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به آثار وی مورد بررسی قرار گرفته شده است. همچنین به ارتباط میان نظریات وی در باب خداشناسی، همچون نظریه ی «پاننتئیسم» (خدافراگیردانی)، «ان سوف و سفیروت» و نظریه ی «تقلید از خداوند» اشاره شده است.
۳.

تجلی صفاتی خدا در تنخ و قرآن با تأکید بر تفاسیر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجلی صفات خدا تنخ قرآن تفاسیر عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
تجلی و شناخت خداوند از طریق صفات، ازجمله مسائل مهم در تنخ و سنت و عرفان یهودی و قرآن و سنت و عرفان اسلامی است که مقایسه ی نظرات این دو می تواند نتایج تازه ای به دنبال آورد که با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که تجلی صفاتی خدا در هر دو کتاب و تفاسیر عرفانی آنها برای همگان قابل درک است؛ اما طریقه ی آشکار شدن خدا بر انسان، در مواردی در این دو یکسان نیست. تجلی صفاتی در قرآن و تنخ فقط مختص عرفا، سالکان و انبیا نیست و انسان های عادی نیز به اندازه ی فهم خودشان می توانند تجلی الهی را درک کنند. هرچند بیان تجلیات الهی در هر دو کتاب دارای مراتب و اشتراکات قابل توجهی نیز است، اما تجلی صفاتی خدا و راه های دستیابی به آن در تنخ دامنه ی گسترده ای دارد و افراد زیادی می توانند این نوع تجلی را شاهد باشند؛ ولی در قرآن کریم خواص و در موارد محدودی برخی از عموم مردم می توانند از درک چنین تجلی ای برخوردار باشند.
۴.

تحلیلی از معرفت بخشی تجربه محض و باورهای پیشین در آن از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی اسلامی تجربه دینی تجربه عرفانی وحی کشف الهام معرفت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۱
پژوهش حاضر یک نوع روش ماهیت شناسی در حوزه سبک زندگی، معرفت بخشی اسلامی و باورهای سنتی اسلامی و عرصه های مشابه را تبیین می کند. شناخت و تبیین مفاهیم ترکیبی همچون سبک زندگی اسلامی، کاری است پیچیده که در عهده شرح اللفظ نیست و در این راستا دین مبین اسلام در تمامی حوزه ها چارچوب هایی را در جنبه های مختلف ارائه نموده که بر این اساس نظریه-های متفاوتی نیز ارائه شده است. در برخورد با تجربه دینی دو دیدگاه وجود دارد. یکی ساخت گرایی که تجربه را مجموعه ساختار ذهنی فرد تجربه گر می داند و دیگری ذات گرایی که تجربه های گوناگون را دارای هسته ای با اوصاف مشترک می داند. معرفت شناسان جدید، تجربه محض و بدون تغییر را قبول نداشته و باورهای پیشین را مسبوق به تجربه آورده و تأثیر زمان و مکان و فرهنگ تجربه را سبب تفسیر آلود شدن آن می دانند. اما صاحب این قلم با بدعت خواندن مکاشفات برخی از عرفا توسط هم عصران آن ها و تعارض داشتن مکاشفات لیدی جولیان با تعالیم کلیسای دوران خودش، نقش زمان و مکان را در تجربه محض نپذیرفته و برای اثبات آن به شش دلیل از ابن عربی بدین قرار توسل جسته اند و آنگاه با این استدلال ها مکاشفه عارف را زمانی معرفت زا و قابل اعتماد می داند که خالص بوده و دارای این شرایط باشد تا از این طریق تجربه محض را اثبات نماید.
۵.

تجلی ذاتی خدا در کائنات به روایت عهد عتیق و قرآن با تکیه بر تفاسیر عرفانی قرن سیزدهم میلادی و قرن هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا تجلی ذات قرآن عهد عتیق تورات مقایسه تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۷ تعداد دانلود : ۲۴۶
یکی از راه های شناخت خداوند، از طریق درک تجلی ذاتی خدا در کائنات است که به کمک اسماء و صفات و افعال حاصل می شود. یهودیان به رغم پایبندی به توحید در متون دینی و معتبرشان، بعضاً تمثل و تجسد را به ذات الهی نسبت داده اند درحالی که قرآن کریم باوجود پذیرش تمثل برای برخی موجودات، تمثل و تجسد را برای ذات خداوند نفی می کند و قائل به تجلی ذاتی در تمام خلقت است. خدا در عهد عتیق با اسامی متعددی معرفی شده و در مواردی صفات انسانی دارد و بر یهودیان به طرقی ملموس، متجلی می شود. حضور خداوند در سراسر عهد عتیق با عنوان «شخینه» به مثابه مخلوقی جدای از خداوند به بندگان اعلام شده و حضور خداوند در بین مردم به حضور شخینه مشروط است درحالی که قرآن، حضور الهی را دائمی می د اند. تجلی ذاتی خدا در قرآن به گونه ای است که شائبه تشبیه در آن نباشد درحالی که در تورات دست کم در مواردی به حضور مستقیم و تصورات انسانی از خداوند اشاره شده است و همین استفاده از الفاظ انسانی و نسبت دادن رفتار های انسانی به خداوند در عهد عتیق، شناخت خدا را از مدار تنزیه وارد مدار تشبیه نسبتاً شدیدی می کند؛ هرچند که می توان وجود چنین عباراتی را صرفاً برای نزدیک تر ساختن مفهوم ذات الهی به ذهن بشر دانست و آن ها را به منظور درک عامه به گونه ای تأویل نمود که با تنزیه خداوند منافات نداشته باشد ولی هیچ کتابی مانند قرآن، به تنزیه خداوند از هرگونه باور شرک آلود نپرداخته است. بر اساس آموزه های قرآن، خداوند در همه مخلوقات تجلی کرده است و ذات الهی قابل رؤیت نیست و نخواهدبود.
۶.

جایگاه رهبانیت در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصوف سلوک ابن عربی رهبانیت عرفان نظری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۵۴
مفهوم رهبانیت از عناصر مهم گرایش های صوفیانه جهان اسلام است و بالتبع در منظومه فکری عرفانی ابن عربی نیز جایگاه ویژه ای دارد، لذا در این مقاله این مفهوم بررسی و نسبت آن با منظومه عرفانی ابن عربی سنجیده می شود. نتایج تحقیق نشان داد که رهبانیت در اندیشه ابن عربی پیوند وثیقی با کشف و مشاهده دارد که محور نظام عرفانی وی است. از نظر وی رهبانیت طریق و مسیری است که موجب تسریع در دستیابی به مشاهده می شود و بدین سان سالک را در فنا فی الله یاری می رساند. ازاین رو برای مشاهده مراتبی قائل است که هر مرتبه با مرتبه ای از وجود تناسب دارد. ابن عربی رهبانیت را در عزلت، سکوت، عبادت، بی خوابی و گرسنگی می داند و این ها را مقدمه رسیدن به مقام برای هر سالک بیان می کند.
۷.

هخالوت، خاستگاه نظریه دژ درون ترزا آویلایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترزا آویلایی دژ درون وصال هخالوت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۹۹
ترزا آویلایی (1515-1582م)، نظریه دژ درون (عمارت های هفتگانه) را در زمینه سلوک به سوی خدا و نیلِ به وصال او مطرح کرده است. ازآنجاکه ترزا یک نظریه پرداز کلاسیک نیست، این سؤال پیش می آید که او در ارائه این نظریه، تا چه اندازه تحت تأثیر هخالوت (تالارهای هفت گانه برای رسیدن به شهود خدا) بوده است؟ فرضیه این مقاله، اثرپذیری ترزا از هخالوت است و به استناد شواهد کافی، روشن می شود که ترزا در ارائه نظریه دژ درون، در ساختار، کاربست مفاهیم و اصطلاحات، در تأکید بر نقش نیایش در رسیدن به وصال و پشت سر گذاشتن موانع وصال، به طور مکرر به عهد عتیق، به ویژه کتاب حزقیال به عنوان یکی از منابع هخالوت، رجوع داشته و در نتیجه، از هخالوت اثر پذیرفته است. مقایسه هفت عمارت و هفت تالار، مشابهت های معناداری را نشان می دهد که همگی دلالت دارند بر اثرپذیری ترزا از هخالوت در ارائه نظریه دژ درون. هم عمارت ها و هم تالارها، شهود وحدت و وحدت شهود را هدف گذاری کرده اند، با این تفاوت که شهود را ترزا به وصال پیوند می دهد و هخالوت به دیدار. البته این ها به معنای آن نیستند که ترزا بر خوانش و مطالعه هخالوت تسلط داشته، بلکه او از ادبیات رایج عرفانی آویلا بهره برده که خود حاوی این اندیشه ها و آموزه ها بوده است.
۸.

تاریخچه تدوین و جایگاه کتاب دعای مشترک در مذهب پروتستان از مسیحیت و جایگاه و منزلت ادعیه و شعائر در دین اسلام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: کتاب دعا مسیحیت انگلیکن کرانمر اسلام قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۰
کتاب دعای مشترک، عنوان کوتاه تعدادی از کتب ادعیه است که در کلیساهای مسیحیت، ازجمله کلیسای انگلیکن به عنوان منابع نیایش خوانده می شوند و در مذاهب مسیحیت از جایگاه بالایی برخوردارند. کتاب دعای اصلی مذهب انگلیکن در سال 1549 در دوران ادوارد ششم در انگلستان منتشر شد. این کتاب که محصول اصلاحات کلیسای انگلیس پس از قطع رابطه با کلیسای رم است، توانست جایگاهی مهم در این کلیسا بیابد. در دوران اصلاحات، برای اولین بار توماس کرانمر اسقف اعظم کلیسای کنتربری، آن را نگارش رسمی کرد که شواهدی از الهیات پروتستانی در سراسر کتاب قابل مشاهده است. استقبال بی نظیر مسیحیان به دلیل دسترسی آسان احکام و شرایعی که در این کتاب گنجانده شده، هر فرد مسیحی را برای انجام مراسم، به ادعیه و دیگر امور دینی و تکلیفی ترغیب می کند. این کتاب در کنار کتاب مقدس، ضمن ایفای نقشی برجسته، شعائر مسیحیت را در آن روشن تر به نمایش می گذارد. در اسلام نیز شعائر دینی با توجه به منابع غنی مشهود در آن و همه بخش های اصول فقهیِ اسلام که برگرفته از قرآن و تعالیم پیامبر بزرگ اسلام است را دربر می گیرد، دستورالعمل هایی سازنده و روشنگرانه برای هر فرد مسلمان توصیه شده است.
۹.

معرفت شناسی وحی در رؤیایی و یا وحیانی بودن آن از نظر فارابی و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وحی فارابی خیال ابن عربی مکاشفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۱
تکلّم خداوند با شخص رسول و چگونگی دریافت وحی یکی از مشکلات متکلمان و فیلسوفان مسلمان در طول تاریخ اسلام بوده است، متفکران  اسلامی از جمله فارابی و ابن عربی با این مساله مواجه بوده اند که از چه ساحتی و به چه صورتی بر رسول نازل می گردد و آیا افراد دیگری نیز غیر رسول همچون فیلسوفان و عرفا به آن ساحت دسترسی دارند یا خیر و اگر جواب سؤال مثبت است، فرق فیلسوف و عارف با نبی در چیست؟ فارابی برای تبیین وحی به قوه تخیّل روی آورده است تا از طریق محاکات قوّه مخیله رسول، اشکال فلسفی ارتباط خدای مجرد و بسیط را در تکلم و انزال قرآن کریم به نبی که انسانی مرکب و دارای تغییر و زمانمند است، حل نماید. و همین باعث شده که برخی دانشمندان معاصر به رؤیایی بودن «وحی» روی آورند. اما  ابن عربی  درنقد فارابی، خیال را در افقی فراتر از عقل نشانده و عقل را مادون خیال دانسته که در استنتاج خود محتاج به حواس و حافظه و قوّه مفکره است لذا خطاپذیر می باشد و از آنجائیکه دیدگاه فارابی از جهاتی زیربنای دیدگاه رؤیای رسولانه در عصر حاضر است از اهمیت خاصی برخوردار است و پاسخ ابن عربی به فارابی بحثی جدید است که کسی تاکنون مطرح ننموده است. لذا این مقاله با استفاده از دیدگاه ابن عربی به این دستاورد رسیده است که خیالی فرض کردن وحی، نوعی تقلیل گرایی وحی است که آنرا تا حد مکاشفه پایین می آورد و الفاظ قرآن کریم را که قول به وجود است با الفاظ بشر که قول به لفظ است، برابر می کند در حالیکه وحی «اشاره» است و الفاظ بشر «عبارت» اند.
۱۰.

جایگاه عشق در اخلاق شفقت در دیدگاه آگوستین و امام محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۴۳
عشق در ماهیت و حیات انسان از جایگاه والایی برخوردار است و همین امر لزوم توجه به اخلاق شفقت را نشان می دهد. بر این اساس پژوهش حاضر به صورت توصیفی و تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و با هدف بررسی جایگاه عشق در «اخلاق شفقت» در دیدگاه آگوستین و محمد غزالی صورت گرفته است. نتایج بیانگر آن است که هر دو عارف عشق را موهبتی الهی می دانند و هر دو بر جایگاه عشق در شفقت ورزی تأکید کرده اند و بی عشق، شفقت را کامل نمی دانند. بر این باورند که اگر عشق به کاینات تعلق یابد موجب شفقت می شود و هرچه شدید تر باشد، شفقتش بیشتر است. هر دو معتقدند: عشق هایی هست که باید آنها را ابراز کرد و عشق هایی هستند که نباید آنها را ابراز کرد؛ یعنی تمایلات باید با انتخاب و اراده باشد. آنان عشق به خداوند را ذات قانون اخلاقی و عشق الهی را همان شفقت الهی می دانند. شفقت الهی که شامل مخلوقات می شود، عبارت است از: عشق مخلوقات، به ویژه انسان به خداوند.
۱۱.

کدهای اخلاقی رهبری آموزشی بر اساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۱۷۴
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی کدهای اخلاقی رهبری آموزشی بر اساس آموزه های نهج البلاغه می باشد. برای دست یابی به این هدف، از روش پژوهش اسنادی با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بهره گرفته شد. با مراجعه به متن اصلی نهج البلاغه و شرح و تفسیر علامه جعفری، مکارم شیرازی، و قنبری و بر مبنای الگوی ارتباط های چندگانه مبتنی بر ساحت های مختلف عقل و معرفت، گفتار، اراده، روان و کردار مهم ترین نکات کلیدی، اصول، مؤلفه ها و سپس کدهای اخلاقی ناظر به آن شناسایی و استخراج شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین اصول رهبری اخلاقی را در یک محیط آموزشی می توان حول محور ایمان به خدا، تقوای الهی و توکل به خداوند در ارتباط با خدا؛ خودشناسی، بینش و بصیرت، کمال طلبی، دوری از خودپسندی و خودبینی، خردورزی و علم آموزی و یادگیری مستمر در ارتباط با خود؛ قدرشناسی، دوراندیشی، شایسته سالاری، اکرام و احترام دیگران، ظرفیت سازی و توسعه در ارتباط با دیگران و در نهایت شناخت دنیا و بهره مندی از فرصت دنیا و درعین حال عدم گرایش به آن در ارتباط با طبیعت معرفی کرد. ذیل این اصول، کدهای اخلاقی به توضیح بایدها و نبایدهای اخلاقی برای یک رهبر آموزشی (مدرسه) اشاره دارند.
۱۲.

مراتب معرفت به خداوند از نگاه دیونیسیوس و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۸۱ تعداد دانلود : ۱۴۷
چگونگی معرفت به خداوند از مباحث و دغدغه های مهم همه مکاتب عرفانی است که با رهیافت سایر حوزه های فکری تفاوت معناداری دارد. این معرفت عرفانی درصدد دستیابی به معرفت بی واسطه است که از آن با عنوان معرفت شهودی یاد می کنند. از میان عارفان و حکمای دو سنت بزرگ مسیحیت و اسلام می توان دیونیسیوس و سهروردی را یاد کرد که در این موضوع نظرات مشترکی دارند. ایشان بر ذومراتب بودن شناخت خدا باور دارند و مراتب آن را با توجه به قرب و بعد انسان می سنجند. نخستین گام در معرفت خداوند، مرتبه ایجاب است که همان شناخت و راهیابی به خداوند از طریق معرفت عقلانی (الهیات ایجابی) است؛ و در مرتبه بعد، سلبِ هرگونه نقص از خداوند (الهیات سلبی) است. مراتب معرفت خدا در آثار سهروردی و دیونیسیوس به واسطه نور، با مراتب هستی، انسان و فرشتگان مرتبط می شود. سهروردی و دیونیسیوس معتقدند که میزان قرب و بعد اشیا و انسان ها نسبت به تابش انوار الهی، به قابلیتِ قابل بستگی دارد. دیونیسیوس مرتبه سلبِ سلب و رسیدن به مرتبه ای را که از آن با عنوان ظلمت الهی یاد می کند، بالاترین سطح معرفتی می داند. درواقع این ظلمت، حاصل روشنی و وفور نوری است که راه دیدن و ادراک را بر چشم و عقل انسان می بندد تا اینکه به تاریکی ورای عقل وارد شود؛ جایی که به قول سهروردی، معرفت در معروف گم شود.
۱۳.

متافیزیک نور در اندیشه قدیس بوناونتورا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متافیزیک آگوستین ارسطو قرون وسطی نور قدیس بوناونتورا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۱۹۰
هدف این پژوهش، بررسی جایگاه متافیزیک نور در اندیشه قدیس بوناونتورا است. بوناونتورا یکی از فیلسوفان عارف قرن سیزدهم میلادی است که تأثیرات زیادی بر اندیشمندان بعد از خود داشته است. چگونگی دست یابی بشر به حقایق ثابت و مشترک، مسئله ای اساسی است که قدیس بوناونتورا در مباحث معرفت شناسی با آن مواجه بوده است. وی در تبیین این مسئله از نظریه نور کمک می گیرد. در این نوشتار، ضمن طرح دیدگاه ها و رویکردهای مختلف درباره نظریه نور بوناونتورا، تلاش شده است تا مباحث مرتبط با متافیزیک نور بررسی شود. نتایج نشان می دهد قدیس بوناونتورا از نور به عنوان تشابه هایی برای ارتباط با خدا و بهره مندی اش در حیات استفاده می کند؛ دیدگاهی خدامحورانه که می کوشد جست وجوی فلسفی حقیقت را با حقیقت غایی وحی مسیحی تطبیق دهد. با وجود تأثیرپذیری او از اندیشه ارسطو درقالب فیزیک نور، در ترکیب کلی اندیشه وی بهره گیری از اندیشه های نوافلاطونی و آگوستینی و متافیزیک نور مشهود است. «لوکس» و «لومن» اصطلاح هایی هستند که بوناونتورا برای تبیین متافیزیک نور از آنها استفاده می کند. در اندیشه متافیزیک وی نور به مثابه اصیل ترین صورت است که همه صور دیگر به آن وابسته است و هرآنچه هست، ازطریق صورت اساسی و اولیه نور شکل می گیرد.
۱۴.

بازشناخت احوال عرفانی و شیطانی به روایت «ترزا آویلایی» و «مولوی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
از منظر نگرش های معنوی، یکی از تقسیم بندی های احوال درونی انسان، عرفانی و شیطانی است. شناخت این احوال به ویژه احوال عرفانی و شیطانی از مباحث مهم معرفت شناسی عرفانی بوده، خود عارفان هم به این امر تفطن داشته اند. «ترزا آویلایی» (1515- 1582 م.) و «مولوی» (604- 672 ق.) در آثارشان کم و بیش به این امر پرداخته اند. استخراج و مقایسه نظرهای این دو عارف می تواند در شناخت احوال حقیقی و کاذب عرفانی کمک شایانی کند. بررسی این مسئله نشان می دهد که هر دو عارف، منشأ اصلی احوال حقیقی عرفانی را خدا و منشأ احوال کاذب را شیطان و توهم آدمی می دانند و با عروض احوال عرفانی، تسلّیّاتی هم برای انسان ارزانی می شود که آنها هم به دو دسته عرفانی و شیطانی تقسیم می شوند. ظاهراً هم ترزا و هم مولوی، هر دو بر این نظرند که احوال اصیل ناظر به آینده، قابلیت تحقق دارند، اما احوال کاذب در حد اموری ذهنی یا بیانی باقی می مانند. سخنان ترزا در این زمینه دقیق تر و جزئی تر از مولوی است. هر دو عارف در مواردی برای تشخیص احوال حقیقی از احوال کاذب، آزمودن شخصی را پیشنهاد می کنند؛ یعنی تا زمانی که خود شخص چنین احوالی را از سر نگذراند، نمی تواند سایر موارد را تشخیص دهد. مولوی در این زمینه از تشخیص اصالت یک حال عرفانی از طریق حال عرفانی دیگر یاد می کند که با نظر ترزا شباهت دارد. به اعتقاد هر دو عارف، احوال حقیقی، انسان را از اسارت دنیا رها می سازد، در حالی که احوال کاذب، انسان را اسیر دنیا و خواهش های نفسانی می کند. بهره گیری از معیارهای آشکار نبودن القائات دروغین و شباهتشان به رؤیا، در دسترس بودن احوال کاذب و دور از دسترس بودن احوال عرفانی و امکان راستی آزمایی آنها در نماز و نیایش می تواند در تشخیص این احوال کمک کند. غیرمنتظره، انتساب ناپذیر بودن احوال ناب به خود و معطوف ساختن توجهات انسان به خدا، تقویت اخلاق و دین داری، از شاخصه های احوال عرفانی است. در بیان این شاخص ها، ترزا دقیق و جزئی نگر و مولانا اغلب کلی نگر است.
۱۵.

بازگشت قریب الوقوع عیسی مسیح در مذهب انگلیکن با نگاهی به فقه اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: عیسی پاروسیا مسیحیت انجیل عهدجدید پروتستان انگلیکن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۹
رجعت عیسی مسیح که از آن به ظهور ثانویه یا پاروسیا تعبیر می شود یک اعتقاد مسیحی است که این عقیده بر اساس پیشگویی ها و بخشی از معاد شناسی مسیحیت است. نسبت به این دیدگاه در میان فرقه های مسیحیت اختلاف نظرهایی وجود دارد. در عهد جدید به بازگشت حضرت عیسی اشاره شده است و در آن از اصطلاحاتی مانند: رسیدن، آمدن یا حضور یاد می شود و از آن واقعه به عنوان "نجات دهنده" و "تجسم" خداوند تعریف می شود. بنا به نقل انجیل عهد جدید بازگش ت عیسی به زمین رویداد باشکوهی خواهد بود که به همراه حوادثی ظاهر خواهد شد. در اعتقادنامه نیقیه و اعتقادنامه رسولان، آمدن دوم  ذکر شده است.  درقرون بعد موضوع بازگشت عیسی مسیح در محافل پروتستان نیز دارای بحث ها و اعمال اصلاحاتی است بویژه آنکه درآیین های لوتری و انگلیکن هم  بعنوان بازگشت دوم آمده است که حضرت عیسی دوباره با جلال خواهد آمد تا زندگان و مردگان را داوری کند. بنا به اعتقاد انگلیکن ها علائم و شواهد  بازگشت مسیح را در دنیا و زندگی کنونی تجربه می کنیم که به وضوح در فرازهای عشای ربانی شاهد آن هستیم. به باور آنان رجعت در عدالت و صلح است و این واقعیت باید تحقق یابد. نهایت اینکه اعتقاد و انتظار بازگشت مجدد حضرت عیسی در آخرالزمان وجود دارد.تشابه رجعت حضرت عیسی با اعتقادات اسلامی و آنچه در قرآن و روایات اسلامی وجود دارد بسیار شگفت انگیز است و این خود تاکیدی بر وقوع رجعت آنحضرت است که در آخر اشاراتی از منابع محکم اسلامی خواهیم داشت.در این جستار موارد برجسته ی اعتقادات آخرالزمانی مسیحیت بخصوص در فرقه ی انگلیکن مورد بررسی قرار می گیرند.
۱۶.

مراقبه به روایت یوحنا صلیبی و علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مراقبه تمرکز عزلت خدا یوحنا صلیبی علاءالدوله سمنانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۷۴
مراقبه از جمله موضوعات مهم سلوک در سنت های عرفانی مسیحیت و اسلام است. اینکه مراقبه حال است یا مقام. میان عارفان این دو سنت دینی تفاوت وجوددارد که در عرفان به وفور از آن یادمی شود. در میان عارفان این دو سنت می توان از یوحنا صلیبی و علاءالدوله سمنانی یادکرد که درباره مراقبه سخن گفته اند و مقایسه نظرات این دو نتایج بدیعی را به دنبال آورده است. هر دو بر این باورند که برای تحقق مراقبه باید عزلت و خلوت درپیش گرفت که بدون آن ها نمی توان به مراقبه دست یافت. ضمن اینکه هر دو بر امر تمرکز، بی توجهی به محیط اطراف، از خودبی خود شدن، تفکر برای رسیدن به قرب الاهی، توجه عاشقانه به خدا، نفی خواطر و حواس ظاهری، خود شناسی، صبر و استقامت در نیایش در تحقق مراقبه تأکیدکرده و آن ها را از عوامل مهم مراقبه به شمارآورده اند. با وجود اینها از نظر یوحنا صلیبی فرد باید فقط با توجه به خدا، بدون انجام اعمال خاصی، مراحل را پیش ببرد درحالی که علاءالدوله سمنانی ذکر زبانی و قلبی را برای سالک در رسیدن به مراقبه ضروری می داند. نحوه ورود به مراقبه نیزاز دیدگاه این دو عارف متفاوت است. یوحنا صلیبی انجام مراقبه را به پله های نردبان تشبیه کرده و آن را به صورت کلی بیان کرده، ولی شیخ علاءالدوله شرایط و روش های ورود به مراقبه را با جزئیات بیشتر و واضح تر بیان نموده است. در پردازش شیوه های مراقبه یوحنا جزئی نگرتر از سمنانی است و تفصیلات بیشتری را بیان می کند.
۱۷.

رؤیت در میقات و معراج در مقایسه المیزان و مفاتیح الغیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رؤیت میقات معراج المیزان مفاتیح الغیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۱ تعداد دانلود : ۳۵۶
این پژوهش درصدد مقایسه دیدگاه تفسیرالمیزان و مفاتیح الغیب در موضوع « رؤیت » است. رؤیت، دیدن خداوند با چشمِ ظاهر یا مشاهده قلبی است. المیزان رؤیت در دنیا با چشم ظاهر را نپذیرفته، و امکان رؤیت قلبی در آخرت، برای مؤمان را منتفی نمی داند. مفاتیح الغیب با استدلال به ظواهر آیات، رؤیت در دنیا را جایز، و در آخرت را قطعی می داند، و معتقد است که ظاهر آیات در این مورد گویا است و نیازی به تأویل آنها نیست. بنابراین حضرت موسی(ع) درخواست رؤیت خداوند در کوه طور را، از طرف خود ابراز نمود، و در حداقلی بدان نائل شد، زیرا صحنه وقوع صاعقه و مدهوش شدن آن حضرت مؤید این مطلب است. پیامبر اسلام(ص) در معراج گرچه به عالی ترین جایگاه تقرب انسان به خداوند رسید، اما آن حضرت هم خداوند را با چشم ظاهری ندید . گزارش قرآن از « رؤیت » در معراج واقعیتی است، که درک کیفیت آن برای بشر عادی روشن نیست.
۱۸.

زن در اندیشه موسی دلئون و یاکوب بومه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن یهودیت مسیحیت موسی دلئون یاکوب بومه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۲۶۶
جایگاه زن در اندیشه یهود، پست تر از مرد و عامل گناه است؛ زنان، گناه و تبلیس را از حوا ارث برده و گناهکارند، اجازه فعالیت اجتماعی ندارند و کمالشان تشویق شوهر و فرزند به آموزش تورات است. در مسیحیت با وجودی که زن و مرد نزد مسیح(ع) یکسان بودند ولی شاگردانش نظر مساعد به زن نداشته و از خلقت تبعی حوا و گناه او سخن گفته اند. به دلیل اهمیت شناخت مقام زن در ادیان، بنا شد به روش توصیفی و مقایسه ای، جایگاه زن در اندیشه دوعارف بزرگ یهودی و مسیحی، موسی دلئون و یاکوب بومه را واکاوی کنیم. آن ها نظراتی مطرح کرده اند که نیازمند تحلیل است. دلئون اختلال در آفرینش را به دلیل دور شدن خدا و ملکه می داند اما در نهایت به واسطه توبه، ریاضت و انجام مناسک، جدایی به هماهنگی تبدیل و باعث هماهنگی جهان می شود، با کامل شدن زن، مرد هم کامل شده و باعث تکامل عوالم علوی می شود. رابطه زن و مرد باعث پایداری ایمان و عاملی است که حضور الهی (شخینه) آن ها را ترک نکند. بومه پست تر بودن زن از مرد را رد می کند. او زن را موجودی می داند که از ماهیت آدم ساخته شده و می تواند به کمال برسد تا تصویر خدا باشد، به عقیده بومه در عمل زناشویی واکنشی الهی صورت می گیرد، اما تأثیرات دیگری نیز وجود دارد که از جنبه زمینی و شیطانی ناشی می شود.
۱۹.

الحیاه المعنویه مِن منظور الإمام محمّد الغزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۴۵۴
اِنّ الاِحساس بالفراغ الروحی والضیاع المعنوی هو إحدی سِمات حیاه الإنسان فی العصر الراهن، کما أنّ ظهور مذاهب معنویه کاذبه تسبّبت فی تردّی وتدهور هذا الضیاع المعنوی؛ لأنَّ غلیل فطره الإنسان لا یرتوی إلّا بعد أن یستقی من عذبِ المیاه المعنویه النقیه الأصیله و العمل بأوامر الشارع المقدس و نواهیه الموجوده فی ذات الإنسان حتی تصبح جزءاً من کیانه؛ لذا فالفطره الإنسانیه لا ینتهی عطشها إلّا إذا شربت من مَعین المعنویات. فالإعتناء بالحیاه المعنویه من ضروریات الأنثروبولوجیا الحقیقیه الصالحه للإنسان .یطمح هذا المقال إلی تحلیل رُؤی وآراء الإمام محمد الغزالی حول الحیاه المعنویهکما یبحث فی مکوّنات هذه الحیاه من منظوره. إنّ بلوغ هذه الغایه لا یتهیّأ لنا سوی من خلال البحث عن آیات کتاب الله المجید وتبیینها والرجوع إلی تفاسیر القرآن واستیعابها أولاً والنظر فی منهج الغزالی عبر کتبه «إحیاء علوم الدین» و«کیمیاء السعاده» ثانیاً، وذلک عبرَ اتخاذِ منهج وصفی وتحلیلی وإسنادی لرؤی الغزالی المختلفه.أمّا نتائج البحث فهو: السعی وراء الرقیّ نحو معرفه الله أکثر فأکثر وتأصیل القیام بالواجبات التعبدیه واتخاذها کأساس ونبراس، والتحفیز علی تنمیه الفضائل الأخلاقیه، والمعنویات الأصیله الدینیه.وهناک توفیقات إلهیه عدیده یحصلُ علیها طالب هذا الصراط القویم منها التأسّی برسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم، والتوبه إلی الله، والإنابه إلیه. ومن بعض هذه التوفیقات تنمیه الفضائل والابتعاد عن الرذائل والجهاد مع النفس الأمّاره بالسوء.
۲۰.

ازدواج کشیش ها و قوانین و مناصب زنان روحانی در کلیسای انگلیکن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ازدواج روحانی انگلیکن تجرد کلیسای اسقفی مسیحیت مناصب کشیشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۶۱
مذهب انگلیکن از جمله فرق برجسته مسیحیت، با پایه گذاری و مرجعیت در کلیسای اسقفی انگلیس تأسیس شده است. شاخه ای مستقل و جدا از کلیسای کاتولیک، پروتستان و ارتدوکس است؛ اگرچه از درون پروتستان شکل گیری شد، اما به لحاظ اعتقادی و آیینی با آن تفاوت دارد. ازدواج و مناصب کشیشی از جمله موارد قابل توجه در این مذهب است و قوانین ازدواج در این کلیسا در طول قرون متمادی دستخوش تغییرات و نوآوری های زیاد و قابل ملاحظه ای شده است. در سده های اولیه مسیحیت، اروپای قرون وسطی قوانین را براساس احکام شرعی حاکم به اجرا درمی آورده است. شورای چهارم لاتران (1215) ازدواج مخفیانه را ممنوع کرد وازدواج ها می بایست به طور علنی توسط کشیشان در کلیسا اعلام می گردید. کلیسای انگلیکن با توجه به سوابق اعتقادی و شرعی موجود در کلیسا های قرون پیش تحولاتی را به وجود آورد. مناصب کلیسایی به شکلی تبعیض آمیز اعمال می شد، به طوری که زنان به ندرت در جایگاه واقعی خود قرار می گرفتند و توانمندی های آن ها کاملاً نادیده گرفته می شد. در این مقاله قوانین وضع شده کلیسای انگلیکن در طی قرون در رابطه با ازدواج کشیشان و چالش های پیش رو، همچنین مناصب کشیشی زنان و حقوق طبیعی آنان مورد بررسی قرار می گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان