علی فتح اللهی

علی فتح اللهی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹ مورد.
۱.

شالوده شکنی در مقالات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شالوده شکنی دریدا نفی متافیزیک حضور متون عرفانی و مقالات شمس تبریزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۸۹
این مقاله با تحلیل عناصر شالوده شکنی از دیدگاه «دریدا» به تشریح این عناصر در مقالات شمس پرداخته و می کوشد تا تکثر معنایی را در خدشه دار کردن انگاره های متافیزیکی مطرح شده در فلسفه غرب بازسازی کند و به معناهایی تازه از متن دست یابد. مقالات شمس تبریزی این ظرفیت را دارد که با تعلیق-های پیاپی معنایی، دال ها و نشانه های بی شماری را برای معناهای متکثر حاصل کند. نویسندگان با روش توصیفی- تحلیلی بر اساس رویکرد شالوده شکنی دریدا، برخی از این انگاره ها مانند نفی تعریف واحد حقیقت، مرگ مؤلف، نشانه-شناسی پساساختارگرایی، ایدئولوژی غالب متن از طریق نفی تقابل ها و ارزش ها و... را تدقیق کرده اند. در مقالات شمس، در حوزه نفی تعریف حقیقت واحد، حقیقت، امری مطلق و واحد تلقی نمی شود، بلکه در حوزه بحث های تأویلی قرار می گیرد و هر کس دریافت خاص خود را از آن دارد. شمس برعکس دیدگاه های لوگوس محور افلاطونی، خرد و عقل گرایی را در راه حقیقت، کاملاً ناقص معرفی می کند و آن را حجاب راه سالک می بیند. او نوشتار و گفتار یا حضور و غیبت را در تقابل با یکدیگر قرار نمی دهد، بلکه فراتر از این دو، به طور کلی سخن و حضور را حجاب می داند.
۲.

نگاهی تطبیقی به انگاره عهد عتیق و قرآن کریم از پنداره «پسرخدا بودن عُزیر» و انعکاس آن بر نگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن الله عهد عتیق قرآن یهود و اسلام نگارگری اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۸۴
در متون بنیادی دین یهود مانند عهد عتیق و تلمود کم ترین اشاره ای به مفهوم «ابن الله» بودن عزیر نشده است. با این وجود، قرآن یک بار به روشنی (توبه/30) و بار دیگر نیز به صورت تلویحی (بقره/۲۵۹) در چگونگی مرگ عُزیر از وی، نام برده است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، به تطبیق جایگاه عزیر در متون مقدس یهود و اسلام می پردازد. با بررسی و تدبر در متون معتبر یهود هیچ اثری از مفهوم پسرخدا بودن عزیر به دست نیامد. حال آنکه در منابع مهم تفسیری اسلامی میان مفسران مشهور، درباره این انگاره، نه تنها وحدت رویه و نظر دیده نمی شود، بلکه با برداشت های متفاوتی از این نسبت روبه رو هستیم. چنانکه آلوسی و فخررازی آن را نسبتی حقیقی دانسته، اما بحرانی و طباطبایی آن را نسبتی مجازی و تشریفی می پندارند. در این میان، مفسرانی نیز هستند که آن را باور عده ای معدود یا فرقه ای منقرض شده از یهود پنداشته اند و یا اساساً درباره این نسبت توضیح روشنی نداده اند. این پژوهش می کوشد نشان دهد که دیدگاه مفسرانی که مفهوم ابن الله بودن را صفتی تکریمی و تعظیمی برای عزیر در نظر گرفته اند، می تواند درست و قابل پذیرش باشد. اهداف پژوهش:بررسی مفهوم «ابن الله» بودن در متون بنیادی دین یهود.بررسی دیدگاه مفسرانی که مفهوم ابن الله بودن را صفتی تکریمی و تعظیمی برای عزیر در نظر گرفته اند.سؤالات پژوهش:مفهوم «ابن الله» بودن در متون بنیادی دین یهود چیست؟دیدگاه مفسرانی که مفهوم ابن الله بودن را صفتی تکریمی و تعظیمی برای عزیر در نظر گرفته اند چیست؟
۳.

واکاوی عرفانی معرفت نفس در منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطار منطق الطیر معرفت نفس خودشناسی آینگی متقابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۲۴۷
معرفت نفس، یکی از نیازهای مهم  بشر است؛ مکاتب مختلف به نوعی، به آن پرداخته اند. در عرفان اسلامی، توجه ویژه ای به این مسئله شده است؛ به نظر عرفا، انسان در پرتو معرفت نفس، به رشد و کمال می رسد و نیل به معرفت خداوند، تنها از طریق معرفت نفس امکان پذیر می شود. عطار نیشابوری از جمله اندیشمندانی است که تلاش کرده معرفت نفس را درونمایه آثار ادبی- عرفانی خود قراردهد. فهم نوع نگاه این عارف مسلمان به مقوله معرفت نفس می تواند از یک سو، راهگشای پژوهش های بعدی در این زمینه باشد، از سوی دیگر، به پرسش های مطرح در این زمینه پاسخ مناسب ارائه دهد. این پژوهش، مقوله «معرفت نفس» را از دیدگاه عارف بزرگ مسلمان، عطار نیشابوری، در منطق الطیر بررسی کرده است؛ برای این بررسی، روش توصیفی با تحلیل محتوا اختیارشده است. برای گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. از روش های توصیفی و استدلال عقلی، برای تحلیل یافته ها، بهره گرفته شده است. ابتدا، مروری کوتاه بر کتاب منطق الطیر و اهمیت و جایگاه معرفت نفس در این اثر انجام شده است، انواع «خود» از دیدگاه عطار، رابطه معرفت نفس و معرفت الله، شیوه سلوک، کسب معرفت و وادی های هفتگانه، خاصیت آینگی متقابل انسان و خدا، نفس امّاره و شیوه مقابله با آن در منطق الطیرمورد بحث قرارگرفته است.
۴.

تاثیر مؤلفه های سلوک عرفانی بر نظام مندی و ایجاد آرامش روانی در خانواده و انعکاس آن بر نگاره های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده نظام مندی مؤلفه های سلوک عرفان عملی و عارفان نگاره های اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۵
خانواده اساس اجتماع، اولین سلول سازنده زندگی جمعی انسان، خشت بنای جامعه و کانون اصلی حفظ و ارتقای سنت ها، هنجارها و ارزش های اجتماعی است. بی شک شالوده استوار پیوندهای اجتماعی و روابط خویشاوندی در بروز و ظهور عواطف انسانی کانون خانواده است. عارفان متقدم و متأخر به اهمیت و نقش سازنده خانواده واقف بوده اند. آنان احکام، آداب و اخلاق خانوادگی را در حد لازم و کافی از منابع دینی، اخلاقی و عرفانی فراگرفته و مهارت های لازم را کسب کرده اند. عرفان در هنرهای اسلامی چون نگارگری نیز دارای جایگاه ویژه ای است. بنابراین مسئله مهم در این پژوهش نقش عرفان در نظام مندی خانواده و نگارگری اسلامی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که اهل سلوک ضمن مراعات حرمت اهل خانه اعم از همسر یا کودکان خود در توجه و تأمین بهداشت روانی و شادمانی آنان نیز اهتمام خاص ورزیده اند. عارفان در برقراری رابطه صمیمانه با همگان به ویژه با خردسالان کوشا بوده و در انجام بازی و هم کلامی با کودکان همچون خودشان ایفای نقش می کردند. در نگارگری اسلامی نیز سلوک عرفانی در قالب راز و نیاز و سماع و معراج قابل مشاهده است. اهداف پژوهش:بررسی تأثیر مؤلفه های سلوک عرفانی بر نظام مندی در خانواده.بررسی تأثیر مؤلفه های سلوک عرفانی بر نگاره های اسلامی.سؤالات پژوهش:تأثیر مؤلفه های سلوک عرفانی بر نظام مندی در خانواده چیست؟تأثیر مؤلفه های سلوک عرفانی بر نگاره های اسلامی چگونه است؟
۵.

انسان شناسی عرفانی جبران خلیل جبران در مقایسه با سهراب سپهری

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی عرفانی سهراب سپهری جبران خلیل جبران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۱
شناخت انسان از خویشتن خویش از ارکان شناخت شناسی عرفانی است. جبران خلیل(1883-1931م)  شاعری واجد بارقه هایی از عرفان، ولی هنوز در آستانه معبد خلقت است. با آن که او تجربه های ناب یک عارف را از زبان "مصطفی " باز گو می کند، اما گرفتاریش در دام سنّت ها موجب شده است تا برخی او را در جایگاه عارفان بزرگ ننشانند. سهراب سپهری (1307-1359) نیز شاعری در جستجوی آگاهی، عشق و عاطفه در پیوند با عرفان است. عرفان سپهری تفاوت های ماهوی قابل توجهی با عرفان کلاسیک ایران دارد. او در اشعارش بیشتر به اندیشه عرفانی از نوع خاص بودایی تمایل نشان می دهد. این نوشتار به شیوه توصیفی و تحلیل محتوا نشان می دهد که هر دو شاعر در بیان عناصر عرفانی و انسانی مانند خودشناسی و عشق، وامدار عرفان کلاسیک اسلامی اند. عرفان جبران، بر گرفته از روح تصوف شرقی، با صبغه هایی از " کتاب مقدس " و متأثر از ادبیات غرب و شخصیت عیسی(ع) است؛ حال آن که سهراب سپهری متأثر از تصوف هند و ایرانی با پس زمینه ای از ناتورالیسم و متمایل به مکتب انسان مدارانه بودایی می باشد.
۶.

بررسی اندیشه عرفانی ولایت و مفاهیم وابسته به آن از دیدگاه مکتب بریلویه

کلیدواژه‌ها: عرفان بریلویه ولایت خلیفه قطب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۵۶
بریلویه، فرقه ای سنی مسلک با تمایلات عرفانی، و پیرو طریقت قادریه است که در میان مسلمانان پاکستان، هند، بنگلادش و سیستان و بلوچستان (به ویژه چابهار) پیروان بسیاری دارد. ولایت، آموزه محوری تعالیم نهان گرایانه است که ادبیات گسترده ای از مصطلاحات صوفیانه را در مطالعات عرفانی پدید آورده است. مبحث ولایت در میان بریلویه مانند سایر نحله های اسلامی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. بدین روی گزافه نیست اگر گفته شود، ولایت محوری شاخصه اصلی مکتب عرفانی بریلوی است. پژوهش پیش رو با مطالعات کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی- تحلیلی به موضوع ولایت، اوصاف، مقام و مراتب ولایت از نگاه بریلویه می پردازد. تدقیق بیشتر در مقامات معنوی مرتبط با این موضوع مانند: قطب، غوث، ابدال، نقباء و چگونگی حفظ و حراست آنان از عالم هستی، در پرتو الهام الهی و لطف ازلی نیز مورد واکاوی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش مبتنی بر تقریرات بنیانگذار مکتب بریلویه و سایر بزرگان قوم نشان می دهد که تعالیم و باورهای این مکتب مانند تأکید آنها بر ولایت ائمه دوازده گانه و حضور همیشگی ولایت در عرصه هستی به عنوان بازتابش نقش نبی خدا، همخوانی و مشابهت های نزدیک با نگرش شیعه دارد. از دیدگاه بریلویه، محمد(ص) نقطه پایانی و مظهر خاتم انبیاء است، اما نقطه آغازین سعادت حقیقی جاودانه، ماندگار و خاموش ناپذیر به نام ولایت، متشکل از جانشینی دوازده امام است. سلسله ولایت را علی(ع) آغاز و مهدی(عج) به پایان می رساند.
۷.

شیوه بیانی شمس تبریزی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقالات شمس گفتمان انتقاد قدرت و ایدئولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۱
این جستار، گفتمان انتقادی شمس تبریزی را از طریق شیوه های بیانی مورد بررسی قرارمی دهد. مفهوم قدرت و رابطه آن با ایدئولوژی که از مؤلفه های اساسی نظریه گفتمان انتقادی است را در گفتمان های شمس در نظرمی گیرد. این نوشتار، جایگاه و موضع قدرت ایدئولوژیکی شمس را بر اساس مفهوم دو کُنش تهدیدکننده وجهه و کُنش حافظ وجهه در مقابل قشرها و طبقات عرفانی (مراد- مریدی) و طبقات اجتماعی (عوام- فلاسفه، حکما و ...) نشان می دهد. در کنش تهدیدکننده وجهه ، شمس بی پروا با شیوه های بیانی مختلف، خود را در موضع قدرت و مخاطب را در موضع پذیرشِ قدرت شمس قرارمی دهد. در کنش حافظ وجهه نیز بسامد بالا به حفظ وجهه خود شمس تعلق دارد و در رده ای پایین تر از خود، مولانا را قرارمی دهد. روش ما در این پژوهش، کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که موضع قدرت شمس مبتنی بر مؤلفه ایدئولوژی بوده است.
۸.

موانع کمال و طرق مواجهه با آن ها، در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۸
راه وصول به حضرت حق یک مسیر طولانی و پرپیچ و خم است. برای عبور موفق از این گردنه ی صعب العبور، باید موانع راه را به خوبی شناخت. هدف این پژوهش، بررسی موانع کمال انسان و راه مواجهه با این موانع در منطق الطیر عطارنیشابوری است. نگارنده از روش توصیفی با شیوه ی تحلیل محتوا برای نگارش استفاده کرده و از شیوه ی استدلال توصیفی و عقلی، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بهره برده است. انجام این تحقیق از آن جهت ضروری است که عطار در منطق الطیر، ازشیوه ی خاصی برای بیان موانع کمال و نحوه ی برخورد با آن ها، استفاده کرده است که قطعاً میزان تاثیرگذاری آن، نسبت به سایرین بیشتر است. در این پژوهش، به هرگونه عاملی که از دیدگاه عطار، انسان را از نیل به تقرب خداوند، باز می دارد، «مانع» اطلاق شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، عواملی مثل: دنیا طلبی، نفس امّاره، مقام پرستی، جهل و... مانع تقرب الهی و کمال انسان هستند و سالک الی الله، باید این موانع و طرق مواجهه با آن ها را بشناسد؛ تا بتواند به کمال حقیقی دست پیدا کند.      
۹.

بازجست نقش پرسش و چگونگی حلّ مسائل زندگی از دیدگاه مولوی

کلیدواژه‌ها: پرسش حل مسأله انسان مهارت زندگی مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۸
حل مسأله نقش مهمی در زندگی روز مره انسان ها و تأمین روان ­درستی آنان ایفا می­ کند. انسان اندیشمند برای تداوم حیات و رفع نیازهای روزمره­ ی زندگی خویش نیازمند کسب مهارت های زندگی به ویژه مهارت  حلّ مسأله از طریق پرسش کردن است. جلال­الدین محمد مولوی بلخی(604-672ه.ق) در زمره­ ی عارفان بزرگی است که تحت تأثیر فرهنگ قرآنی– اسلامی و با استفاده از ابزار تمثیل و با نقل حکایات جذاب و دلنشین توانسته است چگونگی حل مشکلات جامعه ­ی بشری را آدمیان تبیین نماید. این عارف بزرگ پرسش­ گری را از وجوه تمایز انسان از حیوان برشمرده و پرسش را مدخلی مطلوب و مناسب برای حل مسائل زندگی مادی و معنوی انسان و نیل او به کمال مطلوب و آرامش واقعی تلقی می­کند.  این نوشتار با تحلیل دو حکایت «پادشاه و کنیزک» و واکاوی قصه «باغبان و شبه ­دزدان» در مثنوی معنوی مولوی و با روش توصیفی و تحلیل محتوا نشان می دهد که مولوی آگاهانه به تبیین حلّ مسائل زندگی انسانها در جامعه اهتمام داشته است. لذا وی بر رعایت مراحل شش گانه حل مسأله اهتمام جدی می ورزیده است و در صدد حل منطقی مسائل بر آمده است..
۱۰.

مراحل تحول ایمان از دیدگاه اسلام در مقایسه با دیدگاه فولر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایمان تحول ایمان روان شناسی اسلام و ادیان ابراهیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۷ تعداد دانلود : ۲۶۵
گرایش به مبدأ هستی و میل به جاودانگی، دغدغه هماره انسان ها بوده است. ادیان آسمانی، ایمان را یگانه راه پاسخ به دو نیادگاه مذکور می دانند. بدون تردید، نگرش متفاوت مذاهب بر مفهوم ایمان موجب پدید آمدن تفسیرهای متفاوت شده است. بدین روی، نه تنها بیان مؤلفه های ادیان یهود، مسیحیت و اسلام از هم متمایز است، بلکه تفسیر فرق مختلف اسلامی از ایمان نیز متفاوت است. بدین سبب، تلاش متخصصان در راستای مفهوم سازی درست از این حقیقت، زمینه ساز بروز دیدگاه های متفاوت شده است. مسئله پژوهش حاضر مقایسه مراحل تحول ایمان از دیدگاه اسلام و فولر است. روش پژوهش توصیفی و کتابخانه ای بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که ادیان ابراهیمی به خصوص دین اسلام در آیات قرآن کریم ایمان را از سنخ رابطه محکم قلبی تلقی می کند و روان شناسان آن را نوعی گرایش درونی به مبدأ هستی می دانند که رشد ذهنی و تکامل در فهم بشری می تواند در تحول آن نقش داشته باشد.
۱۱.

مفهوم «بهکتی» در منظومه بهگودگیتا در مقایسه با نظریه عشق عرفانی در سوانح العشاق احمد غزالی

کلیدواژه‌ها: عرفان عشق الهی بهکتی بهگودگیتا سوانح العشاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
مفهوم بهکتی یا عشق، چگونگی و کاربرد آن از بن مایه های اصلی مکاتب عرفان هندویی و اسلامی است. منظومه ی «بهگودگیتا» از آثار برجسته مکتب هندویی و مربوط به قبل از میلاد مسیح، و «سوانح العشاق» احمد غزالی (قرن 5 و6 ه.ق) نیز در عرفان اسلامی در زمره نخستین آثار زبان فارسی است که با صراحت از عشق الهی سخن گفته اند. عرفا این بن مایه را حول محور رابطه ی انسان و خدا به کار گرفته اند و هر یک به تناسب تجربیات عرفانی خود و تعالیم مکتب شان ، به تجزیه و تحلیل و تقسیم بندی هایی از این مفهوم پرداخته اند.    این نوشتار با روش تحلیلی-توصیفی به مطالعه مفهوم بهکتی و عشق در این دو اثر عرفانی می پردازد. این مقایسه نشان می دهد که منظومه گیتا روش «بهکتی» یا آیین پرستش عاشقانه را برای نیل به رستگاری و وصال حق بر دیگر راه ها یعنی علم و عمل به عنوان آسان ترین راه، ترجیح می دهد. سوانح العشاق نیز با تکیه بر پیوند ازلی و ابدی روح و عشق و همچنین تقدس، قدیم و حقانی بودن عشق، آن را حقیقتی فراتر از درک عقل و علم تلقی کرده و تنها راه رسیدن به یگانگی با معشوق حقیقی و فنای در ذات حق و نهایتاً نیل به بقای جاودانه را فنای در عشق می داند که راه رسیدن به آن نفی «خود» است.  
۱۲.

عین القضات همدانی و پسا ساختارگرایی با تاکید بر مفاهیم قرآنی و عرفانی در آثار هنری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عین القضات همدانی مفاهیم قرآنی آثار هنری پساساختارگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۷۶
عین القضات همدانی، عارف برجسته ایرانی (قرن ششم ه.ق) در همدان متولد شد و در همان شهر در (۵۲۵ ه.ق) به جرم ارتداد به قتل رسید. عین القضات، اندیشمندی بلندمرتبه و بی باک بود که مورد رشک و حسد دشمنان قرار گرفت. یکی از آثار برجسته او تمهیدات است که اندیشه های ژرفش در آن منعکس شده است. امروزه یکی از نظریات برجسته، پسساختارگرایی است. نقد شالوده شکنانه دریدا در تقابل با فلسفه های غالب غرب معنا می شود. دریدا نفی متافیزیک حضور و نفی تقابل های دوگانه، نفی لوگوس محوری و مرکزمحوری را در تعریف اصلی شالوده شکنی قرار می دهد. در این دیدگاه، اگرچه دریدا از نفی کلام محوری در مقابل نوشتار، غیاب در تقابل با حضور، حقیقت در تقابل با مجاز و ... سخن می گوید، اما هدف او این نیست که نوشتار را بر گفتار، مجاز را بر حقیقت یا غیاب را بر حضور ترجیح دهد؛ بلکه معتقد است که متن می تواند با نفی مؤلفه های متافیزیکی به معانی تازه و متعددی دست یابد. در این پژوهش، براساس روش توصیفی- تحلیلی، برخی از این خصیصه های شالوده شکنی مانند نفی تعریف واحد حقیقت و نفی حقیقت در مقابل مجاز، مرگ مؤلف، ایدئولوژی غالب متن از طریق نفی تقابل ها و ارزش ها مانند نفی تقابل ابلیس در مقابل حضرت محمد(ص)، نفی کفر در مقابل ایمان... را بررسی کرده ایم. این مفاهیم قرآنی در آثار هنری نیز منعکس شده است. اهداف پژوهش بازشناسی اندیشه های عین القضات همدانی و پساساختارگرایی؛ مطالعه تطبیقی اندیشه های عین القضات همدانی و پساساختارگرایی با تأکید بر مفاهیم عرفانی در آثار هنری. سؤالات پژوهش مختصات اندیشه عین القضات همدانی و دریدا چیست؟ مختصات اندیشه عین القضات همدانی و پساساختارگرایی با تأکید بر مفاهیم عرفانی در آثار هنری چگونه است؟
۱۳.

بررسی سلوک عقلی و شهودی سهروردی بر اساس عقلانیت ارتباطی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلوک عقلی سلوک شهودی فلسفه اشراق عقلانیت ابزاری عقلانیت ارتباطی مدرنیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۸۴
در پژوهش حاضر سلوک عقلی و شهودی سهروردی بررسی و نظریه های فلسفی هابرماس به ویژه با محوریت نظام ارزش ها و اخلاقیات، عقلانیت ابزاری و عقلانیت ارتباطی با اندیشه های وی ارزیابی شده است. هدف از این پژوهش این بوده است که نشان دهد سهروردی حتی در سلوک شهودی خویش از سلوک عقلی غافل نمانده است و عقلانیت فلسفی را برای رسیدن به حقیقت سعادت انسانی و نائل شدن به علم حضوری (شهود اشراق) لازم و عقل و شهود را مکمل یکدیگر می داند. بر این اساس سهروردی به نوعی «مکتب تلفیق» را که آمیزه ای از عقل، نقل و شهود است بنیاد نهاده است. میان نظریات و اندیشه های سهروردی و هابرماس در حوزه نظام ارزش ها و عقلانیت ابزاری و کنش ارتباطی مشابهت ها و تفاوت هایی وجود دارد که در این مقاله به بررسی و تحلیل آن ها پرداخته شده است. هابرماس و سهروردی هر دو برآنند که با گسترش حیطه ادراکات عقل می توان به حقایقی که به ظاهر فوق عقلانی می نمایند رسید. سهروردی بر این باور است که مکاشفه های عرفا را هم باعقل می توان درک کرد. هابرماس نیز بر این باور است که به حقایق ارزشی با عقلانیت می توان رسید اما از راه کنش ارتباطی و تفاهم. در نظر شیخ اشراق، عقل مکمل شهود است و شهود مکمل عقل؛ ولی از دیدگاه هابرماس عقل درصدد اثبات ادعا است. عقلانیتی که سهروردی برای توسعه آن کوشیده است عقلانیت فلسفی برای رسیدن به حقیقت و سعادت انسانی بود آن هم با رشد و توسعه علم حضوری.
۱۴.

چگونگی سلوک عرفانی از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا سلوک عرفان مقامات مشاهده مراحل سیر وسلوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۳۷
روش سلوک عرفانی و چگونگی وصول عارفان بدان یکی از مباحث مهم و از دغدغه های عمده و اساسی اهل عرفان است. روش سلوک بر خلاف حالت جذبه که به صورت آنی بر عارف عارض می گردد، مبتنی بر مجاهدت، تلاش و کوشش فراوان است و از طریق ریاضت نفس به روش تدریج حاصل می شود و عارف سالک در راه به دست آوردن آن سختی و رنج ها را بر خویش هموار می کند. هدف اصلی این مقاله این است که با استناد به متون و آثار ابن سینا و با بهره گیری از تحلیل گفتار برخی از شارحان وی اثبات کنیم که وی علاوه بر پایبندی به سیر وسلوک عقلی که مقتضای روش فلسفی وی است، در اواخر عمر خویش و در برخی از آثارش از روش رسمی مشاییان که روش بحثی وعقلی محض است، عدول کرده است و به روش شهودی و اشراق حضوری که بعدها سهروردی آن را گسترش داد؛ روی آورده است. شاهد این ادعا، آثار بر جای مانده اوست. البته چنانچه اثر نفیس او با عنوان «حکمت المشرقیین» به طور کامل باقی می ماند، با شفافیت بیشتری می توانستیم درباره بعد عرفانی او گفتگو کنیم. یافته های ما از آثار ابن سینا اثبات می کند که آن حکیم بزرگ علاوه بر مشی مشایی، اهل سیر وسلوک و ریاضت هم بوده است و برخی از اعمال ناشایستی که به وی نسبت داده اند، از سوی دشمنان و مخالفانش می باشد. روش به کار رفته در این پژوهش، روش تحلیلی توصیفی و بعضا پدیدار شناسی است. 
۱۵.

تقابل شریعت و طریقت در دوران صفوی (با تکیه بر دیدگاه مقدس اردبیلی در کتاب حدیقه الشیعه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فقه شیعه مقدس اردبیلی صوفیگری حدیقه الشیعه صفویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۲۴۲
صوفیان صفوی که با فعالیت شیخ صفی الدین اردبیلی در قرن هفتم کار خود را آغاز کردند، به مرور زمان از همسویی شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه بهره گرفته و چنان کوشیدند تا جایی که دو قرن بعد همین صوفیان تبدیل به سپاهیان جانبازی شدند که حکومت صفوی را شکل دادند. در دوران پس از شاه اسماعیل صفوی و تثبیت قدرت صفویان، درحالی که بخشی از نیاز به فقه شیعه با مهاجرت علمای شیعه به ایران فراهم شد، به مرور جایگاه فقها ارتقاء یافت. فقهای شیعه با مناسک صوفیان و عمل نکردن به احکام توسط ایشان، مخالف بودند و درصدد بودند تا ولو با توسل به حکومت صفوی از بی توجهی صوفیان به احکام فقهی بکاهند. مقدس اردبیلی به عنوان بارزترین فقیه شیعی در قرن دهم، در زمره مخالفان سرسخت صوفیان بود. مطالعه حاضر برای بررسی علل مخالفت مقدس اردبیلی با صوفیان در کتاب حدیقه الشیعه انجام شده است و بر این نکته تأکید دارد که نظر به جایگاه صوفیان در جامعه صفوی، آیا رویکرد منفی مقدس اردبیلی در قالب تقابل تاریخی فقها و صوفیه بر این رویه اثرگذار بوده است یا موقعیت خاص صوفیان عصر صفوی عامل اصلی آن بود؟ نتایج پژوهش که از بررسی منابع کتابخانه ای با تحلیل محتوا به دست آمده نشان می دهد که فضای تاریخی دوران تثبیت و نیاز به نهادهای دینی و حکومتی، زمینه رقابت فقها و صوفیه را تشدید کرد. مقدس اردبیلی با استناد به منابع فقهی، اعمال و رفتار صوفیان را نامشروع و مجرمانه می داند. او ضمن تکفیر صوفیان، هیچ تمایزی بین خوب و بد این گروه قائل نشده است. اهداف پژوهش: 1.واکاوی علل تقابل طریقت و شریعت در دوره صفوی. 2.بررسی ارتباط طریقت و شریعت از دیدگاه مقدس اردبیلی با تکیه بر کتاب حدیقه الشیعه. سؤالات پژوهش: 1.علل تقابل طریقت و شریعت در دوره صفوی چه بود؟ 2.مقدس اردبیلی در کتاب حدیقه الشیعه چه دیدگاهی درباره شریعت و طریقت دارد؟
۱۶.

مقایسه اصول اخلاقی مطرح در قرآن و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق عهدین قرآن ادیان ابراهیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۱۵
  موضوع اخلاق و اهمیت و نقش آن  در سعادت   انسان بر کمتر کسی پوشیده و پنهان است به دلیل همین اهمیت و نقش سازنده اخلاق است که همه مکاتب فلسفی اعم از مکاتب الهی و مادی  نوعی روش و سبک اخلاقی و فلسفه اخلاق دارند. وجه مشترک این مکاتب این است که فلسفه اخلاق و سبک زندگانی اخلاقی در نظر آنها، متمایز و گاهی متفاوت از زندگانی معنوی و دینی است، این تفاوت در مواردی به حدی است که منجر به جدایی دین از  اخلاق شده است، چنانکه در اخلاق ارسطویی وکلاً  اخلاق یونانی و اخلاق نزد ماکیاول، کانت و نوع متفکران مغرب زمین مشاهده می شود. لیکن از آنجا  که اولاً: جوهر و ذات ادیان الهی یکی و از یک منبع و آبشخور مایه گرفته است و اگر تفاوتی در آنها دیده می شود، ناشی از شریعت است که خود تابع شرایط زمانی و مکانی است و ثانیاً: احکام و دستورات اخلاقی و سبک زندگی اخلاقی با قوانین و احکام دینی در ادیان الهی یکی است و اخلاق جدا و مستقل از دین وجود ندارد؛ بر آن شدیم تا اصول اخلاقی مطرح در ادیان الهی(آیین یهود، مسیحیت و اسلام) را بررسی کنیم و در این پژوهش به نکات ارزنده ای دست یافتیم که حاکی از قرابت و همسویی فرامین اخلاقی در  این ادیان الهی است. امید است دیگر پژوهشگران درباره زوایای دیگر ابعاد اخلاقی در ادیان ابراهیمی تحقیق کنند. روش به کار رفته در این مقاله، روش کتابخانه ای( یا جمع آوری اطلاعات) و بهره بردن از متود توصیفی و تحلیلی است
۱۷.

تبیین خوارق عادت مشروع از نگاه مفسّران و فلاسفه در تطبیق با خوانش عارفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خوانش مفسران خوارق عادات کرامات مخرقه و استدراج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۶۶
برخی از انسان ها با انگیزه های مادی و اغواگرانه توانایی های خارق العاده ای را بروز می دهند؛ برخی دیگر با موهبت الهی و گروه سیم از راه ترویض نفس مبتنی بر شریعت همین توانایی ها را از خود نشان می دهند. اهل نظر این ظرفیت و توانایی های انسانی را «خوارق عادت» می خوانند. خرق عادت انجام امری فراتر از عادت نظام عمومی و طبیعی و اظهار اتصال به نیرویی فراتر از حد بشری است که همه ی ادیان و مکاتب دینی و غیردینی بدان اذعان کرده اند. هر خرق عاداتی که به اذن و تأیید خداوند، توأم با تحدّی و ادعای نبوت بر دست انبیای کرام ظاهر شود «معجزه»، و آنچه مقرون به تحدی و دعوی نباشد و بر دست اولیا ظاهر شود، «کرامت»خوانده می شود. البته خوارق عاداتی که غیر متشرعانه بر دست غیر موحدین و ارباب ریاضات انجام گردد، «مخرقه» و «استدراج» نامیده می شود. با وجود آنکه شناخت حقانیت و بطلان این امور چندان ساده نیست، اما تحلیل شواهد وحیانی و شاخص های مشروعِ قرآنی، فلسفی و عرفانی خوارق، از راه های تبیین آنها است.
۱۸.

مبانی رویکرد تاریخی در تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر تاریخ جاهلیت تاریخ اسلام اسباب نزول ترتیب نزول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹۴ تعداد دانلود : ۷۶۰
قرآن کریم دارای آیات تاریخی فراوانی است که، توجه به تاریخ عصر جاهلی و شناخت شرایط عصر نزول و حوادث صدر اسلام در فهم و تفسیر بسیاری از آیات آن از ضرورت و اهمیت فراوانی برخوردار است. در واقع، آگاهی از تاریخ که قرآن به گونه ای اشاره وار از آن یاد کرده، موجب روشنی مفاهیم آیات مربوط به این نوع می گردد؛ شناخت آداب و رسوم مختلف عصر جاهلی مانند آداب و رسوم عبادی و مناسک حج، آداب و رسوم اجتماعی و خانوادگی و آداب و رسوم اقتصادی و تجاری در فهم و تفسیر آیات مرتبط با آن نقش دارد. آن سان که آگاهی از تاریخ عصر نزول نیز نقش مهمی در حل تناقض ظاهری آیات، رفع ابهام از چهره آیات، شناخت آیات مکی و مد نی و ترتیب نزول، و شناخت احکام ثابت و متغیر و ناسخ و منسوخ دارد. به گو نه ای که در بسیاری از موارد، بدون اطلاع از تاریخ، فهم و تفسیر آیات، ناممکن می گردد یا مفاد آنها در هاله ای از ابهام باقی می ماند.
۱۹.

جلوه های ورجاوند اورمزد در متون اوستایی، پهلوی و شاهنامه فردوسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امشاسپندان اَشَه زرتشت اهورامزدا و اوستا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۱ تعداد دانلود : ۴۵۶
در دین زردشت، اهورامزدا نورالانوار با جلوه های متعدد موسوم به امشاسپندان است. وظیفه ی امشاسپندان به عنوان مظاهر اهورامزدا توسعه ی اصل «اشه» و آبادانی است. فرامین اهورایی به دستیاری این شش فرشته ی مقرب جاودان اجرا می گردد. اساس این اندیشه ی ایرانی در دین ودایی سابقه دارد که زرتشت صورت نوین و اساسی دیگری بدان بخشید. در دین زردشت، تعداد اصلی امشاسپندان شش فرشته است، حال آنکه عموماً از هفت امشاسپند سخن به میان می آید. تأمل در اوستا نشان می دهد که در هیچ جای گات ها به واژه ی امشاسپندان برنمی خوریم؛ اما در اوستای متأخر و متون پهلوی نام جمعیِ امشاسپند بر آنان اطلاق شده است. این یاریگران در گات ها، جلوه های اهورامزدا و مظهر آفرینندگی به شمار می آیند، درحالی که اوستای جدید و متون پهلوی آنان را ایزدانی مِهین و متشخص و مستقل از اهورامزدا با خویشکاری معین معرفی می کنند. فردوسی نیز در شاهنامه با یادکرد پیام آوری زردشت و کتب اوستا و زند، بی آنکه واژه ی امشاسپندان را به کار برد، از جلوه-های اهورایی بهمن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ، خرداد و امرداد سخن می گوید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان