فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۷٬۲۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم، واژه «مجنون» و واژگان نزدیک به آن مانند «به جنّة» به دفعات در گفتار منکران نبوت در اعصار مختلف تاریخ انعکاس یافته است که عموماً به «دیوانگی» ترجمه شده است، در حالی که این واژه در سیاق های مختلف دارای معانی متعدد و مختلفی می باشد. این نوشتار با معناشناسی ریشه ای این واژه و بررسی کلام لغویان و مفسران به این مطلب می رسد که بر خلاف تصور رایج که معنای این واژه را «دیوانگی» می پندارند، معنای حقیقی آن، شخصی است که جن بر او سلطه یافته باشد. از رهگذر معناشناسی توصیفی آیات قرآن، این نتیجه به دست آمده که واژه «مجنون» در قرآن در سیاق های متعدد در سه معنای «دیوانه تحت سیطره جن»، «ساحر تحت سیطره جن» و «شاعر تحت سیطره جن» به کار رفته است که ایراد اتهام «مجنون» بودن به حضرت نوح از جانب قومش در معنای اول به کار رفته و همین اتهام از جانب فرعون نسبت به حضرت موسی در معنای دوم، و از جانب مشرکان مکه نسبت به پیامبر اسلام در معنای سوم استعمال شده است.
جایگاه و آثار باور به خدا در سبک زندگی خانوادگی از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
یکی از مهم ترین مباحث اعتقادی، مسئلة باور و شناخت خداست که از عمیق ترین نیازهای انسان و همانند چراغ روشنگری است که مسیر زندگی را برای انسان ها مشخّص می کند و به آن معنا و مفهوم می بخشد و زندگی پاک و واقعی را از زندگی معمولی و طبیعی جدا می سازد. سبک زندگی یکی از پردامنه ترین بحث هایی است که همة ابعاد زندگی انسان را در بر می گیرد، ولی خانواده به عنوان بستر فرهنگ های گوناگون و زمینه ساز سعادت و شقاوت افراد و جامعه، و بنیادی ترین و اوّلین نهاد اجتماع، شاخص ترین بُعد زندگی انسان می باشد. بنابراین، بحث از سبک زندگی در عرصة زندگی خانوادگی، از مباحث بسیار ضروری است. خدا باوری به عنوان اوّلین باور دینی، مسیر زندگی را برای خانواده ها روشن می کند و آثار زیادی در سبک زندگی خانواده ها دارد: تقویت ایمان، سلامت جسم و روان، آرامش روحی، وحدت و همبستگی، خوش بینی و معنایابی زندگی، تقویت روحیّة رضا و تسلیم، تقوا، آسان شدن مشکلات و ایجاد روحیّة صبر و بردباری از جمله آثار این مبنا می باشد.
پژوهشی در «قواعد فقهی قرآن و گستره آن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم اولین منبع تشریع احکام شرعی به شمار می رود که همه احکام مورد نیاز بشر را دربر دارد؛ ولی از آنجا که همه این احکام در قرآن به صورت صریح و جزیی بیان نشده اند، باید این احکام را در روش های دیگر بیان قرآن جست وجو کرد و یکی از این روش ها، بیان احکام فقهی در قالب قواعد عام و کلی است که از آنها در اصطلاح فقه با عنوان «قواعد فقهی» یاد می شود. بر این اساس، فقیهان اسلامی در استنباط احکام شرعی قرآن، افزون بر استناد به آیات مربوط به احکام خاص و جزیی، قواعد عام و کلی متعددی را نیز از قرآن استخراج و وارد حوزه فقه کرده اند و این تلاش ها هرچند ارزشمند بوده و ثمرات فراوانی را در پی داشته است، از یک سو همه قواعد عام و کلی قرآن نیست و در قرآن آیات دیگری نیز وجود دارد که شاید به عنوان مستند قواعد فقهی جدید استفاده شود و از سویی، در حد ظرفیت این قواعد از آنها در فقه استفاده نشده است و موضوعات دیگری نیز در فقه وجود دارد که می توان حکم شرعی آنها را با استناد به این قواعد تبیین کرد. از این رو، در این پژوهش ضمن اشاره به ادله استخراج قواعد فقهی از قرآن کریم، برخی از قواعد جدیدی که می توان آنها را از آیات قرآن استخراج کرد و نیز موضوعات دیگری که می توان حکم شرعی آنها را با استناد به قواعد فقهی موجود تبیین کرد؛ با ارائه مستندات قرآنی آنها، بیان و ارائه شده است.
بررسی تحلیلی ترجمه پذیری اسماء الهی در آیة بیست و سه سورة «الحَشر» با استناد به ترجمة آندره شوراکی و کازیمیرسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برگردان اسماء الهی از زبانی به زبان دیگر، بسیار دشوار و به باور شماری از نظریّه پردازان معاصر عرصة ترجمه، کاری نشدنی است. ولی از آنجا که یکی از راه های آشنایی با پروردگار، قرآن است و او از طریق صفات خود به معرّفی خویش در این کتاب مقدّس می پردازد، ترجمة آن لازم و واجب است. امّا در عین حال، ترجمه ای نادرست از اسماء الهی می تواند ذهن خواننده را تحت تأثیر قرار دهد و تصوّری غلط و مبهم از خداوند در او ایجاد نماید. در این مقاله، سعی بر آن است تا با بررسی تحلیلی مقایسه ای ترجمة اسماء خداوند در آیة بیست و سه سورة «الحَشر» از سوی آندره شوراکی و کازیمیرسکی، به ترجمه پذیری ویا ترجمه ناپذیری آن بپردازیم. به منظور نیل به این مقصود، با استناد به کتب لغت، تفسیر و لغت شناسی، و با عنایت به تفاوت های ظریف معنایی واژگان از منظر ریشه شناسی و زبانشناسی، برآنیم تا به بررسی و تحلیل معادل های انتخابی این دو مترجم بپردازیم. این پژوهش نشان می دهد که در بیشتر معادل گزینی ها، توجّه کافی به ریشه و معنای صحیح اسماء الهی صورت نگرفته است و ترجمة تفسیری و یا اضافه کردن یک قید و یا صفت تأکیدی به معادل انتخابی در زبان مقصد، می تواند به عنوان راهگشایی در درک ترجمه دقیق اسماء الهی پیشنهاد شود.
دیدگاه فقه گرایانه مفسران در قصه حضرت یوسف(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرآن و سایه معارف آن چهره می بندند. قریب به یک سوم آیات قرآن را رفتار و گفتار انبیا و اشخاصی از امت های پیشین تشکیل می دهد. از سویی میزان نسخ ادیان گذشته و یا بازه زمانی آنها وضعیت کاملاً مشخصی ندارد، ازاین رو با توجه به بهره گیری فقهی ائمه: از آیات قصص، استفاده فقهی از آنها ضرورتی جدی است. بررسی موضوع نسخ در نگاه اصولیان و مفسّران نشان داده است که دیدگاه منقح و معینی از آنان درباره بهره های فقهی از این بخش قرآن وجود ندارد. نگاه فقه گرایانه مفسران در آیات قصه یوسف، در پژوهش نگارندگان بر روی سه مسأله همکاری با حکومت های باطل، جواز عقد ضمان، و جواز و عدم جواز صحنه سازی و نسبت دروغ به دیگران یا توجیه وسیله به خاطر هدف مقدس متمرکز است. مقاله پیش رو که با استفاده از منابع کتابخانه ای به روش توصیفی تحلیلی فراهم آمده است، ضمن توصیف چگونگی بهره مندی فقهی مفسران و فقها از آیات داستانی قرآن، به نقد و بررسی کیفیّت استدلال آنان پرداخته است که فقدان موضع واحد و معین درباره دایره حجیت شرایع پیشین و نسخ، از ثمرات این جستار در نگاه فقهی آنان به آیات مذکور و نشان از نیازمندی نگاه فقه گرایانه مفسران و فقها به تبیین چهارچوب نسخ و استنباط احکام از آیات داستانی است.
نظریه ای نوین در معنای ظاهر و تنزیل قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم علوم قرآن که ریشه در روایات پیامبر و اهل بیت (ع) دارد، بحث ظاهر و باطن قرآن است. تاکنون محققان زیادی به بحث درباره مقصود از باطن و تأویل قرآن و معرفی معیارهایی برای شناخت ظاهر قرآن از باطنش روی آورده اند. معمولاً محققان برای تنزیل و ظاهر قرآن، معانی روشن و تحت اللفظی قرآن، چیزهایی که قرآن درباره آن نازل شده، تفسیر و شأن نزول، تطبیق آیات قرآن بر مصادیق طبیعی و معانی دیگری نزدیک به اینها برداشت کرده اند. تدوین آثار فراوان درباره باطن قرآن حکایتگر دشواری بحث در این موضوع است. مقاله حاضر برخلاف رویه متداول میان محققان، تلاش کرده است از طریق بحث درباره مفهوم ظاهر و تنزیل قرآن، به حل مسأله تمایز میان معانی ظاهری و باطنی قرآن بپردازد. رهاورد این بحث این است که هر معنایی که نخستین مخاطبان پیامبر از آیات شریفه دریافت کرده و در ذهنشان نقش می بست، ظاهر و تنزیل قرآن بوده و هر معنای دیگری که ورای آن فضای نزول و فهم مخاطبان اولی از آیات قرآن دریافت شود، خواه در زمان رسول خدا(ص) یا بعد از آن، باطن و تأویل قرآن خواهد بود. بی شک سیاق و فضای نزول، مهم ترین قراین آگاهی از معنای ظاهر و تنزیل قرآن است.
سبک زندگی فردی در حوزه تربیت سیاسی بر مبنای نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
این پژوهش با هدف تبیین سبک زندگی فردی در حوزه تربیت سیاسی بر مبنای نهج البلاغه انجام شده است. روش آن کیفی و گردآوری اطّلاعات، کتابخانه ای است. در این پژوهش «سبک زندگی» شیوه زندگی موفّقِ مؤمنانه است که به فرد، خانواده یا جامعه هویّت می دهد و مجموعه ای از طرز تلقی ها، ارزشها و شیوه های رفتاری است که چگونگی زندگی کردن انسان را در پرتوی آموزه های اسلامی مشخّص کرده است. هم چنین در این تحقیق «تربیت سیاسی» فعّالیّتی منظم و مستمر برای آماده سازی فرد به عنوان شهروند جامعه اسلامی به منظور پذیرش مسئولیّت و شیوه اندیشیدن و تحلیل مسائل برای پرورش انسانهای آگاه برای هدایت جامعه بشری است. در این پژوهش 17 مؤلفه محوری با توجّه به خطبه ها، نامه ها و حکمتهای نهج البلاغه استخراج و تبیین شده است. این مؤلفه ها عبارتند از: تقوا با زیر مؤلفه های مخالفت با هوای نفس و خودسازی، خدامحوری، آخرت طلبی، حقّ مداری، توکّل بر خدا، توسّل، قناعت، صبر، پرهیز از طمع، دوری از بخل، پرهیز از خودپسندی، تواضع، پرهیز از لجبازی، شجاعت، حیا، علم آموزی و زهد. نتایج نشان می دهد که این مؤلّفه ها و آموزه های آنها، می تواند علاوه بر اثربخش بودن در زندگی فردی شهروندان به عنوان بستر تربیتی اندیشه و رفتار سیاسی آنان در جامعه و نیز پیش نیاز عملکرد شایسته کارگزاران در پذیرش مسئولیّتها باشد. هم چنین می تواند عاملی پیشگیرانه در بروز بسیاری از آسیبها و ناکارامدیهای فضای سیاسی جامعه و الگویی کلیدی و کارامد در ارائه سبک زندگی مطلوب به شمار رود که در آن فرد و جامعه به رشد و کمال برسند.
بررسی تآویل عرفانی تفسیر سهل تستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر تستری از منظر تاریخی به قرن سوم هجری باز می گردد که از نزدیک ترین تفاسیر قرآن به عصر نزول است. رنگ و لعاب عرفانی و نیز اشتمال آن بر جنبه های کلامی و ادبی از سوی دیگر بر اهمیت آن می افزاید. مهم ترین جنبه این تفسیر، صبغه عرفانی آن است که همواره عارفان و عالمان پس از او به آن توجه داشته اند و بر آنان تأثیر گذاشته است. تستری ضمن تأکید بر صبغه عرفانی، از حدیث و لغت نیز بهره برده است. او در کنار توجه به باطن و تأویل عرفانی آیات، و تمرکز بر آن، به مدد قواعد ادبی و احادیث نبوی، تفسیر ظاهری را نیز مغفول نگذاشته است. تأویلات تستری بدون قاعده و معیار نیست. استفاده های مکرر از نگاه انفسی در آیات آفاقی و نیز آیات ناظر به روابط بشری نشان از قاعده مندی این روش دارد. به دست دادن تبیین رحمانی و اخروی از آیات عذاب و آیات مربوط به دنیا از دیگر قواعد عرفانی است که وی از آن بهره برده است. استفاده از رویکرد موعظه ای در ذیل برخی آیات راجع به صبر، رضا و توکل و ... نیز از جمله رویکردهایی است که بعد از وی نیز دنبال شده است. این مقاله با نشان دادن ضابطه مندی تأویل عرفانی وی، در صدد به دست دادن معیارهایی در این زمینه است.
کرامت در قرآن و تورات
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
رهیافتی زبان شناختی به برابری جنسیتی در قرآن کریم؛ نقدی بر فمینیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فمینیسم اسلامی در شاخه هرمنوتیکی خود، ارائه خوانشی جدید از قرآن کریم جهت اثبات «برابری جنسیتی میان مردان و زنان» به عنوان یک آموزه اصیل قرآنی را سرلوحه همّت خویش قرار داده است. از آنجا که یکی از مهمترین پایه های اثبات این مدعا، شواهد زبان شناختی است، فمینیست های مسلمان با استناد به مفاهیم «زوجیت» و «ذکر/أنثی» و کاربرد هریک از آن ها در قرآن کریم، بر برابری جنسیتی زنان و مردان اصرار ورزیده اند. مبتنی بر همین دغدغه این نوشتار نیز با اتخاذ رویکردی زبان شناختی، به نتایج هرمنوتیکی ایشان توجه نموده و پس از بازیابی واژگان متعلق به حوزه معنایی «جنس و جنسیت» در قرآن کریم، امکان اثبات ایده ی «برابری جنسیتی» درتعالیم قرآنی را به قضاوت نشسته است. این مطالعه نشان داد که قرآن کریم علاوه بر تمایزگذاری میان دو حوزه «جنس» و «جنسیت»، رابطه میان مردان و زنان را در دو سطح مجزای خانواده و اجتماع به بحث گذارده و با وجود ارتقای جایگاه بانوان، نقش مردان و زنان را به صورت مکمّلی و نه برابر تبیین نموده است.
پیمان الست و نقد آراء مفسران فریقین درباره آیه میثاق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آیه میثاق (اعراف/172) بیان کننده عهد خداوند با بندگان خویش است که موجب ابراز نظرات مختلف مفسران، از جمله وجود عالم ذر برگرفته از روایات، فطرت، تمثیل، دو نشئه ملکوتی و ملکی انسان، عالم عقل و وحی و ... شده است. در این پژوهش پس از ذکر همه این نظرات و بیان نقاط ضعف و قوت هر نظریه، بررسی روایات ذیل آیه بیان خواهد شد که به ظاهر تواتر معنوی دارند، اما پس از حذف مشترکات در طرق و روایات مکرر از یک فرد خاص و بیان اضطراب در متن روایات و ضعف سندی آنها، نه تنها تواتر معنوی، بلکه اعتبار این احادیث زیر سؤال می رود. سپس به تبین نظریه مختار بر این مبنا که شهود حضوری برای انسان در طول عمر وی است، می پردازد؛ بر این اساس که اگر انسان با دست خویش برای خود حجاب ایجاد نکند، قطعاً این عهد و شهود را درک خواهد نمود.
بررسی فطرت در قرآن
حوزههای تخصصی:
فطرت یکی از مباحث زیربنایی در حوزه انسان شناسی و نسبت آن با هستی است. فطرت مسئله ای است که حل آن می تواند در ابعاد مختلف فلسفی، فرهنگی و اجتماعی انسان را راهبری کند. فهم فطرت از منظر عقل با لسان برهان و از منظر نقل با لسان تبیین و تعمیق صورت می پذیرد، بررسی ساختار داخلی فطرت در نسبت با زیباییِ دانشی هستی و همچنین در بحثی عمیق تر در نسبت با فطرت هستی، مسئله اصلی بحث ماست. ما در این مقاله با روش تحلیل عقلی و اجتهاد نقلی درصدد اثبات و تبیین ابعاد بینشی و گرایشی فطرت هستیم. در برهان عقلی با استناد به حکمت و نظام احسنِ خداوند و همچنین در نسبت با نظام فاعلی و غایی، فارغ از استنادات تاریخی، فطرت و اقسام چهارگانه آن اثبات شده است؛ همانگونه که در ادامه و در بحثی قرآنی و کشفی شهودی نیز، نوع خاص خلقت انسان تبیین شده است. با کمک برهان و قرآن می توان نتیجه را در سطحی وسیع تر بسط داد و در یک نظام هماهنگ فهم و گرایش فطرت را در نهاد عالم اثبات کرد.
بازشناسی جایگاه سنت در مکتب تفسیری قرآن به قرآن براساس تفاوت دو مرحلة تدبر و تبیین (تفسیر)
حوزههای تخصصی:
مکتب تفسیری علامه طباطبایی با رویکرد قرآن به قرآن سال هاست ذهن پژوهشگران را به درک، بررسی، نقد و تکمیل خود مشغول کرده است. باوجود تلاش صاحب نظران و گشایش برخی دریچه های نوین، هنوز درک جامعی از چیستی این مکتب، به ویژه جایگاه سنت در آن به دست نیامده و بررسی های کنونی اشکال دارند و متناقض اند. یکی از دلایل مهم این نقصان، تفکیک نکردن «تدبر در قرآن» از «تبیین (تفسیر) قرآن» و خلط مباحث این دوست. در این مقاله ابتدا با نگاه جامع به سخنان علامه نشان می دهیم ایشان، احیاگر این مکتب، به این دو مرحله و تفاوت آن ها توجه کرده اند. سپس تفاوت های این دو را بررسی و براین اساس، تعریف جدیدی از جایگاه سنت در این مکتب عرضه می کنیم.
ادبی معناشناختی آیة وضو و رهیافت به حکم شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به دنبال بررسی آیه ششم سوره مائده و جایگاه نحوی کلمه «ارجل» است. این آیه که به آیه وضو شهرت دارد، بیانگر یک حکم مهم شرعی است که اعراب کلمه ارجل تأثیر بسزایی در روشن شدن حکم دارد.کلمه ارجل در آیه ششم سوره مائده به سه گونه رفع، نصب و جر قرائت شده است که دو قرائت جر و نصب مشهورترند. با توجه به اینکه در حالت جری عطف به «رئوسکم» و در حالت نصبی عطف به محل «رئوسکم» و رئوسکم معمول فعل «إمسحوا» است، دانسته می شود که وظیفه پا نیز مانند سر، مسح کردن است، نه شستن. از طرفی، عطفِ ارجل در حالت نصبی بر «وجوهکم» خلاف فصاحت است؛ زیرا در این صورت بین دو معمولِ یک فعل، فاصله به اجنبی شده است و در حالت جر نیز، عطف گرفتن بر «وجوهکم» و قائل به قاعده حمل بر جوار شدن نیز صحیح نیست. با توجه به قواعد نحوی، ارجلکم عطف بر وجوهکم نخواهد بود. بنابراین عطف بر «برئوسکم» است و وظیفه در وضو، مسح کردن پاست نه شستن آن.
شیوه تفسیر بیانی در «التفسیر البیانی»
حوزههای تخصصی:
وجود معانی عمیق در آیات قرآن، موجب می شود که برخی مفسران عصر کنونی بدون محدود کردن فهم قرآن در روش ها و نگاه مفسرین گذشته و با استفاده از شیوه های جدید، البته با مبنا قرار دادن اصول حاکم بر تفسیر قرآن، روز به روز به نتایج نو و گاه دقیق تری از قرآن دست یابند، یکی از این شیوه ها تفسیر بیانی است؛ در عصر حاضر بنت الشاطی با نامگذاری تفسیر خود به نام «التفسیرالبیانی» خواسته است تفاوت و تمایز روش خود را نسبت به تفاسیر ادبی گذشته نشان دهد؛ این مقاله در صدد معرفی شیوه های به کار رفته در این تفسیر است که مؤلف آن توانسته با بهره گیری از آن یافته های دقیق تری را در تفسیر چندین سوره پایانی از قرآن ارائه دهد. مؤلف در این تفسیر روش های منظمی را مبنای کار خود قرار داده؛ از جمله: ضرورت تفسیر قرآن به صورت موضوعی البته به سبک خاص خود با استقصای همه آیات مربوطه؛ بهره گیری از روایات سبب نزول صرفا با هدف شناخت فضای نزول آیات؛ تبیین دلالت الفاظ قرآن در محدوده فهم مردمان عصر نزول؛ محوریت سیاق در فهم نصوص قرآن؛ و معیار قراردادن متن قرآن در مباحث نحوی، اعرابی و بلاغی.
بررسی انتقادی رویکرد تفسیری در مطالعهی دین: نقد نظریات کلیفورد گیرتز درباب دین با تکیه بر آرای مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
د ی ن به منزله ی ی ک ی از ارکان زندگ ی انسان، مورد مطالعه ی رو ی کردها ی مختلف علوم انسان ی و اجتماع ی ازمنظر درون د ی ن ی و برون د ی ن ی قرار گرفته است . تفس ی رگرا یی با جهت گ ی ر ی برون د ی ن ی ، از جمله فراگ ی رتر ی ن ا ی ن رو ی کردهاست که کل ی فورد گ ی رتز را م ی توان ی ک ی از اند ی شمندان برجسته ی آن به شمار آورد؛ و ی انسان شناس ی است که با رو ی کرد تفس ی رگرا ی انه و گرا ی ش نمادگرا به مطالعه ی د ی ن در جوامع مختلف پرداخته است . از د ی گر سو، مرتض ی مطهر ی به منزله ی اند ی شمند اله ی و اجتماع ی معاصر، زوا ی ا ی ا ی ن مهم را با نگرش توح ی د ی و درون د ی ن ی مورد تحل ی ل و بررس ی قرار داده است . در ا ی ن پژوهش، تلاش شده تا ضمن مقا ی سه ی آراء ا ی ن اند ی شمند توح ی دگرا با نظرات کل ی فورد گ ی رتز درباب د ی ن، با بهره گ ی ر ی از دستگاه نظر ی مطهر ی ، رو ی کرد تفس ی رگرا یی گ ی رتز مورد نقد و ارز ی اب ی قرار گ ی رد . واکاو ی و مقا ی سه ی نظرات ا ی ن دو اند ی شمند، ما را به ا ی ن نت ی جه رساند که « نسب ی گرا یی »، «فروکاستن تعر ی ف د ی ن به مجموعه ا ی از نمادها»، «ب ی توجه ی به منشأ وح ی ان ی د ی ن» و... ازجمله مهم تر ی ن نقدها یی است که م ی توان ازمنظر مطهر ی به رو ی کرد تفس ی رگرا یی گ ی رتز وارد نمود .
روش های اختصاصی اهل بیت علیهم السلام در تفسیر مفردات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهل بیت (ع) بی شک و به شهادت قرائن عقلی و نقلی، قرآنِ ناطق و وارثان حقیقی علوم و معارف رسول خدا | به شمار می روند. در فرازهایی از روایات شیعی، اهل بیت (ع) با وصف «امیران کلام» ستوده شده اند. از آنجا که فهم معانی کلام به فهم کلمه یا کلمات وابسته است، بی تردید دقت نظر و کاوش در دیدگاههای تفسیری اهل بیت (ع) در تبیین معنا یا معانی مفردات قرآنی از اهمیت به سزایی در تفسیر قرآن برخوردار است. روش های تفسیر مفردات قرآن، متفاوت است که از آن میان، چهار روش تأویلی، توسعه یا تضییق معنا، بیان غایی و تصویری از اختصاص های روش اهل بیت (ع) در تفسیر واژگان قرآن به شمار می رود. در پژوهش حاضر ضمن تشریح هر روش، نمونه هایی از آن در میراث تفسیری اهل بیت (ع) برشمرده شده و خاستگاه قرآنی برخی از این روش ها اثبات گردیده است.
بررسی دیدگاه های تفسیری ثعلبی، رازی، سیوطی، آلوسی و زحیلی در تفسیر آیه اکمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آیات مرتبط با موضوع انتصاب حضرت علی(ع) به امامت در روز غدیر آیه سوم سوره مائده است. درباره شأن نزول و تعیین رخداد این آیه میان مفسّران فریقین اختلاف است. مفسّران شیعه با استناد به آیات و روایات به صراحت آیه را در باره اعلان ولایت و جانشینی امام علی(ع) در روز غدیر ذکر نموده اند، اما برخی از مفسّران اهل سنت زمان نزول آیه اکمال را روز عرفه دانسته و آن را روز اکمال احکام، فرائض و سنن الهی می دانند؛ به گونه ای که پس از آن هیچ حکم دیگری از فرائض بر پیامبر اکرم’ نازل نشده و دین کامل گردیده است. برخی دیگر از اهل سنت نزول آیه را در روز غدیر و مربوط به جانشینی امام علی(ع) دانسته اند. این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی آراء و دیدگاه های تفسیری مفسّرانی مانند: ثعلبی، رازی، سیوطی، آلوسی و زحیلی، شأن نزول آیه اکمال را در ترازوی نقد قرار دهد و راه اثبات اندیشه تفسیری شیعه که همان تأیید امامت و ولایت حضرت علی(ع) است، هموار نماید.