مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مفردات قرآن
شیوه لغوی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ویژگی زبان قرآن که زبان عربی است (بلسان عربی مبین) در تفسیر آیات قرآن به معنی و مفهوم الفاظ و مفردات آیات توجه می شود . در این جهت ، هر یک از مفسران روش خاصی دارند و علامه طباطبایی نیز در کتاب المیزان فی تفسیر القرآن برای تفسیر آیات قرآن ، در اکثر موارد ، به تشریح معنای الفاظ و مفردات آیات پرداخته است ، ولی متفاوت با شیوه تفسیر لغوی برخی از مفسران ، با رد «استشهاد به شعر عرب» ، و با تکیه بر «قرنیه های مقام ، تقابل ، سیاق» و «استمداد از آیات قرآن و استشهاد به آنها برای تعیین معانی الفاظ» ، معانی واژه ها را توضیح می دهد .
نگاهی به مبانی فهم مفردات قرآن و نقش آن در تفسیراز دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چگونگی فهم مفردات قرآن در فرآیند تفسیر، تابع ضوابطی است و از مبانی خاصی ریشه میگیرد. این مقاله با واکاوی متن تفسیر المیزان درصدد به دست دادن مبانی فهم مفردات قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و بیان تأثیر آن در تفسیر قرآن است. به باور علامه: 1. خصوصیات مصادیق مفردات الفاظ قرآن، خارج از موضوع له آنهاست. این امر امکان اطلاق حقیقی یک واژه بر مصادیق متعدد و به ظاهر متفاوت را فراهم میسازد. 2. مفردات قرآن در آیات مرتبط با صفات خدا و عالم آخرت غالباً در مصادیقی ماورایی و متعالی به کار رفته اند؛ ازاین رو مصادیق رایج و عرفی این واژگان، نباید ذهن مفسر را از توجه به معانی متعالی آنها منصرف نماید.3. به علت تحول معنایی برخی واژگان در گذر زمان، معنای آنها در عرف قرآن متفاوت از معنایی رایج آنها در میان عرب زبانان است، معیار فهم درست این گونه مفردات، کاربرد رایج آنها در عصر نزول است. 4. برخی مفردات در عرف قرآن معنای ویژه ای یافته اند که باید در تفسیر مفردات قرآن مورد توجه قرار بگیرد.5. بسیاری از واژگان دخیل، در زبان عربی معنایی تازه یافته اند، معنای این قبیل واژگان باید با توجه به کاربردهای آن در زبان و ادبیات عرب فهم شود.
جستاری در باب واژه قرآنی«ویکأنّ»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از ترکیب های قرآنی که از دیرباز بحث های نحوی و تفسیری فراوانی را برانگیخته، ترکیب «وَیْکَأَنَّ اللَّهَ » و « وَیْکَأَنَّه» در آیة 82 سوره قصص است. این مقاله، آراء نحویان و مفسران را دربارة ساختار این ترکیب بررسی میکند. ابتدا سخن دانشوران نحو و تفسیر سده های نخستین نقل و ارزیابی و در پایان مقتضای بلاغت قرآن در آن باره بازگو شده است. دربارة ساختار این ترکیب، بیشتر محققان دانش نحو نظر سیبویه را مبنی بر مرکب بودن آن از «وَی» و «کَأنَّ» پذیرفته و آن را بهترین نظر دانسته اند.
امروزه میان اهل فن در این اختلافی نیست که «وَی» در ترکیب «وَیکَأنَّ» موقعیت و معنایی جدا از «کأنّ» دارد واسم صوتی است که بیاختیار در رویارویی با امری خلاف انتظار بر زبان جاری میشود. تنها گفتگو در مفهوم «کَأنَّ» است که آیا برای تشبیه است یا تحقیق و یقین یا چیز دیگر. حاصل بررسی آن است که ترکیب نامبرده آمیزه ای از گمان و شگفتی را با مایه ای از غافلگیری و بیداری پس از توّهم زدگی افاده می کند. علاوه بر تایید این معنی از جهت تحلیل نحوی و زبان شناختی ، فضای وقوع داستان هلاکت قارون و مضامین آیات پیرامونی آیه مورد بحث، قرینه ای روشن بر این معنی است.
معنا شناسی واژه ذکر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر چند که پژوهش های قرآنی در دوره ی معاصر از گسترش چشمگیری برخوردار است. بالاخص پژوهش هایی که مولفه های واژه شناسی با رویکرد تفسیر موضوعی قرار می دهند، اما بازشناسی معنایی واژه های پرکاربرد قرآن کریم مانند ذکر اهمیت برجسته ای دارند.
این پژوهش در پی ان است با روش اسنادی-کتابخانه ای و پیمایش مراحل سه گانه ی توصیف،تحلیل و تبیین واژه ی ذکر را در قرآن کریم مورد واکاوی قرار دهد. در این مقاله ضمن بازشناسی معنای لغوی و اصطلاحی ذکر دیدگاه مفسرین با رویکرد تاریخی درباره ی معانی اصطلاحی و تنصیصی ذکر،ارتباط مفهومی آن با واژه های هم نشین و جانشین مانند:قرآن ،صلوة ، تقوا و ... معانی استخراج شده ی از ارتباط سیستمی آن ها مورد تحلیل قرار گرفته است. سپس با استفاده از قاعده ی سیاق و دقت در مقتضای آیات قرآن کریم چگونگی کاربرد ذکر در سرتاسر آیات قرآن کریم تبیین گردیده است. یکی از نتایج مهم بررسی توصیفی، آشکار شدن پیوند معناییِ عمیقِ ذکر با سایر واژه های هم حوزه در قرآن است.
وجوه و مصادیق واژه هاى «ماء» و «سماء» در قرآن
حوزه های تخصصی:
معانى واژه هاى «ماء» و «سماء»، در این مقاله مورد بررسى است. «ماء» در قرآن، در دو بُعد مادّى و معنوى مطرح شده است. در بعد مادى، مصادیقى مثل آب نوشیدنى، باران و نطقه؛ و در بعد معنوى، مصادیقى مثل: حامل عرش الهى، پاداش استقامت در راه حق و مایه تألیف قلوب دارد.
کلمه «سماء» نیز در اصل به معناى رفعت و بلندى است. در قرآن، این کلمه نیز دو بُعد مادّى و معنوى دارد: مادّى یعنى آسمان که همگان مى بینند. معنوى، مانند غیب و ملکوت.
بررسی و نقد نظر گولدزیهر درباره اثرپذیری ابن عباس از جیلان بن فروه در فهم مفردات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه مفردات پژوهی قرآن کریم به سال ها و دهه های آغازین صدر اسلام بازمی گردد. در میان صحابه رسول خدا(ص) پس از امام علی(ع)، عبدالله بن عباس را باید مشهورترین و برجسته ترین مفسّر قرآن برشمرد. با وجود شواهد و قرائن روشن و استوار در تبیین جایگاه و نقش ارزنده ابن عباس در تفسیر مفردات قرآن و اتکای او به منابع اصیل عربی از جمله اشعار و ضرب المثل ها، برخی همچون ایگناس گولدزیهر با طرح برخی توهّمات، اصالت میراث تفسیری ابن عباس در شرح واژگان قرآن را زیر سؤال برده و بیشتر آن را نتیجه پرسش های او از شخصی به نام ابوجلد، جیلان بن فروه، دانسته اند. این پژوهش بر آن است تا ضمن طرح این ادّعا، بر پایه پاره ای شواهد و گزارش های روایی و تاریخی، نادرستی آن را اثبات نماید.
ایمان زایی عقل در قرآن کریم، تحلیلی معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان دو نظرگاه پیوند یا گسست ایمان و عقل هرچند بسیاری از متفکران غربی جانب گسست بلکه تضاد آن دو را گرفته اند امّا دیدگاه مبتنی بر معارف قرآن و عترت (ع) سازگاری آن دو بلکه پیوند گسست ناپذیرشان را تأکید می نماید. در این نظرگاه ایمان ریشه در خردورزی انسان داشته و بر دوش عقل پویایی و تکامل می یابد. در این باب، تحلیل معنا شناختی این پیوند و بویژه چرایی و مکانیسم ایمان زایی عقل در قرآن کریم که کمتر مورد توجّه و مداقّه پژوهندگان بوده است اهمیتی مضاعف دارد. از معنا شناسی عقل، ایمان و واژگان و مفاهیم مرتبط و تعیین کننده در فهم پیوند آن دو در آیه 100 سوره یونس و سایر آیات قرآن کریم بدست می آید که: «عقل» که جویندگی و ادراک و التزامی است که انسان نسبت به «حق» دارد در مسیر «آیات» که حاملان و رسولان حق اند با پای تذکّر، تفکّر و تدبّر به گمشده خود که «أمن و آرامش» است دست می یازد و خردمند شاهدِ «ایمان» را که سامانی است سراسر امن و امان و اطمینان، در روان و زبان و کردار، به سبب شناخت و التزام خود به حق، در آغوش می کشد و این سامان، به خاطر ثبات و آرامشی است که «حق» در ذات خود داراست و پویایی و فزونی «ایمان» مرهون پویایی و فزونی در حق جویی و حق مداری «عقل» است.
تکامد در قرآن، تحلیلی بر واژه ها و ترکیبات تک کاربرد در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه تکامَد (hapax legomenonو در عربی: اللفظ الفرید/ الفرائد) به کلمه ای اطلاق می شود که تنها یک بار در سراسر یک متن به کار رفته باشد. بنابراین به واژه ای که تنها یک بار در متن قرآن کریم به کار رفته باشد و هیچ مشتق یا هم خانواده ای از آن، در متن قرآن نباشد، «تکامَد قرآنی» می گوییم. مثال هایی از تکامَد قرآنی عبارتند از: صَمَد، اِرم، زنجبیل، یقطین، و تسنیم. بر این اساس، واژه ای چون «تنّور» را به سبب ذکر دوباره اش در قرآن (هود:40؛ مومنون: 27) نمی توان تکامَد دانست. چنین کلمه ای اصطلاحاً dis legomenon نامیده می شود.[1] مقاله حاضر می کوشد علاوه بر طرح و بررسی کلی مسائل پیرامون تکامَدهای قرآنی، فهرستی کامل از این الفاظ ارائه دهد تا بر مبنای آن، بتوان تصویر روشنی از تعداد، پراکندگی، دامنه، و دایره های معنایی تکامَدها در قرآن به دست آورد. این فهرست می تواند به صورت کلی یا جزیی موضوع بررسی دیگر محققان علاقمند به واژه شناسی قرآنی شود.
«واژگان چند معنا و اهمیت آن در ترجمه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان قرآن کریم، زبانی با معانی چند لایه و چند بطنی است که از جنبه های اعجاز آن به شمار آید. بر اساس روایات، قرآن کریم در هفت یا در برخی دیگر از روایات هفتاد بطن معنایی ست که از دیرباز نگاه قرآن پژوهان را به خود جلب نموده و تلاش هایی فراوان در جهت کشف معانی آن انجام داده اند. واژگان «چند معنا» در مصحف شریف بیش از یک معنا و مفهوم را در نهاد خود جای داده اند؛ از این رو، همواره تبلور معانی دیگر در این دست از واژگان حضور دارد که توجه به آن در دریافت مقصود و ترجمه آیات نقشی به سزا ایفا می نماید. در نوشتار حاضر با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، ترجمه شماری از واژگان چند معنا مورد بررسی واقع گشته است. این بررسی بیان گر آن است که مترجمان همواره در برگردان این نوع از واژگان یکدست نبوده و گاه معانی متفاوت از یک دیگر انتخاب نموده اند. توجه به سیاق و بافت آیات، و اهتمام به جنبه هایی چون ریشه شناختی واژگان و بررسی متون تفسیری از مهم ترین راهکارها در فرآیند ترجمه واژگان چندمعنا به شمار می آید.
متدولوژی معناشناسی واژگان قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
واژه ها به عنوان عنصر اصلی کتاب قرآن، از جایگاه والایی در آن برخوردارند و گام نخست در فهم متن قرآن را به معناشناسی خودشان اختصاص می دهند. این نوشتار با پیش فرض امکان، ضرورت و فوریت معناشناسی واژگان قرآن، بر آن است که روشی جامع در معناشناسی واژه های قرآن ارائه کند. روش معناشناسی قرآن در این نوشته چنین ترسیم شده است که انواع منابع اعم از منابع نقلی، علمی و عقلی جهت معناشناسی شناسایی می شوند و سپس شیوه به کارگیری آنها در فرآیند معناشناسی به صورت نظری و تطبیقی تبیین می شود. از این مطالعه برمی آید که منابع و ابزارهای گوناگونی در معناشناسی واژگان قرآن به کار می آیند. برخی از آنها عبارت اند از: اتیمولوژی، دانش لغت، قرآن، حدیث، عهدین، واژه نامه های دیگر زبان ها و دانش های مرتبط با دانش معناشناسی واژگان قرآن.
پژوهشى در معناى شیطان در قرآن کریم براساس فرهنگ عرب عصر نزول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراجعه به فرهنگ عربى براى تفسیر قرآن امرى لازم است و عدم مراجعه به آن سبب مى شود مفسر از درک و دریافت معناى دقیق و صحیح واژه ها و آیات قرآن بازماند. مقاله حاضر سعى دارد با رویکرد تحلیلى تاریخى، معناى واژه «شیطان» را در سیاق آیات متعدد قرآن با مراجعه به فرهنگ عرب عصر نزول بررسى نماید. حسى ترین معنا براى ماده شیطان در فرهنگ عربى طناب بلندى بوده است که با آن از چاه هاى عمیق آب مى کشیدند، سپس به معناى هر موجود سرکش ویرانگر و ضرررسانى، از انسان، جن یا سایر حیوانات تعمیم یافته است. معانى اى که از رهگذر این بررسى براى واژه شیطان در قرآن شناسایى شد عبارتند از: ابلیس و سپاهیانش، جنیان سرکش آزازرسان، انسان هاى وسوسه گر، شایعه پراکنان، سران منافقان، مارهاى زشت منظر و وحشتناک، و میکروب.
مفردات قرآن و ریشه شناسی تاریخی؛ بایسته ها و آسیب های موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقه اللغة واژگان قرآن بر خلاف برخی از شاخه های علوم قرآنی در همان پارادایم سنتی خود تنفس می کند. حتا واژگان دخیل آرتور جفری نیز نتوانست واکنشی که تاریخ قرآن نولدکه یا مذاهب تفسیری گلدزیهر ایجاد کردند، در پی داشته باشد. روشن است که مواجهه علمی (نه ایدئولوژکی) با این نوع پژوهش های غربیان، نیازمند برخی پیش نیازهاست که در حال حاضر زیرساخت های آن در رشته های علوم قرآنی فراهم نیست. در این مقاله سعی شده به برخی از ابعاد این موضوع پرتو افکنده شود و ضرورت آن با ارائه نمونه هایی تبیین گردد. بخش نخست مقاله به بایسته های ریشه شناسی مفردات قرآن در دوره معاصر می پردازد که متضمن چهار پیشنهاد می باشد و ایجاد رشته زبانهای سامی در دانشکده های علوم قرآنی از مهم ترین آنهاست. بخش دوم بر محور آسیب شناسی متون لغوی (متقدم و معاصر) است که چهار مشکل اولیه را رصد کردیم. طبیعی است که این تعداد بر حسب حصر عقلی یا منطقی نیست، بلکه می توان با تأمل بیشتر موارد دیگری به هر دو بخش افزود
بررسی و نقد معادل های فارسی «عزم الامور» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیب عزم الامور که به گونه های اندکی متفاوت در سوره های لقمان و شوری و آل عمران آمده به صورت هایی مختلف از سوی مترجمان قرآن مورد بازگردان فارسی قرار گرفته است. چنان که از نگاه مفسران نیز، معرکه ای برای ابراز برداشت های گوناگون شده به نحوی که چه بسا در سایه این مایه گونه گونی، پیام اصلی آیات مشتمل بر ترکیب مزبور به زاویه فراموشی رانده شده است. نوشته پیش رو در کار تحلیل و بررسی ترکیب یادشده در موارد سه گانه قرآن بوده بر آن است که عزم الامور برخلاف برداشت بیشتر مفسران و مترجمان قرآن عبارت است از فرمان حتمی و قطعی خداوند؛ بدین معنی که به هیچ روی، حقیقت مورد نظر در آیه مربوط را نباید سهل انگاشت. به طبیعت حال چنین ساختاری در مورد اموری به کار می رود که نزد گوینده از اهمیت بالایی برخوردار است به گونه ای که او هرگز راضی به ترک آن نیست.
ریشه شناسی واژه قرآنی «حمد» با استفاده از منابع زبان های سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه حمد یکی از واژگان کلیدی در حوزه مفاهیم عبادی در قرآن کریم است. این واژه در فرهنگ لغات عربی و تفاسیر قرآن به لحاظ معنای صریح به ثناء و ستایش تفسیر شده است، اما به لحاظ معناهای جانبی در منابع سنتی رابطه آن با معنای شکر و سپاس و هم چنین معنای مدح محل بحث بوده است. به نظر می رسد با توجه به ابهام مطرح در معنای این ماده، خصوصاً در حوزه معانی جانبی (و نه معنای صریح) تدقیق معنای آن با روش های نوین معناشناختی برای درک ملموس تر آن ضرورت دارد. در این مقاله ماده حمد با رویکرد زبان شناسی تاریخی- تطبیقی و با استفاده از منابع زبان های سامی ریشه شناسی شده و در نهایت مشخص شده است که معنای اشتیاق معنای کهن تری است که در دوره ای متقدم در زبان سامی از این ریشه فهمیده می شده، کاربرد این ماده در معنای اشتیاق در متون زبان های شاخه شمالی مرکزی از زبان های سامی ثبت شده است
روش های اختصاصی اهل بیت علیهم السلام در تفسیر مفردات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهل بیت (ع) بی شک و به شهادت قرائن عقلی و نقلی، قرآنِ ناطق و وارثان حقیقی علوم و معارف رسول خدا | به شمار می روند. در فرازهایی از روایات شیعی، اهل بیت (ع) با وصف «امیران کلام» ستوده شده اند. از آنجا که فهم معانی کلام به فهم کلمه یا کلمات وابسته است، بی تردید دقت نظر و کاوش در دیدگاههای تفسیری اهل بیت (ع) در تبیین معنا یا معانی مفردات قرآنی از اهمیت به سزایی در تفسیر قرآن برخوردار است. روش های تفسیر مفردات قرآن، متفاوت است که از آن میان، چهار روش تأویلی، توسعه یا تضییق معنا، بیان غایی و تصویری از اختصاص های روش اهل بیت (ع) در تفسیر واژگان قرآن به شمار می رود. در پژوهش حاضر ضمن تشریح هر روش، نمونه هایی از آن در میراث تفسیری اهل بیت (ع) برشمرده شده و خاستگاه قرآنی برخی از این روش ها اثبات گردیده است.
بررسی سیر تاریخی واژگان معرب در قرآن و نقش آن در تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندیشه برتر دانستن زبان عربی، باعث توجه زبان شناسان، قرآن پژوهان و مفسران به کاربرد واژه های غیرعربی در قرآن و طرح مباحث مناقشه ای و چالش برانگیز شده است. هر یک از مخالفان و موافقانِ وجود واژه های معرب در قرآن، دلایلی را برای اثبات مدعای خود مطرح نموده اند؛ این مقاله بر آن است تا با توجه به این که از یک سو آیاتی از قرآن به عربی بودن آن تأکید دارد و از سوی دیگر وجود واژه های غیرعربی نیز قابل انکار نیست، درباره وجود واژه های غیرعربی در قرآن، میزان منافات داشتن این واژه ها با عربی بودن قرآن، چگونگی ورود این واژه ها به قرآن و شبهات پیرامونی آن، پاسخی در قالب نقد ارائه نماید و ثابت کند هر دو دیدگاه در عین حال که دلایل محکمی ارائه کرده اند اما به این شکل قابل جمع است که واژگان معرب پیش از کاربرد در قرآن، وارد ادبیات عرب شده و پس از تغییرات ساختاری و استعمال در اشعار و مکالمات گفتاری و نوشتاری، وارد قرآن گردیده است، از این رو نه تنها نقص به شمار نیامده و انحطاط زبان عربی را به دنبال ندارد، بلکه یاری رسان اعجاز قرآن از جهت فصاحت و بلاغت است.
تأثیر شناخت تحولات تاریخی زبان عربی بر گستره ی پژوهش های ریشه شناسی واژگان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریشه شناسی ارتباطی تنگاتنگ با آگاهی از تحولات تاریخی یک زبان دارد، چراکه بعدازاین تحولات زبانی، واژگان دستخوش تغییراتی شده که فهم صحیح معانی آن ها منوط به شناخت این تحولات خواهد بود. این نکته که در همه ی زبان ها ازجمله زبان عربی نیز وجود دارد، بر گستره ی دامنه ی پژوهش ریشه شناسی واژگان قرآن کریم اثر خواهد گذاشت. ازاین رو مقاله ی پیش رو با بهره گیری از روش اسنادی- کتابخانه ای به دنبال بررسی تحولاتی است که به رغم وقوع، در بررسی مفردات قرآنی لحاظ نمی شود. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که برای ریشه شناسی واژگان قرآن باید به سه دوره تحول زبان عربی توجهی ویژه داشت. برخلاف پژوهش های حوزه ی ریشه شناسی قرآن کریم که صرفاً توجه خود را به ریشه های سامی معطوف ساخته اند، در این پژوهش نشان داده خواهد شد که برای ریشه شناسی واژگان قرآن باید به سه دوره تحول زبان عربی، یعنی تحولات زبان عربی، پیش، در حین و بعد از عصر نزول قرآن توجه داشت چراکه در این دوره ها اتفاقاتی همچون حذف برخی حروف الفبا، گسست زبان عربی بعد از ظهور اسلام و انتقال محوریت فرهنگ از حاضره به بادیه و آمیختگی زبان های عربی شمالی و جنوبی در هنگام فتوحات روی داده که ریشه شناسی واژگان را تحت تأثیر قرار می دهد. توجه به این اتفاقات، دامنه ی تاریخی مورد نیاز در یک پژوهش ریشه شناسی را گسترده نموده و باعث دستیابی به نتایجی جامع در حوزه ی ریشه شناسی واژگان قرآن می شود.
تبارشناسی واژه قرآنی «صلاه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
حوزه های تخصصی:
قرآن ریسمان محکم الهی، وسیله ایمنی بخش و حجت خدا بر مخلوقات است. خداوند پیمان عمل کردن به قرآن را از بندگان خود گرفته است. عمل به دستورات این کتاب مقدّس در سایه فهم معانی آن امکان پذیر است. فهم و دریافت معانی دقیق قرآن مجید مانند هر متن معنادار دیگری در اوّلین گام، خود نیازمند رمزگشایی از واژگانی است که چون حلقه هاییک زنجیر کنار هم قرار می گیرند، تا آن کلام را موجودیّت بخشند.براین اساس، در پژوهش حاضر کوشش شده است، با عنایت به کاربردهای واژه قرآنی «صَلاة» و بررسی دقیق آنها در قرآن مجید و شعر جاهلی، سیر تطوّر معنایی آن در زبان های سامی و از جمله زبان عربی و خاستگاه واژه و ریشه شناسی آن بررسی شود. علاوه بر این، دیدگاه های تفسیریدر این خصوص نیز بررسی می شود و در پایان با توجه به بررسی های انجام شده، برابرنهاده های این واژه، اعمّ از اینکه ناقص یایییا واوی باشد، در پنج بخش «طلب میل و توجّه»، «حسن ثناء و تمجید»، «عبادت مخصوص نماز»، «اطاعت و پیروی» و «دخول و ملازمت» پیشنهاد می شود. همچنین مفهوم «ملازمت و انعطاف» در تمامی مشتقات این واژه از قبیل «تَصلیَة»یا «إقامَةُ الصَّلوة» مشترک است.
معناشناسی توصیفی «فساد» در تفسیر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
25-42
حوزه های تخصصی:
واژه «فساد» و مشتقات آن 50 مرتبه در آیات قرآن کریم به کار رفته است. تاکنون با نگاه معناشناسانه به عنوان شیوه ای منسجم و استاندارد در تحلیل مفاهیم قرآنی، مورد پژوهش قرار نگرفته است. این پژوهش با روش معناشناسی توصیفی، به تحلیل تفسیری حوزه معنایی «فساد» در قرآن می پردازد. به این ترتیب، «الأرض» پربسامدترین واژه هم نشین «فساد» است. تأکید مکرر بر پرهیز از فساد در زمین، نشانه اهتمام قرآن نسبت به بعد اجتماعی زندگی بشر است. نکته قابل توجه، هم نشینی «فساد» با «صلاح» از نظر کمی و کیفی است. از دیدگاه قرآن، اساس زندگی بر نظم و صلاح بنا شده، ازاین رو خدای متعال با وجود حمایت مستمر از صالحان، همواره نسبت به مفسدان اظهار نفرت و غضب نموده و دیگران را به عبرت گرفتن از عاقبت آنان فراخوانده است. در محور جانشینی نیز، «ظلم» با «فساد» رابطه عام و خاص دارد، چنان که هر فسادی، با رویکردی ظالمانه؛ یعنی ازاله حق و خروج از حد اعتدال، همراه است. ازجهتی دیگر، واژه «کفر» معادل با «فساد» است؛ زیرا عدم اعتقاد به وجود ناظمی مصلح برای عالم، همان فساد اعتقادی و ریشه اصلی تمام مفاسد می باشد. بنابراین ملاحظه می شود که ماهیت هر فسادی، متشکل از «سیئه» و شرارت است.