ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
۲۱.

بررسی و ارزیابی ادله امتناع و امکان فهم فلسفی قرآن با تأکید برآراء صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فهم فلسفی فلسفه اسلامی صدرالمتألهین قرآن کریم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۹
بسیاری از فلاسفه بزرگ اسلامی به فهم فلسفی قرآن توجه خاص داشته و تعالیمی را که از این راه به دست آورده اند در قالب تفسیر فلسفی قرآن کریم نگاشته اند. در میان آنها، گسترده ترین تفسیر فلسفی متعلق به ملاصدراست. ایشان فهم فلسفی خود از آیات قرآن را در کتاب «تفسیر قرآن کریم» بیان کرده است. یکی از مباحث مهمی که درباره فهم فلسفی مطرح می شود، بحث امکان آن است که دیدگاه های متفاوتی درباره آن وجود دارد. عده ای قائل به امتناع آن هستند و برای این ادعای خود دلایلی ارائه کرده اند. عده ای دیگر هم به امکان و جواز آن باور دارند و با دلایل متعدد، به اثبات آن پرداخته اند. این پژوهش کوشیده است تا به پرسش های ذیل پاسخ دهد: آیا فهم فلسفی قرآن امری ممکن و مجاز است یا خیر؟ دیدگاه صدرالمتألهین در این زمینه چیست؟ پس از بیان دلایل موافقان و مخالفان فهم فلسفی قرآن و بررسی و ارزیابی آنها، با روش توصیفی و تحلیلی، تصویر روشنی از دیدگاه صدرا درباره امکان فهم فلسفی قرآن ارائه شده و زمینه ای برای اثبات هماهنگی فلسفه و قرآن، و در مراتب بالاتر، عدم تمایز عقل و دین فراهم آمده است.
۲۲.

بررسی جایگاه معرفتی دین در فلسفه کندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جایگاه دین سنت عقلانی یونانی فلسفه اسلامی کندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۲۶
بررسی مواجه فیلسوفان مسلمان با سنت عقلانی یونان و نقش تأثیر دین بر فلسفه ورزی آنها یکی از موضوعات مهم در تاریخ فلسفه اسلامی است. در این میان، کندی نقشی کلیدی در انتقال و تلفیق این سنت با تفکر اسلامی ایفا کرده است. کندی در برخی از مسائل فلسفی متأثر از آموزه های دینی بوده است. در این نوشتار با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، نقش دین در شکل گیری مناسبات فلسفی کندی مورد بررسی قرار گرفته و میزان موفقیت کندی در پیوند آموزه های دینی با فلسفه یونانی و نحوه عبور او از مرزهای عقلانیت یونانی در چارچوب باورهای دینی اش تبیین شود. بر همین اساس مشخص می گردد که در فلسفه کندی، دین جایگاه معینی نداشته و تأثیرپذیری او از اندیشمندان یونانی به صورت پراکنده و جزیره ای بوده است. به همین دلیل، کندی در برخی مواضع به عنوان یک متکلم و در موارد دیگر به شیوه فیلسوفانه عمل می کند. این رویکرد دوگانه نشان دهنده آن است که تأثیر پذیری او از اندیشه یونانی همواره منسجم و نظام مند نبوده و در نهایت نمی توان نسبت و رابطه مشخصی میان دین و فلسفه در آثار کندی برقرار نمود. تلاش کندی نهایتا در راستای سازگار نشان دادن دین و فلسفه بوده است.
۲۳.

تأثیر نظریه رهایی بخشی در آیین کاتولیک بر نظریه محمود ایوب با عنوان رنج رهایی بخش در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنج رهایی بخش محمود ایوب مسیحیت کاتولیک اسلام تشیع امامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۱
این مقاله به بررسی چگونگی تأثیرگذاری آموزه رهایی بخشی در الهیات کاتولیک بر نظریه محمود ایوب با عنوان رنج رهایی بخش در اسلام می پردازد. در این راستا، ما نیاز داریم تا دریابیم که چگونه دیدگاه های الهیاتی مسیحیت پیرامون عمل رهایی بخش مسیح (ع)، الهام بخش ایوب بوده و چگونه اصطلاح شناسی مسیحیت به کمک ایوب در مدل سازی افکارش می آید. بنابراین سؤال اصلی این پژوهش عبارت ست از این که مدل رنج رهایی بخش ایوب چگونه از آموزه های الهیات مسیحی تأثیر پذیرفته است؟ بر این اساس، ابتدا سعی می شود نظریه ایوب به اختصار معرفی شود. سپس، سه قلمرو مهم که بر اساس الهیات مسیحی دارای ظرفیت الهام بخشی برای ایوب هستند بررسی می شود. این سه قلمرو عبارت اند از اصطلاح شناسی، کارکرد نظریه و نیز نقش تحمل رنج ها در رهایی بخشی. در قلمرو نخست، تعریف ایوب از رهایی بخشی به فهم یهودی-مسیحی از این اصطلاح چندان وفادار نبوده و سعی کرده با ارائه تعریفی عام از ورود اشکالات احتمالی جلوگیری کند. در قلمرو دوم، کارکرد نظریه ایوب با مبانی مسیحیت اشتراک عمده ای دارد؛ همان طور که مسیح انسان را از بردگی گناه نجات می دهد، شفاعت نیز به کمک گناهکاران برای نجات از کیفر گناهان خواهد آمد. در نتیجه، با وجود دیدگاه های متفاوت اسلام و مسیحیت در مورد تقسیم بندی گناهان، رهایی بخشی در هر دو مورد از گناه رخ می دهد. در نهایت، قلمرو سوم به این مطلب می پردازد که تحمل رنج ها و مصائب توسط مسیح (ع) و امام حسین (ع) الهام بخش اساسی ایوب در نظریه رنج رهایی بخش در اسلام بوده است، هرچند تحمل رنج به تنهایی نمی تواند موجب رهایی بخشی باشد.
۲۴.

زیبایی و معنای زندگی در فلسفه فارابی: بازتعریفی برای انسان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارابی زیبایی معنای زندگی سعادت عقل فعال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۷
پرسش از معنای زندگی همواره یکی از چالش های اساسی فلسفه بوده است. در این زمینه دو دیدگاه عمده وجود دارد: نخست، معنای زندگی به عنوان امری کشف کردنی که در نظم متافیزیکی هستی نهفته است، و دوم، معنای زندگی به عنوان امری خلق شدنی که فرد آن را بر اساس تجربه های شخصی و ارزش های برساخته خود ایجاد می کند. با بررسی نظام فکری فارابی، در این مقاله کوشش شده به این مناقشه از منظر ارتباط زیبایی و معنای زندگی پاسخ داده شود. فارابی زیبایی را نه تنها به عنوان یک امر زیباشناختی، بلکه به عنوان مسیری برای دست یابی به سعادت و کشف حقیقت معرفی می کند. از دیدگاه او، زیبایی حقیقی در مراتب وجودی مختلف، از محسوس تا عقلی، ظهور می یابد و انسان را به هماهنگی با حقیقت متافیزیکی رهنمون می سازد. این پژوهش نشان می دهد که در نظام فارابی، زیبایی نقشی دوگانه ایفا می کند: از یک سو، راهی برای کشف معنای عینی زندگی از طریق هماهنگی با عقل فعال است، و از سوی دیگر، به فرد امکان می دهد تا در تجربه های جزئی خود معنا را بازتولید و متجلی سازد. بدین ترتیب، فلسفه فارابی نه تنها دیدگاه کشف معنا را تأیید می کند، بلکه جایگاهی برای تجربه های فردی در فرآیند تحقق این معنا قائل است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که فارابی با ارائه ساختاری عقلانی و هستی شناختی برای زیبایی، امکان حل مناقشه میان کشف و خلق معنا را فراهم می آورد.
۲۵.

The Question of ‘How Are Synthetic A Priori Judgments Possible’ in Contemporary Islamic Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Synthetic A priori Accidental self-evident Primary

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۶
According to Kant, the lack of progress in metaphysics is due to the fact that philosophers tried to solve metaphysical problems without examining the limits of our reason, and the outcome of these endeavors has been a dogmatic metaphysics fraught with contradictions and tensions. Then, after examining the types of cognition, he concludes that in order to determine the limits of reason's capacity, one must answer the question: “How are synthetic a priori judgments possible?” Some contemporary Islamic philosophers have sought to answer this question inspired by the teachings of Islamic philosophy. One solution involves resorting to conceptual relations that make the synthetic a priori judgments possible, while another solution is to deny outright the a priori/a posteriori and analytic/synthetic distinctions of cognition. In this paper, using a comparative-analytical method, I demonstrate that these two solutions are unsuccessful. The proposed alternative is to consider the possibility of such propositions as fundamental and in no need of further explanation. This suggestion seems to be simpler and fully consistent with the teachings of Islamic philosophy.
۲۶.

امکان وقوع حرکت از یک مقوله به مقوله دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حرکت در مقولات انقلاب ذاتی اصالت وجود استکمال نفس تجسم اعمال ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۲
مساله اصلی نوشتار پیش رو این است که آیا حرکت می تواند از یک مقوله که جنس عالی است به مقوله دیگر و جنس عالی دیگر نیز منتقل شود؟ بر اساس اصالت ماهیت چنین امری ممکن نیست. اگر ماهیت اصیل باشد تبدیل یک ذات و ماهیت به ذات و ماهیت دیگر ممکن نیست؛ زیرا امر واحد و ماده مشترکی در میان نیست تا گفته شود یکی به دیگری مبدل شده است. اما بر پایه اصالت وجود حرکت اشتدادی و استکمالی در مراتب تشکیکی وجود اتفاق می افتد و می توان گفت انقلاب ذاتی نه تنها محال نیست، بلکه وقوع نیز پیدا کرده است؛ یعنی حرکت می تواند از یک مقوله به مقولات دیگر منتقل شود. این در حالی است که قدما مقولات را متباین به تمام ذات تلقی می کردند به گونه ای که انتقال از یک مقوله به مقوله دیگر محال می دانستند. از آنجا که با پذیرش اصالت وجود، ماهیت در خارج متحد با وجود و تابع آن است، با تحولات اشتدادی مراتب وجود و انتزاع ماهیت به ازای هر مرتبه، ماهیت نیز به تبع آن و بالعرض متحول و متبدل خواهد شد. همچنین بر اساس نظریه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء نفس انسان، این حقیقت آشکار می شود که نفس انسان از طریق حرکت جوهری از مرحله جسمانی به عنوان یک مقوله جوهری به مرحله تجرد عقلی به عنوان مقوله جوهری دیگر منتقل می شود. در بحث تجسم اعمال، رفتار انسان که در زمره مقولات عرضی قرار دارد، بر اثر تکرار به ملکات نفسانی تبدیل می شود که در حوزه مقولات جوهری است. ا
۲۷.

بررسی نسبت میان امکان فقری و امکان ذاتی از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امکان ذاتی امکان فقری نسبت جوادی آملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۵
«امکان فقری» از نوآوری های صدرالمتالهین شیرازی در باب مفهوم «امکان» است و حقیقت آن را به گونه ای متفاوت شناسانده است. از میان حکیمان صدرائی، آیت الله جوادی آملی معتقد است نظریه امکان فقری، در تنافی و تضاد با «امکان ذاتی» قرار داشته بلکه اساسا بساط «ماهیت» را برمی چیند و مجالی برای امکان ذاتی باقی نمی گذارد. در مقابل برخی از محققان، با ارجاع به علامه طباطبایی، معتقدند امکان فقری، امتداد و تعمیق امکان ذاتی است و این دو با هم سر ناسازگاری ندارند. بر این اساس، هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش اصلی است که آیا پایبندی به نظریه امکان فقری نافی صدق انگاره امکان ذاتی است؟ اگر چنین است این تنافی و ناسازگاری چگونه تبیین می شود؟این پژوهش از نوع مطالعه بنیادین است که به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا و با جست وجوی داده های مرتبط با هدف و سؤال اصلی تحقیق، ابتدا امکان ماهوی را تقریر و سپس تبیینی از امکان فقریِ ملاصدرا ارائه می کند. در ادامه با استناد به تعابیر آیت الله جوادی آملی، به توضیح و تشریح نظریه ایشان پرداخته و استدلال مخالفان ایشان مورد بررسی و نقد قرار می گیرد. این پژوهش در پایان، با تایید و تاکید بر درستی نظریه آیت الله جوادی آملی و اشاره به برخی از لوازم این دیدگاه، نتیجه می گیرد که سازگاری میان امکان فقری و امکان ذاتی منتفی است؛ چرا که با تثبیت امکان فقری، ماهیات هویت و تذوّت خود را از دست می دهند و به تعبیر آیت الله جوادی آملی، ماهیت از فرهنگ نامه فلسفی مرخص شده، به موزه معرفت باستانی می رود.
۲۸.

اسلام و مسئله شرّ: بررسی مختصر کتاب شناسی آثار اصلی موجود به زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسلام مسئله شر جهان معاصر کتاب شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۷
فجایع انسانی حاصل از جنگ جهانی دوم و همچنین تجربه کشتارهای دسته جمعی یهودیان که پس از دوران حاکمیت عقل روشنگری و ارزش های شکل گرفته از آن رخ داده بود، به پرسش های وجودی و فلسفی بسیاری انجامید که منجر به شکل گیری گفتمان شر در سنت فلسفی و الهیاتی غرب گردید. در این فضا، فلاسفه ملحد در معقولیت خداباوری سنتی و دیدگاه آن نسبت به مسئله شرّ تردید نمودند. همچنین جریان های ضدتئودیسه نیز شکل گرفتند که هر گونه تلاش برای توجیه شرور را شرم آور و غیراخلاقی می خواندند. در این پس زمینه، متکلمان یهودی و مسیحی و فلاسفه دین باور به بازخوانی سنت دینی شان و ارائه پاسخ هایی با تاب آوری بیشتر در خصوص مسئله شرّ روی آوردند. اما در جهان اسلام متفکران مسلمان علاقه چندانی به این بازخوانی نشان ندادند. در این مقاله مختصر، با بررسی کتبی که به زبان انگلیسی در زمینه اسلام و مسئله شرّ در دوره معاصر نگاشته شده، نشان داده می شود که این آثار معدود نیز غالباً به واگویی همان پاسخ های کلاسیک و سنتی پرداخته اند و یا این که گفتمان شرّ را دغدغه ای غربی یا بیگانه قلمداد کرده اند. از این رو به نظر می رسد که الهیات اسلامی همچنان نیازمند پرداختن جدی تر به وجه وجودی و انسانی شرّ و ارائه پاسخ ها ی عملی بدان است.
۲۹.

تحلیل زمینه محور «انسان سیاسی» در اندیشه ابوعلی مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان مسکویه حق انسان آل‏بویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۵
انسان شناسی از مباحث بنیادین فلسفه و به خصوص فلسفه سیاسی است. هر فیلسوف(سیاسی) لاجرم به بحث انسان توجه ویژه ای داشته و با مطالعه انسان شناسی یک فیلسوف بهتر می توان نگاه سیاسی او و اثرات این نگاه بر جامعه را فهم کرد. به تعبیری شناخت انسان، همواره از دغدغه های مهم بشری در اعصار مختلف بوده است. در این میان، شناخت بعد سیاسی انسان در تنظیم بهتر مناسبات اجتماعی کمک شایانی می کند. این مسئله توجه به انسان شناسی سیاسی در دانشگاه ها و پژوهشگاه های کشورهای توسعه یافته را بالا برده است. سؤال اصلی این مقاله این است که انسان سیاسی مدنظر مسکویه فیلسوف انسان گرای اسلامی چگونه انسانی است؟ برای تحلیل آن از روش زمینه محور کونتین اسکینر استفاده می شود، بدین صورت که ابتدا به زمانه ابن مسکویه رجوع و چرایی توجه به انسان را در دوره آل بویه واکاوی می شود و سپس به تحلیل انسان سیاسی مسکویه ای در قالب آن زمینه پرداخته می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد، انسان مدنظر مسکویه در صورت فضیلت مندی صاحب حق سیاسی می شود، این نگاه درس های پیشروی ما می گذارد که می توان در تنظیم مناسبات سیاسی از آن بهره برد.
۳۰.

بازطراحی خوانش حداکثری از نظریه شهود حسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهود حسی قوای نفس علم حضوری عالم ماده محسوسات علم النفس فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۸
«شهود» در اصطلاح خاص، به معنای دریافت مستقیم حقیقت است که در فلسفه از آن به «علم حضوری» تعبیر می شود. نفس انسانی مطابق قواعدی مانند «النفس عین البدن»، «النفس فوق البدن»، «النفس فی وحدتها کل القوی حتی القوی الحسیه»، «النفس فی وحدتها متحد مع الماده بشدتها و ضعفها» و «النفس فوق الماده»، افزون بر مرتبه قوای حسی، در موطن محسوس خارجی نیز حضور دارد. حواس نیز دارای ویژگی هایی هستند که امکان ادراک چندگانه را فراهم می کنند. فیلسوفان از نظریه «شهود حسی» تقریرهایی ارائه کرده اند که با توجه به قواعد مذکور و افزودن دو قاعده «النفس فی وحدتها متحد مع الماده بشدتها و ضعفها» و «النفس فوق الماده»، می توان از تقریر حداکثری آن دفاع کرد و با خوانشی نوین، گستره علم حضوری به عالم ماده و محسوس را بازطراحی نمود. این پژوهش با روش تحلیلی نشان می دهد که علاوه بر قواعد سه گانه ای که فلاسفه بر آن تأکید می کنند، باید دو قاعده «النفس فی وحدتها متحد مع الماده بشدتها و ضعفها» و «النفس فوق الماده» نیز مد نظر قرار گیرد. بر این اساس، نفس، هم در موطن قوای خود (اندام حسی) و هم در موطن خود محسوس خارجی به صورت شدید و ضعیف با ویژگی های بدنی که در حواس و بدن او امکان وقوع دارند، شهود حسی حداکثری خواهد داشت. این شهود شامل علم حضوری نسبت به محسوسات بدنی، قوای ادراکی، و محسوسات غیر بدنی در موطن خود است.
۳۱.

Some of non-Aristotelian elements in philosophy of Avicenna(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Greek philosophy Religion of Islam mysterious aptitude intellectual genius

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۸
Avicenna (Ibn Sinā) is the inheritor of Peripatetic Philosophy. Peripatetic Philosophy is the same as Philosophy of Aristotle, and Avicenna always praised Aristotle for that he reformed and reorganized philosophy in a logical and intellectual framework so that One can deliberate its truth and false according to reason. However, Avicenna in his Philosophizes was extending new approaches, and under several decisive elements he produced a new collection and presented his special philosophy. Four decisive elements in presentation of special philosophy of Avicenna are (1) Greek philosophy, (2) religion of Islam, (3) mysterious aptitude, and (4) intellectual genius. These factors drove Avicenna to a conclusion that by avoiding some Aristotelian elements and approaching to some non - Aristotelian elements, attain his special philosophy, a philosophy that, in spite of being Peripatetic, is in accordance with Religion and compatible with spirit and principles of Islamic culture.In this article, in proper order and brief manner, I will present a description and explanation of the three elements that are non-Aristotelian and have a great impression on Avicenna's philosophy, and finally detect same agreement of opinions in their works. The elements that we will speak of them are as follows: (1) on the doctrine of emanation and proceeding world from First Principle. (2) on the reason and soul and body. (3) on the matter and form
۳۲.

تلقی ابن سینا و ملاصدرا از بدن انسانی و تأثیر آن در نحوه تبیین معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا ملاصدرا بدن نفس معاد جسمانی حرکت جوهری بدن مثالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۴
معاد جسمانی از چالش برانگیزترین مسائل فلسفه اسلامی است که فیلسوفان بزرگی چون ابن سینا و ملاصدرا را به ارائه تبیین های متفاوتی واداشته است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و تمرکز بر آثار اصلی این دو فیلسوف، استدلال می کند که ریشه بنیادین اختلاف نظر آن ها در تبیین معاد جسمانی، بیش از هر عامل دیگری، به تلقی متفاوتشان از ماهیت، نقش و سرنوشت “بدن انسانی” بازمی گردد. ابن سینا با دیدگاهی دوگانه انگار و عمدتاً ابزاری نسبت به بدن، آن را جوهری متمایز از نفس، فسادپذیر و حتی مانع کمال نهایی نفس می داند. این نگرش، تبیین فلسفی بازگشت عین بدن عنصری را با محذورات جدی (امتناع اعاده معدوم، مشکل هویت) مواجه ساخته و او را به سمت تعبد به شرع در این باب سوق می دهد. در مقابل، ملاصدرا با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه (اصالت وجود، حرکت جوهری)، بدن را مرتبه ای نازل و پویا از وجود نفس و در حال تکامل ذاتی به تبع حرکت جوهری آن می شمارد. این نگرش وحدت گرا و تکاملی، زمینه را برای ارائه تبیینی فلسفی از معاد جسمانی فراهم می آورد که در آن، بدن اخروی (مثالی)، نه اعاده بدن معدوم، بلکه مرحله تکامل یافته بدن دنیوی و ظهور نفس در نشئه ای بالاتر است که توسط خود نفس و متناسب با ملکاتش ایجاد می شود. بنابراین“فلسفه بدن”، نقطه عزیمت و کلید فهم گذار از رویکرد مشائی به صدرایی در مسئله معاد جسمانی است.
۳۳.

بررسی و تحلیل نسخه غیرمشهور اثولوجیا و ارتباط آن با التلویحات سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهروردی التلویحات روضه التعریف ابن الخطیب روایت غیرمشهور اثولوجیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۴
الهیات منسوب به ارسطو یا همان اثولوجیا دو نسخه متفاوت دارد: نسخه کوتاه تر و نسخه طولانی تر. نسخه کوتاه تر در شرق عالم اسلام به دست فیلسوفان رسیده و مسائلی فلسفی را برای آن ها به ارمغان آورده است، اما روایت طولانی تر اثولوجیا در غرب عالم اسلام شهرت داشته است. مسئله اصلی در این مقاله معرفی نسخه طولانی تر و پژوهش هایی است که تا به حال درباره آن انجام شده و نشان دادن این مطلب که با توجه به یکی از این پژوهش ها و تحقیق در کتاب التلویحات اللوحیّه و العرشیّه شیخ شهاب الدین سهروردی می توان ارتباطی میان روایت طولانی تر اثولوجیا و التلویحات یافت. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و روش تحلیل داده ها توصیفی تحلیلی است. نتیجه اجمالی که این مقاله به آن رسیده این است که تا به حال تحقیقات بسیار اندکی درباره روایت طولانی تر اثولوجیا انجام شده و با توجه به فقره ای که از کتاب روضه التعریف بالحب الشریف روایت شده و آنچه در التلویحات اللوحیّه و العرشیّه آمده می توان نشان داد که شیخ شهاب الدین سهروردی تحت تأثیر روایت طولانی تر اثولوجیا بوده است.
۳۴.

لذت و رنج از منظر ابن سینا در دانش عصب شناسی امکان گذار از دوآلیته حداکثری ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا انفعالات نفسانی لذت درد علوم شناختی ادراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۲
در شاخه های متفاوت علوم شناختی، شناخت دقیق مغز، مدارهای مغزی، تغییرات ناشی از تجربیات فرد و ... یافته هایی درباره لذت و رنج دارد که هر یک بخشی از نظرات ابن سینا درباره درد و لذت را به طور علمی تایید و تفسیر می کند. نسبی بودن ادراک درد، تاثیر حالات روحی بر آن، اقسام، عوامل، موانع و بسیاری دیگر از یافته ها که با نظرات ابن سینا نیز همخوانی دارد؛ تنیدگی، چندلایه و پیچیده بودن مسئله را نشان می دهد. علوم جدید اگرچه در موضع اثبات یا تایید روح نیست اما موضع گیری جزمی یگانه انگاری حذف گرا را بر نمی تابد. همچنان که با دوگانه انگاری حداکثری نیز ناسازگارست. برخی موضع گیری های ابن سینا درخصوص نفس از آن جمله نظرات وی درباره درد و لذت و سایر شواهد  می تواند تا حدودی امکان تفسیر متناسب تری از دوآلیته نزد وی را فراهم نماید.
۳۵.

نسبت دین و انسان در اندیشه ی جوزایا رویس: تحلیلی بر نظریه ی "جامعه ی وفاداران"(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین جوسیا رویس هویت دینی جامعه ی وفاداران وفاداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۳۴
مسئله ی نسبت دین و انسان از مباحث بنیادین در فلسفه، جامعه شناسی و الهیات است که با تحولات فکری و اجتماعی همواره دستخوش تحولاتی بوده است. در دوران مدرن و به طور خاص در غرب، رشد عقل گرایی، سکولاریسم و فردگرایی، منجر به طرح پرسش های مهمی در حوزه دین شده است. در این میان، جوزایا رویس، فیلسوف ایده آلیست آمریکایی، با ارائه ی نظریه ی «جامعه ی وفاداران» کوشیده است تا چارچوب نوینی برای تبیین پیوند دین، اجتماع و هویت انسانی ارائه دهد. او دین را نه صرفاً مجموعه ای از باورهای متافیزیکی، بلکه تعهدی اخلاقی و اجتماعی به یک اجتماع معنوی می داند که در آن، وفاداری به ارزش های متعالی و خیر جمعی، جوهره ی دینداری را تشکیل می دهد. این جستار، با اتخاذ روش تحلیل توصیفی-انتقادی، نظریه ی رویس را در نسبت با چالش های معنویت در جهان معاصر مورد نظر و تأمل قرار داده است. یافته ها نشان می دهد که علی رغم تأکید رویس بر نقش دین در تقویت انسجام اجتماعی، نظریه ی او با نقدهای مهمی مواجه است؛ از جمله ابهام در تعریف جامعه ی وفاداران، نادیده گرفتن ابعاد وحیانی و عرفانی دین، و امکان سوءاستفاده ی ایدئولوژیک از مفهوم وفاداری. مقایسه ی آرای رویس با سنت فلسفی اسلامی نشان می دهد که برخلاف رویکرد او که دین را عمدتاً نظامی اجتماعی-اخلاقی تلقی می کند، در اندیشه ی اسلامی ایمان به وحی و حقیقت متعالی، بنیان دینداری را تشکیل می دهد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که نظریه ی جامعه ی وفاداران، با پذیرش ابعاد معرفتی و وحیانی دین، می تواند به مثابه امکانی برای بازاندیشی جایگاه دین در جهان مدرن قلمداد شود. این نوشته، نشان می دهد که دین، باوجود چالش های ناشی از مدرنیته، همچنان نقش مهمی در معنابخشی به حیات انسان معاصر ایفا می کند.
۳۶.

مطالعه تحلیلی دو نگاره مرتبط با امام رضا (ع) در فالنامه طهماسبی (962-967ق) با رویکرد شمایل شناسی اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فالنامه طهماسبی نگاره قدمگاه امام رضا (ع) نگاره نجات مردم در دریا توسط امام رضا (ع) اروین پانوفسکی شمایل شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۸۲
از مهم ترین پژوهشگران رویکرد شمایل شناسی اروین پانوفسکی (1968-1892م) است. شمایل شناسی معنا و محتوای اثر هنری را بررسی می کند. پانوفسکی سه سطح معنایی (توصیف پیش شمایل نگارانه، تحلیل شمایل نگارانه و تفسیر شمایل شناسانه) را در خوانش آثار هنریاز هم متمایز کرد. دو نگاره قدمگاه امام رضا (ع) و نجات مردم در دریا توسط ایشان از فالنامه طهماسبی (962- 967 ق) به سفارش شاه طهماسب بوده است. صفویان نسب خود را به امام کاظم (ع) نسبت می دادند؛ بنابراین توجه ویژه به پسر ایشان، امام رضا (ع) داشتند که دارای نقش مهمی در نفوذ تشیع در ایران بودند. هدف این پژوهش چگونگی خوانش شمایل شناسی دو نگاره مرتبط با امام رضا (ع) در فالنامه طهماسبی با آرای پانوفسکی است. این پژوهش در پی پاسخ به این سوالات است که تحلیل شمایل شناسی این دونگاره در فالنامه طهماسبی با آرای پانوفسکی چگونه است؟ با توجه به بافتار فرهنگی مذهبی دوره شاه طهماسب این دو نگاره چه ویژگی های ساختاری و بصری دارد؟ بررسی شمایل شناسانه این دو نگاره چه ارزش های بنیادینی از دوره شاه طهماسب را نمایان می کند؟ این پژوهش به شیوه کیفی و تطبیقی تحلیلی انجام شده و روش جمع آوری مطالب به شیوه کتابخانه ای و با رویکرد شمایل شناسی بوده است. به نظر می رسد نگارگر در نگاره قدمگاه با استفاده از فرم جای پا در محراب، هم زمان یادآور سه قدمگاه مرتبط با قبله مسلمانان و در نتیجه اصول مسلمانی شیعی (توحید، نبوت و امامت) است. همچنین سندی است برای آنکه در آن دوره نیز جای پای موجود در نیشابور، بیانگر قدمگاه امام رضا (ع) بوده است. در نگاره نجات مردم از دریا نگارگر شاه طهماسب را در قالب امام رضا (ع) مروج شیعه در ایران آورده است و با رمزگانی به واقعه کمک خواهی همایون گورکانی از شاه طهماسب اشاره دارد؛ بنابراین ناخودآگاه به ارزش های بنیادی دوره شاه طهماسب که اصول مهم شیعی و تأکید بر مشروعیت شاه طهماسب است، اشاره می کند.
۳۷.

یگانگی با خداوند در عرفان مسیحی و عرفان هندی تحلیلی توصیفی- انتقادی بر فلسفه مایستر اکهارت و ودانته سنتی و مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مایستر اکهارت ودانته نو ودانته یگانگی با خداوند مایا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۳
مسئله یگانگی انسان با خداوند یکی از موضوعات بنیادین و چالش برانگیزی است که ذهن متفکران و عارفان شرق و غرب را به خود مشغول کرده است. این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاه مایستر اکهارت و مکتب ودانته درباره یگانگی انسان با خداوند می پردازد و می کوشد به «امکان یگانگی انسان با خداوند از دیدگاه این دو سنت فلسفی و عرفانی» بپردازد. مایستر اکهارت، عارف مسیحی، یگانگی با خدا را هدف نهایی انسان می داند و بر ضرورت وارستگی از تعلقات دنیوی و خالی شدن از خود برای دستیابی به این یگانگی تأکید می کند. او الوهیت را در اعماق وجود انسان قابل کشف دانسته و به تلفیق عرفان و عمل در زندگی روزمره پرداخته است. در مقابل، ودانته، خصوصا مکتب ادوایته، یگانگی را حقیقتی ازلی معرفی می کند که به دلیل توهم (مایا) از دید انسان پنهان مانده است. این مکتب، با تأکید بر معرفت فلسفی، رهایی از مایا و درک برهمن را راه دستیابی به حقیقت یگانگی می داند. این مقاله، ضمن تحلیل تطبیقی این دو دیدگاه، تلاش دارد مرزهای فلسفی میان عرفان مسیحی و فلسفه هندی را روشن تر سازد. بررسی ها نشان می دهد که هر دو سنت بر وارستگی از تعلقات و اهمیت یگانگی در زندگی روزمره تأکید دارند، اما یکی بر تجربه عرفانی و دیگری بر معرفت فلسفی متمرکز است. با وجود این، چالش های نظری و عملی هر دو دیدگاه در تحقق این یگانگی همچنان پابرجاست.
۳۸.

ظرفیت های فرهنگی – سیاسی راهپیمایی اربعین و دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران

کلیدواژه‌ها: اربعین دیپلماسی فرهنگی راهپیمایی گفتمان انقلاب اسلامی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۹۷
راهپیمایی اربعین جلوه ای از نظریه پیوستگی است. این راهپیمایی یک امر سنتی را در دوره مدرن، به صورت یک ظهور اجتماعی گسترده با این ابعاد فرهنگی- سیاسی نشان می دهد. آیین راهپیمایی اربعین یکی از نمادهای تمدن ساز عصر حاضر برای مسلمانان است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ظرفیت های فرهنگی- سیاسی و تبیین دیپلماسی فرهنگی به دنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه ظرفیت های فرهنگی- سیاسی اربعین بر دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تأثیر داشته است؟ این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی این فرضیه را مطرح می کند که مراسم راهپیمایی اربعین دارای بسترهای لازم برای یکسان سازی فرهنگی از طریق هم اندیشی در مبارزه با ظلم میان ملت های مختلف مسلمان است و با توسعه ظرفیت های سیاسی مانند نهادینه کردن اندیشه اتحاد مسلمانان، به فرصتی برای اجرای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است.
۳۹.

A Critical Examination of Mullā Sadrā’s Theory of the Correspondence of Existential Realms within the Framework of the Epistemological Correspondence Theory of Truth(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Mulla Sadra Correspondence Theory of Truth mental existence External Existence

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۱
Mullā Sadrā interprets “correspondence” in the correspondence theory of truth as the identity of quiddity (ʿayniyyat-e māhūwī) between mental existence (wujūd-i dhihnī) and external existence (wujūd-i khārijī) of a known object. However, this view conflicts with his principle of the primacy of existence (aṣālat al-wujūd), which posits that mental and external existences occupy distinct existential ranks, making identical quiddities impossible. To resolve this, Sadrā proposes the theory of correspondence of existential realms (tatābuq-i ʿawālim-i wujūdī), arguing that the quiddity of external existence is identical to that of mental existence, and their correspondence arises from the identity of their higher and specific existences. This article argues that while Sadrā clearly explains the identity of quiddity, his theory of existential correspondence fails to resolve the inconsistency. For true knowledge of an external object, the mental form must distinguish it from other objects in a conditioned (bi sharṭ-i lā) manner, not merely through indeterminate, unconditioned (lā bi sharṭ) knowledge of its qualities. Thus, knowing an object’s qualities abstractly does not equate to knowing the object itself, as distinguishing it requires specific, conditioned knowledge, undermining Sadrā’s resolution of the conflict between his theories.
۴۰.

The Role of Religion in the Formation of Knowledge from the Perspective of Abul Hasan Ameri(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: religion science Knowledge religious knowledge true sciences wisdom Abul Hasan Ameri

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۷
Ameri believes that knowledge is formed through matter and form. This matter either originates from religion or does not. If the matter comes from a religious source, it constitutes religious sciences in the specific sense, including disciplines such as hadith studies and similar fields. However, since religion requires not only matter but also form, and since the general form of all sciences is shaped by the universal intellect that is the source of religion—namely, the intellect of the Prophet—while their details are discovered by ordinary human intellects, it can be said that the true form of all sciences is religion and knowledge takes shape under a form called religion. In this sense, all real sciences,inasmuch as they correspond to reality,are religious, and it is religion, through its teachings, that leads to the existence of real sciences. In other words, since the combination of religion and human intellect, which is called wisdom, forms the structure of real sciences, it can be said that the main paradigm for the formation of real sciences is wisdom.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان