مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
اروین پانوفسکی
حوزههای تخصصی:
اروین پانوفسکی در بررسی تصویر، سه مرحله درنظر می گیرد: گام اول به توصیف آیکونوگرافیک/ پیش شمایل نگارانه مشهور است. در گام دوم یا تحلیل آیکونوگرافیک (آیکونوگرافی)/ شمایل گردانی، معنای مکنون در یک اثر محل توجه قرار می گیرد و سرانجام در گام سوم؛ یعنی آیکونولوژی، محقق با تفسیر آیکونوگرافیک یک نقش مایه، نسبت به کشف محتوای ذاتی آن اقدام می کند. با این رویکرد در مقاله پیش رو، پرسش آن است: از منظر آیکونولوژی اروین پانوفسکی، نقش ماکیان پرتکرار در منسوجات ساسانی چگونه تحلیل و تفسیر می شود؟ فرضیه آنکه، این نوع پرندگان به رغم بی بهرگی از جلوه های ترکیبی و غریب، بر مفاهیم فراتری دلالت می کنند که هم سو با شکوه و حشمت سلطنت ساسانی است. نتیجه به روش تحلیلی تاریخی، با استفاده از مطالعات اسنادی و گزینش سه قطعه پارچه به شیوه هدفمند نشان می دهد نقش ماکیان پر کثرت در پارچه های ساسانی به خروس، مرغابی و طاووس ارجاع می دهد. هر کدام از این نقوش با معانی قراردادی خاصی خویشاوندی دارد که به ترتیب در قالب نویدبخش روشنایی، آب های پاک و حیات مجدد قابل تعریف است. در بحث تفسیر ارزشهای نمادین نیز می توان مدعی بود هر سه مورد با مفهوم فرّه ایزدی، اقبال و نیک بختی سلطنتی، قرابت معنایی برقرار کرده و پایداری و فزونی آن را برای دارنده خود تمنّا می کنند.
نقد و تحلیل کتاب Studies in Iconology, Humanistic Themes in the Art of the Renaissance By: Erwin Panofsky (درآمدی بر آیکونولوژی، مفاهیم انسان گرایانه در هنر رنسانس، نوشته اروین پانوفسکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب «درآمدی بر آیکونولوژی، مفاهیم انسان گرایانه در هنر رنسانس» نوشته اروین پانوفسکی چگونگیِ کاربستِ روش شناسیِ آیکونولوژی را در تفسیر آثار هنری نشان می دهد. هدف از نقد کتاب مذکور بیان اهمیت پژوهش های بینارشته ای و چگونگی سازماندهی روشمند مطالب در تحلیل آثار هنری است. ازین رو در این مقاله، شکل و محتوای اثر و مواضعِ نویسنده در تحلیل و ارجاعات به منابع بر اساس روش آیکونولوژی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. به لحاظ شکلی، کتاب موردبحث ایده محوریِ رابطه میان فرم و موضوع در تحلیل آثار هنری را مدنظر داشته، و چگونگی تحلیل و تفسیر آثار هنری را با توجه به زمینه تاریخی پدید آمدن آثار نشان داده است. البته مواردی چند از عدمِ ارجاع به تصاویر در متن کتاب و نیز فقدانِ ترتیب در استفاده از تصاویر در متن و عدم ارجاع به منابع معتبر به ویژه در ارجاع به منابع فلسفه اسلامی موجب برخی محدودیت ها در استفاده از کتاب مذکور شده است. علی رغم وجود این موارد، پژوهشگران با استفاده از روش تحلیل بینا رشته ای مطرح شده توسط پانوفسکی، با فراروی از مطالعاتِ فرمی، پژوهش هایی بارور در جهتِ فهم معنای ذاتی یا محتوا در آثار هنری خواهند داشت.
چگونگی به کارگیری آیکونوگرافی و آیکونولوژی در نقد اثر بر پایه نظریه پانوفسکی (مطالعه موردی: مکالمه مقدس پیئِرو دِلّا فرانچسکا)
منبع:
فردوس هنر سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
72 - 85
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آیکونوگرافی به معنی شمایل نگاری، شاخه ای از مطالعات تاریخ هنر است که به مطالعه، شناساییِ محتوا و توصیف نشانه های موجود در آثار هنری می پردازد. این رشته که دارای ریشه های تاریخی است، در قرن بیستم میلادی بسیار موردتوجه قرار گرفت و مطالعات علمی پیرامون آن آغاز شد. ازآنجایی که در هنر غرب، خصوصاً دوران قرون وسطی و رنسانس که هنر در اختیار دین مسیحیت قرار گرفته بود، هنرمندان از نمادها و نشانه های بسیار زیادی برای اشاره به داستان ها و شخصیت های مسیحیت استفاده کرده اند، محققین زیادی را بر آن داشت که روش دقیق تر و تعریف شده تری را برای مطالعات آیکونوگرافی برای تحلیل آثار به جای مانده از این دوران ارائه دهند. در همین راستا، اِروین پانوفسکی، باتکیه بر نظریه مطرح شده توسط ابی واربورگ، مبحث آیکونولوژی به معنی شمایل شناسی را مطرح کرد. در این نظریه، هر اثر هنری باتوجه به ارزش های تاریخی-فرهنگی زمانِ آفرینش آن بررسی و نقد می شود. هدف: هدفبررسی تفاوت میان آیکونوگرافی و آیکونولوژی و به کارگیری آن ها را در هنر رنسانس با مطالعه موردی تابلوی مکالمه مقدس اثر معروف پیئِرو دِلّا فرانچسکا است. سؤال مقاله: چه تفاوتی میان آیکونوگرافی و آیکونولوژی وجود دارد؟ کاربرد آن ها در نقد اثر چگونه است؟ روش تحقیق: مقاله حاضر با روش تحقیق توصیفی-تطبیقی و با استناد به منابع کتابخانه ای و مکتوب، بررسی کرده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نمایانگر آن است که استفاده از آیکونوگرافی و آیکونولوژی توأمان با هم، ارائه دهنده کامل ترین نقد هر اثر هنری است که می تواند وجوه پنهان اثر را نمایان کند.
تحلیل آیکونولوژیک عنصر تاج در قالیچه های محرابی دوره قاجار (مطالعه موردی قالیچه محرابی مظفرالدین شاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
77 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : قالی و قالیچه ها به عنوان بستری جهت انتقال مفاهیم هر د وره از تاریخ و فرهنگ ایران بود ه است. جایگاه عناصر خاص و نقش مایه ها د ر قالی ها می توانند مبین اند یشه د وره ای باشد که اثر د ر آن خلق می شود . از جمله عناصری که د ر د وره قاجار د ر قالیچه های محرابی رواج گسترد ه ای پید ا می کند تاج است. این عنصر د ر زیر پیشانی محراب برخی از قالیچه های محرابی د وره قاجار جانشین قند یل یا اسم اعظم خد اوند د ر د وره های پیشین می شود . از ویژگی های برجسته د یگر این عنصر همنشینی آن با د رخت یا گلد ان است. د ر میان قالیچه های د وره قاجار که عنصر تاج د ر آن جایگاه ویژه ای د ارد ، قالیچه ای است که د ر موزه فرش ایران نگهد اری می شود ؛ این قالیچه د ارای متن کلامی و د ید اری است که هر د و به تاج گذاری مظفرالد ین شاه اشاره د ارند . همچنین د ر پیشانی محراب عنصر تاج با گل نیلوفر و... همنشین می شود که این پژوهش به د نبال پاسخ به چرایی و چگونگی ارتباط میان نام مظفرالد ین شاه، گل نیلوفر و تاج د ر زیر پیشانی محراب است و د ر شکل گسترد ه تر آن به تبیین و تحلیل نشانگان کلامی و د ید اری د ر همنشینی عنصر تاج است. هد ف پژوهش : هد ف از این پژوهش تحلیل و تبیین نقوش موجود د ر قالیچه محرابی مظفرالد ین شاه با تأکید بر عنصر تاج است. روش پژوهش : این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است و د ر آن با روش آیکونولوژی، قالیچه محرابی مظفرالد ین شاه د ر سه سطح بررسی می پرد ازد . نتیجه گیری : پس از بررسی و تحلیل قالیچه نشان د اد ه می شود با توجه به گفتمان باستان گرایی، تاج د ر قالیچه هویت متفاوتی می یابد . مطابقت میان تاج کیانی و فرّ کیانی، د ر این گفتمان و قرارگیری آن د ر زیر پیشانی محراب محل آیه نور، آن را جانشین نور الهی می سازد . همچنین همنشینی آن با گل نیلوفر، د رخت و نام مظفرالد ین شاه به اعطای فره الهی به او اشاره د ارد . به علاوه بر ایجاد حکومت جد ید توسط مظفرالد ین شاه تأکید می کند .
نسخه مصور «ورقه و گلشاه» و تصویرگری یک زن آرمانی؛ تحلیل آیکونولوژیک یک نگاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
55 - 70
حوزههای تخصصی:
نسخه مصور ورقه و گلشاه از نمونه های برجسته نگارگری دوره سلجوقی است. این منظومه که سروده عیوقی است توسط محمد مومن خویی مصور شده است. این داستان روایتگر ماجراهای دو دلداده به نام ورقه و گلشاه است. گلشاه به عنوان شخصیت مهم این روایت نقشی محوری در پیش برد داستانی دارد. از اقدامات مهم گلشاه می توان به مبارزه او با دشمنان ورقه، آزاد سازی ورقه و مبدل پوشی برای رفتن به میدان جنگ اشاره کرد. این مراحل در نگاره ها به تصویر درآمده است. در این پژوهش این پرسش مورد نظر است که از منظر آیکونولوژی نقش گلشاه در نگاره «مبدل پوشی گلشاه و آشکار شدن چهره او در مقابل ربیع» چگونه تحلیل و تفسیر می شود؟ هدف آن است تا طبق الگوی آیکونولوژی اروین پانوفسکی، خوانش نگاره در مراحل سه گانه ی آن انجام شود تا از طریق این روش لایه های معنایی اثر شناسایی شود. توصیف پیشا شمایل نگارانه، تحلیل شمایل نگارانه و تفسیر شمایل شناسانه این مراحل سه گانه را تشکیل می دهند. این پژوهش که با روش تحلیلی- توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسناد مکتوب انجام شده است، به دنبال آن است تا ویژگی های تصویر گلشاه را در این نگاره بررسی کند. این مطالعه نشان می دهد تصویر گلشاه در این نسخه نوعی تصویر آرمانی از یک پهلوان زن است که کمتر در منابع فارسی دیده می شود. آنچه از تصویر گلشاه برمی آید این است که گلشاه با نشان دادن شجاعت خود و اقدامتی مانند مبدل پوشی در میدان جنگ مناسبات اجتماعی و فرهنگی زمانه خود را به چالش گرفته است. در نسخه مصور شده این تصویر آرمانی ارائه شده است.
شمایل نگاری و شمایل شناسی نقوش زوج های سلطنتی بر روی ظروف سیمین عصر ساسانی بر اساس رویکرد اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقوش و تصاویر بانوان در طیف گسترده ای از آثار هنری عصر ساسانی، به ویژه ظروف سیمین این دوره به نمایش درآمده است. این نقوش مادینه، بازتاب نگرش و دیدگاه های ایرانیان در اواخر دوران باستان به بانوان و مسائل ویژه زنان در جامعه ایران ساسانی است که به واسطه مهارت صنعتگران و هنرمندان بر رویه آثار هنری نقر شده است. بنابراین، لزوم تحلیل و تفسیر نقش مایه های مادینه منقوش بر روی ظروف سیمین ساسانی غیرقابل انکار است. در این پژوهش، نقوش و تصاویر زوج های سلطنتی بر روی سه نمونه از ظروف نقره ای ساسانی، از طریق شیوه سه مرحله ای اروین پانوفسکی از پژوهشگران پیشگام حوزه تاریخ هنر مورد مطالعه قرار گرفته است. در روش مذکور، در مرحله نخست جزئیات هر نقش مایه، توصیف شده و سپس به تحلیل آیکونوگرافیک آن پرداخته می شود. در واپسین مرحله نیز هر نقش مایه با استفاده از اطلاعات به دست آمده در مراحل پیشین، در معرض تفسیر آیکونولوژیک قرار می گیرد. مطالعه حاضر نمایانگر آن است که سنت همنشینی و معاشرت با زنان و بانوان در مجالس بزم که در متون ادبی و تاریخی نیز نمود یافته، ریشه در فرهنگ کهن ایران باستان داشته و از دیرباز به عنوان یکی از مؤلفه های برجسته و دیرپای این فرهنگ، مطرح بوده است.
خوانش شمایل شناسانه قالی تصویری کلیمی موزه «beth tzedek»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
85 - 97
حوزههای تخصصی:
قالی های کلیمی گروهی از قالی های تصویری قاجاری هستند که محصول تلفیق نقوش مذهبی آیینِ یهود با طرح های قالی بافی دوران خویش اند. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل و تفسیر شمایل شناسانه یک نمونه قالیچه کلیمی را از نظر ساختاری و مضمونی، بررسی و عوامل اثرگذار بر انتخاب موضوع و جهان بینی خلق آن را تحلیل کرده است. در این مقاله پس از بیان پیشینه تاریخی موضوع و گذر از دو مرحله توصیف و تحلیل، در مرحله سوم به تفسیر همه جانبه تصاویر توجه شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که هنرمندان یا حامیان یهودی تبار تا کجا و چه اندازه از باورهای دینی و قومی و سرگذشت تاریخی خود در آفرینش آثار هنری بهره برده اند و کدام انگیزه و دغدغه ایشان را به خلق آثاری این چنین با مضامین دینی و قومیتی یهود واداشته و آثاری از این دست در تاریخ هنر به چه منظور خلق شده اند. نتایج پژوهش، حاکی از این است که شکل ظاهری نقوش قالی بر اساس متون و باور آیین یهود ترسیم و رمزگذاری و متناسب با موازین تصویرگری قاجار تطبیق یا تغییر داده شده اند. با توجه به منع صریح شمایل نگاری در آیین یهود در ورای فرم ظاهری، معانی نمادینی نهفته است که تحولات تاریخی و باورهای فرهنگی و ساختاری و بازتاب آنها بر خلق اثر مؤثر بوده است. شمایل ها همچون یک متن دینی، مفاهیم والای دینی را به پیروان خود منتقل می کند، از این منظر قالی مذکور، نمونه ای از شمایل دینی به شمار می آید که بر اساس روایت های منقوش و نشانه های دینی موجود به احتمال زیاد به نیت پرده طاق مقدس، در جهت اهداف یادمانی و تعلیمی تولید شده است.
شمایل شناسی پیکره حضرت مریم در نقاشی های دوره رنسانس و تطبیق آن با صفات حضرت مریم(س) در آیات سوره های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
497 - 525
حوزههای تخصصی:
«شمایل شناسی» از منظر نشانه شناسی یکی از روش های مطالعات هنری اس ت که در قرن بیستم به آن توجه شده است. این مقاله با تأکید بر آرای اروین پانوفسکی به مطالعه تطبیقی شمایل های حضرت مریم با مفهوم آیات قرآنی می پردازد. هدف کلی آن خوانش شمایل شناسانه نقاشی های مریم(س) در دوره رنسانس و رمزگشایی از زبان تصویری قرآن در رابطه با زندگانی آن حضرت است. مقاله حاضر درصدد پاسخ گویی به تطبیق ویژگی های شمایل شناسانه نقاشی های مریم با تصویرسازی نمادین از صفات قرآنی ایشان است که امکان نقد موضوعی و محتوایی از داستان زندگی حضرت مریم(س) را فراهم می کند. مسئله اصلی تحقیق چگونگی تبدیل متن به تصویر است که در کتاب مقدس و قرآن کریم، هر دو، به تقدس و توصیف صفات او پرداخته شده است. در هنر رنسانس، این متن به تصویر کشیده شده، اما در اسلام همچنان متن باقی مانده است. این مقاله به دنبال تطبیق متون و تصاویر است. لزوم پیاده سازی مطالعات جدید در مطالعات نقاشی های مریم به منزله روشی برای شناخت ضرورت دارد. جامعه آماری شامل 20 نمونه از آثار نقاشی دوره رنسانس است که 8 نمونه از آن ها به صورت تصادفی انتخاب شده است و جهت تحلیل بصری مطالعه می شود. یافته های تحقیق نمایانگر انعکاس سه گونه شمایل از باکره عذرا در سه دوره متوالی رنسانس است. دوره رنسانس آغازین شمایل حضرت مریم به لحاظ فرم و محتوا با مفاهیم مقدس قرآنی تطبیق بیشتری داشته است. در دوره میانی و رنسانس پیشرفته شمایل ها به تدریج تقدس زدایی شده و نمادهای مقدس و تجریدی آن به نمادهای انسان مدار و زمینی تبدیل شده اند.