مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
مسکویه
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله استخراج «الگوی خود تربیتی» از آثار تربیتی فیلسوفان مشاء و نیز بررسی سیر تحولات آن است. افزون بر این، تعیین مبانی و ساختار این الگو و بررسی نقاط قوت و ضعف آن نیز مورد نظر است. این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و روش تجزیه و تحلیل آن نیز تفسیری - استنباطی است. این تحقیق مشخص کرد که نخستین بار در آثار فارابی به صورت ضمنی الگویی برای خود تربیتی ارائه شده و سپس توسط مسکویه، ابن سینا و خواجه تکمیل شده است. این الگو ساختاری کامل دارد که در آن هدف، فعالیت های لازم برای تحقق هدف، ترتیب و مراحل فعالیت ها و روش انجام این فعالیت ها به خوبی بیان شده است. این الگو بر تلقی خاصی از ماهیت و چگونگی شکل گیری صفات و نیز نقش متربی در خودتربیتی استوار است. همچنین بر این فرض استوار است که پزشکی الگوی کاملی برای تربیت است. این الگو در عین برخورداری از نقاط قوت، نقاط ضعفی نیز دارد که در متن به تفصیل آمده است.
چیستی سعادت از منظر مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله اصلی این پژوهش تحلیل چیستی سعادت از دیدگاه مسکویه، و روش تحقیق آن توصیفی ـ تحلیلی است. مسکویه سعادت را به عنوان خیر و کمال در قیاس با صاحب اش تعریف می کند. بر این اساس یک وابستگی و پیوستگی میان خیر و کمال و سعادت برقرار می کند. او برای خیر دو تعریف ارائه می دهد و آن را به اقسام مختلفی مثل خیرات شریف، ممدوح، مطلق و غیرمطلق، عام و... تقسیم می کند. از تأمل در برخی از این اقسام این پیوستگی بهتر ظاهر می شود. او همچنین برای سعادت چهار ویژگی معرفی می کند: 1. غیرموقت بودن، 2. اکتسابی بودن، 3. مختص عقلا بودن، 4. عدم درک کنه سعادت اخروی در دنیا؛ و سعادت را به اقسام مختلفی چون سعادت در بدن و خارج از بدن، و اقسام پنج گانه تقسیم میکند.
شریعت و حکومت از دیدگاه مسکویه رازی
حوزه های تخصصی:
قرن چهارم هجری هم زمان با رنسانس اسلامی و ظهور دانشمندان پرشمار در عرصه های مختلف علمی است. مسکویه رازی دانشمند ایرانی دربار آل بویه یکی از آن هاست که از جایگاه خاصی برخوردار است. شهرت عمده مسکویه تعالیم اخلاقی وی است که در بیشتر آثارش خصوصاً تذهیب الاخلاق نمود یافته است. با این حال مسکویه به بحث در مورد سیاست و ماهیت آن نیز پرداخته است، به طوری که او را در میان عالمان بزرگ سیاست هم جای داده اند. در این حوزه نیز دیدگاه وی نسبت به دو نهاد دین و دولت و مناسبات میان آن ها قابل توجه است. پژوهش حاضر در نظر دارد به بررسی مناسبات دین و دولت از دیدگاه مسکویه رازی بپردازد. یافته های اساسی پژوهش حاکی از آن است که مسکویه با وجود این که در قسمت هایی از آثار خویش، دریافتی عقلانی از سیاست ارائه می دهد اما به دلیل غلبه بینش دینی و اخلاقی در وی، پای بند به شریعت است. مسکویه پیوند محکمی میان شریعت و حکومت برقرار می سازد و تعالی و تباهی هر یک از آن دو را موجب تعالی و تباهی دیگری می داند.
تبیین سعادت قصوی از منظر مسکویه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسکویه، علاوه بر بیان دیدگاه خودش دربارهٔ سعادت قصوی، دیدگاه حکیمان سلف را دربارهٔ این مسئله گزارش می کند و دیدگاه های فیثاغورث، سقراط، افلاطون و ارسطو را برمی رسد. برای تبیین دیدگاه مسکویه دربارهٔ سعادت قصوی، می توان بیان او را به دو قسمت سلبی و ثبوتی تقسیم کرد: بر اساس بیان سلبی او، حصول سعادت قصوی در تمتع از لذات حسی نیست. بر اساس بیان ثبوتی او شش ملاک (رسیدن به افق فرشتگان، دریافت حکمت از ساکنان ملأ اعلی، حرکت شوقی و عشقی به سوی خدا، دستیابی به کمال نهایی در دو بعد نظری و عملی، رسیدن به نعم بی حد و حصر بهشت، و تقرب به خدا) وجود دارد. نگارنده بر این باور است که این ملاک ها مانعة الجمع نیستند، بلکه امکان جمع این ملاک ها وجود دارد. گرچه برخی از این ملاک ها قابل نقد هستند، اما در مجموع این ملاک ها، مبین تأثر شدید مسکویه از دین مقدس اسلام است.
سعادت قصوی، کمال نهایی، نظری و عملی، تقرب به خدا، بهشت، مسکویه.
نقد دیدگاه مسکویه درباره شاخصه انسانیت و رابطه آن با فضیلت و سعادت بر مبنای قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
مسکویه «عقل» را ذات و جوهر نفس مجرد انسان می داند و «فضیلت» را حاکمیت عقل بر قوای نفس و اعمال آن، ذکر می کند که نتیجه ی آن، آزادی عقل در پرداختن به تأملات نظری است و ره آورد این تأملات که عبارت است از «حکمت»، همان «سعادت» نفس است. بنابراین سعادت، مستند به جنبه نظری عقل است، و فضیلت که حاصل شأن عملی عقل است، نقشی مقدمی برای آن دارد.
اما در آیات و روایات، فضیلت و سعادت انسان از طرفی ریشه در عقل دارد و از طرف دیگر اراده و انتخاب گری انسان میان فجور و تقوا، موجب تزکیه (فضیلت) و در نتیجه فلاح (سعادت) است. از این رو حوزه معنایی عقل در لغت و لسان دین، و همچنین شاخصه محوری فضیلت و سعادتِ انسان در قرآن، سؤالات کلیدی این تحقیق بوده اند که پس از تعیین «انسان به منزله عامل انتخابگر» به عنوان آن شاخصه محوری، و بازشناسی معنای عقل و اذعان به منشأ بودن آن در فضیلت و سعادت از طریق تمییز میان حق و باطل و تدبیر و عاقبت اندیشی، به این نتیجه رسیدیم که بر خلاف رأی مسکویه، فضیلت نقش مقدمی برای سعادت ندارد بلکه ملاک فضیلت و سعادت یک چیز است و آن اتخاذ «تقوا» است.
خوانشی اسلامی از فلسفة اخلاق یونان؛ نگاهی هرمنوتیکی به تهذیب الاخلاق مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
چگونگی شکل گیری و تحول مفاهیم و انتقال آن به فرهنگ و تمدن دیگر، جسارتی سترگ در فهم اندیشه است. نوشتار پیش رو، متن «تهذیب الاخلاق» را برای بررسی انتخاب کرده، تا با نگاهی هرمنوتیکی (تفسیری)، از چگونگی تحول مفاهیم اخلاقی یونان، نحوه انتقال و برگردان آن به فرهنگ و اندیشه اسلامی، گزارشی فراهم آورد. پرسش این است: با توجه به شیوه هرمنوتیکی، فهم مفاهیم اخلاقی نزد مسکویه چگونه است؟ «تهذیب الاخلاق» متنی است که مفاهیم اخلاقی و بنیان های این مفهوم را در درون نظام زبانی واژگانی خود جای داده است. تبار متن تهذیب الاخلاق را می توان در «اخلاق نیکوماخوسِ» ارسطو، به عنوان بینامتنیت[1] مسکویه، انگاشت. بنیاد های فلسفی اخلاقی متن تهذیب الاخلاق نزد ارسطو و مسکویه یکسان نیست. پولیس (شهر دولت)[2]، فرونسیس (عمل)[3]، ریطوریقا (سخنوری)[4]، پراکسیس (کنش)[5]و دیکه (عدالت)[6] مفاهیم کلیدی برای تبیین بنیان های فلسفه اخلاق نزد ارسطو است. در حالی که فضیلت، سعادت، خرد و مدنیت، مفاهیمی هستند که در نظام اخلاقی مسکویه برجسته اند. واژه ها به شکل یونانی آن نزد مسکویه حاضر نیست، اما مسکویه فهم و ترجمه ای از این مفاهیم بیان کرد که بنیان های اخلاق فلسفی را پی ریزی کرد. نوشتار پیش رو تلاشی است برای فهمِ تحولِ مفاهیمِ اخلاقی در حوزه فکر اسلامی؛ به منظور نشان دادن «امکان شکل گیری دانش فلسفی اخلاق» در اسلام دوره میانه.
[1]. intertextuality [2]. Polis [3]. phronesis [4]. rhetoric [5]. praxis [6]. Dike
بررسی تاریخ نگاری مسکویه در تجارب الامم با تأکید بر منابع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه بررسی کارنامه تاریخ نگاری مسکویه منحصر در کتاب تجارب الامم نیست، می توان گفت شاکلة اصلی تاریخ نگاری وی را در بر می گیرد. مسکویه مورخ برجستة سده های چهارم و پنجم هجری از بنیان گذاران تاریخ نگاری انتقادی به شمار می رود که با تألیف آثار خود نگرشی خاص را در تاریخ نگاری اعمال کرده است. شیوه ای که او در تاریخ نگاری استفاده کرده در روند تکوین افق ها و کلیت تاریخ نگاری تأثیری بسزا بر جای گذاشته است. موضوع اصلی این نوشتار شناسایی منابع اطلاعات تاریخ نگاری مسکویه در تجارب الامم است. استفاده از متون منابع ادبی و تاریخی ایران باستان، به کار گرفتن متون تاریخ نگاری اسلامی و استفاده از تحقیقات میدانی چون فراگرفتن اخبار و شواهد تاریخی از شاهدان و ناظران قضایا و تأمل در رویدادهای زمانه، آن هم در ارتباط با تحولات و رخدادهای دوره های تاریخی، از جملة محورهای اصلی منابع و شیوه های ابن مسکویه در کسب اخبار و معرفت تاریخی برای نوشتن تاریخ بوده که وی را میراث دار سنت تاریخ نگاری ایرانی و اسلامی ساخته است.
چیستی لذت از منظر مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکویه در آثار مختلفش، تعاریف متعددی از لذت– از قبیل راحت از درد، بازگشت به حالت طبیعی – ارائه داده است و برای آن اقسام مختلفی – از قبیل طبیعی و غیر طبیعی، فعلی و انفعالی، تام و ناقص، محمود و مذموم، حسی و عقلی، حقیقی و غیر حقیقی – عرضه کرده است. پرسش اساسی این جستار عبارت است از اینکه چگونه مسکویه ابعاد مختلف مسأله لذت را تحلیل و تبیین می کند؟ هدف از جستار حاضر، تحلیل ابعاد مختلف مسأله لذت از دیدگاه مسکویه است. دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: طرح تشکیکی لذات جسمانی و روحانی از سوی ابن مسکویه، تأثر شدید او از شریعت مقدس اسلام در تحلیل لذت و عدم استحکام تعاریف او از لذت در نسبت با تعاریف ابن سینا.
فضایل و ترابط آنها با قوای نفس از منظر مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکویه تحت تأثیر حکیمان یونانی فضایل را در گام نخست به چهار دسته – حکمت، عفت، شجاعت و عدالت – تقسیم می کند و از آن ها به عنوان فضایل رئیسه یاد می کند. او بر این باور است که حکمت فضیلت قوه ناطقه است و در سایه آن انسان به شناخت امور الهی و انسانی می پردازد و عفت فضیلت قوه شهوانی است و در صورت اتصاف انسان بدین فضیلت، او بر این قوه استیلا می یابد و تمایلات شهوانی خویش را بر اساس رأی و فکر صائب بکار می گیرد و از اسارت شهوات آزاد می گردد. از دیدگاه مسکویه شجاعت، فضیلت قوه غضبیه نفس انسان است، در صورتی که این قوه تحت سیطره قوه عاقله باشد انسان به فضیلت شجاعت متصف می گردد، و از مبادرت ورزیدن به امور مهیب و خوفناک هراسی به خود راه نمی دهد. آخرین فضیلت رئیسه و بنیادی از دیدگاه مسکویه، عدالت است. او یادآور می شود، در صورتی انسانی بدین فضیلت متصف می گردد، که واجد سه فضیلت بنیادی پیش گفته گردد. و در مجموع، دو قوه غضبیه و شهویه مطیع و منقاد قوه ناطقه گردند. با اندک تأمل در مطالب پیش گفته درمی یابیم که ترابط وثیق و مستحکمی میان فضایل بنیادی و قوای نفس برقرار است. حکمت ناشی از قوه ناطقه، عفت و شجاعت از سازگاری مثبت میان این قوای سه گانه نفس ایجاد می گردد
اخلاق و سیاست در اندیشه سیاسی «ابوعلی احمد بن مسکویه رازی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نسبت اخلاق و سیاست در اندیشه مسکویه رازی، مسئله این مقاله را تشکیل می دهد. برای پیش داوری نکردن درباره تقدم و تأخر میان اخلاق و سیاست و تبعیت یکی از دیگری، نسبت آنها برحسب نقاط تقاطع و تلاقیِ مفهومی به عنوان دوایری متداخل بررسی شده است. تبیین نظری چنین نسبتی ملهم از الگوی «یورگن هابرماس» در راستای بررسی نسبت اخلاق و سیاست در تاریخ اندیشه سیاسی غرب است. بر اساس این نظریه «همبستگی» اخلاق و سیاست بر محور نقاط تلاقیِ مفهومی قابل توضیح است، چنان که پایان یافتن چنین نقاطی به منزله آغاز «گسست» این دو عرصه محسوب می شود. با ابتنا بر این نظریه، مقاله حاضر درصدد برآمد تا به تحلیل و پردازش این مسئله بپردازد که محور تلاقی و نقاط تقاطع اخلاق و سیاست در اندیشه سیاسی مسکویه رازی چگونه قابل تببین است. با کاربست روش تحلیل کیفی در سطوح تبیین و تفسیر اطلاعات و متون موجود در این باره، تحقیق حاضر به این نتیجه منتج شد که در اندیشه سیاسی مسکویه، اخلاق و سیاست بر مدار «به زیستی و سعادت» با هم تلاقی می کنند و حصول سعادت در این جهان از مجرای زندگی در مدینه ا ی با کاربست بهترین شیوه های ممکنِ اعمال اقتدار ممکن می گردد.
بررسی اندیشه های انسان گرایانه در عهد آل بویه با تکیه بر آراء ابن مسکویه
منبع:
پارسه پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
1-13
حوزه های تخصصی:
حکومت آل بویه بر عراق و بخش هایی از مرکز و غرب ایران تسلط داشت. در این عصر با توجه به فضای باز مذهبی که به وجود آمد اندیشه های انسان گرایانه مورد توجه تعدادی از دانشمندان این عصر از جمله ابن مسکویه و معاصرانش قرار گرفت. یکی از موضوعات مورد تأکید دین اسلام برابری انسان ها صرف نظر از نژاد ، مقام ، جنس، رنگ و مانند آنها است. حقوق و آزادی انسان در اسلام به حقوق فردی محدود نیست و حقوق اجتماعی را نیز شامل می شود و بر این اساس در دیدگاه اسلامی، انسانیت انسان زیربناست و تلاش های انسان برای شکوفایی استعدادها و پرورش مکارم اخلاقی صورت می پذیرد و همه فعّالیت های دنیوی انسان ها هماهنگ با این هدف برتر انجام می گیرد. ابن مسکویه اندیشه های انسان گرایانه را که مورد توجه قرآن وآموزه های اسلام است را محور عقلانیت و خرد ورزی قرار می دهد و با استفاده از فضای موجود در عصر بویه ای تلاش می کند تا به تبین آن در کتب تاریخی، فلسفی و اخلاقی خود بپردازد. سوال اصلی پژ وهش حاضر این است که اندیشه های انسان گرایانه در عصر آل بویه به چه صورت بوده است و ابن مسکویه چه نقشی در بیان این اندیشه ها داشته است؟ که در ادامه فرض پیش روی بر این اساس شکل می گیرد که عصر آل بویه یکی از بهترین دوران های تاریخ اسلام در زمینه رشد اخلاقیات و اندیشه های انسان گرایانه بوده است که بی شک مؤثرترین فرد در تعالی آن ابن مسکویه می باشد.
نظریه فرهنگی ابن مسکویه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
دین و سیاست فرهنگی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۴
105 - 126
اندیشمندان مسلمان در عرصه حکمت عملی، نظریه هایی برای تبیین و تفسیر پدیده های فرهنگی، مطرح نموده اند که قابلیت و ظرفیت فراوانی برای به کار گیری در عرصه علوم اجتماعی دارد. مسکویه اندیشمند ایرانی قرن چهارم و پنجم قمری، از جمله فیلسوفانی است که با رویکردی اخلاقی به بررسی معنا، رذایل، فضایل و ارزش های اخلاقی، سنن و تاثیر آن بر کنش متقابل پرداخته است. در این مقاله با روش تحلیلی به دنبال استخراج و تدوین نظریه فرهنگی وی و دلالت های آن در عرصه سیاست گذاری هستیم. وی چهار هدف لذت، نفع، خیر و ترکیبی از این موارد را برای تعاملات اجتماعی معرفی می کند که منجر به شکل گیری چهار نوع محبت می شود. انواع محبت مورد نظر وی نیز منجر به شکل گیری هفت نوع تعامل تعقلی، تعلیمی، تادیبی، طبیعی، عادتی، اکراهی و ناشی از ملکات می باشد که غلبه هر یک از این انواع تعاملات در سطح اجتماع موجب شکل گیری جامعه مبتنی بر محبت، جامعه عادله یا ظالمه از یک حیث یا جامعه ضروریه، عاقله، فاضله و عماره از حیثی دیگر خواهد شد. هماهنگی میان سه عامل تکامل اجتماعی فرهنگی، اصلاح فرهنگی در راستای شیوع و غلبه تعاملات تعقلی، تعلیمی و تادیبی؛ نسبت به تعاملات ناشی از طبیعت، عادت و ملکات و تعاملات اکراهی، را به منظور عقلانی سازی فرهنگ و دست یابی به ثبات، آرامش و رضایت، نشاط و شادی، از جمله دلالت های نظریه فرهنگی مسکویه در عرصه سیاست گذاری است.
الأنثروبولوجیا السیاسیه لأبی علی مسکویه وبیکو دلا میراندولا: تحلیل مقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۳۱ سال ۱۴۴۶ شماره ۱
97 - 122
تُعتبرُ الأنثروبولوجیا من الموضوعات الأساسیه فی الفلسفه، بما فی ذلک الفلسفه السیاسیه. لا محاله أن کل فیلسوف (سیاسی) یولِی اهتمامًا خاصًا لموضوع الإنسان، ودراسه أنثروبولوجیا فیلسوف ما یُمکن أن تُساعد علی فهم وجهه نظره السیاسیه بشکل أفضل وتأثیرات هذه النظره علی المجتمع بمعنی آخر، لطالما کانت معرفه الإنسان من أهم مشاغل البشریه فی مختلف العصور .فی هذا الصدد، تلعب معرفه البعد السیاسی للإنسان دورًا هامًا فی تنظیم العلاقات الاجتماعیه بشکل أفضل. أدی ذلک إلی زیاده الاهتمام بأنثروبولوجیا السیاسه فی الجامعات ومراکز الأبحاث فی الدول المتقدمه. السؤال الذی تسعی هذه المقاله إلی الإجابه علیه هو ما هی نقاط التشابه والاختلاف بین الإنسان الذی یراه مسکویه الفیلسوف الإنسانی الإسلامی والإنسان الذی یراه میراندولا الفیلسوف الإنسانی الغربی، وما هی تأثیرات هذه الاختلافات علی الحقوق السیاسیه للإنسان فی المستقبل؟ تم إجراء التحقیق فی إطار المنهج المقارن لتوافق الاختلافات بین بورزورسکی وتیون. تشیر نتائج البحث إلی أن الإنسان الذی یراه مسکویه یصبح صاحب حق سیاسی إذا کان فاضلاً، بینما یتمتع الإنسان المیراندولائی بهذا الحق دون أی قید مسبقًا. وبالتالی، فإن الاختلاف فی النظره إلی مکانه الإنسان فی المجتمع ونظام الوجود یخلق اختلافات فی الحقوق السیاسیه، والتی لا تزال آثارها حتی الآن تُظهر نفسها کخیط یربط الخرز.
احتیاط در فراوظیفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظاهراً طبیعی است که فکر کنیم دهقان فداکار کاری فراتر از وظیفه خود انجام داده است. اما این حکم نیاز به توضیح دارد. چطور برای کاری دلایل زیادی هست و به همین سبب ستودنی است، اما وظیفه محسوب نمی شود؟ بحث از فراوظیفه با این سوال آغاز می شود اما دامنه دارتر از آن است. در این یادداشت به بعضی ابعاد این موضوع اشاره می کنم. در این حین، به «تفسیر احتیاطی فراوظیفه» اشاره می کنم که اخیراً در مقاله ای بر اساس پیشنهادی از مسکویه ارایه شده است. بدین ترتیب، در این یادداشت به این می پردازم که با موضوعی مهم و منابعی مغفول روبه رو هستیم.