درخت حوزه‌های تخصصی

جامعه شناسی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱۷٬۸۱۶ مورد.
۳۰۱.

نحوه ی بازنمایی زنان در آثار عکاسان خبری ایران پسا انقلاب: تحلیل گفتمان انتقادی آثار کریستین اسپنگلر و ژیل پرس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عکاسی انقلاب ایران تحلیل انتقادی گفتمان بازنمایی زنان ژیل پرس کریستین اسپنگلر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۸۸
زنان ایرانی در بحبوحه ی انقلاب نمود زیادی در تصاویر و عکس های ثبت شده از این واقعه داشتند؛ امری که تا قبل از آن کمتر دیده شده بود. حضور زنان محجبه با آن پوشش خاص و متفاوت در وقایع انقلاب و اعتراضات، برای عکاسان علی الخصوص عکاسان غیرایرانی جالب توجه بود. این مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف به بازنمایی زنان در ایران پساانقلاب در آثار عکاسی ژیل پرس و کریستین اسپنگلر می پردازد. این پژوهش از طریق بررسی دقیق عناصر بصری و متون پیرامونی به دنبال کشف و آشکارسازی گفتمان نهفته در این عکس ها است. روش فرکلاف با تکیه بر طیفی از عناصر بصری و متنی، تجزیه وتحلیل جامعی از انتخاب های خلاقانه عکاسان و گفتمان های زیربنایی آن ها را امکان پذیر می کند. مقاله ی حاضر با بررسی روایت بصری ثبت شده توسط این عکاسان، ادعا می کند که تصاویر آن ها بینش منحصربه فردی در مورد ماهیت چندوجهی بازنمایی زنان در ایران پساانقلاب را ارائه می دهد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که این دو عکاس غیرایرانی رویکردهای متمایزی را در ثبت پیچیدگی وضعیت زنان در حین انقلاب و پس از آن اتخاذ کرده و دیدگاه های متنوعی را نشان می دهند. ثانیاً، تجزیه وتحلیل استفاده عکاسان از روش های بصری، نمادگرایی و تکنیک های کادربندی برای انتقال روایت های خاص و برانگیختن پاسخ های منطقی خاص را آشکار می کند.. یافته های پژوهش نشان می دهد در حالیکه در عکس های اسپنگلر نوعی همدلی با زنان ایرانی وجود داشته و آن ها را به رغم نوع پوشش شان، سوژه هایی کنشگر به تصویر می کشد، عکس های پرس بیشتر بر انفعال و به حاشیه رانده شدن زنان تاکید دارد.
۳۰۲.

ارتباط تجربه خشونت خانگی و علایم اختلال استرس پس آسیبی در زنان: نقش واسطه ای ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال استرس پس آسیبی خشونت خانگی ذهنی سازی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۷۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط خشونت خانگی و ذهنی سازی با علایم اختلال استرس پس آسیبی در زنان بود. طرح پژوهش همبستگی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش، زنان دارای تجربه زندگی با شریک زندگی در شهر تهران بودند. تعداد 306 نفر از افراد جامعه به شیوه در دسترس و از طریق فراخوان اینترنتی انتخاب شدند و مقیاس تجدیدنظر شده تأثیر رویداد، مقیاس آزاردیدگی مرکب و مقیاس ذهنی سازی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از ارتباط معنادار خشونت خانگی و ذهنی سازی با اختلال استرس پس آسیبی بود. نتایج نشان دهنده برازش مدل و تأیید نقش واسطه ای ذهنی سازی خود در رابطه تجربه خشونت خانگی و علایم اختلال استرس پس آسیبی بود، اما مؤلفه های ذهنی سازی دیگران و انگیزه ذهنی سازی نتوانستند نقش واسطه ای در رابطه تجربه خشونت خانگی با علایم اختلال استرس پس آسیبی داشته باشند. به نظر می رسد خشونت خانگی یکی از علل اصلی تجربه علایم اختلال استرس پس آسیبی در زنان است و می تواند از طریق مختل کردن ظرفیت ذهنی سازی مربوط به حالات روانی خود، در پدیدآیی علایم اختلال استرس پس آسیبی نقش داشته باشد.
۳۰۳.

Comparing the Effectiveness of Academic Buoyancy and Psychological Capital Training on Academic Procrastination in Female High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Academic Buoyancy Training Psychological Capital Training Academic procrastination Female Students

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۱۷۶
Purpose: This study aimed to compare the effectiveness of academic buoyancy training and psychological capital training on academic procrastination among female students. Methodology: The population of this research included all female high school students in District 7 of Mashhad in the academic year 2020-2021. To collect data, the Academic Procrastination Questionnaire by Solomon and Rothblum (1984) was used. This research was a quasi-experimental study with a pre-test and post-test design with a control group, involving 45 participants who had higher scores on the dependent variable and were willing to participate in training sessions. They were randomly assigned to two experimental groups and one control group (each group consisting of 15 students). One week after the pre-test was conducted for all three groups, one of the experimental groups was exposed to the independent variable of academic buoyancy training, and the second experimental group was exposed to psychological capital training, while the control group did not receive any training. Then, a post-test was administered to all groups. In this study, to examine the differences between groups, multivariate and univariate repeated measures analysis of variance was used, taking into account within-group (test) and between-group (group membership) factors. Findings: The results showed that both academic buoyancy training and psychological capital training led to a reduction in academic procrastination among female students. The results also indicated that there was no significant difference in the effectiveness of academic buoyancy training and psychological capital training on academic procrastination. Conclusion: It can be concluded that both academic buoyancy training and psychological capital training are effective in reducing academic procrastination, and there is no difference in their level of effectiveness.
۳۰۴.

پیش بینی رفتارهای پرخاشگرانه بر اساس جو عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی والدین در جوانان مرد دارای خودزنی غیر انتحاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای پرخاشگری جهت گیری مذهبی خانواده جو عاطفی خانواده خودزنی مردان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۰۹
مطالعه حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای پرخاشگرانه در مردان دارای خودزنی بر اساس جو عاطفی خانواده و جهت گیری مذهبی والدین انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه مردان دارای خودزنی که به بهداری کل استان آذربایجان غربی در سال 140۲ مراجعه کرده بودند می باشد. از بین این افراد ۱۹۰ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور کامل به پرسشنامه های جو عاطفی خانواده (۱۹۶۴)، پرسشنامه جهت گیری مذهبی والدین (۱۹۹۸) و پرخاشگری بری و باس (199۲) پاسخ دادند. نتایج نشان داد متغیر جهت گیری مذهبی والدین پرخاشگری را پیش بینی می کند (R2=0.469, P>0/001) و جهت گیری مذهبی مادر با پرخاشگری رابطه منفی (β=-0.528, P>0/001) و جهت گیری مذهبی پدر با پرخاشگری نیز رابطه منفی داشت (β=-0.222, P>0/001). همچنین جو عاطفی خانواده (به غیر رابطه پدر-فرزند) نیز متغیر پیش بین خوبی برای پرخاشگری می باشد (R2=0.196, P>0/001) و رابطه مادر-فرزندی با پرخاشگری رابطه معکوس دارد (β=-0.421, P=0/001). در نتیجه، این مطالعه رابطه معنی داری را بین جو عاطفی خانواده، جهت گیری مذهبی والدین و رفتار پرخاشگرانه در مردانی که درگیر خودزنی هستند روشن می کند. این یافته ها بر اهمیت مداخله زودهنگام و رویکردهای درمانی که هم به تجربیات مذهبی و هم جو عاطفی خانواده برای جلوگیری از تمایلات پرخاشگرانه می پردازد، تأکید می کند.
۳۰۵.

تاثیر آگاهی از حقوق شهروندی بر توسعه اقتصاد نواحی شهری(مطالعه موردی شهر شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حقوق شهروندی توسعه اقتصادی نواحی شهری شهر شیراز تحلیل ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۶۹
آگاهی از حقوق شهروندی می تواند تأثیر قابل توجهی بر توسعه اقتصادی نواحی شهری داشته باشد. وقتی شهروندان از حقوق خود در زمینه هایی مانند شفافیت، دسترسی به خدمات عمومی و حفظ حقوق مالکیت مطلع باشند، محیطی برای سرمایه گذاری و کارآفرینی فراهم می شود که به رشد اقتصاد محلی کمک خواهد کرد. همچنین، آگاهی از حقوق شهروندی موجب توسعه زیرساخت ها و بهبود کیفیت زندگی می شود که تأثیرات مثبت بیشتری بر رونق اقتصادی نواحی شهری دارد. پژوهش حاضر با هدف سنجش تاثیر آگاهی از حقوق شهروندی بر توسعه اقتصادی در شهر شیراز انجام گرفت. در این راستا از روش تحقیق تحلیل ساختاری و مقایسه زوجی اثرات متقابل شاخص ها با استفاده از نرم افزار MICMAC بهره گرفته شد. نتایج پژوهش در قالب جداول و نمودارها خروجی نرم افزار ارائه شد و نشان داد که آگاهی شهروندان از حقوق خود موجب می شود شاخص هایی مانند جذب سرمایه، بهبود دسترسی های شهری، افزایش توانمندسازی و ارتقای خدمات عمومی تأثیرات مستقیم بیشتری بر توسعه اقتصادی مناطق شهری داشته باشند. این عوامل با تقویت شفافیت و افزایش مشارکت اجتماعی، بستر مناسبی را برای رشد و رونق اقتصادی این نواحی فراهم می آورند. همچنین نمودار تاثیرگذاری و تاثیرپذیری نشان داد که شاخص ها به صورت پراکنده بر روی محور قرار گرفته اند و از شرایط پایداری برخوردار نیستند. مهم ترین شاخص برای توسعه اقتصادی نواحی شهری، تدوین قوانینی است که امکان جذب حداکثری سرمایه را با حداقل ریسک فراهم کند. این قوانین با ایجاد امنیت سرمایه گذاری و کاهش موانع، بستری مناسب برای رشد اقتصادی فراهم می کنند.
۳۰۶.

طراحی الگوی راهبری اجرای مصوبات حوزه تعلیم و تربیت کشور (مطالعه موردی: مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگو راهبری اجرای مصوبات تعلیم و تربیت و شورای عالی آموزش و پرورش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۴
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران لایحه قانون تشکیل شورای عالی آموزش وپرورش، از طرف وزارت آموزش وپرورش، تهیه و برای تصویب به شورای انقلاب اسلامی ایران، ارائه شد این لایحه در 15 ماده و 4 تبصره، در بهمن ماه سال 1358 به تصویب شورای مذکور رسید و برای اجرا به وزارت آموزش وپرورش ابلاغ شد. مطابق متن قانون مذکور، شورای عالی آموزش وپرورش، متصدی نظارت بر حسن اجرای مصوبات و توسعه ارتباطات با مجریان و مردم می باشد. در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش نیز، «نظارت بر حسن اجرای برنامه های تحول راهبردی» به عهده شورای عالی آموزش وپرورش نهاده شده است. از طرفی مدل مشخص و مدونی نیز در این خصوص در شورای عالی آموزش وپرورش موجود نیست. لذا طراحی این الگو علاوه بر اینکه ضروری است، دارای نوآوری نیز می باشد. در این پژوهش به منظور طراحی الگوی فوق الذکر، از روش آمیخته استفاده شده است. ابزار اندازه گیری در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی اسناد داخلی و خارجی مرتبط با سیاست گذاری حوزه آموزش عمومی بود. نمونه آماری پژوهش در بخش مطالعه تطبیقی، کشورهای ایران، ایالات متحده آمریکا، ژاپن، فنلاند و انگلستان بودند که به صورت هدفمند انتخاب و در بخش کیفی، نمونه آماری شامل اعضای کمیسیون ها و کارشناسان شورا های عالی آموزش وپرورش و انقلاب فرهنگی بودند که تعداد این افراد 30 نفر تعیین و به روش هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از دو روش مطالعه تطبیقی و تحلیل مضمون استفاده شد. پس از استخراج نتایج بخش تطبیقی و اجرای مصاحبه ها و رسیدن به حد کفایت نتایج در نرم افزار مکس کیودا تحلیل شد و مدل پیشنهادی شامل سه بعدِ ارزیابی میزان تحقق اهداف اجرای سیاست آموزشی، ارزیابی فرآیند اجرایی سازی سیاست آموزشی و ارزیابی اثرات اجرای سیاست های آموزشی پیشنهاد شد. درنهایت از طریق روش پژوهش کمی توصیفی و از طریق پرسشنامه محقق ساخته نسبت به تعیین اعتبار الگوی پیشنهادی قضاوت شد. 
۳۰۷.

اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مبتنی بر هوش موفق خودآگاهی هیجانی اشتیاق تحصیلی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۶۸
هدف: هوش موفق می توانند سبب بهبود بسیاری از ویژگی های روانشناختی و تحصیلی شود و با توجه به اهمیت خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر هوش موفق بر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد.  روش: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر همه دانش آموزان پایه های دهم و یازدهم شاخه نظری شهرستان ساوه در سال تحصیلی 2-1401 بودند که حجم نمونه بر اساس نرم افزار G Power برابر با 25 نفر برای هر گروه محاسبه شد. بنابراین، 50 نفر با روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 75 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر هوش موفق قرار گرفت و گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظرشده خودآگاهی هیجانی ریفی و همکاران (2008) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2002) بودند که شاخص های روانسنجی آنها تایید شد. در این مطالعه، برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS استفاده شد.  یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در مراحل پس آزمون و پیگیری از نظر خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش مبتنی بر هوش موفق باعث افزایش خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزشی مبتنی بر هوش موفق بر افزایش خودآگاهی هیجانی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه، برای بهبود ویژگی های روانشناختی و تحصیلی دانش آموزان می توان از روش آموزش مبتنی بر هوش موفق استفاده کرد.
۳۰۸.

مقایسه اثربخشی الگوی یادگیری معکوس و یادگیری مشارکتی بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درگیری تحصیلی یادگیری مشارکتی یادگیری معکوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۷۰
هدف: با توجه به تغییر شیوه های آموزش از معلم محوری به دانش آموز محوری، و وجود خلا در الگوهای آموزش دانش آموز محور، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی الگوی یادگیری معکوس و یادگیری مشارکتی بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. روش: روش تحقیق حاضر از نظر ماهیت کاربردی و از نظر شیوه انجام مداخله نیمه آزمایشی بود. جامعه پژوهش 60 نفر از دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان سنندج  به روش معیارمند در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل انتخاب شدند. ابزار تحقیق نیز شامل پکیج یادگیری معکوس(محمودی و همکاران،1402)، پکیج یادگیری مشارکتی GI(کاظمی و همکاران،1401) و پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (۲۰۱۳) استفاده شد که در جهت تحلیل اثربخشی از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. بر اساس نتایج مداخله آموزشی، الگوی یادگیری معکوس و یادگیری مشارکتی بر درگیری تحصیلی دانش آموزان تأثیر مثبت و معناداری دارد (05/0>sig). یافته ها: همچنین یافته ها نشان داد بین اثربخشی برنامه آموزشی یادگیری معکوس و آموزش مبتنی بر یادگیری مشارکتی بر درگیری تحصیلی دانش آموزان فقط در مؤلفه درگیری شناختی اختلاف معناداری وجود دارد (05/0>sig). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که بدیع بودن روش آموزش مبتنی بر یادگیری معکوس می تواند یکی از دلایل اثرگذاری آموزش معکوس نسبت به آموزش مشارکتی خصوصاً در مؤلفه درگیری شناختی باشد.
۳۰۹.

Structural Relationship of Teachers' Interaction Styles Based on Social Adaptability, Psychological Hardiness, and Academic Achievement Motivation with Mental Health Mediation in Eighth Grade Female Students(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Teachers' interaction styles Social adaptability psychological hardiness academic Achievement motivation mental health students

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۴۹
Purpose: The interaction styles of teachers play a significant role in improving both academic and non-academic outcomes for students. Thus, this study aimed to determine the structural relationship of teachers' interaction styles based on social adaptability, psychological hardiness, and academic achievement motivation with mental health mediation in eighth grade female students. Methodology: This study was applied in its objective and cross-sectional in its execution, utilizing a correlational type. The population of this study comprised all eighth-grade female students in the city of Kangavar in the academic year 1401-1402, totaling 2417 students. Based on the Krejcie and Morgan table, 379 of them were selected as the sample through multi-stage cluster random sampling. Data collection tools included questionnaires on teachers' interaction styles, social adaptability, psychological hardiness, academic achievement motivation, and mental health, which were analyzed using the Structural Equation Modeling (SEM) method in Amos software. Findings: The findings of this study indicated that the variables of social adaptability, psychological hardiness, and academic achievement motivation had a direct and significant effect on mental health, and the variables of social adaptability, psychological hardiness, academic achievement motivation, and mental health had a direct and significant effect on teachers' interaction styles. Moreover, the variables of social adaptability, psychological hardiness, and academic achievement motivation had an indirect and significant effect on teachers' interaction styles through the mediation of mental health (P<0.05). Conclusion: Based on the results of this study, to improve interaction styles, it is possible to create conditions for improving the variables of social adaptability, psychological hardiness, academic achievement motivation, and the mental health of students.
۳۱۰.

Presentation of a Poststructuralist Educational System Model Based on Rhizomatic Philosophy: A Synthesis Research Approach(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: educational system Poststructuralist rhizomatic

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۳۲
Purpose: The present study aimed to provide a model of a poststructuralist educational system based on rhizomatic philosophy. Methodology: This study is of a fundamental research type, and the research method was qualitative, specifically utilizing a synthesis research approach. The research environment included all published domestic articles (from 2010 to 2022) and international articles (from 2007 to 2023). Purposeful sampling was used in this study until data saturation was achieved, thus sampling continued until the necessary data for analysis were obtained (23 articles). Following the review of the selected article texts, data were obtained through a combined synthesis method based on interpretive and analytical approaches. Subsequently, concepts were categorized based on their similarities into central categories, and ultimately, core categories were identified by combining the central categories. Findings: The findings revealed that a poststructuralist educational system based on rhizomatic philosophy includes three dimensions: reengineering planning, technological teaching, and curriculum reading. Conclusion: Given that in rhizomatic thinking, hierarchy or other concepts that impose a structure are not possible, democratic structures should be established in determining the strategies and programs of the educational system to ensure the participation of all stakeholders and the utilization of all capabilities and resources.
۳۱۱.

Design and Elaboration of the Neuro-Coaching Education Model (Neuroscience of Coaching)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Neuro-Coaching neuroscience Modeling Isfahan Steel Company

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۳۲
Purpose: The aim of the present study was to design and elaborate the neuro-coaching model (neuroscience of coaching) at Isfahan Steel Company. Methodology: This research is an applied study and, in terms of methodology, a mixed-methods (qualitative-quantitative) research. The statistical population of the study consisted of 15 experts from Islamic Azad Universities and managers of the Isfahan Steel Company. In the qualitative section, their opinions were used to identify and code the categories. For modeling purposes, the statistical population included a group of officials from the Isfahan Steel Company. Cochran's formula was used for sampling, resulting in a sample size of 384, and the sampling method was randomly accessible. To identify the factors, interviews were conducted initially, and with the help of open coding, selective coding, and axial coding, categories and concepts were extracted. Findings: The results of included 41 axial codes and 251 open codes. Subsequently, in the next stage, using confirmatory factor analysis, the axial, causal, contextual, intervening conditions, strategies, and outcomes were examined. Finally, consensus was reached on 209 open codes and 40 selective codes. For modeling, structural equations and partial least squares (PLS) with Smart PLS software were utilized. The results indicated that the neuro-coaching model (neuroscience of coaching) at Isfahan Steel Company is underpinned by 8 causal conditions, 8 contextual conditions, 6 intervening factors, and 7 strategies, leading to 11 major outcomes for Isfahan Steel Company. These outcomes include: improved neural process performance, personal growth and development, empowerment and psychological improvement, enhanced interactions and satisfaction, improved performance and cost reduction, psychology and personal relationships, interaction and communications, personal and psychological growth, individual and professional development, interactions and exercises, and the quality and effectiveness of neural solutions. Conclusion: In conclusion, the neuro-coaching model holds significant promise for transforming coaching practices and enhancing organizational outcomes. The integration of neuroscience principles provides a robust framework for developing more effective and scientifically grounded coaching interventions.
۳۱۲.

«زرنگی» در زندگی روزمره: بررسی برخی علل جامعه شناختی ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقلب دوراهی اجتماعی زرنگی کرونا گروه های مرجع منافع فردی هومنز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۶۲
انسان ها همواره در جامعه برای رفع نیازهای خود با یکدیگر در کنش متقابل هستند. امروزه این تعامل با چالش های زیادی مواجه شده است. یکی از این چالش ها، ترجیح افراطی اهداف و منافع فردی و شخصی و نادیده گرفتن منافع دیگری و مصالح جمعی است. در جامعه ایران، این مسئله دارای سابقه است، اما اکنون به صورت حادی درآمده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی علل ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی در زندگی روزمره شهروندان تهرانی بوده است. حجم نمونه در این پیمایش از طریق فرمول کوکران به تعداد 385 نفر برآورد شد و داده های مورد نیاز، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از مناطق ۱، ۷، ۱۱، ۱۴ و ۲۰ تهران در زمستان 1399 جمع آوری شد. تبیین نیز بر اساس مفاهیم مأخوذ از نظریه های فرهنگ-بنیادِ پارسونز (بی طرفی عاطفی)، مرتون (گروه مرجع و نوآوری) و هومنز (قضیه محرک) و تلفیق آن ها صورت گرفت. برای این منظور از آزمون های دو و چندمتغیره کمک گرفته شد. یافته ها نشان داد که حتی در شرایط ترومایی کرونا، که طبق برخی نظریه های دورکیمی، می باید افراد به علت گسترش حلقه «ما»، مصالح جمعی را برای منافع فردی مقدم بدارند، تعداد قابل ملاحظه ای از پاسخگویان (94 درصد)، در حد «متوسط» و «زیاد» منافع فردی را بر منافع و مصالح جمع ترجیح می دهند. نگرش و فرهنگ زرنگی نقش اصلی را در این مسئله دارند. به طور مشخص، روشن شد که هر چه بی طرفی عاطفی، گرایش به گروه های مرجع، گرایش به نوآوری و گرایش به محرک بیشتر باشد، ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی نیز بیشتر است.
۳۱۳.

نقش سینمای دفاع مقدس در فروپاشی کلان روایت های سینمای جنگ جهان بر پایه آرای لیوتار (مطالعه موردی فیلم های «موقعیت مهدی» و «در جبهه غرب خبری نیست»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژان فرانسوا لیوتار کلان روایت منطق شکنی ترافع سینمای جنگ جهان سینمای دفاع مقدس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۹
این جستار مطالعه ای پیرامون امکان کاربست مفهوم فروپاشی «کلان روایت ها» در سینمای جنگ است. بنابراین آرای ژان فرانسوا لیوتار در مورد کلان روایت ها در دوران جدید و نابسندگی آن ها برای ارائه تفسیر صحیح از جهان، و نیز سلطه فرهنگی این کلان روایت ها از یک سو، و از سوی دیگر لزوم مبارزه با این تمامیت ها، از طریق منطق شکنی مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین با استفاده از مفاهیمِ «ترافع» و «جهان ناهمگن» در اندیشه لیوتار و بازتاب آن در هنر و زیبایی شناسی، به توان سیاسی و اخلاقی هنرها، به ویژه سینما، در جهت مقاومت در برابر کلان روایت ها و مبارزه برای فروپاشی این نظام ها پرداخته شده است. در این راستا به بررسی برخی نظام هاى روایی و صورى در سینما می پردازیم که دنیای فیلم را در خدمت ابرگفتمان ها و کلان روایت ها در می آورند. با به کارگیری روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، تلاش کرده ایم به این پرسش ها پاسخ دهیم که «ایده فروپاشی کلیت های سیاسی و صوری در روایت های سینمایی چگونه امکان پذیر است؟ آیا سینمای دفاع مقدس ظرفیت تحقق این ایده را در عرصه سینمای جهان دارد؟». بنا بر نتایج تحقیق، سینمای دفاع مقدس در ایران، با مؤلفه های روایی منحصر به فردی که مشخصا در سینمای جنگ جهان نمود پیدا نمی کنند، با منطق شکنی نظام صورى (ژانر) جنگی در سینمای جهان، نه تنها قواعد پیشین آن نظام را مورد تردید و فروپاشی قرار می دهد، بلکه باعث ابداع قواعد جدید در این ژانر (سینمای جنگ) شده است. برای بررسی موردی، فیلم های «موقعیت مهدی» و «در جبهه غرب خبری نیست» مقایسه و بررسی شده اند.
۳۱۴.

سیاست گذاری مسکن اقشار کم درآمد در ایران: آموزه ها و شواهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست مسکن مسکن اقشار کم درامد اصلاحات ساختاری ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۸۴
هدف: سیاست مسکن اقشار کم درآمد در ایران پس از سی سال هنوز نتوانسته نیاز سکونتی اقشار گروه های هدف را پاسخگو باشد و مساله مسکن روز به روز حادتر می شود. از این رو باید یک تجدید نظر اساسی در فرایند سیاستگذاری صورت گیرد. روش شناسی: پژوهش به کمک روش مصاحبه تک به تک، تحلیل گفتمان و مدلسازی ساختاری-تفسیری با مشارکت 41 خبره هدایت شده است. روش نمونه گیری نیز از نوع نمونه گیری هدفمند می باشد.یافته: سیاست مسکن اقشار کم درامد در ایران با موفقیتی همراه نبوده است و اصلاحات ساختاری و رادیکال باید در آن انجام شود. به منظور تدوین یک سیاست موفق باید (۱) همه علوم در فرایند سیاستگذاری به کار گرفته شوند، (۲)سیاستگذاری زمین اصلاح شود، (۳) سیاست مسکن به صورت استانی تهیه شود، (۴) اصلاحات اساسی در سیستم مالیات و اجاره داری انجام شود و (۵) خانه های خالی به چرخه مصرف وارد شوند. دولت باید این اصلاحات را برای تحقق هر چه بیشتر سیاست های مسکن اقشار کم درامد مد نظر قرار دهد . اصالت: مقاله حاضر سیاست مسکن اقشار کم درامد را نقد و چالش های پیش روی آن را تشریح می کند و پیشنهاداتی برای اصلاح محتوای سیاست ها ارائه می دهد.
۳۱۵.

مطالعه کیفی نقش توسعه حرفه ای در فرآیند تنزل منزلت اجتماعی معلمان (نمونه پژوهش: معلمان شاغل در استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش و پرورش توسعه حرفه ای تحول منزلتی معلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۷۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی معنا کاوانه نقش توسعه حرفه ای در منزلت اجتماعی معلمان است. روش پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد (گرندد تئوری) است. جمعیت آماری پژوهش از میان معلمان شاغل در آموزش و پرورش غرب استان تهران و بر اساس اصل اشباع نظری 19 نفرازآنان انتخاب شدند. سئوالات مصاحبه بر اساس نظر گروه هدایت کننده تحقیق و با استفاده از روش دلفی به رویت و ملاحظه صاحب نظران رشته های جامعه شناسی، مدیریت و علوم تربیتی رسید و روایی محتوایی به مدد خبرگان مورد تایید قرار گرفت و همچنین برای سنجش پایایی آن از ضریب کاپا (میزان توافق بین داوران) استفاده شد. مفاهیم استخراج شده از این مصاحبه ها شامل 54 گزاره اولیه مفهومی در بخش توسعه حرفه ای، 132 گزاره مفهومی در بخش منزلت اجتماعی و 45 گزاره اولیه مفهومی در بخش نقش توسعه حرفه ای در منزلت اجتماعی معلمان بدست آمد. این مفاهیم طی سه مرحله کدگذاری های باز، محوری و گزینشی و در قالب یک الگوی نظری ( پارادایم ) و با محوریت یک مقوله اصلی ( مقوله هسته )، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها منعکس شده است. تحلیل داده های تحقیق نشان از نقش توسعه حرفه ای در جایگاه منزلتی معلمان دارد و بیان می دارد که بین دو مقوله اصلی پژوهش یعنی توسعه حرفه ای و منزلت اجتماعی معلمان ارتباطی هم افزا و مستقیم وجود دارد که در آن نقش معلمان، نقشی تعیین کننده وتاثیرگذار است. پارادایم یا طرح الگوواره ( طرح شماتیک) در بخش یافته ها و نتایج تحقیق آورده شده است.
۳۱۶.

موانع توسعه نیافتگی معدن در استان کردستان؛ زمینه ها، علل و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخش معدن توسعه نیافتگی توسعه اقتصادی روش نظریه زمینه ای استان کردستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۵۳
هدف پژوهش حاضر، تحلیل توسعه نیافتگی اقتصادی و صنعتی بخش معدن به عنوان یکی از ظرفیت ها و پتانسیل های توسعه ای در استان کردستان می باشد. چهارچوب مفهومی از مفاهیم توسعه ی اقتصادی و صنعتی ذیل نظریات رشد متوازن نورکس و رشد نامتوازن هیرشمن و نظریات توسعه اقتصادی شومپیتر که توسعه اقتصادی و صنعتی را مبنای رفع توسعه نیافتگی دانسته و بر اهمیت فرآیندی و مستمر و پایداری توسعه تاکید دارند، اتخاذشده است. همچنین از روش نظریه زمینه ای که در پی شرایط زمینه ای، علی، مداخله ای، پیامدها و راهبردهای اتخاذشده، می باشد _ توسعه نیافتگی _، استفاده شده است. روش نمونه گیری، نظری هدفمند بوده و از منطق روش اشباع نظری جهت رسیدن به یافته های حاصل از مصاحبه با ۱۵ نفر از کارشناسان، مدیران و فعالان بخش معدن استفاده گردیده است. نتایج نشان داد که ضعف زیرساخت های صنعتی و ارتباطی استان زمینه ی توسعه نیافتگی بخش معدن را فراهم آورده است. پرهزینه بودن، عدم رغبت سرمایه گذاران، وجود بازار دلالی، بلندمدت بودن سرمایه گذاری و انتقال سرمایه، سرمایه بر بودن فعالیت های معدنی سبب کاهش و کمبود سرمایه گذاری در این بخش شده و همین امر، شرایط علی توسعه نیافتگی را سبب گردیده است. موانع اداری و امنیتی نمودن معادن در بهره برداری از ظرفیت ها و پتانسیل های این بخش به عنوان شرایط مداخله ای در توسعه نیافتگی عمل نموده است. این شرایط، دوقطبی سازی توزیع فعالیت های صنعتی و معدنی در میان شهرستان های استان و معارضت های نهادی و مدنی را فراهم نموده است که پیامدهای توسعه نیافتگی بخش معدن می باشد. در همین راستا، خام فروشی مواد معدنی به عنوان استراتژی و راهبرد جهت فعالیت در این بخش اتخاذ شده است. این راهبرد حاکی از پیامد توسعه نیافتگی و درعین حال بازتولید توسعه نیافتگی استان در بخش معدن می باشد. لذا جهت رفع توسعه نیافتگی این بخش و توسعه اقتصادی_ صنعتی آن پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
۳۱۷.

مطالعه دلایل و عوامل موثر بر شیوع مصرف مواد مخدر (مورد مطالعه: سطح کشوری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنومی اجتماعی سرمایه اجتماعی بی سازمانی اجتماعی ناکامی اجتماعی اعتیاد به موادمخدر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۲
مواد مخدر، دخانیات و مصرف مواد اعتیادآور؛ امروزه تبدیل به نگرانی اجتماعی در سطح جهانی و ایران شده و درگذر زمان با افزایش فشارهای اجتماعی-اقتصادی و تحول جامعه از قالب سنتی به مدرن در اثر کژ کارکردهای اجتماعی نسبت به قبل، شیوع بیشتری داشته است. بر این اساس هدف اصلی پژوهش مطالعه دلایل و عوامل مؤثر بر شیوع مصرف مواد مخدر است. روش تحقیق از نوع فرا تحلیل کمی و مرور سیستماتیک با تکیه بر منابع و اسناد علمی منتشرشده از پایگاه مجلات تخصصی نور، بانک اطلاعات نشریات ایران، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران دربازه زمانی 1383-1403 است. از جامعه آماری 90 پژوهش؛ با رعایت مراحل غربالگری و ملاک ورود و خروج؛ 45 سند به روش نمونه گیری غیر احتمالی (تعمدی و دسترس)؛ انتخاب و وارد نرم افزار cma2 شده است. آزمون مورداستفاده d کوهن و f فیشر است. درنهایت ضریب اندازه اثر (effect size) نشان می دهد که عوامل اجتماعی (سرمایه اجتماعی، محیط اجتماعی بزهکارانه، ناکامی اجتماعی، کنترل اجتماعی، بی سازمانی خانوادگی، هم نشینی افتراقی)؛ فرهنگی (سواد رسانه ای، هنجارها و ارزش های قومی، سبک زندگی پرخطر، باورهای مذهبی، شبکه های مجازی)؛ اقتصادی (فقر، آنومی اقتصادی، محرومیت نسبی، بیکاری)؛ روانی (مهارت های فردی، احساس بیگانگی، انزوای اجتماعی، تجربه لذت و کنجکاوی)، عوامل زمینه ای (سطح تحصیلات، محل زندگی، سابقه اعتیاد والدین، مدت و سابقه مصرف مواد مخدر) در شیوع مصرف مواد مخدر رابطه مؤثر بوده است.
۳۱۸.

طراحی و سنجش شاخص ترکیبی سنجش علم مبتنی بر صورت بندی اسلامی علم (پیشنهادی برای ارائه گزارش های ملّی علم و فناوری جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص ترکیبی سنجش علم متفکرین انقلاب اسلامی حکمرانی علم جمهوری اسلامی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۹
سیاست گذاران علم و فناوری، میزان موفقیت و شکست خویش را دائماً با ارجاع به رتبه خود بر اساس شاخص ها، ارزیابی می کنند. اما از یک سو، این شاخص ها، منفردند و ابعاد و مؤلفه های مختلف علم، در یک چارچوب با همدیگر ترکیب نشده اند و از دیگر سو، چارچوب نظری شاخص های ترکیبی بر اساس مبانی مختلف، به نحو متفاوتی صورت بندی می شود. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، این است که یک شاخص ترکیبی برای سنجش علم مبتنی بر صورت بندی اسلامی علم طراحی کند. در این پژوهش روش شناسی ده مرحله ای ساخت شاخص ترکیبی، ارائه شده توسط سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه مبنا بوده است. این روش شناسی از تدوین چارچوب نظری، شروع و به ارائه و انتشار، ختم می شود. این پژوهش، با صورت بندی دیدگاه های سه متفکراسلامی(امام خمینی، شهید مطهری و آیت الله خامنه ای) و با استفاده از روش تحلیل مضمون و با رویکرد استقرایی- قیاسی و درنهایت از طریق خوانش جمعی صورت بندی ها، چارچوب نظری شاخص را به دست آورد. سایر مراحل نیز مطابق با روش شناسی مذکور طی شد. یافته ها نشان داد دو مفهوم «اقتدارزا بودن» و «زنجیره مندی»، توضیح دهنده ماهیت علم از منظر اندیشمندان اسلامی است که منجر به ترسیم سه بُعد «مرجعیت فکری و علمی»، «نظام اقتصادی قوی» و «نظام سیاسی اجتماعی عزتمند» به عنوان ابعاد علم در حیات اجتماعی می شود. این ابعاد، با 12 متغیر و 36 نشانگرِ متناظر خود، اجزای شاخص ترکیبی علم را به وجود آورده اند. سنجش علم ایران در بازه زمانی 5 ساله (1398-1394)، نشان دهنده رشد همواره صعودی ولی نامتوازن آن به میزان 28.03% است. به طوری که بُعد «مرجعیت فکری و علمی»، 38%، بعد «نظام سیاسی اجتماعی عزتمند»، 1.07% و بعد «نظام اقتصادی قوی»، 17.41% رشد کرده است. بنابراین علی رغم رشد قابل توجه علم در بعد مرجعیت علمی، علم، عزت آفرینی چندانی را به بار نیاورده و ثانیاً میزان توانایی اقتصادی و تولید ثروت از علم، کمتر از رشد شاخص کلی آن بوده است.
۳۱۹.

افسردگی و امید به زندگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی: مقایسه ای از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی پذیرش افسردگی امید خیانت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۸۸
با توجه به افزایش نگران کننده آمار خیانت و طلاق، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی صورت گرفت. پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون   پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر تبریز در سال 1401 تشکیل دادند. 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه های آزمایشی درمان مختص گروه خود را در 8 جلسه دریافت کردند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه های افسردگی بک و امید به زندگی اشنایدر بود. داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بن فرونی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو درمان، در مقایسه با گروه کنترل، باعث کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی در پس آزمون شدند (001/0>P). همچنین تأثیر درمان ها بر افسردگی و امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی، در مرحله پس آزمون ازنظر آماری متفاوت نبود. نتایج گواه این بود شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توانند سبب کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شوند.
۳۲۰.

دستیابی به مهم ترین عناصر خداباوری و توکل در حیات طیبه بر پایه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با رویکرد فقهی- تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سیاست های کلی ایجاد تحول در آموزش و پرورش توکل خداباوری حق مداری تقویت ایمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۳۹
نظام تعلیم و تربیت کشور نیازمند به روزرسانی و تحولی اساسی است از سوی دیگر نیز اجرای نامحسوس برخی مفاد سند2030 در گوشه و کنار بر ضرورت این تحول در جهت تعلیم و تربیت اسلامی ایرانی می افزاید. هدف مهم این نوشتار بررسی فقهی تربیتی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با هدف دستیابی به مهم ترین عناصر خداباوری و توکل بر خدا در حیات طیبه است. بررسی این مهم در راستای تحقق بند 1 از هدف های کلان سند تحول ضروری است. تحقق این هدف والا در تربیت انسانی مؤمن، خداباور، متعهد به وظایف، حق مدار و دارای عزت نفس تجلی می یابد. تحقق این هدف به عنوان یک راهبرد کلان در بعد معرفتی، مبتنی بر «شناخت پروردگار، تقویت ایمان، توجه به ذات باری تعالی و ناامیدی از غیر او و حق مداری و استقامت بر آن» که همگی از زمینه ها و عناصر توکل به شمار می رود. این مقاله به این پرسش اساسی می پردازد: «برپایه بررسی سند تحول بنیادین، عناصر کلیدی خداباوری و توکل در حیات طیبه چیست؟» برای دستیابی به پاسخی متقن، مقاله پیش رو با روش توصیفی تحلیلی به تحلیل مفاد آیات و روایات پرداخته و با بهر ه گیری از روش های استظهار از متن مطابق مبانی اصول استنباط، مهم ترین عناصر رشد خداباوری و توکل را استنباط کرد. از مهم ترین نتایج پژوهشی تطابق شاخصه های خداباوری در قرآن و روایات با اهداف و راهکارهای عملی سند تحول بنیادین است و همچنین دستیابی به زمینه های توکل که عبارت اند از: «شناخت صفات پروردگار؛ تقویت ایمان؛ باورمندی به ذات لایزال الهی و امید نبستن به دیگران؛ حق مداری و استقامت بر آن».

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان