مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
یادگیری معکوس
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش از طریق واقعیت افزوده در یادگیری درس مطالعات اجتماعی بود. نوع پژوهش کاربردی-نیمه آزمایشی می باشد. جامعه آماری، دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بخش شهری آموزش و پرورش کهریزک در سال تحصیلی 98-97 می باشد. با روش نمونه گیری چند مرحله ای خوشه ای120 نفر در 4 گروه 30نفره از دختران و پسران در دو گروه شاهد(آموزش سنتی) و دوگروه آزمایش(آموزش با کمک واقعیت افزده) انتخاب شدند.گردآوری اطلاعات در دونیم سال تحصیلی در 3 نوبت توسط آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی با 25سؤال انجام شده است. در اجرای آزمایشی آزمون آلفای کرونباخ 86/0 محاسبه شدکه نشان دهنده پایایی خوب سؤالات می باشد. برای ساخت اپلیکیشن از موتوربازی سازی یونیتی برروی پلتفورم اندروید برمبنای واقعیت افزوده با محتوای چندرسانه ای بهره گرفتیم و درکلاس درس ویادگیری معکوس استفاده شد. باآزمون تکرار سنجش به بررسی میزان یادگیری دانش آموزان پرداختیم که میانگین نمرات (گروه آزمایش 51/16 ودرگروه شاهد03/15)برتری روش تدریس به کمک واقعیت افزوده را در یادگیری نشان می دهد. مقدارآماره(93/2)F نیز معنا داری روش تدریس را تصدیق می کند؛ اما میانگین و آماره(438/0)t تأثیر پایین جنسیت در یادگیری را نشان می دهد.
مقایسه سطوح یادگیری به روش مشارکتی و انفرادی درکلاس معکوس مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه سطوح یادگیری در رویکرد معکوس به روش انفرادی و گروهی باگروه تدریس معمول در درس مطالعات اجتماعی دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی می باشد. روش تحقیق شبه آزمایشی و طرح تحقیق، پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی شهر تهران منطقه 18 در سال تحصیلی 1399-1398 بود. نمونه گیری از نوع در دسترس شامل بر 60 دانش آموز از یک دبستان دولتی بود که به صورت تصادفی در سه گروه یادگیری معکوس مشارکتی، معکوس فردی و آموزش معمول قرار گرفته و طی 12 جلسه آموزش دیدند. ابزار گردآوری اطلاعات آزمون محقق ساخته (پیش آزمون- پس آزمون) مطابق با سطوح شناختی بلوم با تایید روایی و پایایی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های حاصل از نتایج پژوهش نشان داد که رویکرد یادگیری معکوس بر میزان یادگیری دانش آموزان تاثیر معناداری داشته و تاثیر آن به ترتیب در گروه معکوس مشارکتی و معکوس فردی نسبت به آموزش معمول بیشتر بوده است اما سطوح بالای یادگیری در حیطه شناختی بلوم در گروه معکوس مشارکتی نسبت به معکوس فردی بیشتر بوده است.
مقایسه میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی در شیوه های آموزشی وب کوئست، سیّار و معکوس درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاستی های روش های سنتی، پیشرفت های فنی و اقتضائات دنیای امروز، لزوم ایجاد رویکرد جدید به آموزش را ایجاب کرده است؛ بنابراین هدف از انجام این تحقیق، مقایسه میزان یادگیری و یادداری حاصل از آموزش به شیوه وب کوئست، یادگیری سیّار و معکوس در دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی مدارس سما شهرستان نجف آباد است. روش تحقیق، نیمه آزمایشی و پیش آزمون و پس آزمون با سه گروه 10 نفری بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه دوم ابتدایی مدارس شهرستان نجف آباد در سال تحصیلی 95-96 و نمونه آن شامل 30 دانش آموزکلاس دوم است که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های محقق ساخته (آزمون یادگیری و آزمون یادداری) و برای تجزیه و تحلیل آنها از روش تحلیل واریانس استفاده شد. تحلیل ها نشان می دهد بین نمرات یادگیری و یادداری در روش های وب کوئست و یادگیری سیّار و معکوس، تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). در بین این سه روش، یادگیری سیّار تأثیر بیشتری بر یادگیری و وب کوئست تأثیر بیشتری بر یادداری دانش آموزان دارد.
تأثیر روش آموزش معکوس بر خودمختاری و اضطراب زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فناوری بخشی از فرهنگ است که تقریبا در تمام کارهای زندگی مان به کار می بریم و با آدمی چنان درهم تنیده که گویی جدایی آنان ناممکن است. پس از پدیداری اینترنت و رواج رایانه، شمار بسیاری از مردم، از اپلیکیشن ها و نرم افزارهایی برای ارتباط، ارسال و دریافت پیام و کاربردهای آموزشی و غیره استفاده می کنند. در این راستا، یکی از روش های نوین آموزشی ، معروف به روش آموزش معکوس ، باعث افزایش سرعت در یادگیری می شود و سبک های مختلف یادگیری را در خود جای می دهد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش آموزش معکوس بر خودمختاری و اضطراب زبان آموزان ایرانی است. بدین منظور 29 دانشجوی رشته زبان انگلیسی دانشگاه پیام نور مرکز رودسر در استان گیلان انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. در این مطالعه از پرسشنامه خودمختاری زبان آموزان ژنگ و لی و پرسشنامه اضطراب زبان خارجه هورویتز استفاده گردید. روش پژوهش حاضر، روش شبه آزمایشی، با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS 22 صورت گرفت. نتایج نشان داد که روش آموزش معکوس، تأثیر بسزایی در بهبود خودمختاری زبان آموزان و کاهش اضطراب آنان دارد. یافته های پژوهش می تواند برای مدرسین زبان، مؤلفان کتاب های آموزشی زبان خارجی و طراحان نظام آموزشی سودمند باشد.
طراحی دوره آموزشی رفتار مصرف آب مبتنی بر روش یادگیری معکوس(پژوهش کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
166 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی دوره آموزشی رفتار مصرف آب مبتنی بر روش یادگیری معکوس بود. روش: محیط پژوهش، دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی مدارس دولتی ناحیه 3 شهر اصفهان، که از میان آن ها 5 گروه از راه نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارنگاری به عنوان محتوای دوره آموزشی و روش تحلیل مضمون که شامل 3 مضمون فراگیر، 6 مضمون سازمان دهنده و21 مضمون پایه به عنوان اهداف کلی و جزئی دوره آموزشی استخراج گردید. تحلیل داده ها به کمک کدگذاری موضوعی صورت گرفت. برای تعیین اعتبار تحلیل مضمون و پدیدارنگاری به ترتیب براساس ضریب هولستی و بازسازی واقعیت و پایایی به ترتیب براساس حسابرسی کنترل بیشینه ایی در مرحله یادداشت برداری از متون و رعایت قوانین یک مصاحبه استاندارد انجام یافت. یافته ها: نتایج به دست آمده در قالب 6 طرح درس، به صورت تصاویر متحرک موزیکال یا نمایش در یک نرم افزار(لوح فشرده) پیشنهاد شد. نتایج بیانگر آنند با استفاده از مؤلفه های شناسایی شده و با استفاده از روش نوین معکوس در آموزش، می توان دانش آموزان را به سمت الگوی صحیح مصرف آب هدایت کرد.
نظریه زمینه ای یادگیری به روش معکوس: ایجاد یادگیری به روش معکوس در کلاس درس
حوزه های تخصصی:
فرهنگ از مهم ترین و پرکاربردترین مفاهیم در علوم اجتماعی است. کسب چنین رتبه و جایگاهی در نظر و عمل، مرهون تجارب متعدد در دوره جدید جهت شناسایی متغیرهای کلیدی در تحولات جوامع انسانی می باشد. از کارکردهای متفاوت فرهنگ می توان به نقش آن در کلاس درس اشاره کرد، به ویژه در ضمن یادگیری به شیوه های جدید از جمله یادگیری به شیوه معکوس که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارتی هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ایجاد یادگیری معکوس در کلاس درس است. روش این پژوهش از نوع کیفی با استفاده از نظریه زمینه ای است. میدان تحقیق، مدارس ابتدایی در پایه های پنجم و ششم شهرستان نیشابور در سال تحصیلی 96-95 است. ابزار اصلی تحقیق حاضر، مصاحبه نیمه ساختار یافته است و مشارکت کنندگان شامل پنج نفر از معلمانی هستند که روش یادگیری معکوس را اجرا کرده اند. داده های گردآوری شده از طریق روش کدگذاری استراوس و کوربین تحلیل شدند و برای اعتباریابی یافته ها از معیارهای چهارگانه گابا و لینکلن استفاده شد. نتایج نشان داد برای ایجاد یادگیری به شیوه معکوس باید به عواملی از جمله تسلط کامل معلم، انگیزه دهی به دانش آموز، باور معلم نسبت به توانایی انجام کار، سیاست های تشویقی مدرسه و اداره، منابع و امکانات مورد نیاز، مشوق بودن مدرسه، آگاهی بخشی به خانواده ها، پویایی کلاس درس، باور معلم به اثربخشی یادگیری به شیوه معکوس، باور معلم نسبت به دانش آموز، به روز بودن اطلاعات معلم، خارج شدن از چهارچوب ها و قوانین سنتی، پیش فرض های فرهنگی نهفته در مورد نقش معلم و علاقه به هدایت شدن توسط معلم توجه کرد.
آموزش فیزیک و آزمایشگاه به روش یادگیری معکوس
حوزه های تخصصی:
این مقاله به معرفی روش یادگیری معکوس و مزایای آن نسبت به روش های سنتی و مرسوم در آموزش فیزیک و آزمایشگاه به همراه مصادیق تجربی پرداخته و نکات قابل توجه در برگزاری کلاس معکوس با بکارگیری مهارت های دانش آموزان در حضور یافتن در فضای مجازی را ارائه داده و نشان می دهد که جابجایی درس و تکلیف علی الخصوص در درس فیزیک و آزمایشگاه می تواند میزان یادگیری، ماندگاری دروس در ذهن و همچنین فعالیت دانش آموزان را در امر آموزش افزایش دهد.
اثربخشی کلاس معکوس بر راهبردهای انگیزشی برای یادگیری مفاهیم فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
189 - 216
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر روش کلاس معکوس بر راهبردهای انگیزشی برای یادگیری درس فیزیک به دانش آموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهر تهران در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل می دادند. نمونه آماری پژوهش شامل 50 دانش آموز پایه دهم رشته ریاضی بودند که از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه استاندارد راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ و دی گروت(1990) بود. پایایی پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری به روش آلفای کرونباخ 81/0 به دست آمد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که روش کلاس معکوس موجب افزایش باورانگیزشی و راهبردهای خودتنظیمی نسبت به گروه کنترل در یادگیری مفاهیم فیزیک می شود. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، به کارگیری روش کلاس معکوس موجب افزایش راهبردهای انگیزشی برای یادگیری درس فیزیک می شود. این روش برای آموزش مفاهیم فیزیک جهت ارتقاء راهبردهای انگیزشی توصیه می شود
مقایسه اثر بخشی آموزش مبتنی بر یادگیری معکوس و آموزش مبتنی بریادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی، خود تنظیمی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان لامرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : ین پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش مبتنی بر یادگیری معکوس و آموزش مبتنی بریادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی، خود تنظیمی تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان لامرد انجام شد. مواد و روش ها : کلیه دانش آموزان کلاس ششم مدارس ابتدایی شهرستان لامرد در سال تحصیلی 99-98 به عنوان جامعه آماری این پژوهش و 60 نفر دانش آموز کلاس ششمی که در سال تحصیلی 99-98 در آموزشگاه خیریه ابوفاضل لامرد مشغول به تحصیل بودند به عنوان نمونه آماری پژوهش در نظر گرفته شدند. اعضای نمونه پژوهش حاضر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اعضای نمونه در سه گروه(گروه کنترل به تعداد 20 نفر، گروه آزمایش اول به تعداد 20 نفر وگروه آزمایش دوم به تعداد 20 نفر) گماشته شدند. روش پژوهش به صورت شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری صورت گرفت و برای مشخص کردن نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. یافته ها : . یافته های پژوهش نشان داد که اثر گذاری آموزش مبتنی بر یادگیری معکوس بر پیشرفت تحصیلی، خود تنظیمی و درگیری تحصیلی نسبت به آموزش مبتنی بر یادگیری مشارکتی بیشتر بوده است. بحث و نتیجه گیری: بین اثربخشی آموزش مبتنی بر یادگیری معکوس و آموزش مبتنی بریادگیری مشارکتی، بر پیشرفت تحصیلی، خود تنظیمی و درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان لامرد، تفاوتی معنادار وجود دارد.
اثربخشی یادگیری معکوس بر درگیری تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه در درس ریاضیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
289 - 316
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی یادگیری معکوس بر درگیری تحصیلی و مولفه های آن در دانش آموزان بود. روش ﭘﮋوﻫﺶ نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه گواه بود؛ و جامعه آماری آن، کلیه دانش آموزان پسر پایه دهم تجربی دوره دوم متوسطه شهر اهر درسال تحصیلی97-96 می باشد؛ که از میان آنها، 46 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به طور تصادفی در دوگروه آزمایش وگواه قرارگرفتند. جهت گردآوری داده ها پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و تسینگ(2011) در ابتدا به عنوان پیش آزمون بر روی هر دوگروه آزمایش وگواه اجرا شد. سپس گروه آزمایش طی 13 جلسه تحت یادگیری معکوس؛ و گروه گواه تحت روش یادگیری سنتی در درس ریاضی قرار گرفتند. بعد از اتمام جلسات، برای هر دوگروه پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده ازآمار توصیفی و استنباطی(تحلیل کوواریانس چندمتغیری) تحلیل شدند. یافته های حاصل نشان دادند، یادگیری معکوس بر درگیری تحصیلی دانش آموزان موثر بوده؛ و همچنین براساس نتایج، تاثیر یادگیری معکوس بر همه مولفه های درگیری تحصیلی(شناختی، هیجانی، رفتاری و عاملیت) مثبت و معنادار است.
اثربخشی یادگیری معکوس بر شاخص های تربیتی: مطالعه فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال بیستم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۹
7 - 30
حوزه های تخصصی:
یادگیری معکوس امروزه مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. وجود پژوهش های متعدد و متناقض در این حوزه لزوم انجام پژوهشی فراتحلیل را ضروری می نماید. پژوهش پیشِ رو به روش فراتحلیل و با هدف ترکیب پژوهش های انجام شده درزمینه تأثیر یادگیری معکوس در شاخص های تربیتی فراگیران، در مقایسه با یادگیری سنتی، انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مطالعاتی است که در سال های 1393 تا 1398 در ایران و 2014 تا 2019 در خارج از ایران صورت گرفته و به صورت مقاله و پایان نامه های تمام متن در پایگاه های اطلاعاتی و کتابخانه های دانشگاه ها یا مراکز پژوهشی در دسترس است. بر اساس ملاک های ورود و خروج و تحلیل حساسیت، 46 اندازه اثر از 23 پژوهش استخراج شده است. اندازه ترکیبی تأثیر یادگیری معکوس با مدل اثرات تصادفی 99/0 محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اندازه اثر خلاصه از جنسیت، نوع درس و انواع متغیرهای پیامد تأثیر می پذیرد. نتایج فرارگرسیون نیز نشان می دهد که اندازه اثر تابع سن آزمودنی ها است و یادگیری معکوس در سنین کم (دوره ابتدایی) مؤثرتر است. با لحاظ یافته های این فراتحلیل و پشتوانه نظری و تجربی این حوزه توصیه می شود از این روش در نظام آموزشی استفاده شود.
تاثیر یادگیری معکوس بر انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان در دوران کووید19
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثیر یادگیری معکوس بر انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش اموزان پایه دوم شهرستان آمل در دوران همه گیری کوید ۱۹ انجام شد. این پژوهش از نوع تحقیقات شبه تجربی با دو گروه کنترل و آزمایش به همراه پیش آزمون و پس آزمون به منظور بررسی تغییرات حاصله پیش و پس از اعمال متغیر آزمایشی در گروه آزمایش و مقایسه آن با گروه کنترل می باشد. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم دوره ابتدایی شهر آمل در سال تحصیلی 1401-1400 بود. روش نمونه گیری نیز به صورت خوشه ای چندمرحله ای بود. لازم به ذکر است در میان مدارس 2مدرسه پسرانه به تصادف انتخاب شد و پس از آن یک کلاس دوم این مدارس به صورت تصادفی به گروه کنترل و یک کلاس دیگر به گروه آزمایش اختصاص داده شد. از پرسشنامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور(1998) و پیشرفت تحصیلی هرمنس (1970) استفاده شد. روایی این پرسشنامه به وسیله روایی محتوایی و پایایی آن به وسیله آلفای کرانباخ بررسی و تائید شد. .داده ها به وسیله تحلیل کوواریانس یکطرفه تحلیل گردید. نتایج بیانگر این بود که روش یادگیری معکوس بر پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی در درس ریاضی تأثیرگذار است.
طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیری معکوس مبتنی بر رویکرد تدریس مسئله محور درس زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
81 - 104
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برای شناسایی، طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیری معکوسِ مبتنی بر رویکرد تدریسِ مسئله محور چارچوبی داده شده است. تلاش بر آن بوده طرحی کلی برای طراحی الگوی آموزشی نوین به منزله راهبرد بهبود در تدریس و یادگیری زبان انگلیسی ارائه شود. همچنین در این پژوهش در جایگاه تسهیلگر و راهنما به رفع مشکل یادگیری و عملکرد بهتر در یادگیری پرداخته شده است. پژوهش حاضر جزء پژوهش های کاربردی است. اطلاعاتِ بخش کیفی برای شناسایی مؤلفه هایِ الگو ازطریق مرور نظام مندِ 93 اثر و ازطریق مصاحبه عمیق با 32 نفر از متخصصانِ در دسترس و هدفمند گردآوری شده است. سپس تحلیل محتوای کیفی استقرائی مؤلفه ها انجام گرفت و شاخص های نهایی الگو مشخص شدند. برای اعتباریابی مؤلفه ها در بخشِ کمی از 25 نفر از متخصصان خواسته شد درزمینه شاخص ها و الگو اظهارنظر کنند. بر اساس نتایج به دست آمده از 0/9 = CVR و پایایی پرسش نامه 0/83 =r نیز هر 94 مؤلفه در قالب 18 شاخص اصلی و 76 شاخص فرعی دسته بندی شدند که جداگانه فعالیت های قبل، حین و بعد از کلاس به همراه فعالیت های مستقل مدرس و فراگیر تأیید و به صورت الگوی مفهومی و روندی بررسی شدند. طبق نتایج، شاخص های شناسایی شده الگوی طراحی شده قابل قبول اند. همچنین طبق نظرِ متخصصان، وجود مؤلفه های ارائه شده در الگو می تواند به عنوان انتخاب روش تدریس مناسب با طراحی آگاهانه تأثیر فراوانی در فعال بودن فراگیران در یادگیری خود داشته باشد. لذا نحوه برنامه ریزی و اجرای این الگو نه تنها به مدرسان زبان انگلیسی، بلکه به مدرسان گرایش ها و دروس گوناگون نیز پیشنهاد می شود.
آموزش تاریخ به شیوه یادگیری معکوس در دوره متوسطه دوم
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های موثر در تدریس، روش تدریس به شیوه معکوس یا روش یادگیری معکوس(وارونه) است که این شیوه با در نظر داشتن محتوای آموزشی و امکانات آموزشگاه، درصدد متنوع سازی کلاس درس و مشارکت بیشتر دانش آموزان و فراگیران در فرآیند تدریس است. بر این اساس، سوال اصلی این پژوهش آن است که ابزارهای مهم برای شیوه یادگیری معکوس در آموزش درس تاریخ چیست؟ نویسندگان به روش توصیفی-تحلیلی، روش گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و با استفاده از تجربیات خدمت در کلاس های درس آموزش وپرورش، درصدد پاسخگویی به سوال و ابهام فوق می باشند. این پژوهش ضمن مفهوم سازی از روش تدریس معکوس، به بیان مشخصات بارز این روش می پردازد و می توان در تدریس معکوس درس تاریخ( دوره دوم متوسطه) از آن ها استفاده کرد. خروجی این نوشتار نشان دهنده آن است که در آموزش تاریخ، می توان از روش یادگیری معکوس به خوبی استفاده نمود و از آن در بیان حوادث، رویدادهای سیاسی - اجتماعی سلسله های تاریخی استفاده کرد. حجم انبوه تولیدات مستند، نقشه های تاریخی و همچنین استفاده از روش های تدریس چون گروه بندی کلاسی و بارش مغزی نیز در فرآیند تدریس به شیوه یادگیری معکوس در درس های تاریخ و علوم اجتماعی کاربرد مؤثری دارند و می بایست، مدرسان این کتاب های درسی به تلفیقی از روش های تدریس مسلط باشند.
واکاوی پیامدهای یادگیری به شیوه معکوس مجازی از نگاه دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی پیامدهای یادگیری به شیوه معکوس مجازی از نگاه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی انجام شد. با توجه به ماهیت پژوهش، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه عمیق 9 نفر از دانشجومعلمان، داده های اخذشده به اشباع رسید. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش تحلیل مضمون و از نرم افزار MAXQDA11 به عنوان یک شیوه کمکی در واردکردن داده ها استفاده شد. یافته های حاصل از ادراک دانشجومعلمان در خصوص پیامدهای این روش در 6 مضمون اصلی افزایش صلاحیت های فناوری، ارتقاء و بهبود یادگیری، بهبود مهارت ها ی اجتماعی و ارتباطات، روانشناختی، شخصی سازی یادگیری و کنترل و تنظیم یادگیری خلاصه شد. ادراک دانشجومعلمان نشان می دهد که از نگاه آن ها استفاده از کلاس معکوس مجازی گامی مثبت در ارتقا سطح آموزشی و دارای پیامدهای مثبتی در ابعاد مختلف است. یادگیری به شیوه معکوس مجازی می تواند آموزش را برای فراگیران اثربخش تر و شخصی سازی نماید و مسئله آموزش در کنترل دانشجویان از لحاظ زمانی، مکانی و سرعت قرار گیرد تا آن ها بتوانند آموزش را متناسب با سرعت یادگیری خود تنظیم کنند.
نقش آموزش یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد بر یادگیری سطحی و عمیق یادگیری درس ریاضی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان میاندوآب
حوزه های تخصصی:
زمینه: نبود انگیزه یادگیری، حجم زیاد آموختنی هایی که باید درزمانی کوتاه آموخته شوند و به روز نبودن بخشی از محتوای آموزشی از جمله محدودیت های افراددر حال یادگیری هستند. یادگیری معکوس به عنوان یک راه حل مطرح می گردد. در این روش، آموزش و یادگیری فردی با کمک ابزار و تکنولوژیهای آموزشی جایگزین آموزش مستقیم یک گروه بزرگ در محیط یادگیری توسط مدرس می شود. در پژوهش حاضرفرایند یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد در سال 1400 در بین دانش آموزان دختر پایه ششم تبیین شد. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان میاندواب بودند. در این بررسی حجم نمونه با استفاده از جدول کوهن برای هر گروه 20 نفر محاسبه شد و نمونه آماری شامل 40 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس از بین دانش آموزانی دختر پایه ششم ابتدایی که تمایل به شرکت در پژوهش را داشته و واجد ملاک های پژوهش بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابتدا در راستای آزمون فرضیات پژوهش در مرحله پیش آزمون پرسشنامه محقق ساخته در هر دو گروه به علت شیوع ویروس کرونا به صورت آنلاین اجرا شد. گروه آزمایشی به مدت 13 جلسه ی 45 دقیقه ای تحت آموزش یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد به صورت گروهی قرار گرفتند در حالیکه گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. پس از اتمام دوره ی مداخله پس آزمون در هر دو گروه اجرا و دو ماه بعد پیگیری اجرا شد. داده های به دست آمده به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج در مرحله پس آزمون و پیگیری نشان داد که در گروه آزمایش آموزش یادگیری معکوس در محیط آموزش مجازی شاد به طور معناداری بر مؤلفه های یادگیری سطحی و عمیق درس ریاضی، اثر بخش بوده است. نتیجه گیری: پذیرش یادگیری معکوس به عنوان یک رویکرد مستقل توسط دانش آموزان، فراهم سازی و ارتق ای کیفی ت زیرساختها و امکانات آموزش مجازی و ارتقای توانمندیهای مدیریتی از طریق پذیرش اساتید شایسته و آشنا ب ه فراین د یادگیری معکوس برای آموزش می توانند راهکارهای مناسبی برای اجرایی کردن یادگیری معکوس باشند.
تأثیر الگوی یادگیری معکوس مبتنی بر رویکرد تدریس مسأله محور بر سبک های حل مسأله یادگیری زبان انگلیسی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
328 - 342
حوزه های تخصصی:
یادگیری فعالیتی دگرگون ساز است که افراد را برای مقابله با رویدادها و سازش با محیط آماده می سازد. لذا پژوهش حاضر به بررسی تأثیر الگوی یادگیری معکوس مبتنی بر رویکرد تدریس مسأله محور بر سبک های حل مسأله یادگیری زبان انگلیسی دانشجویان پرداخته است. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون است که در دو گروه کنترل و آزمایش اجرا شد. شرکت کنندگان تعداد 320 نفر به صورت در دسترس با جایگزینی تصادفی بودند. به منظور جمع آوری داده ها، ابتدا پرسشنامه حل مسأله کسیدی و لانگ به عنوان پیش آزمون روی دو گروه اجرا شد. سپس، نحوه آموزش در گروه کنترل به شیوه مرسوم و در گروه آزمایش تحت الگوی آموزش معکوس مبتنی بر رویکرد تدریس حل مسأله بود. جهت بررسی میزان یادگیری، نمرات پس آزمون دو گروه با هم مقایسه شد. جهت بررسی نرمال بودن جامعه مورد مطالعه آزمون اندازه گیری مکرر و آزمون تی تست مستقل انجام شد. یافته ها نشان داد که استفاده از این الگوی تدریس بر سبک های حل مسأله سازنده و غیرسازنده یادگیری زبان انگلیسی دانشجویان تأثیر دارد. همچنین، عملکرد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهتر و تفاوت یادگیری معنادارتر بود. اما پیش آزمون تأثیر و برتری معنی داری بر پس آزمون دو گروه نداشته است. یادگیری به این شیوه تدریس، یکی از نیازهای اساسی آموزش امروزی در همه سطوح تحصیلی است. با توجه به مزایایی چون تقویت ژرف اندیشی، تفکر تحلیلی، تفکر انتقادی، خلاقیت، اطمینان در اتخاذ تصمیم و حل مسأله، این شیوه تدریس می تواند به عنوان روشی مکمل در کنار آموزش های سنتی مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیری معکوس برای دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
63 - 91
هدف پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیری معکوس جهت افزایش فراشناخت و حل مسئله دانش آموزان مقطع ابتدایی و اعتباریابی درونی آن بود. روش پژوهش آمیخته، از نوع طرح اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی برای به دست آوردن الگوی آموزشی، از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتباریابی درونی ازنظر متخصصان به روش پیمایشی پرسشنامه ای استفاده شد. جمع آوری داده ها در بخش کیفی با تحلیل محتوا از اسناد و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته 9 سؤالی لیکرتی انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 91/. محاسبه شد و روایی محتوایی پرسشنامه با محاسبه دو شاخص نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی از سال 2000 تا 2020 و در بخش کمی متخصصین در حوزه تکنولوژی آموزشی، روانشناسی تربیتی و مدیریت آموزشی بودند. نمونه آماری جهت تعیین مؤلفه های الگو تعداد 13 کتاب و 88 مقاله و 4 پایان نامه بودند که به صورت هدفمند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت اعتباریابی الگو، تعداد 20 نفر از متخصصان انتخاب شدند. طبق تحلیل محتوای چهار مؤلفه اصلی و بیست ویک زیر مؤلفه و هفتاد کد به دست آمد پس از تحلیل محتوا و استخراج کدها، مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها در قالب الگو مفهومی و روندی ارائه شدند. نتایج حاصله از اعتباریابی درونی الگو بر اساس نظر متخصصان نشان داده است که الگوی آموزشی ارائه شده از اعتبار درونی برخوردار است و اثربخشی لازم را جهت آموزش به دانش آموزان مقطع ابتدایی را دارد.
یادگیری وارونه در آموزش تاریخ
در این پژوهش به بررسی فرآیند یادگیری در کلاس معکوس درس تاریخ پرداخته شده است. یافته ها پژوهش نشان می دهد که محور اصلی فرآیند یادگیری فراگیران در کلاس معکوس یادگیری فعال می باشد که این یادگیری تحت تاثیری عواملی از جمله شرایط علّی )انگیزه های بیرونی و درونی)؛ راهبردهای فرآیند یادگیری(مشارکتی، اکتشافی، مستقل و عمیق)؛ زمینه )مدیریت زمان، مواد آموزشی و طرح درس) و شرایط مداخله گر )عوامل فردی، آموزشی، سازمانی و فرهنگی) قرار دارد که در نهایت منجر به بهبود پیامدهای (فردی و تحصیلی) در یادگیری درس تاریخ در فراگیران می شود. این پژوهش با توجه به تجربه عینی آن در کلاس های درس تاریخ استان خراسان رضوی و در دبیرستانهای شهرستان های مشهد تدوین شده است. هم چنین محتوای آن برای همکاران عزیزم در استان خراسان تدریس شده است. روش تنظیم این مقاله به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است.
کاربست روش های نوین در آموزش حسابداری به صورت مجازی، تجربه ای نوین در دوران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
69 - 90
هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی روش های نوین تدریس در شرایط آموزش مجازی بر یادگیری، یادداری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان حسابداری است. روش : روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری، تمامی دانشجویان حسابداری مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه در سال تحصیلی ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ است. نمونه آماری تحقیق شامل 5۰ دانشجو ( 25 نفر گروه آزمایش با روش های نوین آموزش و 25 نفر گروه کنترل با روش سنتی آموزش) است . روش های نوین آموزش مشارکتی، آموزش معکوس و یادگیری با کمک نقشه ذهنی در فضای مجازی با استفاده از پیام رسان ها و سامانه های آموزشی دانشگاه اجراشده است. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس (آنکوا) نشان می دهد روش مشارکتی بر یادگیری و یادداری دانشجویان مؤثر بوده ولی اثربخشی روش های معکوس و یادگیری با نقشه ذهنی در فضای مجازی بر متغیرهای یادگیری و یادداری معنی دار نبوده است؛ اما درمجموع به کارگیری این روش های نوین و فعال منجر به بهبود انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان شده است. نتیجه گیری: آموزش مشارکتی باعث می شود تا فراگیران از لحاظ شناختی بیشتر با موضوع درگیر شوند، اطلاعات با طبقه بندی بهتری در حافظه بلندمدت یادگیرندگان جای گیرد و ضروری است در کلاس های مجازی توجه ویژه ای به استفاده از آن شود. همچنین روش های فعال آموزشی در شرایط همه گیری کرونا، با فراهم نمودن بستری متفاوت، توانسته است بر انگیزه دانشجویان در کلاس حسابداری که به زعم اغلب دانشجویان خشک و خسته کننده است، اثربخش باشد و استفاده ترکیبی از آن ها در کلاس مجازی حسابداری توصیه می گردد.