فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی در علم جغرافیا، تعیین حدودی از عملکردی شهر در ابعاد فضایی و مکانی در مدیریت حوزه ها و مناطق مختلف شهر به هدف مدیریت مناسب در ابعاد منطقه ای و ناحیه ای است. در تعیین حدود محدوده قانونی شهر و دیگر مناطق و نواحی همواره از عوامل مختلف طبیعی،اجتماعی،فرهنگی و خدمات شهری در یک گستره جغرافیایی فعالیت ها استفاده شده است و از همین جهت غالبا شهرهای بزرگ به مناطق مختلف با مدیریتی مجزا تحت نظارت شهرداری مرکزی تقسیم و بر اساس آن فعالیت ها و خدمات در آن به شهروندان ارائه می گردد در نظام مدیریت شهری ایران بافت تاریخی بر اساس در خواست بررسی سازمان میراث فرهنگی از شورایعالی شهرسازی و معماری و بررسی این شورای ، آن بخش از بافت های شهری را شامل می شود که قبل از سال 1300ه.ش شکل گرفته است اما این موضوع با توجه به نگرش صرف سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور به حفاظت و صیانت از ابنیه واجد شرایط و پهنه ای کردن محدودیت های قانونی این سازمان در گسترش و توسعه شهر که با مدیریت شهری در تعارض بسیار جدی است و تغییرات اساسی در این محدوده که بسیاری از ابنیه های تاریخی و فرهنگی را از بین برده است نمی تواند ملاک تعیین محدوده مرکزی شهر قرار گیرد. در فرایند توسعه آتی شهر این موضوع مهم در عمل در کشور با مشکلات عدیده ای روبرو شده است و لذا محقق یک گروه تجمیع مبتنی بر روش دلفی متشکل از 45 نفر از افراد کارشناس و متخصص در حوزه جغرافیایی،فعالان فرهنگی و متخصصان برنامه ریزی شهری را تشکیل داده است و بر اساس نتایج نشست با این گروه یک شاخص دهگانه در تعیین حدود منطقه مرکزی ارائه نموده است و شش گزینه پیشنهادی منتج از این گروه را به عنوان الگوهایی مناسبی برای تعیین محدوده مرکزی شهر پیشنهاد می نماید. در تهایت محقق در نگاهی سلسله مراتبی با مقایسه دو به دویی با الهام از روش AHP هر یک از الگوهای معرفی شده برای منطقه مرکزی شهر در بافت قدیم را با سازگاری کاربری با عملکردی کاربری های فرهنگی و تاریخی شهر مقایسه کرده است و نهایت الگوی برتردر سازگاری با نحوه عملکرد کاربری های تاریخی و فرهنگی را معرفی می نماید.
ارزیابی نابرابری جنسیتی در آموزش و اشتغال زنان و تحلیل عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: روستاهای پیراشهری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
131 - 156
حوزههای تخصصی:
نابرابری جنسیتی، موضوعی بسیار مهم در زمینه توسعه ی جوامع روستایی تلقی می شود، که طبق گزارش بانک جهانی دستیابی به برابری جنسیتی برای اقتصاد کشورها بسیار ضروری است. در این خصوص هویت دادن و استقلال بخشیدن به زنان و فراهم کردن زمینه مشارکت فعال آن ها در امور مختلف اقتصادی – اجتماعی ضروری می نماید. براین اساس، هدف پژوهش حاضر طبقه بندی روستاهای حریم کلانشهر تبریز از نظر نابرابری جنسیتی و شناسایی بیشترین عامل اثرگذار بر روی این نابرابری می باشد. این پژوهش، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-تحلیلی است. جامعه آماری براساس آخرین حریم مشخص شده برای کلانشهر تبریز، 63روستا می باشد که از این میان 45 روستا در سال 1395 دارای سکنه بوده و به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده و به صورت تمام شماری مدنظر قرار گرفتند. داده های موردنیاز از مطالعات اسنادی و آمارنامه ها استخراج و تحلیل گردیدند. نتایج ارزیابی شاخص ها در روستاهای موردمطالعه طی دو دوره (95-1385) با استفاده از مدل ویکور حاکی از این است که روستای الوارعلیا با برخورداری از شرایط اجتماعی- اقتصادی مناسب نسبت به سایر روستاهای موردمطالعه از نابرابری جنسیتی پایینی (با امتیاز 1) برخوردار است. در مقابل روستای کرجان با کسب امتیاز 00/0 از این منظر در شرایط نامطلوبی نسبت به سایر روستاها قرار دارد. همچنین نتایج به دست آمده از رگرسیون وزنی جغرافیایی نشان دهنده آن است که فاصله از جاده اصلی، برخورداری از زیرساخت آموزشی، فاصله از شهر تبریز و بالا بودن درصد اشتغال روستایی به ترتیب با کسب امتیاز 712/0، 696/0، 691/0 و 647/0 بیشترین عوامل اثرگذار بر روی نابرابری های جنسیتی بوده اند.
مدل سازی ساختاری تفسیری عوامل مؤثر بر توسعه درونی شهرهای مناطق خشک (مورد مطالعه: شهر اردکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
462 - 478
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های پایداری توسعه شهری و توسعه کالبدی متوازن همسو با شرایط محیطی اکولوژیکی و اجتماعی اقتصادی است.در دهه های پایانی قرن بیستم، با وجود تلاش های بسیار در زمینه توسعه پایدار کالیدی فضایی شهرها این موضوع هنوز یکی از چالش های مهم جغرافیدانان، شهرسازان، معماران و برنامه ریزان شهری باقی مانده است. دربسیاری از شهرهای کشورهای در حال توسعه، شهرگرایی شتابان و افزایش میزان جمعیت شهرنشین، موجب تشدید مخاطرات زیست محیطی شده است.این امر در شهرهای کوچک از اهمیتی دوچندان دارد.زیرا توسعه فیزیکی کالبدی علاوه بر تغییر کاربری اراضی، تامین نیازمندی های اساسی جامعه شهری از جمله تامین آب سالم و کافی، سرانه فضای سبز، مدیریت پسماند شهری و آلودگی های زیست محیطی را با محدودیت های جدی مواجه کرده است.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیلی است.جامعه آماری را اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه پژوهش در شهر اردکان تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.از این رو در این پژوهش از نمونه گیری هدفمند قضاوتی(20 نفر از اساتید دانشگاهها و متخصصین عرصه پژوهش) به منظور انجام و اجرایی شدن پژوهش انتخاب شدند. در جهت دستیابی به اهداف پژوهش با استفاده از متدولوژی تحلیلی نوین مدلسازی ساختاری تفسیری(ISM) روابط بین عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، عوامل با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مولفه ها،تحلیل شدند. نتایج حاصل از مدل ساختاری تفسیری عوامل موثر بر توسعه درونی شهر نشان داد که مدل بدست آمده در بر گیرنده سه سطح است و نتایج نشان داد که عوامل مدیریتی و کالبدی اساسی ترین عوامل موثر بر توسعه درونی شهری است که باید در وهله اول بر آن ها تاکید شود به عبارتی دیگر هرگونه اقدام برای زمینه سازی در جهت توسعه درونی شهر، مستلزم توجه به این عوامل در کنار سایر عوامل یاد شده است.
بازترکیب فرم کالبدی با رویکرد تاب آوری انرژی مبنا در راستای ارتقاء آسایش حرارتی (نمونه موردی: شهر جدید صدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
1 - 20
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد سریع شهرنشینی و روند رو به افزایش انتشار گازهای گلخانه ای سبب به وجود آمدن تغییرات اقلیمی گشته است. این در حالیست که شهرهای جدید که در ایران باهدف پاسخگویی به مسائل مادر شهر اصلی در سطح مناطق کلان شهری برنامه ریزی شده اند، شرایط اقلیمی و ویژگی های بومی و محلی را در طراحی کمتر مدنظر داشته اند. ازاین رو با توجه به ضرورت راهبردهای کاهش مصرف انرژی درروند رو به افزایش تغییرات اقلیمی، هدف این پژوهش بررسی و تحلیل اصول طراحی فرم کالبدی شهری با رویکرد تاب آوری انرژی مبنا در راستای ارتقاء آسایش حرارتی در شهر جدید صدرا است. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانه ای و سنجش کمی با استفاده از نرم افزار تحلیل خرده اقلیمی ENVI-met بهره برده شده است. در مرحله اول معیارهای تاب آوری انرژی مبنا با استفاده از سیستم های جهانی رتبه بندی تاب آوری انرژی و پژوهش های نظری صورت گرفته در 5 لایه شامل مکان یابی هوشمند، منابع و انرژی، حمل ونقل و کاربری، فرم محله ها و الگوی توسعه و خلق مکان شناسایی شد که با توجه به هدف این پژوهش، مولفه فرم محله ها و الگوی توسعه در نمونه موردمطالعه بررسی گردید. به این منظور در بخشی از شهر صدرا پس از طراحی ساختار اصلی محله با توجه به معیارهای تبیین شده بازترکیب فرم کالبدی محله تاب آور انرژی مبنا با تأکید بر ارتقاء آسایش حرارتی و همچنین تحلیل کالبدی و اقلیمی بستر سایت؛ نقاط منتخب در نرم افزار ENVI-met شبیه سازی و شاخص آسایش حرارتی یا میانگین رای پیش بینی شده «PMV»، برای آن ها در گرم ترین ماه سال استخراج گردید. درنهایت بر اساس سنجش انحراف طرح از معیار آسایش حرارتی، ضریب دید به آسمان و سایر شاخص های اقلیمی، به ارائه ضوابط و معیارهای طراحی کالبدی در مقیاس خردتر پرداخته شد. برونداد این پژوهش بازترکیب فرم کالبدی با رویکرد تاب آوری انرژی مبنا در راستای ارتقاء آسایش حرارتی در یک محله شهری و ارائه راهبرد و سیاست هایی باقابلیت تعمیم پذیری در طراحی محله های جدید است.
واکاوی ازدحام گردشگری از منظر گردشگری هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
91 - 104
حوزههای تخصصی:
ازدحام گردشگری خطری برای مقصدها است؛ زیرا عواملی که به گردشگری قدرت می بخشند، اگر به خوبی مدیریت نشوند، پیامدهای منفی اجتناب ناپذیری خواهند داشت که به کاهش تعداد گردشگر در مقصدها منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی و واکاوی ازدحام گردشگری از منظر گردشگری هوشمند برای مقصدهای گردشگری انجام شده است. این پژوهش از نوع توسعه ای - کاربردی و به لحاظ روش شناسی در زمرهٔ پژوهش کیفی قرار دارد. به منظور گردآوری داده های کیفی، از ابزار مصاحبه استفاده شده است. مشارکت کنندگان، در این پژوهش، 21 نفر از مدیران و مسئولان سازمان های متولی گردشگری، متصدیان و فعالان گردشگری، اعضای هیئت علمی دانشگاه های مسلط به موضوع هستند که، با روش گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری، مصاحبه ها انجام شد. در این خصوص، یافته های حاصل از مصاحبه با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند و درنهایت 193 کد باز، 18 کد محوری و 3 کد انتخابی استخراج شد. نتایج نشان می دهد مدیریت ازدحام گردشگری شامل سه بعد عرضهٔ گردشگری با مؤلفه های تأسیسات و جاذبه، موقعیت فضایی و جغرافیایی مقصد، ظرفیت تحمل محیطی و روان شناختی بومیان، پلتفرم های گردشگری هوشمند، خدمات و سرویس های هوشمند، بازاریابی و تبلیغات هوشمند؛ بعد تقاضای گردشگری با مؤلفه های الگوی رفتاری و شخصیتی گردشگران، فصلی بودن گردشگری، ظرفیت تحمل روانی و اجتماعی گردشگران، موقعیت فضایی و جغرافیایی مبدأ، فرهنگ گردشگر و سبک سفر، انگیزهٔ گردشگر و بعد ساختاری/ مدیریتی با مؤلفه های سازوکار توزیع هوشمند، دولت و حاکمیت هوشمند، قوانین و سیاست ها، ساختار و سیستم هوشمند، الگو و سبک مدیریت هوشمند و آموزش و فرهنگ سازی دسته بندی شده است.
عوامل اجتماعی و روانشناختی اثرگذار بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی توسط روستاییان شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
115 - 136
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث حفظ محیط زیست، یکی از چالش های مهم بشر می باشد و تولید محصولات کشاورزی سالم همراه با رعایت استانداردهای جهانی همگام با حفظ محیط زیست در دستیابی به پایداری و کشاورزی پایدار مورد توجه قرار گرفته است. در راستای این مهم پژوهش حاضر با هدف کلی شناسایی عوامل تاثیرگذار بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی در میان کشاورزان شهرستان خرم آباد انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کشاورزان شهرستان خرم آباد بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 380 نفر از کشاورزان در مناطق روستایی با روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب برای مطالعه شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی توسط نرم افزارهای SPSS و Smart Pls انجام شد. در این پژوهش از مدل اعتقاد سلامت به عنوان چارچوب نظری تحقیق استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل مورد استفاده در این زمینه بسیار کارآمد بوده و قادر است 62 درصد از واریانس عملیات مناسب کشاورزی را تبیین نماید. نتایج بیانگر اثر معنی دار متغیرهای حساسیت و شدت درک شده، منافع و موانع درک شده، خودکارآمدی و راهنمای عمل بر بکارگیری عملیات مناسب کشاورزی دارد. نتایج این پژوهش می تواند به سیاست گذارن عالی حوزه محیط زیست جهت حفظ محیط طبیعی و ترویج محصولات سالم در جامعه کمک شایایی نماید.
Evaluation of the Effectiveness and Efficiency of the Agricultural Insurance Fund in the Development of Rural areas of Shiraz County(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
79 - 94
حوزههای تخصصی:
Purpose- The agricultural insurance fund plays a crucial role in rural areas and agricultural sector. Evaluating the performance of this fund can better identify its effectiveness and challenges. This study aims to evaluate the effectiveness and efficiency of the agricultural insurance fund in the development of rural areas in Shiraz County.Design/methodology/approach- This descriptive-analytical research is based on data collection through a survey. The data collection tool was a researcher-made questionnaire. The validity of the questionnaire was confirmed by experts, and its reliability was verified with a Cronbach’s alpha coefficient greater than 0.70. The statistical population consisted of rural residents totaling 55323 individuals. Based on Cochran’s formula, the sample size was determined to be 382 individuals.Findings- The test results, at a significance level less than 0.05, indicated that the Agricultural Insurance Fund had poor efficiency in rural development from the perspective of rural residents. The average test result of 2.404 also confirms this finding. Despite its poor performance, the fund’s highest effectiveness and efficiency were related to promoting social justice with an average score of 2.609. Furthermore, analysis of variance showed no significant difference between rural areas regarding the performance status of the Agricultural Insurance fund at a level greater than 0.05 but equal to 0.774. It is also predicted that the Agricultural Insurance Fund may have an impact on the situation of rural areas. According to the regression results, support for the expansion of greenhouse cultivation with a beta value of 0.349 has been the most important factor in the effectiveness of the fund.Research limitations/implications- challenges related to data collection access and significant costs complicated this research endeavor. To mitigate these negative impacts, villages with larger populations were prioritized for inclusion.Practical implications- Sustainable rural development in agriculture hinges on various forms of managerial support from entities like the Agricultural Insurance Fund. Dynamism in this area can expedite development.Originality/value- Despite being relatively overlooked, evaluating the performance of Agricultural Insurance Funds can highlight positive aspects for managers and specialists due to their importance. The villages within the research scope also provide value and authenticity to this study.
بررسی میزان فرسایش خاک و ارتباط آن با شاخص های ژئومورفیک و پوشش گیاهی در حوضه آبخیز کوزه توپراقی، استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
55 - 80
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک، یکی از مشکلات محیطی است که تهدیدی برای منابع طبیعی، کشاورزی و محیط زیست به شمار می رود. در این راستا، اطلاعات زمانی و مکانی از فرسایش خاک در اقدامات مدیریتی، کنترل فرسایش و مدیریت حوضه های آبخیز نقش مؤثری دارند؛ بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی میزان فرسایش خاک درحوضه آبخیز کوزه توپراقی با مدل«RUSLE» و ارتباط آن با شاخص های پوشش گیاهی می باشد. برای دست یافتن به هدف تحقیق، از مدل تجربی «RUSLE» که شامل عامل های، R، K، LS، C و P است، استفاده شده است. بدین منظور به ترتیب با استفاده از داده های باران سنجی أخذ شده از سازمان هواشناسی، لایه بافت خاک 1:250000 ایران، مدل رقومی ارتفاع 30 متر «Aster» و همچنین تصویر ماهوراه ای «لندست 8 OLI» در محیط سامانه اطلاعات مکانی«GIS» تهیه شده اند و پس از روی هم گذاری لایه ها، مقدار فرسایش سالانه خاک در سطح حوضه برآورد شد. در گام بعد، شاخص های ژئومورفیک و پوشش گیاهی که در رخداد فرسایش خاک مؤثر هستند شامل: شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، شاخص توان آبراهه (SPI)، شاخص انحناء دامنه (Curvatore)، شاخص انحناء مقطع (Profil Curvatore)، شاخص انحناء سطح (Plan Curvatore) و شاخص پوشش گیاهی عادی (NDVI) در محیط « ArcMap» ایجاد شد و نقشه های پهنه بندی تهیه شدند. در راستای این امر از نرم افزارهای «GIS 10.8، ENVI 5.6، Excel و SPSS» جهت تهیه نقشه ها و همچنین تجزیه وتحلیل استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که مقدار فرسایش سالانه خاک برای کل حوضه در دامنه بین 0 تا 63/26 تن در هکتار در سال برآورد شد. در بررسی دیگر، ارتباط بین شاخص های ژئومورفیک و پوشش گیاهی با میزان فرسایش سالانه خاک انجام پذیرفت که نتایج آن نشان داد شاخص های: شیب، انحناء سطح، انحناء مقطع، انحناء دامنه و رطوبت توپوگرافی به ترتیب با ضریب تبیین 78/0، 40/0، 20/0، 06/0 و 03/0 بیش ترین تاثیرگذاری را در فرسایش خاک حوضه آبخیز کوزه توپراقی داشته اند، در حالی که شاخص های تفاضل پوشش گیاهی نرمال شده و توان آبراهه به ترتیب با مقادیر 03/0 و 11/0 رابطه ای معکوس با فرسایش سالانه خاک داشته اند. نتایج این پژوهش امکان تلفیق شاخص های مؤثر ژئومورفیک و پوشش گیاهی بر فرسایش و نیز امکان استفاده از سایر شاخص های مؤثر و قابلیت های «RS» و «GIS» را جهت تخمین کمّی مقادیر فرسایش خاک تأیید می نماید.
ارزیابی نقش سکونتگاه های غیررسمی در بزهکاری ساکنان، مطالعه موردی: مناطق اسلام آباد و کشتارگاه شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
77 - 93
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رشد جمعیت در ایران، که در سال 1402 برابر با 0.7 درصد برآورد شده است، چالش هایی همچون افزایش فقر، توسعه بی رویه شهرها، بحران مسکن، مهاجرت گسترده روستاییان به شهرهای بزرگ و شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی (حاشیه نشینی) را به همراه داشته است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سکونتگاه های غیررسمی بر بزهکاری در شهرستان ارومیه انجام شده است.
روش پژوهش: این تحقیق از نظر روش شناسی، توصیفی-پیمایشی و مبتنی بر روش زمینه یابی است. جامعه آماری شامل ساکنان مناطق حاشیه نشین اسلام آباد و کشتارگاه در شهر ارومیه است. برای تعیین نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و 100 نفر از ساکنان این دو منطقه (به طور مساوی) انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مشاهده و پرسش نامه ای محقق ساخته با 20 گویه پنج گزینه ای بر اساس طیف لیکرت است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین سکونتگاه های غیررسمی و گرایش به رفتارهای بزهکارانه رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، توزیع ناعادلانه ثروت و مهاجرت با افزایش رفتارهای بزهکارانه همبستگی مثبت دارند. علاوه بر این، میزان محرومیت نسبی در مناطق حاشیه ای، زمینه ساز ارتکاب بزهکاری است.
نتیجه گیری: بررسی ها نشان داد که میزان بزهکاری میان شهروندان حاشیه نشین و سایر شهروندان بر اساس پایگاه اجتماعی و اقتصادی آن ها تفاوت معناداری دارد. همچنین، میان محل سکونت، نرخ بیکاری و گرایش به بزهکاری و آسیب های اجتماعی ارتباط مثبت و معناداری مشاهده شد. این نتایج نشان دهنده تأثیر مستقیم شرایط نامناسب اقتصادی و اجتماعی در سکونتگاه های غیررسمی بر افزایش رفتارهای بزهکارانه در این مناطق است
بررسی و تبیین عوامل و منابع تنش و منازعه میان واحدهای تقسیمات کشوری(مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
69 - 92
حوزههای تخصصی:
مطالعه تنش ها و منازعات محلی میان قلمروهای سیاسی- اداری نشان می دهد که این تنش ها در گذر زمان سیر صعودی داشته و ابعاد، گستره و شدت آن به مرور افزایش یافته است. از طرف دیگر بررسی تغییرات تقسیمات کشوری در ایران نشان می دهد که در بین استان های کشور، استان فارس از جمله واحدهایی است که طی دهه های اخیر بیشترین تغییرات را در زمینه تقسیمات کشوری داشته است. همزمان با این تغییرات، تنش ها و منازعات قلمروهای سیاسی – اداری آن در سطوح درون استانی و بین استانی افزایش یافته است. روند رو به گسترش منازعات محلی میان قلمروهای سیاسی- اداری به دلیل وجود زمینه ها، بسترها، نیروها و عواملی است که در شکل گیری و نقش آفرینی آنها نقش موثری دارند. از اینرو در این تحقیق با استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی مهم ترین عوامل و منابع تنش و منازعه میان قلمروهای سیاسی- اداری استخراج گردید. سپس در سطح قلمرو مطالعاتی تحقیق(استان فارس)، حدود 44 مسئله تنش زا و منازعه آمیز در قالب 25 موضوع درون استانی و 19 موضوع بین استانی مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که همه مولفه های استخراج شده در بخش منابع کتابخانه ای، در ایجاد تنش و منازعه میان قلمروهای سیاسی- اداری استان فارس در دو سطح درون استانی و بین استانی نقش آفرین بوده اند.
تحلیلی بر ژئوپلیتیک حمل و نقل دریایی و نقش آن در توسعه اقتصاد سیاسی ایران (مطالعه موردی: سواحل مکران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سواحل مکران در پیوستگی با اقیانوس هند، ظرفیت های گسترده ای در زمینه توسعه حمل و نقل دریایی و ترانزیت کالا در مقیاس بین المللی دارد. بررسی ها نشان می دهد که سرمایه گذاری در حوزه زیرساخت های بندری و توسعه ظرفیت های حمل و نقل دریایی و مبادلات تجاری و بازرگانی با کشورهای پیرامون، زمینه ساز ارتقای منزلت ژئوپلیتیکی کشور در حوزه دریایی خواهد شد. بهره گیری از این مزیت های جغرافیایی، می تواند توسعه اقتصادی و سیاسی و خروج از انزوای جغرافیایی در این منطقه را فراهم آورد. بنابراین، توسعه حمل ونقل دریایی به اقتضای سیاست خارجی یکی از عوامل و فرایندهای تولید قدرت محسوب می شود که مورد توجه دانش ژئوپلیتیک است. روش پژوهش حاضر با توجه به ماهیت مسأله و موضوع آن، از نوع توصیفی-تحلیلی است و از نوع مطالعات کاربردی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که توجه به بستر های جغرافیایی در حوزه حمل و نقل دریایی در سواحل مکران، زمینه فعال شدن این ظرفیت ها و به تبع آن پویایی اقتصادی دریامحور را فراهم می کند که موجب افزایش قدرت و نفوذ ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی ایران در مقیاس منطقه ای و جهانی خواهد شد. از این جهت ایران می تواند با محور قرار دادن بنادر این منطقه و با فعال نمودن کریدور شمالی-جنوب و حتی غرب به شرق، زمینه همگرایی کشورهای منطقه و نیز توسعه سیاسی و اقتصادی بومی را فراهم نماید.
تحلیل سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر امنیت (نمونه موردی: شهر خرم آباد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
84 - 100
حوزههای تخصصی:
از زمینه های ناپایداری توسعه شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه، سکونتگاههای غیررسمی می باشد که به علت عدم توانایی سیاستهای شهری برای حل و فصل مشکلات مسکن اقشار آسیب پذیر جامعه و کنترل مهاجرتها شکل گرفته است. سکونتگاههای غیررسمی با تجمعی از اقشار کم درآمد و غالباً با مشاغل غیررسمی و شیوهای از شهرنشینی ناپایدار همراه اند و به دلیل برخورداری از شرایط انزوا زمینه ساز بسیاری از آسیبهای اجتماعی به شمار می روند. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی – توسعه ای و از نظر روش توصیفی - اکتشافی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز، از نوع تحقیقات میدانی و پیمایشی قلمداد می شود، همچنین برای گردآوری داده ها از پرسشنامه (با طیف لیکرت به صورت باز و بسته) استفاده شده است. در این پژوهش محلات 11 گانه اسکان غیر رسمی شهر خرم آباد با تاکید بر گسترش فقر توسط آزمون های آماری با استفاده از روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش بر اساس فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شد که اطلاعات از طریق پرسشنامه بدست آمد. نتایج حاکی از آن است که با توجه به بررسی های به عمل آمده و آزمون های آماری انجام شده (آماره آزمون T – TEST، آماره آزمون F و TUKEY) و نتایج به دست آمده، می توان گفت که تفاوت معناداری بین محله های مورد مطالعه به لحاظ وضعیت امنیت وجود داشته و محله های مورد مطالعه به لحاظ سطح امنیت در وضعیت مناسب و مطلوبی بسر نمی برند. محله فلک الدین و دره گرم شرقی دارای کمترین امنیت و گل سفید و اسدآبادی دارای بیشترین امنیت هستند.
ارائه الگویی برای کاربست شهرسازی وکالتی جهت توسعه پایدار شهرهای کوچک نمونه موردی : شهرهای کوچک شمال استان همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بر آن است تا با روشن ساختن ظرفیت های شهرسازی وکالتی در توسعه پایدارشهرهای کوچک، به پی یافتن پاسخ این پرسش بپردازد که مؤلفه های شهرسازی وکالتی در توسعه پایدار شهرهای کوچک کدامند؟ تا برای ارائه راهکارهای اجرایی بهره ببرد. پژوهش حاضر جزء پژوهش های کاربردی و اکتشافی – تبیینی با روش ترکیبی(کیفی-کمی) است. در بخش کیفی از طریق مصاحبه با خبرگان شامل اساتید دانشگاهی و مسئولان اجرایی شهرهای کوچک شمال استان همدان و با استفاده از استراتژی پدیدارشناسی و تاکتیک تحلیل محتوای مصاحبه(تحلیل تم) و نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA 2020 و نرم افزار iMindMap 9 مؤلفه های شهرسازی وکالتی در شهرهای کوچک و نمودار شبکه مضامین ارائه شد. در بخش کمی تحقیق توصیفی و از نوع زمینه یابی است و جهت سنجش نسبت روایی محتوایی و انجام مراحل تکنیک دلفی از آزمون های T تک نمونه ای و ضریب کندال تحت نرم افزار کمی SPSS نسخه 26 استفاده شد و جهت سنجش مطلوبیت برازش الگوی کمی پژوهش از روش تحلیل عاملی تأییدی به کمک آزمون های روایی همگن بودن، روایی همگرا و واگرا و آزمون پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ تحت نرم افزار PLS نسخه 3 انجام شد. نمونه آماری بر مبنای اشباع نظری و تئوریکی بر اساس کدهای استخراجی از مصاحبه با پنل خبرگان و 384 نفر از شهروندان و شهرهای کوچک شمال استان همدان که شامل شهرهای کبودرآهنگ، رزن و دمق انتخاب شد. در پژوهش انجام شده شهرسازی وکالتی با 7 مولفه مالی، مسئولیت پذیری، مشارکتی، توانمندسازی، عدالت، تصمیم سازی و آموزشی معرفی شدند. در بین ابعاد شهرسازی وکالتی، بیشترین میانگین با مقدار 65/3 مربوط به ابعاد مسئولیت پذیری و آموزشی بوده و کمترین میانگین با مقدار 42/3، مربوط به بعد تصمیم سازی بود که در بین نظر عموم مردم با نخبگان و مسئولین تفاوت معنی داری در مولفه های موثر شهرسازی وکالتی، وجود نداشت. باتوجه به نتایج به دست آمده الگوی شهرسازی وکالتی در توسعه پایدار شهرهای کوچک از برازش مطلوبی برخوردار بودند تا با استفاده از این الگوها راهکارهای اجرایی برای کاربست شهرسازی وکالتی جهت توسعه پایدار شهرهای کوچک ارائه شود.
مدل سازی الگوی خرید گردشگران مذهبی (نمونه موردی: گردشگران مذهبی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری خرید به عنوان یک پدیده اقتصادی-اجتماعی، نقش مهمی در توسعه اقتصادی مقاصد گردشگری ایفا می کند. این نوع گردشگری نه تنها به عنوان یک فعالیت اقتصادی، بلکه به عنوان بخشی از تجربه سفر نیز در نظر گرفته می شود. گردشگری خرید به عنوان ترکیبی از دو صنعت جهانی، یعنی گردشگری و خرده فروشی، شناخته می شود. این پدیده به خرید در مقاصد مختلف سفر اشاره دارد و به عنوان یک موتور اقتصادی برای ایجاد اشتغال، درآمد و منافع مستقیم و غیرمستقیم عمل می کند. هدف از انجام این پژوهش، مدل سازی الگوی خرید زائران و گردشگران مقیم هتل های 3 و5 ستاره شهرمشهد مقدس است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. درسطح توصیفی از شاخص های گرایش مرکزی-پراکندگی و درسطح استنباطی از معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش جمعیت گردشگر مذهبی مشهد 31.188.664 نفر می باشد که از این میزان 9.792.252 نفر در هتل های 3 ستاره و 776.552 نفر در هتل های 5 ستاره اقامت داشتند. با استفاده از روش کوکران از بین آنها حجم نمونه 380 نفری به عنوان نمونه انتخاب گردید. داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزارSPSS وAmos مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت و یافته ها حاکی از آن بود که عامل روان شناختی با میزان 43% از طریق شاخص های اجتماعی وفرهنگی پوشش داده می شود و 100% تحت تأثیر سه عامل پشت سرخود یعنی عوامل آمیخته بازاریابی (شامل قیمت، توزیع، محصول) تبلیغات و عوامل فرهنگی- اجتماعی فردی است. این نتایج نشان می دهد که توسعه گردشگری باید براساس فرآیند برنامه ریزی جامع و براساس توجه به نیازهای مصرفی و الگوهای خرید زائران و گردشگران صورت پذیرد تا بتواند بر بهبود کیفیت سفر، گردشگرپذیری شهر و در نهایت افزایش تعداد و کیفیت سفر زائر تأثیرگذار باشد.
ارزیابی نماگرهای مؤثر بر توسعه گردشگری پزشکی کلان شهر اصفهان با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری پزشکی به عنوان یکی از زیرمجموعه های گردشگری سلامت و به عنوان یک صنعت با پتانسیل بالا، نقش مهمی در توسعه پایدار صنعت گردشگری سلامت به عنوان ارتباط دهنده بخش پزشکی و گردشگری دارد. هدف این نوشتار، تحلیل و بررسی نماگرهای مؤثر بر توسعه گردشگری پزشکی کلان شهر اصفهان است. پژوهش حاضر از لحاظ روش از نوع توصیفی – تحلیلی و از لحاظ ماهیت، جزء پژوهش های کاربردی به شمار می رود. شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و پیمایشی (پرسش نامه) بوده و رویکرد گردآوری داده ها رویکرد تعاملی – خبره محور است. روش تحلیل داده ها در این تحقیق، کمی – کیفی (روش آمیخته) بوده و قلمرو مکانی تحقیق، کلان شهر اصفهان است. جامعه آماری این پژوهش، 35 نفر از کارشناسان، متخصصان، خبرگان و اعضاء هیئت علمی مرتبط است که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. برای گردآوری داده های این پژوهش از روش دلفی آنی و از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS در تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در سطح اطمینان 95% سازه های مؤثر در تحلیل به ترتیب: نماگرهای امکانات، تسهیلات و تجهیزات 99% نماگرهای فرهنگ(سیاسی، سازمانی و عمومی) 95%، نماگرهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، تبلیغات و بازاریابی 89%، نماگرهای برنامه ریزی و توسعه 87%، نماگرهای کیفیت خدمات 80 %و نماگرهای هزینه و بیمه 65% اولویت بندی شده است. دراین مطالعه مقدار SRMR برای نماگرهای مؤثر بر توسعه گردشگری پزشکی کلان شهر اصفهان 061/0 به دست آمده و مقدار NFI مدل 908/0 را نشان می دهد که حاکی از مقدار نیکویی برازش بسیار مناسبی است. در نهایت، ارزیابی زنجیره تأمین خدمات گردشگری پزشکی و مشکلات آن ، تهیه طرح جامع گردشگری پزشکی در کلان شهر اصفهان وهمچنین تدوین راهبردهای نوین بازاریابی و تبلیغات و اجرای آن به منظور جذب گردشگران پزشکی در کلان شهر اصفهان پیشنهاد می گردد.
فرا تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار خرید سبز (مطالعه موردی: مشتریان کسب وکارهای اشتراکی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش ناگهانی جمعیت در سال های اخیر، منجر به افزایش مصرف بی رویه منابع، تغییرات آب و هوایی، افزایش گازهای گلخانه ای و انقراض گونه های نادر شده است. تلاش برای حفاظت از محیط زیست به یک نگرانی جهانی تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی و طبقه بندی عوامل مؤثر بر رفتار خرید سبز توسط مصرف کنندگان است. بیشترین ضرورت پژوهش در شرایط فعلی، شناسایی عوامل مؤثر بر تغییر رفتار مصرف کنندگان هنگام خرید است. پژوهش، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش اجرا توصیفی - پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز از بررسی های اسنادی و مطالعات میدانی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته و به صورت کاملاً تصادفی بین مشتریان کسب وکارهای اشتراکی در شهر تهران توزیع گردید. پایایی آلفای کرونباخ در این مطالعه 83/۰ به دست آمد. حجم جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین گردید. برای تجزیه وتحلیل هم پوشانی دورانی و ماتریس همبستگی عوامل، از روش تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون KMO، بارتلت و اسکری کتل در محیط نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج حاصل نشان داد که عوامل مؤثر بر رفتار خرید سبز به ترتیب عبارت اند از: گسترش دانش محیط زیستی، تغییر در نگرش افراد، کنترل رفتاری و مسئولیت های اجتماعی، هنجارهای ذهنی و برداشت از خود و سبک زندگی و ارزش های ادراک شده توسط مصرف کنندگان است.
ارزیابی دقت تصاویر فرا طیفی و چند طیفی در طبقه بندی پوشش تالاب ها با استفاده از روش های مختلف طبقه بندی (مطالعه موردی: تالاب شادگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی پوششی تالاب ها به منظور شناسایی نوع گونه های گیاهی داخل تالاب و تمایز آن با پوشش گیاهی حاشیه ی تالاب و بررسی تغییرات اکوسیستم آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به مشابهت طیفی بین گونه های مختلف گیاهی تالاب و گیاهان حاشیه ی تالاب و زمین های کشاورزی این امر با استفاده از داده های چندطیفی با مشکلاتی مواجه است و داده های ابرطیفی می تواند در این زمینه بسیار سودمند باشد. در این مطالعه توان سنجنده های ابرطیفی و چندطیفی در شناسایی ویژگی های تالاب و توانایی سنجنده های ETM+(۲۰۱۱)، Hyperion(۲۰۱۱) و ALI(۲۰۱۱) به منظور مطالعه ی ویژگی های تالاب شادگان طی سال ۱۳۹۰ بررسی شد و شاخص های مختلف طیفی به همراه ترکیب مناسبی از باندهای تصاویر ماهواره ای سنجنده های مذکور به عنوان ورودی انواع روش های طبقه بندی شامل روش های حداکثر احتمال، حداقل فاصله، شبکه عصبی و ماشین بردار پشتیبان مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش های ماشین بردار پشتیبان و شبکه عصبی با دارا بودن دقت طبقه بندی بالای ۸۵ درصد در هر سه تصویر, نتایج نزدیک تری به واقعیت نشان می دهند. دقت طبقه بندی برای هر سه تصویر برای روش ماشین بردار پشتیبان در بالاترین حد خود بود به طوریکه برای تصویر Hyperion صحت کلی برابر ۹۵.۷۳، برای ALI برابر ۸۸.۰۳ و برای ETM+ برابر با ۸۹.۳۴ است. بنابراین ویژگی های در نظر گرفته شده برای تالاب، در سه تصویر حاصل از الگوریتم SVM نشان داد که نمایش تمایز کاربری پوشش گیاهی حاشیه تالاب از کاربری زمین های کشاورزی آبی دارای ابهام بیشتری نسبت به سایر ویژگی های تالاب است. بررسی ها نشان داد که این بخش در تصاویر ALI و ETM+ نسبت به تصاویر Hyperion کمتر قابل شناسایی هستند و یا در برخی مناطق این قسمت ها اصلا قابل تفکیک از ارضی کشاورزی آبی نیستند، در حالیکه Hyperion به دلیل دارای بودن تعداد ۲۲۰ باند و داشتن سطح بالاتری از جزئیات طیفی, توانایی تفکیک این دو کلاس را از هم دارد.
تحلیل نقش تاب آوری کالبدی بر توزیع فضایی ناامنی غذایی نواحی روستایی در دوره همه گیری کرونا، مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳
205 - 220
حوزههای تخصصی:
تأمین غذا جهت تحقق امنیت غذایی از اهداف مهم توسعه در تمامی کشورها تلقی می شود، کاهش ناامنی غذایی برای دولت ها به عنوان یک دستاورد مهم سیاسی و اجتماعی قلمداد می گردد. شیوع همه گیری کرونا دارای اثرات مختلفی بر نواحی روستایی بود، این اثرگذاری تحت تاثیر عوامل مختلفی رخ داد، یکی از عوامل اصلی جهت کاهش ناامنی غذایی روستائیان سطح تاب اوری کالبدی این نواحی می باشد. در همین راستا تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به سؤالات زیر است که وضعیت ناامنی غذایی نواحی روستاهای موردمطالعه در چه سطحی قرار دارد؟ و بین شاخص های تاب اوری کالبدی و توزیع فضایی ناامنی غذایی در روستاهای مورد مطالعه چه رابطه ای وجود دارد؟ هدف تحقیق حاضر ابتدا شناخت وضعیت ناامنی غذایی نواحی روستاهای موردمطالعه و سپس شناخت نقش شاخص های تاب اوری کالبدی بر ناامنی غذایی در دوره همه گیری کرونا است. نوع تحقیق حاضر کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق تمامی روستاهای بخش مرکزی شهرستان زنجان است که به صورت تمام شماری این روستاها بررسی شده اند. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و روش تجزیه وتحلیل داده ها نیز به صورت آمار توصیفی و تحلیل فضایی (رگرسیون وزن دار جغرافیایی و آماره موران) است. جهت تحلیل اثرات شاخص های تاب آوری کالبدی- زیست محیطی بر ناامنی غذایی از رگرسیون وزن دار جغرافیایی استفاده شده است، بر همین مبنا براساس نتایج بدست امده از این ابزار تحلیل فضایی، پهنا برابر با 168/0، مربع های باقی مانده برابر با 2964، عدد موثر برابر با 15.12، زیگما برابر با 4.64 و مقدار ضریب تعیین که میزان ارتباط خطی بین دو متغیر را اندازه گیری می کند برابر با 67/0 محاسبه شده است، بنابراین می توان گفت تاب آوری کالبدی بر روی ناامنی غذایی روستاهای مورد مطالعه موثر می باشد.
روش جدید مبتنی بر اعداد Z برای ارزیابی آسیب پذیری ویژه آب های زیرزمینی مطالعه موردی: دشت های اردبیل و قروه-دهگلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
122 - 98
حوزههای تخصصی:
سیستم های ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی برای دستیابی به روشی مناسب برای حفاظت از این منابع در برابر آلاینده ها توسعه یافته اند. یکی از روش های شناخته شده برای تعیین حساسیت آب های زیرزمینی، روش DRASTIC است. از آنجایی که ارزیابی آلودگی آب های زیرزمینی اغلب با عدم قطعیت همراه است، مطالعه حاضر از مفهوم اعداد Z به عنوان نسل جدیدی از منطق فازی برای تخمین آسیب پذیری ویژه آبخوان ها استفاده کرده است. در این مطالعه، از پارامترهای مدل DRASTIC (ورودی ها) و مقادیر غلظت نیترات (خروجی) در دو سناریو برای برآورد آسیب پذیری ویژه آبخوان های دشت های اردبیل و قروه- دهگلان استفاده شد و نتایج به دست آمده با نتایج مدل DRASTIC به عنوان مدل معیار مقایسه شد. تجزیه وتحلیل نتایج نشان داد که مدل سازی مبتنی بر اعداد Z به دلیل درنظرگرفتن قابلیت اطمینان داده ها و تخصیص وزن مناسب به قوانین، کیفیت نتایج را نسبت به منطق فازی کلاسیک به میزان 53 درصد (برای سناریوی اول)، 184 درصد (برای سناریوی دوم) در دشت اردبیل و 127 درصد (برای سناریوی اول)، 311 درصد (برای سناریوی دوم) در دشت قروه_دهگلان بهبود بخشید. همچنین بر اساس نتایج، ممکن است کیفیت قوانین استخراج شده برای مدل مبتنی بر اعداد Z در دشت هایی با ضریب تغییرات داده بالاتر، پایین باشد (برای مثال ضریب تغییرات داده بالای دشت اردبیل نسبت به دشت قروه_دهگلان در این مطالعه)، بنابراین در این شرایط، نتایج مدل مبتنی بر اعداد Z ممکن است بهبود قابل توجهی نسبت به نتایج منطق فازی مرسوم نداشته باشد. روش پیشنهادی در این مطالعه به دلیل قابلیت بالای آن می تواند برای طراحی کنترل کننده های هوشمند مدیریت آب زیرزمینی مورد استفاده قرار گیرد.
پتانسیل سنجی استقرار شهرهای ساحلی - بندری منطقه مکران ایران از دیدگاه برنامه ریزی فضایی و توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
143 - 159
حوزههای تخصصی:
سواحل مکران در جنوب ایران یکی از مناطق ساحلی استراتژیک در منطقه جنوب غرب آسیا است که نه تنها برای ایران بلکه برای کشورهای همسایه حتی کشورهای قدرتمند نظیر چین و روسیه و کشورهای اروپایی دارای اهمیت فراوان است. اما متأسفانه توجه ویژه ای به مسئله آمایش سرزمین و توسعه پایدار در این منطقه نشده است. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی و پتانسیل سنجی استقرار شهرهای ساحلی بندری منطقه ساحلی جنوب کشور ایران (منطقه مکران) از دیدگاه برنامه ریزی فضایی و توسعه پایدار است. جهت یافتن پاسخ سؤال پژوهش از 8 شاخص شامل: دما، فاصله از راه ها، میزان بارش، فاصله از گسل، فاصله از سکونتگاه های انسانی، ارتفاع، فاصله از پهنه خطر سیلاب، کاربری اراضی جهت پهنه بندی و استقرار شهرها از منظر توسعه پایدار و روش AHP و نرم افزار Arc Gis استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد به طور کلی غرب محدوده مطالعه شده نسبت به شرق آن، جهت ایجاد و توسعه شهرهای ساحلی، از پایداری و پتانسیل بیشتری برخوردار است و دارای پایداری نسبتاً خوب و کاملاً خوب است. نتایج این پژوهش می تواند به توسعه پایدار سواحل مکران، استقرار بهینه شهرها، و همچنین به دولت های محلی جهت پیشرفت به سمت توسعه پایدار در شهرهای ساحلی بندری کمک کند.