مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل کارآفرینی اجتماعی در صنعت گردشگری به منزلهٔ رویکردی نوآورانه برای فراهم کردن زمینهٔ کارآفرینی معلولان است. روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی و کاربردی است. در بخش کیفی، با استفاده از روش فراسنتز با کمک علم سنجی و نرم افزارهای VOSviwer و MAXQDA، پژوهش های پیشین در سطح بین المللی و ازطریق پایگاه های داده طی سال های ۱980 تا ۲0۲۳ تحلیل شدند. در این بخش، مدل مفهومی با سه مقولهٔ فردی، بین فردی و محیطی طی فرایند کدگذاری تبیین شد. در بخش کمّی، با استفاده از روش نگاشت شناختی فازی ارتباط بین متغیرهای مدل مفهومی و میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر یکدیگر تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد، از میان متغیرهای شناسایی شده، عوامل محیطی و بین فردی با بیشترین تأثیرگذاری و عوامل فردی با بیشترین تأثیرپذیری در تعامل با دیگر متغیرها در فراهم کردن زمینهٔ کارآفرینی اجتماعی معلولان در صنعت گردشگری بسیار اثرگذار هستند. همچنین، نتایج در حوزهٔ نظری زوایای نوین و پیشنهادهای کاربردی را برای پژوهشگران و نهادهای سیاست گذار و تصمیم گیر ارائه می کند.
عوامل مؤثر در رضایت گردشگران خارجی از سفر به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالهٔ حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر در رضایت گردشگران خارجی از سفر به ایران انجام شده است. رضایت گردشگران پیش نیاز اصلی یک مقصد گردشگری برای موفقیت است. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل ثانویه است. در این پژوهش، به تحلیل ثانویهٔ داده های پیمایش ملی گردشگری سال ۱۳۹۸ پرداخته شده است. تعداد 384 گردشگر خارجی در این طرح مشارکت داشته اند. یافته های این پژوهش نشان داد رضایت از سفر با متغیرهای تحصیلات، مبدأ سفر، انگیزهٔ تجربهٔ جدید، اصالت جاذبه ها، رضایت از اقامتگاه و مؤلفه های آن، رضایت از غذا و رستوران و مؤلفه های آن، رضایت از خرید و صنایع دستی و مؤلفه های آن، رضایت از مردم، رضایت از راهنمای سفر و درنهایت تصویر مقصد هم بستگی مثبت و معناداری دارد. همچنین، رگرسیون چندگانهٔ خطی هم نشان داد که متغیرهای ادب و احترام مردم ایران، رضایت از خرید و صنایع دستی، رضایت از اقامتگاه و احساس امنیت در ایران بیشترین تبیین را از رضایت از سفر داشته اند.
سنجش شاخص های مزیت رقابتی کارآفرینی بومی روستایی در اقامتگاه های بوم گردی، مورد مطالعه: منطقه هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی بومی یکی از جوان ترین زمینه های تحقیقاتی است که نشان می دهد ظهور این نوع کارآفرینی با شرایط نواحی روستایی و نواحی بوم گردی واقع در آن سازگاری دارد. هدف این پژوهش بررسی شاخص های مزیت رقابتی کارآفرینی بومی روستایی در اقامتگاه های بوم گردی شناسایی و میزان اهمیت آن ها در منطقهٔ هورامان است. بر این اساس، این سؤال مطرح شد: کدام یک از عناصر مزیت کارآفرینی بومی اقامتگاه های بوم گردی در منطقهٔ مورد مطالعه اهمیت بیشتری دارند؟ همچنین، فرضیهٔ پژوهش بیانگر آن بود که کدام یک از عناصر مزیت اقتصادی، مزیت اجتماعی، مزیت فرهنگی و مزیت زیست محیطی در کارآفرینی اقامتگاه های بوم گردی منطقهٔ مورد مطالعه اهمیت بیشتری دارد. هورامان در دو استان کردستان و کرمانشاه واقع شده است و به سه بخش هورامان تخت، هورامان لهون و هورامان ژاوه رود تقسیم می شود. تعداد 28 روستا در منطقهٔ هورامان ایران دارای 45 اقامتگاه بوم گردی هستند. روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی بوده و در این پژوهش، برای استخراج شاخص های کارآفرینی و بیان ادبیات پژوهش، از روش اسنادی و روش میدانی برای جمع آوری داده های مورد نیاز برای بررسی شاخص ها استفاده شده است. روش نمونه گیری برای جامعهٔ نمونه متخصصان (اعضای هیئت علمی و دانشجویان دکتری با رسالهٔ مرتبط)، کارشناسان و نمونهٔ مدیران بوم گردی به صورت هدفمند انجام شده است. همچنین، نتایج پژوهش با آزمون تعقیبی توکی بیان می کند که میان عناصر مزیت رقابتی کارآفرینی اقامتگاه های بوم گردی منطقهٔ هورامان تفاوت معناداری وجود دارد و، بر این اساس، شاخص های مزیت اجتماعی با ۶ سنجه، مزیت اقتصادی با 9 سنجه، مزیت فرهنگی با ۶ سنجه و مزیت زیست محیطی با 8 سنجه اهمیت قابل توجهی در منطقهٔ هورامان دارند. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بُعد مزیت اقتصادی بیشترین تأثیر را در مقایسه با سایر ابعاد دارد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری طبیعت مبنا با رویکرد آینده پژوهی و روش بهترین - بدترین معیار (مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان یزد، به دلیل برخورداری از تنوع جاذبه های طبیعی منحصربه فرد همچون کویرها، کوه ها و معادن، توان بالقوهٔ زیادی برای توسعه ازطریق گردشگری دارد. گردشگری طبیعت مبنا به منزلهٔ گونه ای از گردشگری پایدار می تواند نقش مهمی در توسعهٔ منطقه ای و ملی ایفا کند. لذا، هدف پژوهش حاضر، به منزلهٔ مطالعه ای توصیفی - تحلیلی و میدانی، شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار در توسعهٔ گردشگری طبیعت مبنا در استان یزد است. شیوهٔ گردآوری داده ها مطالعات کتابخانه ای است و با نمونه گیری هدفمند (روش گلوله برفی) تعداد پانزده نفر از استادان و پژوهشگران حوزهٔ گردشگری به منزلهٔ خبرگان انتخاب شده است. سپس، با رویکرد آینده پژوهی و با بهره گیری از روش تحلیل ساختاری و مزایای نرم افزار Micmac، عوامل کلیدی تأثیرگذار در توسعهٔ گردشگری طبیعت مبنا در استان یزد شناسایی شده است. در ادامه، با بهره گیری از روش Best-Worst Method درجهٔ اهمیت هریک از آن ها تعیین شد. درنهایت، نوزده عامل در شش بعد اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، اقتصادی، مدیریتی و کالبدی شناسایی شد. این عوامل در دوازده مورد (شامل فنّاوری های اطلاعاتی، سرمایه گذاری دولتی، سرمایه گذاری غیردولتی، آموزش، کیفیت مسیرهای ارتباطی، مشارکت محلی، گونه های حمل ونقل، حمایت مالی سازمان های بین المللی، برنامه ریزی توسعهٔ گردشگری، امنیت، تبلیغات و جاذبه های گردشگری طبیعت مبنا) با پیشینهٔ پژوهش اشتراک دارد و در هفت مورد (شامل ایجاد هماهنگی و یکپارچگی بین سازمان های مرتبط، قوانین مرتبط با توسعهٔ گردشگری، مناطق حفاظت شده، ایمنی، ارائهٔ تسهیلات دولتی برای جذب سرمایه گذار خصوصی، گردشگرپذیری و کیفیت هوای محیط) متفاوت است. گفتنی است از نظر این پژوهش مهم ترین و کم اهمیت ترین معیار به ترتیب «جاذبه های گردشگری طبیعت مبنا» و « حمایت مالی سازمان های بین المللی» است.
چالش های استقرار بلاکچین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابلیت های گوناگون و متعدد فنّاوری بلاک چین، که در انقلاب صنعتی نسل چهارم بروز یافت، سبب شد صنایع گوناگون به فکر استفاده از این فنّاوری در بسترهای گوناگون خود باشند. اما استفاده از این فنّاوری با چالش هایی برای صنایع گوناگون ازجمله صنعت گردشگری کشور همراه بوده است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی چالش های استقرار فنّاوری بلاک چین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری کشور و همچنین ارائهٔ پیشنهادهای عملی به منظور برون رفت از این چالش ها است. برای انجام این پژوهش در ابتدا، با استفاده از مطالعهٔ پیشینهٔ پژوهش، چالش های استقرار فنّاوری بلاک چین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری بررسی شد. در ادامه، این چالش ها با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری به شکل سیستمی ساختارمند درآمدند. به منظور برازش سیستم ساختاری شکل گرفته از تکنیک معادلات ساختاری با کاربرد از نرم افزار SmartPLS3 استفاده شد. جامعهٔ آماری پژوهش حاضر را همهٔ خبرگان، مدیران و معاونان درگیر در حوزهٔ خدمات گردشگری کشور تشکیل می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که 9 چالش شناسایی شده در این پژوهش در 6 سطح کلی ساختاربندی شده اند و عامل قوانین و مقررات دولتی به منزلهٔ پایه ای ترین چالش بر سر راه استقرار فنّاوری بلاک چین در زنجیرهٔ تأمین خدمات گردشگری شناسایی شده است.
واکاوی ازدحام گردشگری از منظر گردشگری هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدحام گردشگری خطری برای مقصدها است؛ زیرا عواملی که به گردشگری قدرت می بخشند، اگر به خوبی مدیریت نشوند، پیامدهای منفی اجتناب ناپذیری خواهند داشت که به کاهش تعداد گردشگر در مقصدها منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی و واکاوی ازدحام گردشگری از منظر گردشگری هوشمند برای مقصدهای گردشگری انجام شده است. این پژوهش از نوع توسعه ای - کاربردی و به لحاظ روش شناسی در زمرهٔ پژوهش کیفی قرار دارد. به منظور گردآوری داده های کیفی، از ابزار مصاحبه استفاده شده است. مشارکت کنندگان، در این پژوهش، 21 نفر از مدیران و مسئولان سازمان های متولی گردشگری، متصدیان و فعالان گردشگری، اعضای هیئت علمی دانشگاه های مسلط به موضوع هستند که، با روش گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری، مصاحبه ها انجام شد. در این خصوص، یافته های حاصل از مصاحبه با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شدند و درنهایت 193 کد باز، 18 کد محوری و 3 کد انتخابی استخراج شد. نتایج نشان می دهد مدیریت ازدحام گردشگری شامل سه بعد عرضهٔ گردشگری با مؤلفه های تأسیسات و جاذبه، موقعیت فضایی و جغرافیایی مقصد، ظرفیت تحمل محیطی و روان شناختی بومیان، پلتفرم های گردشگری هوشمند، خدمات و سرویس های هوشمند، بازاریابی و تبلیغات هوشمند؛ بعد تقاضای گردشگری با مؤلفه های الگوی رفتاری و شخصیتی گردشگران، فصلی بودن گردشگری، ظرفیت تحمل روانی و اجتماعی گردشگران، موقعیت فضایی و جغرافیایی مبدأ، فرهنگ گردشگر و سبک سفر، انگیزهٔ گردشگر و بعد ساختاری/ مدیریتی با مؤلفه های سازوکار توزیع هوشمند، دولت و حاکمیت هوشمند، قوانین و سیاست ها، ساختار و سیستم هوشمند، الگو و سبک مدیریت هوشمند و آموزش و فرهنگ سازی دسته بندی شده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اجرای فنّاوری بلاک چین در توسعه صنعت گردشگری استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش «شناسایی و اولویت بندی عوامل اجرای فنّاوری بلاک چین در توسعهٔ صنعت گردشگری استان تهران» است. جامعهٔ مورد مطالعه، در بخش کیفی، خبرگان و استادان صنعت گردشگری و، در بخش کمّی، گردشگران اماکن گردشگری استان تهران هستند. حجم نمونهٔ مورد مطالعه در بخش کیفی 10 خبره و در بخش کمّی 384 نفر تعیین شد. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش، از مصاحبهٔ نیمه ساختاریافته در بخش کیفی و پرسش نامه در بخش کمّی استفاده شده است که روایی آن به صورت روایی محتوا توسط خبرگان با کمک تکنیک دلفی و روایی سازه و ساختار توسط تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار SmartPls و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS تأیید شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، در بخش کیفی از کدگذاری و در بخش کمّی از آزمون های کولموگروف اسمیرنوف برای تست نرمال و از آزمون تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری برای تأیید مؤلفه ها و ارائهٔ مدل در نرم افزار SmartPls استفاده شد. نتایج نشان داد عوامل اجرای فنّاوری بلاک چین در توسعهٔ صنعت گردشگری استان تهران به ترتیب اولویت شامل نتایج و پیامدها، کاربرد های فنّاوری، فنّاوری بلاک چین در گردشگری، نیازهای اطلاعاتی و مدیریت زنجیرهٔ تأمین هستند.
بررسی کیفی عملکرد هنرهای جدید در توسعه گردشگری جوامع محلی (مطالعه موردی: جزیره هرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند میان هنر و گردشگری از گذشته های دور شکل گرفته و برقرار شده است. به واسطهٔ مجموعه ای از عوامل مختلف، رفته رفته هنر و گردشگری با هم ترکیب و ادبیات جدیدی در این زمینه پدیدار شده است. در این میان، هنرهای جدید به دلیل ماهیت مکان ویژگی و رسانه محور بودن خود با گردشگری ارتباط نزدیک تری برقرار کرده اند. ای ن پژوه ش کیف ی با هدف شناسایی عملکرد هنرهای جدید در توسعهٔ گردشگری جوامع محلی (جزیرهٔ هرمز) برای ارائ هٔ نظریهٔ نهایی خود از نظریهٔ بنیادی نسخهٔ سیستماتیک اس تفاده کرده است. برای نیل به این هدف، پرسش اصلی پژوهش این است که هنرهای جدید در توسعهٔ گردشگری جوامع محلی با مطالعهٔ موردی جزیرهٔ هرمز چه عملکردی داشتند؟ اطلاعات لازم ازطریق مراجعه به منابع کتابخانه ای، اسناد معتبر، مشاهدات میدانی و ثبت جزئیات، مصاحبه با افراد جامعهٔ هدف، توزیع پرسش نامه، رجوع به مستندات و تحلیل آن ها انجام شد. داده ه ا بر اس اس کدگ ذاری ب از، مح وری و انتخابی تجزیه وتحلیل ش دند. یافته ها شامل 34 مقولهٔ سطح یک، 10 مقولهٔ سطح دو و ۵ خوشهٔ اصلی هستند که پدیدهٔ مرکزی را در بر گرفته اند. درنهایت، مدل مفهومی برای توضیح روابط میان مقولات ترس یم شد و در قال ب م دلی پارادایم ی متش کل از ۵ بُع دِ موجبات علّی، زمینه ها، عوامل مداخله کننده و تعدیل کننده، راهبرده ا، کنش ها - کنش متقابل و درنهایت نتایج و پیامدها ارائ ه شد. نتایج مشخص کرد که گردشگری شدن جزیرهٔ هرمز مرهون رویدادهای هنر جدید است که به شرایط علّی، عوامل زمینه ای و عوامل مداخله کننده وابسته است. این عوامل موجب کنش هایی شده اند که درنهایت به توسعهٔ گردشگری در این جزیره ختم شده اند. مطالعه و تحلیل پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی توسعهٔ گردشگری در جزیرهٔ هرمز و نیز رابطهٔ توسعهٔ گردشگری و توسعهٔ پایدار در این جزیره می تواند موضوع پژوهش های آتی باشد.
شناسایی و اولویت بندی فرصت ها و تهدیدهای استفاده از فنّاوری واقعیت مجازی در گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ظهور فنّاوری های دیجیتال صنعت گردشگری را به طرز چشمگیری تغییر داده است که واقعیت مجازی (VR) ازاین دست فنّاوری های مدرن به شمار می رود. فنّاوری واقعیت مجازی، علی رغم ظرفیت های فراوان، هنوز در مقصدهای گردشگری ایران به طور گسترده استفاده نشده است. بنابراین، این پژوهش بر آن است تا فرصت ها و تهدیدهای استفاده از فنّاوری واقعیت مجازی در گردشگری الکترونیکی در ایران را بررسی کند. با توجه به اهمیت صنعت گردشگری در اقتصاد کشورها و تأثیر استفاده از فنّاوری واقعیت مجازی در سازمان های فعال این صنعت، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی فرصت ها و تهدیدهای استفاده از فنّاوری واقعیت مجازی در صنعت گردشگری ایران انجام شده است. این هدف با استفاده از روش تحقیق آمیخته در دو بخش کیفی و کمّی انجام شده است. در بخش کیفی، از روش تئوری زمینه ای و، در بخش کمّی، از روش تحلیل استنباطی استفاده شده است. همچنین، جامعهٔ آماری در بخش کیفی شامل 10 نفر از خبرگان و مدیران و استادان و در بخش کمّی از 45 خبره شامل استادان دانشگاه، مدیران سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران و مدیران آژانس های مسافرتی کمک گرفته شده است. بر اساس نتایج حاصله، فرصت های چهارگانهٔ به دست آمده به ترتیب شامل فرصت های اقتصادی، فنّاوری، اجتماعی و سیاسی هستند که، در میان فرصت های اقتصادی، متغیر امکان تجربهٔ مقصد پیش از سفر در اولویت اول قرار گرفت. همچنین، تهدیدها به ترتیب شامل تهدیدات اجتماعی، اقتصادی و فنّاوری است که، در میان تهدیدهای اجتماعی، متغیر محدود شدن دوستی ها و صمیمیت هایی که در گردشگری سنتی اتفاق می افتد اولویت اول را به خود اختصاص داد.
واکاوی تعیین کننده های توسعهٔ گردشگری روستایی در شهرستان دنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهم امیدبخش گردشگری در توسعهٔ جامعه توسعهٔ این صنعت را به شدت در دستور کار برنامه ریزان توسعه قرار داده و محققان را بر آن داشته است تا برای شناسایی عوامل توسعه دهندهٔ گردشگری با تمام توان همت گمارند. لکن به این نکتهٔ مهم در تمام مناطق هدف گردشگری به شکل جامع توجه نشده و چه بسا بی توجهی به عوامل زمینه ساز توسعهٔ گردشگری روستایی آثار زیان باری هم بر جامعهٔ میزبان و هم بر گردشگران تحمیل کرده است. ازاین رو، پیمایش حاضر با هدف واکاوی تعیین کننده های توسعهٔ گردشگری روستایی در شهرستان دنا، استان کهگیلویه و بویراحمد از زاویهٔ سطوح گوناگون به ظرفیت های جامعه پرداخته است. جامعهٔ آماری پژوهش را همهٔ سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای گردشگری شهرستان دنا تشکیل داده است. حجم نمونهٔ مورد مطالعه تعداد 137 سرپرست خانوار تعیین شد. نمونه گیری به روش سادهٔ تصادفی با انتساب متناسب انجام شد. ابزار پژوهش پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط پنلی از متخصصان تأیید شد و پایایی آن نیز با استفاده از آمارهٔ آلفای کرونباخ از (۵۲/۰ – ۹۱/۰) سنجش شد. نتایج حاصل از بررسی وضعیت مؤلفه های ظرفیت های توسعهٔ گردشگری روستایی در منطقهٔ مورد مطالعه نشان داد ظرفیت فردی در سطح خوب، ظرفیت اجتماعی در سطح متوسط و ظرفیت سازمانی در سطح ضعیف قرار دارد. بر مبنای نتایج آزمون رگرسیون لجستیک نیز، سازه های ظرفیت فردی، ظرفیت اجتماعی و ظرفیت سازمانی تأثیر معنی داری در توسعهٔ گردشگری دارند. درنهایت، به منظور افزایش ظرفیت گردشگری در روستاهای مورد مطالعه، پیشنهادهای کاربردی ارائه شده است.
ارزیابی تأثیر پیامدهای کرونا بر شاخص های HSE در صنعت هتل داری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر پیامدهای کرونا بر شاخص های HSE در صنعت هتل داری انجام شده است. جامعهٔ آماری این پژوهش شامل 17 نفر از خبرگان و استادان حوزهٔ گردشگری بود که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. در این پژوهش ابتدا، با مروری بر مبانی نظری، پیامدهای کرونا بر شاخص های HSE شناسایی شدند. سپس، به منظور استخراج نظرهای متخصصان از ابزار پرسش نامه و روش دیمتل فازی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که پیامدهای کرونا بر ارتقای شاخص های بهداشتی، ایمنی و محیط زیستی تأثیرگذار است. از نظر میزان تأثیرگذاری کرونا، ارتقای شاخص های بهداشتی در رتبهٔ اول، ارتقای شاخص های محیط زیستی در رتبهٔ دوم و ارتقای شاخص های ایمنی در رتبهٔ سوم قرار گرفتند. همچنین، از بین عوامل مختلف HSE، شاخص های خودگردانی در واحدهای بهداشتی، استقرار سیستم های مدیریت ایمنی و پایش عوامل زیان آور به عنوان مهم ترین پیامدهای اثرگذار کرونا بر ارتقای شاخص های HSE در هتل ها بودند. ارتقای شاخص های HSE در صنعت هتل داری موجب می شود که تصمیم گیران این صنعت در پی راه هایی برای افزایش سلامتی، ایمنی، محافظت از محیط زیست و خطرات مالی بعدی باشند.
واکاوی مفهوم داستان سرایی در شکل گیری هویت مکان های گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
به رسمیت شناختن نقش زبان در شکل گیری واقعیت اجتماعی شروع یک چرخش فکری اساسی در علوم اجتماعی و به تبع آن مدیریت و تحقیقات مصرف کننده زیر چتر پساساختارگرایی بود. در این نظریه ها، زبان واقعیت اجتماعی را منعکس نمی کند، بلکه بر ساخت اجتماعی از واقعیت دلالت می کند. مفهوم مکان نیز در این چرخش بیش ازپیش مبتنی بر خوانش مصرف کننده بوده است. این پژوهش با هدف واکاوی مفهوم داستان سرایی در شکل گیری هویت مکان های گردشگری انجام شده است. پژوهش حاضر، از حیث هدف، بنیادی است و از نظر ماهیت و روش پژوهش از نوع اکتشافی است. در این پژوهش، از روش پژوهش کیفی استفاده شده و داده های مطالعه به شیوهٔ مصاحبهٔ عمیق و نیمه ساختارمند با مصاحبه شوندگان تا رسیدن به اشباع نظری جمع آوری شده است. رویکرد تحلیل محتوای جهت دار براساس ماهیت مسئله استفاده شد. ازاین رو، از مصاحبه ها و ادبیات موثق موجود واحدهای معنایی استخراج، تفسیر، کدگذاری و مقوله بندی شد و درنهایت ارتباط آن ها ترسیم شد. نتایج حاصل از دوازده مصاحبهٔ انجام شده با نمونهٔ کنشگران صنعت گردشگری براساس شاخص های کلیدی شناسایی شده نشان دهندهٔ مقولاتی نظیر هویت فردی، هویت اجتماعی، کنشگری متقابل نمادین و روایتگری مکان بوده است. در انتها، براساس نتایج و تفاسیر پژوهش، پیشنهادهای لازم درخصوص شکل گیری هویت مکان، در قالب کشف، استخراج و معناسازی روایات مکان ارائه شده است. یافته ها حاکی از آن است که داستان های بازتاب یافته از روایات موجود در مکان به منزلهٔ یک کالای مصرفی در هویت فردی و اجتماعی تأثیر می گذارد و در قالب کنش متقابل نمادین به دیگری منتقل می شود. هویت مکان ساختی اجتماعی است که هدف آن معنابخشی و تقویت حس مکان به مخاطبان محلی و گردشگران بالقوه است. روایت های مکان می توانند در خلق ارزش و توسعهٔ تجاری سازی مکان سودمند باشند.