فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه بیش ازنیمی ازمردم جهان درشهرها زندگی می کنند و ازیک سوشهرها به عنوان کانونهای توسعه اجتماعی ،اقتصادی و فضایی به شمارمی آیند.و ازسوی دیگرمناسب ترین مکانهایی هستندکه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی وزیست محیطی درآنها پدیدمی آید.پایداری شهری به دنبال حفاظت ازمحیط زیست ،بقای اقتصادی و تنوع،برابری نسل ها،استفاده حداقل از منابع تجدیدشدنی می باشد. امروزه زیست پذیری شهری به عنوان طیف وسیعی از لوازم مورد نیاز برای افرادی که در یک جامعه زندگی می کنند همانند گزینه های متنوع مسکن توسعه اقتصادی محیط ساخته شده باکاربری مختلط دسترسی به طیف گسترده ای ازخدمات و امکانات دسترسی به فضای سبزحمل و نقل انسان محوربه کیفیت زندگی جامعه کمک می کندوراه رسیدن به توسعه پایداررا هموارمی کند.هدف این تحقیق تحلیل ارتباط زیست پذیری شهری و پایداری محیط درمنطقه 22 کلانشهر تهران می باشد .این پژوهش ازنظرهدف کاربردی و از نظرروش نیزتوصیفی -تحلیلی است و ازلحاظ نحوه ی جمع آوری اطلاعات نیزازنوع تحقیقات پیمایشی می باشد.برای این منظوربا استفاده ازتجزیه و تحلیل آماری به بررسی و تحلیل یافته های حاصل از طریق پرسشنامه پرداخته شده است نمونه آماری به منظور جمع آوری داده های میدانی در این مطالعه تحت نمونه اماری از حجم کلی نمونه آماری برابر 384 نفر تشکیل شده است. تحلیل آن با استفاده از تحلیل های هم بستگی پیرسون مولفه ها انجام شده است. با توجه به نتایج آزمون که در آن ضریب همبستگی پیرسون 0.916 و سطح معنی داری صفر به دست آمده است به این معنی است که بین زیست پذیری شهری و پایداری محیط ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. باتوجه به ضریب همبستگی پیرسون تمامی مولفه های شهرزیست پذیربا تک تک ابعادپایداری محیط رابطه معناداری دارندکه با توجه به اعداد ضریب هم بستگی می توان گفت تمامی رابطه های هم بستگی مثبت است که نشان می دهدرابطه هریک ازمولفه های شهرزیست پذیرو ابعاد پایداری محیط رابطه ای مستقیم دارد.یعنی با افزایش مولفه زیست پذیرهریک ازابعادپایداری افزایش می یابد و باکاهش هرکدام ازمولفه های شهرزیست پذیرپایداری کم می شودو بالعکس.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی سایت-موزه بر توسعه ی اکوتوریسم پایدار (مطالعه موردی: سایت-موزه ی تخت جمشید)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
87 - 100
حوزههای تخصصی:
گردشگری امروزه یکی از اساسی ترین ارکان توسعه ی پایدار است که دارای انواع مختلفی از جمله اکوتوریسم پایدار می باشد. این نوع از گردشگری سبب درآمد ملی می شود و در عین حال منابع را حفظ و باعث احیاء و گسترش آن می شود، یکی از عواملی که می تواند بر صنعت گردشگری فرهنگی و تاریخی تأثیر گذاشته و از طریق جذب توریست موجب رونق اقتصادی و افزایش رفاه اجتماعی شود موزه می باشد که با اهداف و محتوای گوناگونی ساخته می شوند. موزه های فضای باز و یا سایت-موزه می توانند ارتباطی پویا بین سایت، اشیاء ارزشمند آن، بازدیدکنندگان، فرهنگ و طبیعت (بوم) منطقه برقرار کنند و اهداف آموزشی و پژوهشی را نیز دنبال کنند. مسئله ی پیش رو این است که در ایران، موزه ها به دلیل عدم جذابیت از حیث عملکردی و معماری، مورد توجه قرار نمی گیرند، این در حالی است که این نوع از بنا در بحث پایداری می تواند بسیار موثر واقع شده و بحث حفاظت از میراث را نیز سبب شود. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی سایت-موزه-ی تخت جمشید به عنوان نمونه موردی و شناخت نقاط قوت و ضعف مولفه های محیطی آن و تأثیر این مولفه ها بر توسعه ی اکوتوریسم پایدار است. در تحقیق حاضر، اطلاعات مورد نیاز به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی و از طریق فیش نویسی و پرسشنامه جمع آوری شده است. از آن جا که تخت جمشید یک سایت-موزه است و از لحاظ مکان یابی در استان فارس قرار دارد، جامعه ی آماری این پژوهش بازدیدکنندگان این سایت بوده اند و حجم نمونه نیز بر اساس این جامعه ی آماری محاسبه شده است. در انتها تعداد 305 پرسشنامه از تحقیقات میدانی حاصل شده و داده ها به وسیله نرم افزار SPSS و با استفاده از شیوه تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون های فریدمن و T مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیقات میدانی نشان می دهد که پنج عامل بنای معماری، خاطره سازی و رضایت، فضاسازی بیرونی، توجه به بستر (حفظ میراث بومی و توجه به بستر و زمینه) و فضاسازی درونی در سایت-موزه از عوامل کالبدی هستند که بر اصول اکوتوریسم پایدار تأثیر دارند.
تبیین نقش میانجی رفتارهای فضایی در توسعه پایدار محیط های شهری موردپژوهی: محلات مسکونی شهر شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار محله محور از زیرمجموعه های توسعه پایدار شهری است که با به کارگیری ابزارها و سرمایه های گوناگون فیزیکی، انسانی، اقتصادی و فرهنگی در تلاش است با همبستگی رفتاری-فضایی، سطح زندگی ساکنین را ارتقا دهد. هدف از انجام تحقیق حاضر تبیین نقش میانجی رفتارهای فضایی در تعمیم نظریه رفتار برنامه ریزی شده به منظور تحقق اهداف پایداری در محلات مسکونی شهر شیراز بوده است. دست یابی به این هدف نیازمند پاسخ به این سوال بود که رفتار فضایی شهروندان چگونه بر انگیزش، نگرش، هنجارها و نیازهای رفتاری افراد در مسیر پایداری تاثیر می گذارد؟ مطالعات پیشین جای خالی بررسی این فرضیه را نشان می دادند که قابلیت های رفتاری-فضایی یک محیط نیز می تواند یک کاتالیزور رفتاری برای ارتقای بازدهی سایر متغیرها باشد. برای اثبات این فرضیه، پرسشنامه محقق ساخته ای بر مبنای مولفه های این نظریه تهیه شد. گویه های طراحی شده توسط 11 متخصص حوزه رفتار و روان شناسی به لحاظ روایی مورد تایید قرار گرفت. جامعه مورد آزمون شهروندان شهر شیراز بوده اند که به روش تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. این افراد جامعه ای معادل 600 نفر را شامل شده اند. برای انجام پژوهش مدل معادلاتی در نرم افزار AMOS طراحی شد. این مدل نخست با نقش میانجی رفتار فضایی و در ادامه با بررسی تعدیلگری ساختار و نظم فضایی (محوری یا مرکزی) تکمیل شد. نتایج با تایید تاثیر رفتارهای فضایی در تبدیل رفتار پایدار به الگوی رفتار همیشگی ساکنان، نشان داد هنجارها با ضریب رگرسیون 810/0 بیشترین تاثیر را بر رفتار افراد دارند و بیشترین تاثیر را از قابلیت های محیطی می گیرند. رفتارهای فضایی با ضریب رگرسیون 721/0 بر رفتارهای روزمره اقراد تاثیرگذارند و با تقویت سایر متغیرهای رفتاری، افراد را در مسیر پایداری قرار می دهند. نتایج همچنین نشان داد به لحاظ ساختاری، الگوهای مرکزگرا تاثیر بیشتری بر رفتارهای فضایی و پایدار افراد داشته است در حالیکه در ساختارهای محورگرا، افراد بیشتر بر اساس ویژگی های فردی و درونی خود رفتار می کنند.
بررسی رابطه کیفیت حکمرانی با امید اجتماعی در توسعه شهری (مورد مطالعه: جوانان شهر بوشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی یکی از امیدوارکننده ترین فرصت ها برای توسعه اجتماعی، اقتصادی از طریق صنعتی سازی و مدرن سازی در سراسر جهان است. یکی از مسائل اجتماعی شهرنشینی در شرایط کنونی جامعه ایرانی، مسئله امید اجتماعی در میان نسل جوان است. امید اجتماعی از عناصر اصلی توسعه جوامع است که خلق آن مستلزم قابلیت ها و شرایطی است که از طریق عملکرد کارآمد نهادهای حکمرانی در جامعه برساخته می شود. در این راستا بر اساس نظریه ها و پژوهش های انجام شده داخلی و خارجی مدلی نظری طراحی گردید. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت حکمرانی با امید اجتماعی از نوع کاربردی و با رویکرد کمی و به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه پژوهش شامل جوانان 20 تا 35 سال شهر بوشهر بودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که پایایی آن به روش پایایی مرکب و آزمون آلفای کرونباخ، و روایی آن با تأیید خبرگان به روش روایی واگرا و همگرا تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به روش ورودی و از نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که چون مقدار معناداری برابر (00/0) کوچکتر از 05/0 است و مقدار آماره F برابر(81/62) است، پس مدل رگرسیونی برازش داده شده معنادار است. همچنین ابعاد پنج گانه متغیر مستقل کیفیت حکمرانی در مدل پژوهش 45 درصد از تغییرات امید اجتماعی جوانان شهر بوشهر را تبیین می کنند.
خوانش پیشران های موثر بر توسعه گردشگری پایدار شهری با تأکید بر توان اکولوژیک (مطالعه موردی: منطقه 22 کلان شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی پیشران های توسعه گردشگری پایدار شهری با تاکید بر توان اکولوژیک اهمیت بسیاری دارد. این بررسی نه تنها به ما کمک می کند تا فرآیند توسعه را بهبود بخشیم، بلکه به شناخت بهتر از نیازها و مسائل زیست محیطی شهرها نیز کمک می کند. با تحلیل پیشران های اکولوژیک، می توانیم به طور موثرتری به تدوین و اجرای سیاست ها و برنامه های محیط زیستی در شهرها بپردازیم و از منابع طبیعی محافظت بیشتری داشته باشیم. این بررسی می تواند به توسعه گردشگری پایدار کمک کند و باعث افزایش آگاهی افراد و ارتقاء فرهنگ محیط زیستی در جامعه شود. در این راستا، این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، پیشران های موثر بر وضعیت آینده توسعه گردشگری پایدار در منطقه 22 کلانشهر تهران با تاکید بر توان اکولوژیک آن را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان شهری بر اساس نمونه گیری هدفمند و پیشران های توسعه، 36 نیروی پیشران در 5 بعد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، مدیریتی و زیست محیطی است که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته ها از نظر تحلیل کلی محیط سیسم نشان داد که 599 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط پیشران های کلیدی بسیار زیاد بوده و از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیادی برخوردارند. نظام خوشه بندی پیشران ها حاکی از تمرکز پیشران های دوگانه است. از مجموع 36 نیروی پیش برنده توسعه، 12 پیشران کلیدی شامل تشویق به مشارکت مردم در فرآیند توسعه شهری، ارتقاء سطح زندگی و رفاه اجتماعی، توسعه صنایع محلی و کارآفرینی، حفظ مناظر طبیعی و فضای سبز درون شهری، توسعه مدیریت محلی و کارآمد در حوزه گردشگری، ارتقاء توانمندی های محلی برای مدیریت بحران ها و ریسک ها، ایجاد سیاست ها و آیین نامه های پایداری، ترویج همکاری و تعامل اجتماعی، کاهش آلودگی هوا، آب، و خاک، ایجاد اشتغال محلی، ارتقاء فرهنگ محلی و هویت منطقه ای و توسعه برنامه ریزی شهری شفاف و اشتراکی شناسایی شده است.
شناخت و تحلیل عوامل جغرافیایی و معماری در پایداری کاربری مسکونی(نمونه موردی: خانه های سنتی شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کاربری مسکونی یکی از مهم ترین کاربری های شهری محسوب می شود که در دوره های تاریخی مختلف از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. در این راستا، عوامل گوناگونی می توانند در پایداری کاربری های مسکونی شهری مؤثر باشند که عوامل فرهنگی، اقلیمی، طبیعی و جغرافیایی از مهم ترین آنها محسوب می شوند. هدف این پژوهش شناخت و تحلیل عوامل محیطی، اقلیمی و جغرافیایی مؤثر در پایداری کاربری مسکونی به صورت مطالعه موردی خانه های سنتی کرمانشاه است. روش مورد استفاده در این تحقیق روش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. روایی پرسش نامه از طریق نخبگان تأیید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ بالای 70/0 تأیید شد. جامعه آماری تحقیق را تعداد ۴۶۰ نفر از اساتید دانشگاه، کارشناسان، متخصصان و افراد آگاه به معماری بناهای مسکونی دوره قاجار در منطقه غرب کشور تشکیل داده اند. تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان ۲۱۳ نفر محاسبه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که عوامل اقلیمی و جغرافیایی شامل ویژگی های زمینه ای منطقه، ویژگی های مشترک، عوامل اقلیمی، مدرنیزاسیون و ویژگی های فرهنگی منطقه در سطح کمتر از 05/0 معنادار و در معماری و پایداری کاربری مسکونی دوره قاجاریه در شهر کرمانشاه تأثیرگذار بوده است. نتیجه رگرسیون تأیید نمود که عوامل بررسی شده، مجموعاً توان تبیین ۶۶ درصد از تغییرات (واریانس) معماری و پایداری بناها یا کاربری مسکونی این دوره را دارند. در این زمینه، ویژگی های زمینه ای (جغرافیا، طبیعت و اقلیم) با مقدار بتا برابر با 664/0 بیشترین تأثیرگذاری را بر معماری و پایداری کاربری مسکونی در منطقه غرب کشور داشته است.
روستا شهرها و نقش آن ها در پایداری سکونتگاه های پیرامونی (مورد مطالعه: شهر توحید)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روستا شهرها، از موفق ترین نمونه های سکونتگاهی هستند که تأثیر بسزایی در راستای رفع ناموزونی های منطقه ای و نابرابری های ناحیه ای دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی و سنجش نقش شهر کوچک توحید در توسعه ی پایدار سکونتگاه های ناحیه ای است، این پژوهش از نظر هدف کاربردی - نظری و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی و از مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی استفاده گردیده است. جامعه آماری پژوهش برابر با (374) نفر تعیین و برآورد شده است. برای انتخاب نمونه های آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون T تَک نمونه ای و آزمون فریدمن با نرم افزار SPSS و تحلیل تراکم جمعیتی (Kernel density) از نرم افزار ARC GIS استفاده شده است. نتایج تحلیل آزمون های آماری جهت بررسی تأثیر و نقش شهر کوچک توحید در ابعاد پایداری سکونتگاه های حوزه نفوذ نشان داد که بعد مدیریتی با (34/3) دارای بالاترین امتیاز و شاخص های اجتماعی – فرهنگی با (61/2 ) دارای کمترین امتیاز می باشد. یافته های پژوهش نشان از ارتباط مستقیم و معنادار بین ابعاد توسعه می باشد. در نهایت نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد، مؤلفه های چهارگانه مورد مطالعه با سطح معناداری کمتر از 05/0، بر تقویت شهر توحید در راستای تقویت توسعه ناحیه ای اثرگذار می باشند. بر اساس تحلیل فضایی (تراکم جمعیتی) به عمل آمده بین عوامل جغرافیایی از قبیل دوری و نزدیکی و میزان رابطه با شهر رابطه ی معناداری وجود دارد. یعنی روستاهایی که در فاصله نزدیک تری از شهر واقع شده اند رابطه بیشتری با شهر داشته درنتیجه تمرکز جمعیت در آن ها بیشتر و پایداری آن ها بیشتر و برعکس نیز صادق است. باید گفت شهرهای کوچک مخصوصاً در ارتباط با سکونتگاه های پیرامونی، تأثیرات عمدتاً مثبت و بعضاً منفی مختلفی را در ابعاد گوناگون بر نواحی پیرامونی بر جای می گذارند که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.
تحلیل محرک های کلیدی اثرگذار بر مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست شهری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهرکرد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهروندی یکی از عوامل اساسی در موفقیت طرح های شهری است وسیله ای است برای دستیابی به اهداف توسعه انسانی و یک ارزش مستقل در توسعه جوامع شهری به حساب می آید. میزان مشارکت شهروندان بستگی به عوامل و متغیرهای گوناگونی ازجمله بنیان های اجتماعی، آگاهی شهروندی، رضایت شهروندان و ... دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی محرک های اثرگذار بر مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست شهری در شهرکرد است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی توصیفی_تحلیلی است به نحوی که ابتدا با روش دلفی عوامل شناسایی و پس از اعتبار بخشی آن توسط کارشناسان در قالب پرسشنامه میک مک مورد ارزیابی قرارگرفته است و برای این کار از روش های اعتبارسنجی در تطبیق داده ها با رویکرد آینده پژوهی توسط خبرگان و کارشناسان شهری کمک گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که از بین شاخص های ۲۳ گانه، توجه به فرهنگ سازی و افزایش آگاهی شهروندان در حفظ محیط زیست (رضایت عمومی جامعه، افزایش آگاهی های عمومی، کاهش تضادهای بین رشد اقتصادی و امنیت زیست محیطی، انتشار فرهنگ حفظ محیط زیست و...) و توجه به موضوع مشورت و مشارکت شهروندان در حفظ محیط زیست (اطلاع رسانی به مردم، استقبال شهرداری از مشارکت، ارائه پیشنهادها و نظرات به مدیران شهری، مدنظر قرارداد افکار عمومی و...) به عنوان محرک کلیدی در اولویت قرار گرفت و پس از آن برخورداری از دانش محیط زیستی، اطلاع از مفهوم توسعه پایدار، حقوق محیط زیست، مکان یابی صنایع و استاندارهای زیست محیطی، افزایش آگاهی های محیط زیستی شهروندان از طریق رسانه ها (آگاهی از وظایف و حقوق خود در قبال محیط زیست، آگاهی از وظایف و حقوق محیط زیست، ارتقای کیفیت محیطی، تقویت اخلاق زیست محیطی و...) و توجه به موضوع حفاظت و استفاده پایدار از منابع در شهرها (کاهش مداخلات انسانی مخرب، حفظ منافع نسل های آینده، آسیب شناسی برنامه های توسعه و...) می تواند بستری مناسب برای ارتقای مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست شهری شهرکرد فراهم نماید.
ارائه الگویی برای کاربست شهرسازی وکالتی جهت توسعه پایدار شهرهای کوچک نمونه موردی : شهرهای کوچک شمال استان همدان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بر آن است تا با روشن ساختن ظرفیت های شهرسازی وکالتی در توسعه پایدارشهرهای کوچک، به پی یافتن پاسخ این پرسش بپردازد که مؤلفه های شهرسازی وکالتی در توسعه پایدار شهرهای کوچک کدامند؟ تا برای ارائه راهکارهای اجرایی بهره ببرد. پژوهش حاضر جزء پژوهش های کاربردی و اکتشافی – تبیینی با روش ترکیبی(کیفی-کمی) است. در بخش کیفی از طریق مصاحبه با خبرگان شامل اساتید دانشگاهی و مسئولان اجرایی شهرهای کوچک شمال استان همدان و با استفاده از استراتژی پدیدارشناسی و تاکتیک تحلیل محتوای مصاحبه(تحلیل تم) و نرم افزار تحلیل کیفی MAXQDA 2020 و نرم افزار iMindMap 9 مؤلفه های شهرسازی وکالتی در شهرهای کوچک و نمودار شبکه مضامین ارائه شد. در بخش کمی تحقیق توصیفی و از نوع زمینه یابی است و جهت سنجش نسبت روایی محتوایی و انجام مراحل تکنیک دلفی از آزمون های T تک نمونه ای و ضریب کندال تحت نرم افزار کمی SPSS نسخه 26 استفاده شد و جهت سنجش مطلوبیت برازش الگوی کمی پژوهش از روش تحلیل عاملی تأییدی به کمک آزمون های روایی همگن بودن، روایی همگرا و واگرا و آزمون پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ تحت نرم افزار PLS نسخه 3 انجام شد. نمونه آماری بر مبنای اشباع نظری و تئوریکی بر اساس کدهای استخراجی از مصاحبه با پنل خبرگان و 384 نفر از شهروندان و شهرهای کوچک شمال استان همدان که شامل شهرهای کبودرآهنگ، رزن و دمق انتخاب شد. در پژوهش انجام شده شهرسازی وکالتی با 7 مولفه مالی، مسئولیت پذیری، مشارکتی، توانمندسازی، عدالت، تصمیم سازی و آموزشی معرفی شدند. در بین ابعاد شهرسازی وکالتی، بیشترین میانگین با مقدار 65/3 مربوط به ابعاد مسئولیت پذیری و آموزشی بوده و کمترین میانگین با مقدار 42/3، مربوط به بعد تصمیم سازی بود که در بین نظر عموم مردم با نخبگان و مسئولین تفاوت معنی داری در مولفه های موثر شهرسازی وکالتی، وجود نداشت. باتوجه به نتایج به دست آمده الگوی شهرسازی وکالتی در توسعه پایدار شهرهای کوچک از برازش مطلوبی برخوردار بودند تا با استفاده از این الگوها راهکارهای اجرایی برای کاربست شهرسازی وکالتی جهت توسعه پایدار شهرهای کوچک ارائه شود.
طراحی الگوی سنجش رضایت شهروندان و مراجعین مدیریت خدمات شهری و کانال های ارتباط با شهروند (مورد کاوی: منطقه ویژه اقتصادی پارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی سنجش رضایت شهروندان و مراجعین مدیریت خدمات شهری و کانال های ارتباط با شهروند انجام شد. پژوهش از لحاظ نوع هدف کاربردی و از لحاظ شیوه ی جمع آوری اطلاعات توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه ی آماری شامل کلیه شهروندان در سازمان منطقه ویژه اقتصادی پارس جنوبی به تعداد نامحدود می باشد که پس مشورت با متخصصان از طریق فرمول کوکران 300 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و در پژوهش شرکت داده شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش یک پرسشنامه محقق ساخته بررسی میزان رضایت شهروندان از خدمات واحد مدیریت شهری منطقه ویژه بود. که روایی آن علاوه بر تحلیل گویه، مورد تأیید متخصصان قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ برابر 83/. محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش های آمار توصیفی و روش های آم ار استنباطی (تی و مدل معادلات ساختاری)، انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد؛ 12 مؤلفه ی وضعیت نور و روشنایی، وضعیت پروژه های عمران شهری، وضعیت مهندسی ایمنی، وضعیت حمل و نقل عمومی، وضعیت علایم و تابلوهای شهری، وضعیت جمع آوری پسماند، وضعیت تنظیف شهری، وضعیت سرویس های بهداشتی، وضعیت فضای سبز، وضعیت سلامت شهروندان، وضعیت امنیت اجتماعی و وضعیت زیست محیطی بر رضایتمندی از خدمات عمومی تأثیر معناداری بر رضایت شهروندان دارد. همچنین میانگین (انحراف معیار) مربوط به وضعیت هر 12 مؤلفه میانگینی بالاتر از میانگین فرضی جامعه (0/3)، دارند. لذا، وضعیت تمامی 12 حوزه از دیدگاه شهروندان مطلوب است.
ارزیابی وضعیت و نحوه ی توسعه فضای سبز شهری شیراز در راستای توسعه پایدار با استفاده از رویکرد استانداردمبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز شهری با ارائه طیف گسترده ای از انواع عملکردها نقش مؤثری را در ارتقاء کیفیت زندگی شهری و دستیابی به توسعه پایدار شهری ایفا می نمایند. از این رو، ارزیابی فضاهای سبز از جمله مهم ترین فرایندهای توسعه شهری جهت برنامه ریزی عدالت محور می باشد. ارزیابی وجوه کمی فضاهای سبز شهری از طریق رویکردهای مرسوم ارزیابی، نظیر رویکرد استاندارد مبنا، قابل انجام می باشد. در این راستا پژوهش حاضر وضعیت و پراکنش فضای سبز عمومی (پارک ها) شهر شیراز در زمان حاضر و تغییرات آن در یک دهه اخیر را بر اساس رویکرد استاندارد مبنا و مبتنی بر اصول توسعه پایدار ارزیابی می کند. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر حسب روش شناسی، توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های تحقیق از طریق مطالعه اسنادی و برداشت میدانی گردآوری و در محیط های GIS و SPSS اندازه گیری و تحلیل گردیده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بطور کلی به دلیل توزیع فضایی نامناسب پارک ها در سطح شهر شیراز، ساکنان همه مناطق باید به طور میانگین فاصله ای (600-1200متر) بیش از فاصله استاندارد لازم برای برای پارک های همسایگی و محله ای (400متر) را جهت دسترسی به نزدیک ترین پارک محل سکونت خود بپیمایند. در این میان میزان شاخص دسترسی برای پارک های ناحیه ای و منطقه ای به تفکیک نشان دهنده وضعیت مکانی مطلوب پارک های ناحیه ای و در مقابل ضعف دسترسی به پارک های منطقه ای می باشد. در خصوص شاخص سرانه، با فرض نادیده انگاشتن عدم هماهنگی سرانه پارک ها با جعیت و تراکم آن در مناطق 3، 5، 6، 7، 8 و 9، میان سرانه سایر مناطق با سرانه مطلوب طرح جامع تفاوت محسوسی دیده نمی شود. نتایج یافته ها همچنین نشان می دهد که پراکنش مجموع پارک ها در شهر شیراز خوشه ای بوده و تمرکز به سمت مناطق نسبتا برخوردار سوق پیدا کرده است. علاوه بر برخی ناهماهنگی ها در وضعیت موجود، توسعه فضاهای سبز عمومی در یک دهه اخیر (1393-1380) هرچند به میزان اندک در راستای بهبود شاخص های دسترسی و سرانه و در نتیجه دستیابی به اصول عدالت فضایی بوده، ولی نقش چندان مطلوبی را در تحقق اهداف توسعه پایدار ایفا ننموده است.
ارزیابی و تحلیل ابعاد و مؤلفه های تاب آوری در شهرهای کوچک (مطالعه موردی: شهرکامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری رویکردی است که در آن یک موقعیت پایدار است و فرض بر این که در برابر شوک های خارجی محافظت می شود. تاب آوری رویکردی پیشگیرانه است که در آن یک محیط بی ثبات نیاز به انطباق دارد. تاب آوری به عنوان ظرفیت یک سیستم برای حفظ هویت سیستم، پس از یک اختلال در محیط زیست شناخته شده و در سراسر جهان، در جوامع مختلفی که در معرض حوادث آسیب زا از جمله زلزله هستند مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش سنجش تاب آوری شهر کامیاران در مقابل سوانح طبیعی (زلزله) است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جهت انجام پژوهش از روش دلفی استفاده شد و برای انجام آن پرسشنامه ای بین 35 نفر از متخصصان و مدیران امور شهری کامیاران توزیع شد و نظرات آن ها در مورد 7 مؤلفه محیط زیستی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، ساختاری-کالبدی، زیرساخت ها، مدیریتی و زیرساخت های آموزشی- فرهنگی جمع آوری گردید. پرسشنامه شامل طیف پنج گزینه ای لیکرت می باشد. جهت تحلیل آمار و اطلاعات جمع آوری شده از نرم افزارهای spss.19 و Excelو از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که از میان 7 مؤلفه یادشده میانگین مؤلفه محیط زیست بالاتر از میانگین معیار (3) و برابر با (54/3)، میانگین مؤلفه اجتماعی- فرهنگی تقریباً برابر با میانگین معیار و معادل (09/3) و میانگین 5 مؤلفه دیگر کمتر از میانگین معیار (3) قرار دارند در این میان کمترین میانگین مربوط به شاخص مدیریتی با میانگین(8/1) می باشد. میانگین کلی تاب آوری شهر کامیاران در کلیه مؤلفه یادشده برابر با (64/2) می باشد که پایین تر از میانگین معیار (3) قرار دارد و نشان از عدم تاب آوری شهر کامیاران و آسیب پذیری آن در برابر زلزله است.
تحلیل نابرابری های فضایی-آموزشی و فرهنگی در کلان منطقه ی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه منطقه ای مفهومی جدید در ادبیات برنامه ریزی می باشد که هدف آن خلق چهارچوبی مناسب برای دستیابی به یک بهبودی با ثبات در استانداردهای زندگی برای شهرنشین و روستانشینان است. توسعه ی متعادل و هماهنگ مناطق، یک پیش نیاز بسیار مهم برای حصول پایداری اقتصادی و پیشرفت یکپارچه کشور به شمار می رود. آموزش و شاخص های آن به همراه بخش فرهنگی، به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های توسعه، با ایفای نقش اساسی و سرنوشت ساز خود، در روند توسعه همه جانبه نقش بسیار محوری داشته و شرط لازم برای رسیدن به توسعه جوامع را فراهم می آورند. از این رو توزیع عادلانه و برابری فرصت های آموزشی و فرهنگی در بعد کلان، نوعی نگاه انسانگرایانه را با خود به همراه دارد که غالباً به عنوان یک شاخص جامعه توسعه یافته در نظر گرفته می شود. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نابرابری های بین و درون منطقه ای کلان منطقه آذربایجان از لحاظ شاخص های آموزشی و فرهنگی انجام شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. جامعه آماری تمامی شهرستان های کلان منطقه آذربایجان تا سال 1390 می باشد. برای سنجش نابرابری های منطقه ای از بعد آموزشی و فرهنگی در مجموع از 21 شاخص استفاده شده است. جهت تعیین اهمیت شاخص ها از مدلANP و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ویکور استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از مجموع 47 شهرستان مورد بررسی12شهرستان کاملاً برخوردار، 14شهرستان برخوردار، 11 شهرستان نسبتاً برخوردار، 9 شهرستان نابرخوردار و 2 شهرستان کاملاً نابرخوردار می باشند. همچنین بین استان های کلان منطقه آذربایجان بیشترین نابرابری به ترتیب در استان آذربایجان غربی با میانگین امتیاز ویکور 231/0، اردبیل با امتیاز 117/0 و آذربایحان شرقی با امتیاز 098/0 می باشد.
تعیین اصول طراحی فضای سبز مؤثر بر ارتقاء کیفیت فضاهای شهری (مطالعه موردی: پیاده رو ضلع شرقی بلوار آزادی حدفاصل فلکه گاز و خیابان مشکین فام در شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با افزایش آلودگی هوا ناشی از حمل و نقل و صنعت، فضاهای سبز و عرصه های طبیعی مورد توجه ساکنان شهرهای بزرگ قرار گرفته است. انسان امروزی برای داشتن فرصت تفکر و دوری از دغدغه ها و مسائل شهرنشینی ناگزیر به پناه بردن به محیط های سبز طراحی شده در فضاهای شهری است. عدم رعایت اصول طراحی فضاهای سبز شهری موجب شده تا طراحان شهری در جذب ساکنین شهرها به این فضاها و جلب رضایت آنان تا حدود زیادی ناموفق باشند. توجه به این اصول می تواند از طریق تقویت ادراکات حسی استفاده کنندگان فضاهای شهری، موجب تقویت بار معنایی فضا و ایجاد خاطره در ذهن کاربران فضاهای شهری شود. هدف پژوهش دستیابی به اصول طراحی فضای سبز که در ارتقاء کیفیت فضای شهری تأثیرگذار هستند، می باشد. در این پژوهش نخست دیدگاه ها و نظریه های صاحب نظران حوزه معماری و طراحی شهری در خصوص طراحی فضای سبز و کیفیت فضاهای شهری مورد بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده در پژوهش روش دلفی بوده و پس از ارزیابی و امتیازبندی مؤلفه ها و زیر معیارهای آنان توسط متخصصین، از تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بطور همزمان تحلیل به روش AHP، جمع بندی انجام شده است. بر اساس یافته های تحقیق، از میان اصول طراحی فضای سبز، مؤلفه های احساسی با میزان 06/3 بیشترین تأثیر را در ارتقاء کیفیت فضای محدوده مورد مطالعه یعنی پیاده رو ضلع شرقی پارک آزادی در شهر شیراز داشته است.
تحلیل کارایی نسبی کشورهای خاورمیانه از لحاظ شاخص های توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه به عنوان یک فرایند، مهم ترین بحث کشورهای در حال توسعه است. همچنین از توسعه پایدار به منزله ی نیروی محرکه پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی تمامی کشورها به ویژه کشورهای در حال رشد نیز یاد شده است. هدف این مقاله تحلیل کارایی سیزده کشور خاورمیانه طی سال های 2009 تا 2012 م از لحاظ شاخص های توسعه پایدار از طریق 32 شاخص (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است. جهت تجزیه و تحلیل داده های از مدل های برنامه ریزی کمی خطی ناپارامتریک تحلیل پوششی داده ها، مدل آنتروپی شانون و نرم افزار dea slover استفاده شده است. محدوده جغرافیایی این پژوهش منطقه خاورمیانه و جامعه آماری آن 13 کشور می باشد. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد در بین شاخص های توسعه پایدار در خاورمیانه شاخص های تولید ناخالص ملی، میزان پس انداز و اشتغال بیشترین ضریب همبستگی به ترتیب با مقادیر 0.74،0.64 و 0.58 درصد را با متغیر خروجی یعنی توسعه پایدار دارند. از لحاظ کارایی نسبی در بین کشورهای خاورمیانه به ترتیب کشورهای امارات متحده عربی و قطر با میزان کارایی یک درصد و با سطح عملکرد عالی به عنوان کشورهای کارا و کشورهای عراق، یمن و سوریه به ترتیب با میزان کارایی 974/0، 961/0 و 957/0 درصد با سطح عملکرد ضعیف به عنوان کشورهای ناکارا از لحاظ شاخص های توسعه پایدار در خاورمیانه هستند. در نهایت نتایج این پژوهش نشان می دهد بیش از 60 درصد کشورهای خاورمیانه از لحاظ شاخص های توسعه پایدار دارای سطح عملکرد متوسط طی سال های 2009 تا 2012 هستند.
ارزیابی توزیع فضایی مؤلفه های توسعه پایدار در بین شهرستان های استان ایلام با استفاده از تکنیک-SAW VIKOR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جریان هرگونه تصمیم گیری اعم از برنامه ریزی، مدیریت، ارزیابی و یا کنترل چنانچه در طلب و جستجوی شرایطی مطلوب هستیم، باید در راستای ایجاد تعادلی منطقی و واقع بینانه بین مناطق به لحاظ برخورداری از امکانات و خدمات حرکت کنیم. گام اول درجهت چنین حرکتی شناخت وضع موجود و امکانات و محدودیت های آن است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی توزیع فضایی مؤلفه های توسعه پایدار در بین شهرستان های استان ایلام از لحاظ 10 شاخص توسعه پایدار می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر 10 شهرستان استان ایلام است. شاخص های مورد مطالعه از طریق سالنامه آماری که شامل موارد پیش روست جمع آوری گردیده است: تعداد کتابخانه ها عمومی، کانون پروش فکری، تعداد اعضای کتابخانه عمومی، سالن نمایش، گنجایش سالن نمایش، بیمارستان، تعداد تخت بیمارستان، تعداد چاپخانه، تعداد تلفن های ثابت، تعداد وسایل نقلیه درون شهری. برای این منظور از روش های؛ راه حل توافقی و بهینه سازی چندمعیاره (VIKOR) و میانگین وزنی ساده (SAW) استفاده شده است. نتایج بدست آمده از روش های به کار رفته نشان داده که شهرستان ایلام به عنوان مرکز استان بیشترین زیرساخت های توسعه پایدار را در خود جای داده و سیروان، محروم ترین شهرستان از لحاظ شاخص های توسعه پایدار در استان ایلام می باشد. به عبارتی شهرستان ایلام در گروه تقریباً توسعه یافته، شهرستان های سیروان و بدره درگروه فرو توسعه طبقه بندی شدند. در ادامه به منظور بررسی نحوة پراکنش و توزیع فضایی شاخص های توسعه پایدار در سطح شهرستان های استان ایلام و تعیین میزان همبستگی، تناسب رتبه جمعیتی هر شهرستان با رتبه حاصل از شاخص های توسعه پایدار از تکنیک اسپیرمن استفاده شده است. بدین منظور ابتدا به کمک تکنیک Z-score شاخص توسعه هر شهرستان محاسبه گردیده و سپس با استفاده از ضریب اسپیرمن میزان تناسب و همبستگی رتبه شاخص های توسعه پایدار با رتبه جمعیتی شهرستان ها مقایسه شد. نتایج حاصل از مقایسه نشانگر وجود تناسب و همبستگی بسیار پایین و منفی (0.183-) و در نتیجه توزیع نامتناسب و غیرعادلانه شاخص های توسعه پایدار در سطح شهرستان های استان ایلام می باشد.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه یافتگی محلات شهری از منظر عدالت فضایی (نمونه موردی: مقایسه تطبیقی محله ارم و ابیوردی- شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ایجاد عدالت فضایی در محلات به یکی از بزرگ ترین چالش های مدیران و برنامه ریزان شهری تبدیل شده است. در حالی که پیشرفت نامتوازن محلات در شهر، یکی از موضوعات است که سبب توسعه ناهمگون محلات می شود. پژوهش حاضر با انتخاب دو محله در شهر شیراز با موقعیت مکانی و امکان برخورداری از خدمات شهری در شرایط تقریباً مساوی، مجموعه عواملی که منجر به توسعه نامتوازن آنها شده است را مورد ارزیابی قرار می دهد. در گام نخست، این دو محله از نظر شعاع دسترسی به امکانات شهری مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس با استفاده از روش کیفی شامل انجام مصاحبه با جامعه آماری 179 نفره که متشکل از ساکنین هر محله، مدیران و کارشناسان مرتبط با امور شهری، متخصصین در امور املاک و مردم ساکن در سایر محلات شهر، به استخراج مجموعه عوامل عدم رشد مساوی در این دو محله پرداخته شد. در ادامه با استفاده از آزمون تحلیل عاملی، به وزن دهی داده های تحقیق پرداخته و در نهایت از میان مجموعه عوامل مربوط به حوزه های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، مهم ترین عوامل توسعه و یا عدم آن، در دو محله استخراج گردید. نتایج نشان داد که محله ابیوردی، علیرغم همجواری با محله ارم، از منظر توسعه فضایی از سطح پایین تری برخوردار است. از جمله علل توسعه یافتگی محله ارم نسبت به محله ابیوردی در بعد کالبدی می توان به وجود قطعات بزرگ زمین، وجود فضای سبز مناسب و سیمای بصری زیبای این محله اشاره نمود. در بعد اجتماعی نیز افزایش نسبی امنیت در محله ارم، وجود عناصر هویت بخش در این محله از جمله عوامل توسعه یافتگی تبیین شده اند. در زمینه اقتصادی نیز، تمایل سازندگان به سرمایه گذاری به دلیل استقبال مردم و توجیه پذیر بودن آن، سبب پایدارتر شدن این محله شده است. با این حال چنین به نظر می رسد که توجه توامان به سه شاخص کالبدی، اجتماعی و اقتصادی در سطح محلات، می تواند زمینه رشد متوازن و برقراری عدالت فضایی را در سطح محلات شهری فراهم آورد
ارزیابی میزان تاب آوری اجتماعی شهری موردشناسی؛ شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبرد های بین المللی سازما:ن ملل متحد، برای کاهش بلایا، ایجاد تاب آوری جوامع در برابر سوانح طبیعی و انسانی است. در همین راستا، تحقیق حاضر، به ارزیابی و تحلیل میزان تاب آوری اجتماعی در شهر مرزی زاهدان می پردازد. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت؛ اسنادی و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) با توجه به شاخص های فضای ذهنی شامل: سرمایه اجتماعی (اعتماد عمومی، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی و آگاهی و تعلق مکانی) می باشد. جامعه آماری، تعداد 587730 نفر ساکن در مناطق 5 گانه شهر زاهدان بر اساس آخرین سرشماری عمومی (1395) می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 384 پرسشنامه محاسبه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع گردید. در تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از آزمون های آماری شامل آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، در مجموع، این نتایج به دست آمده: میانگین کلی شاخص های سرمایه اجتماعی (24/2) و تعلق مکانی (09/2) در تمامی مناطق پایین تر از حد متوسط (3) و دارای وضعیت نامطلوبی بوده و وضعیت هر یک از این شاخص ها، در بین مناطق شهر با یکدیگر یکسان نیست. همچنین، مناطق یک، پنج و دو دارای وضعیت مطلوب تری نسبت به مناطق سه و چهار شهر زاهدان (حاشیه نشینان و مهاجرین عمدتاً در این دو منطقه زندگی می کنند) به لحاظ شاخص های سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی هستند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که فضای ذهنی نامناسب در مناطق شهری زاهدان (مخصوصاً در مناطق 3 و 4) باعث آسیب پذیری و عدم تاب آوری اجتماعی شهر گردیده و به تبع آن، امنیت اجتماعی[1] و توسعه این مناطق را به خطر انداخته است (فضای ذهنی نامناسب تهدیدی برای تاب آوری شهر می باشد). [1]. منظور، ناامنی اجتماعی است. بررسی ناامنی سیاسی موضوع این پژوهش نیست.
قابلیت سنجی زیست پذیری مناطق شهری ارومیه با مدل RALSPI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد زیست پذیری به سیستم شهری سالم، امن، با دسترسی مناسب و مقرون به صرفه اطلاق می شود که کیفیت بالای زندگی را موجب شده و رویکردی منتج از نظریه توسعه پایدار تلقی می گردد. علی رغم آنکه بررسی زیست پذیری شهری می تواند در شناسایی کمبودها و اقدامات جهت ارتقای زیست محیط زندگی ساکنان مثمر ثمر واقع شود، پرداختن به تئوری زیست پذیری در ایران به صورت محدود موردتوجه قرارگرفته است، بنابراین هدف این پژوهش بررسی قابلیت زیست پذیری مناطق شهری شهر ارومیه است. پس از تدوین 24 شاخص در4 بعد(کالبدی-زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و سلامت) با رویکرد کاربردی، این شاخص در مناطق 5 گانه شهری ارومیه با به کارگیری مدل تازه ابداع شده RALSPI موردسنجش قرار گرفت، درنهایت، طبق این مدل مناطق در دامنه بسیار زیست پذیر تا غیرقابل تحمل جای گرفته اند، بطوریکه منطقه 1با امتیاز 0.31 زیست پذیرترین و منطقه 2 با امتیاز 007. به عنوان منطقه غیرقابل تحمل شناخته شد این نتایج تفاوت عمیق قابلیت زیست پذیری میان مناطق شهر ارومیه و درنهایت عدم زیست پذیری شهر ارومیه را نشان می دهد و به این امر مهم معطوف می گردد که در صورت عدم دستیابی به زیست پذیری در کوتاه مدت دستیابی به پایداری شهر ارومیه در بلندمدت با چالش مواجه خواهد شد.
ارزیابی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر تاب آوری منطقه ای با استفاده از تکنیک TRIZ (مطالعه موردی: استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر بحران یا شوکی اختلال در جامعه و دور شدن از اهداف و کارکردهای تعیین شده و کاهش پایداری را به همراه دارد. به همین دلیل ضروری است که برنامه ریزی، با تمرکز بر تاب آوری مدنظر قرار گیرد. تنها در این صورت است که در مواجهه با یک شوک ناگهانی، اجتماع نه تنها اختلال را جذب کرده و خود را ساماندهی می کند، بلکه قادر است وضعیتش را به شرایط بهتر نیز ارتقاء دهد. هدف از این تحقیق بررسی وضعیت تاب آوری استان همدان در سه بعد جمعیت و جمعیت شناسی، زیرساخت ها و اقتصادی با به کارگیری نظر نخبگان در تعیین ابعاد مختلف در تاب آوری استان همدان و باهدف شناسایی نقاط قوت و ضعف استان همدان از منظر تاب آوری می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربری بوده و روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی است. بخش نخست تحقیق روشی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و استفاده از گزارش های تهیه شده توسط ارگان های مختلف نظیر طرح های جامع، تفصیلی، آمایش استان و آمارنامه ها حاصل شده است. در بخش دوم مطالعه ابتدا فاکتورهای مطرح در تاب آوری در قالب چارچوب PEOPLES تبیین شد. سپس با استفاده از تکنیک دلفی و TRIZ ابعاد و فاکتورهای نهایی ارائه شد و با انجام مطالعات و محاسبات لازم تاب آوری استان همدان در ابعاد و مؤلفه های مختلف مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که در بعد جمعیت شناسی کمترین میزان تاب آوری را نرخ رشد (67/0) و بیشترین میزان تاب آوری را تراکم جمعیت و نسبت جنسی (98/0) داشته اند. همچنین نتایج در ارتباط با بعد زیرساخت ها نشان می دهد که مصرف برق در بخش خانگی فاقد تاب آوری و خدمات آموزشی و خدمات درمانی دارای تاب آوری کامل (برابر با یک) می باشند. درنهایت نتایج به دست آمده در بعد اقتصادی نشان می دهد که بیشترین تاب آوری را جمعیت غیرفعال (97/0) و کمترین تاب آوری را میزان اشتغال در بخش کشاورزی (78/0) دارا می باشند.