مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
بافت قدیمی
حوزه های تخصصی:
هجوم اکولوژیکی و سکونت افراد کم درآمد در بافتهای قدیمی از جمله معضلات این بافتهاست. خستگی مفرط ناشی از کار طاقت فرسا و نداشتن پشتوانه مالی مناسب برای همکاری در امور محله‘ انگیزه توجه به مسایل محله‘ بهداشت محیط زیست و عمران آنرا از زمان سلب می کند. هدف این تحقیق شناخت و بررسی پایگاه اقتصادی افراد ساکن بافت قدیم شهر ری در نابسامانی منطقه مورد نظر است. روش پژوهش با استفاده از شیوه های میدانی بویژه پیمایشی مبتنی بر روشهای اکتشافی و تحلیلی است.
جدایی گزینی فضایی و نابهنجاری های اجتماعی بافت فرسوده،مطالعه موردی: محله باباطاهر شهر خرم آباد
حوزه های تخصصی:
بافت قدیمی بسیاری از شهرها فرسوده است این بافت نمی تواند خدمات مناسبی به جمعیت ساکن خود ارائه نماید. در نتیجه اقشار متوسط و مرفه اجتماعی از آن جا به بخش نوساز شهری جابجا می شوند. و محله به محل تمرکز اقشار مختلف فرهنگی تبدیل می شود. در این شرایط نابهنجاری های اجتماعی در بافت قدیمی افزایش می یابد. هدف اصلی این مقاله بررسی فرضیه مزبور در محله باباطاهر شهر خرم آباد می باشد.
داده های موردنیاز از طریق مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده است، جامعه نمونه موردمطالعه را کل104 خانوار ساکن محله تشکیل می دهد. داده های جمع آوری شده از طریق آمار توصیفی، روش لیکرت و مطالعه تطبیقی تحلیل شده است.
ننتیجه نشان می دهد که به رغم وجود میراث فرهنگی با ارزش در محله به دلیل عدم بهسازی مناسب، اقشار مرفه محله را ترک می کنند و تمرکز اقشار مختلف فرهنگی نابهنجاری های اجتماعی را افزایش می دهد.
«اصالت بخشی به بافت فرسوده مرکزی شهر رفسنجان براساس مطالعه وضعیت اجتماعی و کالبدی محلات»
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ساماندهی به بافت قدیمی مرکز شهر رفسنجان و بالا بردن انگیزه اقامت ساکنین با ارتقاء کیفیت فضایی می باشد. در فرآیند توسعه نامتوازن جوامع شهری، بخش وسیعی از بافتهای مرکزی و قدیمی شهری با ناکارآمدی و فرسودگی در بعد کالبدی، شکلی از محیط را ارائه می کند که به جهت ناهمگونی با محیط پیرامون خود، جایگاه افراد مهاجر و کم در آمد شده است. بافت مرکزی شهر رفسنجان از روند تئوری اصالت بخشی تبعیت می کند و دارای ویژگی های نامناسب کالبدی بوده و به لحاظ شاخص های کالبدی در سطح پایین قرار دارد. در این تحقیق سعی شده است، تئوری اصالت بخشی به عنوان چارچوب نظری تحقیق انتخاب گردد، که این تئوری بر اصلاح مسکن به همراه بهبود کیفیت محیط مسکونی تأکید دارد. در این تئوری تنزل کیفیت فیزیکی محلات منجر به خروج سرمایه و گروههای درآمدی بالا از محلات و جایگزینی گروههای کم درآمد می گردد. اطلاعات مورد نیاز به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری و با استفاده از روشهای کمی، توصیفی و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزارSPSS ، بررسی می کنیم که چه ارتباطی بین پارامترها وجود دارد و شدت و ضعف آنها به چه میزان است. همچنین با استفاده از نرم افزار GIS اطلاعات برداشت شده ی حجم نمونه بر روی موقعیت مکانی آن انعکاس داده شده و نهایتاً تحلیل های مورد این پژوهش از حجم نمونه، بصورت گرافیکی ارائه می گردد. پس از این مرحله جدولSWOT ارائه و سپس بر این اساس به ارائه پیشنهادات پرداخته شده است.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی پیاده راه ها بر شهروندان در بافت های قدیمی (مطالعه موردی: پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
237 - 264
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر در بسیاری از شهرهای جهان، تلاش هایی برای بهبود شرایط زندگی در بافت مرکزی صورت گرفته است. یکی از رویکردهای کارآمد در این زمینه، پیاده راه سازی است که به عنوان پروژه ای توسعه ای، نیازمند بررسی و تحلیل از ابعاد مختلف است؛ بنابراین، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی پیاده راه ها، یاری کننده برنامه ریزان و مدیران شهری برای تهیه و اجرای منطقی و صحیح این پروژه هاست. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیر پذیری اجتماعی شهروندان از پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه در بافت قدیمی و مرکزی است. روش پژوهش، ارزیابی پس از اجراست که در چارچوب روش های تحلیلی قرار دارد. برای گردآوری داده ها از روش های اسنادی و پیمایشی استفاده شد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G Power با احتمال برگشت ناپذیری، با توجه به نامشخص بودن تعداد مراجعه کنندگان به پیاده راه و با درنظرگرفتن جمعیت حوزه فراگیر، 300 نفر برآورد شد. انتخاب نمونه ها به شیوه نمونه گیری تصادفی انجام گرفت و تحلیل داده ها با مدل معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل انجام شد. براساس نتایج تحلیل تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم هریک از شاخص ها و متغیرها، شاخص های عدالت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و ایمنی و امنیت در پیاده راه خیام جنوبی، با کمبودها و موانع زیادی مواجه است، اما شاخص های تعاملات اجتماعی، هویت شهروندی و مشارکت شهروندان وضعیت نسبتاً مناسبی دارد. به عبارت دیگر، تأثیرات اجتماعی پیاده راه خیام در زمینه مشارکت و ارتقای تعاملات اجتماعی بر شهروندان مثبت است.
تحلیل آسیب پذیری بافت های قدیمی شهر کاشان در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
111 - 130
حوزه های تخصصی:
تحلیل میزان و چگونگی آسیب پذیری بافت های قدیم شهری به برنامه ریزان و مدیران شهری در تصمیم گیری های مناسب و انتخاب راه حل های کنترل و مقابله با مخاطرات احتمالی کمک مؤثری می کند. هدف از این پژوهش بررسی آسیب پذیری بافت قدیم شهر کاشان در برابر زلزله و چگونگی توزیع شاخص های آن است. شاخص های به کارگرفته شده در تحلیل مشتمل است بر: مساحت قطعات زمین؛ نوع کاربری زمین؛ عرض معابر؛ نوع مصالح؛ تعداد طبقات؛ قدمت ابنیه؛ کیفیت ابنیه؛ دسترسی به فضای باز؛ فاصله از گسل؛ و مدیریت بحران. ماهیت پژوهش کاربردی و روش آن اکتشافی- تحلیلی است. جمع آوری داده ها و اطلاعات در مرحله اول به صورت اسنادی و بررسی متون مختلف است و از روش میدانی به ویژه مشاهده بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل Fuzzy AHP، سیستم اطلاعات مکانی، و نرم افزار Expert choice استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از لحاظ آسیب پذیری 11درصد مساحت بافت شهر در طیف خیلی کم، 7درصد در طیف کم، 15درصد در طیف متوسط، 22درصد در طیف بالا، و 45درصد در طیف خیلی بالا قرار دارد. تمرکز فضایی آسیب پذیری در بخش مرکزی بافت قدیم به سبب مصالح کم دوام، کیفیت نامطلوب ساخت، و قدمت زیاد ابنیه است. کمترین آسیب پذیری مربوط به جداره اصلی بافت به ویژه در بخش جنوب شرقی است. درمجموع، می توان نتیجه گرفت در بُعد ارتقای کیفیت به کارگیری اصل خطرپذیری مدیریت بحران و در بُعد قدمت توسعه اقدامات بازآفرینی در ابعاد زیستی – کالبدی،ساخت اجتماعی بارویکرد ترکیبی، و مدیریت بحران می توان باعث کاهش آسیب پذیری بافت های قدیمی شد.
بررسی نقش راهبردِ بازآفرینی در ساماندهی بافت های قدیمی و فرسوده شهرها با رویکرد توسعه پایدار مطالعه موردی: محله غریبان شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
33 - 49
حوزه های تخصصی:
موضوع فرسودگی بافت قدیمی، امروزه یکی از مهم ترین چالش ها و مسائل اغلب شهرهای کهن ایرانی است که فرا روی جامعه ی تصمیم گیران و برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. در دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی و توسعه و گسترش بی رویه شهرها؛ تنگناها، معضلات و پیچیدگی هایی را به همراه داشته که شدت یافتن ضرباهنگ "تغییر فضایی- کالبدی" در بخش های قدیمی و مرکزی شهرها از پیامدهای آن پدیده بوده است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و ارزیابی بازآفرینی محله قدیمی غریبان شهر اردبیل، در جهت تحرک و سرزندگی با ایجاد سلسله مراتب خدماتی، افزایش کیفیت های محیطی و ارتقای ایمنی و امنیت محلی می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و برای ارزیابی بازآفرینی، چهار مؤلفه کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی با زیرمعیارهایشان موردبررسی قرارگرفته است. جامعه آماری شامل کل جمعیت محله موردمطالعه به تعداد 3335 نفر می باشد که برمبنای فرمول کوکران350 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل واریانس و لون استفاده به عمل آمد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای تفاوت معنی داری را بین میانگین تأثیر بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی نشان می دهد، بنابراین می توان گفت که بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی محله غریبان کاملاً مؤثر است. اما میانگین متغیر کیفیت محیطی کمتر از میانگین نظری 3 بوده و می توان گفت بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کیفیت محیطی محله غریبان چندان مؤثر نبوده است.
ارزیابی اصول نوشهر گرایی در جهت احیاء بافت های قدیمی حریم رودخانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش ناگهانی شهرنشینی و وجود بافت های قدیمی و فرسوده و ناکارآمد در هسته مرکزی شهرها موجب شد تا برنامه ریزان به فکر ارائه راه حل و برنامه هایی مناسب برای بهسازی این بافت ها باشند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی اصول نوشهرگرایی به منظور بکارگیری این مولفه ها در احیاء بافت های قدیمی و هویت بخشی به محلات متشنج اطراف رودخانه های شهری می-باشد. همچین این پژوهش در جهت پاسخگویی به این سوالات بوده است، که کدام یک از گویه های ارزیابی شده اصول نوشهرگرایی، در جهت احیاء بافت های فرسوده شهری منطقه 4 شهر رشت از وضعیت مناسبی برخوردار بوده اند و آیا برنامه ریزی ها و طرح های انجام شده جهت بهسازی و هویت بخشی به محلات از کیفیت مناسبی برخوردار بوده است؟ پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر ماهیت و روش کار توصیفی-پیمایشی و استنباطی است. جامعه آماری پژوهش تمامی شهروندان منطقه 4 شهر رشت هستند و روش نمونه گیری به صورت تصادفی از شهروندان منطقه به تعداد 384 نفر می باشد. در زمینه ارزشیابی اصول نوشهرگرایی در جهت احیاء بافت قدیمی حریم رودخانه ها در شهر رشت از نتایج حاصل از پرسش نامه و به کمک روش saw، در محیط GIS استفاده شده است. روایی پرسشنامه از سوی کارشناسان تأیید شده و میزان پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ اندازه گیری شده است. نتایج نشان می دهد که ارزیابی محلات منطقه 4 رشت با استفاده از اصول رویکرد نوشهرگرایی راه حل بهینه ای است
بررسی روند تغییرات کالبدی و کارکردی بافت قدیمی شهر تهران با تاکید بر ناحیه 4 منطقه 11(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال سوم زمستان ۱۳۸۵ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
28 - 49
حوزه های تخصصی:
منطقه 11 شهر تهران به عنوان یکی از مناطق بیست و دوگانه شهر تهران با وسعتی حدود 1200 هکتار و جمعیتی در حدود 245 هزار نفر از مناطق مهم مرکزی کلانشهر تهران به شمار می آید. محدوده فعلی این منطقه در مجاورت هسته تاریخی شهر تهران قرار گرفته است و بخش هایی از آن (نواحی شرقی) جزئی از این هسته است. از این نظر منطقه به لحاظ سابقه تاریخی دارای عناصر، بناهای مسکونی و فضای عمومی با ارزش های معماری و تاریخی خاص است که پس از منطقه 12 از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تحقیق حاضر برروی یکی از نواحی چهارگانه ( ناحیه 4 ) منطقه 11 متمرکز و روند تغییرات کالبدی و کارکردی منطقه و خصوصا ناحیه مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. از ویژگی های خاص این ناحیه تنوع فعالیت ها و کاربری ها شامل مراکز بسیار مهم سیاسی - حکومتی، بازارهای تخصصی با عملکرد فرامنطق ه ای و فراشهری، واحدهای بزرگ صنعتی، کاربری های ویژه و مراکز درمانی تخصصی است. علاوه بر آن نقش و تاثیر سیاست ها و سرمای هگذاری های دولتی نیز در تغییرات کالبدی و کارکردی محدوده مورد نظر نیز مورد بررسی قرار گرفت ه است. بررسی ها نشان داده است که از دهه 1340 زمینه تغییرات اجتماعی در نتیجه مهاجرت فراهم آمده و با کاهش قیمت زمین فرسودگی باف ت های کالبدی ب هوجود آمده است ولی در دهه های اخیر با جذب سرمایه کشور در کلانشهر تهران، منطقه 11 تهران در راستای نقش پذیری ملی نقش های جدیدی را پیدا کرده و تغییرات کالبدی و کارکردی اساسی به نفع فعالیت های منطقه ای و ملی به ویژه در ناحیه 4 به وجود آمده است. تحقیق ضمن بررسی تغییرات فوق راهکارهایی در جهت کاهش مشکلات منطقه ای و ناحیه ای ارائه داده است.
تاثیر مشارکت اجتماعی در فرآیند بازآفرینی بافت قدیم شهری (مورد مطالعه: منطقه 4 شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۴
145 - 163
حوزه های تخصصی:
امروزه ثابت شده است حضور و مشارکت مردم در مداخلات صورت گرفته در بافت قدیمی نقش اصلی را در تحقق پذیری طرح ها ایفا می کند، اما پیچیده بودن و عدم آگاهی مردم از احیاء و بازآفرینی باعث بی رغبتی بخش غیر دولتی برای مشارکت در این گونه پروژه ها شده است. حال هدف از انجام این تحقیق تاثیر مشارکت اجتماعی در فرآیند بازآفرینی بافت قدیم شهر شهرهای مرزی بخصوص شهر ارومیه می باشد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی می باشد. نقاط درونی و بیرونی تأثیرگذار بر محدوده با پویش-های میدانی و مصاحبه های انجام شده در محدوده مورد مطالعه، شناسایی شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل SWOT-ANP استفاده می شود. نتایج حاکی از آنست که نقاط درونی «تقلیل رشد خانواده ها» با امتیاز 0/5 و «وجود تمایل افراد به اسکان در خارج از محور بافت قدیم» با امتیاز 0/435 و نقاط بیرونی «افزایش نسبت آقایان به بانوان و در مجموع عدم وجود امنیت اجتماعی» با امتیاز 1/52 و «وجود زمینه هایی برای بوجود آوردن مراکز فرهنگی» با امتیاز 0/655 بیشترین اثرگذاری را در بافت قدیم دارند و راهبردهایی از قبیل زمینه سازی جهت ایجاد شورایاری در محلات محدوده، زمینه سازی برای اجرای طرح محله بان در بافت قدیم از نقاط درونی و بیرونی بهینه تحصیل می گردند. همچنین با بررسی شاخصهای کالبدی-محیطی، اجتماعی، اقتصادی و حکمروایی بازآفرینی شهری منطقه 4 شهر ارومیه، می توان بر نامطلوب بودن اجرای بازآفرینی در ابعاد اجتماعی با امتیاز0/12، اقتصادی با 0/14 و افول ارزشهای کیفی و سکونتی در بافت قدیمی محلات منطقه 4 شهر ارومیه اذعان نمود.
تحلیلی بر تأثیر عوامل شهر هوشمند در توسعه میان افزای بافت های فرسوده شهری، پژوهش موردی: بافت قدیمی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول و مورد پذیرش آینده نگاری است ، به تحلیل تأثیر عوامل شهر هوشمند بر مؤلفه های توسعه میان افزا در بافت های تاریخی شهر تبریز پرداخته است. روش تحقیق ، توصیفی-تحلیلی بوده و در این راستا ، تعداد 34 مؤلفه شهر هوشمند در کنار 19 متغیر توسعه میان افزا با استفاده از تکنیک پویش محیطی استخراج و توسط 50 متخصص برنامه ریزی شهری با استفاده از ماتریس متقابل امتیازدهی در محیط نرم افزار میک مک تحلیل گردید. نتایج تحقیق ، بیانگر ناپایداری سیستم در کلان شهر تبریز است که بر این اساس ، پنج دسته عوامل تأثیر گذار ، دووجهی ، تأثیر پذیر ، مستقل و ریسک قابل شناسایی هستند. در نهایت ، با مطالعه ، بررسی و تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده ، 7 عامل کلیدی تأثیر گذار شهر هوشمند شامل «خلاقیت» ، «روح نوآورانه» ، «مدیریت پایدار منابع» ، «دسترسی محلی» ، «حمل ونقل پایدار ، خلاق و ایمن» ، «جذابیت شرایط طبیعی» و «انعطاف پذیری» و 4 عامل کلیدی تأثیر پذیر توسعه میان افزا شامل «مسکن مقرون به صرفه» ، «بهره وری زمین» ، «تراکم جمعیتی» و «کاربری های آلاینده» که بیش ترین نقش را در بازآفرینی آینده بافت های ناکارآمد کلان شهر تبریز با تأکید بر شهر هوشمند دارند ، انتخاب شدند. همچنین نوآوری پژوهش حاضر را می توان ، در دو حیطه موضوع (از لحاظ عدم وجود مطالعات در این موضوع )و روش شناسی (روش میک مک) نشان داد.
ارزیابی باززنده سازی بافت های قدیم شهری در راستای توسعه پایدار (شهر یزد)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۹
131 - 159
حوزه های تخصصی:
در اکثر شهرهای قدیمی ایران، بناها و بافت های دارای ارزش تاریخی و فرهنگی به وفور دیده می شوند که با ویژگی های مختلفی نظیر ریزدانگی، مشکلات دسترسی و ناپایداری شناخته می شوند. محلات قدیمی شهر یزد نیز نظیر دیگر بافتهای قدیمی، نیازمند به حرکتی کنترل شده در جهت ادامه زندگی خود هستندکه با درنظرگرفتن مشکلاتی ازقبیل رشد منفی جمعیت، نداشتن دسترسیهای درون محله ای لازم، گسترش روزافزون فضاهای مخروبه ومتروکه، نداشتن تسهیلات موردنیاز، باید حرکت در راستای رفع این مشکلات صورت گیرد.لذا این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی و بهره گیری از تکنیک های تحلیل عامل و شاخص ترکیبی موریس، درصدد برآمده محلات بافت تاریخی شهریزد را از نظر ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و عملکردی توسعه پایدار مورد بررسی قرار داده و راهبردی برای آینده آن در این راستا ارائه نماید. نتایج حاکی ازآنست که از 36 شاخص در نظر گرفته شده در ابعاد مختلف پایداری، عامل های کالبدی- عملکردی، اجتماعی، اقتصادی در اولویت های نخست در بررسی محلات قرار می گیرند که این امر توسط تکنیک تحلیل عامل حاصل شده است و با استفاده از شاخص ترکیبی موریس که امتیازات ناشی از تحلیل عامل را بصورت ترکیبی مورد بررسی قرار می دهد، رتبه بندی محلات از نظر ابعاد مختلف پایداری مشخص شده است. بر طبق محاسبات صورت گرفته محلات بافت قدیمی از نظر پایداری هیچ یک در سطح بالایی قرار ندارند و محله گازرگاه پایدارترین محله و محله شش بادگیر ناپایدارترین می باشد. لذا عمده توجهات باید به محلاتی صورت گیرد که در این زمینه ناپایدارترند که در همین راستا چشم انداز و راهبردهای مناسب جهت تضمین توسعه پایدار در بافت قدیمی یزد پیشنهاد می شود.
میزان سنجی سطح تعاملات اجتماعی در بافتهای قدیمی باهمستانهای شهری؛ نمونه موردی: محله درب نو گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۱۵۰-۱۳۳
حوزه های تخصصی:
امروزه برخورداری از بیشینه تعاملات اجتماعی و مراودات شهروندی در سطوح برنامه ریزی و طراحی شهری از اهمیت فراگیر برخوردار شده است؛ چنانچه این موضوع افزایش «کیفیت زندگی» و «رضایتمندی شهروندی» را به همراه داشته و در ایجاد شهرهای پاسخده به ساکنان تاثیرگذار خواهد بود. در عین حال در عصر مدرن، تعاملات و ارتباطات اجتماعی به خصوص در جوامع در حال توسعه بسیار کاهش پیدا کرده و به یکی از مشکلات شهرهای جهان سومی تبدیل شده است. از سویی دیگر، شهر گرگان دارای محله های قدیمی می باشد که تعاملات اجتماعی در آن به خصوص در محلات جدیدتر روز به روز در حال کاهش می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، «روش پیمایشی» با ابزار گردآوری داده: «پرسشنامه» و «مطالعات میدانی» بوده است که از روش تحقیق تحلیل آماری نیز بهره برده است. لذا، در این پژوهش به بررسی فاکتورهای اجتماعی در یکی از محلات قدیمی شهر گرگان به نام محله درب نو پرداخته شده است. در این پژوهش 120 خانواده که به صورت تصادفی در این محله زندگی می کنند، انتخاب شده اند و با استفاده از نرم افزار spss میزان مشارکت، تعاملات و ارتباطات اجتماعی آنان را مورد بررسی قرار گرفته است و در پایان نتایجی حاصل شده است که نشان می-دهد میزان ارتباطات، مشارکت ها و تعاملات اجتماعی در محله درب نوِ شهر گرگان بالاتر از حد متوسط بوده است. همچنین راهکارهایی در زمینه افزایش میزان تعاملات اجتماعی ارائه شده است.
ارزیابی قسمتی از عرصه های بافت قدیم و معرفی مناسب ترین محدوده سازگار با کاربری های تاریخی فرهنگی(مطالعه موردی: منطقه مرکزی شهر همدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی در علم جغرافیا، تعیین حدودی از عملکردی شهر در ابعاد فضایی و مکانی در مدیریت حوزه ها و مناطق مختلف شهر به هدف مدیریت مناسب در ابعاد منطقه ای و ناحیه ای است. در تعیین حدود محدوده قانونی شهر و دیگر مناطق و نواحی همواره از عوامل مختلف طبیعی،اجتماعی،فرهنگی و خدمات شهری در یک گستره جغرافیایی فعالیت ها استفاده شده است و از همین جهت غالبا شهرهای بزرگ به مناطق مختلف با مدیریتی مجزا تحت نظارت شهرداری مرکزی تقسیم و بر اساس آن فعالیت ها و خدمات در آن به شهروندان ارائه می گردد در نظام مدیریت شهری ایران بافت تاریخی بر اساس در خواست بررسی سازمان میراث فرهنگی از شورایعالی شهرسازی و معماری و بررسی این شورای ، آن بخش از بافت های شهری را شامل می شود که قبل از سال 1300ه.ش شکل گرفته است اما این موضوع با توجه به نگرش صرف سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور به حفاظت و صیانت از ابنیه واجد شرایط و پهنه ای کردن محدودیت های قانونی این سازمان در گسترش و توسعه شهر که با مدیریت شهری در تعارض بسیار جدی است و تغییرات اساسی در این محدوده که بسیاری از ابنیه های تاریخی و فرهنگی را از بین برده است نمی تواند ملاک تعیین محدوده مرکزی شهر قرار گیرد. در فرایند توسعه آتی شهر این موضوع مهم در عمل در کشور با مشکلات عدیده ای روبرو شده است و لذا محقق یک گروه تجمیع مبتنی بر روش دلفی متشکل از 45 نفر از افراد کارشناس و متخصص در حوزه جغرافیایی،فعالان فرهنگی و متخصصان برنامه ریزی شهری را تشکیل داده است و بر اساس نتایج نشست با این گروه یک شاخص دهگانه در تعیین حدود منطقه مرکزی ارائه نموده است و شش گزینه پیشنهادی منتج از این گروه را به عنوان الگوهایی مناسبی برای تعیین محدوده مرکزی شهر پیشنهاد می نماید. در تهایت محقق در نگاهی سلسله مراتبی با مقایسه دو به دویی با الهام از روش AHP هر یک از الگوهای معرفی شده برای منطقه مرکزی شهر در بافت قدیم را با سازگاری کاربری با عملکردی کاربری های فرهنگی و تاریخی شهر مقایسه کرده است و نهایت الگوی برتردر سازگاری با نحوه عملکرد کاربری های تاریخی و فرهنگی را معرفی می نماید.
تمرکز بر کارکرد جدید محلات: ارزیابی برنامه ریزی محلات 20 دقیقه ای در بافت قدیمی و جدید شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
6 - 25
حوزه های تخصصی:
مقدمه کرونوشهرسازی تجلی اخیر شهرسازی نوین است و سیاست های برنامه ریزی محیطی را متحول کرد. این نوع سیاست شهرسازی بر زمان و شهرسازی زمانی تأکید دارد و در کنار این موضوع محلات قابل سکونت با سناریوی درست زمانی بر سلامت و توانایی داشتن یک زندگی سالم تأثیر می گذارد. در همین راستا، مفهوم محلات 20 دقیقه ای با تأکید بر ابعاد سلامت، ریشه در رویکرد شهر فشرده دارد که توسعه مناطق شهری را با فاصله های پیاده روی کوتاه از ساکنان خانه برای دسترسی به حمل ونقل عمومی، فضای باز عمومی، دسترسی خوب به مقصد، امکانات و خدمات برای زندگی روزمره محلی تشویق می کند. این ایده که نیازهای روزانه فرد در یک مسافت مسافرتی فعال برآورده می شود، تبدیل به ذائقه جهانی سیاست و برنامه ریزی شهری شده است. سرعت روزافزون زیست در شهر به دلیل مسائل اقتصادی، شهروندان را مجبور به تغییر و تطبیق سبک زندگی خود و حداکثر استفاده از امکانات رفاهی کرده است و در کنار این چالش، وجود نابرابری های فضایی و اجتماعی یکی از مسائل اصلی در محلات به خصوص در بافت های قدیمی شهر است که مفهوم محلات 20 دقیقه ای در جهت پاسخ و رفع این مسائل ایجاد شد. این رویکرد در حال حاضر توسط تعدادی از دولت های محلی و ملی اروپایی به گونه ای انتخاب شده است که از یک اصل برنامه ریزی و طراحی به یک خط مشی فراگیر برای حکومت شهری آینده تبدیل شود. این محلات در سطح جهانی به عنوان یک راه خوب برای بهبود زندگی و کاهش سفر با ماشین با داشتن بیشتر چیزهایی که در نزدیکی شما نیاز دارید، شناخته شده اند [17 و 21]. بعد اجرایی این جریان به پیش نویس استراتژی برنامه ریزی شهری که اوایل امسال برای ملبورن منتشر شد، باز می گردد و شهری را پیشنهاد می کند که از محله های 20 دقیقه ای تشکیل شده باشد [2 و 22]. برنامه ملبورن یک برنامه بلندمدت تا سال 2050 است که بر اساس همین محلات برنامه ریزی شده است. از طرف دیگر، می توان بیان داشت که محله های ۲۰ دقیقه ای مکان هایی هستند که همه می توانند به خدمات محلی ضروری و فضاهای باز دسترسی بهتری داشته باشند [24]. در حالی که از حمل ونقل عالی و لینک های سفر فعال به بقیه شهر نیز لذت می برند [4 و 26]. این رویکرد به افراد این امکان را می دهد که از طریق خدمات و فرصت های موجود در منطقه خود، به خوبی در محلی زندگی کنند [18]. محبوبیت سیاسی محلات20 دقیقه ای ناشی از رفتار یکسان آن با همه شهروندان است و همچنین، برند محلات 20 دقیقه ای یک نام تجاری ویژه در جهان شده است که البته ریشه جدید ندارد و از ایده قبلی باغ شهر هاوراد پیروی می کند [27 و 31]. وعده محله 20 دقیقه ای افزایش پایداری شهرها با امکان دسترسی شهروندان به خدمات با کمترین تأثیر حمل ونقل مبتنی بر کربن و حمایت هم زمان از سلامت شهروندان است [28 و 32]. این مفهوم با فراخوانی از سوی جوامع لیبرال و سوسیالیستی از اقتصادهای سیاسی فراتر می رود [30]. این محلات بر اهمیت محله و اجتماعات در کنار خدمات ضروری و فضاهای باز نیز تأکید می کنند [36و 21]. بنابراین می توان بیان کرد که مزایای این رویکرد چندگانه است که شامل افراد فعال تر و سلامت روحی و جسمی می شود [4 و 32]. در ادامه نیز باید تأکید کرد که ماهیت این محلات به معنای ایجاد محدودیت برای سفر افراد در خارج از محدوده خود نیست، بلکه حمایت از جوامع و مشاغل محلی است [22]. این محلات توسط جوامعی که در آنجا زندگی می کنند تعریف می شوند و یکی از اهداف مهم آن ها، همسویی بهتر برنامه ریزی فضایی و شهری با برنامه ریزی حمل ونقل است [17]. حال سؤال مهم این است که چرا 20 دقیقه؟ مردم کمتر از گذشته پیاده سفر می کنند، زیرا فاصله تا چیزهایی که نیاز دارند، طولانی تر شده است [2 و 15]. محله های زیادی پیرامون سفر با ماشین در جهت تأمین خدمات برنامه ریزی شده است، در کنار این بسیاری از افراد که وسایل نقلیه ندارند با دسترسی ضعیف به خدمات روزمره منزوی می شوند. همچنین باید در نظر داشت فضاهای تحت تسلط خودرو به سلامت و محیط زیست آسیب می زنند [14]. هدف این پژوهش، ارزیابی رویکرد محلات 20 دقیقه ای به صورت مقایسه تطبیقی در بافت قدیمی (محله جنت) و بافت جدید شهر (محله امامت) مشهد است، تا میزان قابلیت تحقق پذیری آن در دو گونه متفاوت مورد واکاوی قرار گیرد. مواد و روش هاروش پژوهش از نوع کمی است و رویکرد قیاسی فرضیه ای دارد. برای گردآوری اطلاعات و داده های میدانی از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 2633 نفر در محله جنت و 3375 نفر در محله امامت هستند، که حجم نمونه انتخابی با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب 335 و 344 محاسبه شده و ضریب آلفای کرونباخ نیز 0/759 محاسبه شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون مقایسه میانگین دو جامعه مستقل در نرم افزار Spss صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد محله امامت (محله جدید) با میانگین 49/28 در مقابل محله جنت (بافت قدیمی) با میانگین 44/4 نسبت به میانه 47، میزان نزدیکی بیشتری به شاخص های محلات 20 دقیقه ای دارد. همچنین برای ارزیابی تحلیل فضایی زمانی رویکرد محلات 20 دقیقه ای، نرم افزار تبلو ابزار سنجش بوده است. در نهایت برای واکاوی واقعیت های موجود و مؤلفه های مکانی مدل مفهومی از تحلیل مکانی فضایی استفاده شده است، به این ترتیب که ابتدا چک لیستی منطبق بر ویژگی محلات 20 دقیقه ای از قبیل کارکردهای مورد نیاز، شبکه دسترسی مورد نیاز و... تهیه شده است، سپس با توجه به ویژگی رویکرد محلات 20 دقیقه ای (10 دقیقه رفت و 10 برگشت) و شعاع دسترسی 800 متر، اطراف هر محله بافرهای (حائل های) 800 متری رسم شده است (منطبق بر مرکز هندسی محلات). در نهایت، ملاک بررسی استانداردهای موجود در واقعیت هر محله، عملکردهای موجود در این حائل تلقی می شود. بر این اساس، برای هر دو محله با استفاده از برداشت های میدانی و اطلاعات آماری نرم افزار GIS شرایط موجود مورد سنجش واقع شده است تا میزان نزدیکی هر محله به استانداردهای رویکرد مورد واکاوی قرار گیرد.یافته هانتایج بررسی تطبیقی دو محله (جنت و امامت) که بافت قدیمی و جدید شهر مشهد محسوب می شوند، نشان دهنده آن است که هر دو محله دارای پتانسیل و مسائلی برای تبدیل به یک محله 20 دقیقه ای موفق برای ساکنان هستند. همچنین وجود نفودپذیری بالا، دسترسی به خدمات، سفرهای فعال، امکانات و خدمات بهداشتی محلی، دارای نمود قوی تری در محلات جدید (محله امامت) نسبت به محلات قدیمی است، اما در مقابل اقتصاد محلی، فرصت های شغلی بومی و تعاملات اجتماعی در محلات قدیمی (محله جنت) بسیار فعال تر عمل می کند. در مجموع، می توان اشاره داشت که محله امامت (بافت جدید)، دارای پوشش رسانی مناسب تری از منظر عملکردی است و این عملکردها در ارتباط با شبکه پیوسته دوچرخه و حمل ونقل عمومی وجود دارد، در حالی که محله جنت (بافت قدیمی)، به دلیل نوع گونه بافت دارای نفوذپذیری کمتری است و شبکه حمل ونقل عمومی درون بافت کمتر تردد دارد که خود یک ضعف اساسی در رویکرد محسوب می شود.نتیجه گیریمحله های 20 دقیقه ای فقط برای دسترسی به امکانات رفاهی نیستند، آن ها می توانند مزایای واقعی برای سلامت، محیط زیست و اقتصاد محلی داشته باشند. کاهش استفاده از ماشین و تشویق به استفاده بیشتر از سایر مدهای حمل ونقلی درون مایه مثبت این رویکرد مهم تلقی می شود. بنابراین، باید در نظر داشت این محلات جایی است که مردم می خواهند در آن زندگی کنند، بنابراین مهم تر از همه وجود مسکن به صرفه است. اما همه این موضوعات در راستای ایجاد «مکان های قابل زندگی» است، محلاتی که کیفیت زندگی را بهبود می بخشد و لایه ای از انعطاف پذیری در برابر چالش ها فراهم می سازد. بنابراین، بیشتر ماهیت این رویکرد به این معناست که فرد با پای خود به تمام نیازهای خود در فاصله ای که راحت و مایل به سفر است برسد. آنچه این محلات را ویژه می کند، تعریف فضاهای متنوع و جذاب است. طبق یافته های تحقیق حاضر، در درجه نخست باید بیان کرد فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه محله امامت شهر مشهد (بافت جدید شهر) پتانسیل بیشتری برای تبدیل به محله 20 دقیقه ای نسبت به محله جنت (بافت قدیمی شهر) دارد؛ تأیید می شود، زیرا بر اساس ماهیت رویکرد که مبتنی بر تفکرات دنیای مدرن طراحی و برنامه ریزی شده است، پتانسیل بیشتری برای همپوشانی با ویژگی های اصلی آن دارد.
ارزیابی میزان تحقق شاخص های شهر سالمندمحور در بافت قدیمی و ناکارآمد شهر ساری
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
69 - 83
حوزه های تخصصی:
سالمندان و معلولان از جمله قشرهایی هستند که با مشکلات فراوانی در شهر مواجه اند. آنان با وجود تمایل به شرکت در تعاملات اجتماعی و استفاده از فضاهای عمومی از فضای شهری مناسبی که امکان زندگی مستقل را برای آنان فراهم سازد، برخوردار نیستند. روش تحقیق حاضر از نوع هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام توصیفی-پیمایشی می باشد. مؤلفه های شهر دوستدار سالمند بر اساس دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی در مورد این گونه شهر استخراج شده است. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد فراهم نبودن زیرساخت های لازم برای افراد معلول و سالمند در بافت ناکارآمد و قدیم شهر ساری دسترسی آنان را به امکانات شهری با سختی مواجه کرده است و همچنین نابسامانی فضاهای شهری که نشأت گرفته از رشد ارگانیک شهر در چند دهه گذشته بوده است عمدتاً در این قسمت از شهر نمود یافته است و عدم انطباق با نیازها و خواسته های این افراد سبب منزوی شدن آن ها شده است. در کل نیمی از فرضیات تحقیق پذیرفته و نیمی دیگر رد شدند. وضعیت در بخش فضای باز و زیرساخت های حمل ونقل نامطلوب تر از بخش های دیگر ارزیابی شد، در مقابل بخش های خدمات اجتماعی و تا حدودی مسکن وضعیت تا حدودی بهتر بود. به طورکلی بافت ناکارآمد ساری راه دراز تا تبدیل شدن به یک شهر دوستدار سالمند و یا معادل آن دارد. این امر با توجه به کمبودها و نقاط ضعف کالبدی، فیزیکی و رشد ارگانیک و آشفته این بخش چندان عجیب نیست.