مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عوامل کالبدی
حوزه های تخصصی:
امروزه از نظر قانونی مهم ترین راه تثبیت مالکیت، برخورداری از سند است. صدور سند اماکن روستایی، گامی در جهت بهره مندشدن جوامع روستایی از مزایای مالکیت تثبیت شده در جهت توسعه موزون است؛ زیرا منابع به صورت منطقی و عادلانه میان مردم روستا به گونه ای تقسیم می شود که همه روستاییان امکان می یابند مانند جوامع شهری از حقوق حقّه خود در زمینه های مختلف اجتماعی-اقتصادی و حقوقی بهره مند گردند. هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل مؤثر در تحقق پذیری اهداف طرح صدور سند مالکیت در شهرستان دامغان است. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی ساکن در 7 روستای شهرستان دامغان است، که با استفاده از فرمول کوکران 216 پرسشنامه به روش سیستماتیک تصادفی در سطح منطقه مورد نظر گردآوری شده است. در این پژوهش برای تعیین سهم نسبی متغیرهای مستقل در متغیر وابسته از روش رگرسیون گام به گام استفاده شده است. رگرسیون مربوط به عوامل تحقق پذیری طرح صدور سند بر متغیر وابسته طرح صدور سند نشان دهنده این است که، متغیرهای مستقل در مدل 14.4 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند و متغیر کالبدی بیشترین تأثیر را در متغیر وابسته داشته است. با توجه به یافته های پژوهش، راهکارهایی از قبیل افزایش اطلاعات و آگاهی مدیریت محلی روستایی نسبت به طرح صدور سند و اهداف آن، محول کردن وظایف بیشتر به مدیریت روستایی، در نظر گرفتن معافیت های مالی برای خانوارهای ساکن در روستاها جهت صدور سند و استفاده بیشتر از فکر، تجربه و دانش اهالی در تعیین حد و مرز املاک و غیره پیشنهاد شده است.
نقش عوامل کالبدی در اجتماع پذیری سکونتگاه های غیر رسمی (نمونه موردی: محله های حصار امام خمینی و دیزج همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در سکونتگاه های غیر رسمی شاهد هستیم که سردرگمی اجتماعی و کم بودن تعاملات اجتماعی از ویژگی های عمده شخصیتی ساکنان آن ها است. در پژوهش های صورت گرفته در این حوزه سکونتگاه های غیر رسمی دیده شده ولی به عوامل کالبدی رونق دهنده تعاملات اجتماعی در این محله ها توجه چندانی نشده است. از این رو پاسخ به این پرسش که ساماندهی کالبد فضاهای عمومی چه تاثیری در حضورپذیری افراد و ارتقای تعاملات اجتماعی دارد ضروری است، تا بتوان از این طریق مانع از نقل مکان آنان به محله های دیگر شهر برای گذران اوقات فراغت شد. این نوشتار با مقایسه دو سکونتگاه غیر رسمی شهر همدان یعنی محله حصار امام خمینی و دیزج به کنکاش در مورد پاسخ این سوال می پردازد؛ چنین به نظر می رسد که روحیه اجتماع پذیری در بین ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی با عوامل کالبدی شکل دهنده آن محیط رابطه معنی داری دارد.روش مطالعه روش توصیفی-تحلیلی و ابزار پژوهش مطالعات میدانی و نرم افزار spssبوده است، داده های گردآوری شده در نزم افزار spss تحلیل و با آزمون تی دو نمونه ای مستقل و رگرسیون خطی ساده سنجیده شده است,در ادامه رابطه بین هریک از مفاهیم و متغیرهای کالبدی موثر بر اجتماع پذیری فضا با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته است که خود بیانگر بستری مطلوب جهت بهبود مولفه های کالبدی تسهیل گر اجتماع پذیری است.نتایج نشان می دهد که محله حصار از وضعیت کالبدی مطلوب تری نسبت به محله دیزج برخوردار است که به نظر می رسد این عامل یکی از دلایل اجتماع پذیرتر بودن این محله نسبت به محله دیزج است؛ و فاکتورهای کالبدی شامل: وجود عناصر مکث و توقف، تابلوهای آگاهی دهنده هنری، معماری و تبلیغاتی در بین سایر عوامل کالبدی بیشترین نقش را در اجتماع پذیری فضا از نظر ادراکات ذهنی مردم دارند.
نقش معماری و عوامل کالبدی محیط آموزشی بر تسهیل یادگیری کودکان
توجه به ویژگی های روحی و جسمی کودکان و الگوهای رفتاری آن ها در طراحی محیط های آموزشی و عوامل کالبدی موجود، می تواند به یادگیری کودکان و بروز استعدادها و درنهایت به رشد و شکوفایی آن ها کمک کند از این رو، طراحی مدارس با توجه به نیازهای ویژه کودکان بین ۶-۱۲ سال، از اهمیتی ویژه برخوردار است. آنچه که این مقاله به آن پرداخته جنبه های مختلف تاثیر فضاهای آموزشی و عوامل کالبدی این فضاها بر یادگیری کودکان با رویکرد کیفی و روش توصیفی تحلیلی از طریق بررسی پژوهش های صورت گرفته در این زمینه است. نتیجه حاصل بیان می کند که عوامل سازنده محیط آموزشی بر تسهیل یادگیری کودکان موثر است و این اثر بخشی به گونه ای است که مجموع این عوامل درکنار یکدیگر شرایطی را فراهم میکنند تا دانش آموزان بتوانند راحت تر بر روی مطالب درسی تمرکز کنند و از طرفی شرایط بهتری را نیز برای معلم به وجود می آورد تا او نیز بتواند مطالب درسی را بهتر به دانش آموزان انتقال دهد؛ از این طریق باعث تسهیل یادگیری برای دانش آموزان می شود.
بررسی عوامل اثرگذار در طراحی جداره سازه های سنتی در ارتقاء حس تعلق به مکان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی مطبوعات
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات روزنامه نگاری و روابط عمومی روزنامه نگاری
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه بازنمایی رسانه ای
امروزه حس مکان و هویت مکان از مهم ترین مسائل پیش روی معماری معاصر است. توجه به هویت بنا وعوامل کالبدی واجتماعی و سایر عوامل می تواند حس تعلق مکانی و همبستگی را به شهروندان القا کند و آن ها را به همکاری و مشارکت بیشتر در اجتماع تشویق کند. با گذشت سال ها، در ساخت بناهای جدید نقش هویت کمرنگ-تر شده و بناها و عناصر کالبدی تقلیدی و بی هویت به طور گسترده ای در حال افزایش می باشند. این در حالی است که سازه های سنتی، در ایجاد فضاهای باهویت موفق بوده و همچنان هویت و جذابیت خود را برای شهروندان حفظ کرده اند. بناهای امروزی از درک روح انسانی و تعلق اجتماعی به دور شده اند و به همین دلیل توجه به عوامل مؤثر در تعلق به مکان در طراحی جداره سازه های سنتی و تعمیم آن به بناهای امروزی یکی از ضرورت های مهم در عرصه طراحی مجتمع ها و محیط های مسکونی می باشد. در این مقاله پس از تبیین ابعاد حس تعلق به مکان، نقش عوامل مختلف به خصوص عوامل کالبدی-محیطی و اجتماعی و چگونگی تأثیر این عوامل بر حس تعلق به مکان و همچنین ابعاد و عوامل هویت بخش به جداره سازه های سنتی مورد تحلیل قرار گرفته تا بتوان با تأثیر گرفتن از معماری گذشته و سازه های سنتی در جهت پررنگ کردن هر چه بیشتر هویت و حس تعلق مکان در معماری امروز کشورمان گام برداشت. در این پژوهش از روش تحلیلی-توصیفی و برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای،اسنادی استفاده شده است.
تحلیلی بر عوامل کالبدی مؤثر بر حس تعلق به مکان در مرکز قدیمی شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
125 - 136
حوزه های تخصصی:
حس تعلق به مکان، موجب تبدیل فضا به مکانی با ویژگی های حسی و رفتاری خاص برای افراد می شود و توجه به تقویت آن خصوصاً در مراکز قدیمی و بافت تاریخی شهرها از اساسی ترین دغدغه های دانش طراحی شهری محسوب می گردد. مطالعات بسیاری بر ضرورت توجه به نقش عناصر کالبدی در شکل گیری و تداوم رضایتمندی از مکان، هویت فردی و حس تعلق اشاره می نماید. از این رو هدف پژوهش حاضر استخراج هنجارها و سنجه های کالبدی جهت ایجاد و ارتقاء حس تعلق و سنجش این هنجارها و سنجه ها در خیابان بیهق شهر سبزوار است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده، رویکردی ترکیبی دارد. ابتدا با استفاده از مطالعه و بررسی متون نظری موجود، عوامل کالبدی مؤثر بر حس تعلق به مکان استخراج گردیده و در قالب هنجارها و سنجه هایی دسته بندی شده اند که روش مورد استفاده در این قسمت از نوع کیفی است. در گام بعدی با هدف سنجش وضعیت موجود و بررسی هنجارها و سنجه های کالبدی مؤثر بر حس تعلق حاصل از مبانی نظری در نمونه ی مورد مطالعه از تکمیل پرسشنامه استفاده شده و اطلاعات حاصل از طریق بررسی رابطه ی همبستگی (همبستگی پیرسون) بین متغیرهای مستقل و وابسته ی تعریف شده با استفاده از نرم افزار SPSS و به روش کمی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج بررسی نشان می دهد سه هنجار «تنوع و جذابیت»، «شخصیت کالبدی منحصر بفرد» و «دید و منظر» نسبت به سایر عوامل کالبدی همبستگی بیشتری با حس تعلق به مکان مورد مطالعه دارند و «انعطاف پذیری» از میزان همبستگی پایین تری نسبت به سایر عوامل برخوردار است. همچنین سنجه های «وجود تسهیلات رفاهی»، «وجود پارکینگ کافی»، «وجود نظم و هماهنگی»، «رعایت تناسبات بصری در فضا» و «ایمنی عابر پیاده» به ترتیب کمترین مطلوبیت را دارند که لازم است به منظور افزایش حس تعلق به مکان، در بازطراحی فضا مورد توجه بیشتری قرارگیرند.
ارزیابی شاخصهای تاثیر گذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات -کردستان
حوزه های تخصصی:
مکان در بر گیرنده لایه های اجتماعی و فیزیکی محیط است ، اما حس تعلق، لایه های ادراک، مفاهیم و تجربیات مکان را شرح می دهد. فعالیتها و شکل کالبدی موجود در مکان بر حس وابستگی افراد تاثیر می گذارد، از سوی دیگر ارتباطات فرهنگی و اجتماعی، خاطرات و مفاهیم شخصی نیز بر وابستگی و احساس تعلق به مکان موثر است. تعلق مکانی رابطه هم پیوندی بین انسان و محیط است. امروزه مفاهیمی چون حس مکان، احساس تعلق خاطر و دلبستگی به مکان در حوزه های معماری و شهرسازی مخصوصاً در مطالعات محیطی بسیار مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این در حالی است که به ساز و کار ارتباط میان این دو مفهوم چندان پرداخته نشده است. دراین پژوهش بعد از تبیین مفاهیمی همچون حس مکان، حس تعلق خاطر و عوامل موثر بر آنها، چارچوب نظری پژوهش بر اساس ادبیات تحقیق استخراج می شود. نمونه مورد مطالعه منطقه اورمانات در غرب کشور می باشد. هدف این پژوهش شناسایی، سنجش و ارزیابی موله های تاثیرگذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات کردستان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جهت گرداوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و میدانی، طرح مصاحبه عمیق و تهیه پرسشنامه بسته جهت نگارش مبانی نظری و گردآوری اطلاعات ساکنین منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. در اینجا با استفاده از جدول مورگان و کرجسی حدود 350 پرسشنامه تدوین شد که بر اساس آن مشارکت کنندگان نظرات و فهم خود را در باره مکان سکونتشان بیان کردند. با توجه به مصاحبه ها و برداشت میدانی که صورت گرفت پارامترهایی همچون فرهنگ، جامعه، طبیعت و فعالیت که از تاثیرگذارترین جنبه ها بر احساس تعلق خاطر ساکنین به شمار می آمدند از بین خیل زیادی از پارامترهای موثر انتخاب شدند و بر اساس آن فرضیه هایی تدوین شد. در ادامه این فرضیه ها، مورد آزمون قرار گرفتند و از طریق آزمون مقایسه میانگینها و کاربرد ضریب همبستگی پیرسون و سطح معناداری، میزان تاثیر این پارامترها بر حس تعلق خاطر ساکنین مشخص شد.
تحلیل جامعه شناختی - کالبدی فضاهای عمومی شهری مطالعه موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
101 - 114
حوزه های تخصصی:
روند فزاینده شهرنشینی و گسترش فیزیکی آن موجب نابرابری فضایی در توزیع یکسان خدمات و امکانات شهری در سطح شهرها شده است که این امر دسترسی به فضاهای عمومی را با مشکل مواجه کرده است این در حالی است که دسترسی و استفاده مناسب از فضاهای عمومی شهری متأثر از عوامل بسیاری است، ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیر عوامل کالبدی و عوامل جامعه شناختی در استفاده از فضاهای عمومی شهری در بین ساکنین مناطق مختلف شهر تهران می باشد. روش تحقیق ازلحاظ هدف، توصیفی – تحلیلی و ازلحاظ کاربست نتایج و نوع تحقیق کاربردی و ازلحاظ روش، روش شناسی کمی از نوع روش همبستگی و شیوه جمع آوری داده ها به صورت پرسشنامه ای می باشد. جامعه آماری افراد بالای 18 سال شهر تهران در سرشماری سال 1395 و بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 385 نفر و روش نمونه گیری احتمالی از نوع نمونه گیری خوشه ای در نظر گرفته شده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های T-test و روش ضریب همبستگی و رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین عوامل جامعه شناختی و عوامل کالبدی فضاهای عمومی رابطه نسبتاً ضعیفی برقرار است و با توجه به نتایج رگرسیون، عوامل کالبدی بر عوامل جامعه شناختی به میزان اهمیتی برابر با 487/0 تأثیر دارد. نتایج حاصل بیانگر این است که عوامل کالبدی تأثیر بسیار کمی بر تقویت عوامل جامعه شناختی در بین ساکنین شهر تهران دارد. با گسترش دامنه سایر عوامل بستر مناسب تری جهت عوامل و تعاملات اجتماعی فراهم می شود.
تبیین جایگاه کالبد د ر اد راک حس مکان با تأکید بر نظریات پد ید ارشناسان نمونه مورد ی: پیاد ه راه لاله مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
73 - 88
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: مسیر اد راک انسان د ر محیط همواره از طریق ارتباط حواس پنج گانه با عوامل کالبد ی فضای معماری بود ه است. فرایند اد راک که به وسیله د ریافت اطلاعات محیط از طریق حواس آد می و سپس تحلیل آن د ر ذهن اتفاق می افتد ، پس از شناخت منجر به ایجاد حس د ر انسان می شود . مهم ترین احساس بین انسان و مکان به اصطلاح حس مکان نامید ه می شود . به د لیل اهمیت افراطی به مسایل عینی و عملکرد ی د ر د وره مد رن، د ر د هه 60 میلاد ی توجه نظریه پرد ازان موضوع حس مکان، بیشتر به عوامل انسانی و معنایی معطوف شد و موضوعات کالبد ی سازند ه حس مکان که سهل و ممتنع به نظر می رسید ، کمتر به صورت مستقیم مورد بحث قرار گرفت. لذا جایگاه عوامل کالبد ی به واسطه گریزناپذیربود ن امر کالبد د ر معماری، اگرچه د ر نگاه اول واضح می نماید ، اما با د رنظرگرفتن روند اد راک به عنوان حلقه اتصال انسان به محیط، نیازمند نگاه تازه ای به موضوع است. هد ف پژوهش: تبیین جایگاه عوامل کالبد ی د ر روند اد راک انسان از حس مکان است. به د لیل رویکرد کالبد ی د ر این پژوهش، از نظریات پد ید ارشناسان استفاد ه شد ه و پس از د سته بند ی مفاهیم، عوامل کالبد ی د ر سه حوزه عملکرد ی، معنایی و زیبا شناسانه جای گرفته اند . روش تحقیق: د ر مرحله اول د ر قالب مطالعات اسناد ی و کتابخانه ای، سپس مطالعات مید انی د ر محیط به صورت مشاهد ه اکتشافی و د ر نهایت با روش مصاحبه با نمونه گیری هد فمند انجام گرفت. نتیجه گیری: نمونه مورد ی یکی از پیاد ه راه های شهر مشهد است. پس از تحلیل و جمع بند ی با تحلیل فرایند اد راک، این نتیجه به د ست آمد که عوامل کالبد ی از طریق اد راکات اولیه بیشترین تأثیر را بر حس رضایت مند ی از مکان د اشته و اد راکات ثانویه که به مرور زمان حاصل می شوند ، بیشترین اثر را بر حس تعلق به مکان می گذارند . روش تحلیل مصاحبه ها به صورت تحلیل محتوای کیفی و تماتیک و کد گذاری باز و محوری، با استفاد ه از نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیود ا (maxqda) نسخه د وازد ه صورت گرفته است.
ارزیابی عوامل محیطی و اجتماعی اثرگذار براحساس امنیت زنان در فضای سبزشهری (نمونه موردی: پارک کوهستانی دراک شیراز)
حوزه های تخصصی:
امروزه، امنیت یکی از نیازهای اساسی اجتماعات انسانی بوده و در برنامه ریزی شهری به مقوله ی امنیت زنان در فضاهای شهری توجه می شود. بنابراین ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی شهری، به ویژه از لحاظ امنیت اجتماعی زنان برای ایجاد سرمایه ی اجتماعی و تقویت یکپارچگی جامعه امری ضروری تلقی می شود. پژوهش حاضر با هدف کاربردی و با روش تحلیلی- توصیفی به ارزیابی عوامل محیطی و اجتماعی اثرگذار بر احساس امنیت زنان در پارک کوهستانی دراک شیراز به عنوان فضای سبز بزرگ مقیاس شهر پرداخته است. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی توام با مشاهدات عینی، مصاحبه می باشد. در این راستا نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید جمع آوری و تدوین شده سپس مولفه های مذکور در غالب عوامل داخلی و خارجی با مقدارهای کمی تعیین وضعیت شده سپس نوع راهبردهای بهینه مشخص گردیده است. در ادامه متناسب راهبردهای بهینه سیاست های اجرایی تدوین شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که پارک دارای ضعف هایی مانند راه های ارتباطی، نبود مدیریت صحیح، نور کافی، امکانات و زیرساخت های محیطی و کالبدی به عنوان موانعی جهت رسیدن به هدف می باشد. در نتیجه وجود استمرار چنین وضعیت در پارک موجب پایین آمدن مراجعات مردمی به پارک شده و بازدهی آن به شدت کاهش می یابد.
کاربرد تکنولوژی های جدید در برنامه ریزی و مکانیابی پارکینگ های عمومی شهر اصفهان (مطالعه موردی منطقه5)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال اول زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
79 - 99
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مهمترین مشکلات کلانشهرها و شهرهای بزرگ جهان، مشکل ترافیک ساکن و کمبود محل پارک وسایل نقلیه می باشد. شهر اصفهان نیز به عنوان سومین کلانشهر ایران، با مشکل پارک خودروها در اکثر مناطق چهارده گانه شهری خود روبرو می باشد. کمبود و پراکندگی غیراصولی فضاهای پارک در سطح شهر وضعیت نامطلوبی را برای ترافیک شهر بوجود آورده و موجب افزایش آلودگی های هوا و صوت گردیده، بخش زیادی از هزینه و وقت شهروندان و مسافرین را در معابر شهری تلف نموده، آرامش روحی و روانی آنها را مختل و سبب نارضایتی شدید آنها شده است.مهمترین دلایل نابسامانی وضع فعلی پارکینگ در کلانشهر اصفهان به مکانیابی نامناسب، عدم توزیع منطقی آن و عدم تعادل بین جمعیت و مساحت (سرانه) کاربری پارکینگ بر می گردد. این امر موجب کندی تردد در گذرهای شهری به خاطر پارک های حاشیه ای کنار خیابان و توقف های دوبل و خودروهای سرگردانی که بدنبال جایی جهت پارک خودرو می باشند، گردیده است. هدف این تحقیق نیز مکانیابی پهنه های مطلوب پارکینگ های عمومی در منطقه پنج شهر اصفهان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تحلیل سلسله مراتبی، همچنین معرفی تکنولوژی های جدید طراحی و ساخت این پارکینگ ها و مدیریت فضاهای پارک می باشد. به این منظور از داده های آماری سازمانهای مربوطه و مطالعات اسنادی و انجام مطالعات میدانی در راستای تحقق این هدف استفاده شده است. نوع پژوهش، کاربردی و روش مطالعه پژوهش نیز اسنادی، تحلیلی و پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش استفاده از منابع آماری، کتابخانه ای، اینترنتی، نقشه های طرح تفصیلی، نقشه های طرح بازنگری طرح تفصیلی شهر اصفهان و آماره های مستخرج از پرسشنامه ها می باشد که به شیوه ترکیبی بدان پرداخته شده است.نتایج تحلیلی سیستم اطلاعات جغرافیایی نشان می دهد علیرغم اینکه توزیع پارکینگ های عمومی موجود در منطقه پنج نسبت به پهنه های بهینه مکانیابی مناسب می باشد، ولی بدلیل ظرفیت پایین پارکینگ های عمومی و توزیع فضایی ناصحیح این پارکینگ ها در سطح منطقه و دور بودن آنها از یکدیگر، شاهد مشکلات فراوان ترافیکی در این منطقه می باشیم.
افزایش تعامل پذیری دانش آموزان از طریق ارتقاء کیفیت فضایی و کالبدی در مدارس فنی و حرفه ای (مطالعه موردی: هنرستان شهید سادلجی در شهرستان کبودرآهنگ)
حوزه های تخصصی:
فضاهای آموزشی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی، افراد را در درون سازمان های فضایی گوناگون به صورت اختیاری و برای انجام فعالیت های فرهنگی و اجتماعی گرد هم می آورند. این فضاها، محل مناسبی برای برقراری تعاملات اجتماعی محسوب می شوند و نقش مهمی در ایجاد و ارتقاء تعاملات و ارتباط افراد با یکدیگر و زندگی اجتماعی آن ها دارند. با درک چگونگی ارتباط محیط انسان ساخت و روابط اجتماعی میان افراد می توان معماران و طراحان را در جهت طراحی مناسب چنین فضاهایی یاری رساند. با توجه به این موضوع، این پژوهش در پی رسیدن به سازوکار چگونگی اثرگذاری عناصر محیطی بر کالبدی بر میزان و نوع تعاملات اجتماعی دانش آموزان هنرستانی است. درواقع، در این تحقیق اثرگذاری عوامل فیزیکی چون تأثیر رنگ ها، نور، ابعاد کلاس و شیوه چینش نیمکت ها، فضای سبز، فرم فضاها، پوشش معلمان، امکانات، فضای مدرسه و کلاس درس، کتابخانه و فضای سبز و دیگر عوامل فضایی بر نوع و میزان اجتماع پذیری دانش آموزان موردبررسی قرارگرفته است. در همین راستا، پس از تبیین مدل مفهومی پژوهش با استفاده از مرور ادبیات جهانی و همچنین تدوین پرسشنامه با توجه به مدل مذکور، نمونه موردی پژوهش موردبررسی قرار گرفت. نمونه موردمطالعه پژوهش، هنرستان شهید سادلجی در شهرستان کبودرآهنگ استان همدان بوده است. نتایج حاصل از تحلیل های رگرسیونی پژوهش نشان دادند که 3 عامل فعالیت، کالبد و اجتماع نقش چشم گیری را در ایجاد تعاملات اجتماعی در نمونه موردمطالعه داشته اند که از این میان نقش 2 عامل فعالیت و کالبد برجسته تر بوده است.
عوامل کالبدی مؤثر بر بهینه سازی فضای کاری برای زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهینه سازی فضاهای کاری مناسب زنان، موضوع مهمی است که باید در مطالعه زندگی زنان مورد توجه قرار گیرد. فضاهای کاری بدلیل ساختار کالبدی و کارکرد اجتماعی شان یکی از مهم ترین مسایل، در جهت تقویت جامعه به شمار می آیند. حضور زنان در جامعه و در فضاهای کاری و مشارکت آن ها در امور اجتماعی متضمن ایجاد جامعه ای توسعه یافته است. هدف اصلی این پژوهش تعیین نقش عوامل فضایی کالبدی و دستیابی به راهکارهای طراحی معماری در راستای بهینه سازی فضای کاری برای زنان بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه است. جامعه مورد مطالعه شامل 265 نفر از زنان شاغل در ادارات دولتی استان گلستان در شمال ایران بوده است. به منظور آزمون فرضیات مطرح شده در این پژوهش، از آزمون T تک نمونه ای در محیط نرم افزار Spss استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن بود که عواملی از قبیل وجود حریم شخصی و قلمرو، امنیت و آراستگی، زیبایی و نظم فضا از مهم ترین عوامل موثر کالبدی و فضایی در بهینه سازی فضای کاری زنان می باشند.
بررسی عوامل کالبدی مؤثر در ایجاد و ارتقاء حس تعلق مکانی در طراحی شهری (مطالعه ی موردی: فضای عمومی بلانش شهر مشهد)
حوزه های تخصصی:
حس تعلق به مکان بین فرد و مکان، پیوند ناگسستنی ایجاد می کند، موجب هماهنگی فرد با محیط و رضایتمندی وی می شود و انگیزه ی لازم برای ماندگاری فرد در محیط را فراهم می کند.کافی شاپ یکی از مهم ترین فضاهای شهری می باشد که افراد نه صرفاً برای نوشیدن چای یا قهوه، بلکه برای تجربه ی معنا و احساس و گذراندن ساعاتی دور از زندگی کاری و استرس به آن مراجعه می کنند. بنابراین شناخت عوامل مؤثر در ایجاد حس تعلق و آن چه که انسان را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد الزامی است. هدف کلی پژوهش حاضر، پرداختن به شناخت مفهوم حس تعلق و عوامل مؤثر بر ایجاد آن، به خصوص عوامل کالبدی مؤثر بر ایجاد این حس در محیط کافی شاپ می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و روش پژوهش از نوع کیفی و توصیفی تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات و مبانی نظری پژوهش، از روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و برای بررسی و تحلیل مؤلفه های کالبدی مؤثر بر ایجاد حس تعلق در نمونه ی موردی از شیوه ی پیمایش میدانی (مشاهده و مصاحبه) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند، مؤلفه ی کالبدی مؤثرترین مؤلفه در ایجاد و ارتقاء حس تعلق در کافی شاپ بوده و تحت تأثیر ده شاخص رنگ، هندسه، مصالح، نور طبیعی و مصنوعی، مقیاس، تنوع، زیبایی و عناصر طبیعی می باشد. بررسی مؤلفه های کالبدی در کافی شاپ بلانش نیز، نشان داد شاخص نور، عناصر طبیعی و تنوع فضایی بیش ترین تأثیرگذاری را در ارتقاء حس تعلق به مکان در نمونه ی مورد بررسی دارند. در نهایت نیز، برای هرکدام از مؤلفه های کالبدی راه کارهایی جهت ارتقاء حس تعلق به مکان ارائه شده است.
بررسی عوامل کالبدی مؤثر بر رضایتمندی در رستوران (نمونه موردی: رستوران چوجی)
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی و نیمه عمومی، نظیر رستوران ها و کافه ها، نقش مهمی در زندگی روزمره افراد داشته و سبب شکل گیری تعاملات اجتماعی، میان آن ها می شود. امروزه رسالت واقعی سازمان ها، درک نیازها و خواسته های مشتریان و ارائه راهکارهایی است که رضایت مشتریان را در پی داشته باشد. زیرا با افزایش روزافزون رقابت در صنعت رستوران داری، یکی از عوامل موفقیت و سودآوری، رضایت مشتری است. برتری در بازار فقط با تأمین رضایت مشتری صورت می پذیرد که با طراحی مناسب فضا ها و نوآوری در خدمات و کیفیت، به دست می آید. رضایت مشتری از اهداف اساسی هر سازمان است و مشتریان راضی، کلید موفقیت هر سازمان به شمار می روند. لذا پژوهش حاضر، با هدف بررسی و مطالعه عوامل مؤثر بر رضایتمندی مشتریان در رستوران و به طور خاص عوامل کالبدی مؤثر بر این رویکرد به این پرسش پرداخته است که چه عوامل کالبدی در طراحی داخلی رستوران بر ایجاد و ارتقاء رضایتمندی مؤثر است؟ این پژوهش از نظر ماهیت داده ها یک پژوهش کیفی است، بنابراین ابتدا دیدگاه های مختلف نظریه پردازان را مورد بررسی قرار داده، به مدل مفهومی پژوهش به صورت نمودار دست یافته و سپس به تحلیل رستوران چوجی به عنوان نمونه موردی پرداخته شده است و نتایج به دست آمده، به صورت جدول ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عواملی همچون عوامل کالبدی، محیطی، عملکردی، اجتماعی، معنایی و احساسی، اقتصادی و عامل زمان بر رضایت مشتریان در صنعت رستوران داری مؤثرند و عوامل کالبدی با شاخص هایی نظیر نور، رنگ، چیدمان و پیوند با طبیعت در طراحی داخلی رستوران و افزایش رضایتمندی مشتریان بسیار مهم و تأثیر گذار می باشند. از دیگر نتایج به دست آمده می توان به این امر اشاره کرد که در نمونه مورد بررسی، عامل کالبدی چیدمان به دلیل حفظ حریم شخصی و تفکیک صحیح فضاهای خصوصی، خانوادگی و دوستانه، بدون خرد کردن فضا، مؤثرترین عامل در ایجاد رضایتمندی بوده است.
نقش عوامل کالبدی مجتمع های مسکونی بر افزایش احساس تعلق به مکان (نمونه موردی مجتمع های مسکونی شاه بلوط و پردیسان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال چهارم پاییز ۱۳۹۸شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
135 - 146
حوزه های تخصصی:
خانه مبدا و مقصد زندگی انسان است. انسان ها برای کار و فعالیت اجتماعی از آن خارج می شوند و پس از کار و کسب تجربه به خانه باز می گردند ولی امروزه خانه آدمی در بلوک های مسکونی در پشت چند پنجره یکنواخت و هم شکل با دیگران قرار دارد که نه فقط برای میهمان بلکه برای افراد خانواده نیز تشخیص آن از بیرون مشکل است. حس تعلق به مکان رابطه ای عاطفی و پرمعنا بین شخص و مکان است؛ پیوندی احساسی که مردم آن مکان را به عنوان قرارگاهی برای بازگشت بدان ارزشمند بدانند. در حقیقت احساس تعلق به مکان شاخصی است که از طریق آن می توان میزان متمایز بودن آن مکان را برای مردم، نسبت به دیگر مکان ها سنجید. در این پژوهش به بررسی تأثیر عوامل کالبدی مجتمع های مسکونی بر افزایش احساس تعلق فرد به مکان زندگیش می پردازیم و با استناد به روش توصیفی – تحلیلی، به هدف کاربردی، بر مبنای بررسی های میدانی و به روش پیمایشی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری ساکنان مجتمع های مسکونی شاه بلوط و پردیسان گرگان است و با استفاده از فرمول کوکران 262 نفر از افراد بالای 15 سال به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت تحلیل نتایج از نرم افزار spss استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد "ابعاد و اندازه" و "روابط و چیدمان فضایی" بیشترین میزان تأثیر را بر روی احساس تعلق به مکان داشته اند.
ارائه الگوی پیشایندهای احساس امنیت اجتماعی زنان ( مطالعه موردی: دختران و زنان شهر ساری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
165 - 188
حوزه های تخصصی:
امنیت زنان یکی از مسائل اجتماعی بسیار با اهمیت در تمامی جوامع محسوب می شود. تجربه کشورهای مختلف از جمله ایران حاکی از آن است که احساس امنیت اجتماعی زنان علاوه بر اقدامات انتظامی تحت تاثیر عوامل دیگری نیز قرار دارد که پرداختن به آن می تواند رهنمودهای کاربردی مهمی در پی داشته باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی پیشایندهای احساس امنیت اجتماعی زنان انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و شکل اجراء به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه زنان و دختران شهروند ساری می باشد (جامعه نامحدود) که از این میان نمونه ای متشکل از 200 نفر با استفاده از فرمول خاص تعیین اندازه نمونه در معادلات ساختاری انتخاب شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته ای شامل 5 بعد و 25 گویه استفاده شده است که روایی آن با روش صوری-محتوایی و روایی سازه مورد تایید قرار گرفته است. ضریب آلفای کورونباخ پرسشنامه نیز بالای 7/0 بدست آمد که نشان دهنده پایایی قابل قبول ابزار اندازه گیری است. داده های بدست آمده از پرسشنامه با روش مدلیابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده در این تحقیق مشخص شد که هر چهار عامل مورد بررسی شامل عوامل کالبدی، عوامل فردی، عوامل اجتماعی-فرهنگی و عوامل انتظامی تاثیر مثبت و معناداری بر احساس امنیت اجتماعی زنان دارد. محاسبه شاخص های نیکویی برازش نیز نشان داد که مدل ساختاری پیشنهادی در این تحقیق از برازندگی مطلوبی برخوردار است. در پایان بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهاداتی ارائه شده است.
زوال هویت در روند تغییر و گسترش پراکنده روئی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
105 - 122
شهر نهادی اجتماعی است و هویت آن نه تنها یک واقعیت مکانی بلکه یک واقعیت با ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... است که در فرآیند تغییر و تحول تاریخ، ضمن حفظ ویژگی های منحصربه فرد کالبدی و معماری، انباشت اجتماعی و سبک زندگی شهروندان خود شکل می گیرد. شهرها درروند تغییر و گسترش ، خوانایی و هویت خود را از دست می دهند. این تحقیق کاربردی تأثیر تغییرات ساختار فضایی و گسترش پراکنده روئی شهر بر هویت آن را در شهر ساری بررسی نموده است. روش تحقیق اسنادی و میدانی است، پردازش و تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس صورت گرفته و فرضیه تأثیر گسترش و پراکنده روئی شهر بر عوامل کالبدی، عملکردی و ادراکی هویت با ضرایب رگرسیون 746/0- ، 798/0 و 722/0- تأیید گردید. نتایج نشان می دهد گسترش و پراکنده روئی شهر منجر به زوال هویت شهری در ابعاد کالبدی و ادراکی گردیده و مهم ترین صدمات آن کاهش امنیت، محو تصویر ذهنی چشم اندازها و هسته سنتی تاریخی مرکز شهر و کاهش انسجام اجتماعی شهر بوده است. نتیجه این روند، ساری را از شهر اجتماعی پیاده مدار به یک شهر پراکنده خودرو پسند مبدل نموده است.
تحلیلی بر عوامل کالبدی مؤثر بر ارتقاء حس تعلق درکافی شاپ (نمونه موردی: کافی شاپ آیوی)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۴
82 - 100
حوزه های تخصصی:
امروزه فضاهای عمومی نظیرکافی شاپ ها و رستوران ها، نقش مهمی در زندگی روزمره مردم دارند و مراجعه به کافی شاپ ها نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته و به تبع آن تعداد کافی شاپ ها نیز به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده است. به همین دلیل جذب مشتری و تبدیل آنها به مشتری های وفادار برای صاحبان کافی شاپ ها از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. از آنجایی که حس تعلق به مکان بین انسان و مکان، تعامل و پیوند عاطفی ایجاد نموده و تمایلی قوی برای حضور و ماندگاری و بازگشت به آن مکان را در پی دارد، توجه به پارامترهای کالبدی مؤثر در ارتقاء حس تعلق، بایستی از اساسی ترین دغدغه ها باشد. لذا هدف از این پژوهش تبیین مفهوم حس تعلق به مکان و شناخت عوامل کالبدی مؤثر بر آن در کافی شاپ و بررسی نحوه عملکرد این عوامل در نمونه موردی (کافی شاپ آیوی) می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و کیفی است و به لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد که بخش اول آن از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و بخش دوم آن از طریق مطالعات پیمایشی و میدانی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، عوامل مؤثر بر ایجاد و ارتقاء حس تعلق به مکان در کافی شاپ را می توان به عوامل کالبدی، عملکردی، اجتماعی، فرهنگی، فردی، معنایی و زمانی تقسیم بندی کرد. مؤلفه کالبدی شامل عناصر نور، رنگ، مصالح، طبیعت، مبلمان، بافت و تزئینات، اندازه و مقیاس می باشد و کیفیت و مطلوبیت هرکدام از شاخصه های ذکر شده نقش بسزایی در افزایش حس تعلق به مکان درکاربران کافی شاپ دارد. از مهمترین شاخصه های کالبدی ایجاد حس تعلق در نمونه موردی (کافی شاپ آیوی)، مصالح بومی، پیوند با طبیعت بواسطه بهره گیری از عناصر طبیعی و توجه ویژه به نورپردازی مصنوعی می باشد.
بررسی نقش عوامل فرهنگی- اجتماعی ، مدیریتی و کالبدی در توسعه شهر جناح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه فیزیکی ورشد شهرهای ایران تا چند دهه ی پیش، هماهنگ ومتناسب با نیازهای جامعه شهری بود. با بروزتحولات جدید، شهرها به سرعت دگرگونی هایی راپذیراشدند. این دگر گونی ها منجر به توسعه نواحی شهری-گردیدند.مهمترین مساله ای که دربرابرتوسعه شهری قرارمی گیردمکان استقرارآنهاست.عوامل مهمی در استقراروپیدایش یک شهر نقش دارندکه ازجمله این عوامل،پدیده های فرهنگی - اجتماعی ، مدیریتی وکالبدی می باشد . هدف ازاین پژوهش بررسی نقش عوامل مذکوردرتوسعه شهرجناح می باشد . در این تحقیق جهت برآورد حجم نمونه ازروش نمونه گیری کوکران باسطح اطمینان 95% واحتمال خطای 5 % استفاده شده است . براین اساس برای بررسی نقش عوامل غیرطبیعی(اجتماعی– فرهنگی ، کالبدی و مدیریتی )درتوسعه شهرجناح 384 نفر بصورت نمونه گیری ساده مورد پرسشگری قرار گرفتند . پس ازجمع آوری اطلاعات درمحیط-های نرم افزاریspss نسبت به تحلیل داده ها اقدام گردید. با توجه به نتایج تحقیق نقش عوامل مذکوردرتوسعه-شهرباتوجه به مقدارکای اسکوئرعوامل فرهنگی- اجتماعی(063/113)درصد،عوامل مدیریتی(042/237)درصدوعوامل کالبدی( 021/347 ) درصد ، معنادار بودن نتیجه به لحاظ آماری درسطح 99 درصد ، مشخص گردید که بین توسعه شهرجناح وعوامل-مذکور ارتباط وهمبستگی وجود دارد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر تأمین امنیت شهری به منظور افزایش حضور بانوان در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی: پارک ساعی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۷
65 - 74
حوزه های تخصصی:
شهر و فضای شهری محل حضور اقشار مختلف مردم است که هر یک از آنها بنا بر ویژگی های خاص فردی، فرهنگی و اجتماعی خود، توقعات متفاوتی از این فضاها داشته و میزان استفاده از فضاهای شهری، بیانگر پاسخ گویی و تناسب آن فضا به نیازهای هرکدام از این گرو هها است. فضاهای شهری باید علاوه بر تأمین نیازهای اجتماعی شهروندان و تأمین خدمات و دسترسیهای لازم برای همه کاربران فضا، تسهیلات و شرایطی را برای ایجاد و القاء حس امنیت فراهم سازند. لذا این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر تأمین امنیت زنان در پارک ساعی تهران با رویکرد جنسیتی از طریق مطالعات میدانی و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که سه گروه عوامل کالبدی، اجتماعی و کالبدی-اجتماعی به ویژه شاخص «آشنایی با محیط » بر میزان امنیت زنان در فضاهای شهری مؤثر بوده و در احساس امنیت زنان در فضاهای شهری از اهمیت بیشتری برخوردار است.