فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
صلح شعاری است که از غایت های علم سیاست محسوب می شود. برای این که صلح از حالت شعاری بیرون بیاید و در واقعیت عینی و وجوه اجتماعی و سیاسی عملیاتی شود نیاز به تکنیک دارد. امام علی (ع) یکی از بزرگان و اندیشمندان اسلامی است که در نامه اش به مالک اشتر، کارگزار خود، شیوه های اجرایی و کاملاً عملی برای رسیدن به صلح را ترسیم می کند. در این پژوهش بر شش تکنیک راهبردی امام علی (ع) در اندرزنامه به مالک اشتر با عنوان: 1. تکنیک متافیزیکی، 2. تکنیک تفهمی و پدیداری، 3. تکنیک تقدم عمل بر دانش (واقع گرایی)، 4. تکنیک نیت خوانی نکردن، 5. تکنیک بردباری و خاموشی خشم و 6. تکنیک تواضع و درویشی اشاره می کنیم و با استفاده از تحلیل محتوای نامه با روش پدیدارشناسی به نقد و ارزیابی اندیشه آن بزرگوار در مورد صلح می پردازیم. چهارچوب تئوریک به کاررفته در این پژوهش تکنیک های قدرت برگرفته از آثار مارتین هایدگر و میشل فوکو و جورجو آگامبن است، که در مورد اخلاق جایگاهی اندرزنامه نویسی اسلامی به کار گرفته شده است.
بررسی و تبیین جایگاه دولت در عرصه فرهنگی جامعه از نگاه اسلام و لیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه فرهنگ خود جهت دهنده به بسیاری از جنبه ها و حوزه های جامعه و زندگی افراد می باشد، اما در یک گستره وسیع تر، این دولت است که می تواند نقش مهمی در تعیین جایگاه فرهنگ داشته باشد. به عبارت بهتر، فرهنگ می تواند تحت نظارت و تعین پذیری و جهت گیری از سوی دولت و حاکمان قرار گیرد. این مقاله، جایگاه دولت در رابطه با فرهنگ را در دو دیدگاه متفاوت یعنی دولت اسلامی و دولت لیبرالی مورد واکاوی قرار داده و به این پرسش پاسخ می دهیم که: \""از دیدگاه اسلامی و لیبرالیستی دولت از چه جایگاهی در عرصه فرهنگ برخوردار است؟\"". فرضیه مورد نظر این است که \""با توجه به تعریف حداقلی از دولت در قرائت لیبرالیستی، دولت نقشی صرفاً مدیریتی و بعضاً نظاره گر را در عرصه فرهنگ برعهده دارد، اما با توجه به تعریف حداکثری از دولت در دیدگاه اسلامی، دولت علاوه بر نقش مدیریتی، نقش فرهنگ سازی، هدایت و کنترل جوانب مختلف فرهنگی جامعه را نیز بر عهده دارد\"". و با توجه به تعدد مؤلفه های فرهنگی که دولت می تواند به دخالت و نقش آفرینی در آن بپردازد، نوشته حاضر برای جلوگیری از طولانی شدن و همچنین حفظ انسجام آن به چهار حوزه و مؤلفه تعلیم و تربیت، دین، هنر و رسانه ها در دو دولت اسلامی و لیبرالی خواهد پرداخت
رابطه حقیقت و سیاست در اندیشه فردید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مفاهیم فلسفی و عرفانی که «احمد فردید»، نظریه پردازی درباره آن را با عنوان حکمت تاریخ یا «حکمت اُنسی» مطرح کرده است، مفهوم «حقیقت» است. اندیشه حقیقت برای فردید آن قدر مهم و اساسی است که کل فضای فکری و اندیشگی او را درباره تمامی موضوعات از هستی شناسی تا معرفت شناسی و انسان شناسی در برمی گیرد. به بیان دیگر، محوری ترین موضوع برای ورود در ساحت اندیشه ورزی فلسفی، عرفانی و سیاسی در نزد فردید، دستیابی به حقیقت است. از طرف دیگر فردید هر چند به صورت مشخص فیلسوف سیاسی محسوب نمی شود، دیدگاه های او درباره تاریخ می تواند نتایج سیاسی داشته باشد. از این رو مسائل مربوط به اجتماع و سیاست نیز تا آنجایی که بتوانند با حقیقت ارتباط پیدا کنند، ارزشمند و اخلاقی و در خور توجه می گردند و چنانچه فلسفه سیاسی یا اندیشه ورزی سیاسی نتواند به حقیقت موضوع مورد بررسی نزدیک شود، سزاوار نقد و انتقاد و در برخی موارد، رد و نفی قرار می گیرد. فردید در نظریه پردازی حکمت تاریخ، ارتباط پیچیده و ناگسستنی میان حقیقت و سیاست برقرار می کند و شناخت امر سیاسی را مشروط به درک حقیقت می کند. بدین ترتیب او معنای جدیدی از سیاست ارائه می کند که در علم سیاست و اندیشه سیاسی، کمتر مورد توجه و تحلیل قرار گرفته است. مهم ترین تضمن سیاسی حقیقت محوری در نظریه حکمت انسی فردید، نادیده گرفتن و بی توجهی به مقوله کنش سیاسی است که باعث تغییر ماهیت و مفهوم امر سیاسی و دگرگونی و تبدیل کنش سیاسی به کنش عرفانی و سلوک نفسانی می شود. نوشته حاضر ضمن توصیف و تحلیل اندیشه فردید در باب حقیقت، چگونگی ارتباط و تأثیرگذاری این مفهوم کلیدی را در نظریه حکمت انسی و تاریخ معنوی فردید بر امر سیاسی و کنش سیاسی بررسی و تحلیل می کند.
بررسی تأثیرات سلفی گری تکفیری بر بیداری اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جریان سلفیه تأثیرات و پیامدهای عمیقی در دو حوزه افکار و رفتار برای جهان اسلام به همراه داشته است. در میان جریان های مختلف سلفی، جریان تکفیری بیش از سایرین با شیعه و سایر مذاهب اسلامی دشمنی می کند و اکنون نیز توانسته است به مدد حمایت های خارجی و جذب افراطیون در جهان اسلام به اهدافی نیز دست یابد. در این مقاله با بهره برداری از نظریه پخش، تأثیرات سلفیه تکفیری بر بیداری اسلامی بررسی شده است. سلفیه تکفیری در حوزه افکار سبب گسترش قرائت سلفی از بیداری اسلامی، گسترش فرهنگ تکفیر و رادیکالیزم، تغییر کانون علمی به کانون جاهلیت ، گسترش موج اسلام هراسی و اسلام ستیزی، گسترش موج شیعه هراسی و شیعه ستیزی و ترویج نظریة احیای خلافت شده است و در حوزه رفتار نیز موجب رشد خشونت گرایی، ورود نیروهای خارجی به جهان اسلام، تضعیف اسرائیل ستیزی در جهان اسلام و پیدایش چالش های فزاینده فرا روی بیداری اسلامی گردیده است.
قدرت در قرآن از منظر تفسیر فی رحاب القرآن الکریم آیت الله آصفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تفسیر ""فی رحاب القرآن الکریم"" آصفی از تفاسیر سیاسی ای است که جنبه های مختلف سیاست اسلامی را در پرتو قرآن کریم تبیین کرده است. مفهوم قدرت را می توان مهم ترین مفهوم فلسفه سیاسی قلمداد کرد که با رویکردهای فلسفی مختلفی به آن پرداخته اند. این مقاله به بررسی چیستی، ابعاد، انتقال و آینده قدرت در قرآن از منظر تفسیر فی رحاب القرآن می پردازد. با توجه به رویکرد سیاسی این تفسیر می توان به ترسیم جامعی از قدرت بر اساس آیات قرآن رسید و در پرتو آن به نقد رویکردهای غیرقرآنیِ قدرت پرداخت.
امکان سنجی تحلیل پارادایمی در فلسفه سیاسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران تا زمان صفویه
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در اسلام
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در اسلام تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در جهان اسلام
تاکنون مطالعات گوناگونی درباره فلسفه سیاسی «فارابی» صورت گرفته است، اما یکی از رهیافت هایی که می تواند چشم انداز تازه ای را برای فهم فلسفه سیاسی فارابی بازنماید، تحلیل پارادایمی است. در این نوشتار، به امکان سنجی تحلیل پارادایمی در فلسفه سیاسی فارابی خواهیم پرداخت. به عبارت دیگر، بررسی خواهیم کرد که آیا با استخراج مبانی و پیش فرض های پنج گانه فلسفه سیاسی فارابی می توان تحلیل پارادایمی از آن ارائه نمود؟ فرضیه نوشتار حاضر بدین قرار است که با استخراج چنین مبانی و پیش فرض هایی می توان تحلیلی پارادایمی از فلسفه سیاسی فارابی ارائه کرد؛ تحلیلی که در آن، علاوه بر تفکیک مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، اجتماع شناسی و فرجام شناسی، می توان خط سیر منطقی و پیوستگی معناداری میان این مبانی برقرار کرد.
مشروعیت چند لایه: تاملی در مبانی مشروعیت نظام سیاسی در سیره و کلام امام علی علیه السلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مشروعیت دولت بر چه بنیادهای استوار می شود و آیا می توان بنیادهای مشروعیت در نظریه های جدید را در کلام و سیره امام عل(ع) جستجو کرد؟ این مقاله می کوشد تا با روشی تطبیقی به این پرسشها پاسخ دهد. در این راستا ابتدا در قسمت اول برخی از نظریه های مشروعیت توضیح داده خواهد شد. بر اساس یافته های این بخش مشروعیت امری بسیط نیست بلکه پدیده ای چند لایه است که ابعاد مختلفی چون کارکردها، رضایت عمومی، قانون و اخلاق و هنجارها را در بر می گیرد. سپس در بخش دوم ابعاد مذکور در سیره و کلام امام علی (ع) جستجو شده و در نهایت مقاله به این نتیجه می رسد که مشروعیت از نگاه امام علی(ع) چندلایه و مبتنی بر ابعاد مختلف بوده و حکومتها برای مشروعیت داشتن باید مجموعه ای از ویژگی ها را دارا باشند. در واقع مشروعیت تام به وضعیتی آرمانی می ماند و حکومتها به نسبت نزدیکی به این وضعیت مشروعیت داشته و از حق فرماندهی و اطاعت شدن برخوردارند.
کاربرد روش تحلیل هرمنوتیک در مطالعات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک به عنوان یک روش مستقل، جایگاه ویژه ای در حوزه تفکر بشری پیدا کرده است. این روش، به ویژه در قرن بیستم، توانسته است دستاوردهای خود را به دیگر حوزه های دانش چون فلسفه، الهیات، علوم اجتماعی، فلسفه علم، و ... ارائه کند و بحث های جدیدی را در آن عرصه ها پی افکند.
هرمنوتیک به دو بخش هرمنوتیک فلسفی و هرمنوتیک روشی تقسیم شده است که عمدتاً اولی با گرایش مفسرمحور و دومی با گرایش مؤلف محور شناسایی می شود. در حوزه موضوع این مقاله مهم ترین مسائلی که وجود دارند عبارت اند از: کدام نحله از هرمنوتیک قابل استفاده در مطالعات اسلامی است؟ و آیا می توان بین روش رایج فهم متن در مطالعات اسلامی و هرمنوتیک رابطه ای برقرار کرد؟
نویسندگان این مقاله با مطرح کردن امکان برقراری رابطه میان متون دینی و هرمنوتیک قصد دارند نشان دهند چون به کارگیری هرمنوتیک فلسفی منجر به قرائت های مختلف از دین و اعتقاد به تأثیر پیش فرض ها و در نهایت نسبی گرایی می شود، برای مطالعات اسلامی مناسب نیست، ولی هرمنوتیک روشی و شیوه مؤلف محوری و متن محوری مستتر در آن با رعایت قواعد و مبانی مقبول هرمنوتیک روشی، صحیح ترین راه تفسیر متون دینی در مطالعات اسلامی است
زیست قدرت در اندیشه سیاسیِ فوکو، آگامبن، و نگری: از جامعه انضباطی تا جامعه کنترلی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول مفاهیم سیاسی و اجتماعی تابعی از تحول فرماسیون یا وضعیت واقعیِ نیروهاست. بر این پایه، می توان این ایده ها را در دستگاه نظری میشل فوکو مطرح کرد: مفاهیم برساخته فوکو، با ورود جامعه سرمایه داری به عصر اطلاعات، دست خوش تحول شده است. زیست قدرت، تقریباً، کلیدی ترین مفهومی است که با دگرگونی شرایط عینیِ اِعمال آن و با دگرگونیِ میدان واقعیت تولید سرمایه دارانه، از سوی طیف عمده ای از اندیشمندان، بازبینی و مجدداً شاکله بندی شده است. در این پژوهش، پس از مروری کوتاه بر پیشینه کاربرد مفاهیم زیست قدرت و زیست سیاست و معرفی دیدگاه های برخی از نظریه پردازان سنت انگلوامریکن، تلقی فوکو از این مفاهیم را مطالعه می کنیم. سپس، در بخش های دیگر این پژوهش، بر اساس اندیشه های جورجو آگامبن، آنتونیو نگری، و مایکل هارت، به بررسی گسست در سنت فوکویی مطالعات قدرت زیستی می پردازیم. در پایان، کاستی های اندیشه سیاسی و تاریخی فوکو را برمی شماریم و برای امکان یا امتناع کاربست روش شناسی ها و نظریه های وی در وضعیت استثناییِ پایدار یا وضعیت سرمایه داری اطلاعاتی واقعاً موجود ملاحظاتی را مطرح می کنیم.
طراحی الگوی هستی شناسی و معرفت شناسی مردم سالاری دینی در مقایسه با الگوی لیبرال دموکراسی
حوزههای تخصصی:
تفکر اساس همه تمدن ها است و اساس تمدن جدید معرفت شناسی و هستی شناسی است؛ که امروزه به یکی از ویژگی های اصلی علم سیاست تبدیل شده است. براین اساس، برای درک مقایسه دو نظام سیاسی مردم سالاری دینی با لیبرال دموکراسی نیازمند نگاهی معرفت شناسانه مبتنی بر روش شناسی های جدید هستیم. فرض اساسی نوشتار حاضر بر این اصل استوار است که تحولات نظامهای سیاسی در ارتباط کامل با تحولات پارادایمیک معرفت شناسانه و هستی شناسانه است. لذا سوال اصلی بیان می دارد که طراحی الگوی معرفت شناسانه و هستی شناسانه مردم سالاری دینی چگونه تأثیری بر مقایسه آن با لیبرال دموکراسی داشته است؟ بی شک امروزه نمی توان بدون نگاه معرفت شناسانه، به مقایسه و درک صحیحی از نظامهای سیاسی دست یافت. لذا با توجه به بدیل بودن نظریه مردم سالاری دینی و رویارویی آن با لیبرال دموکراسی، فرضیه حاضر که به رئالیسم انتقادی نزدیک می باشد طراحی الگوی هستی شناسی و معرفت شناسی این دو ساختار سیاسی و مقایسه آن دو را منوط به نگاه روش شناسی رئالیسم انتقادی می داند.
تحولات آرای اخوانی ها، از حسن البنا تا راشدالغنوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله نشان دادن این نکته است که بر خلاف آن چه معمولاً در ایران اندیشیده می شود، تفکر اخوانی یک تفکر یک دست و یک پارچه نیست و در بین متفکران شاخص اخوانی تفاوت های قابل ملاحظه ای وجود دارد. در این مقاله ما چهار اندیشمند را از دو نسل متفاوت اخوان برگزیده ایم و با بررسی دیدگاه های آن ها سعی کرده ایم نشان دهیم که آن اندیشه ای که تفکر اخوانی را به یک کلیت یک دست فرو می کاهد، اندیشه ای ساده انگار و نادرست است. به این منظور به بررسی دیدگاه های حسن البنا و سیدقطب از نسل سنتی اخوان و یوسف القرضاوی و راشد الغنوشی از نسل جدید متفکران اخوانی پرداخته ایم. نتایج تحقیق نشان می دهد که اندیشه اخوانیِ نسل پس از البنا و سیدقطب، تغییرات قابل توجهی کرده است و برخی از متفکران شاخص اخوانی در اندیشه های نسل اول و ازجمله خود البنا تجدیدنظرهای اساسی کرده اند. ضمن آن که در هر دوره خاص نیز تفاوت های نسبتاً قابل توجهی بین دیدگاه های اخوانی ها وجود داشته و دارد
انسان شناسی و تأثیر آن بر نظم سیاسی مطلوب در اندیشه محمدتقی مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر توجه به انسان شناسی و نقش آن در شکل دادن آرای سیاسی متفکران و فیلسوفان بخش مهمی از پژوهش های حوزه اندیشه سیاسی را به خود اختصاص داده است. یکی از برجسته ترین متفکران حوزوی که آرای سیاسی اش فضای سیاسی کشور را متأثر کرده، آیت الله محمدتقی مصباح یزدی است. سؤال اصلی، که پژوهش حاضر قصد دارد به آن بپردازد، این است که انسان شناسی مصباح یزدی چه تأثیری بر نظم سیاسی مطلوب از نگاه وی داشته است؟ طبق فرضیه مقاله، مصباح یزدی در چهارچوب فلسفه اسلامی و مشخصاً فلسفه متعالیه به ارائه انسان شناسی دینی فلسفی مبادرت ورزیده و سپس بر اساس نوع نگاه خود درباره انسان و عقل، به ضرورت وحی و نبوت و از دریچه آن به رابطه دین و سیاست پرداخته است. برای بررسی این فرضیه از روش هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر، یعنی توجه به نقش پیش فهم ها و پیش فرض ها در فهم متن، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نقص انسان و عدم کفایت عقلی او برای تأمین سعادتش در نظر آیت الله مصباح یزدی، راه را برای حکومت ولایی در اندیشه ایشان باز نموده است.
امکان سنجی برقراری دموکراسی کثرت گرا در اندیشه «شریعتی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با هدف بررسی دیدگاه «علی شریعتی» درباره ماهیت انسان و رابطه آن با دمکراسی انجام شده است. با توجه به اینکه شریعتی در زمانه خود یکی از روشن فکران دینی تأثیرگذار بر فضای معرفت شناختی جامعه بوده است، تحلیل های متفاوتی درباره آرای شریعتی، به ویژه دمکراسی در محافل علمی و آکادمیکی صورت گرفته است، به طوری که برخی صاحب نظران اظهار می کنند که شریعتی به دمکراسی چندان روی خوش نشان نداده و حتی مخالف آن بوده است و عده ای دیگر بر این باورند که وی اعتقاد به دمکراسی متعهدانه داشته است. از این رو در این مقاله با روش اسنادی از نوع منابع دست اول، ضمن تشریح دیدگاه ایشان درباره ماهیت و نقش انسان در فرایندها و ساختارهای اجتماعی به ویژه دمکراسی، با ارائه ادله و شواهدی از آثار شریعتی، برداشت های یادشده مورد نقد قرار گرفت و با توصیف دمکراسی کثرت گرایانه، آثار شریعتی با معیارهای دمکراسی در قالب نظریه «رابرت دال» تحلیل شد. بررسی ها نشان داد که شریعتی نه تنها با دمکراسی مخالفتی نداشته، بلکه قائل به دمکراسی کثرت گرایانه بوده است.
نظریه پخش و بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر عربستان سعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه پخش یا «اشاعه» یکی از نظریه های رایج در باب توضیح چگونگی انتشار پدیده ها و گسترش ایده ها و اندیشه هاست که در حوزه های متعدد مطالعاتی مطمح نظر پژوهندگان است. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن بررسی نظریه پخش و مؤلفه های مختلف این نظریه، بر اساس این نظریه نشان داده شود که آیا انقلاب اسلامی ایران تأثیری بر عربستان داشته است یا خیر؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ به این سؤال، این تأثیرگذاری به چه میزان و به چه شکل بوده است؟
نتیجه پژوهش حاضر حاکی از آن است که انقلاب اسلامی ایران بر عربستان سعودی و به ویژه بر شیعیان این کشور، تأثیر قابل توجهی داشته است و نظریه پخش به عنوان چارچوب نظری این تحقیق می تواند این تأثیرگذاری را به خوبی نشان دهد.
اسلام سیاسی در ایران؛ ظهور یوتوپیک، حیات ایدئولوژیک و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به یکی از عوامل مؤثر بر بازتولید گفتار اسلام سیاسی پس از پیروزی انقلاب می پردازد. تأکید بر نقشی است که تحول الگوی شهرنشینی طی سه دهه گذشته ایفا کرده است. ظهور قلمرو زیستی ویژه در شهرهای کوچک در مقایسه با شهرهای بزرگ و روستاها، بازار مصرف تازه ای برای آموزه های این روایت دینی تولید کرده است. مقایسه یافته های کمی اثبات کننده آن است که ذهنیت اجتماعی شهرهای کوچک به منزله حاشیه هایی بر متن شهرهای بزرگ، بستر مستعد تولید و بازتولید اسلام سیاسی است.
جامعه سیاسی مطلوب در اندیشه «شیخ محمد اسماعیل محلاتی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در دوران جدید
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی ایران
به نظر می رسد هر اندیشه سیاسی در درون خود حاوی گونه ای جامعه سیاسی مطلوب است. این جامعه سیاسی می تواند همانند مدینه فاضله «فارابی» آشکار باشد یا همانند جامعه آرمانی «سهروردی»، نهان. نظریه پردازی درباره جامعه سیاسی مطلوب، حاصل بحران سیاسی و اجتماعی است. یکی از دوره های پرتلاطم در تاریخ ایران زمین، عصر قاجار است که با بحران های مختلف، از جمله قدرت مطلقه و استعمار مواجه است. این بحران ها، متفکران بسیاری را به تأمل واداشته است و هر کدام به فراخور خود پاسخی بدان ارائه داده اند. «شیخ محمد اسماعیل محلاتی»، یکی از این متفکران است که اندیشه سیاسی وی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به نظر می رسد پاسخ محلاتی بدین بحران ها و جامعه مطلوب سیاسی وی، تا حدودی متفاوت از هم عصرانش است. بر این اساس مقاله حاضر با این پرسش ها روبه روست: پاسخ خاص محلاتی به بحران های عصر مشروطیت چیست؟ جامعه مطلوب سیاسی وی چگونه جامعه ای است؟ این جامعه،چه ویژگی هایی دارد؟ و نهایتاً اینکه چه نسبتی می توان میان عدالت و منفعت (مصلحت) عمومی در این جامعه مطلوب برقرار کرد؟
به عنوان فرضیه می توان گفت جامعه سیاسی مطلوب محلاتی، گونه ای نظام مردم سالارانه دینی است که حول محور مفاهیمی همچون عدالت، عقلانیت، منفعت (مصلحت) عمومی، قانون، آزادی (حریت)، برابری (مساوات)، تساهل و مشارکت عمومی بنا می شود. البته معنای این مفاهیم در اندیشه سیاسی محلاتی را می بایست در بستر ذهنی، زبانی و فرهنگی همان عصر جست وجو کرد و با تفاسیر رایج مدرن در دنیای مغرب زمین تاحدودی متفاوت است. به بیان ساده، این مفاهیم در اندیشه سیاسی محلاتی به شدت صبغه دینی و بومی می یابد. همچنین به نظر می رسد که می توان میان عدالت و منفعت (مصلحت) عمومی نسبت این همانی برقرار کرد. این مقاله با بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و چهارچوب نظری «منطق درونی»، به بازخوانی اندیشه سیاسی محلاتی می پردازد.
شالوده شکنی گفتمان موج اول روشنفکری در ایران: میرزا ملکم خان، آخوندزاده و میرزا آقا خان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم زمانی ظهور تمدن غرب با افول جامعه ایرانی آوردگاهی ایجاد کرد که روشنفکران ایرانی در بسط نظام معنایی آن نقش مؤثری داشتند. اینکه موج اول روشنفکری در مواجه با موج اول گفتمان مدرنیته چگونه به تعریف مرزهای هویتی خود پرداختند، مسئله مورد بررسی این مقاله است. روشنفکران موج اول ایران تحت تأثیر نگرش پوزیتیوستی و استعلایی گفتمان مدرنیته عناصر جدیدی را بازتولید کردند که هماهنگ با منطق تقابل های دوتایی گفتمان مدرنیته می باشد. روشنفکران موج اول با مرجع قرار دادن گفتمان مدرنیته، مرزهای هویت ایرانی را در تقابل با سنت، اسلام و روحانیون تعریف کردند و گفتمان تازه ای را در سپهر تاریخی فرهنگی ایران تولید کردند که رجوع به غرب و تسلیم در برابر آن اجتناب ناپذیر آمد. در این مقاله نفوذ گفتمان مدرنیته در گفتمان روشنفکران موج اول و بازتولید هویت جعلی ایرانی مورد شالوده شکنی قرار گرفته است
سعادت در اندیشه فارابی و توماس آکوییناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه سعادت در نظریه اخلاق و سیاست فارابی و توماس آکوییناس محوری است. هر دو فیلسوف ارسطوگرا و مشایی محسوب می شوند. در حالی که هر دو رویت خداوند را سعادت حقیقی می شمرند، اما راه رسیدن بدان از یک مرحله و منزل جدا می شود. در نگاه آکوییناس با تأیید کفایت نداشتن عقل ، نیاز به ایمان و دیگر فضایل کلامی و مسیحی است تا رسیدن به لقاءا... میسّر شود. این مقاله با روش مقایسه ای به وجوه اشتراک و افتراق سعادت در اندیشه این دو متفکّر پرداخته و نشان داده است که غایت مداری ارسطویی در مسیر دینی شدن در دستگاه فکری این دو اندیشمند اگرچه به نتیجه مشترک رسیده اما منزلت عقل در دو مسیر و نیز نسبت نظم سیاسی مطلوب هر دو متفکّر با سعادت تفاوت هایی را نشان می دهد. مدعای مقاله حاضر این است که عقل که در نظر فارابی با وحی، منشأ واحدی دارد در نظریه سعادت فارابی محوری است و سایر فضایل به نوعی در ارتباط با این فضلت در جهت نیل به سعادت معنا پیدا می کنند و رویکرد فارابی به سعادت، بر خلاف آکوییناس که رویکردی متکلّمانه بدان دارد ، فیلسوفانه است هم سعادت دنیوی و هم اخروی در نظر فارابی در حوزه مسئولیت دولت است اما آکویناس با تفکیک عقل، وحی و ایمان ، سعادت دنیوی و اخروی را به ترتیب بر عهده دولت و کلیسا قرار می دهد.
دیپلماسی عمومی نوین و بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران، به عنوان سرآغاز بیداری اسلامی معاصر، رسالت آگاهی رسانی به مردم کشورهای منطقه پیرامون فرصت ها و چالش های خیزش های انجام شده را برعهده دارد. از سوی دیگر، آگاه سازی مردم کشورهایی که هنوز بیداری اسلامی در آنچا فراگیر نشده است، رسالت دیگری است که انقلاب اسلامی بر دوش دارد و بنیانگذار انقلاب از آن با عنوان صدور انقلاب یاد می کردند. ابزار برقراری ارتباط انقلاب اسلامی ایران با مردم کشورهای منطقه، دیپلماسی عمومی است. مطالعه حاضر می کوشد ضمن واکاوی مفهومی دیپلماسی عمومی و تبیین انواع آن، با استفاده از چارچوب مفهومی و نظری ارائه شده و با تاکید بر اندیشه مقام معظم رهبری، مدلی را برای دیپلماسی عمومی فعال مبتنی بر فضای سایبر، به منظور ارتباط موثرتر با مردم کشورهای اسلامی ارائه نماید.