فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
319 - 338
حوزههای تخصصی:
As formulated in the Preamble to the 1945 Constitution, Pancasila represents the core values agreed upon during the meetings of the Body of Investigators for Preparatory Efforts for Indonesian Independence and the Preparatory Committee for Indonesian Independence. These values were subsequently adopted as the Foundation of the Indonesian State. However, the question persist regarding whether Pancasila can be considered as the grundnorm within Hans Kelsen’s framework in his pure theory of law. This study finds that the grundnorm, as the highest source of legal obligation, is accepted as a necessity by individuals as a necessity through their free will and is inherently perceived as true. It exists in the practical reason of each individual, is a priori, and is never formalized through state processes. Pancasila, although fundamental, cannot be equated with the grundnorm as its authority as the source of all state laws derives not from its content but from its formal declaration by legislative and executive bodies. Despite this, Pancasila serves as a unifying foundation that reconciles differences in ethnicity, race, and religion, ensuring Indonesia’s sustainable existence, transcending merely being a source of legal obligation.
علم پیشین و اختیار بشر از دیدگاه آگوستینی کالوینیستیِ پاول هلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاول هلم معتقد است که دلایلِ خوبی برای این ادعا وجود دارد که علم مطلق الهی -که آینده را نیز در بر می گیرد- با آزادی انسانی -که به نحو ناهمسازگرایانه درک شده باشد- منطقاً ناسازوار است. اما این تعارض نباید ما را به نظریه ای تنزل یافته از علم مطلق الهی بکشاند. چنان که نباید به نفی آزادی و مسئولیت آدمی بیانجامد. هلم مدعی است که یک خداباور مسیحی می تواند به معنای همسازگرایانه آزادی روی آورد. نخست به این دلیل که آموزه مسیحیِ «فیض الهی» تنها با فهم همسازگرایانه از آزادیِ انسان سازوار است. دوم به این دلیل که خداوند برای آن که کامل مطلق باشد باید به معنای قوی عالم مطلق باشد و تنها درصورتی چنین است که همسازگرایی صادق باشد. خواهیم گفت که دلیل نخست هلم به نفی برخی دیگر از آموزه های پذیرفته شده ادیان، از جمله مسیحیت خواهد انجامید و استدلال دوم او به مغالطه وضع تالی دچار است. اما دلیل سوم هلم این است که ضرورتا اگر خداوند از پیش x را بداند (که می داند)، آن گاه x ضرورتا رخ خواهد داد. او برای گریز از اشکال، تاکید می کند که مراد او از «ضرورت» ضرورتِ تاریخی است و نه منطقی. اما این استدلال تنها زمانی کار می کند که بپذیریم خدا در زمان است. لذا کسانی که علم الهی را بی زمان بدانند، می توانند مدعی شوند که همه رویدادها در ذهن الهی به نحو لازمان وجود دارد و علم او به دلیل گذشته بودن ضروری نیست. به نظر می رسد که خودِ هلم نیز این اشکال را می پذیرد.
تأثیر خواندن داستان های کلرژوبرت بررشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر داستان های کلر ژوبرت و مشارکت در حلقه کندوکاو بر رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی شهرستان کرمانشاه است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از کلیه دانش آموزان ناحیه یک دوره ابتدایی شهرستان کرمانشاه که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بودند نمونه نیز دو گروه 15 نفری از دو کلاس مربوط به دو مدرسه مختلف بود که در دو گروه آزمایش و کنترل جای گماری شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون بود. از دو گروه آزمایش و گواه پیش آزمون به عمل آمد، سپس گروه آزمایش به مدت دو ماه و در طی 8 جلسه تحت قصه گویی قرار گرفتند در خاتمه از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. نتایج حاصل به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد که داستان های کلرژوبرت بر افزایش مهارت های اجتماعی دانش آموزان تاثیر دارد و تفاوت معنا داری بین گروه آزمایش وکنترل درمهارت های مربوط به دوری از پرخاشگری، مهارت های مربوط به دوری از برتری طلبی و مهارت های مربوط به ایجاد ارتباط مناسب با همسالان وجود دارد.
بررسی و تحلیل معنای زندگی از منظر پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پروین اعتصامی، شاعره نامدار ایرانی، با نگاهی ژرف به هستی، معنای زندگی را در مفاهیمی چون عشق، معرفت، عدالت و کمال جستجو می کند. این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، به واکاوی دیدگاه چندوجهی پروین اعتصامی درباره معنای زندگی می پردازد. از یک سو، وی به وجود معنایی از پیش تعیین شده در فطرت انسان و قوانین هستی معتقد است، اما از سوی دیگر، بر نقش اختیار و اراده انسان در ساختن معنای زندگی تأکید می کند. این پژوهش نشان می دهد که پروین اعتصامی با تلفیق این دو دیدگاه، به ارائه تعریفی جامع و انسانی از معنای زندگی می پردازد که هم به ابعاد معنوی و الهی انسان و هم به نقش او در شکل دهی به سرنوشت انسان توجه دارد. نوآوری این پژوهش در بررسی دقیق تطابق این دو دیدگاه ظاهراً متناقض در اشعار پروین است. در نهایت، می توان گفت که پروین اعتصامی با زبانی شاعرانه و عمیق، به ما یادآور می شود که معنای زندگی در گرو تلاش برای رسیدن به کمال و تعالی و در عین حال، لذت بردن از زیبایی های زندگی است.
رابطه عشق الهی و عشق به دیگری از دیدگاه سورن کی یرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۶
1 - 12
حوزههای تخصصی:
این نوشتار از چرایی سخن کی یرکگور در باب عشق نشأت می گیرد. کی یرکگور، آغازگر جریان فلسفی اگزیستانسیالیسم و یکی از الهی دانان بزرگ قرن نوزدهم به شمار می آید. عشق، یکی از ارکان اساسی تفکر کی یرکگور است، چنان که یکی از کتب مهم خود را بدان اختصاص داده و آن را آثار عشق نام نهاده است. کی یرکگور در یکی از مهم ترین آثار خود (آثار عشق)، دنیای تازه ای از مفاهیم مرتبط با عشق خلق کرده، و تفسیر تازه ای از عشق مسیحی را مطرح کرده است. او در این کتاب، با تفکیک عشق الهی از عشق اروتیک، مفاهیم جدیدی را مطرح می کند. افراد بسیاری به خصوص در دوره جدید، عشق را از مقوله عواطف و احساسات می دانند؛ اما برای کی یرکگور چنین نیست. برای او عشق مقوله ای فلسفی، وجودی و بنیادی است. او عشق مسیحی را یگانه عشقِ حقیقی می داند و بر این باور است که در متن مقدس نیز عشق راستین در ربط و نسبت با خداوند معنا پیدا کرده است. در این مقاله قصد داریم تا آراء کی یرکگور را در باب عشق الهی و عشق به «دیگری» و رابطه میان آن دو بازگو کرده و سپس به نقد و ارزیابی آن بنشینیم.
آموزه زیارت در الهیات شیعی
منبع:
الهیات سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
35 - 58
حوزههای تخصصی:
زیارت در الهیات شیعی، به لحاظ عملی، از آموزه ها و شعائر مهم است. اهمیت مناسک زیارت در آموزه های اساسی تر الهیات شیعی ریشه دارد. در واقع، الهیات شیعی شبکه ای از آموزه ها و شعائر دینی را تشکیل می دهد که در آن، اعتقادات بنیادین نقش اساسی را در توجیه معرفتی و عمل ایمانی دینداران درباب سطوح بعدی نظام اعتقادات و شعائر ایفا می کنند. به نظر می رسد در این شبکه الهیاتی، پدیده زیارت، به مثابه نوعی از مناسک و شعائر دینی، به لحاظ نظری و اعتقادی، در جایگاه ثانوی و چه بسا حاشیه ای آن قرار دارد؛ یعنی زیارت تنها مبتنی بر توجیه معرفتی و ایمانی نظام اعتقادات، بویژه باورهای اساسی الهیات شیعی، دارای پذیرش معرفتی و عملی است. با این ملاحظه، آنچه تاریخ عملی الهیات شیعه نشان می دهد مشکلات و چالش های خاص مربوط به پدیده زیارت است. از جمله اینکه، ما ظاهرا با انبوه روایات منقول از امامان شیعه (ع) و پیامبر اسلام (ص) مواجه-ایم که تعداد بیشتر چنین روایاتی جایگاه و کارکردی ناپذیرفتنی و بعضا مخالف اعتقادات بنیادین شیعی و حتی خردستیز برای پدیده زیارت را معرفی می کنند. ضمن اینکه طی قرون گذشته از سوی عالمان شیعه تلاش انتقادی چندانی برای ارزیابی اسنادی و محتوایی این نظام روایی صورت نگرفته است که این اهمال موجب شیوع بیش از حد آنها در میان عوام و رشد دینداری عوامانه زیارت محور گردیده است. نتیجه ناشی از گسترش تاریخی این پدیده، فربه شدن ادبیات آموزه زیارت و تنگ شدن فضای لازم برای دیگر آموزه ها و ابعاد دین و نقش پررنگ زیارت برای تعریف هویت جامعه شیعی براساس آن شده است. درحالیکه نگاه آسیب شناسانه نشان می دهد که آموزه زیارت، که عمدتا عملی مستحبی است به لحاظ الهیاتی در میانه و چه بسا در حاشیه شبکه الهیات شیعی قرار دارد و لذا تنها هنگامی دارای کاربردی درست است که متناسب جایگاهش از آن استفاده گردد و از افراط و رویکرد غلوآمیز درباب آن اجتناب گردد، زیرا چنین افراطی موجب رشد دینداری عوامانه، خرافاتی، و خروج جامعه شیعی از مسیر حقیقی آن می گردد.
واکاوی دلالت پژوهانه مسئله اقناع در نفس شناسی صدرایی بر اساس نظریه های ناظر به نگرش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
21 - 40
حوزههای تخصصی:
نگرش سازی همواره مدنظر مکاتب گوناگون علمی و حکمی بوده است. واکاوی این مهم در ادبیات اقناع پژوهی معاصر غرب، همراه با دلالت یابی روند شکل گیری ادراک تا رفتار در انسان شناسی صدرالمتألهین، نتیجه ی قابل ملاحظه ای از ظرفیت های کمتر پرداخته شده ی این دو حوزه ی علمی به همراه دارد. این مقاله با روش «دلالت پژوهانه»، در پی پاسخ گویی به این سؤال است که با توجه به نکات کلیدی نگرش پژوهی در مطالعات اقناعی، چه دلالت هایی را در این زمینه از نفس شناسی صدرا می توان جست؟ فرضیه ی این پژوهش بر آن است که علم النفس صدرالمتألهین حالات نفسانی را وجودشناسانه بیان کرده است و بررسی موضوع نگرش و اجزای آن را نمی توان هم افق آورده های تجربی اقناع پژوهی در روان شناسی معاصر دانست. نیز در این میان اختلافات بنیادینی وجود دارد که به تلقی متفاوت هستی شناسانه اندیشه ورزان این دو حوزه درباره ی نفس ذهن و روش مواجهه ی آنها به این موضوع بازمی گردد. با وجود این، مشابهت هایی (مانند اجزای سازنده ی نگرش) میان این دو حوزه ی علمی درخصوص نگرش موجود است و در مقام یافته های پژوهش، دلالت های غنابخشی از نفس شناسی ملاصدرا برای مطالعات میان رشته ای نگرش که واجد نوآوری ها و پیشنهادهای پژوهشی و طرح نظری نگرش پژوهی اسلامی است، مطرح می شود.
ماهیت شعر و تفکر شاعرانه از منظر هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیدگر با التفات به موضوع زبان در دوران متأخر حیات فکری خود، برخلاف اغلب فیلسوفان قاره ای، در حوزه ای قدم نهاد که عمدتاً در قرن بیستم محل توجه فیلسوفان تحلیلی واقع شده بود. هیدگر ضمن تأکید بر خاصیت آشکارساز زبان در قیاس با کارکرد ارتباطی آن، زبان را به مثابه یکی از انحاء آشکارگی وجود، رهین شعر می انگارد. شعر از منظر هیدگر نمایش رخداد حقیقت در ساحت زبان است. حقیقت اشیاء آنگاه که در شعر انعکاس می یابد، زبان را ممکن می سازد و به تفکر اصیلِ وجوداندیش مجال بروز می دهد. بر این اساس، عقل و تفکر فلسفی، ذاتی شاعرانه می یابد. پیوند میان شعر و تفکر که عمدتاً از دهه سوم قرن بیستم در آثار هیدگر پدیدار می شود به گونه ای از تفکر موسوم به تفکر شاعرانه موضوعیت می بخشد. تفکر شاعرانه به مثابه سازوکاری در جهت تقرب به امر رازآمیز، مواجهه ای شهودی با امر مقدس را سامان می بخشد و اینچنین در پرتو گوش سپاری به خطابات وجود، مجالی برای آشکارگی آن از رهگذر زبان فراهم می آورد. فهم دقیق ماهیت شعر و تفکر شاعرانه نزد هیدگر، موقوف آشنایی با مفاهیم دیگری در فلسفه متأخر او است که از میان آنها دوگانه های «اقامت گزیدن بی خانمانی» و «وارستگی جنون» در این مقاله محل بحث واقع شده است.
بررسی تطبیقی شهود عرفانی شیخ شهاب الدین سهروردی با تجربه دینی ویلیام جیمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۴
89 - 109
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل دین پژوهی در سده های کنونی، تجربه دینی (Religious experience) است. پرسش اساسی در تجربه دینی به ویژه نوع عرفانی آن (Mystical experience) ، میزان واقعیت متعلّق تجربه است. شهود که از گونه های تجربه های عرفانی به شمار می آید، از موضوع های برجسته در فلسفه و عرفان اسلامی است. این موضوع به ویژه در نظام فکری شهاب الدین سهروردی جایگاه ویژه و اساسی دارد. مسأله پژوهش پیش رو که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با مراجعه به آثار فیلسوف غربی و کتاب های گوناگون شیخ اشراق صورت گرفته، مقایسه تجربه دینی از دیدگاه ویلیام جیمز با شهود عرفانی از دیدگاه سهروردی است. یافته های تحقیق نشانگر آن است که این دو، اشتراک ها و افتراق های مهمی با هم دارند. بیان ناپذیری و شخصی بودن، از اشتراک های این دو است. تفاوت در روش شناخت حقیقت، اختلاف در خاستگاه حصول و محل وقوع آن، از جمله اختلاف های این دو رویکرد است.
پیش بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس راهبرد های یادگیری در دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری
منبع:
رویکرد فلسفه در مدارس و سازمان ها دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
96 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس راهبرد های یادگیری در دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری بوده است. روش کار: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر مرودشت می باشد. با شیوه نمونه گیری در دسترس و بر حسب تعداد متغیر های پژوهش 160 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فریدل و پاریس (2005)، و پرسشنامه راهبردهای یادگیری کرمی (1381) بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار Spss صورت گرفت. نتایج: نتایج نشان داد از بین راهبردهای یادگیری، سازماندهی رابطه مستقیم و معنادار با اشتیاق تحصیلی داشته و در پیش بینی آن مؤثر بود است. نتیجه گیری: دانش آموزان با اختلال های یادگیری یکی از رایج ترین گروه افراد با نیازهای ویژه هستند. این افراد گروه بسیار ناهمگنی را تشکیل می دهند که با وجود هوش متوسط و بالاتر، در یک یا چند حیطه تحصیلی مشکلات جدی دارند.
نسبت یابی مقولات «معنای زندگی» و «سبک زندگی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
225 - 244
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی های رایج در جوامع انسانی، ناشی از علل و عوامل ظاهری متعددی است. گفتمان های بسیاری براساس این علل، جهت نیل به سبک زندگی آرمانی صورت پذیرفته؛ لکن فهم چیستی و چگونگی رابطه این مقوله با «معنای زندگی» می تواند راهگشای بشر برای تحقق مطلوبترین سبک باشد. اصلی فلسفی که تحلیل گر زیربنای سبک زندگی است. داشتن «سبک زندگی» ایده آل از جمله آرمان های بشری است که به نظر می رسد با تبیین و تفهیمِ صحیح «معنای زندگی» و باورمندی و نهادینه شدن آن در درون انسان محقق می شود. رسیدن به این معرفت هدف مقاله حاضر است که با روش عقلی-تحلیلی در نسبت سنجی این دو مقوله میسور می شود. بعد از بیان تعاریف و معلوم شدن خاستگاه این دو که به قوای انسانی یعنی عقل نظری و عقل عملی برمی گردند؛ می توان گفت؛ معنای زندگی و سبک زندگی در نسبتی متقابل و دوسویه هستند. معنای زندگی، سبک زندگی را می سازد(آفرینش) و سبک زندگی در جهت تثبیت و تقویت معنای زندگی(انگیزش) است. معنای زندگی الگوهای معنایی را ایجاد می کند و این الگوها، منجر به الگوهای رفتاری می شوند. سبک زندگی از مجموعه ای از الگوهای رفتاری در عرصه های مختلف حیات تشکیل شده است که هر الگوی رفتاری می تواند به شیوه های رفتاری متعددی بروز و ظهور پیدا کند. دین نیز به عنوان عامل مهمی در شکل گیری معنای زندگی و اثرگذار در سبک زندگی است. همچنین سبک زندگی وابسته به آداب و رسوم و مقتضیات اقلیمی و جغرافیایی می تواند در شکل و صورت آداب و مناسک و شعائر دینی مؤثر باشد. تبیین جوانب مختلفِ نسبت این دو مقوله و اثبات همبستگی کامل این دو از یافته های این پژوهش است.
Kant’s Moral Theory Meets Evolutionary Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
251 - 264
حوزههای تخصصی:
This paper delves into the intersection between Kant’s moral theory and evolutionary perspectives on personhood. It explores how Kant’s emphasis on rationality in moral agency aligns with evolutionary studies on the development of moral behaviors. By examining the transcendental implications of Kant’s Categorical Imperative (CI) and the evolutionary origins of moral agency, this study aims to illuminate the link between Kant’s conception of moral agency and personhood. Additionally, it investigates how Kant’s call for CI resonates with evolutionary insights on the adaptive nature of social cooperation in human societies. Through this analysis, we seek to deepen our understanding of the cognitive, social dimensions of moral agency and moral status within the framework of Kant’s moral theory and evolutionary perspectives on personhood.
تحلیل عقلانی کارکردهای فردی و اجتماعی دینداری مبتنی بر آموزههای قرآنی و حدیثی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
281 - 302
حوزههای تخصصی:
دین ارمغان بزرگ الهی است که به دست برگزیدگان خداوند به آدمیان ارزانی شده و از آن پس، از چنان حضور گسترده و عمیقی برخوردار بوده که حیات انسانی رنگ و بوی دینی یافته است.در بحث دین ودینداری مقوله های فراوانی مطرح است. اما از آن جا که دینداری با حقیقت وجود انسان و زندگی وی پیوند دارد این پژوهش بر اساس رویکردی نو حقیقت دین و دینداری را مورد بررسی قرار داده، ابعاد و مؤلفه های دینداری را تحلیل نموده است. در نهایت با توجه به این که کارکردهای دینداری از مباحث مهم در رابطه با این مقوله هستند با رویکرد درون دینی به تبیین کارکردهای ارزشمند دینداری بر زندگی فردی دینداران پرداخته شده است.دین ارمغان بزرگ الهی است که به دست برگزیدگان خداوند به آدمیان ارزانی شده و از آن پس، از چنان حضور گسترده و عمیقی برخوردار بوده که حیات انسانی رنگ و بوی دینی یافته است.در بحث دین ودینداری مقوله های فراوانی مطرح است. اما از آن جا که دینداری با حقیقت وجود انسان و زندگی وی پیوند دارد این پژوهش بر اساس رویکردی نو حقیقت دین و دینداری را مورد بررسی قرار داده، ابعاد و مؤلفه های دینداری را تحلیل نموده است. در نهایت با توجه به این که کارکردهای دینداری از مباحث مهم در رابطه با این مقوله هستند با رویکرد درون دینی به تبیین کارکردهای ارزشمند دینداری بر زندگی فردی دینداران پرداخته شده است.
مصالح بشری از منظر فایده گرایی قاعده محور و فقه مصلحت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
۱۰۷-۹۱
حوزههای تخصصی:
مصالح از جهت اعتبار به سه دسته معتبر، غیرمعتبر و مرسله تقسیم می گردد. فایده گرایی از جهتی به دو دسته فایده گرایی عمل محور و قاعده محور تقسیم می گردد. در فایده گرایی عمل محور بیشترین سود برای بیشترین فرد با توجه به موقعیت های جزیی سنجیده می شود و در فایده گرایی قاعده محور رعایت قواعد اخلاقی مد نظر است؛ بدون اینکه استثنا بردارد. در فقه مصلحت محور باید طبق قواعد عمل کرد؛ اما چه بسا در موارد جزیی به خاطر حفظ مصالح بالاتر باید مصالح پایین تر را فدا کرد. در فایده گرایی قاعده محور باید طبق قواعد پیش رفت و قاعده استثنابردار نیست. معیارهای زمانی مصلحت، مادی و معنوی بودن مصالح و توجه و عدم توجه به دین و مصالح اخروی، از جمله تفاوت های فایده گرایی و فقه مصلحت محور است. از سوی دیگر قاعده اُولی بودن دفع مفسده از جلب مصلحت، نیز بر مبنای فایده گرایی سلبی بازخوانی شده است.
لوازم نظر علامه طباطبایی درباب عقلی بودن آموزه های وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی، از سویی آموزه های انبیاء را عقلی می داند؛ یعنی اعتبار خود را از استدلال و برهان می گیرد، نه از معجزه انبیاء. طبق این نگاه، دست عقل به سنجش همه تعالیم انبیاء می رسد. لازمه این سخن آن است که ادیان آموزه فراعقلی نداشته باشند. از سوی دیگر در بحث از جزئیات معاد و در بحث از ضرورت نبوت بر اساس نیاز به قانون از نقصان عقل در اداره زندگی اجتماعی برای رسیدن به سعادت سخن می گوید که نشان از فراعقلی بودن آموزه های دینی در بعضی از حوزه هاست. این تهافت ظاهری چگونه باید حل شود؟ و لوازم سخن ایشان در دین فهمی و اجرای دین در جامعه چیست؟ در این نوشته به روش استنادی و تحلیلی، راه حل های احتمالی برای رفع این اشکال بررسی شده است. شاید نظر علامه این باشد که اصل آموزه های ادیان عقلی است؛ زیرا از امور واقعی سخن می گوید، اما کشف آن در توان افراد عادی نیست؛ بلکه پس از بیان انبیاء دیگران هم قدرت درک آن را دارند. اگر این سخن را بپذیریم ثمراتی در پی دارد. مهم ترین ثمره آن این است که در فهم دین باید به قرائن عقلی توجه کرد و برای عملی و اجرائی شدن آموزه های دینی در اجرا، چه در حوزه ترویج آموزه های هستی شناسانه و چه در حوزه باید و نبایدهای فقهی و اخلاقی باید به قرائن و یافته های عقلی توجه کرد. اما بررسی صحت اضلاع نظریه علامه، که از یک عقل گرایی حداکثری نشان دارد، خارج از مقصود این نوشته است.
بازخوانی رابطه دین و اخلاق در الهیات معتزلی با ملاحظه الهیات مسیحی فیلیپ کویین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۳
356-381
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با تحلیل آراء متفکران اصلی جریان معتزلی در موضوع رابطه ی دین و اخلاق، آراء مورد نظر را با رأی امروزی تر فیلیپ کویین- فیلسوف مسیحی معاصر- مقایسه می کند. ضرورت تحقیق به دامنه ی گسترده و همواره مناقشه برانگیز در بحث از رابطه ی احکام دینی و اخلاقی و بررسی مناسبات دین و اخلاق در حوزه های وجودشناختی، معرفت شناختی و هنجارشناختی باز می گردد. در موضوع مورد بحث، آراء معتزلی را حاوی ملاحظات مقیّد به مناسبات انسانی- عقلانی می یابیم؛ که به سبب همین تعهد پایدار به مبناگرایی اخلاقی، جریانی مستقل را در جهان اسلام و در عالم اندیشه دینی رقم زده اند. در مقابل این رویکردِ مبتنی بر استقلال اخلاق، دیدگاه شبه اشعری فیلپ کویین در عالم مسیحی معاصر قابل طرح است. کویین با طرح وابستگی تام اخلاق به دین، باور مسیحی و خدامحور را به عنوان بستر تکوینِ حیات اخلاقی مفروض می انگارد. اما این باورْ از حیث عملی نارس بوده و قبل از آنْدر تطبیق با شهودات اخلاقی- معرفتی رایج قابل پذیرش نیست.
بررسی تطبیقی حدوث نفس در علم النفس و طبیعیاتِ فلسفی سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلسوفان مسلمان در مباحث طبیعیات خود به بیان مبانی متافیزیکی خود از طبیعت پرداخته اند. در مسئله حدوثِ نفس در بدن، همان طور که تصویر متافیزیکی از نفس دارای اهمیت است، تصویر متافیزیکی از بدن نیز به همان میزان دارای اهمیت است. ابن سینا با نظریه حدوث روحانی نفس مع البدن در علم النفس خود توانست در گامی رو به جلو از برخی اشکالاتِ روش ارسطویی گذر کند. اما سوال این جاست که این فیلسوف و طبیب نامور این مطلب را در طبیعیاتِ فلسفی خود چگونه ترسیم نموده و از کدام مبانی متافیزیکی در طبیعت بدن استفاده کرده است؟ همچنین وقتی ابن سینا در طبیعیاتِ بدن کیفیت حدوث نفس را بیان می کند، آیا با نحوه حدوث نفس در علم النفسِ فلسفی وی تطابق دارد؟ برای پاسخ به این مسئله، کیفیتِ حیات و تغذیه و رشد از آغازِ تشکیل نطفه در جنین در طبیعیات فلسفی سینوی بررسی می گردد. ابن سینا در طبیعیات معتقد است نطفه با استفاده از حرارت سماوی، آماده دریافت قوه سماوی حیات بخش می گردد و قوای نفس تدبیر و حفظ و رشدِ بدن جنین را از طریق روح بخاری به عهده می گیرند. سپس بعد از تشکیل قلب در جنین، نفس به قلب تعلق می یابد و رهبری کل بدن را به عهده می گیرد. این مقاله در گام دوم با استفاده از تفسیری متفاوت از عبارات ابن سینا، راه حلی برای سازگار نمودن این دو بیان ارائه می کند.
ذات گرایی جدید و مقابله با مابعدالطبیعه هیومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مابعدالطبیعه هیومی دیدگاهی است که عموم فلسفه ها و فلسفه های علم ضدذات گرایانه و ضدّواقع گرایانه ای را، که از زمان نیوتن تا حال حاضر وجود دارند، دربرمی گیرد. در مابعدالطبیعه هیومی اشیاء دارای ذات و خواص ذاتی نیستند و این بدان معنا است که اشیا منفعل و غیرفعّالند و بین آن ها علّیت و ضرورتی نیست. از این روی، اشیاء نه برحسب قوا، استعدادها و گرایش های علّی ای که دارند، بلکه بر اساس خواص و اوضاع و احوالی که تابع تغییرات مکانی زمانی اند، رفتار می کنند. قوانین طبیعت نیز نه قوانینی علّی، بلکه صرف انتظام هایند و بنابراین قوانینی ممکن اند و نمی توان از صادق بودن قوانین طبیعت سخن گفت. برای باور به ضرورت و علّیت به نظریه ای نیاز است که کاملاً غیرهیومی باشد و ذات گرایی قدیم و جدید توانسته است به این نظریه کاملاً غیرهیومی راه یابد. در ذات گرایی قدیم و جدید، علّیت و فاعلیّت هر چیز، از ذات آن چیز ناشی است. در ذات گرایی جدید، اشیاء دارای قوا، استعدادها و گرایش های علّی اند. آن ها خواص ذاتی اشیا را تشکیل داده، و پایه های ضرورت و علیت فرایندهای طبیعی و صادق سازندگان قوانین طبیعت اند. قوانین طبیعت نیز قوانینی علّی و ضروری اند و می توان از صادق بودن آن ها سخن گفت.
شرحی بر ایده های لکان درباره کانت و ساد با تمرکز بر رابطه قانون و میل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
201 - 232
حوزههای تخصصی:
لکان در مقاله کانت با ساد و سمینار اخلاق روان کاوی این ایده را مطرح کرده است که اندیشه های ساد به ویژه در کتاب فلسفه در اتاق خواب نه تنها بسط دهنده و گسترش دهنده اندیشه های اخلاقی کانت در نقد عقل عملی است ، بلکه درواقع مکمل آن است. کانت در پی بنیان گذاری قانون اخلاقی نابی است که بر امیال پاتولوژیک یا بیمارگونه سوژه مهار بزند و، در نقطه مقابل او، ساد سر در پی میلی ناب دارد که از هر قانونی تخطی کند و آزاد باشد. لذا می توان ادعا کرد که ازنظرِ لکان کانت نماینده قانون و ساد نماینده میل است. اما نکته یا تز اصلی لکان این است که قانون برای وجودش به میل وابسته است و میل برای وجودش به قانون نیاز دارد. به عبارتِ دیگر، قانون و میل نوعی رابطه هم زیستانه و دوسویه دارند. رابطه ای که برسازنده یا قوام بخش حیات ذهنی سوژه انسانی است. این نوشتار با روشی توصیفی–تحلیلی در پی شرح و تبیین مواجهه یا «اتصالی» است که لکان میان این دو متفکر از چشم انداز رابطه قانون و میل برقرار کرده است.
اثربخشی آموزش تفکر فلسفی به کودکان بر استرس تحصیلی، خویشتن داری و تفکر انتقادی دانش آموزان مقطع ششم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تفکر فلسفی به کودکان، بر استرس تحصیلی، خویشتن داری و تفکر انتقادی دانش آموزان مقطع ششم ابتدایی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر مقطع ششم ابتدایی شهر محلات در سال تحصیلی 1398-1399 بودند، نمونه مورد مطالعه 44 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و جهت جمع آوری داده ها به پرسشنامه های استرس انتظارات تحصیلی آنگ و هوان (2006)، خودکنترلی فرم کوتاه تانجی، بامیستر و بون (2004) و تفکر انتقادی ساسو (2013) پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت ده جلسه یک ساعته تحت اجرای برنامه آموزش تفکر فلسفی قرار گرفتند. محتوای جلسات آموزشی برگرفته از کتاب بهانه هایی برای فکر کردن: روشی برای پرورش تفکر فلسفی در کودکان و نوجوانان، اثر محبوبه اسپیدکار (1395) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری با نرم افزار SPSS-22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد سطح معناداری اثر گروه (حذف اثر احتمالی نمره های پیش آزمون) برای متغیر تفکر انتقادی (30/19= Fو00/0=P) و مولفه های آن گشودگی انتقادی (21/4= Fو04/0=P) و شکاکیت تأملی (26/8= Fو00/0=P)، خویشتن داری (05/20= Fو00/0=P)، و استرس تحصیلی (52/22= Fو00/0=P) و مولفه های آن استرس ناشی از انتظارات شخصی ازخود (97/5= F و02/0=P) و استرس ناشی از انتظارات والدین/معلمان (15/3= Fو05/0=P)، از سطح معنی داری آلفا (05/0) کوچک تر می باشد، می توان نتیجه گرفت که آموزش تفکر فلسفی به کودکان به عنوان مداخله ای کارا بر متغیر استرس تحصیلی، خویشتن داری و تفکر انتقادی دانش آموزان تأثیر دارد.