سپهر سلیمی

سپهر سلیمی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

تبیین مفهوم فرم در زیباشناسیِ کانت و نسبت آن با اندیشۀ راجر فرای و کلایو بل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرمالیسم کانت کلایو بل راجر فرای ایده های زیباشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۹
کانت بحث از فرم را در دقیقه سوم نقد قوه حکم مطرح می کند. از نظر او آنچه در داوری امر زیبا مشترک است و می توان آن را از همه افراد انتظار داشت فرم است. برخلاف فرم، ادراک حسی یک اُبژه ، بسته به توانایی ادراکی افراد متفاوت است. راجر فرای و کلایو بل به عنوان منتقدانی فرمالیست، مفهوم فرم کانتی را در قرن بیستم مطرح نموده و با تاکید بر آن به عنوان تنها عامل زیباساز آثار هنری در دوران مدرن، نقش بی بدیلی در بسط و توسعه دیدگاه کانت در خصوص فرم هنری ایفا نموده اند. این نوشتار بر آن است تا ضمن روشن سازی ادعای فرمالیست ها در خصوصِ فرم و بررسی آن در آثار کانت، به بررسی نسبت میان این مفهوم در اندیشه فرمالیست هایی چون فرای و بل با زیباشناسیِ کانت بپردازد. بررسی این موضوع که فرمالیسم هنری فرای و بل تا چه اندازه ای از زیباشناسی کانت و دیدگاه فرمالیستی مطرح شده در نقد قوه حکم متأثر شده است، اصلی ترین مسأله این مقاله است. لذا باید روشن شود که آیا از لابه لای عبارات کانت در نقد قوه حکم، فرمالیسم هنری ادعا شده؛ استخراج می شود یا نه؟ با بررسی های انجام شده مشخص شد، اگرچه فرمالیست ها برای تایید ادعای فرمالیستی خود می توانند به برخی عبارات کانت در نقد قوه حکم (و نه به همه مطالب او در نقد قوه حکم در مورد فرم) اشاره کنند، اما این کار را گزینشی انجام می دهند و همین امر سبب می شود کلیت دیدگاه کانت در مورد فرم را آن چنان که باید درک نکنند. فرم برای کانت صرفا چینش زمانی-فضایی نیست (اگر چه آن را نیز در بر می گیرد) بلکه هر نوع چینش اجزا و مواد در یک ابژه طبیعی یا اثر هنری که غایت مند بدون غایت است، فرم زیبا نامیده می شود. 
۲.

رابطه میان وجود و بی علقگی درخلال آثار کانت (با تمرکز بر زیباشناسیِ کانت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت امر زیبا بی علقگی وجود حکم زیباشناختیِ محض

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۸۶
کانت حکم زیباشناختی را بی علقه[1] و آن را رضایتی می داند که از تصور[2] وجود عین[3] حاصل می شود. وی در پانوشتی معروف (پانوشتِ §3) اعلام می کند که زیبایی نه مبتنی بر علقه است و نه علقه ای را بنیاد می گذارد. رویه کانت در تعریف امر زیبا، سلبی بوده و صرفاً تفاوت آن را با امر مطبوع و خیر بیان می کند. کانت در نقد عقل محض، وجود را محمول واقعی نمی داند؛ لذا ضروری است برای یافتن معنای واضح رابطه علقه با وجودِ عین به آثار دیگر (آثار اخلاقی[i]) او مراجعه شود. با مراجعه به آثار اخلاقی متوجه می شویم که علقه تمایل براساس قاعده ای عقلانی یا ذهنی به چیزی است. در این نوشتار، تلاش شده است با عنایت به کلیت اندیشه زیباشناختیِ کانت، مفهوم روشنی از علقه فراهم شود تا با تکیه بر آن به مسئله ارتباط علقه با وجود پرداخته شود و به این پرسش پاسخ داده شود که علقه مندی چگونه با تصور وجود مرتبط می شود.
۳.

واکاوی مضامین هنرِ اخلاق مدار در اندیشه استاد مطهری و سینمای اینگمار برگمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر اخلاق مدار اندیشه های استاد مطهری آثار اینگمار برگمان فیلم اخلاق مدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۸
هدف این مقاله، مطالعه تطبیقی اندیشه های استاد مطهری و اندیشه های اینگمار برگمان (فیلمساز نامدار سوئدی) با توجه به فیلم های اوست. استاد مطهری درباره سینمای اخلاق مدار، به بررسی و تحلیل مباحثی همچون اخلاق، زیبایی، هنر متعالی و غیرمتعالی، فلسفه سینما، زن در سینما، بحران های جهان مدرن، مرگ و... پرداخته است. با پژوهشی جامع در آثار سینمای استعلایی برگمان و مطالعه گفته های وی در منابع مکتوب و غیرمکتوب، به مشابهت هایی چشمگیر میان نظرات و جهان های هنری– فلسفی آن دو می رسیم که مطالعه ای تطبیقی– تحلیلی میان آنها، دریچه ای جدید را برای فهم بهتر مفاهیم مذهبی و استعلایی خواهد گشود. فلسفه رستگاری و نجات، مرگ و آخرت گرایی، خداشناسی و عنصر ایمان، از مفاهیم مهم استخراج شده از آثار برگمان است.
۴.

ظهور و بروز امر مطلق در اثر هنری توسط نبوغ در فلسفه هنر متقدم شلینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شلینگ ایده آلیسم استعلایی نبوغ زیبایی هنری امر مطلق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۵۸
شلینگ به دنبال آگاهیِ تام روح انسان است، از طرفی روح آگاه محصول ذهنیتِ انسان است، فلذا در طبیعت روحی ناآگاه تدبیر امور می کند. بنابراین گذار شلینگ از فلسفه طبیعت به ایده آلیسم استعلبایی، در راستای رسیدن به این آگاهی تام است. رسیدن به این آگاهی زمانی میسر می شود که ]من [ (روح) مراحل مختلفی را طی کند. اولین مرحله متعلق به کار حواس است، سپس مشاهده درونی (عقل نظری) و بعد از آن عقل عملی (اخلاق). هنگام فعالیت عقل نظری، تعین تصور بدون اراده فاعل است، اما عقل عملی عین را مطابق اراده فاعل می سازد. بنابراین شکافی میان شناخت نظری و شناخت عملی ایجاد می شود. شلینگ این مسئله را چگونه حل می کند؟ وی کاملا آگاه است که اگر این شکاف پر شود و عین (محصول عقل عملی) و ذهن (محصول عقل نظری) ادغام شوند، امر مطلق ایجاد می شود، اما مسئله اصلی چگونگی عینیت یافتن امر مطلق است که فقط آگاهی تام و اراده ای آزاد قادر به انجام آن هستند. شلینگ چهار مسیر را برای به عینیت رساندن امر مطلق پی می گیرد. یقین حسی، عقل نظری، عقل عملی و شناخت امر مطلق به واسطه هنر چهار مسیری هستند که شلینگ پی می گیرد. پر واضح است که تبیین چگونگی عینیت یافتن امر مطلق، باعث فهم بهتر نظام فلسفی شلینگ می شود. در این مقاله بررسی می شود که شلینگ میان یقیین حسی، عقل نظری، عقل عملی (اخلاق) و هنر کدام یک را سازوکاری مناسب تر برای عینیت بخشیدن به امر مطلق می داند؟ چرا؟ و دلیل استفاده شلینگ از مفهوم نبوغ در نظام استعلایی اش چیست؟ 

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان