مهدی خبازی کناری

مهدی خبازی کناری

مدرک تحصیلی: استادیار فلسفه جدید و معاصر غرب. دانشگاه مازندران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸ مورد.
۱.

تحلیل مکان در حکایت سیمرغ عطار براساس نظریه وجودی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطار منطق الطیر هایدگر مکان وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۹
فلسفه وجودی هایدگر ازجمله نظریات هستی شناسانه در تبیین «وجود» و جهان هستی است که تأثیرات دامنه دار در حوزه های مختلف در قرن بیستم و قرن اخیر داشته است. در فلسفه هایدگر مفهوم کلیدی«وجود»، درک خویشتن وجودی در معنای «مکان وجودی» است. هایدگر معتقد است که برای درک وجود باید از «خود» شروع کرد. یعنی این انسان است که باید در ابتدا و راجع به وجود خود بیندیشد. به عبارتی اولین مکانی که انسان در برخورد با تفکر وجودی هایدگر مواجه است، خود یا خویشتن است. درحقیقت مکان وجودی جایی است که موجودات به عرصه بودن و هستی وارد می شوند. می توان نقش تعاملی موجودات در سیر داستان سیمرغ عطار، با هستی، در ساحت مکان را به صورت ویژه ، با توجه به مؤلفه های قرب و بعد موجودات به وجود، موطن، موجودیت راه و تجمع و همدلی در شکل پذیری هستی بهتر موردبررسی قرار داد. اگر ما هریک از پرنده های داستان را «دازاین» (هستنده و زیستنده) تلقی کنیم، هر موجود، مکان هستی است و به اندازه هر موجود، جهانی متولد می شود. در داستان سیمرغ عطار هریک از مرغان گرفتار تجارب مکانی غیرواقعی می شوند و مکانی را که در آن به سر می برند، خاطره انگیز می دانند و با دیگر مرغان رهسپار نمی شوند. در این میان فقط سی مرغ به موطن اصلی خود یعنی هستی، موجودیت یا مکان حقیقی خود باز می گردند.
۲.

متن شناسی: ساختارزدایی دریدا از شناخت شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی ساختارزدایی دریدا شناخت متن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۳
فیلسوفان و اندیشمندان از دیرباز مفاهیم و روش های مرتبط با شناخت شناسی را در قالب رویکردهای مختلف مورد تأمل قرار داده اند. کانون چالش های معطوف به این حوزه، پرسش از ماهیت ذهن و عین و همچنین نحوه ارتباط میان آنهاست. این مسائل منجر به دو جریان کلی و بسیار متنوع ایدئالیسم و رئالیسم شده است. رویکرد ساختارزدایی همچون سلف خود یعنی رویکرد ساختارگرایی در بنیاد، رویکردی معرفت شناختی است. ساختارگراها مفهوم ساختار را برای عبور از دوگانه ذهن و عین مطرح کردند. ساختارزدایی به وجهی سلبی و ایجابی، رابطه ای همه جانبه با ساختارگرایی برقرار کرد. در تفسیر ارائه شده از این رابطه در این مقاله، ساختار در ساختارگرایی، به متن در ساختارزدایی تبدیل می شود. با این تفاوت که متن صلبیت ساختارها را ندارد و به طریقی سیال به حیات خویش ادامه می دهد. متن به مثابه یک کل همواره در حال شدن، دوگانه ذهن و عین را مرتفع می کند.
۳.

واکاوی در سبک تدریس به روایتی ساختارزدایانه؛ دریدا در این باره چه می گوید؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام آموزشی سبک تدریس ساختارزدایی دریدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۴۰
اساسا چرا دریدا ساختارزدایانه، وضع موجود در نظام آموزشی به طور عام و سبک تدریس به طور خاص را به پرسش می گیرد؟ سبک تدریس متعارف چگونه است که ساختارزدایی، کنشگرانه به نسوج آن ورود یافته و متعلَق درونی آن می شود. مساله مهم در ساختارزدایی هم به چالش کشیدن ساختارهای صلب شکل یافته در نظام آموزشی و سبک تدریس و هم مواجه شدن با امکان های مسکوت مانده آن است. سبک تدریس به عنوان شکل دهنده بخشی از وضعیت نظام آموزشی در مواجهه با ترجیحات رفتاری فرد این قابلیت را پیدا می کند تا به صورت ساختارهای صلب و از پیش تعیین شده عیان شود. در چنین وضعیتی ساختارزدایی وارد عمل شده و به مثابه ویروسی بنیادهای از پیش تعیین شده سبک های متعارف را بر هم ریخته و آن ها را به پرسش می گیرد. دریدا تلقی تازه ای از سبک تدریس ساختارزدا در نسبت با روش تدریس ارائه می دهد. در پژوهش حاضر نخست، نسبت میان سبک و روش تبیین می شود. دریدا تاکید می کند ساختارزدایی روش نیست. روش تبعیت از قوانین از پیش تعیین شده است؛ اما ساختارزدایی زداینده هر نوع متعلق بیرونی است؛ لذا به وجهی انتقادی به نقد روش های تدریس می پردازد. سپس در ادامه چگونگی ورود ساختارزدایی به مثابه امری تسهیل کننده در فرایند آموزش و سبک تدریس ساختارزدا مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. 
۴.

سوسور به روایت دریدا : نوشتار به مثابه امر غاصب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوسور دریدا تفاوت نوشتار غاصب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۱۹۸
دریدا نقش به سزایی در معرفی سوسور به گفتمان فلسفی و زبان شناختی زمانه ما دارد. این مقاله ضمن پرداختن به بنیادهای فکری سوسور و تاثیر گذاری سوسور بر دریدا بر آن است که نقد ساختارزدایانه دریدا نسبت به سوسور در مسأله نوشتار را مورد تحلیل قرار دهد. سوسور در کتاب دوره زبان شناسی عمومی، با تقسیم بندی قلمرو زبان به دو بخش بیرون و درون، نوشتار را از قلمرو درونی زبان بیرون رانده و آن بازنمایی زبان تلقی می کند. سوسور نوشتار را غاصب جایگاه گفتار دانسته و آن را امر حاشیه ای تلقی می کند. اما دریدا معتقد است سوسور با تعیین حدود درون و بیرون برای زبان و خروج نوشتار از قلمرو درونی زبان، نتوانست از متافیزیک میتنی بر حضور تخطی کند. وی با طرح مفهوم Differance به وجه مستقل نوشتار نسبت به گفتار اشاره داشته و نوشتار را از به انقیاد درآمدن گفتار خارج می کند. به باور دریدا، اختیاری بودن نشانه می تواند دال را از انقیاد مدلول بیرون آورده و دال های متکثر ایجاد کند. از نگاه وی، Differance نشان دهنده امکانی برای شدن های مستمر در متن است و این شدن ها زنجیره بی پایانی از دال ها را به همراه خواهد داشت.
۵.

خوانشی اگزیستانسیالیستی از مفهوم مرگ در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ آگاهی زندگی نهج البلاغه اِگزیستانسیالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۴۲
تحلیل اگزیستانسیال از مفهوم مرگ یکی از مولفه های بنیادین تفکر هایدگر است. برمبنای تفکر هایدگر، مرگ به مثابه تعین امکان های اصیل دازاین، ضرورتی ست اجتناب ناپذیر، که عیان کننده ی بخشی از جهانمندی وی است. امکانی که دازاین با آن تولد یافته و به فرایند فهم هستی راه می یابد. به دیگر سخن، زندگی و مرگ، در نسبت با یکدیگر تکوین می یابند. در سنت اسلامی، در نهج البلاغه نیز با نگرشی اگزیستانسیالیستی به مفهوم مرگ مواجه هستیم، که به مثابه نزدیک ترین امکان فرد گریزی از آن نیست. خوانش حضرت امیر از مرگ، خوانشی سلبی و اضطراب آور نیست، بلکه نگرشی اصیل و اگزیستاسیالیستی است که فرد در فرایند حیات آن را هم چون امری بالقوه به فعلیت می رساند. در پژوهش حاضر، با نگاهی اگزیستانسیالیستی به مرگ در نهج البلاغه پرداخته خواهد شد و میزان نزدیکی و هم اندیشی هایدگر و حضرت امیر پیرامون مساله مرگ نشان داده خواهد شد. از جمله این که مرگ اندیشی، تعالی به خودآگاهی، زیستن آگاهانه و تعین امکان های واقع بوده ی فرد در جهان است. به بیان دیگر، تفکر درباره ی مرگ، هویت زندگی را برای ما آشکار خواهد کرد.
۶.

بررسی تبارشناسانه مفهوم الیناسیون (ازخودبیگانگی) در داستان «گاو» اثر غلامحسین ساعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: از خودبیگانگی تبارشناسی قدرت و ایدئولوژی هویت و دیگری داستان «گاو»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۴۳۰
پدیده بیگانگی با توجه به تقابل سنت و تجدد، به ویژه در عصر پهلوی، با جریان شبه مدرنیته و جریان های سیاسی و فکری آن روزگار از وجود ارتباط معناداری حکایت می کند؛ چنان که کودتای 28 مرداد 1332 مهم ترین و تأثیرگذارترین رخداد سیاسی بود که یأس، ناکامی و ازخودبیگانگی قشر متوسط و روشنفکر جامعه را رقم زد. بنابراین پرداختن به آثار غلامحسین ساعدی به عنوان روشنفکری که سطوح و وجوهی از این پدیده را نمایندگی می کند، ضرور به نظر می رسد؛ زیرا ادبیات او محصول فضایی است که به ساحت شبه مدرنیته در ایران تعلق دارد. مقاله پیش رو بر آن است داستان «گاو» ساعدی (از مجموعه عزاداران بیل) را که داستانی استعاری و سمبولیک است، بر اساس مفهوم ازخودبیگانگی تبیین و تحلیل کند و ماجرای ازخودبیگانگی انسان ایرانی را در مواجهه با پذیرش واقعیت و نقش وارون تابی ایدئولوژی در ایجاد این پدیده نشان دهد. این پژوهش پس از تبیین پدیده الیناسیون بر اساس تبارشناسی این مفهوم، به مدد استعاره هایی چون «قدرت و ایدئولوژی»، «هویت» و «دیگری»، با توجه به ساختار نظریه بیگانگی هگل (یگانگی/ بیگانگی/ رهایی از بیگانگی) داستان «گاو» را بررسی می کند. طی تحلیل داستان این نتیجه حاصل شد که در ژرف ساخت اثر یک نظرگاه فلسفی-روان شناختی- جامعه شناختی پنهان است که در ساختار، فضا و شخصیت داستان قابل رؤیت است. خلق شخصیت های مسئله داری همچون شخصیت مشدی حسن نمایانگر جست وجوی نویسنده برای نشان دادن جهان نمادینی است که با نظریه گره خورده است.
۷.

تحلیل ماهیت نشانه از منظر سوسور و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارابی سوسور دال و مدلول لفظ و معقول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۳ تعداد دانلود : ۵۴۵
نشانه شناسی بخش مهمی از مطالعات جدی سوسور در حوزه زبان شناسی است. از نظر سوسور، ماهیت نشانه به دو بخش دال و مدلول تقسیم می شود. در تلقی متعارف، دالّ امری بیرون از ذهن و مدلول امری درون ذهنی است. اما سوسور به تبعیت از کانت، دیدگاه متعارف را به چالش کشیده و خاستگاه تکوین هر یک را منطوی در ذهن می داند. در سنت فلسفه اسلامی، فارابی نخستین فیلسوفِ زبانی است که به ساختار همزمانی زبان، صرف نظر از وجه تاریخی آن توجه می کند. وی با به کارگیری مفهوم لفظ و معقول، ضمن قراردادی خواندن روابط میان آن ها، خوانشی سوبژکتیویستی از تحلیل ماهیت نشانه ارائه می دهد. مقاله حاضر دو هدف دارد: نخست، دیدگاه سوسور و فارابی در باب ماهیت نشانه بررسی خواهد شد. دوم، دیدگاه فارابی نسبت به لفظ و معقول و چگونگی روابط میان آن ها در نسبت با دالّ و مدلولِ سوسور واکاوی خواهد شد.
۸.

ماهیت زبان در اندیشه سوسور و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوسور فارابی ماهیت زبان لانگ نطق درونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۹ تعداد دانلود : ۵۸۹
سوسور با نقد جریان های تاریخی – تطبیقی پیرامون زبان، نقطه عزیمت تفکر خود را بررسی مختصات و عناصر درون زبانی قرار می دهد. از نظر وی، وجه تحقق یافته و پویای زبان نمی تواند ماهیت حقیقی آن را نشان دهد. بنابراین باید به وجه ایستای زبان و یا، بنیادهای همزمانی زبان توجه عمیق داشت. سوسور تحت تأثیر معرفت شناسی کانت حدود قلمرو زبان را از طریق لانگاژ، لانگ و پارول از هم متمایز می کند و ابژه انضمامی و یا به نحوی ساحات تقرر زبان را به لانگ محدود می کند. فارابی در سنت فلسفه اسلامی در نسبتی بسیار نزدیک با سوسور، به تاملات زبان شناسانه پرداخته است. وی مطالعات زبان شناختی خود را با برداشتی تازه از روابط میان زبان و منطق آغاز می کند و با ریشه یابی واژه نطق از منطق، خاستگاه منطق را به سمت زبان سوق می دهد. در تلقی فارابی، نطق وجه بنیادین و عام زبان است. وی سه ساحت زبان را به نفس ناطقه، نطق درونی و نطق بیرونی تلخیص می کند که نطق درونی محل تقرر عناصر زبانی تعیین شده است. صرف نظر از این مساله؛ در نشانه شناسی، روابط میان دال و مدلول نیز در نسبتی متناظر با لفظ و معقول، به شکل قراردادی مطرح شده است. مقاله حاضر با بررسی ساحات سه گانه زبان در اندیشه سوسور می خواهد نشان دهد این تلقی ساختارگرایانه تلقی تازه ای نیست. قرن ها پیش در سنت فلسفه اسلامی نیز، فارابی به چنین تاملاتی پرداخته است. تلقی فارابی با تقسیم بندی نشانه های زبان به دو بخش الفاظ و معقولات و تقسیم سه گانه ساحات زبان، تلقی تازه ای در زبان شناسی است که به نوعی آغاز سیر مطالعاتی تازه در حیطه زبان شناسی اسلامی است.
۹.

ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه هویت اخلاقی بلک و رینولدز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایی پایایی ساختار عاملی ویژگی های روان سنجی هویت اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۲ تعداد دانلود : ۵۳۶
هدف: هدف پژوهش تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه هویت اخلاقی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 97-96 به تعداد 10183 نفر بود. بر اساس جدول کرجسی-مورگان 1970، تعداد 381 نفر برای تحلیل عاملی اکتشافی و 384 نفر برای تحلیل عاملی تأییدی و پایایی مقیاس و در مجموع 765 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به شکل زیر انتخاب شد. از میان 12 دانشکده به صورت تصادفی 4 دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، شیمی، علوم اقتصادی و اداری، علوم پایه و از میان گروه های آموزشی هر دانشکده 2 کلاس کارشناسی، 1 کلاس کارشناسی ارشد و 1 کلاس دکتری انتخاب و پرسشنامه هویت اخلاقی بلک و رینولدز (2016) توسط 726 نفر تکمیل و پس از حذف 61 پرسشنامه ناقص و نقاط پرت، پرسشنامه 665 نفر تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که پرسشنامه هویت اخلاقی دارای دو عامل خود اخلاقی و تمامیت اخلاقی است و این ساختار توسط تحلیل عاملی تأییدی نیز تأیید شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون حاکی از همبستگی متوسط میان بُعدها (30/0 =r، 0001/0 =P) و همبستگی بسیار قوی بُعد خود اخلاقی (74/0 =r، 0001/0 =P) و تمامیت اخلاقی (86/0 =r، 0001/0 =P) با نمره کل بود. همچنین آلفای کرونباخ برای عامل ها و نمره کل از 80/0 تا 85/0 متغیر بود. نتیجه گیری: پرسشنامه هویت اخلاقی برای سن 18 سال و بالاتر مناسب و از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است و می توان از آن برای تعیین هویت اخلاقی دانشجویان و اقشار دیگر در راستای شناسایی عامل های خود اخلاقی و تمامیت اخلاقی استفاده کرد.
۱۰.

عقل منفی و ضد عقل: عقل گرایی انتقادی پوپر و ساختارزدایی دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوپر دریدا عقل منفی ضد عقل عقل گرایی انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۰ تعداد دانلود : ۶۰۴
به لحاظ معرفت شناسی، پوپر متعلق به نحله عقل گرایی انتقادی و دریدا به رویکرد ساختارزدایی است. هر دوی این جریان ها بر آن هستند که هر گونه بنیادگرایی فلسفی، اجتماعی، سیاسی، زبانی... را به پرسش بگیرند. آن ها می خواهند بر فراز دوگانه رئالیسم و ایده آلیسم بایستند، اما در این مسیر هر کدام تعریف مختص خود را از ماهیت عقل و قلمرو آن ارائه می دهند. پوپر میان دو وجه ایجابی و سلبی عقل تمایز قائل می شود. وجه ایجابی عقل را بنیادگرایانه می داند که باید کنار گذاشته شود و وجه سلبی و منفی عقل را قوه ای ضروری برای تبیین هر گونه فلسفه علمی می داند. در حالی که دریدا در قالب نقد به لوگوس محوری و متافیزیک حضور غربی، تمامیت ماهیت عقل را به پرسش می گیرد. این مقاله در ادامه رویکرد پوپر و دریدا را در فلسفه علم مورد مقایسه قرار می دهد و در ضمن آن، ماهیت فلسفه علم ساختارزدایانه را تشریح خواهد کرد.
۱۱.

امر پیشین در اندیشه کانت، هایدگر و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امر پیشین هایدگر گادامر معرفت شناسی هستی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۰ تعداد دانلود : ۶۱۸
مقاله حاضر، ضمن پرداختن به پیشینه تاریخی امر پیشین تصریح می کند که این مفهوم در اندیشه کانت به مثابه قوام بخش احکام ضروری و معرفت شناختی ایفای نقش می کند و در اندیشه هایدگر و گادامر به وجهی دیگر ادامه حیات می دهد. این مقاله در جستجوی فهم این مساله است که وجوه معرفت شناسانه و هستی شناسانه از امر پیشین در اندیشه هایدگر و گادامر چگونه خود را نشان می دهد. کانت در ساحت معرفت شناختی و هایدگر در ساحت هستی شناختی امر پیشین را بکار برده و گادامر به روایتی دیگر امر پیشین را در امتزاج این دو دیدگاه معرفت شناختی و هستی شناختی با یکدیگر قرار می دهد. به اختصار می توان گفت، امر پیشین در معرفت شناسی کانت، جزء ساختار لاینفک ذهن بوده و لازمه تحقق حکم ناظر بر واقع است. در هستی شناسی هایدگر، امر پیشین درک پیشین از وجود است که بنیاد شناخت در ساحت تجربه است و در اندیشه گادامر امر پیشین، ضرورتی عقلانی است که تاریخمندی فرد و تعلق آن به سنت و جامعه، وجه هستی شناختی آن است
۱۲.

ارایگنیس: خاستگاه زبان و فهم در اندیشه هایدگر و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارایگنیس زبان فهم هایدگر گادامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۵ تعداد دانلود : ۴۲۲
هایدگر در کتاب در راه زبان، موضع فکری خود را از هستی شناسی بنیادین به تفکری اصیل تر (به گمان خود)، یعنی سخن گفتن از ذات زبان تغییر می دهد. نوشتار پیش رو قصد دارد، نشان دهد که زبان از طریق خود چگونه می تواند بنیادهای درونی را توصیف کند. هایدگر در جستجوی پاسخ این پرسش، به موقعیت اصیل زبان، یعنی ارایگنیس (Ereignis)بازمی گردد. هایدگر می گوید ارایگنیس نیروی محرکه ای است که آوای مسکوت زبان را به گفتار تبدیل می کند. زبان از طریق گفتار، خود را آشکار کرده و درباره خود سخن می گوید. از سویِ دیگر، ارایگنیس تمامی هستندگان را در موقعیت خاص خود به فراخور نسبت هرمنوتیکی که با دازاین و جهان دارند به ساحت حضور فرامی خواند. در اندیشه گادامر، ارایگنیس به شکلی غیرمستقیم، در چهارچوب گفتگو، میان مفسر و متن تعین می یابد. در فرایند گفتگو، ارایگنیس ضمن اجازه واگشایی مفسر و متن، این امکان را به دو افق می دهد که هر یک با توجه به ماهیت خودشان به افق دیگری ورود کرده و در هنگام گفتگو به یک موضع مشترک برسند؛ بنابراین ارایگنیس در تفکر هایدگر و گادامر به عنوان آشکارکننده وجوه پنهان زبان و متن و مفسر، تأویلی نو از نسبت دازاین با هستی و گفتگوی میان مفسر و متن ارائه می دهد و ذات زبان بماهو زبان را همچون زبان (گفتن) به زبان (گفتار) می آورد.
۱۳.

تحلیل تعامل مخاطب با چیدمان تعاملی "باران متن" بر اساس مفهوم بدنمندی در فلسفه مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
تعامل با رویداد هنر تعاملی اعم از تعامل فیزیکی و یا تعامل از طریق رسانه های جدید مجازی، صرفاً دیدن اثر هنری نیست. در این رویارویی، مواجهه بدنی مخاطب با کار، نقشی اساسی، هم در درک و هم در تعامل ایفا می کند. این تفاوت اساسی شیوه ای متفاوت را برای تحلیل هنر تعاملی طلب می کند. شیوه ای که اساس آن بر تحلیل کنش بدنی مخاطب در آمیختگی با فضای رویداد تعاملی و فضای مجازی باشد. با این توضیح، «بدنمندی» نقشی اساسی در تحلیل کنش مخاطب ایفا می کند. در این مقاله بر آن بودیم تا تعامل مخاطب با چیدمان تعاملی «باران متن» را با چنین رویکردی تحلیل کنیم. بدین منظور تلاش کردیم تا ارتباطی بین مفاهیم فلسفی «مرلوپونتی» و تعامل در چیدمان تعاملی «باران متن» برقرار کنیم. «بدنمندی»، یکی از مفاهیم بنیادین فلسفه مرلوپونتی است. به زعم وی، سوژه پیش از اینکه در صدد شناختن و اندیشیدن بر آید، در هم تنیدگی بدنی او با محیط است که درک او را از جهان و کنش های او را در جهان شکل می دهد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که در چیدمان مزبور نه بدن مخاطب ابزاری برای کنش اوست و نه ذهن او واسطه ای برای شناخت رویداد است، بلکه به جهت درهم تنیدگی حسی و حرکتی مخاطب با رویداد، درک و تعامل بطور هم زمان اتفاق می افتد. مخاطب در فضایی وهمی-تخیلی در هم تنیده با رسانه مجازی به تعامل می پردازد، اما نه فقط با نگریستن بلکه او با تمامی حسیت و حرکت وارد رویدادی آمیخته از وهم و واقعیت می شود که به واسطه حضور بدنمند او متحقق می شود. این به منزله کنشی بر اساس ارتباطی بدنی بجای قضاوت زیبایی شناسانه است.
۱۴.

مارکس به دو روایت: پوپر و دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مارکس پوپر دریدا کاپیتالیسم سوسیالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۳ تعداد دانلود : ۷۱۹
مارکس در زمره ی فیلسوفانی است که تاثیر عمیق و گسترده ای در ساحت نظر و عمل بر فلسفه و جریان های سیاسی و اجتماعی قرن بیستم داشته است. اندیشمندان در نحله های گوناگون از جمله پوپر و دریدا به ایجاب و سلب او را مورد ملاحظه قرار دادند. بررسی هم زمان مواجهه آن ها با مارکس از جهات گوناگون دارای اهمیت است. پوپر به وجهی سلبی در جهت تحقق کاپیتالیسم به نقد همه جانبه ی مارکس می پردازد. اما دریدا مطابق با رویکرد ساختارزدایی برخی از مفاهیم مارکس را به نقد می گیرد و برخی دیگر را بازآفرینی می کند. رویکرد دریدا زمینه ی عبور از دوگانه سوسیالیسم و کاپیتالیسم حاکم بر تمامی ارکان اندیشه های قرن بیستم را فراهم می کند. این مقاله سه مورد را به طور خاص تبیین می کند:1- مواجهه ایجابی و سلبی پوپر با مارکس. 2- مواجهه ایجابی و سلبی دریدا با مارکس. 3- شباهت ها و تفاوت های مواجهه پوپر و دریدا با مارکس.
۱۵.

تحلیل رویکردهای هستی شناسانه و معرفت شناسانه اساتید دانشگاه در فرایند تدریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدریس دانشگاه معرفت شناسی هستی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۷۴۹
این پژوهش با هدف تحلیل رویکرد هستی شناسانه و معرفت شناسانه اساتید دانشگاه در فرایند تدریس انجام شده است.با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی هدفمند  32 عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران انتخاب گردیدند. داده ها با استفاده از مقیاس چهار ربعی شراو و اولافسون و مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شد و با بکارگیری کدگذاری موضوعی تحلیل شدند؛ بنابراین روش پژوهش کیفی بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود، بیش تر اساتید جایگاه نسبی گرایی هستی شناسانه و معرفت شناسانه را اتخاذ کردند. بیش تر اساتید در تطبیق رویکردهستی شناسانه و معرفت شناسانه نسبی گرای خود با روش های آموزشی شان در کلاس درس، با موانع سازمانی، فرهنگی و انسانی روبرو بودند که مانع از برگردان کامل رویکردنسبی گرای آنها در آموزش کلاس درس دانشگاهی بوده است. همچنین اساتید اظهار داشتند ویژگی های شخصیتی، تجربیات دوران تحصیل و همچنین تجربیات دوران تدریس در مسیر تکوین و همچنین تغییر رویکردآنها سهم اساسی داشته است. به نظر می رسد در دستیابی به باورهای پیچیده تر و رویکرد هستی شناسانه و معرفت شناسانه نسبی گرا آموزش عالی باید در برنامه ریزی های آموزشی و امکانات خود بازبینی جدی داشته باشد.
۱۶.

مسئولیت در برابر مرگ دیگری: بنیاد سوژه در فلسفه لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لویناس دیگری مرگ دیگری مسئولیت اخلاق سوبژکتیویته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۹ تعداد دانلود : ۶۱۸
مفهوم دیگری در فلسفه لویناس به مفاهیم دیگر او هویت می بخشد. وی با نقدی معرفت شناختی - هستی شناختی، تمامیت سوژه و کلیت دیگری را به پرسش می گیرد. به زعم لویناس دیگری امکان نفی تمامیت سوژه و امکان تعالی سوژه در فراروی از هویت ایستای خود است. این مقاله بر آن است تا نشان دهد نسبت سوژه با دیگری نسبتی معرفت شناختی - هستی شناختی نبوده بلکه از بنیان، نسبتی اخلاقی است. سوژه در مجاورت دیگری شکل می گیرد. مهمترین ساحتی که هستی دیگری با هستی دیگری مجاور می شود، لحظه ی نیستی و مرگ اوست. این امر به رابطه اخلاقی بنیادینی منجر می شود که در آن مسئولیت در برابر مرگ دیگری بنیاد و مهمترین وجه مسیر تحقق هستی ما ست. به زعم ما فهم هستی چنان که هایدگربر آن پافشاری می کند هستن به سوی مرگ خود، از طریق رابطه ی اصیل دازاین با مرگ خود نیست، بلکه مرگ دیگری، نقطه ی عزیمت ویران کننده ی دریافتن نیستی گره خورده با هستی است. هستی در هستن برای دیگری و سوبژکتیویته در کنش های ارتباطی انسان با دیگری و متعاقب آن با مراقبت از دیگری در برابر مرگ متحقق می شود.
۱۷.

«بدنمندی» در پدیدارشناسی هوسرل، مرلوپونتی و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوسرل پدیدارشناسی مرلوپونتی لویناس بدنمندی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۴۸۲۱ تعداد دانلود : ۲۶۰۸
در رویکرد پدیدارشناسانه، بدن فارغ از قواعد و استدلالات عقلی، پدیداری تلقی می شود که سوژه را  در معرض تجربه قرار می دهد. در این رویکرد بحث بر سر نسبت سوژه با بدن و جهان، نه بر بنیاد هستی شناسی سوژه و نه بر اساس شناخت او از جهان، بلکه بر اساس تجربه و مجاورت او با جهان است. این مقاله ضمن پرداختن به پدیدارشناسی هوسرل، مرلوپونتی و لویناس، با تمرکز بر بدن و مفهوم بدنمندی، نقاط اشتراک و نیز تفاوت رویکرد در اندیشه این فیلسوفان را تحلیل می کند. پژوهش پیش رو با تکیه بر نقطه نظرات فیلسوفان ذکر شده در صدد پاسخگویی به سوالات در هم تنیده ای است که همگی بدنمندیِ سوژه گره خورده اند. در این پژوهش درصدد دانستن این هستیم که سوژه بدنمند به چه نحوی خود، جهان و دیگری را درک می کند. به اختصار می توان گفت: بدن، واسطه، وسیله و شیوه ای برای درک جهان نیست، بلکه بدنمندی وضعیت زیستن حیاتی ما در جهان و امکان زیستن اخلاقی ما با دیگری است. این مقاله با رویکرد پدیدار شناسانه، با شیوه توصیفی- تحلیلی  با مقایسه نقادانه فیلسوفان، در پی پاسخ به پرسش های پژوهش است.
۱۸.

بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس خردمندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های روانسنجی خردمندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۴ تعداد دانلود : ۵۲۴
این پژوهش با هدف تبیین کفایت شاخص های روانسنجی فرم فارسی مقیاس خردمندی اشمیت، مالدون و پاندرز صورت گرفت. برای این منظور نمونه ای با حجم 278 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران در مقاطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. جهت بررسی روایی پرسشنامه از روش های تحلیل عاملی، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی به شیوه مؤلفه های اصلی، وجود شش عامل را تأیید کرد. پایایی مقیاس و خرده مقیاس ها نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ در دامنه 71/0 تا 80/0 و با استفاده از روش بازآزمایی در دامنه 71/0 تا 78/0 مورد تأیید قرار گرفت. به منظور بررسی تأثیر متغیر جنسیت بر هر یک از ابعاد و نیز بر نمره کل خردمندی، با استفاده از آزمون تی مستقل، نمره دانشجویان دختر و پسر در ابعاد گوناگون و نیز نمره کل مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هیچیک از موارد، به لحاظ آماری تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر با دانشجویان پسر وجود نداشت. پژوهش نشان داد که ابزار طراحی شده از کفایت لازم برخوردار است و می تواند در پژوهش ها مورد استفاده قرار گیرد.
۱۹.

طراحی و ساخت مقیاس تعهد اخلاقی بر اساس اندیشه کانت و لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیگری خود تعهد اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۸ تعداد دانلود : ۸۲۲
موضوع تعهد اخلاقی در جامعه دانشجویی، از مباحث مهم و در خور توجه محسوب میشود. از این روی، وجود ابزاری مناسب برای اندازه گیری این سازه،یک ضرورت غیر قابل اجتناب است.در این راستا، پژوهش حاضر با هدف طراحی یک مقیاس روا و پایا به منظوربررسی تعهد اخلاقی دانشجویانصورت گرفته است. برای انجام این پژوهش که از نوع ابزارسازی است، تعداد 278 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان شرکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند و به پرسشنامه ها پاسخ دادند. بر اساس مبانی نظری مرتبط با این بحث، یک مقیاس اولیه با 35 سؤال تهیه شد و در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت. برای تحلیل داده های به دست آمده، از نرم افزار SPSS و روش های آماری تحلیل عاملی، ضریب همبستگی و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی، وجود دو عامل تعهد اخلاقی معطوف به خود با 13 سؤال و تعهد اخلاقی معطوف بهدیگری با 12 سؤال را تأیید کرد. پایایی مقیاس نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. پژوهش حاضر نشان داد که ابزار طراحی شده از کفایت لازم برخوردار است و می تواند در پژوهش ها مورد استفاده قرار گیرد.
۲۰.

شبح در مقابل انتولوژی در «اشباح مارکس» دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دریدا مارکس شبح واقعیت زمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۳ تعداد دانلود : ۶۴۹
دریدا با بازآفرینی مفاهیم فیلسوفان ، متون خود آن ها را در ساحتی ساختارزدایانه بسط و گسترش می دهد . در کتاب « اشباح مارکس»وی با به کارگیری مفهوم شبح ، به ارائه خوانشی تازه از اندیشه ی مارکس و مارکسیسم می پردازد . صرف نظر از تفسیر مارکس توسط دریدا ، خود مفهوم شبح و وجوه آن اهمیت اساسی پیدا می کنند.این مقاله می خواهد نشان دهد که چگونه شبح شناسی در مقابل هستی شناسی متعارف و متافیزیک حضور قرار می گیرد .شبح با گسترش قلمرو واقعیت و زمان ،تفسیر متافیزیکی صلب از آن ها را به چالش می کشد .شبح بودگی واقعیت اشاره به این امر دارد که واقعیت امری از پیش متعین و واقع شده نیست بلکه آن همواره در حال ساخته شدن است .شبح بودگی زمان نیز سیر خطی گذشته – حال – آینده را به پرسش می گیرد. این ها مفاهیم متافیزیکی از زمان هستند که مانع تحقق شبح بودگی زمان می شوند . علاوه بر این ها ظهور سیاسی واجتماعی شبح بودگی نیز ،تعریف تازه ای از کنش ومسئولیت سیاسی ارائه می دهد . کنش و مسئولیت سیاسی بدین معنا ، به آینده وافقی برنامه ریزی شده معطوف نیست. بلکه کنش و مسئولیت سیاسی شبح وار ، همواره در حال انجام وپذیرفتن باقی می ماند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان