مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شاکله
حوزه های تخصصی:
تجربه در جایگاه موضوع تفکر و حکم کردن، محتاج استفاده از مفاهیم منطقی و اطلاق آنها درباره پدیدارهاست. قوه حکم مسؤول اطلاق این مفاهیم محض بر پدیدارها و به تعبیر دیگر اندراج جزئیات تحت مفاهیم است. اما مفاهیم محض و شهودات هیچ تجانس و مشابهتی با یکدیگر ندارند و برای فراهم آمدن امکان اطلاق این مفاهیم کلی بر شهودات جزئی، تصورات واسطه ای لازم است که کانت آنها را شاکله می نامد. شاکلهها تعینات استعلایی زمان اند. این مقاله به برررسی ماهیت و ضرورت شاکله ها در فرایند شناخت از نظر کانت می پردازد.
هندسه تعامل ادراکات و نفس در ساختار و عملکرد شاکله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیلهای ارائهشده پیرامون «شاکله» در تفاسیر قرآنی ما را به تعابیر حکما درخصوص «صورت نوعیه انسانی» رهنمون میشود. در این بستر، ادراکات محور اصلی شکلگیری و تحولات شاکله و علت ناقصه در عملکرد آن خواهد بود. در مقاله حاضر به روش پژوهش تطبیقی در تفاسیر و آثار حکما و جمعبندی دیدگاه مفسران و مقابله دیدگاه دو مفسر فیلسوف، علامه طباطبایی و فخر رازی، ابتدا معنایی جامع از شاکله ارائه میشود و سپس همسنخی صورت نوعیه فلسفی با شاکله قرآنی به اثبات میرسد؛ ضمن اینکه متعلَّق فعل و انفعالات نفس از صرف اعمال، به همه ادراکات علمی و عملی تعمیم داده میشود.
فطرت در آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فطرت امری تکوینی و جزئی از سرشت انسان است که به بعد روحی و معنوی او مربوط می شود. این ودیعه الهی در نهاد انسان اگر به حقیقت، ظهور و بروز یابد، می تواند زمینه حرکت، کمال و رشد وی را در مسیر عبودیت الهی فراهم آورد. هدف از این پژوهش تبیین فطرت در قرآن و روایات می باشد. در این مقاله با استناد به آیات قرآن و روایات معصومان علیهم السلام و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به تبیین فطرت پرداخته شده است. بیان دیدگاه های مختلف علما در رابطه با فطرت و دو بعد بینشی و گرایشی آن و ویژگی های امور فطری (همگانی و فراگیر، فراحیوانی، غیراکتسابی، قابل تجربه، استناد به خدا و تغییرناپذیری)، عوامل شکوفایی فطرت (تعالیم الهی توسط انبیا و تزکیه نفس) و موانع شکوفایی فطرت (غفلت از خویش، وسوسه های علمی و شیطانی، پندارگرایی، عقل متعارف، کبر، خودبینی و هوس، دنیاگرایی و زنگار دل) از جمله یافته های مهم این تحقیق می باشد.
همپایی و پیوند قرائت و عمل به قرآن از دیدگاه فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«عمل به قرآن» یکی از مسائل مورد توجه در قرآن و روایات است که در جانب دیگر آن، دو مقوله قرائت و تدبر همراه با استماع، ترتیل و تلاوت قرار دارد. موضوعی که همواره مورد بررسی دانشمندان این حوزه بوده، این است که چگونه می توان بین عمل به قرآن با دو مقوله قرائت و تدبر پیوند برقرار کرد. در این مقاله، مفهوم «عمل به قرآن» و ارتباط سامان یافته آن با دو مقوله قرائت و تدبر با تکیه بر استنادات قرآنی و روایی از دیدگاه فریقین بررسی شده و در نهایت «شاکله» انسان به عنوان رکن اصلی و خاستگاه عمل به قرآن معرفی شده است. عمل به قرآن زمانی به طور قطع محقق می شود که قرآن در قلب انسان رسوخ کرده و شاکله وجودی او را قرآن بنیان شکل دهد. از این منظر قرائت قرآن مهم ترین مرحله انعقاد عمل محسوب می شود که در بطن و متن عمل به قرآن قرار دارد. انسان در هنگام قرائت با متذکر ساختن خود و القای تعالیم قرآن به قلب، در حین قرائت به قرآن عمل می کند و بعد از اتمام قرائت و وقت عمل، به جای اینکه مفاهیم کلی قرآنی را محور عمل قرار دهد، نص آیات قرآن را با قرائت نزد خود حاضر یافته، بدون واسطه به کلام الله عمل می کند.
ارزیابی خوب یا بد بودن سرشت و شاکله انسان براساس حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
ارزیابی سرشت انسان و نیک یا بد بودن آن، از مسائل مهم و کهن در مکاتب مختلف دینی و فلسفی بوده است. برخی انسان را نیک سرشت، برخی او را بدسرشت و گروهی هم وی را فاقد سرشت مشترک دانسته اند. این مقاله در جستجوی پاسخ های دقیقی برای سه پرسش اساسی است: اولاً حقیقت سرشت انسان از نگاه هستی شناختی چیست؟ ثانیاً متعلَّق اصلی «خوبی و بدی» در بحث سرشت انسان چیست؟ ثالثاً منشأ افعال بد انسان چیست؟ براساس حکمت متعالیه، سرشت انسان که عبارت است از استعدادهای فطری و غریزی او نحوه وجود اوست. هر موجودی در هر یک از مراتب، درجه وجودی خاصی دارد و به میزان درجه وجودی خود خیر، کمال و نیکو است. فلسفه وجودی استعدادهای فطری و غریزی که مهم ترین آنها عقل است استکمال انسان و بقای سعادتمندانه اوست. بنابراین از منظر هستی شناختی، سرشت انسان فقط به «خوبی» متصف می شود و به علت اشتمال آن بر عقل فطری که مدبر گرایش های انسان است منشأ اعمال خیر و نیکو خواهد بود. متعلَّق اصلی در بحث سرشت انسان، خوبی و بدی افعال اوست و منشأ اعمال بد انسان ها نیز خصلت های موروثی و اکتسابی آنهاست، نه سرشت آنها.
نگاهی به مفهوم شخصیت در منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مفهوم شخصیت در منابع اسلامی انجام شده است. روش به کار رفته در این پژوهش از نوع روشهای هرمنوتیکی (تفسیری) بود. یافته های پژوهش نشان داد که خودِ کلمه ی شخصیت در متون و منابع اسلامی به کار نرفته است. در زبان عربی نیز کلمه ""الشخصیه"" همزمان با ترجمه متون روان شناسی از انگلیسی به عربی رواج یافته و قبل از آن به کار نمی رفته است. در عین حال، مفهوم شخصیت مانند خدا، زندگی، مرگ و عدالت مفهوم جهانی است. همه افراد در همه فرهنگ ها، برداشتی از شخصیت دارند که مبتنی بر نوعی نگاه آنها به انسان است. در فرهنگ اسلامی نیز مفهوم شخصیت به طور ضمنی بیان شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، یکی از واژه هاییکه بیشترین ارتباط را با مفهوم شخصیت در روان شناسی دارد، شاکله است.
ساختار و روابط حاکم برآن با تأکید بر تفسیر المیزان
حوزه های تخصصی:
ساختار عبارت از نظم و چینشی خاص است که بر اجزا حاکم شده و آثار و تبعات ویژه ای را از خود در پدیده ها بر جای می گذارد. ساختار ها به دلیل پهن دامنه بودن امکان تحلیل کلان پدیده ها را فراهم می آورند و شناختی را از پدیده به دست می دهند که بدون در نظر داشتن یک نظریه ساختاری دستیابی به آن نامقدور است. حرکت به سوی کشف یک نظریه ساختاری مستلزم شناخت ساختارهاست. ما در این پژوهش به دنبال آنیم تا با استفاده از روش تحلیل متن تبیینی مبتنی بر معارف اسلامی از ساختار ها و روابط آنها در تفسیر المیزان ارائه داده و به این پرسش پاسخ گوییم که ماهیت ساختار چیست و چه ویژگی ها و روابطی بر آنها حاکم است؟ در این نوشتار در کنار پرداختن به تضاد میان ساختار ها، به روابطی چون همزیستی، تعادل و آتش بس میان ساختارها در دو سطح فردی و اجتماعی پرداخته شده است.
تأملی بر الگوهای تأثیرگذار زبان شناسی شناختی در مطالعات میان رشته ای با تأکید بر واژه قرآنی «شاکله»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی شناختی یکی از علوم نوپدید میان رشته ای است که به اصول ساختاری زبان از منظر شناخت انسانی می نگرد. آگاهی بر الگوهای شناختی زبان می تواند فرایند تحقق گفت وگوی میان رشته ای را تسهیل کند. سه الگوی تأثیرگذار در این علم عبارت اند از: «نگرش دائرة المعارفی به معرفت»، «طرح واره های تصویری»، و «استعاره». در این میان، استعاره اهمیت ویژه تری دارد و به منزلة محوری که دو الگوی دیگر پیرامون آن قرار دارند در نظر گرفته شده است. استعاره به هم راه دو الگوی دیگر می تواند به منزلة باب ورود به مباحث میان رشته ای در نظر گرفته شود. کلام به وسیله آن ها ظرفیت ویژه ای برای طرح مباحث میان رشته ای به دست می آورد. از این منظر، بررسی تفاسیر مختلف از واژه قرآنی «شاکله» حاکی است که ظرفیت میان رشته ای بالای این واژه به دلیل وجود الگوهای شناختیِ پیش گفته در آن است. تفسیر این واژه به «طریقت»، «توان و طاقت»، «طبیعت»، و «حال و ملکه» امکان پژوهش در رشته هایی از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، و فلسفه را پدید آورده است.
دلالت های تربیتی مفهوم قرآنی"شاکله" بر اساس رهیافت علامه طباطبایی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر مفهوم "شاکله" و الزامات تربیتی آن موضوع این نوشتار است. روش تحقیق تحلیلی- منطقی است و هدف آن دستیابی به نکات رهگشای تربیتی است. علامه طباطبایی در تفسیر شاکله دیدگاه ملکه انگاری را بر گرفته و سلامت نفس، رشد و کمال آن را در گرو شاکله دانسته است. بر پایة تفسیر وی، با شناخت شاکله، به مثابة زیرساخت و علت درونی رفتار، تربیت به منزلة تغییر این زیرساخت تلقی، و تغییر رفتار از طریق آن جستجو می شود. توجه به این سطوح ناپیدای رفتار، برخلاف سنت رایج معطوف به تغییر ظاهری رفتار، نوعی ژرف نگری در تبیین رفتار و تغییر آن است که به اثربخشی تربیت می انجامد. علامه، با اثبات در حدِ اقتضاءبودن تأثیر شاکله در رفتار، شبهة جبری بودن رفتار را رد می کند و عمل برخلاف شاکله و تغییر آن را دشوار ولی ممکن می داند. وی با معرفی عوامل مؤثر در ایجاد شاکله روش و الگوی تربیت را نشان می دهد. دشواری شکل دهی ثانویه به شاکله به دلیل استحکام شاکلة اولیه است تا حدی که جزئی از فرد می شود و مانع شکل گیری و حتی توجه به باورها و الگوهایی می شود که متعارض با خود است. عاملیت انسان مبین امکان و ضرورت تغییر، و شکل گیری آگاهانه و اختیاری ثانویة شاکله است. از آنجا که شیوة تغییر شاکله باید با نوع شاکلة هر فرد و برحسب شخصیت او متناسب باشد، کثرت گرایی روش شناختی در تربیت ضرورت می یابد.
بنیادهای نظری سبک زندگی از دیدگاه قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، عبارت است از استخراج بنیادهای نظری سبک زندگی از دیدگاه قرآن کریم؛ سوال اصلی پژوهش این است که «سبک زندگی تجویزی قرآن، بر چه بنیادهائی بنا می شود و آن بنیادها، چگونه به یک مدل رفتاری امتداد می یابد؟» به منظور پاسخ گوئی به این سوال، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به روش اسنادی در منابع قرآنی و بارویکرد تفسیریِ استنطاق از قرآن، بنیادهای نظری سبک زندگی مورد واکاوی واقع شده است. بعضی از دستاوردهای پژوهش عبارت است از اینکه مبانی سبک زندگی از دیدگاه قرآن کریم را می توان در چهار دسته: معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی مورد بررسی قرار داد؛ از بررسی مبانی هستی شناختی و انسان شناختی، «جهان بینی توحیدی» و از واکاوی مبانی ارزش شناختی، «چارچوب نظام ارزشی توحیدی» به دست آمد. با تبیین جهان بینی و نظام ارزشی توحیدی، «نگرش های سبک زندگی، جهت گرایش ها و استانداردهای انتخاب» شکل یافت که الگوهای رفتاری خاصی را شکل می دهد. در نهایت، رابطه بین مبانی و الگوهای رفتاری، در قالب یک مدل نمادین نمایش داده شد.
سیر تحول معناییِ انگاره «شاکله»؛ در گستره تفاسیر، دوره پیدایش و کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده منشأ و عامل اصلی کنش های انسانی در زمره مهمترین مسائلی محسوب می شود که همیشه دغدغه اندیشمندان بوده است. قرآن کریم نیز در آیه 84 سوره إسراء، با مقوله کلیدیِ شاکله به این مساله اساسی پرداخته است. البته به غیر از انگاره «شاکله» در گفتمانِ قرآنی مفاهیمِ مرتبط دیگری نیز وجود دارد. مفاهیمی از قبیلِ: تأثیراتِ مشیت الهی، اختیارات فردی و عوامل اجتماعی، در عملکرد انسان. انگاره شاکله، با اهمیت ترین واژه در این ارتباط محسوب می شود که مفسرین در طول تاریخِ تفسیر، نظراتِ مختلفی را پیرامونِ معنای آن مطرح کرده اند. به شکل خاص در دو دوره ی: پیدایش (دوران پیامبر و ائمه) و کلاسیک (از نیمه دوم قرن سوم تا ششم) شاهد تحول و تکاملِ روی آوردها به این انگاره هستیم؛ در دوره پدایش، عموماً نظرات مفسران مجمَل و بسیط است. امّا هر چه به جلو پیش می رویم، به شکل خاص در دوره کلاسیک، روش های مختلفی برای تبیینِ معنای این انگاره و پرده برداشتن از ابهامِ آن اتخاذ شده است. اولین روی آورد تبیین، استفاده از روایاتی است که میانِ «شاکله» و «نیت مومن» ارتباط برقرار می نمایند. پس آز آن نظریاتِ ترکیبی قابل رصد هستند. همچنین استفاده از پیش فرض های کلامی، عرفانی و ادبی نیز برای تبیین معنای شاکله قابل مشاهده هست. بنابراین مشاهده تطور دیدگاه ها پیرامون معنای شاکله از یک توسعه معنایی در معنای این انگاره خبر می دهد.کلید واژه: شاکله، تاریخ انگاره، دوره پیدایش تفسیر، دوره کلاسیک، مکاتب تفسیری.
کارکرد تخیل در تقویم عینیت از منظر کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال بیستم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
143 - 164
حوزه های تخصصی:
کانت معتقد است که یکی از اساسی ترین کارکردهای تخیّل، فراهم آوردن عینیت است. نقش تخیّل در تقویم عینیت هم شامل احکام متعیّن شناختی مربوط به فاهمه است و هم شامل احکام تأملی زیبایی شناختی. او همواره تخیّل را در ارتباط با اموری همچون فاهمه و خودادراکی نفسانی و شهودهای محض، یا حسِّ مشترک و حکم تأملی قرار می دهد. تخیّل در ارتباط با دیگر قوای شناسایی همواره نقش محوری داشته است. این نقش را به سادگی می توان امکان تقویم عینیت دانست. این نوشتار در گام نخست، به مسئله چگونگی تأمین عینیت از سوی تخیّل در همکاری اش با فاهمه - در نقد عقل محض - خواهد پرداخت و سپس به این سؤال خواهد پرداخت که تخیّل چگونه در اتّحاد با حس مشترک و عمل تأمل مطرح شده در نقد قوه حکم فراهم آورنده مرجعی عینی برای آنهاست؛ به گونه ای که بدون آن امکان اعتبار همگانی برای احکام ذوقی۔ زیبایی شناختی از دست خواهد رفت.
واکاوی و شرح نقش نماد در فلسفه و زیباشناسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
1-24
حوزه های تخصصی:
مسئله این پژوهش پرسش از چیستی عملکرد و جایگاه نماد در مکانیسم شناخت کانتی است. در نمادگرایی کانتی نوع متفاوتی از تصور یا قاعده تأمل القا می شود که روی انواع مفاهیم اثر تازه ای می گذارد. برای اثبات کردن چنین ادعایی، پیشروی تحقیق با تکیه به برخی از جنبه های چارچوب نظری دلوز در درسگفتارهایش درباره کانت و به دو روش ایجابی و سلبی صورت گرفته است. در اولین مرحله به معرفی انواع روابط و تصورات یا حالت های ارایه بین انواع شهود و مفهوم می پردازیم. در این میان به دلیل قرابت های معنای شاکله و نماد به توضیح شاکله سازی مبادرت می کنیم. در ادامه برای فهم ابعاد نماد به زیباشناسی و هنر تکیه می شود. در نتیجه چگونگی تکوین نماد با تأکید بر دو نوع نمادگرایی طبیعی و هنری روشن می گردد. به علاوه رابطه نمادین زیبایی و اخلاق در زیباشناسی کانت به بحث گذاشته می شود. نتیجه مطالعه بخش های مختلف مقاله نشان می دهد، نماد؛ نشانه، نمونه و شاکله نیست. نماد نوعی تصور یا حالت نمایش و قاعده ی تأمل است که از بن بست و ورای شاکله سازی در تفکر کانت زاده می شود. ایده های عقل، ایده های زیباشناختی و امر والا و هنر بازنمودی با واسطه نماد به توسع معنایی مفاهیم منجر می شوند و در مواردی مصادیق بیشتری از شهود اولیه به واسطه آنها فراخوانده می شود. نمادهای کانتی بنیاد مکانیسم شناخت را تشکیل نمی دهد به این دلیل که شاکله سازنده این بنیاد است. کانت به نقش نمادها با توجه به شاکله مفاهیم و بن بست شاکله سازی در شناخت پرداخته و در نمادگرایی طبیعی و هنری با تکیه به ایده زیباشناختی به نقش نمادها اشاره کرده است. در تفکر و زیباشناسی این فیلسوف نماد، نحوه ای از نمایشیا تصور است که بر اساس قاعده تأمل و اصل تقویم گر بر ابعاد اندیشیدن به انواع مفهوم می افزاید.
حل مسئله شکاف بین علم و عمل اخلاقی ازطریق آموزه قرآنی «شاکله» (باتأکیدبر اخلاق کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله شکاف بین علم و عمل اخلاقی از دیرباز مورد توجه آموزه های دینی و نیز بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. سقراط و افلاطون، معرفت را معادل فضیلت می دانستند و بر این باور بودند که اگر انسان دارای معرفتی روشن نسبت به خوبی و بدی اعمال باشد، همین معرفت کفایت می کند که از بدی پرهیز کند و اعمال خوب را انجام دهد. ارسطو این دیدگاه را نپذیرفت و معتقد بود ضعف اراده بین علم و عمل، شکاف و فاصله ایجاد می کند. ازنظر او تربیت صحیح و عادات خوب، رافع شکاف بین علم و عمل اخلاقی است. برخی الهی دانان، ایمان را چاره کار دانسته و معتقدند برای عمل کردن به کارهای خوب و پرهیز از کارهای بد، لازم است علاوه بر علم و معرفت، ایمان هم در شخص وجود داشته باشد؛ اگر معرفت با ایمان همراه شود، به عمل می انجامد و الّا خیر. جستار پیش رو که به روش توصیفی تحلیلی و با هدف ارائه راه حلی در مسئله «شکاف بین نظر و عمل اخلاقی» اجرا شده است، به این نتیجه دست یافت که اگر از استثنائات چشم پوشی کنیم و درصدد ارائه یک قاعده اخلاقی و انسان شناسانه باشیم، شاکله انسان که محصول خصلت های ژنتیکی، تربیت و محیط زندگی است، بیشترین تأثیر را بر نحوه عملکرد انسان دارد. اگر عملی از دوره کودکی و نوجوانی ازطریق تربیت، به عادت و ملکه تبدیل شود، این عادت تا پایان عمر، انسان را رها نخواهد کرد. بنابراین، رافع شکاف بین علم و عمل را باید در شاکله خوب، جستجو کرد.
فرآیندشناسی مطالعات میان رشته ای در پژوهش های قرآنی؛ نمونه موردی: واژه «شاکله» در آیه 84 سوره اسراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پیچیدگی های مفهومی در ارتباط با برخی مفاهیم قرآنی، افق های نوینی در این نوع از پژوهش ها فراسوی محققان گشوده است. از جمله می توان به اقبال محققان به الگوهای روشی مطالعات میان رشته ای به صورت تخصصی در یک دهه اخیر اشاره داشت. جستار پیش رو از دو حیث روش و موضوع از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ از جهت موضوع به واکاوی مفهومی «شاکله» پرداخته است؛ واژه ای که به رغم تک کاربرد بودن آن در قرآن کریم معانی مختلفی را در طول سنت تفسیری از سوی مفسران به خود اختصاص داده و همچنان به دلیل همین پیچیدگی مفهومی، ضرورت ورود به حل مسأله از منظر مطالعات میان رشته ای را موجب شده است. از جهت روش نیز با برگزیدن رویکرد تلفیقی به مطالعات میان رشته ای، سعی در تبیین بهتری در معنای «شاکله» در قرآن کریم با نگاهی فرایند محور دارد. از میانِ دو رویکردِ کل نگر و تلفیقی به مطالعاتِ میان رشته ای، این تلفیق گراها هستند که معتقدند از طریقِ نگاهی فرآیندمحور می توان به تلفیق دست یافت. دو مرحله اساسی در این ارتباط می توان در نظر گرفت: ترسیم بینش های رشته ای و تلفیقِ این بینش ها. غالب نظریه پردازان فرآیندِ میان رشته ای، تمامی مراحل مورد نظرشان را ذیل این دو قسمت اساسی قرار داده اند. با وجودی که اتفاق نظر خوبی پیرامون اصل نگاه فرآیندی در میانِ این نظریه پردازان وجود دارد، اما در تعداد مراحل اختلاف شدیدی دیده می شود. با توجه به جمع بندی زوستاک از این مراحل، پنج مرحله زیر برای فرآیند میان رشته ای پیشنهاد می شود: الف. شناسایی مسأله یا پرسش پژوهش؛ ب. شناسایی رشته ها، روش ها، نظریات و پدیده های مرتبط با پرسش، مسأله یا موضوع اصلی؛ ج. زمینه مندسازی مسأله مورد نظر در رشته های مرتبط و ایجاد بینش های مرتبط با مسأله؛ د. ایجاد زمینه مشترک، و ه . ایجاد ادراکِ جامع و آزمون آن. در این مقاله تلاش شده تا حد امکان مراحل یاد شده در تبیین مقوله پیچیده «شاکله» به کار گرفته شود.
ساختار شخصیت از دیدگاه قرآن و روان شناسی با تأکید بر تفاوت نظام ساختاری شخصیت زن و مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مفاهیم ساختاری شخصیت از دیدگاه قرآن و روان شناسی با تأکید بر تفاوت نظام ساختاری شخصیت زن و مرد، به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام شد و در موارد استناد به آیات قرآن از روش تفسیری بهره گرفت. بدین منظور منابع تحقیق شامل کتاب های شخصیت و پژوهش هایی که در محدوده سال های 2000 تا 2018 انجام شده است، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت که با بررسی های انجام شده، پژوهشی که موضوع مطالعه حاضر در آن بررسی شده باشد، یافت نشد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که روان شناسان برای تبیین ساخت روانی از مفاهیم ساختاری متفاوتی استفاده کرده اند که حاکی از ناهمگرایی نظریات آنهاست. تأمل در آموزه های دینی نشان دهنده این واقعیت است که هر فردی دارای ساخت روانی اولیه است که در ادبیات قرآن از آن به فطرت تعبیر شده است. سپس هر فرد به ساخت روانی ثانویه که نتیجه تعامل فطرت با عوامل محیطی است، دست می یازد که از آن به شاکله تعبیر شده است. یافته های پژوهش بیانگر این حقیقت است که زن و مرد از نظر ساخت روانی اولیه ویژگی های فطری مشترکی دارند، اما از نظر ساخت روانی ثانویه، دارای دو نظام ساختاری متفاوتند به گونه ای که هم در بعد زیستی و هم در بعد روان شناختی بین آنها تفاوت ادراکی، عاطفی و کنشی وجود دارد.
خوانش دلوز از عملکردهای تخیل کانتی با توجه به سنتزهای سه گانه ی تفاوت و تکرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر شرحِ افعال و عملکردهای تخیل از وجه هستی شناختی در نظر دلوز با تکیه به آثار پیش نقدی و نقدی کانت است. مفروض اینکه عملکردهای تخیل، در تفکر دلوز از رهگذرِ قوه صورتبخش در تفکرپیشانقدی، فعالیت سنتز و شاکله در نقد اول و نیز تولید و تکوین در امر والا و سمبولیسم در نقدسوم وضوح می یابد. دلوز با یک سری تأکید، سنتزهای سه گانه ی تفاوت و تکرار را بر شالوده ی فعل و عملکردهای تخیل کانتی استوار می کند. در سنتزهای کانتی به کثرات در یک زمان و مکان نظم بخشیده می شود. شاکله به عنوان تعین زمانی، سنتزهایی را تحت سلطه فاهمه انجام می دهد و به داده های حسی فرم می دهد. در دو وضعیت امر والا و نمادسازی، تخیل با فعل تولید و عملکرد تکوین با قوام بخشی به هماهنگی قوا می پردازد. سنتز زمانمند اول دلوز با تمرکز بر سنتز دریافت کانتی، متعلق به اکنون، عادت و مبتنی بر فعل انقباض است. در سنتز زمانمند دومِ دلوز، به موازات امر والا و تکوین شاکله ی کانتی، گذشته ناب، در قالب طرح پرسشی که برهم زننده ی زنجیره متوالی اکنون است، تکوین می یابد. در سنتز سه مرحله ای سوم بعد از دو وقفه، فرم ناب زمان تکوین پیدا می کندکه با مراحل سمبولیسم و بن بست شاکله ی کانتی همخوان است. نتیجه اینکه سنتزهای زمانمند دلوزی در تفاوت و تکرار، مبتنی کنش، فعل و عمل تخیل کانتی در وضعیت های مختلف است.
تحلیل و نقد مفهوم «هویت» در اسناد تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و نقد به کارگیری مفهوم «هویت» در اسناد تحول (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مبانی نظری تحول بنیادین)، می باشد. این مفهوم به لحاظ کمّی و کیفی، حضور چشم گیری در این اسناد دارد و تعریف تربیت، که محور هرگونه فعالیت تربیتی است، بر این مفهوم استوار شده است. برای دستیابی به این هدف از روش های تحلیل مفهومی و نقد درونی و بیرونی بهره گرفته شد. یافته ها حاکی از آن است که اسناد مورد نظر، در به کارگیری مفهوم هویت با ناسازواری و عدم انسجام مواجه اند. به موردی از تناقض گویی در مبانی نظری سند تحول اشاره شده است. همچنین، به سبب کم توجهی به پیشینه پژوهشی علمی و فلسفی مفهوم هویت در اسناد، مرزهای معنایی مفهوم هویت با شخصیت و شاکله دچار درهم آمیختگی شده است که این درهم آمیختگی، منجر به استنتاج های نادرست شده است. عدم توجه کافی به تکثر فرهنگی ایرانیان در اسناد تحول، نقد پایانی این نوشتار، به این اسناد است.
تحلیلی بر تأثیر عمل اخلاقی در انسان (با نگرش به آیه هفتم سوره ابراهیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
۹۹-۱۱۸
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم نگاهی خاص به مسائل اخلاقی را پیش روی مخاطبین خویش می گشاید و زمینه بسیاری از دیدگاه های اخلاقی را فراهم می سازد. یکی از این دیدگاه های مربوط به کارکردِ(نتیجه، اثر و حاصل یک چیز) اخلاق است. با رجوع به آیات قرآن نظیر آیه هشتم سوره ابراهیم، رفتار اخلاقی، موجب زیادت و نقصان در خودِ انسان (من) هستند نه زیادت و نقصان در نعمت. این نگرش قرآنی، اخلاق را به مثابه مولفه شکل دهنده و هویت بخشِ ساختار وجودی انسان می نگرد. اثبات این نگرش، هدف اصلی این مقاله است، لذا در این مقاله، با گردآوری کتابخانه ای اسناد مورد نظر و رجوع به آیات مرتبط در گام نخست، به روش توصیفی تحلیلی(استفاده از داده های فلسفه اسلامی) این مسئله اثبات شده است.
چیستی « شخصیت» و مبانی هستی شناختی و انسان شناختی آن درحکمت متعالیه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت که از ریشه ی یونانی «persona» به معنای نقاب و ماسک، أخذ شده است اصطلاحاً اشاره دارد به ویژگی های بیرونی قابل مشاهده ی رفتارهای افراد و میزان تأثیر گذاری و تطابق خواسته ها و انتظارات اجتماعی آنها. اما چون یک مفهوم انتزاعی است تبیین معنای علمی آن نه تنها دشوار است بلکه به دلیل ارائه تعاریف متعدد و مختلفی از سوی روان شناسان که ریشه در جهان بینی و نگرش آنها به ماهیت انسان و شرایط فرهنگی و اجتماعی آنان دارد، تاکنون توفیقی در ارائه ی تعریفی واحد و قابل قبول از سوی نظریه پردازان شخصیت، حاصل نشده است. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است با جستجوی در آثار صدرالمتألهین و با تکیه بر مبانی هستی شناختی و انسان شناختی، هدف، یافتن معنای «شخصیت» است. نتیجه ی حاصل، حکایت از این دارد که همه افراد انسان فطرت واحد اما شخصیت های متفاوتی دارند. طبیعت و فطرت واحد داشتن به معنای مستوی الخلقه بودن آنهاست اما «شخصیت» همان «شاکله وجودی» است که بر مجموعه ای از صفات طبیعی و اکتسابی ویژه ی هر فرد اطلاق می شود که تعیین کننده ی خط مشی او در زندگی است. کمالات اکتسابی که براساس افکار و اعمال حسنه یا سیئه و تحت تاثیر عوامل محیطی و تربیتی و وراثتی، شکل دهنده ی ساختار وجودی انسان می گردد و رفتار وی تابع و هماهنگ با همین شخصیت شکل گرفته ی اوست و همانگونه که بر اساس حرکت جوهری، وجودش دائما در جریان و تحوّل است خویشتن شکل گرفته او نیز همانند رودخانه سیّالی خواهد بود که اگرچه شکل و موجودیت کلی آن ثابت است اما همانند وجودش در سیر استکمالی خود در جریان و تغییر و تحوّل خواهد بود.