فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
339 - 360
حوزههای تخصصی:
Drawing upon the hermeneutic basis that understanding and interpretation of a text is conditioned by the reader’s preunderstanding, this article examines ʾAllamah Ṭabāṭabāʾī’s interpretive preunderstandings. In so doing, the article first, will explore ʾAllamah’s constitutive and non-constitutive preunderstandings. As the foundation of his Qur'anic interpretation, the constitutive category is divided into three subcategories: text-specific, interpreter-specific, and interpretation-specific. The non-constitutive category is studied under the following two subcategories: the imposed and non-imposed preunderstandings. Although the article studies ʾAllamah Ṭabāṭabāʾī’s interpretive preunderstandings, this categorization can be applied in studying any scriptural hermeneutic discourse. The contribution of this article to the field, is not limited to Allamah Ṭabāṭabāʾī’s interpretive preunderstandings. The method applied in this study can be used in the study of any scriptural hermeneutics.
Mystic Intoxication (Mastī) and the Meaning of Life: Fayḍ Kāshānī’s Mystic Poetry through the Lens of John Cottingham’s Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
361 - 380
حوزههای تخصصی:
Adopting a hermeneutic approach and horizontal and vertical interpretation methods, this study primarily explores the metaphysical concept of love-induced mystic intoxication in the Iranian polymath Mullā Muḥsin Fayḍ Kāshānī’s mystic poetry. Secondarily, it discusses the implications of mystic intoxication in the meaning of life. Furthermore, the paper briefly positions Fayḍ Kāshānī’s account in the contemporary categories of the meaning of life: supernaturalism, naturalism, and nihilism. Additionally, elucidating the perspectives of the contemporary philosopher John Cottingham, the paper examines Kāshānī’s view through Cottingham’s philosophy. Central to Kāshānī’s poetry, ignited by divine love, the spiritual seeker transcendends their self, getting absorbed into the Divine to the point where they become unaware of their self. This epistemic unawareness is mastī (intoxication) or bīkhudī (selflessness)—which, for Kāshānī, has profound implications on life’s meaning. Unlike the “extreme God-centric” view—which situates the purpose of life solely in fulfilling God’s purpose—Kāshānī’s “moderate God-soul-centric supernaturalist” view recognizes that while divine love, intoxication, and knowledge infuse more profound depth to the meaning of life, other aspects also add to the meaning in life—like the simpler forms of piety and everyday existence. A framework in which morality is instrumental. Similarly, for Cottingham, life has value and meaning beyond solely fulfilling God’s purpose. Nevertheless, while basic pleasures and desires might independently exist and have meaning, higher elements like moral virtue, crucial to life’s meaning, are contingent on God’s purpose.
بررسی نظریه «جهت داری علم»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
57 - 74
حوزههای تخصصی:
تولید علم دینی یکی از مقدمات بسیار مهم در تحقق تمدن اسلامی است و همواره دغدغه اندیشمندان اسلامی بوده است. راهکارهای مختلفی نیز برای تولید علم دینی پیشنهاد شده. یکی از مراکزی که با سابقه طولانی به این امر اهتمام ویژه ای داشته و تولیدات و نظریات پیرامونی قابل توجهی در این موضوع ارائه داده است، «فرهنگستان علوم اسلامی قم» است. بررسی هویت علم دینی مورد نظر فرهنگستان علوم تا قبل از تبیین و بررسی مبانی آن امری خطاست و محققین را به مغالطات فراوان مبتلی خواهد کرد. فرهنگستان در تعیین «هویت علم دینی» به مبانی ششگانه غرب شناختی، جامعه شناختی فرآیند تولید علم، معرفت شناختی، فلسفی، منطقی، روش شناسی، دین شناسی معتقد است. یکی از نظریات ویژه فرهنگستان که به منزله رنسانسی در مباحث معرفت شناسی محسوب می شود نظریه «جهت داری علم» است. این نظریه یکی از مبانی ابداعی و بسیار تاثیرگذار فرهنگستان در تحلیل هویت علم دینی است. در نوشته حاضر با بهره گیری از روش تحقیقات کتابخانه ای و بررسی عقلانی مباحث به تبیین زوایای مختلف نظریه جهت داری علم و نقد آن پرداخته ایم. پرداختن به این نظریه از جهت ریشه ای بودن آن و ایجاد امکان نقد باقی نظرها و آثار علمی فرهنگستان از اهمیت خاصی برخوردار است. ویژگی دیگر خاص این تحقیق بهره بردن از آثار موجود در مخزن فرهنگستان است که بعضا منتشر نشده است.
عبادت با قربانی درهندوها و مقایسه با حکمت طاعات و عبادات از منظر ملاصدرا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
265 - 280
حوزههای تخصصی:
قطعاً عبادت، نهایت خضوع واظهارذلت به درگاه خداوند است. عبادت در قرآن کریم از جایگاه بالایی برخوردار است و به عنوان هدف خلقت بیان شده است. مطالعه ی آثار زندگی بشر نشان داده هر زمان که بشر وجود داشته، پرستش هم بوده است. ملاصدرا در حکمت متعالیه، به تبیین جایگاه و منزلت عبادت می-پردازد. انسان کامل از نظر او به، بکارگیری عقل نظری و عقل عملی و به عبادت و نابود کردن وسوسه ها و حجاب هایی درونی و بیرونی و التزام به شریعت و طریقت موصوف است. در این راستا فلسفه عبادت ملاصدرا، بر جهان شناسی، انسان شناسی و خداشناسی استوار می گردد، و این وجود شناسی، معرفه النفس و خداشناسی صدرایی است که امکانات و مواد لازم را برای حصول فلسفه عبادت او فراهم می آورد. ما در این مقاله برآنیم تا به تبیین طاعات و عبادات از منظر ملاصدرا و سپس مقایسه آن با عبادت با قربانی در آیین هندوها (اوپانیشادها) بپردازیم.(اوپانیشادها) بپردازیم.(اوپانیشادها) بپردازیم.
تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی به شیوه اجتماع پژوهشی بر کاهش کمرویی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با طراحی داستانهای مرتبط با مهارت های ارتباطی و آموزش آنها با برنامه آموزش فلسفه برای کودکان، با هدف بررسی تاثیر آن بر کاهش کم رویی دانش آموزان انجام گرفت. پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. یکی از مدارس ابتدایی ناحیه یک آموزش و پرورش شهرستان یزد با تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 دانش آموز بعنوان نمونه انتخاب گردید. از مقیاس ابراز وجود کمبریل و ریجی برای سنجش ابراز وجود استفاده شد. برای سنجش کم رویی از مقیاس کم رویی استنفورد استفاده شد. یافته ها در دو سطح توصیفی و استنباطی به شیوه تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS2018 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش مهارت های ارتباطی به شیوه ی فلسفه برای کودکان باعث افزایش مهارت قاطعیت (p<0.04) و کاهش کم رویی در دانش آموزان کم رو (p<0.03) می گردد. با کنترل پیش آزمون بین افراد کم رو گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ کم رویی (0.03>p و 5.23=F) تفاوت معناداری وجود دارد. اجرای این برنامه آموزشی بدلیل ایجاد تعاملات سازنده بین دانش آموزان می تواند بطور مؤثر موجب بالا رفتن قاطعیت و در نتیجه کاهش کم رویی فرد گردد.
«بررسی تبارشناسانه و مسئله مندانه سوژه» در نسبت با «تاریخِ سوژه مندی و تکنیک های خود» در اندیشه فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
91 - 113
حوزههای تخصصی:
فوکو در متن «سوژه و قدرت» (1982)، 2 سال پیش از مرگش، گفت که درون مایه کلی پژوهش هایش نه «قدرت» بلکه «سوژه» است. درسنامه های «سوبژکتیویته و حقیقت» (1981-1980) و «هرمنوتیک سوژه» (1982-1981) نیز موید این تاکید بودند بالاخص که او پروبلماتیک کلی این درس ها را «سوژه مندی و حقیقت» می دانست تا نشان دهد سوژه باید در نسبت با حقیقت، مسئله مند شود. او سرانجام در پیشگفتار «تاریخ سکسوالیته» (1984) و 8 سال پس از جلد اول آن، صورت بندی کلی فرآیند اندیشه اش و چرایی معطوف شدن به «تبارشناسی» را ارائه داد؛ برمبنای این مقدمه، این مقاله پس از تبیین چگونگی نسبت سوژه با شبکه قدرت و حقیقت به این نتیجه رسیده است که روش و رویکرد بررسی سوژه «تبارشناسی و مسئله مندی» است و عرصه مرجع و حوزه تحقیقِ بازشناسی و برساختنِ خود به منزله سوژه، تاریخ انسان میل گر و متعاقب آن سکسوالیته است. درواقع «تکنیک های خودِ» مرتبط با سامانه سکسوالیته، ارتباط دائمی فرد با خودش را سبب می شوند و این چیزی نیست جز تولید دائمی سوژه مندی؛ پس با مطالعه تاریخ این تکنیک ها می شود به تاریخ سوژه مندی دست یافت اما این تاریخ زمانی منجر به دست یابی به تبارشناسی سوژه می شود که تقاطع تکنیک های خود و استیلا با همدیگر را تحلیل کنیم و تقاطع تکنیک خود و استیلا نیز چیزی نیست جز معنای «حکومت مندی» و «حکم رانی»، آن هم حکم رانی به معنای هدایت رفتارها و مدیریت امکان ها به واسطه انواع بازی های حقیقت، براین اساس نتیجه می شود که سکسوالیته نه تنها حوزه ای مناسب برای مطالعه تبارشناسانه تاریخ سوژه مندی و تکنیک های خود بلکه حوزه ای غنی است برای فهم حکم رانی و روش های پیچیده تر کارکرد رویه های قدرت.
تحلیل عقلانی کارکردهای فردی و اجتماعی دینداری مبتنی بر آموزههای قرآنی و حدیثی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
281 - 302
حوزههای تخصصی:
دین ارمغان بزرگ الهی است که به دست برگزیدگان خداوند به آدمیان ارزانی شده و از آن پس، از چنان حضور گسترده و عمیقی برخوردار بوده که حیات انسانی رنگ و بوی دینی یافته است.در بحث دین ودینداری مقوله های فراوانی مطرح است. اما از آن جا که دینداری با حقیقت وجود انسان و زندگی وی پیوند دارد این پژوهش بر اساس رویکردی نو حقیقت دین و دینداری را مورد بررسی قرار داده، ابعاد و مؤلفه های دینداری را تحلیل نموده است. در نهایت با توجه به این که کارکردهای دینداری از مباحث مهم در رابطه با این مقوله هستند با رویکرد درون دینی به تبیین کارکردهای ارزشمند دینداری بر زندگی فردی دینداران پرداخته شده است.دین ارمغان بزرگ الهی است که به دست برگزیدگان خداوند به آدمیان ارزانی شده و از آن پس، از چنان حضور گسترده و عمیقی برخوردار بوده که حیات انسانی رنگ و بوی دینی یافته است.در بحث دین ودینداری مقوله های فراوانی مطرح است. اما از آن جا که دینداری با حقیقت وجود انسان و زندگی وی پیوند دارد این پژوهش بر اساس رویکردی نو حقیقت دین و دینداری را مورد بررسی قرار داده، ابعاد و مؤلفه های دینداری را تحلیل نموده است. در نهایت با توجه به این که کارکردهای دینداری از مباحث مهم در رابطه با این مقوله هستند با رویکرد درون دینی به تبیین کارکردهای ارزشمند دینداری بر زندگی فردی دینداران پرداخته شده است.
دیدگاه علامه جعفری درباره ارزش اخلاقی و امتدادسنجی آن در نظریه تناسب وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
281 - 299
حوزههای تخصصی:
علامه جعفری مباحث زیاد و متنوعی درباره اخلاق دارد که با جست وجو در آنها می توان به نظریه ای منسجم درباره ارزش اخلاقی از دیدگاه وی رسید. او تفسیری زیبایی شناسانه از ارزش اخلاقی دارد که در بالاترین سطح خود نافی هرگونه نگاه سودگرایانه است. از نظر علامه، جمال مطلق، زیبایی خداوند، قابلیت هیچ تبیینی ندارد، ولی در مرتبه پایین تر در یک سطح انتزاعی می توان برای انواع مختلف زیبایی ها تبیینی واحد بر اساس مفهوم هماهنگی ارایه داد. نظریه تناسب وجودی در باب ارزش اخلاقی وجوه اشتراک قابل توجهی با نظریه زیبایی اخلاقی علامه جعفری دارد و تمایز مهم آن دو در تبیین پذیری زیبایی اخلاقی خداوند است. در این مقاله، صورت بندی ای از نظریه زیبایی اخلاقی علامه جعفری ارایه و چگونگی امتداد آن در نظریه تناسب وجودی روشن می شود.
شرحی بر ایده های لکان درباره کانت و ساد با تمرکز بر رابطه قانون و میل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
201 - 232
حوزههای تخصصی:
لکان در مقاله کانت با ساد و سمینار اخلاق روان کاوی این ایده را مطرح کرده است که اندیشه های ساد به ویژه در کتاب فلسفه در اتاق خواب نه تنها بسط دهنده و گسترش دهنده اندیشه های اخلاقی کانت در نقد عقل عملی است ، بلکه درواقع مکمل آن است. کانت در پی بنیان گذاری قانون اخلاقی نابی است که بر امیال پاتولوژیک یا بیمارگونه سوژه مهار بزند و، در نقطه مقابل او، ساد سر در پی میلی ناب دارد که از هر قانونی تخطی کند و آزاد باشد. لذا می توان ادعا کرد که ازنظرِ لکان کانت نماینده قانون و ساد نماینده میل است. اما نکته یا تز اصلی لکان این است که قانون برای وجودش به میل وابسته است و میل برای وجودش به قانون نیاز دارد. به عبارتِ دیگر، قانون و میل نوعی رابطه هم زیستانه و دوسویه دارند. رابطه ای که برسازنده یا قوام بخش حیات ذهنی سوژه انسانی است. این نوشتار با روشی توصیفی–تحلیلی در پی شرح و تبیین مواجهه یا «اتصالی» است که لکان میان این دو متفکر از چشم انداز رابطه قانون و میل برقرار کرده است.
سه مرتبه اضافه در علم بر مبنای سه سیر فلسفی؛ نگاه ماهوی، اصالت وجود وحدت تشکیکی و وحدت شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۶
210 - 226
حوزههای تخصصی:
اهمیت شناخت نوع اضافه بین عالم و معلوم، تعیین جایگاه علم در رویکرد جهان شناختی و کارکرد معرفت شناسانه آن است. پرسش اینکه: با تغییر در مبانی فلسفی، نوع اضافه بین عالم و معلوم چه معنا و کارکردی می یابد؟ در نگاه ماهوی نوع این اضافه مقولی است که با فرض دوگانگی طرفین اضافه، سبب معضلاتی چون اعتباریت علم، تمایز عالم از معلوم و اشکالات وجود ذهنی می شود. در سیر دوم یعنی اصالت وجود با رویکرد تشکیکی، اضافه از نوع اشراقی است که در آن علمِ عالم، در رابطه ای طولی و تشکیکی، علت ایجاد معلوم می گردد. رهاورد گذر از وحدت تشکیکی به وحدت شخصی وجود هم، وحدت و بساطت عالم و اضافه قیومی او با شؤون و مظاهرش است. اضافه نیز بین وجود عالم و علم ذاتی اش تحقق می یابد. نتیجه اینکه، متناسب با سیرهای سه گانه، با عبور از کثرت به وحدت، تدریجاً اضافه جای خود را به عینیت عالم و معلوم می دهد تا اینکه در سیر سوم به حضور و شهود تام عالم از خویش در آینه ظهوراتش می انجامد.
معرفت شناسی صدرایی در چگونگی مطالعه بر متغیرات کیهانی و تنقید کیهان شناسی پوزیتیویستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۳
71-105
حوزههای تخصصی:
موضوع علم کیهانشناسان بررسی ساختار بزرگ مقیاس کیهانی است، برهمین اساس روش مطالعاتی خود در مواجهه با متغیرات کیهانی را مبتنی براصل تحقیق پذیری پوزیتیویستی و اصل موضوعه ریاضیاتی قرار داده اند بطوریکه موجهیت گزاره های کیهانی را بر انطباق گزاره های پیشینی صادق با نتایج برآمده از گزاره های پسینی مفروض نموده اند. این نوشتار به روش توصیفی تحلیل میزان موجهیت اصل تحقیق پذیری و صدق نتایج برآمده از معادلات ریاضیاتی از منظر ملاصدرا را مورد تحلیل و تنقید قرار داده و در پاسخ به دو سئوال اصلی که آیا گزاره های مستخرج از اصل تحقیق پذیری علمی یا شبه علمی هستند؟ و اینکه آیا بواسطه معادلات ریاضیاتی می توان به متغیرات علم پیدا نمود؟ این نتایج تحصیل شد: ملاصدرا گزاره های برآمده از اصل تحقیق پذیری را گزاره هایی شبه علمی و در ذیل علم حصولی تعریف نموده، چراکه درعلم حصولی، وجود علمی شئ غیر از وجود عینی آن، و اختراع نفس مدرِک است، در صورتیکه ملاصدرا گزاره های برآمده از علم حضوری را گزاره های علمی می داند، زیرا وجود علمی مدرَک همان وجود عینی آن است. طبق مبانی صدرایی نمی توان براساس اصل تحقیق پذیری به یک مدل جامع کیهانی دست یافت، چراکه اصل تحقیق پذیری متکی بر روش استقرائی است و روش استقرائی اولاً مبتنی بر ادراک حسی است که ضعیفترین نوع ادراک نفس است در ثانی با نفی اصل علیت و متافیزیک، کیفیت ایجاد، تکامل و ماهیت حقیقی متغیرات کیهانی مجهول خواهد ماند. ملاصدرا همچون ریاضیدانان واقعگرا، ریاضیات عددی را امری عینی و مستقل توصیف کرده بطوری که می تواند متغیرات محسوس و زوایای پنهان متغیرات محسوس را تحلیل و توصیف کند.
واکاوی انتقادی نظریه های قانون طبیعی در اولین مرحله احیای آن در دوره پساتجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۳
321-355
حوزههای تخصصی:
قانون طبیعی در مشهورترین تفسیر خود، فرمان های ثابت و دائمی عقل عملی درباره رفتارهای اختیاری بشر هستند که انسان ها با اطاعت از آنها در همه زمان ها و مکان ها به خوشبختی می رسند. به دنبال تسلط اندیشه تجربه گرایی (پوزیتیویسم) بر عقل گرایی در قرن 19 میلادی، مباحث مربوط به قانون طبیعی با پیشینه 25 قرن نیز از رونق افتاد و گفتمان قانون طبیعی به آرامی به فراموشی سپرده شد. با گذشت بیش از یک قرن، دوباره مطالعه قانون طبیعی در دوره پساتجدد قرن بیستم با جدیتی بیش از دوره-های گذشته پیگیری شد و گرایش به رویکردهای نو درباره این آموزه در سه مرحله احیا گردید. پرسش اصلی این مقاله عبارت است از اینکه: نظریه های غربی قانون طبیعی در اولین مرحله احیای آن (1890 - 1940) در دوره پساتجدد کدامند و چه کاستی هایی دارند؟ برای پاسخ دادن به این پرسش، این مقاله نظریه های متنوع قانون طبیعی را در اولین مرحله احیای آن در قرن بیستم در ضمن سه گفتار نقد و بررسی می کند. در گفتار اول پس از شرح نظریه های پساتجدد غیرکاتولیک، کاستی های آنها بیان می شوند. گفتار دوم به مطالعه نظریه های کاتولیک در آن دوره پرداخته و اشکال های آنها را توضیح می دهد. آخرین گفتار نیز کاستی های مشترک همه نظریه های پساتجدد قانون طبیعی را در اولین دوره احیای آن بیان می کند.روش پژوهش در این مقاله، ترکیبی از روش های نقلی، عقلی و انتقادی است.
نظریه فرهنگ بلوخ و داوکینز، براساس مؤلفه های برسازنده «انگاره ها» و «مم ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۶
50 - 73
حوزههای تخصصی:
نظریه فرهنگ در نظام فکری بلوخ و داوکینز برمبنای دو انگاره «ماده باوری» و «تکامل نگری پویا» و با رویکرد «واگشت گرایی» تدوین می شود. این تشابه متافیزیکی و رویکردی سبب می شود که بررسی تطبیقی/ تلفیقی آن ها -براساس مؤلفه های برسازنده «انگاره ها»ی فرهنگی در اندیشه بلوخ و «مم ها»ی فرهنگی در اندیشه داوکینز- ممکن شود. طبق نوشتار پیشِ رو، روشن خواهد شد که اولاً ترکیب هستی شناسی ای فرآیندمحور بلوخ با ژن شناسی و نظریه فرهنگ داوکینز، یک متافیزیک مناسب برای نظام فکری داوکینز -که نوعی نظام علمی بدون متافیزیک است- فراهم می کند و ثانیاً، ژن شناسی داوکینز -به واسطه روند و مفهوم «فنوتیپ گسترده»- نسبت قلمرو زیستی انسان با حوزه ساختارهای اجتماعی -در فلسفه تاریخ بلوخ- را توضیح داده و پیوندی بین آن ها، برقرار می کند. بر مبنای این نگرش تطبیقی/ تلفیقی، توضیح خواهیم داد که مفاهیم مشترک/ متفاوت این دو اندیشمند، مکمل و مصحح یکدیگر بوده و ترکیب این مفاهیم سبب شکل گیری بینش های جدیدی در حوزه فلسفه تاریخ و فرهنگ می شود که نتیجه آن، امکان تدوین تبیین هایی قانع کننده تر و روشن تر برای پاره از مفاهیم فلسفی خواهد بود؛ ازجمله آنکه: دو انگاره «فنوتیپ گسترده» و «پراکسیس» -در ژن شناسی داوکینز و فلسفه تاریخ بلوخ- و دو مفهوم «مم» ها و «افزونه»ها -در نظریه فرهنگ داوکینز و بلوخ- مکمل و مصحح یکدیگر هستند و دو پدیده «بیگانگی با خود» و «طبقه اجتماعی»، تبیین روشن تری پیدا خواهند کرد. نقش مؤلفه های برسازنده «انگاره ها» و «مم ها» -طبق دیدگاه های بلوخ و داوکینز- و جایابی آن ها در پیوستار هستی/ فرهنگ -طبق دیدگاه این جستار- به آن گونه است که از یک سو، سنخی از «جبرباوری» فلسفی را رقم زده و چالشی جدی دربرابر مفاهیم «آرمان باوری» و «امیدآفرینی» ای بلوخ فراهم می کند و از سوی دیگر، امکان اضافه شدن مفهوم «غایت باوری» -در روایت بلوخ از این مقوله- را به نظریه علمی ای ژن شناسی داوکینز هموار کرده و بدین ترتیب، مصداقی از تلاش برای سازگارکردن نگرش های علمی و فلسفی، عرضه می کند.
بررسی نقدهای غلامرضا فیاضی به تقریر مشهور وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
223 - 243
حوزههای تخصصی:
تقریر مشهور وجود ذهنی که با محوریت حضور ماهیت در دو موطن ذهن و عین و انحفاظ ذات و ذاتیات مطرح شده است همواره با اشکالات متعدد مواجه بوده است؛ جمهور حکما اعم از مشاء، اشراق و متعالیه نیز به این اشکالات پاسخ داده و از تقریر مشهور وجود ذهنی دفاع کرده اند. فیاضی پس از بررسی انتقادی پاسخ جمهور حکما، چهار اشکال را نسبت به تقریر مشهور وجود ذهنی مطرح کرده است؛ برخی از آنها جدید هستند و برخی نیز اشکالات قدیمی را از طریق نقد پاسخ مدافعان تقریر مشهور تقویت می کنند. بررسی اشکالات مطرح شده توسط فیاضی به این نتیجه انجامید که می توان به تمام اشکال های وارد شده پاسخ داد و از دیدگاه جمهور حکما درباره نظریه وجود ذهنی دفاع کرد؛ البته پذیرفتن این تقریر مستلزم برخی اصلاحات در مبانی فلسفی است؛ چرا که تنها بر مبنای اصالت وجود، تشکیک وجود و نقش وجود اصیل در حمل آثار اشیا بر آنها می توان هم به انحفاظ ماهیت در دو موطن عین و ذهن معتقد بود و هم به این مطلب باور داشت که آثار اولیه ماهیت در موطن ذهن بر آن مترتب نمی شوند.
تجربه زیسته کودکان و نوجوانان از قصه گویی آنلاین کانون پرورش فکری استان کردستان در همه گیری بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کشف تجربه زیسته کودکان و نوجوانان از قصه گویی آنلاین کانون پرورش فکری استان کردستان در همه گیری بحران کرونا بود. این مطالعه با روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی و میدان پژوهش شامل کلیه کودکان و نوجوانان عضو کانون پرورش فکری و اعضای انجمن کودک و نوجوان قصه گویی استان کردستان در سال 1400 و مشارکت کنندگان شامل 22 نفر از اعضای کارگاه های برخط قصه گویی در طول پاندمی کووید-19 بودند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و جهت تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از رویکرد اترید استرلینگ استفاده شد. بر اساس نتایج درمجموع 18 مضمون عمده شامل نگرش مثبت؛ آشنایی با ضرب المثل ها و قصه های فولکلور؛ پر کردن اوقات فراغت؛ یادگیری مهارت قصه گویی؛ استفاده بهینه از محدودیت هایی کرونایی؛ قابلیت هرزمانی هر مکانی؛ نقاط قوت قصه گویی آنلاین؛ توسعه امکانات تعاملی؛ اعتمادبه نفس؛ استرس کمتر نسبت به دوره حضوری؛ رضایت از مربیان؛ ضعف در ارتباط تعاملی؛ نقاط ضعف قصه گویی آنلاین؛ استرس قصه گویی زنده؛ علاقه و شوق پایین؛ علاقه مشروط؛ برتری قصه گویی حضوری و برتری قصه گویی آنلاین شناسایی و نام گذاری شدند. با بهره گیری از فنون قصه گویی و با تحریک قوه تخیل مخاطبان و تأثیر متقابل، می توان از هنر قصه گویی آنلاین برای پر کردن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان استفاده کرد.
نسبت یابی مقولات «معنای زندگی» و «سبک زندگی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
225 - 244
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی های رایج در جوامع انسانی، ناشی از علل و عوامل ظاهری متعددی است. گفتمان های بسیاری براساس این علل، جهت نیل به سبک زندگی آرمانی صورت پذیرفته؛ لکن فهم چیستی و چگونگی رابطه این مقوله با «معنای زندگی» می تواند راهگشای بشر برای تحقق مطلوبترین سبک باشد. اصلی فلسفی که تحلیل گر زیربنای سبک زندگی است. داشتن «سبک زندگی» ایده آل از جمله آرمان های بشری است که به نظر می رسد با تبیین و تفهیمِ صحیح «معنای زندگی» و باورمندی و نهادینه شدن آن در درون انسان محقق می شود. رسیدن به این معرفت هدف مقاله حاضر است که با روش عقلی-تحلیلی در نسبت سنجی این دو مقوله میسور می شود. بعد از بیان تعاریف و معلوم شدن خاستگاه این دو که به قوای انسانی یعنی عقل نظری و عقل عملی برمی گردند؛ می توان گفت؛ معنای زندگی و سبک زندگی در نسبتی متقابل و دوسویه هستند. معنای زندگی، سبک زندگی را می سازد(آفرینش) و سبک زندگی در جهت تثبیت و تقویت معنای زندگی(انگیزش) است. معنای زندگی الگوهای معنایی را ایجاد می کند و این الگوها، منجر به الگوهای رفتاری می شوند. سبک زندگی از مجموعه ای از الگوهای رفتاری در عرصه های مختلف حیات تشکیل شده است که هر الگوی رفتاری می تواند به شیوه های رفتاری متعددی بروز و ظهور پیدا کند. دین نیز به عنوان عامل مهمی در شکل گیری معنای زندگی و اثرگذار در سبک زندگی است. همچنین سبک زندگی وابسته به آداب و رسوم و مقتضیات اقلیمی و جغرافیایی می تواند در شکل و صورت آداب و مناسک و شعائر دینی مؤثر باشد. تبیین جوانب مختلفِ نسبت این دو مقوله و اثبات همبستگی کامل این دو از یافته های این پژوهش است.
لوازم نظر علامه طباطبایی درباب عقلی بودن آموزه های وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی، از سویی آموزه های انبیاء را عقلی می داند؛ یعنی اعتبار خود را از استدلال و برهان می گیرد، نه از معجزه انبیاء. طبق این نگاه، دست عقل به سنجش همه تعالیم انبیاء می رسد. لازمه این سخن آن است که ادیان آموزه فراعقلی نداشته باشند. از سوی دیگر در بحث از جزئیات معاد و در بحث از ضرورت نبوت بر اساس نیاز به قانون از نقصان عقل در اداره زندگی اجتماعی برای رسیدن به سعادت سخن می گوید که نشان از فراعقلی بودن آموزه های دینی در بعضی از حوزه هاست. این تهافت ظاهری چگونه باید حل شود؟ و لوازم سخن ایشان در دین فهمی و اجرای دین در جامعه چیست؟ در این نوشته به روش استنادی و تحلیلی، راه حل های احتمالی برای رفع این اشکال بررسی شده است. شاید نظر علامه این باشد که اصل آموزه های ادیان عقلی است؛ زیرا از امور واقعی سخن می گوید، اما کشف آن در توان افراد عادی نیست؛ بلکه پس از بیان انبیاء دیگران هم قدرت درک آن را دارند. اگر این سخن را بپذیریم ثمراتی در پی دارد. مهم ترین ثمره آن این است که در فهم دین باید به قرائن عقلی توجه کرد و برای عملی و اجرائی شدن آموزه های دینی در اجرا، چه در حوزه ترویج آموزه های هستی شناسانه و چه در حوزه باید و نبایدهای فقهی و اخلاقی باید به قرائن و یافته های عقلی توجه کرد. اما بررسی صحت اضلاع نظریه علامه، که از یک عقل گرایی حداکثری نشان دارد، خارج از مقصود این نوشته است.
دیدگاه مایکل ری درباره برهان اختفای الهی شلنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
265 - 279
حوزههای تخصصی:
مساله اختفای الهی از آنجا شکل می گیرد که بسیاری از انسان ها دایماً در جست وجوی شواهد کافی برای وجود خداوند هستند اما بدون اینکه مقصر باشند، به آن شواهد دست نمی یابند. برخی از فیلسوفان معاصر با روش های گوناگون به بررسی این مساله پرداخته اند. جان شلنبرگ، فیلسوف کانادایی، اولین بار با تفصیل بیشتری به بررسی این موضوع پرداخت. وی در سال 2015 برهان اختفای الهی را مطرح کرد و آن را به عنوان قرینه ای به سود خداناباوری ارایه داد. این برهان مدعی است که اگر خداوند وجود داشت باید شواهد و دلایل کافی برای این باور را حداقل برای انسان هایی که در جست وجوی او هستند فراهم می کرد، اما اکنون این گونه نیست، پس خداوند وجود ندارد. هدف این مقاله علاوه بر تشریح برهان اختفای الهی شلنبرگ، بررسی دیدگاه مایکل ری، فیلسوف دین آمریکایی، در مورد این مساله است.
تحلیل تاثیر معماری سازمانی و رهبری کوانتومی بر نوآوری سازمانی مدیران و معلمان مدارس ابتدایی شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تحلیل تاثیر معماری سازمانی و رهبری کوانتومی بر نوآوری سازمانی مدیران و معلمان مدارس ابتدایی شهر اصفهان می باشد. روش کار: ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری شامل ﮐﻠﯿﻪ مدیران و معلمان مدارس ابتدایی شهر اصفهان به ﺗﻌﺪاد 3000 ﻧﻔﺮ بود. ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ 341 ﻧﻔﺮ بود. برای نمونه گیری از روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﯿﺮی ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﻃﺒﻘﻪای استفاده شد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش شامل پرسشنامه نوآوری سازمانی آمید و همکاران (2010)، پرسشنامه رهبری کوانتومی میرصفیان (1395) و پرسشنامه معماری سازمانی پرالت (2008) بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش از آزمون t ﺗﮏ گروهی، ﺿﺮﯾﺐ همبستگی پیرسون و تحلیل رﮔﺮﺳﯿﻮن ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ استفاده شد. نتایج: نتایج تجزیه تحلیل داده ها نشان داد که میانگین استفاده از معماری سازمانی، رهبری کوانتومی و نوآوری سازمانی مدیران و معلمان مدارس ابتدایی شهر اصفهان بالاتر از میانگین فرضی بود. همچنین نتایج نشان داد که ابعاد معماری سازمانی و رهبری کوانتومی رابطه مثبت و معناداری را با نوآوری سازمانی دارند. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تقویت معماری سازمانی و رهبری کوانتومی در بین مدیران می توان به بهبود نوآوری سازمانی معلمان مدارس در مدارس کمک فراوانی نمود.
رابطه عشق الهی و عشق به دیگری از دیدگاه سورن کی یرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۶
1 - 12
حوزههای تخصصی:
این نوشتار از چرایی سخن کی یرکگور در باب عشق نشأت می گیرد. کی یرکگور، آغازگر جریان فلسفی اگزیستانسیالیسم و یکی از الهی دانان بزرگ قرن نوزدهم به شمار می آید. عشق، یکی از ارکان اساسی تفکر کی یرکگور است، چنان که یکی از کتب مهم خود را بدان اختصاص داده و آن را آثار عشق نام نهاده است. کی یرکگور در یکی از مهم ترین آثار خود (آثار عشق)، دنیای تازه ای از مفاهیم مرتبط با عشق خلق کرده، و تفسیر تازه ای از عشق مسیحی را مطرح کرده است. او در این کتاب، با تفکیک عشق الهی از عشق اروتیک، مفاهیم جدیدی را مطرح می کند. افراد بسیاری به خصوص در دوره جدید، عشق را از مقوله عواطف و احساسات می دانند؛ اما برای کی یرکگور چنین نیست. برای او عشق مقوله ای فلسفی، وجودی و بنیادی است. او عشق مسیحی را یگانه عشقِ حقیقی می داند و بر این باور است که در متن مقدس نیز عشق راستین در ربط و نسبت با خداوند معنا پیدا کرده است. در این مقاله قصد داریم تا آراء کی یرکگور را در باب عشق الهی و عشق به «دیگری» و رابطه میان آن دو بازگو کرده و سپس به نقد و ارزیابی آن بنشینیم.