مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رستگاری
حوزه های تخصصی:
«تقوای الهی و رستگاری انسان در عرفان اسلامی»
حوزه های تخصصی:
فلاح و رستگاری سرمنزل مقصود و نقطه اوج آمال و آرزوهای هر انسانی است. اما سئوال اساسی این است که رستگاری واقعی در چیست و چگونه تحقق می یابد؟ از دیدگاه عرفان اسلامی، مسیر رستگاری انسان که نعمت جاودانه و در وصال محبوب است از مجرای شریعت و طریقت عبور می کند و به حقیقت می رسد و در این سفر توشه ای بهتر از تقوی نیست؛ زیرا تقوی اصل و اساس تمامی احوال و مقامات، جامع همه نیکی ها و راه رسیدن به سعادت و کمال مطلوب است. این مقاله بر آن است که به روش توصیفی و با الهام از مفاهیم عالیه عرفانی در جهت رسیدن به اهداف مورد نظر به تحقیق بپردازد.
رستگاری کثرت گرا و رابطه آن با حقانیت از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه حقانیت و رستگاری از جمله مباحث مطرح در کثرت گرایی دینی است. برخی طرف داران کثرت گرایی با گرایش به اکثری بودن نجات، حقانیت اکثریت را از آن نتیجه گرفته اند. آنها در تأیید دیدگاه خود، با استشهاد به بخش هایی از سخنان صدرالمتألهین، ادعا کرده اند که او نیز طرف دار کثرت گرایی در معنای رایج آن، یعنی تکثر حقانیت و رستگاری است. در این نوشتار با تبیین دیدگاه صدرالمتألهین در دو عرصه رستگاری و حقانیت، بیان می گردد که هرچند ملاصدرا در حوزه رستگاری، اکثریت انسان ها را اهل نجات می داند اما حق بودن اکثریت را از آن نتیجه نگرفته است.
رنج، ایمان، و معنا از دیدگاه داستایفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود رنج در زندگی انکارناپذیر است. امّا چرا رنج وجود دارد؟ علّت این همه رنج چیست؟ آیا زندگیِ آمیخته با رنج ارزش زیستن دارد؟ آیا می توان برای این زندگی معنایی قائل شد؟ آیا رهایی از رنج ممکن است؟ داستایفسکی که رنج را عنصر ذاتی زندگی می داند، سعی کرده است در رمان هایش مسئله رنج و عکس العمل هایی که آدمی در برابر رنج از خود نشان می دهد را انعکاس دهد. وی معتقد است که نه تنها رنج وجود دارد بلکه رنج برای سعادت و رستگاری آدمی ضروری است. در این مقاله سعی کرده ایم با مطالعه رمان های داستایفسکی نظر وی را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. داستایفسکی رنج های مختلفی همچون رنج وجودی، رنج پوچی، رنج ناشی از فقدان ایمان به خدا، و رنج ناامیدی را می پذیرد. فقدان هدفی والا در زندگی مشکلات را پررنگ تر می کند؛ زمانی که خدا از رأس زندگی بشری کنار گذاشته می شود، نتیجه حتمی پوچی و ناامیدی است. داستایفسکی با ردّ تمام اهداف پوچ آدمیانی که در رمان هایش دیده می شوند، ایمان به خدا و ایمان به فناناپذیری روح را عامل اصلی برطرف ساختن آشفتگی ها، دل مردگی ها و افسردگی های ناشی از رنج موجود در زندگی می داند.
مقایسه دیدگاه تکثرگرایی دینی هیک با دیدگاه انحصارگرایی دینی پلنتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله مقایسه و ارزیابی دیدگاه جان هیک و آلوین پلنتینگا در مورد مسئله ی تنوع دینی است. هیک در تبیین دیدگاه تکثرگرایی خود، مشکلات انحصارگرایی و شمول گرایی دینی مسیحی را طرح کرده، و تنها راه خلاصی از این چالش ها را نگاهی کثرت گرایانه به ادیان معرفی می کند. وی با تأکید بر تحول رستگارآفرین از خود محوری به خدا محوری، به عنوان گوهر اصلی دین، اختلاف ظاهری میان ادیان و دعاوی آن ها را ناشی از بی توجهی به زبان سمبلیک دین می داند. پلنتینگا برخلاف هیک، اختلافات موجود بین ادیان را دلیلی بر تناقض آمیز بودن موضع کثرت گرایی، و حقانیت انحصارگرایی دینی تلقی می کند. وی در تبیین و دفاع از موضع انحصارگرایانه خود، دو دسته از انتقادات اخلاقی و معرفتی را مورد بررسی قرار داده و به رد آن ها می پردازد. پلنتینگا، به کمک نظریه کارکرد گرایی صحیح خود، و با وام گرفتن از الگویی معروف به الگوی آکوئیناس-کالوین، به اثبات اعتبار معرفتی موضع انحصارگرایی می پردازد. از مقایسه این دو نظریه و ارزیابی استدلال ها و مبانی آن ها، به نظر می رسد که اشکالات عمده ای بر هر دو دیدگاه، به ویژه به لحاظ توجیه معرفت شناختی آن ها، وارد است و هیچ کدام از توجیه معرفتی مناسبی برخوردار نیستند. با این وجود، به نظر می رسد، نظریه هیک، به جهت تأکید بر تسامح بین پیروان ادیان، از جذابیت بیشتری نسبت به دیدگاه انحصارگرایانه پلنتینگا، بر خوردار است.
دین و دنیا: بررسی نگرش های متفاوت ادیان به دنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«دین و دنیا» از مباحث مورد علاقه ی متألهان و فلاسفه ی دین است و به همین رو با بی اعتنایی جامعه شناسان دین مواجه بوده است. این مقاله در گام نخست و در راستای مقابله با روی کردهای تحویلی1 در مطالعات دین، در صددِ رفع برخی از این بی اعتنایی های آسیب رسان است و تلاش دارد نیاز مبرم جامعه شناسی دین به این مباحث را آشکار سازد و جایی را برای آن در فصول مقدماتی مطالعات جامعه شناختیِ دین باز نماید. این تلاش هم چنین برای نیل به درک صائب و روشن تری از مفهوم عرفی شدن، که انطباق بیش تری با بنیان های آموزه ای اسلام و شرایط اجتماعی ایران داشته باشد، انجام شده است.
مقاله در صدد است در این بازبینی، بر چند حقیقت بدیهی و در عین حال، اذعان نشده درباره ی دین تصریح نماید که تأثیراتی دگرگون کننده بر نظریات عرفی شدن دارند.
گام سوم پس از تأکید بر اهمیت دنیا برای ادیان، با مقایسه ا ی میان تلقی ادیان از دنیا برداشته شده است و با این فرض که عقاید و تعالیم دینی، تأثیرات تعیُّن بخشی بر زیست اجتماعی پیروان خواهند داشت، آن را در برخی از فرازهای اساسی تر، همانند «رستگاری»، « الاهیات اقناعی» و «تنش های با دنیا» با تفصیل بیش تری دنبال نموده است و در خاتمه، تأثیرات آن را در اصلاح برخی روی کردهای غالب بر نگرش جامعه شناختی دین نشان می دهد.
سرنوشت اخروی غیرمسلمانان از دیدگاه متکلمان اسلامی
حوزه های تخصصی:
چه سرنوشتی در آخرت در انتظار پیروان سایر ادیان خواهد بود؟ آیا سرنوشت اُخروی غیرمسلمانان تابع نحوه ی عملکردشان در دنیا است یا این که سرنوشت اخروی آنها بدون ارتباط با اعمال دنیوی آنان، دوزخ خواهد بود؟ هدف این مقاله بررسی سرنوشت اُخروی غیرمسلمانان از دیدگاه متکلمان اسلامی است. دیدگاه های اصلی در بحث را می توان به چهار دسته تقسیم نمود: 1- انحصارگرایی مذهبی 2- انحصارگرایی دینی 3- شمول گرایی و 4- کثرت گرایی.
دیدگاه کثرت گرایی در باب نجات، بدین معنا که پیروان همه ادیان به طور برابر اهل نجاتند؛ در میان متکلمان اسلامی قایلی ندارد. این پژوهش نشان خواهد داد که اکثر متکلمان در این بحث انحصارگرا هستند. اما غالب متکلمان انحصارگرا هم با این که صریحاً، پیروان دین یا مذهب خود را اهل نجات و غیر آن را اهل هلاکت معرفی کرده اند اما در آراء و عقاید کلامی آنان با اصولی برخورد می کنیم که حداقل نشان از شمول گرایی دارد که با مبنای آنها یعنی انحصارگرایی مغایرت خواهد داشت. علی رغم این که در هر زمانی یک دین حق وجود دارد و پیروان راستین آن اهل نجاتند، پیروان سایر ادیان مشروط به شرایطی نیز می توانند نجات یابند و رحمت و لطف و عفو الهی ایجاب می کند که واجدان ایمان و عمل صالح و غیرمعاندان از رستگاری اخروی بهره مند گردند.
نقد و بررسی پلورالیسم دینی نجات بخش در دیدگاه عرفانیِ ابن عربی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه ی پلورالیسم دینی رویکرد جدیدی در عرصه ی دین پژوهی است و با این عنوان، در زمان ابن عربی و مولوی مطرح نبوده است. باوجودِاین، طرفداران پلورالیسم دینی، به ویژه جان هیک، مدعی اند که عارفان مسلمانی چون ابن عربی و مولوی نظراتی شبیه به آرای آنان ارائه داده اند و در این خصوص، به برخی از سخنان این دو عارف تمسک می جویند.
جان هیک مدعی است که ادیان گوناگون، حتی اگر پاسخ ها و واکنش های گوناگون به واقعیت الوهی باشند، همگی می توانند مایه ی رستگاری، کمال نفس یا رهایی پیروان خود شوند. با بررسی و تدقیق در آرای ابن عربی و مولوی، مشخص می گردد که نظریات این دو عارف مسلمان به رغم داشتن مضامین کثرت گرایانه، تفاوت اساسی با پلورالیسم دینی مورد ادعای هیک دارد، چراکه از منظر ایشان، در حقیقت، یک دین نجات بخش وجود دارد که دارای تمامی حقایق است و همه ی راه های محتمل را برای نجات بشر داراست. این دین همان اسلام است که خود را تسلیم حق بودن معرفی می کند. اما آنها عقیده دارند که دیگر ادیان نیز دارای حقایقی بوده، به اندازه ی حقیقتی که دارند معتقدان خویش را به نجات و رستگاری می رسانند. اما پیروان دیگر ادیان اگر از سنت اسلامی آگاهی یابند و به آن پایبند گردند، به درجات عالی تری از رستگاری نایل می شوند.
بررسی و بازسازی متنی مانوی (MIK III4970) (از جهان مادّه تا بهشت روشنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان متن های مانویِ به دست آمده از تورفان، متن هایی آسیب دیده هست که از آن جز چند واژه به جا نمانده است. بدیهی است که آسیب دیدگی متن ها ما را از دریافتِ محتوای آنها بازمی دارد، امّا می توان با دقّت در واژه های به جا مانده و دریافتِ کارک ردِ آنها در متن های دیگر و سنجش آنها با هم، به مفهومِ احتمالی متن پی بُرد. در این پژوهش، یکی از متن های آسیب دیده با کد رده بندی 4970 در موزه هنر آسیایی آلمان، بررسی و بازسازی شده است. در این متن مانوی واژه هایی چون شاهزادگان (axšēndān)، شادی (šādčanīgā)، مِه (meh)، ستون روشنی (Srōšahrāy xwadāy) و خورشید (Xwar) دیده می شود که نگارنده به کارکرد آنها در متن های دیگر مانوی پرداخته و ب دین نتیجه رسیده است که در متنِ پیشِ رو، سخن از شاهزادگانی (انسان هایی رهاشده از قید و بند جهان مادّی و تن) است که عناصر نوری آزادشده آنها از ستون روشنی، شادان بالا رفته و به ماه و خورشید رسیده است و پس از تصفیه، روحِ مطلق شده و از آنجا به جایگاهِ والای بهشت نو و بهشتِ روشنیِ پدرِ بزرگی رسیده اند.
نجات اکثریت و انحصار حقانیت کامل در یک دین (بازخوانی دیدگاه ملاصدرا درباره آموزه نجات با توجه به مبانی فلسفی و عقلانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
رستگاری موضوعی است که از ابتدای خلقت ذهن بشر را به خود مشغول کرده است؛ ازاین رو تمام ادیان و مکاتب جهان سعی کرده اند با توجه به متون اصیل خود به این دغدغه آدمی پاسخی درخور و شایسته بدهند. برخی از پاسخ ها به قدری تنگ نظرانه است که رستگاری را تنها در چارچوب فرقه خاصی معرفی کرده است؛ ازهمین رو رستگاران به خود این اجازه را داده اند که حکم به شقاوت دیگران بدهند و آنان را مستحق عذاب بدانند! ملاصدرا فیلسوف شهیر اسلامی با نگاهی عقلی همراه با تأییدات نقلی تصویر زیبایی از رستگاری ترسیم می کند که می تواند معضلات زندگی مردم فرق و ادیان مختلف را در کنار یکدیگر به زیبایی حل کند. با بررسی دیدگاه ملاصدرا او را گاهی انحصارگرا می-یابیم که فقط مؤمنان مسلمان را اهل نجات می داند و گاهی او را شمول گرایی می بینیم که مسلمانان افتخاری زیادی را به ما معرفی می کند و گاهی نیز وی با تشکیکی دانستن نجات و مراتب فهم، خود را کثرت گرا معرفی می کند. اما دیدگاه جامع و نهایی وی را نظریه ای عقلانی و فراتر از این نظریه ها می یابیم.
آموزه «سعادت و رستگاری» از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله سعادت و رستگاری انسان از مهمترین دغدغه های ذهنی بشر است. نظامهای دینی و فکری مختلف با توجه به جهانبینی خاص خود، سعی کرده اند پاسخی شایسته به این مسئله مهم بدهند. ابن سینا از جمله متفکرانی است که دیدگاهی بدیع در اینباره دارد. در نوشتار حاضر کوشش بر تبیین این مسئله است که دیدگاه ابن سینا دربار ه رستگاری چیست و با کدامیک از نظریه های نجات مطرح در الهیات امروزی قابل تطبیق است؟ پور سینا نجات انسان را در دستیابی به فضایل و احتراز از رذایل، کسب معرفت عقلی و رسیدن به کمال قوه عاقله، اتحاد با مجردات و فرمانبرداری از پیامبران و شرع مقدس میداند. او قائل به نجات حداکثری است و اکثریت انسانها را شایسته ورود به بهشت و نجات از عذاب میداند. با توجه به آراء ابن سینا، دین اسلام برگزیده ترین دین است اما پیروان سایر ادیان نیز میتوانند بر اساس معرفت عقلانی و تزکیه نفس به مراتبی از رستگاری نائل شوند؛ بدینسان دیدگاه وی درباره رستگاری به نظریه شمولگرایی نزدیک میشود اما برخلاف شمولگرایان که دایره نجات انسان را به دین محدود میکنند، ابن سینا نگاهی فرا دینی دارد و برای رستگاری سه ضلع ترسیم میکند: عقل، اخلاق و دین.
بررسی دیدگاه گوته در باب رستگاری در فاوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جستار پیش رو، بر اساس آراء هانس گئورگ گادامر، به بررسی دیدگاه گوته در باب رستگاری در شاهکارش فاوست پرداخته ایم. در این اثر، انسان ها به سه طیف، دسته بندی شده اند: جستجوگران، ساده دلان و بدطینتان. دسته نخست، دانشمندانی هستند که همواره در پی کشف حقیقتند؛ اینان بیش از سایرین در معرض وسوسه های شیطان قرار دارند. دسته دوم انسان های ساده و سنتی هستند که دنباله روی پیشینیان خویش اند و دسته سوم افرادی هستند بدطینت که با ظاهرسازی، فقط به منافع شخصی خویش و سوءاستفاده از دیگران می اندیشند. عواملی که زمینه را برای سقوط انسان در ورطه گناه فراهم می کنند و سد راه رستگاری هستند، فقر، ناامیدی، طلب کمک از غیر خدا در امور و فقدان عشق معرفی می شوند. البته همین انسان گناهکار قادر است روح خویش را نجات دهد و به سعادت و رستگاری ابدی دست یابد؛ برای نیل به این مقصود، عشق ورزی، پشیمانی و توبه از گناهان گذشته و هم چنین تلاش و کوشش مداوم و خدمت به خلق شروط لازمند.
تأثیر عقل و ایمان در رستگاری و نجات انسان از دیدگاه قرآن و عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال هجدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
435 - 463
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم الهیاتی در ادیان الهی، نجات و رستگاری است. از نگاه اسلام، هرچند خداوند، نجات بخش است، اما انسان با اختیار و نقش فعال خود، پذیرنده نجات الهی است. قرآن، به نقش انسان در رسیدن به رستگاری تأکید دارد و بیان می دارد که انسان برای رسیدن به رستگاری باید مجدانه دستورهای الهی را اطاعت کند؛ همچنین باید همه قوای خود، از جمله «عقل» را به کار گیرد تا در نهایت به نجات و رستگاری نائل شود. در مسیحیت نجات و رستگاری در گرو ایمان به مسیح است که برای بشر به ارمغان آورده است و معتقدند که انسان در اسارت گناه و مرگ است و از ناحیه خود قابلیت نجات ندارد، خداوند با حضور مستقیم خود در کالبد مسیح و با فدیه شدنش، تاوان گناه انسان را می پردازد و او را از اسارت گناه نجات می دهد. در عهد جدید بر این باور تأکید شده که ایمان به مسیح عامل نجات انسان است. این پژوهش پاسخی است به این پرسش که تأثیر عقل و ایمان، بر رستگاری و نجات انسان در قرآن و عهد جدید چگونه بیان شده است؟ و دیگر اینکه آیا آموزه ها و باورهای اسلام بیشتر مبتنی بر عقلانیت است یا مسیحیت؟ طبق یافته های تحقیق، در عهد جدید، بیشتر آموزه ها، توحید، تثلیث و تجسد، تنها مبتنی بر ایمان بدون دلیل عقلی است، اما در قرآن مبتنی بر عقل و ایمان.
مطالعه سیر رستگاری انسان در سینمای آندری تارکوفسکی
حوزه های تخصصی:
سینمای آندری تارکوفسکی با دربرداشتن مفاهیمِ عمیق اخلاقی، می تواند مبنایی برای بررسی بحران معنویت در انسان معاصر باشد. تارکوفسکی با تبیین مسیری برای رستگاری انسان، به مبارزه با استبداد های تحمیلی بر اندیشه و روح بشر می پردازد. تارکوفسکی با درک زندگی در قلبِ حکومت توتالیتر شوروی، با تکیه بر اصول معنوی خود، رستگاری انسان را در آزادی و نجات از اسارت ذهنی، روحی و جسمانی می یابد. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به این پرسش است که مفهوم رستگاری در سینمای آندری تارکوفسکی چیست و دغدغه های معنوی سینماگر چگونه از شرایط اجتماعی تاثیر پذیرفته و چگونه بر آن تأثیر می گذارد؟ روش انجام این تحقیق از منظر هدف، کاربردی-نظری و از منظر شیوه انجام، توصیفی-تحلیلی بود. اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای به دست آمد. نتایج نشان می دهد که تارکوفسکی رستگاری انسان را منوط به پی گرفتن شیوه ای اخلاقی برای زندگی می داند. از نگاه تارکوفسکی، انسان تنها ایمان را در تملک خود دارد و تنها ایمان می تواند انسان را نجات دهد. تارکوفسکی با یادآوری احساساتی نظیر عشق، شرم، آرزو و امید قدرت انسانِ ستم دیده را به او یادآوری می کند و از او می خواهد، با تکیه بر انجام رسالت فردی و ایثار، به زندگی خود مفهوم بخشد و رستگاری را برای جامعه خود به ارمغان آورد.
تحلیلی بر آیین قربانی میترا و نمادهای آن بر اساس آثار هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
51 - 60
حوزه های تخصصی:
قربانی، یکی از معروف ترین مناسک دینی و مذهبی در طول تاریخ است؛ که در اکثر ادیان، به شکلی برگزار می گردد. مناسک قربانی، اعمالی است که انسان با یک سلسله اعمال، هدایایی به پیشگاه خدایان تقدیم می نماید. قربانی گاو، به دست میترا، مهم ترین نکته در آئین میترا است. این صحنه، در تمام عبادتگاه های کشف شده آیین میترا تکرار می شود. قربانی گاو، برای حاصلخیز نمودن زمین، برای اولین بار در تاریخ بشر در مکتب میترا متداول شد و بعدها به ادیان دیگر کشیده شد. پیروزی خیر، موضوع اساسی غالب نقش های مهری است. اصولاً در کشتن گاو، مساله آفرینش است، یعنی مرگ و رستاخیز؛ موضوعی که همه ساله تجدید می شود. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی است که هدف آن تجزیه و تحلیل فلسفه قربانی در آئین میترا که با توجه به آثار هنری به جای مانده در سرزمینهای اروپایی است . و نتیجه می گیرد که نقوش برجسته در صحنه های قربانی میترا بیانگر مفاهیم نجومی ، تجسم کیهان ، نجات و رستگاری انسان و برکت و تداوم حیات می باشد که همه و همه ناشی از تاملی عمیق بر پیچیدگیهای ارتباط میان تمام موجودات است.
بررسی و نقد آراء آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم پیرامون پلورالیزم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
95 - 118
نظریه پلورالیزم دینی از جمله نظریه های متأخر به شمار می رود که با اهدافی متفاوت توسط پیروان آن، طرح و دنبال می شود. این نظریه که مورد گفتگو و گاه مناقشه فراوان بوده، در تفسیر تسنیم نیز مفصلاً طرح و نقد شده است. تسلط نویسنده به این نظریه و ارائه بحثی فراگیر که جنبه های مختلف این نظریه را مورد واکاوی قرار می دهد و بهره گیری از استدلال های عقلی و نقلی، از محسنات بحث مطرح شده در این تفسیر است. فقدان پاسخی روشن به مقوله رستگاری که از مهم ترین پرسش های پلورالیزم دینی است، طرح برخی مطالب درون دینی که در پاسخ به اندیشه پورالیستی غیرقابل اتکاء به نظر می رسد و همچنین در نظر نگرفتن برخی آیات قرآن که به نوعی مؤید پلورالیزم دینی هستند، از مهم ترین نقدهای وارد به مباحث مطرح شده در این تفسیر است. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به نقد پلورالیزم دینی در تفسیر تسنیم پرداخته است.
روایتگری بدن و خودرنجوری رستگارانه در شخصیت های آثار ساموئل بکت، با نظر به ثنویت دکارتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
127 - 154
اگر جستجوی انحاء مختلف وجود و نیز بررسی قابلیت های زبان از کلیدی ترین مسائل اندیشه ساموئل بکت باشند، بی شک وی این دو را جهت شناخت هرچه بهتر آدمی و برقراری ارتباط با جهان پیرامون به کار می گیرد. بکت متأثر از ثنویت گرایی دکارتی بر این باور است که مفارقت جوهری نفس و بدن باعث شده زبان آدمی ذاتاً از برقراری ارتباط با جهان پیرامون ناتوان باشد. لذا وی بر آن است تا نشان دهد بدن جداشده از نفس ناگزیر است با خلق زبانی نو به روایتگری خود در جهت رفع کاستی های ارتباطی اش بپردازد. بکت برای انجام این مهم از بدن، اجزاء و حرکات آن کمک می گیرد. وی معتقد است هر چه بدن رنجورتر باشد، تلاش آن برای دیده شدن مشهودتر است. لذا در آثارش شخصیت هایی با بدن های معلول و ناتوانی های متعدد جسمی به تصویر می کشد. به باور بکت، بدن از طریق روایتگری کاستی های خود می تواند موانع ارتباطی را تا حدودی از سر راه بردارد. ازاین رو، شخصیت های آثارش نه فقط گلایه ای از وضع اسف بار خود ندارند، بلکه همچون همراهی همیشگی تااندازه ای به نقص های جسمی خود عادت می کنند که بشود گفت گونه ای خودرنجوری در رفتار و حرکات شان دیده می شود. همراهی این رنج ها با شخصیت های بکت در پایان سیر جستجوی شان، آن ها را به نوعی خودآگاهی از سویی و فراتر رفتن از بدن های رنجور خود از سوی دیگر می رساند؛ به گونه ای که در اثر این خودآگاهی و از خلال یک جور مکاشفه، به رهایی دست پیدا می کنند که برای آن ها شکلی از رستگاری قلمداد می شود. در نگارش این مقاله از روش تحلیلی انتقادی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ساموئل بکت از ثنویت دکارتی رفته فراتر و تلاش می کند شأن و جایگاه ازدست رفته بدن را، با این فرض که بدن بزنگاه رخداد آگاهی است، به آن بازگرداند.
نقش فلسفه در رستگاری از نظر افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
367 - 384
رستگاری همواره مفهوم مورد التفات اکثر ادیان و مکاتب فکری در طول تاریخ بوده است. افلاطون نیز به عنوان متفکری مؤسس در این باب اندیشیده و بررسی اندیشه او در این باب مورد پژوهش مقاله حاضر بوده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که رستگاری و فلسفه در فلسفه افلاطون ارتباط وثیقی دارند. این ارتباط به نقش عقل در فلسفه او برمی گردد. عقل برای افلاطون جزئی از نفس است که اولاً انسان را انسان می کند و نهایتاً می تواند او را الهی نیز بکند. معنای این سخن آن است که افلاطون فکر می کند انسان به کمک عقل می تواند از چرخه تناسخ رهایی یابد و زنده فناناپذیر شود. توضیح این که از نظر افلاطون موجودات زنده به دو نوع هستند: فناپذیر و فناناپذیر. موجود زنده فناناپذیر همان نفس است که بال و پر (پاکی و کمال) خود را از دست نداده است و در عالم بالا می گردد و جهان لایتناهی را می پیماید. وقتی نفس بال و پرش را از دست بدهد و به کالبدی زمینی هبوط کند و منشأ حرکت آن می شود، تبدیل به موجود زنده فناپذیر می شود. رستگاری از نظر افلاطون وقتی حاصل می شود که انسان به کمک عقل بتواند به عالمی که از آن هبوط کرده است، بازگردد. به دیگر سخن رستگاری حقیقی از نظر افلاطون رهایی نفس از چرخه تناسخ است و رهایی از چرخه تناسخ فقط با زندگی فیلسوفانه حاصل می شود.
بررسی درستی در قرآن، نهج البلاغه و مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال پنجم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۰
65 - 76
حوزه های تخصصی:
یکی از فضایل اخلاقی که نقش بسزایی در سازندگی انسان دارد، صداقت در گفتار و عمل است و راستی یکی از مهم ترین پایه ها و اصولی است که اساس جوامع انسانی را تشکیل می دهد. اصولاً فطرت بشر با راستی و صداقت سرشته شده است و اگر انسان به همان فطرت اصلی خود باقی بماند همواره به سوی پاکی های فضایل، متمایل و از رذایل پیراسته خواهد بود. ولی عوامل مختلف از قبیل تربیت، محیط و نظایر آن می توانند از بروز این صفات جلوگیری نمایند. در این پژوهش به اندیشه های قرآنی و علوی در مورد راستی و صداقت پرداخته شده است.