مطالب مرتبط با کلیدواژه

آنتی نومی


۱.

بررسی چهارمین قضیه جدلی الطرفین کانت بر اساس فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آنتی نومی جدلی الطرفین ماتقدم پیشین فلسفه کانت فلسفه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۵ تعداد دانلود : ۵۶۲
کانت در فلسفه نظری خود مدعی است واجب الوجود نفیاً یا اثباتاً قابل «استدلال» نیست. وی این مطلب خود را در قالب چهارمین آنتی نومی / قضیه جدلی الطرفین در بخش جدل استعلایی از «نقد عقل محض» مطرح می کند. ادعای کانت مبتنی بر پاره ای مبانی معرفت شناختی و هستی شناسی است که وی براساس آنها، قضایای ریاضیات و فیزیک را «یقینی» و قضایای مابعدالطبیعه را «غیریقینی» و مغالطی معرفی می نماید. به اعتقاد ما، فلسفه اسلامی، به ویژه فلسفه صدرایی، چه در بعد شناخت شناسانه و چه در بعد هستی شناسانه، امکانات مناسبی برای نقادی فلسفه کانت به طور عام، و رفع تعارض از چهارمین قضیه جدلی الطرفین مورد ادعای او را به طور خاص داراست. در این مقاله، شناخت شناسی و هستی شناسی کانت را به اجمال با آموزه های فلسفه صدرایی بررسی کرده ایم و درصددیم تعارض موردنظر او را با کمک آموزه های پیش گفته برطرف سازیم.
۲.

ارزیابی جان هیر از خداباوری کانت با توجه به شکاف اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شکاف اخلاقی امر مطلق انقلاب اراده مساعدت الهی ایمان اخلاقی آنتی نومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۹۳
آنچه جان هیر با توجه به تعالیم کانت از شکاف اخلاقی تعبیر می کند، در عقل عملی و تمایز میان اراده اخلاقی و میل انسان به عدم پیروی از آن است. او اولین گام برای پل زدن این شکاف را کمک از دو قاعده امر مطلق می داند: قاعده قانون کلی و قاعده غایت فی نفسه. امر مطلق ما را ملزم به رعایت قوانین اخلاقی می کند، زیرا اگر در حد توانمان نبود که از آنها اطاعت کنیم، به ما دستور داده نمی شد که چنین کنیم. پس ابتدا باید قاعده ای را برگزینیم که بتوانیم آن را قانونی کلی بدانیم و طبق آن عمل کنیم؛ سپس، باید بتوانیم انسانیت را غایت خود قرار دهیم و پیشبرد اهداف و غایات دیگران را بر خواسته های خود اولویت دهیم؛ اما با وجود شری که ذاتی انسان است، همیشه این خطر وجود دارد که سعادت خود را بر سعادت دیگران ترجیح دهیم، بنابراین استفاده از این قاعده ها منجر به انقلابی درونی می شود که میسر نمی شود، مگر با مساعدتی الهی. یعنی باید ایمان داشت به اینکه خیری اعلا وجود دارد که اگر انسان سعادت دیگران را بر سعادت خود ترجیح داد و زندگی فضیلت مندانه ای در پیش گرفت، به او سعادتی متناسب با فضیلتش داده خواهد شد.