آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰۲

چکیده

متن

در ادامه سلسله مباحث اخلاقى استاد مصباح یزدى، در این شماره نیز شرح بخش دیگرى از وصایاى حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام)به عبداللّه بن جندب را به محضر اهل معرفت تقدیم مى داریم: «یا ابن جندب لا تَتَصدَّق على اَعیُنِ الناسَ لِیزکوک فأنک اِنَ فعلتَ ذلکَ فقد استوفیتَ اجرکَ و لکن اذا أعطَیتَ بِیَمینکَ فَلا تطلع عَلیها شمالَک فان الذى تَتَصدِّق له سِرّاً یجزیک علانیة على رؤوس الاشهاد فِى الیوم الذى لا یَضُرّک ان لا یَطلع الناس على صَدَقَتِک.»1
نقش نیّت در عبادات
در فرهنگ اسلامى، نیّت نقش تعیین کننده اى در ارزش اعمال انسان ایفا مى کند. اما این که سرّ این مطلب چیست، بخشى به فلسفه اخلاق و بخشى به حوزه هاى دیگر مربوط مى شود. از آن جا که طرح بحث هاى گسترده و فنى در این مقال نمى گنجد، به اجمال به برخى آثار نیّت اشاره مى شود.
شیعه و سنى حدیث شریفى از پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله)نقل کرده اند که آن حضرت فرمودند:«انماالاَعمالُ بِالنّیات وَ لِکل امرىء ما نوى»;2 ارزش کارها به نیّت است و هر کس متناسب با نیّت خود بهره خواهد برد. البته، منظور از نیّت این نیست که انسان انگیزه خود را از انجام اعمال به زبان یا ذهن بیاورد و مثلاً بگوید: من این کار را براى خدا انجام مى دهم، بلکه منظور این است که انگیزه واقعى انسان از انجام عمل، رضاى خدا و یا رسیدن به پاداش هاى اخروى و یا دست کم، نجات از عذاب الهى باشد. براى روشن شدن مطلبى به این مثال توجه کنید: شخص میلیاردرى که تمام ثروتش و یا بخش عمده اى از آن را صرف امور به اصطلاح عام المنفعه از قبیل: ساختن مدرسه، بیمارستان، پل و مانند آن کرده است، اگر نیّتش از انجام این کارها صرفاً این باشد که مورد تشویق و تمجید مردم قرار گیرد، طبق حدیث شریفى که بیان شد، مزدش را دریافت کرده است.
براساس فلسفه اخلاق اسلامى، ارزش عملى که در آن نیّت خدایى وجود نداشته باشد، در حد صفر است و اگر چنانچه عبادت واجبى با انگیزه خودنمایى انجام شود، ارزش آن زیر صفر است; زیرا علاوه بر این که، اصل عبادت باطل است، عذاب اخروى هم به دنبال دارد. این مسأله با فرهنگ عمومى مردم دنیا، به ویژه غیرمسلمان ها، تناسب و سازگارى ندارد. به بیان دیگر، آن ها نمى توانند این مطلب را بپذیرند که خدمات فراوان یک شخص به مردم جامعه، به صرف این که انگیزه الهى در کار نبوده است، هیچ و پوچ انگاشته شود. از نظر آموزه هاى دینى اگر فردى براى کسب محبوبیت در اجتماع، خدمتى انجام دهد; مثلاً براى پیروزى در انتخابات وکسب رأى بیش تر،مبالغ هنگفتى راصرف امور به اصطلاح عام المنفعه نماید و مردم نیز به این واسطه به او رأى بدهند، در واقع، پاداش خود را دریافت نموده و چیزى از خدا طلبکار نمى باشد.
در نظام ارزشى اسلام، چیزى داراى ارزش است که در روح انسان اثر خوبى برجاى گذارد. ظهور این حالت در آخرت به صورت نعمت هاى بهشتى و یا سایر نعمت هاى اخروى خواهد بود.
بنابراین، رابطه بین انسان و خدا و یا رابطه انسان با نعمت هاى بهشتى، همان اثرى است که در روح انسان باقى مى ماند. پس اگر سؤال شود که مثلاً خرج کردن پول در دنیا و یا کشیدن دست نوازش بر سر کودکى یتیم چه ربطى به آخرت دارد، در پاسخ باید گفت: آن چیزى که موجب ارتباط انسان با خدا مى شود، قلب است و آنچه که در دل مى گذرد; از آنجا که خدا جسم نیست، جسم نمى تواند با او ارتباط برقرار کند. از طریق قلب است که انسان با خدا مرتبط مى شود و چیزى را از او دریافت مى کند. اگر این اثر، یک اثر نورانى کمالى باشد، موجب مى شود که خداى متعال در عالم آخرت آن ها را به صورت نعمت هاى عظیم اخروى ظاهر نماید. در حقیقت، آن ها نتیجه همان اعمالى است که انسان در دنیا انجام داده است. پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله)فرمودند: وقتى شما جمله «سبحان اللّه و الحمدللّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر» را بر زبان جارى مى سازید، در واقع، با این کار دارید درختى را براى خود در بهشت مى کارید و یا کسانى که مبادرت به خوردن مال یتیم مى کنند، در واقع دارند آتش تناول مى کنند: «ان الذین یأکلون اموال الیتامى ظلماً انما یأکلون فى بطونهم ناراً» (نساء: 10)
بنابراین، آنچه به عمل ما ارزش مى بخشد و آن را به خدا و عالم آخرت مرتبط مى سازد، نیّت قلبى است. کوچکى، بزرگى یا ظاهرى اعمال هم نشان دهنده بى ارزشى و یا با ارزشى اعمال نیست; به بیان دیگر، ارزش کارها به کمیّت آن ها نیست. در ظاهر قضیه، هیچ تفاوتى بین مثلاً خرج کردن پول در راه حلال و مصرف آن در راه حرام وجود ندارد، اما آن چیزى که موجب جدایى آن ها از یکدیگر مى شود، نیّت انسان است. انگیزه است که به اعمال انسان ارزش مى بخشد.
نکته دیگر این که، عبادات از لحاظ میزان وابستگى به نیّت در یک حد نیستند، میان آن ها تفاوت وجود دارد. براى مثال، شخصى که براى خودنمایى نماز مى خواند، فقط ممکن است مورد تشویق افراد مؤمن و نمازخوان قرار گیرد; اشخاصى که به نماز اهمیت نمى دهند هرگز او را تشویق نمى کنند. آن چیزى که در این جا موجب مى شود تا انسان ریا کند، جذب قلوب مؤمنان است. اما در امور عام المنفعه مثل، ساختن مدرسه و بیمارستان و مانند آن ها، هم مسلمان و هم غیر مسلمان استقبال مى کند. بنابراین، زمینه خودنمایى و ریا در پول خرج کردن بیش تر است تا در نماز خواندن. کم تر کسى است که براى نماز خواندن به شخصى رأى بدهد، اما اگر کسى پول خرج کند، احتمال این که افراد بیش ترى به او رأى بدهند وجود دارد. از این رو، انگیزه افراد در عبادات فردى و عبادت هایى که نفعى براى مردم دارد، متفاوت است.
تحذیر از ریا در انفاق
«انفاق» از جمله عبادت هایى است که احتمال خودنمایى و ریا در آن بسیار است. در مسأله انفاق، انسان علاوه بر این که باید ثواب عمل را در نظر داشته باشد، باید به گونه اى عمل کند تا به آبروى شخصى که قرار است به او انفاق شود لطمه اى وارد نگردد. انسان هاى داراى عزت نفس، از این که در جلو چشم دیگران به آن ها انفاق شود، ناراحت مى شوند. انسان اگر بتواند به گونه اى انفاق کند که حتى الامکان انفاق شونده او را نشناسد خیلى بهتر است. هر قدر انسان در این کار مراقب حفظ آبروى افراد باشد، اجرش به مراتب بیش تر خواهد بود. گاهى یک عبادت بسیار کوچک، آن قدر ثواب پیدا مى کند که انس و جن از شمردن آن عاجز مى مانند. این به دلیل رعایت آداب و جهات حسن عبادت و نیز اخلاصى است که در آن به کار رفته است. یک عمل فیزیکى و یا حرکت مادى به خودى خود نمى تواند ارزش بیافریند، بلکه غیر از حُسن فعلى، حسن فاعلى هم باید در کار باشد; یعنى نه تنها خودِ کار باید خوب باشد، بلکه باید نیّت خوبى هم براى انجام آن وجود داشته باشد. قرآن کریم در این باره مى فرماید: «مَثَلُ الذینَ یُنفِقونَ اموالَهُم فى سَبیلِ اللّه کَمَثلِ حبة انبَتَت سَبع سَنابِل فى کلِّ سُنبلة مِائة حَبَّه» (بقره:261); مَثَل آنان که مالشان را در راه خدا انفاق کنند، به مانند دانه اى است که از یک دانه هفت خوشه بروید، در هر خوشه صد دانه باشد که یک دانه هفت صد شود. البته، این ارزش و ثواب به شرطى است که فقط براى خدا و به تعبیر قرآن «یریدون وجه اللّه» (روم: 38) و «ابتغاء مرضات اللّه» (بقره: 207) باشد.
انسان ممکن است عملى را به درستى انجام دهد، اما با انجام کار نادرستى، ارزش آن را از بین ببرد; مانند آتشى که محصولى را بسوزاند: «اعصارٌ فیه نار» (بقره: 266). از جمله کارهایى که موجب از بین رفتن اعمال خوب انسان مى گردد، منّت گذارى است. قرآن کریم در این باره مى فرماید: «لا تُبطِلوا صَدقاتِکم بِالمَنِّ والاذى» (بقره: 264); صدقات خود را به سبب منّت و آزار تباه نسازید.
تأکید قرآن نسبت به خلوص در انفاق، به مراتب بیش تر از تأکید بر اخلاص در نماز است. البته، تردیدى نیست که ریا در نماز موجب بطلان آن خواهد شد، اما کم تر آیه اى در قرآن وجود دارد که به اخلاص در نماز سفارش کرده باشد.
امام صادق(علیه السلام) در این فراز از سفارش هاى خود به عبداللّه بن جندب مى فرمایند: جلوى چشم مردم انفاق مکن تا ایشان تو را ستایش کنند، اگر چنین کنى، در واقع، اجر خودت را دریافت کرده اى (یعنى دیگر اجرى نزد خدا نخواهى داشت)، چنان باش که وقتى با دست راستت انفاق مى کنى دست چپت آگاه نشود، براى صدقه پنهانى (که عدم اطلاع مردم از آن در دنیا هیچ ضررى به تو نمى رساند) بهترین پاداش را در روز قیامت پیش چشم همه خلایق به تو خواهند داد. البته، انسان نباید به این دلیل که شاید عملش آمیخته با ریا باشد به طور کلى سراغ کارهاى خیر و از جمله انفاق نرود. این کار ممکن است از دسایس شیطان باشد تا ما را از انجام اعمال نیک باز دارد. به هر حال، انسان با بخشیدن چیزهاى مورد علاقه خود به دیگران مرتبه اى از مبارزه با نفس را، که موجب پاک شدن از برخى آلودگى ها مى شود، پشت سر مى گذارد و شاید هیچ چیزى به اندازه بخل ورزیدن، عملى ناشایست نباشد.
خداوند در قرآن مى فرماید: «وَ مَن یوقَ شُحَ نَفسِه فَاولئک هُم المفلِحونَ» (حشر: 9); و هر کس خود را از خوى بخل و حرص دنیا نگاه دارد، آنان به حقیقت رستگاران عالمند. سخاوتمندان، هرچند که ثروت خود را در راه خدا مصرف نکرده باشند، نسبت به بخیلان به بهشت نزدیک ترند. نکته دیگر این که، گاهى انجام کار خیر به شکل علنى، البته در صورتى که انسان بتواند بر نفس خود مسلط باشد، برکات و ثواب فراوانى دارد. وقتى انسان کار خیرى را به صورت علنى انجام مى دهد، دیگران هم انگیزه و رغبت پیدا مى کنند که مشابه آن را انجام دهند. اگر بنا باشد که هیچ کار خیرى در جلو چشم دیگران انجام نشود، مردم جامعه، به خصوص کودکان و نوجوان ها، به اهمیت کار خیر پى نمى برند. قرآن کریم مى فرماید: «الذینَ ینفِقون اموالهم بِاللّیل وَالنهار سِرّاً وَ علانیة فَلهم اجرهُم عِندَ ربهم وَ لاخوفٌ عَلیهم وَ لاهُم یَحزَنونَ» (بقره: 274); کسانى که مال خود را انفاق کنند در شب و روز، نهان و آشکار، آنان را پاداش نیکو نزد پروردگارشان خواهد بود، هرگز از حادثه آینده، بیمناک و از امور گذشته اندوهگین نخواهند گشت. اثر دیگرى که انجام علنى اعمال نیک خواهد داشت این است که جلو بسیارى از سوءظن ها را مى گیرد; مثلاً اگر کسى مخفیانه خمس و زکات بپردازد، ممکن است موجب بدگمانى مردم شود و آن ها فکر کنند آن شخص واجبات دینى اش را انجام نمى دهد. ادامه دارد...
--------------------------------------------------------------------------------
پى نوشت ها
1. محمدباقرمجلسى، بحارالانوار، ج 78، ص284،روایت1،باب 24
2. همان، ج70، ص 210، روایت 32، باب 53

تبلیغات