مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه رابطه بین اعتماد و شبکه های اجتماعی و آگاهی، به عنوان شاخص های سرمایه اجتماعی و رفاه اجتماعی را در کلان شهر تهران بررسی می کند. پرسش اصلی این پژوهش، این است که در مرحله اول عمده ترین عامل سرمایه اجتماعی و رفاه اجتماعی در شهر تهران چیست؟ و کدام یک از عناصر هجده گانه سرمایه اجتماعی بر رفاه اجتماعی از لحاظ ذهنی و برخورداری از امکانات رفاهی تأثیر گذارند؟ روش: جامعه آماری این مطالعه پیمایشی را ۷۸۳ نفر از افراد بالای ۱۶ سال در شهر تهران تشکیل می دادند که به صورت خوشه ای و چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های مطالعه با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری و به روش رگرسیون چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: از هجده عنصر سرمایه اجتماعی وارد شده در تحلیل عاملی شش عامل عناصر شبکه ای، هم بستگی و یکپارچگی اجتماعی، مشارکت غیررسمی خیریه ای و مذهبی و همیارانه، آگاهی و توجه به امور عمومی، مشارکت رسمی، شبکه همکاران و همشهری ها، شبکه دوستان صمیمی و قرض دهنده، شبکه همکاران و شبکه خویشاوندان، اعتماد عمومی و اعتماد فردی و نگاه به آینده، اعتماد نهادی و احساس امنیت در تعیین سرمایه اجتماعی مؤثر است. بحث: هم بستگی و رابطه معنی داری بین عناصر سرمایه اجتماعی و رفاه اجتماعی در شهر تهران وجود دارد. عمده ترین عناصر سرمایه اجتماعی که با افزایش رفاه اجتماعی (از لحاظ ذهنی و امکانات رفاهی) همراهند عبارتند از: شبکه خویشاوندی، احساس امنیت، مشارکت رسمی، اعتماد نهادی و اعتماد فردی و آگاهی و توجه نسبت به امور عمومی سیاسی اجتماعی.
رابطه سرمایه اجتماعی با رفاه ذهنی کارکنان وزارت رفاه و تأمین اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مقاله با هدف بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و رفاه ذهنی در کارکنان وزارت رفاه و تأمین اجتماعی انجام شد. روش: تحقیق پیمایشی حاضر با نمونهای متشکل از ۱۶۰ نفر (کارکنان وزارت رفاه و تأمین اجتماعی) در سال ۱۳۸۸، انجام شد. روش نمونهگیری طبقه ای متناسب بود و برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شد. ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره روش های آماری به کار رفته بود. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد رفاه ذهنی، هیچ تفاوتی با متغیرهای زمینه ای مطرح شده در تحقیق (سن و جنس و ...) نشان نمی دهد. بین شبکه اجتماعی و مشارکت مدنی و اعتماد نهادی با رفاه ذهنی رابطه معنی داری وجود ندارد؛ اما بین سرمایه اجتماعی و شاخص های اعتماد بین شخصی و اعتماد تعمیم یافته و مشارکت اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. بحث: نتایج تحقیق نشان می دهد میزان رفاه ذهنی افراد تحت تأثیر سرمایه اجتماعی آنان است؛ یعنی افزایش میزان سرمایه اجتماعی افراد به افزایش رفاه ذهنی آنان منجر می شود.
رابطه وضعیت رفاه اجتماعی ایران با درآمدهای نفتی طی سال های ۱۳۴۷ تا ۱۳۸۷(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مهم ترین منبع ارزی کشور، درآمدهای نفتی است؛ بنابراین بررسی چگونگی تأثیر این درآمدها بر رفاه جامعه موضوعی مهم و ضروری به نظر می رسد که مطالعه حاضر به این موضوع پرداخته است روش: مطالعه توصیفی حاضر با استفاده از داده های آماری سال های ۱۳۴۷تا ۱۳۸۷ (از مجموعه آمار نامه های بانک مرکزی، سالنامه های آماری) و با استفاده از روش خود رگرسیون برداری (VAR)رابطه بین رفاه جامعه و درآمدهای نفتی بررسی و از نرم افزارEVIEWS 6برای تحلیل استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد هرچه وزن بیشتری به میانگین درآمد در تابع رفاه «سن» داده شود، اثر درآمد ملی بر رفاه کمتر میشود. درآمدهای غیرنفتی در بلند مدت اثر منفی بر رفاه دارد؛ اما در کوتاه مدت اثر مثبت بر رفاه داشته است. بحث: درآمد ملی زمانی نشان دهنده ای مناسب برای افزایش رفاه جامعه است که به توزیع درآمد های نفتی بین اقشار جامعه اهمیت بیشتری داده شود. درآمدهای غیرنفتی نیز زمانی اثری مثبت بر رفاه دارد که نظام مالیاتی درستی بر اقتصاد حاکم باشد. این درآمد ها زمانی بر رفاه جامعه اثر مثبت طولانی دارد که به عنوان مُسکن استفاده نشود؛ بلکه در جهت افزایش ثروت و تولید مصرف شود.
رابطه هوش هیجانی کارکنان با سطح کیفیت خدمات به مراجعان در وزارت رفاه و تأمین اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارائه خدمات با کیفیت و جلب رضایت مخاطبان از اهداف مهم سازمان ها است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه سطح هوش هیجانی کارکنان و کیفیت خدمات ارائه شده توسط آنان در وزارت رفاه و تأمین اجتماعی، طراحی و اجرا شده است. روش: پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی و جامعه آماری آن شامل کارکنان رسمی و پیمانی وزارت رفاه و تأمین اجتماعی است و با توجه به محدود بودن جامعه آماری نمونه ای متشکل از دویست نفر به صورت سرشماری، برگزیده شدند. به منظور سنجش هوش هیجانی، از پرسش نامه هوش هیجانی گلمن و برای سنجش کیفیت خدمات، از پرسش نامه استاندارد سروکوال استفاده شد که روایی آن در تحقیقات پیشین به تأیید رسیده است. داده های نهایی نیز با آزمون های همبستگی و رگرسیون خطی تحلیل شد. یافته ها: براساس یافته ها، بین هوش هیجانی کارکنان با سطح کیفیت خدمات آن ها در وزارت رفاه و تأمین اجتماعی، رابطه معنی داری وجود داشت. رابطه تمام ابعاد چهارگانه هوش هیجانی با سطح کیفیت خدمات در سطح ۰/۹۹ اطمینان آماری تأیید شد. افزون بر آن از بین چهار متغیر خود آگاهی کارکنان، خودمدیریتی کارکنان، آگاهی اجتماعی کارکنان و مدیریت رابطه کارکنان، متغیر خودمدیریتی کارکنان با ۰/۳۴: r2 بیشترین تأثیر و خود آگاهی کارکنان با ۰/۰۹: r 2کمترین تأثیر را بر سطح کیفیت خدمات کارکنان داشته است. بحث: با تقویت هوش هیجانی می توان تا حدودی کیفیت خدمات کارکنان را بهبود بخشیده و شرایط برنده برنده را در محیط کار ایجاد کرد که هم کارکنان و هم مراجعان از آن بهره مند شوند. نتایج تحقیق نشان می دهد کیفیت خدمات ممکن است از عوامل غیرمادی، نظیر هوش هیجانی نیز متأثر شود.
محاسبه وزن رفاهی دهک های درآمدی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این پژوهش در ارزیابی طرح های مختلف اقتصادی اجتماعی، از تابع رفاه اجتماعی استفاده کرده و به محاسبه وزن های رفاهی با استفاده از مطلوبیت نهایی درآمد یا مصرف می پردازیم. اگر سیاست دولت از اجرای طرح های اقتصادی و اجتماعی در راستای افزایش رفاه جامعه (از طریق افزایش مصرف یا درآمد) در چگونگی تخصیص منابع بین دهک های درآمدی باشد در این صورت در ارزیابی طرح های اجتماعی، باید به هر دهک درآمدی چه وزن رفاهی داده شود تا رفاه جامعه افزایش بیشتری پیدا کند. روش: برای محاسبه وزن های رفاهی به تخمین تابع تقاضای خوراکی در دهک های مختلف درآمدی با روش حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS)می پردازیم. یافته ها: از آنجا که مصرف سرانه واقعی هر یک از دهک ها با هم تفاوت دارند لذا افزایش یکسان مصرف سرانه تأثیر متفاوتی بر رفاه اجتماعی دارد. پس در ارزیابی طرح ها محاسبه وزن های رفاهی مهم هستند. نتایج: یافته ها نشان می دهد انتخاب وزن های رفاهی مناسب در تخصیص منابع بین دهک های درآمدی به منظور افزایش رفاه اجتماعی باعث افزایش سودمندی در ابعاد مختلف (کارایی و توزیعی) می گردد.
موجه سازی مطالبات رفاه اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وقتی از«رفاه اجتماعی» سخن به میان می آید؛ کمتر به ریشه ها و فلسفه رفاه توجه می شود و معمولاَ، نیازهای رفاهی از جنس نیازهای دست دوم و روبنایی تلقی می شوند و همین امر سبب می شود که به خصوص در مواقع بروز محدودیت های اقتصادی و سیاسی به راحتی از تأمین نیازهای رفاهی مردم صرف نظر شود. این درحالی است که مفاهیم بنیادین مربوط به رفاه اجتماعی در اغلب سنت های فکری دقیقاً همان مفاهیمی هستند که پایه های اصلی «حق» را تشکیل می دهند و لذا اگر به مقوله رفاه اجتماعی به منزله «حق» نگریسته شود، آنگاه رفاه اجتماعی نیز جزء حقوق «اساسی» مردم تلقی می شود. ما در این مقاله سعی داریم با مرور مفاهیم نظری فلسفه حق، ارتباط تنگاتنگ بین «حق» و «رفاه اجتماعی» را مورد بررسی قرار دهیم. روش: این تحقیق به روش اسنادی و با مراجعه به منابع علمی به صورت مروری به منظور بسط مباحث نظری پیرامون فلسفه رفاه اجتماعی به انجام رسیده است. یافته ها: یافته های این تحقیق نشان می دهد که در اکثر منابع و متون علمی «حق» به معنای «ادعای تضمین شده و حاکم» است؛ یعنی ادعایی که با پشتیبانی قدرت سیاسی الزام می شود و در مقابل ادعاهای متعارض همواره پیروز و حاکم است. مفهوم و نهاد حق، بر پایه اصل کرامت ذاتی انسان قابل موجه شدن است و آنچه که موجب معنی دار شدن کرامت ذاتی انسان ها می شود این است که آنها عملاً بتوانند آزادانه در مسیر کرامت ذاتی خود حرکت نمایند. از طرف دیگر، اگر به مباحثی که نوعاً توسط اندیشمندان حوزه رفاه اجتماعی مطرح می شود دقت کنیم، اغلب آنها به مفاهیمی چون «عدالت، برابری، آزادی و توزیع منابع» اشاره می کنند و بسیاری از سیاست های اجتماعی برای تأمین عدالت و برابری، استقرار آزادی و توزیع عادلانه منابع مادی ارائه می گردند. نتایج: براساس یافته های این تحقیق، رابطه معنی داری بین مفاهیم بنیادین «حق» و «رفاه اجتماعی» برقرار است و ازآنجاکه «دفاع از حق» جایگاه رفیعی در هنجارهای اجتماعی و ساختارهای سیاسی دارد؛ لذا با پذیرش این واقعیت که: مطالبات، نیازها، ادعاها و انتظارات رفاهی مردم از جنس «حقوق اساسی» به شمار می روند، می توان برای تأمین این نیازها و مطالبات؛ ارزشی همسنگ مطالبات حقوقی قائل شد.
احساس عدالت و عوامل اجتماعی مرتبط با آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عدالت از مفاهیم بنیادی زندگی اجتماعی انسان است. در این مطالعه، با استفاده از نظریه عدالت جان راولز، عدالت به سه متغیر آزادی های اساسی برابر و فرصت های اجتماعی برابر و اصل تمایز تفکیک شده و نگرش افراد به این متغیرها سنجش شده است. روش: این تحقیق با روش پیمایشی انجام شد و واحد تحلیل آن فرد است. جامعه آماری را افراد ۱۸ سال و بزرگتر ساکن شهر تهران تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران ۴۲۸ نفر برای نمونه انتخاب شدند. نمونه گیری از همه مناطق ۲۲گانه شهر تهران، متناسب با حجم آن ها به صورت تصادفی انجام و با استفاده از پرسش نامه و به شیوه مصاحبه، اطلاعات مدنظر گردآوری شد. از آزمون تی، همبستگی و رگرسیون برای بررسی دادهها استفاده شد. یافته ها: میانگین احساس عدالت در میان پاسخ گویان ۱۰/۷۹۶ بود که بیشتر از حد متوسط شاخص (۸/۳۳۵) است. بین احساس عدالت و پایگاه اجتماعی اقتصادی افراد، احساس محرومیت نسبی و میزان احساس عدالت و بین جهت گیری ارزشی افراد و میزان احساس عدالت رابطه وجود دارد. بین احساس عدالت و احساس عزت نفس هم بستگی ضعیفی به دست آمد. بحث: اگر قرار است اصول عدالت مطابق قراردادی عمومی شکل گیرد، برای برقراری احساس عدالتی متوازن در جامعه، باید همه افراد فارغ از پایگاه اجتماعی اقتصادی، این مقدمات و اصول و نحوه اجرای آن را بپذیرند.
نرخ مؤثر بهینه مالیات بر درآمد در اقتصاد ایران: کاربردی از رفاه اجتماعی رالزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مالیات از منابع درآمد دولت و از ابزارهای بسیار مهم برای توزیع مجدد درآمدها و کاستن از شکاف طبقاتی است و در این بین، مالیات مستقیم به خصوص مالیات بر درآمد، به دلیل سهل الوصول بودن، بیشتر کانون توجه قرار گرفته است. اهمیت مالیات ستانی از درآمد افراد، از نظر رویکردهای مختلف درباره عدالت توزیعی، باعث هدایت این بحث به سوی شناسایی ویژگی های مالیات بر درآمد بهینه با معیارهای هنجاری متفاوت، در طول چهار دهه گذشته شده است. روش: بر این اساس، این مطالعه در پی آن است تا با به کار بردن روش حداکثر حداقل ها به عنوان معیار رفاه اجتماعی منتسب به رالز، به تحلیل این مسئله و برآورد نرخ مؤثر بهینه مالیات بر درآمد در اقتصاد ایران بپردازد. منظور از نرخ مؤثر مالیات بر درآمد، نسبت مالیات بر درآمد به درآمد ملی است. یافته ها: یافته های این مطالعه که با استفاده از داده های سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۷ و روش خودرگرسیونی با وقفه گسترده(ARDL) و به دنبال آن بهینه یابی به دست آمده است، نشان می دهد که در ایران، نرخ مؤثر بهینه مالیات بر درآمد در کوتاه مدت برابر با ۳/۱ درصد و در بلند مدت برابر با ۱/۲۶ درصد است. بحث: براساس آنچه از برآورد نرخ مؤثر بهینه مالیات بر درآمد به دست آمده است، می توان نتیجه گرفت که اگر نرخ مؤثر مالیات بر درآمد برابر با نرخ های ذکر شده باشد و سپس، درآمد مالیاتی حاصل شده به صورت یک جا و برابر، میان تمام مؤدیان مالیاتی توزیع مجدد شود، باعث حداکثر شدن رفاه اجتماعی رالزی، به ترتیب در کوتاه مدت و بلندمدت می شود. .
الگوی مصرف در چرخه زندگی خانوارهای شهری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شناخت ویژگی های اجتماعی و اقتصادی و الگوی مصرف خانوارها در گروه های مختلف سِنی و درآمدی و هزینه ای، از ابزارهای مهم برای ارزیابی سیاست ها و برنامه ریزی های اقتصادی و اجتماعی هر کشور به شمار می رود. این مبحث همواره از موضوعات مهم اقتصادی در داده های خُرد و کلان است که رفتار اقتصادی خانوار را در دوران عمر بررسی و تجزیه و تحلیل می کند. در این مقاله، الگوی مصرف خانوارهای شهری در طول سال های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۷ تحلیل و بررسی شد که هدف آن، شناسایی تغییر تدریجی توزیع هزینه ای برخی اقلام اصلی مصرفی خانوارهاست. روش: تحقیق حاضر تحلیل توصیفی و اقتصادی براساس اطلاعات طرح آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری در طول سال های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۷ است. علاوه بر تحلیل توصیفی روند تغییرات مصرف خانوارها، با استفاده از مدل دیتون (دیتون، ۱۹۹۷) الگوی مصرف چرخه زندگی هم گروه ها نیز برآورد شده است. در این روش، هزینه خانوارها به آثار گروه و سِن و سال تجزیه می شود؛ به گونه ای که امکان بررسی اجزای الگوی مصرف نسل ها در چرخه زندگی فراهم شود. یافته ها: از مهم ترین یافته های این تحقیق، می توان به تغییر الگوی هزینه خانوارهای شهری در بخش های مختلف هزینه ای در طول سال های بررسی شده اشاره کرد؛ به گونه ای که در سال ۱۳۷۵، سهم هزینه غیرخوراک تقریباً 5/2 برابر هزینه های خوراک بوده؛ درحالی که در سال ۱۳۸۷، این سهم تقریباً به ۴ برابر رسیده است. همچنین در طول سال های تحت بررسی، سهم هزینه های پوشاک و کفش کاهش چشمگیری داشته؛ درحالی که سهم هزینه های کالا و خدمات متفرقه افزایش چشمگیر و سهم هزینه های بهداشت، درمان، ارتباطات و انتقالات تقریباً روندی افزایشی داشته است. نتایج مدل بندی هزینه خانوارها نشان داد که الگوی منحنی متفاوتی از چرخه زندگی میان کالاهای مختلف مصرفی خانوارهای شهری وجود دارد؛ به گونه ای که الگوی هزینه های کالاهای بی دوام و بادوام و حمل ونقل با افزایش سِن سرپرست خانوار تا ۵۵ سالگی افزایشی بوده و پس از آن، تقریباً ثابت است؛ درحالی که الگوی سِنی هزینه خدمات فرهنگی و تفریحات، غذای آماده، هتل و رستوران در خانوارهای ایرانی تقریباً قوزدار بوده است؛ یعنی حداکثر مقدار آن در ۵۵ سالگی است. درباره پوشاک و کفش نیز الگوی هزینه قوزدار و حداکثر مقدار در ۴۵سالگی است. همچنین الگوی مصرف خانوارها، با سرپرستی زن و مرد نیز متفاوت است. بحث: نتایج نشان داد که قدرت خرید خانوارها در اوایل دوران زندگی کم است؛ لذا تهیه کالاهای بادوام و خدمات رفاهی و رسیدن به استانداردهای زندگی مشکل است؛ اما بعد از گذشت چندین سال کار در بخش های مختلف اقتصادی، با افزایش بهره وری افراد و خانوارها و درنتیجه، افزایش قدرت خرید آن ها، تهیه کالاها و خدمات رفاهی آسان شده و نیز دست یابی به سطح زندگی استاندارد و مطلوب فراهم شده است. از طرفی، هزینه های گروه ها یا نسل های جوان تر بیشتر از گروه ها و نسل های پیرتر است؛ حتی زمانی که در سِن مشابهی هستند. این مسئله می تواند به دلیل رشد سریع اقتصادی باشد که منجر به بهتر شدن درآمد و به تبع آن، افزایش هزینه های نسل جوان تر می شود.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر ابعاد کیفیت زندگی ایتام نوجوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی (خودآگاهی، تصمیم گیری و حل مسئله، روش های مقابله با استرس، روابط بین فردی و کنترل خشم) بر ابعاد کیفیت زندگی ایتام نوجوان پسر و دختر بود. روش: پژوهش آزمایشی حاضر همراه با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را ایتام نوجوان ۱۲ تا ۱۸ساله تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی در شهر اصفهان تشکیل دادند. نمونه گیری، با مراجعه به لیست اسامی ایتام تحت پوشش این سازمان و به روش نمونه گیری تصادفی (۶۰ نفر) انجام شد که به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل هر یک شامل ۱۵ پسر و ۱۵ دختر). ابزار پژوهش، شامل پرسش نامه کیفیت زندگی(WHOQOL-100) و پرسش نامه دموگرافیک بود. دوگروه آزمایش در پانزده جلسه دو ساعتی طی سه ماه و به صورت جداگانه تحت آموزش مهارت های زندگی (بسته آموزشی یونیسف) قرار گرفتند.آزمون تی وتحلیل هم پراکنش یک متغیره (ANCOVA)برای تجزیه وتحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی ایتام مؤثر بوده است .همچنین تفاوت معنی داری بین دو جنس از لحاظ میزان اثربخشی برنامه آموزشی وجود ندارد. در مرحله پس آزمون، آموزش مهارت های زندگی همه ابعاد کیفیت زندگی را جز بعد سلامت جسمی، افزایش داد. بحث: علاوه بر حمایت های سنتی و مادی رایج، لازم است برای حمایت کیفی از ایتام نوجوان، کیفیت زندگی آنان را با آموزش مهارت های زندگی افزایش داد.
فرا تحلیل عوامل سازمانی مرتبط با رضایت شغلی کارکنان بنیاد شهید و امور ایثارگران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش، فراتحلیل تحقیقات انجام شده درباره عوامل سازمانی مؤثر بر رضایت شغلی کارکنان بنیاد شهید و امور ایثارگران سراسر کشور بود. روش: پژوهش فراتحلیل حاضر با بررسی نوزده پژوهش از مجموعه پژوهش هایی که درباره عوامل سازمانی مؤثر بر رضایت شغلی کارکنان بنیاد شهید و امور ایثارگران در کشور وجود داشت، و شش پرسش پژوهشی (عوامل مادی و اقتصادی، امکان پیشرفت در شغل، تعاملات اجتماعی مناسب با همکاران، امنیت شغلی کارکنان، شناخت و قدردانی از کارکنان و جایگاه سازمانی مناسب و رابطه این عوامل با رضایت شغلی کارکنان) انجام شد. یافته ها: براساس نتایج این فراتحلیل، اندازه اثر مربوط به عوامل مادی و اقتصادی براساس جدول تفسیر اندازه اثر کوهن در حد زیاد (۰/۴۹)، امکان پیشرفت در شغل در حد متوسط بالا (۰/۴۵)، ارتباط تعاملات اجتماعی مناسب با همکاران در حد بسیار زیاد (۰/۶۸)، امنیت شغلی کارکنان در حد بسیار زیاد (۰/۶۳)، شناخت و قدردانی در حد نزدیک به متوسط (۰/۲۷) و جایگاه سازمانی مناسب و رضایت شغلی در حد متوسط بالا نزدیک به زیاد (۰/۴۳) ارزیابی شد. بحث: مطابق با نظریه هرزبرگ، عوامل بهداشتی در رضایت شغلی کارکنان بنیاد شهید تأثیر زیادی داشت. همچنین، ایجاد تعاملات مناسب اجتماعی بین همکاران، فراهم کردن زمینه پیشرفت کارکنان براساس شایستگی ها، قدردانی از آنان و فراهم کردن امنیت شغلی در ایجاد و گسترش رضایت شغلی نقش اساسی داشت.
مسئله شناسی زنان بنا بر روایت زنان (مطالعه کیفی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه مسائل اجتماعی، همواره جزو بخش های پیچیده جامعه شناسی بوده است؛ زیرا آنچه امروز از دید عده ای چالش اجتماعی تلقی می شود، ممکن است فردا و از دید عده ای دیگر این گونه تلقی نشود. جامعه شناسی اگرچه در شناسایی و تبیین مسائل اجتماعی دیدگاه های نظری متنوعی را بسط داده؛ از شناسایی و تحلیل و تبیین مسائل زنان همواره غفلت ورزیده و آن را موضوعی حاشیه ای دانسته است. شاید بهترین راه برای جبران غفلت جامعه شناسی، در نظر گرفتن تجربیات روزانه زنان و شناسایی مشکلات آنان بنا بر روایت خودشان باشد. روش: تحقیق حاضر که از نوع کیفی و اکتشافی است، از طریق ۵۴ مصاحبه عمیق با زنان شهر تهران در گستره سنی ۱۹ تا ۵۹ سال، به دنبال شناسایی و دسته بندی مسائل زنان از دید خودشان است. یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که تنوع و گستره مسائل زنان با توجه به متغیرهایی همچون سن، شغل، تحصیلات، طبقه و وضعیت تأهل متفاوت است و تصور زنان از مسائل اجتماعی شان، با تجربیات واقعی آن ها در زندگی روزمره شکل می گیرد. بحث: مصاحبه های عمیق در این تحقیق آشکار کرد که مسائل زنان به دو بخش خصوصی و عمومی تقسیم می شود و زنان با توجه به عوامل مختلفی همچون عوامل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و فردی، مسائل خود را تبیین کرده و برای مرتفع ساختن آن از دو راهکار مبتکرانه و واکنشی بهره می برند.
احساس امنیت اجتماعی زنان و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن؛ شهر سنندج(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: امنیت یکی از مولفه های اساسی رفاه اجتماعی است و زنان به عنوان سرمایه های انسانی هر جامعه، نقش مؤثری در پیشبرد تعالی و اهداف جامعه دارند. این مطالعه با هدف بررسی میزان احساس امنیت اجتماعی در زنان و عوامل مؤثر بر آن در شهر سنندج انجام شد. روش : این مطالعه توصیفی مقطعی در جمعیت زنان ۱۸ تا ۶۵ سال شهر سنندج انجام شد و ۲۵۰ نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بود. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، تعقیبی توکی و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: رابطه معنی داری بین احساس امنیت اجتماعی زنان در شهر سنندج و پایگاه اقتصادی- اجتماعی، پوشش مناسب، پایبندی مذهبی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی مشاهده نشد، اما رابطه معنی دار و مثبتی بین احساس امنیت اجتماعی زنان در شهر سنندج و حمایت اجتماعی (۰/۳۳۹=r) و محل سکونت (۰/۵۰۲=r) وجود داشت. این دو متغیر حدود ۳۰% واریانس متغیر وابسته احساس امنیت اجتماعی زنان در شهر سنندج را تبیین نمودند. بحث: مولفه های امنیت محل سکونت و حمایت اجتماعی بر احساس امنیت اجتماعی زنان شهر سنندج مؤثر هستند و وضعیت نامناسب اقتصادی، مزاحمت های خیابانی و همسرآزاری از مهم ترین دغدغه های بسیاری از زنان این شهر هستند.
تبیین جامعه شناختی خشونت علیه زنان: آزمون تجربی نظریه های منابع در دسترس زنان و فمینیسم رادیکال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خشونت علیه زنان یک پدیده ی جهانی است. بخش اعظمی از تحقیقات نشان می دهند که در وقوع خشونت علیه زنان تفاوتهایی وجود دارد که ناشی از عوامل فرهنگی منحصر به فرد هستند. لذا تفاوت در فرهنگ خواه بر اساس منطقه جغرافیایی، قلمروهای ملی، مذهب یا قومیت، سبب به وجود آمدن تفاوت در نگرش نسبت به خشونت علیه زنان، شده است. تحقیق حاضر از میان انواع مختلف خشونت علیه زنان، خشونت درون خانواده و در این حیطه خشونت شوهران علیه زنان را مورد بررسی قرار می دهد. هدف این پژوهش تبیین علل اجتماعی مسئله خشونت شوهران علیه همسرانشان در شهر سنندج می باشد. روش: روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بوده است. جامعه آماری تحقیق، متشکل از کلیه زنان۴۵-۱۵ ساله متأهل ساکن شهر سنندج می باشد. در مجموع ۴۰۰ نفر از این زنان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای حصول اطمینان از اعتبار ابزار مورد استفاده در تحقیق حاضر، از روش اعتبار محتوی و اعتبار سازه استفاده شده است. همچنین آلفای کرونباخ روشی است که برای محاسبه پایایی مقیاس های تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها: درحالی که فقط۶/۸درصد از نمونه تحقیق اظهار داشته اند هیچ خشونتی را از سوی شوهر خود تجربه نکرده اند،۶۰/۸درصداز زنان پاسخ گو خشونت کمی را از سوی شوهران شان متحمل شده اند و ۳۲/۴درصد پاسخ گویان نیز خشونت متوسط و زیادی را از سوی شوهر خود تجربه کرده اند. بر اساس تحلیل داده های تحقیق، متغیر پایبندی زنان به نقش های جنسیتی مهم ترین تبیین کننده خشونت شوهران علیه زنان بوده است. نتایج: زنانی که نقش ها و کلیشه های جنسیتی و سلطه مردانه را پذیرفته اند نسبت به زنانی که این کلیشه ها را نمی پذیرند و در برابر این کلیشه ها مقاومت نشان می دهند، خشونت کمتری را از سوی شوهران خود متحمل شده اند. از این رو، هر چه میزان پایبندی زنان به نقش های جنسیتی بیشتر باشد، از میزان خشونت نسبت به این زنان کاسته خواهد شد.