مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طرح بحث تأثیر مؤلفه های مربوط به جامعه سالم بر بهروزی کودکان برای داشتن جامعه ای دوستدار کودک و همچنین داشتن آینده ای بهتر، انکارناپذیر است. ازآنجاکه عوامل اجتماعی بیش ترین نقش را در تعیین سلامتی و بهروزی جوامع دارند و با در نظر گرفتن دیدگاه پیشگیری محور و نقش مهم دوران کودکی در توسعه و سلامت جامعه، توجه به مؤلفه های اجتماعی سلامت و تأثیر آن ها بر دوران کودکی برای سعادت آیندگان بیش از پیش مطرح می شود. هدف این مطالعه، بررسی رابطه بین سلامت اجتماعی و بهروزی کودکان است. روش: مطالعه از نوع هم بستگی بوم شناختی گذشته نگر و به روش کتابخانه ای انجام شد که در آن داده های مربوط به سلامت اجتماعی طبق شاخص ترکیبی سلامت اجتماعی در ایران با مؤلفه های فقر، خشونت، رشد جمعیت، آموزش، پوشش بیمه، بیکاری و توزیع عادلانه درآمدها و داده های بهروزی کودکان با مؤلفه های میزان مرگ ومیر نوزادان، میزان مرگ ومیر کودکان زیر ۵ سال، میزان سوء تغذیه کودکان زیر ۵ سال، میزان ثبت نام در دبستان ها و درصد کودکانی که به پایه پنجم دبستان می رسند، در ۳۰ استان کشور بررسی شد. ابزارهای تحقیق شامل شاخص ترکیبی سلامت اجتماعی در ایران: رفیعی و همکاران (۱۳۸۸) و مرور ۲۰۰۲ دالیرازار بر شاخص بین المللی بهروزی کودکان یونیسف بود. از آزمون کلموگروف اسمیرنوف، آزمون هم بستگی پیرسون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته ها: بین بهروزی کودکان و متغیرهای فقر، رشد جمعیت، میزان باسوادی و پوشش بیمه به مثابه مؤلفه های سلامت اجتماعی رابطه آماری معنی داری وجود دارد. همچنین جهت رابطه متغیرهای فقر و رشد جمعیت، منفی و جهت میزان باسوادی و پوشش بیمه، مثبت است. درمجموع، پس از انجام تحلیل عاملی اکتشافی و محاسبه نمره بهروزی کودکان و سلامت اجتماعی کل، رابطه بین سلامت اجتماعی و بهروزی کودکان در ایران، با هم بستگی 49/0 (001/0=p value) تأیید شد. بحث: در بررسی رابطه بین سلامت اجتماعی و بهروزی کودکان، یافته ها حاکی از آن است که هرچه میزان فقر و رشد جمعیت بیش تر باشد، میزان دسترسی به امکانات بهداشت و درمان و تسهیلات آموزشی، پایین تر خواهد بود و بالعکس، هرچه میزان باسوادی و پوشش بیمه در جامعه ای بیش تر باشد، خانواده و به دنبال آن کودک از وضعیت رفاهی عالی تری بهره مند بوده و بهروزی بیش تری دارد؛ بنابراین توجه به این مؤلفه های سلامت اجتماعی و در نظر گرفتن آن ها در سیاست گذاری های مرتبط با کودکان، باعث ارتقاء و بهبود بهروزی کودکان در جامعه ایران خواهد شد. کلیدواژه ها: استان های ایران، بهروزی کودکان، سلامت اجتماعی
مدل ساختاری رابطه سطح سلامت با خدمات بهداشتی درمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سلامت از پایه های رشد اقتصادی اجتماعی جامعه و حق همگانی است و دولت ها باید با برنامه ریزی مناسب زمینه ایجاد آن را فراهم کنند. در این بین، برخورداری از خدمات بهداشتی درمانی به عنوان پایه سلامت، از ارکان مهم پیشرفت هر جامعه است. روش: پژوهش کاربردی حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و هم بستگی و با گردآوری اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانه ای به تبیین رابطه سطح سلامت با سطح خدمات بهداشتی درمانی موجود در شهرستان های استان خراسان رضوی پرداخته است. برای جمع آوری اطلاعات از داده های آماری و برای مدل سازی از مدل معادلات ساختاری لیزرل در محیط نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بین متغیرهای بهداشت باروری و خدمات درمانی و تسهیلات ایمن سازی موجود و متغیرهای سطح جسمی و سلامت فردی شهرستان ها در سطح 05/0 رابطه معنی داری وجود دارد. بحث: ارتقای سطح سلامت به خدمات بهداشتی درمانی وابسته است و شهرستان هایی که خدمات بهداشتی درمانی بیش تری دارند، از سطح سلامت بهتری برخوردار هستند. لذا بُعد سرمایه گذاری و ارائه خدمات مراقبت های بهداشتی برای شهروندان، توسعه زیرساخت ها و منابع و عوامل تأثیرگذار بهداشتی در سطح سلامت مهم است و با برنامه ریزی مناسب برای بهبود عدالت و برابری منطقه ای در زمینه شاخص های بهداشتی درمانی، شاهد ارتقای سطح تندرستی و سلامتی در سکونت گاه ها و شهرستان های استان خواهیم بود.
عوامل مرتبط با مشارکت اجتماعی درارتقای سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مشارکت اجتماعی به عنوان راهبرد مؤثر در ارتقای سلامت، به عوامل مختلفی مربوط می باشد. شناخت و مدیریت این عوامل در هر جامعه می تواند وقوع آن را تسهیل کند. مطالعه حاضر با هدف تعیین این عوامل در منطقه دو شهرداری تهران به اجرا درآمد. روش: مطالعه به روش توصیفی تحلیلی بر اساس نمونه ۲۵۰ نفری به صورت تصادفی چند مرحله ای در منطقه دو شهرداری تهران به اجرا درآمد. نمونه گیری توسط ۵ پرسشگر آموزش دیده که در ساعات متفاوت به منازل شهروندان مراجعه می کردند طی ۱۲ روز، انجام شد. افراد ۱۸ سال و بالاتر مایل به شرکت در مطالعه و ساکن در محل به عنوان واجدین شرکت در مطالعه منظور شدند. داده ها براساس پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری گردید. روایی و پایایی پرسش نامه در مطالعه مقدماتی تأیید شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی زوجی، کای دو و آنالیز پراکنش یک طرفه تحلیل شد. یافته ها: سطح تحصیلات، میزان ساعات فراغت در روز، سابقه و مدت مشارکت در سایر فعالیت های اجتماعی با ارزیابی کلی از عوامل مرتبط با مشارکت رابطه معنی دار (03/0≥p) داشتند. کم تر از نیمی از شرکت کنندگان یعنی ۱۰۵ نفر (۴۲ درصد) مشارکت در برنامه های ارتقای سلامت محله زندگی خود داشتند. بین میزان مشارکت اجتماعی در ارتقای سلامت با متغیر های سطح تحصیلات، تأهل، سابقه و مدت مشارکت در فعالیت های اجتماعی مختلف و میزان ساعات فراغت در روز (03/0≥p) رابطه معنی داری مشاهده شد. بحث: ارتقا آگاهی عمومی، تمهید و تسهیل عوامل زمینه ای بروز مشارکت اجتماعی از طریق کاهش تمرکزگرایی دولتی و برانگیختن و بسیج مردم می تواند سبب افزایش دانش و بهبود نگرش جامعه نسبت به مشارکت اجتماعی در ارتقای سلامت جامعه گردد.
چالش سلامت جنسی نوجوانان جدا شده از خانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نوجوانان جداشده از خانه، به واسطه جدایی و تجربه رویدادهای پر فشار، نه تنها بیش تر در معرض رفتارهای پرخطر جنسی هستند، بلکه فرصت های لازم برای آموزش جنسی از طریق منابع مناسب را از دست می دهند. با توجه به این وضعیت، مهم است که قبل از ارائه هرگونه راه کار، وضعیت سلامت جنسی و مشخصه های آن بررسی و شناسایی شود. روش: این پژوهش با شیوه ارزیابی سریع وضعیت، مبتنی بر روش پژوهش کیفی صورت گرفته است که در برخی مواقع از اطلاعات کمی توصیفی نیز استفاده شده است. نمونه ها از بین جامعه آماری که نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله تحت مراقبت شبانه روزی در شهر تهران و دست اندرکاران مراقبت از آن ها بودند، به روش هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه های متمرکز گروهی (با استفاده از دو پرسش نامه نیمه ساختاریافته برای هدایت این بحث ها) و مشاهده در بازدید از مراکز و مصاحبه انفرادی و پرسش نامه مربوطه، روش های جمع آوری داده ها بود. یافته ها: یافته های تحقیقی حاکی از آن است که نوجوانان تحت مراقبت، در بخش سلامت جنسی، چالش های جدّی دارند. درگیر شدن در روابط جنسی زودهنگام و پرخطر و قلدری و بهره کشی جنسی از همسالان و نگرش های منفی جنسی از تهدیدهای سلامت آن هاست. همچنین، آن ها در دستیابی به منابع اطلاعات جنسی معتبر، با محدودیت های فراوانی روبه رو هستند، به طوری که مهم ترین منابع دسترسی به اطلاعات جنسی آن ها دوستان و فیلم های پورنوگرافی است. بحث: نوجوانان تحت مراقبت، به موازات سوءبرداشت های خاصی که در زمینه موضوعات جنسی دارند، نیازهای بیش تری نیز برای دریافت خدمات آموزش جنسی دارند. در این باره، خلائی اساسی وجود دارد؛ بنابراین، ضروری است که به منظور ارتقای سلامت جنسی نوجوانان، برنامه های مداخله ای آموزشی شفاف و مشخص و کاربردی تدوین و عرضه شود.
فراتحلیل تحقیقاتِ پیرامون رابطه فرسودگی شغلی با سلامت روان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اخیراً توجه به فراتحلیل تحقیقاتی که درباره رابطه فرسودگی شغلی با سلامت روان است، به دلیل درک اثر منفی فرسودگی شغلی بر نیروهای کار، بین مدیران افزایش یافته است. بررسی مقدار اثر رابطه فرسودگی شغلی و ابعاد فرسودگی شغلی بر سلامت روان با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل، هدف این مطالعه است. روش: در این پژوهش، با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل، مقدار اثر رابطه فرسودگی شغلی و ابعاد فرسودگی شغلی (خستگی عاطفی و مسخ شخصیت و ناموفقیتی فردی) بر سلامت روان بررسی می شود. بدین منظور از بین ۱۶ پژوهش، ۱۰ پژوهش که ازلحاظ روش شناختی پذیرفته شده است، انتخاب و فراتحلیل درباره آن ها انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش که از فهرست های ابتدایی فراتحلیل به دست آمد، عبارت است از: ۱. فرسودگی شغلی با سلامت روان رابطه زیادی دارد (514/0- =r)؛ ۲. خستگی عاطفی با سلامت روان رابطه بیش از حد متوسط دارد (445/0- =r)؛ ۳. مسخ شخصیت با سلامت روان رابطه متوسط دارد (344/0- =r)؛ ۴. ناموفقیتی فردی با سلامت روان رابطه کم تر از حد متوسط دارد (275/0- =r). بحث: یکپارچه کردن نتایج، نشان دهنده این موضوع است که فرسودگی شغلی بیشتر ارتباط معنی دار با سلامت روانی کمتر دارد.
رابطه ابعاد احساس نابرابری جنسیتی با سلامت روان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهداف توسعه انسانی هزاره سوم اساساً شامل محورهای سلامت و عدم تبعیض و نیز برابری، به ویژه برابری جنسیتی است. هدف این تحقیق، بررسی رابطه ابعاد احساس نابرابری های جنسیتی با سلامت روان زنان شاغل است. روش: در این مطالعه، از روش هم بستگی برای سنجش رابطه بین متغیر ها استفاده شده که در آن ۲۰۲ نفر از زنان شاغل در سازمان تأمین اجتماعی شهر همدان، در سال ۱۳۹۱، به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، شامل پرسش نامه سنجش احساس نابرابری جنسیتی و پرسش نامه سنجش سلامت روان GHQ و چک لیست برای جمع آوری متغیرهای جمعیت شناختی بود. به منظور تجزیه وتحلیل نتایج، از ضریب هم بستگی پیرسون برای سنجش مقدار هم بستگی بین احساس نابرابری جنسیتی و سلامت روان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ازنظر وضعیت سلامت روان، 6/44 درصد کم ترین مقدار اختلال روانی را دارند و 1/45 درصد از جامعه تحت بررسی به میزان زیاد و خیلی زیاد، احساس نابرابری جنسیتی را ابراز داشتند. بحث: رابطه مثبت و معنی داری بین احساس نابرابری جنسیتی و سلامت روان وجود داشت؛ به طوری که هرچه احساس نابرابری کم تر باشد، سلامت روان افراد بهتر است. .
رابطه سرمایه اجتماعی درون گروهی با سلامت روان حاشیه نشینان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مقاله حاضر، تأثیر سرمایه اجتماعی را بر سلامت روانی حاشیه نشینان شهر اصفهان بررسی می کند. روش: جامعه آماری این پیمایش، از افراد بیش از ۱۶ سالِ ساکن در منطقه ارزنان و زینبیه تشکیل شد. از بین این افراد، ۳۵۷ نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای سنجش سلامت روان، از پرسش نامه استاندارد ۲۸ سؤالی سلامت سازمان جهانی بهداشت و برای ارزیابی سرمایه اجتماعی، از آرای پوتنام و کلمن و پرسش نامه سرمایه اجتماعی شامل مؤلفه های اعتماد، عضویت در شبکه ها، انسجام، و هنجارهای غیررسمی استفاده شد. یافته ها: میانگین اعتماد اجتماعی، 62/2 و میانگین عضویت در شبکه ها، 63/2 بود که هر دو از حد متوسط کم تر بود. همچنین، میانگین انسجام اجتماعی، 21/3 و هنجارهای اجتماعی، 06/3 بود که هر دو از حد متوسط بیش تر بود. میانگین سلامت روان نیز 06/3 بود. بین اعتماد و سلامت روان (115/0=r) و بین انسجام و سلامت روان (187/0=r) و بین هنجارهای اجتماعی و سلامت روان (289/0=r)، رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت، اما بین عضویت در شبکه ها و سن با سلامت روان رابطه وجود نداشت. در کل، سرمایه اجتماعی، 5/13درصد از پراکنش سلامت روان را تبیین می کند. بحث: براساس نتایج: ۱. از بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، هنجارهای غیررسمی قوی ترین هم بستگی را با سلامت روان داشت؛ ۲. سطح اعتماد حاشیه نشینان پایین است و نسبت به نهادهای رسمی چندان خوش بین نیستند. پیشنهاد می شود مسئولان شهرداری ها، از طریق برگزاری فعالیت های فرهنگی ورزشی، در بهبود این مسئله کوشا باشند.
بررسی ارتباط حمایت اجتماعی و استرس مادر در دوران بارداری با بروز پره اکلامپسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به چهارچوب مفهومی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، براساس اعلام سازمان جهانی بهداشت، موقعیت روانی اجتماعی ازجمله استرسورهای روانی اجتماعی و حمایت اجتماعی است. همچنین، از عوامل خطر مؤثر بر پیامد های نامطلوب بارداری، آسیب شناسی های روانی تشخیص داده شده در دوران بارداری است. باوجوداین، اطلاعات اندکی در این زمینه دردسترس است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط استرس و حمایت اجتماعی با بروز پره اکلامپسی انجام شد. روش: این پژوهش مطالعه ای مورد شاهدی بود. نمونه ها شامل ۱۱۰ زن باردار چندزا، ۵۵ نفر مبتلا به پره اکلامپسی و ۵۵ نفر سالم بود که مشخصات واحدهای پژوهشی را داشتند. روش نمونه گیری در این پژوهش، بر هدف مبتنی بوده و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه استرس درک شده و حمایت اجتماعی وکس بود. از آزمون های آماری مربع کای، تی مستقل، من ویتنی و مدل رگرسیون لجستیک و نسبت شانس برای تحلیل داده هااستفاده شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد در بین دو گروه ازلحاظ استرس (۰٫۰۲=p)، حمایت اجتماعی کل (006/0=p)، سه زیرمقیاس حمایت اجتماعی خانواده (04/0=p)، حمایت اجتماعی دوستان (04/0=p) و حمایت اجتماعی آشنایان (006/0=p)، اختلاف آماری معنی داری وجود داشته است. از میان عوامل مداخله گر، اثر تعداد مراقبت های بارداری و سابقه پره اکلامپسی با ورود به مدل لجستیک کنترل شد. پس از تعدیل عوامل مداخله گر، مشاهده شد اثر تعدیل شده حمایت اجتماعی بر بروز پره اکلامپسی معنی دار است (02/0=p ؛OR 86/0؛ 98/0-76/0: 95/0=p) بحث: با توجه به اختلاف معنی دار دو گروه ازلحاظ استرس و حمایت اجتماعی، توجه ماما و کارکنان بهداشتی به ابعاد روان شناختی مادر در دوران بارداری ازنظر استرس و ارائه راهکارهای حمایتی مناسب به منظور کاهش این عامل، ضرورت بهداشتی مهمی است.
سیاست ها و راهبردهای کنترل مصرف مواد مخدر در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه، آثار مستقیم یا غیر مستقیم سوءِمصرف مواد مخدر بسیاری از کشورها را تحت تأثیرات منفی قرار داده و معضل اجتماعی مهمی محسوب می شود. هزینه های بسیار و راهکارهای سخت گیرانه و شدید مقابله با آن، چنان که باید، در طی چندین دهه، نتوانسته گشایشی در گره کور سوءِمصرف مواد مخدر ایجاد کند و بسیاری صاحب نظران معتقدند که لازم است از منظر دیگری، به این معضل اجتماعی نگریسته شود. این مطالعه با هدف دستیابی به ابزار مناسبی برای ایجاد نگرشی تازه به مسئله سوءِمصرف مواد مخدر انجام شد. روش: رویکرد تحلیل پویایی های سیستم، به این جهت که قادر است تعاملات میان پارامترهای سیستم های پیچیده را بررسی کند، ممکن است ابزار مناسبی برای ایجاد نگرشی تازه به مسئله سوءِمصرف مواد مخدر به دست دهد. با درپیش گرفتن این رویکرد، ابتدا مدلی شبیه سازی شده از پدیده سوءِمصرف مواد مخدر طراحی شد. سپس به استناد روش های متعدد پایایی سنجی، پایایی مدل در تبیین و پیش بینی رفتار سوءِمصرف مواد مخدر انجام شد. درنهایت، در راستای کنترل سوءِمصرف مواد مخدر، فرضیه های روابط میان متغیرهای مدل پیشنهاد شده به وسیله مدل ارزیابی شد. یافته ها: در این مقاله، با اتخاذ رویکرد تحلیل پویایی های سیستم به عنوان ابزار تحلیلی با قابلیت آینده پژوهی، سوءِمصرف مواد مخدر مدل شده، در محیط نرم افزار «ونسیم» شبیه سازی شده است و سیاست ها و راهبردهای مختلف موردِآزمون قرار گرفته و درنهایت، بسته های سیاستی برای مدیریت معضل سوءِمصرف مواد مخدر ارائه شده است. بحث: مهم ترین این سیاست ها و راهبردها عبارت است از: تشکیل خانه های اعتیاد، حمایت درمانی و اقتصادی از معتادان و خانواده های آنان، ایجادکردن و فراهم آوردن زمینه تفریحات و سرگرمی های سالم، زمینه سازی برای جایگزین های کم خطرتر مواد مخدر، ارتقای سطح نگرش ها و باورهای عمومی افراد جامعه درباره سوء ِمصرف مواد مخدر، مشارکت اقتصادی و صنعتی با کشورهای تولید کننده مواد مخدر، تقویت اراده و خواست سوءِ مصرف کنندگان برای توقف رفتار و رفع نابسامانی های اجتماعی از طریق بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی.
علل تغییر الگوی مصرف مواد مخدر از کم خطر به پر خطر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مقاله در پی بررسی دلایل تغییر الگوی مصرف از مواد کم خطر به پرخطر و نیز شناسایی عوامل زمینه ساز آن در بین افراد معتاد استان خراسان شمالی است. چارچوب نظری این تحقیق، شامل نظریه فشار اجتماعی، نظریه آنومی، تداعی افتراقی، کنترل اجتماعی، مدل سازگاری، تعارض اجتماعی، سرمایه اجتماعی و نظریه مبادله است. روش: تحقیق به صورت پیمایشی بوده و جمعیت آماری تحقیق را افراد سوء مصرف کننده مواد کم خطر در گذشته تشکیل می دهد که درحال حاضر الگوی مصرف را به مواد پرخطر تغییر داده اند. در بررسی به عمل آمده برای دستیابی به اطلاعات کمّی در این پژوهش، دو گروه از معتادان زندانی شده و مراجعه کننده به واحد درمانی کلینیک ثامن از شهرستان بجنورد انتخاب شدند که هر دو گروه، تغییر در الگوی مصرف داشته اند و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ای محقق ساخته است. روش آماری استفاده شده نیز شامل رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیروفی دو تک متغیره است. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش، روند تغییرات الگوی مصرف حاکی از تغییر ماده مصرفی از تریاک به موادی مانند هروئین و حشیش و تغییر روش مصرف مواد از روش های دشواری همچون تدخین به روش های ساده تری همچون خوردن و تزریق بوده و کاهش سن مصرف مواد هم مشاهده می شود. بحث: نتایج تحقیق گویای این است که بین فشار (محرومیت) اجتماعی، تعامل با خانواده و هم بستگی در خانواده، فقر فرهنگی، ناخالصی مواد و تغییر الگوی مصرف مواد مخدر، رابطه معنی دار وجود دارد. به طور ِکلی عواملی که باعث شده تا افراد معتاد این استان از مواد کم خطر به پرخطر روی آورند، عبارت اند از: ارزان شدن مواد پرخطر، رونق کارگاه های صنعتی تولید مواد پرخطر، ناخالصی مواد کم خطر، وجود فشارهای اجتماعی همچون فقر و بیکاری در بین حاشیه نشینان، افزایش خرده فروشی مواد مخدر در محیط های آلوده و وجود فقر فرهنگی در بین برخی خانوادها و ناآگاهی آن ها از آثار تسکینی و تقویتی مواد.
مقایسه انواع کودک آزاری در افراد معتاد و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
قدمه: خشونت درقبال کودکان، در نگاه اول پدیده ای فردی به نظر می رسد؛ اما باتوجه به پیامدهای انحرافی همچون سوءِمصرف مواد و الکل، فحشا، فرار از خانه، رفتارهای بزهکارانه و جرائم جنسی، همراهی خشونت درقبال کودکان و همسرآزاری و بالابردن تحمل روابط خشونت آمیز در زندگی زناشویی، پدیده ای اجتماعی و چندوجهی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه سابقه انواع کودک آزاری در افراد معتاد و عادی شهر اصفهان انجام گرفت. روش: جامعه آماری پژوهش، افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد در سال ۱۳۸۹ و افراد عادی بودند. نمونه های این پژوهش، پنجاه نفر معتاد و پنجاه نفر افراد عادی بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش، تحلیلی علّی مقایسه ای بود. ابزار استفاده شده عبارت است از: پرسش نامه جمعیت شناختی، مقیاس خودگزارشی کودک آزاری و پرسش نامه سلامت عمومی. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل پراکنش چندمتغیری (مانوا) تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین انواع کودک آزاری (جسمی، جنسی، عاطفی و غفلت) در گروه آزمایش و کنترل، تفاوت معنادار وجود دارد (۲۷٫۷۰=F، ۰٫۰۰۱≥P). بحث: نتایج پژوهش نشان داد که در دوران کودکی، انواع کودک آزاری در افراد معتاد بیشتر از افراد عادی بوده است.
بیمه تکمیلی درمان در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اطمینان و آسودگی خاطر انسان ها در مواجهه با خطرات و بیماری ها، هم در زندگی شخصی و هم در توسعه رشد اجتماعی و اقتصادی جامعه تأثیر بسزایی دارد. بیمه درمان از بیمه های رایج در ایران است که به دو شکل بیمه اولیه (پایه) و بیمه تکمیلی (اختیاری) موجود است. باتوجه به رشد تکنولوژی و هزینه های هنگفت درمان، برای ارتقای نظام سلامت ایران، وجود بیمه های درمان با پوشش های مناسب، بیش از پیش در کشور احساس می شود. روش: در این تحقیق داده های اطلاعاتی ازطریق منابع معتبر داخلی و خارجی و نیز استفاده از شبکه اینترنت جمع آوری شده و برای مقایسه داده های مالی، از دلار امریکا استفاده شده است. یافته ها: وضعیت نظام سلامت و نیز بیمه های غیرزندگی مانند بیمه درمانِ ایران در دنیا و به ویژه با تعدادی از کشور های توسعه یافته و نیز کشور های منطقه خاورمیانه و اسلامی مطالعه و مقایسه شده است. بحث: مدلی برای توسعه بیمه تکمیلی درمان در ایران ارائه شده است.
چالش های بیمه اجتماعی روستائیان و عشایر در کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیمه های اجتماعی به صورت مجموعه ای از راهبردها و برنامه ها برای حفظ و بقای جوامع انسانی و توسعه آن ها در مناطق مختلف شهری و روستایی انجام می شود. دراین میان، مناطق روستا یی و عشایری به واسطه موقعیت خاص اکولوژیک و اقتصادی اجتماعی جایگاه ویژه ای دارند؛ لذا دراین مناطق، گسترش حوزه نفوذ بیمه، در معرض توجه قرار گرفته است. صندوق بیمه اجتماعی روستائیان و عشایر عهده دار این مهم، در مناطق روستایی است. درحالی که شش سال، از فعالیت این صندوق، در مناطق روستایی می گذرد، از جمعیت مشمول آن حدود ۲۷ درصد به عضویت صندوق درآمده اند. مقاله حاضر چالش های روند گسترش بیمه را بررسی می کند. روش: تحقیق کاربردی حاضر، به روش توصیفی و هم بستگی است. در گردآوری اطلاعات از روش اسنادی کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختمند استفاده شده است. مصاحبه با کارشناسان صندوق بیمه اجتماعی روستائیان و عشایر انجام شده و برای یافتن ارتباط بین شاخص توسعه یافتگی استان ها و تعداد بیمه شدگان از روش هم بستگی پیرسون استفاده شده است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که موانع گسترش بیمه اجتماعی روستائیان و عشایر عوامل متعددی دارد. دسته ای از عوامل، ساختاری و اجرایی بوده و دسته ای دیگر، برخاسته از وضعیت جامعه هدف است. ازجمله چالش های ساختاری و قانونی می توان به قوانین و مقررات و تعاریف و نبود تبلیغات صحیح و مناسب اشاره کرد. درخصوص جامعه هدف، می توان به دلایلی مانند بی اعتمادی به کارگزاران بیمه، عدم آگاهی از مزایای بیمه گفته شده، ناتوانی اقتصادی بیمه گزاران در پرداخت حق بیمه، به خصوص در مناطق کمتر توسعه یافته و مانند آن اشاره کرد. ضریب هم بستگی پیرسون نشان می دهد، هم بستگی بین درصد پوشش بیمه شدگان صندوق بیمه روستائیان و عشایر و شاخص توسعه انسانی (۰٫۰۴۸)، در سطح اطمینان ۹۵ درصد معنا دار است. بحث: با توجه به ارتباط مستقیم و تنگاتنگ بین تأمین اجتماعی و توسعه پیشبرد بیمه اجتماعی روستائیان و عشایر در مناطق روستایی کشور، به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته، محروم و حاشیه ای و برای دستیابی به حداکثری پوشش جغرافیایی و جمعیت، عرضه تسهیلات و حمایت های بیشتر و اتخاذ روش های خاص ترویجی و مشارکتی ضروری است. ازطرف دیگر، برای حل مشکلات ساختاری و اجرایی موجود بر سر راه گسترش پوشش بیمه ای جامعه هدف، به ارزیابی و اصلاح قوانین و اصلاح روند فعالیت اجرایی صندوق بیمه روستائیان و عشایر نیاز است.
عوامل موثر اقتصادی، اجتماعی و بودجه های عمرانی دولت بر مهاجرت روستائیان در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این مطالعه، اثر عوامل مؤثر اقتصادی ، اجتماعی و بودجه های عمرانی دولت بر مهاجرت روستائیان در ایران، موضوع بررسی قرار گرفته است. به منظور بررسی ارتباط بین مهاجرت و بودجه دولت در امور اقتصادی و اجتماعی در مناطق روستایی، از روش خودتوضیح برداری با وقفه های گسترده استفاده شد. روش: در این مطالعه تحلیلی به منظور بررسی ارتباط بین مهاجرت و بودجه دولت در امور اقتصادی و اجتماعی در مناطق روستایی، از روش خودتوضیح برداری، با وقفه های گسترده استفاده شد. اطلاعات لازم به منظور بررسی و شناخت عوامل مؤثر اقتصادی اجتماعی و بودجه های عمرانی دولت بر مهاجرت روستائیان در ایران، در سال های ۱۳۵۴تا۱۳۸۳، از منابع آماری مختلف، نظیر مرکز آمار ایران، بانک مرکزی، بانک جهانی، سازمان جهاد کشاورزی، سازمان خوار و بار جهانی (فائو) استفاده شد. یافته ها: مطالعات نشان داد که هریک از عوامل اقتصادی اجتماعی و هزینه های دولت اثرهای متفاوتی را بر مهاجرت روستائیان می گذارند. باید استراتژی های دولت بر سرمایه گذاری هایی متمایل شود که در کاهش مهاجرت تأثیر مثبتی بگذارند. برخلاف انتظار مشاهده می شود که در بلند مدت با افزایش بودجه دولت درزمینه عمران و نوسازی روستاها نه تنها مهاجرت کاهش نمی یابد، بلکه افزایش می یابد. همچنین ملاحظه می شود که بودجه اقتصادی دولت در بخش کشاورزی، بر کاهش یا افزایش میزان مهاجرت تأثیری ندارد. باتوجه به یافته های مطالعه، گونه ای تحلیل سیاستی مناسب، درزمینه بهبود کارایی سرمایه گذاری های دولت در مناطق روستایی،به منظور کاهش مهاجرت ضروریست. بحث: باتوجه به یافته های مطالعه، تحلیل سیاستی مناسبی، درزمینه بهبود کارایی سرمایه گذاری های دولت در مناطق روستایی، به منظور کاهش مهاجرت ضروریست.