رفاه اجتماعی

رفاه اجتماعی

رفاه اجتماعی سال 20 بهار 1399 شماره 76 (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

مقالات

۱.

بررسی تأثیر تحریم بر شاخصهای رفاهی خانوارهای شهری و روستایی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تحریم فقر نابرابری درآمدی کالری دریافتی اقتصاد ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۶۶
مقدمه: موضوع رفاه و کاهش فقر و نابرابری همواره از مسائل مورد توجه سیاست گذاران حوزه ی مسائل اجتماعی- اقتصادی می باشد، در نتیجه شوک های برونزایی نظیر تحریم بر رفاه خانوار نیاز به بررسی جدی دارد. روش: در این مقاله برای بررسی آثار تحریم های یکجانبه آمریکا بر رفاه خانوارهای شهری و روستایی با استفاده از ضرب ماتریسی، میزان کالری دریافتی برای گروه های مختلف درآمدی برآورد گردید. سپس با استفاده از نتایج آن و داده های خام طرح هزینه درآمد خانوار شاخص های درصد فقر خانوار و ضریب جینی برای دوره 1381 تا 1397 محاسبه شد. در نهایت بر پایه نظریه «بهینه پرتو» آثار تحریم ها بر رفاه خانوارها نشان داده شد. یافته ها: پس از تشدید تحریم ها بر اقتصاد ایران در سال 1389، کمبود دریافت کالری(کمتر از استاندارد) از دهک اول به سمت دهک چهارم در خانوارهای شهری و تا دهک سوم برای خانوارهای روستایی پیش رفته است. روند فقر پس از سال 1390 با تشدید تحریم ها، الگوی افزایشی از خود نشان داده است. الگوی نابرابری درآمد تحت تاثیر قانون هدفمندی یارانه ها تا 1392 کاهشی بوده، از سال 1392 به بعد تحت تاثیر بازار ارز و به دنبال آن بازگشت تحریم ها، پیامد منفی بر رفاه خانوارهای ایرانی بجا گذاشته است. بحث: دستیابی به اهداف اقتصادی و رفاهی نیازمند تعیین جامعه هدف برای دریافت های حمایتی است. مقررات زدایی از بازار کسب و کار و همگرایی بین سیاست ها و قوانین از مهم ترین راهکارهای کاهش اثرات منفی تحریم بر شاخص های رفاهی خانوارهای ایرانی می باشد.
۲.

کشمکشها و سازواریهای مالی در زوجهای شاغل؛ یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی تجربه زیسته زوج شاغل سازواری مالی کشمکش مالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۱
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجارب زیسته زوجهای شاغل از مسائل مالی انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. طی این مطالعه، پژوهشگران 12 زوج شاغل دارای رضایت زناشویی را با بهره گیری از نمونه گیری گلوله برفی و 12 زوج شاغل دارای تعارضات زناشویی را نیز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب کرده و مورد مصاحبه قرار دادند. مصاحبه ها با استفاده از روش دیکلمن، آلن و تانر که دارای ماهیت تیمی بوده و در پدیدارشناسی تفسیری مرسوم است، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل تجارب مشارکت کنندگان، منجر به شناسایی 2 مضمونِ اصلی تحت عناوینِ کشمکش مالی (با مضامین فرعی: ترجیح مالی، روابط نامناسب مالی، عدم تعهد مالی، ضعف در مهارتهای مالی، مدیریت منفردِ مالی و خشونت مالی) و سازواری مالی (با مضامین فرعی: عدم ترجیح مالی، روابط بهینه مالی، تعهدِ مالی، زندگی مالی مشترک و مهارتهای مالی زوج) شد. بحث: نتایج این پژوهش نشان داد مسائل مالی در سبک زندگی زوج شاغل چیزی بیش از صحبت کردن و مشاجره پیرامون پول و بودجه است. این مطالعه ضمن مقایسه کیفی دو گروه زوجهای شاغل راضی و متعارض از نقطه نظر مسائل مالی، این نکته را نیز بر مطالعات قبلی افزود که آنچه از چالشهای مالی و منازعات مرتبط با پول مهم تر است، نحوه ادراک و مقابله زوج شاغل برای حل وفصل این معضلات و تعارضات مالی است. زوج شاغل می توانند با کمک شاخصه های اولویت بندی مناسب، روابط مالی مناسب، مسئولیت پذیری مالی، زندگی مالی تیمی و کسب مهارتهای مالی به سمت سازواری مالی در حرکت باشند.
۳.

عاملیت زنانه در مواجهه با خشونت نمادین در طبقه متوسط(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: خانواده خشونت خشونت نمادین زنان طبقه متوسط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۹۵
مقدمه: خشونت نمادین نوعی از خشونت علیه زنان است که در آن خشونت از جنبه های آشکار و بدنی خارج شده و به صورت پنهان و نمادین درآمده است. از آنجا که پژوهشهای صورت گرفته در خصوص خشونت خانگی در داخل کشور عمدتاً به روش کمی انجام شده و به خشونتهای مستقیم و آشکار می پردازد، نیاز به انجام پژوهش حاضر، وجود داشته است. مبانی حساسیت برانگیز نظری پژوهش حاضر بر اساس نظریه منابع، نظریه انتخاب عقلانی کلمن و خشونت نمادین بوردیو بوده است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی به شیوه نظریه مبنایی است که حاصل 15 مصاحبه عمیق در میان زنان تحصیل کرده در شهر مشهد است. یافته ها: 20 مقوله اصلی و یک مقوله هسته از خلال کدگذاری داده ها در این پژوهش استخراج شد. مفهوم هسته «عاملیت زنانه در مواجهه با خشونت نمادین» نامیده شد و مقولاتی مانند دخالت اطرافیان شوهر، جهت گیری سوگیرانه کنش زناشویی همسر، ناپایداری در هنجارهای زندگی زناشویی، دسترسی پذیری پشتیبان های مکمل، آگاهی یابی فزاینده زنان، همسان همسرگزینی اقتصادی- اجتماعی به عنوان شرایط علی؛ همچنین پایداری/ تزلزل زندگی خانوادگی، فراز/ فرود منزلتی زنان در خانواده، تحدید/ تزاید در سطح خشونت خانگی و آرامش/ آشفتگی جو خانوادگی به عنوان شرایط پیامدی از داده های این پژوهش استخراج شدند. بحث: برخورداری زنان طبقه متوسط از منابعی چون تحصیلات عمومی و دانشگاهی و دسترسی بهتر به منابع مالی، حمایت اجتماعی و مراجع قانونی موجب شده است تا پتانسیل و امکان اعمال خشونت به گونه ای آشکار و مستقیم توسط همسرانشان توان بروز نیابد، اما در معرض نوعی خشونت غیرملموس تر و پنهانی تر، قرار گیرند. در این میان نوعی مدیریت و بروز عاملیت زنانه در راستای زدودن و یا حداقل تعدیل خشونت نمادین در عرصه زندگی زناشویی به گونه ای هوشمندانه و به گونه ای که انعکاس رفتارهای مذکور کمترین هزینه را متوجه طرف مقابل کند، توسط زنان بروز می یابد.
۴.

تجربه زیسته انصراف از جدایی در بین زنان متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: انصراف از جدایی زنان متقاضی طلاق تجربه زیسته طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۹۶
مقدمه: طلاق پدیده ای است که نه تنها خانواده ها بلکه در نگاه کلان جامعه را نیز دچار مشکل می سازد اما دراین بین افرادی نیز وجود دارند که با وجود ارائه درخواست طلاق از این امر منصرف می شوند. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا ادراک و علل انصراف از طلاق در زنان، مورد واکاوی قرار گیرد. روش: رویکرد انجام پژوهش کیفی و از نوع روش پدیدارشناسی است. به این منظور 12 زن منصرف شده از طلاق در منطقه 14 شهر تهران در سال 1396 به شیوه داوطلبانه و هدفمند، انتخاب و داده ها به روش مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته گردآوری شدند. یافته ها: در سه مقوله اصلی دسته بندی شده اند: ادراک زنان در زمان درخواست طلاق تا انصراف که بیشتر زنان از دوران ارائه درخواست طلاق تا برگشت به زندگی مشترک به برزخ و معلق بودن اشاره کردند و دو مقوله اصلی ادراک منفی و ادراک منطقی دسته بندی شدند. 2- دلایل انصراف این زنان که در 7 مقوله فرزند، عدم حامی، فرصت مجدد، نگاه بد جامعه به زن مطلقه، ترس از تنهایی، استفاده از خدمات مشورتی و مشاوره ای و شخصیت وابسته دسته بندی شدند. 3- نگاه به زندگی کنونی (پس ازآنصراف)، نیز به سه مقوله امیدوار و راضی، امیدوار و ناراضی و ناامید و ناراضی دسته بندی شد که بیشتر زنان از زندگی مشترکشان ناراضی بودند. بحث: با توجه به نتایج به دست آمده این نکته قابل ذکر است که تعداد زنان منصرف شده از طلاق کم نیستند اما برای بهبود و غنای زندگی این زنان، آموزش ضروری به نظر می رسد. در ضمن بحث مشاوره قبل از اقدام به طلاق می تواند مفید واقع شود.
۵.

تجربه زیسته فرزندان طلاق در شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: فرزندان طلاق تجربه زیسته طردشدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۹۷
مقدمه: طلاق به عنوان یک مسئله اجتماعی پیامدهای اجتماعی، عاطفی، اقتصادی زیادی برای فرزندان به همراه دارد اما تاکنون این مسائل از نظرگاه فرزندان موردتوجه قرار نگرفته است. اگرچه در سایر کشورها نیز تعداد کمی از تحقیقات به آن پرداخته اند اما نتایج آنها نشان دهنده تجربیاتی بیان نشده و شناخته نشده از سوی جامعه علمی است و این واقعیت خود منجر به تحمیل فشارهای بیشتر به کودکان شده است. بر این اساس در این پژوهش تلاش شده است اولین گام برای حل مشکلات فرزندان طلاق که همانا شناخت آنهاست، برداشته شود. روش: این پژوهش به روش گرانددتئوری (نظریه مبنایی) و با مصاحبه عمیق با 24 نفر از فرزندان خانواده های طلاق در گروه سنی 13 تا 18 ساکن شهر تهران، در سال 1395 انجام شد. یافته ها: تجربه مشترک فرزندان طلاق در مقوله ای با عنوان «معلق بودگی رانشی» قابل توصیف و تشریح است که ماحصل نابسامانی در فضای اجتماعی، خانواده بازسازی شده و سایر فضاهای زندگی فرد است و علی رغم به کارگیری استراتژیهای انطباقی مختلف توسط کودک، در بسیاری از مواقع قادر به سازگار شدن با شرایط نیست و این امر پیامدهای اجتماعی و روانی زیادی را برای او به همراه دارد. بحث: هرچقدر محیطی که کودک در آن زندگی می کند، طلاق را انگ آلودتر بداند، هرچه تغییرات ایجادشده در زندگی کودک بیشتر به عنوان استرس واره عمل کند و هرچه تاب آوری فضای زندگی کودک شکننده تر باشد و هرچقدر توانایی کودک در به کارگیری استراتژیهای کارآمد کمتر باشد، پیامدهایی که از طلاق نصیبش می شود، سخت تر و آسیب زننده تر خواهد بود. بر این اساس در کنار تلاشهایی که برای کاهش طلاق در جامعه صورت می گیرد پیشنهاد می شود به «طلاق کم آسیب» نیز توجه شود. برچسب زدایی از طلاق و کودکان طلاق اولین گام برای رسیدن به جامعه ای امن برای این گروه از کودکان است.
۶.

شناسایی مولفه ها و شاخص های مدل جدید هدایت تحصیلی: کاربردی در رفاه اجتماعی دانش آموزان و خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: هدایت تحصیلی آینده پژوهی بازار کار نظام ارزشی رضایت درونی رفاه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۷۷
مقدمه: هدایت تحصیلی و نقش آن در ارتقا شاخصهای رفاه اجتماعی دانش آموزان و خانواده ها از مهم ترین دغدغه های نظام آموزشی و تصمیم سازان امر توسعه در هر کشور است. هدف از مطالعه حاضر شناسایی مؤلفه ها و شاخصهای مدل جدید هدایت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه نظام آموزشی ایران با روش دلفی فازی بوده است. روش: پژوهش با توجه به ماهیت آن توصیفی و با توجه به هدف تعریف شده، از نوع کاربردی است و بر اساس شیوه انجام آن، پیمایش بوده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان، معلمان و مشاوران منتخب و متخصص درزمینه هدایت تحصیلی در مدارس متوسطه تشکیل دادند. ابزار گرداوری داده ها، مصاحبه و پرسشنامه بود و از تکنیک دلفی فازی استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش 26 نفر بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی و استراتژی گلوله برفی انتخاب شدند. یافته ها: از بین 18 مؤلفه شناسایی شده، 13 مؤلفه شامل آمایش منطقه (35/9)، رسانه- فضای مجازی (35/9)، آینده پژوهی بازارکار (82/10)، علاقه (36/9)، کنترل درونی دانش آموز (41/10)، مؤلفه های نگرشی (41/10)، صفات شخصیتی پایدار (09/9)، نظام ارزشی (44/10)، توان حرفه ای مشاور (44/10)، توان حرفه ای معلم (61/14)، قدرت آزمونهای استاندارد (90/11)، مدیریت و مهارت والدین (36/11) و توانمندی عوامل سازمانی (36/11) که میزان معناداری آنها بیشتر از حد آستانه (94/8) بود، به عنوان مؤلفه های اصلی در شکل گیری سه شاخصِ شخصیتی، اجتماعی، فنی و مهارتی مدل جدید هدایت تحصیلی دوره متوسطه انتخاب شدند. بحث: شناسایی مؤلفه ها و شاخصهای مدل جدید، بسترهای مناسبی را برای اجرای صحیح هدایت تحصیلی در راستای تأمین رفاه اجتماعی دانش آموزان متوسطه فراهم می کند که پیامدهای مثبتی همچون رضایت درونی در شغل و زندگی، اصلاح هرم شغلی جامعه، سلامت روان، یادگیری مادام العمر و درنهایت توسعه کشور را به همراه دارد.
۷.

بررسی اثرات اصلاحات پارامتریک بر پایداری مالی و رفاه بازنشستگان در سازمان تأمین اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اصلاحات پارامتریک پایداری مالی تأمین اجتماعی سن بازنشستگی سیستم بازنشستگی شاخص بندی مزایا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۶۲
مقدمه: بحران صندوقهای بازنشستگی یکی از چالشهای بزرگ اقتصاد ایران است. پیش بینی می شود در آینده نزدیک بزرگترین سازمان ارائه دهنده خدمات بازنشستگی در کشور، یعنی سازمان تأمین اجتماعی، با کسری منابع نسبت به مصارف روبه رو شود و نتواند تعهدات آتی را تکیه بر منابع در اختیار جبران کند . از این رو، اصلاحات سیستم بازنشستگی یکی از موضوعات مهم در حوزه سیاستگذاری اجتماعی است. با توجه به این مهم، در مقاله حاضر اثر اصلاحات پارامتریک بر پایداری مالی سیستم بازنشستگی تأمین اجتماعی ارزیابی شده است. روش: برای ارزیابی اثرات اصلاحات لازم است در گام نخست وضعیت فعلی سیستم تأمین اجتماعی شبیه سازی شود. برای این منظور یک مدل جمعیتی برای ایران ترسیم و بر مبنای آن وضعیت اعضای سیستم تأمین اجتماعی در دوره 1395 تا 1470 تخمین زده شده است. پس از آن وضعیت سیستم در صورت ادامه وضعیت موجود برآورد شده و درنهایت با فرض ثبات شرایط کلان اقتصادی تأثیر اصلاحات پارامتریک (افزایش سن بازنشستگی و تغییر در شیوه شاخص بندی مزایا) بر پایداری مالی و رفاه اعضای سیستم (نرخ جایگزینی)مورد بررسی قرار گرفته است. برای این شبیه سازی از نرم افزار PROST استفاده شده است. یافته ها: نتایج شبیه سازی نشان داد در صورت ادامه شرایط فعلی، سیستم بازنشستگی تأمین اجتماعی در سال 1399 دچار کسری می شود و این کسری به صورت فزاینده ادامه دارد به طوری که در سال 1470 حق بیمه ها باید تا 59 درصد افزایش یابد اما با اعمال اصلاحات پارامتریک می توان پایداری مالی سیستم را تا سال 1432 حفظ کرد و نرخ حق بیمه پایدارکننده سیستم به 25.5 درصد در سال 1470 می رسد. با این اصلاحات نرخ جایگزینی متوسط کاهش می یابد اما برای افرادی با دوره اشتغال کامل، نرخ جایگزینی بدون تغییر باقی خواهد ماند. بحث: با اعمال اصلاحات پارامتریک (افزایش سن بازنشستگی و تغییر در شیوه شاخص بندی مزایا) می توان زمان بروز کسری در سازمان تأمین اجتماعی را به تأخیر انداخت اما نمی توان سیستم را در بلندمدت پایدار نگه داشت و نیاز به اصلاحات مکمل است. مزیت این شیوه اصلاح آن است که نرخ جایگزینی برای فرد بدون تغییر می ماند و رفاه بازنشستگان از این زاویه تحت تأثیر قرار نمی گیرد.
۸.

مورد پژوهی محله جرم خیز: ساختارها، فرایندهای و سازوکارهای وقوع جرم در محله هرندی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: عوامل و سازوکارهای علی محله جرم خیز ویژگیهای ساختاری محله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۰۱
مقدمه: این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر جرم خیزگشتن محله هرندی شهر تهران می پردازد. بررسی ادبیات نظری حوزه محله جرم خیز نشان می دهد عوامل، فرایندها و سازوکارهای علی در چهار بعد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و محیطی در ترکیب باهم می توانند به جرم خیزشدن محله های شهری منجر شوند. با ترکیب آنها، مدلی چندسطحی و چندبعدی برای توضیح محله جرم خیز ارائه شده است. روش: مطالعه حاضر با استفاده از روش موردپژوهی انجام شده است. داده های پژوهش از منابع چندگانه مانند پیمایش، داده های ثانویه، مطالعات پیشین و مشاهده تولید و جمع آوری شده است. به منظور بررسی برخی از عوامل علی و سازوکارها مدل نظری با استفاده از روش پیمایش و نمونه گیری تصادفی با 370 نفر از ساکنان محله هرندی پرسشنامه تکمیل شد. یافته ها: ویژگیهای ساختاری محله مانند ناپایداری مسکونی، ناهمگنی قومی، فقر، الگوهای مختلط استفاده از زمین و کالبد گسیخته با تضعیف روابط اجتماعی، قدرت فرهنگ و افزایش بی نظمیها و شکل دادن به چارچوب فرهنگی بدبینی قانونی و تضعیف کارآمدی جمعی باعث جرم خیزی محله شده اند. به عبارت دیگر محله هرندی به این دلیل جرم خیز شده است که کارآمدی جمعی یا ظرفیت خودتنظیمی محله با اختلال مواجه شده است. در این شرایط ساکنان دیگر قادر نیستند منابعشان را برای مقابله با جرم از طریق فرایندهای غیررسمی و رسمی بسیج کنند. بحث: یافته های دلالت بر این دارند که مجموعه ای از عوامل با تضعیف کارآمدی جمعی و ظرفیت خود-تنظیمی باعث جرم خیزی محله هرندی شده است. جرم نیز تحت برخی از شرایط باعث تقویت کارآمدی جمعی و در برخی از بخشهای محله باعث تضعیف زندگی جمعی و کارآمدی جمعی شده است.
۹.

سالمندی مشقت بار: پیامد سالخوردگی جمعیت در مناطق روستایی شهرستان بدره(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سالمندان روستایی سالمندی مشقت بار سالخوردگی روستایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۶۸
مقدمه:در دهه های اخیر جمعیت جهان با چالش عمده ای تحت عنوان «سالخوردگی جمعیت» یا «سونامی سالخوردگی» مواجه شده است که ریشه در عواملی همچون کاهش نرخ رشد جمعیت و مهاجرت جوانان به شهر دارد. مشاهدات میدانی در مناطق روستایی شهرستان بدره نشان می دهد که سالخوردگی روستایی تبدیل به یک مسئله اجتماعی پنهان شده است که تاکنون مطالعه جامعی روی آن انجام نشده است. از همین رو، این پژوهش قصد دارد تا به بررسی ابعاد این پدیده بپردازد. روش: از روش نظریه زمینه ای و تکنیک های آن از جمله مصاحبه به عنوان تکنیک اصلی و مشاهده همراه با مشارکت و داده های آماری به منزله تکنیکهای مکمل جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. با 21 نفر (شامل 12 زن و 9 مرد) از سالمندان 65 ساله و بالاتر ساکن در شهرستان بدره مصاحبه به عمل آمد. یافته ها: سالمندان مناطق روستایی از نوعی سالمندی مشقت بار رنج می برند. روابط اجتماعی اندک، فقدان سواد، وابستگی شدید اقتصادی به دیگران و نهادهای حمایتی، تنزل منزلت اجتماعی، سطح پایین سلامتی، تعلیق زمانی و تداوم شغلی مهم ترین شاخصهای این نوع از سالمندی به شمار می روند. بحث: پدیده سالمندی روستایی در شهرستان بدره با ادعاهای نظریه های غربی همچون نظریه های مشارکت، عدم مشارکت و استمرار همخوانی ندارد. چراکه در این مناطق روستایی اگرچه افراد سالخورده در حد توان خود همچنان به فعالیتهایی می پردازند که استمرار فعالیتهای قبلی آنها به شمار می رود اما این نوع از فعالیت دلالت بر دوران سالمندی موفق ندارد. اکثر این افراد ازلحاظ اقتصادی و اجتماعی وابسته به سایر اعضای خانواده خود بوده و هدف آنها از استمرار فعالیتهای خود نیز تا حد زیادی تسکین این نوع از وابستگی است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱