مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: در تحقیق حاضر عدالت سازمانی به مثابه متغیر مستقل، و رفتار شهروندی سازمانی به مثابه متغیر وابسته در نظر گرفته شده است با نظر داشت مطالب بیان شده و با عنایت به عدم توجه لازم به این موضوع مشکلات و کاستی های فراوانی در ارائه خدمات به مشتریان، تعهد کارکنان، مشارکت فعال آنان و در نتیجه عملکرد مثبت کارکنان ایجاد نموده است که در نتیجه ما در این تحقیق بر آنیم که بررسی نماییم آیا عدالت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی از دیدگاه کارکنان سازمان های فرهنگی تاثیر دارد؟
روش پژوهش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی و از حیث تاثیر بین متغیرهای تحقیق از نوع همبستگی است. روش انجام تحقیق نیز به صورت پیمایشی بوده و با استفاده از دو عدد پرسشنامه استاندارد شده در خصوص موضوعات رفتار شهروندی سارمانی (پرسشنامه 20 سوالی ارگان) و عدالت سازمانی (پرسشنامه20 سوالی نیهوف و مورمن) اطلاعات مورد نیاز از بین 218 نفر از کارکنان معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال به عنوان نمونه آماری جمع آوری گردیده است.
یافته ها: با توجه به ضرایب همبستگی اسپیرمن بین ابعاد عدالت سازمانی و رفتارشهروندی کارکنان، شاخص عدالت توزیعی با داشتن بالاترین ضریب همبستگی با متغیر رفتار شهروندی سازمانی یعنی0/507 بالاترین اولویت را در تاثیر بر این متغیر به خود اختصاص داده است. شاخص های عدالت مراوده ای با ضریب همبستگی 0/384 و عدالت رویه ای با ضریب همبستگی 0/214 به ترتیب در اولویتهای دوم و سوم قرار دارند.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج آزمون فرضیه ها، عدالت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان سازمان های فرهنگی تاثیر گذار است. یعنی تمام فرضیه های مطرح شده مورد تأیید قرار گرفت.
نقش هوش فرهنگی در عملکرد مدیران (مورد مطالعه: صندوق بازنشستگی کشوری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: در این پژوهش، تلاش شد تا به بررسی نقش هوش فرهنگی بر عملکرد مدیران صندوق بازنشستگی کشوری پرداخته شود. در این تحقیق هوش فرهنگی و ابعاد چهارگانه آن شامل دانش هوش فرهنگی، استراتژی، رفتار و انگیزش بر عملکرد مدیران مورد بررسی قرار گرفت.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش بر حسب هدف کاربردی است و از نظر روش جمع آوری اطلاعات پیمایشی - تحلیلی است و در آن به دنبال بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر عملکرد مدیران می باشد. جامعه آماری این تحقیق، کلیه مدیران و سرپرستان ادارات صندوق بازنشستگی کشوری است که به شیوه سرشماری به تعداد 95 نفر مورد سنجش قرار گرفتند. روش گرد آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پرسشنامه می باشد روایی سؤالات پرسشنامه به شیوه محتوای مورد تائید قرار گرفت همچنین برای پایایی سؤالات از آلفای کرونباخ استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از آزمونهای آماری همبستگی اسپیرمن و آزمون رتبه بندی فرید من بهره گرفته شد.
یافته ها: در آزمون فرضیه اصلی این پژوهش که به بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و عملکرد مدیران می پردازد وجود رابطه از طریق آزمون کای اسکور (آزمون استقلال) مورد تائید قرار گرفت نتیجه این آزمون بیانگر آن است که دو متغیر هوش فرهنگی و عملکرد بهم وابسته اند و رابطه معنا داری بین آنها وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد، بین هوش فرهنگی و عملکرد مدیران رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین مشخص شد تأثیر گذاری هوش فرهنگی بر عملکرد مدیران و سرپرستان ادارات برخاسته از ابعاد دانش و رفتار هوش فرهنگی است.
مولفه های فرهنگ سازمانی و نقش آن بر بهبود مدیریت تحول (مطالعه موردی: شرکت کارت اعتباری ایران کیش)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
معمولا اجرای برنامه های تحول، با موانع و مقاومتهایی از سوی کارکنان همراه است به همین خاطر کارشناسان بر فرهنگ سازمانی به عنوان عامل موثر بر بهبود مدیریت تحول، تاکید نموده اند. این تحقیق با هدف بررسی مولفه های فرهنگ سازمانی، بر بهبود مدیریت تحول به انجام رسیده است. برای این منظور، هفت فرضیه تبیین گردید که به سنجش ارتباط میان مولفه های فرهنگ سازمانی (مشارکت، یکپارچگی، انعطاف پذیری، ارزشها و هنجارها، ریسک پذیری، جو نوآوری، پشتیبانی) و مدیریت تحول می پرداخت.
این تحقیق از نوع کاربردی بوده که با روش توصیفی-همبستگی به انجام رسیده و ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است که مولفه های فرهنگ بر اساس مدل بیگلیاردی و همکاران (2012) و موفه های مدیریت تحول بر اساس مدل ادکار که توسط هیت (2006) نیز ارائه شده است تبیین گردید. پرسشنامه در میان کارشناسان شرکت اعتباری ایران کیش توزیع و در نهایت، 198 پرسشنامه صحیح و معتبر جمع آوری گردید و بدین وسیله، روابط تعریف شده در مدل به وسیله آزمون رگرسیون چندگانه، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق، دیدگاه جامع تری نسبت به ارتباط فرهنگ و مدیریت تحول ارائه داده است. نتایج نشان می دهد که از میان مولفه های فرهنگ سازمانی؛ مشارکت، یکپارچگی، انعطاف پذیری، پشتیبانی و ارزشها بر مدیریت تحول موثر و دو مولفه ریسک پذیری و جو نوآوری، تاثیر معناداری بر مدیریت تحول نداشتند.
مقایسه فرهنگ سنتی و فرهنگ مدرن در بوشهر با ارائه راهکارهای مدیریتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: هدف از این پژوهش با توجه به موقعیت فرهنگی استان بوشهر که یکی از مهمترین استانهای دارای فرهنگ غنی و اصیل می باشد و درگذشته به دلیل مروادات فرهنگی و تجاری با کشورهای بسیاری در ارتباط بوده است، برآیند فرهنگ این کشورها چه تاثیری بر فرهنگ بومی و تعاملات اجتماعی آن شهر باقی گذاشته است؟ مهمترین عوامل اختلاف موجود بین عناصر فرهنگی سنتی و مدرن چیست و چه شباهتهایی بین این عناصر موجوداست؟
روش پژوهش: با استفاده از روش تطبیقی و تحلیل داده های ثانویه سوالات فوق مورد آزمون قرار گرفته اند. این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است روش کتابخانه ای شامل گردآوری اطلاعات و مطالعه تحقیقاتی که قبلا"صورت گرفته است می باشد. روش میدانی نیز شامل انجام مصاحبه و گردآوری داده ها از فرهنگ و باورهای افراد بومی و غیر بومی در بوشهر می باشد که فرهنگ سنتی حدود40% از فرهنگ و باور مردم استان و سهم کمی از فرهنگ قبل را به خود اختصاص داده است و فرهنگ مدرن حدود60% فرهنگ و باور مردم استان در سطح معنا داری تحت تاثیر نسل حاضر و جوانان قرار گرفته است و نسبت به گذشته افزایش یافته همچنین با ارائه راهکارهای مدیریتی می توان مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.
یافته ها: جامعه آماری ما در این پژوهش مجموعه ای از فرهنگ و باورهای افراد بومی و غیر بومی در بوشهر، اشیاء فرهنگی، سازمانهای فرهنگی یا چیزهایی گفته می شود که حداقل در یک ویژگی فرهنگی مشترک باشند و پژوهشگر علاقمند است، یافته های پژوهش را به آنها تعمیم دهد.
نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر، واژگان و آئین های بسیاری از کشورهای آفریقا و زنگبار، هند و انگلستان که وارد فرهنگ بوشهر شده است هنوز به قوت خود باقی است و سنت های بسیاری در طول زمان به دست فراموشی سپرده یا بسیار کمرنگ شده است نهادهایی چون پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، سایر نهادهای ذی ربط و پژوهشگران باید با بررسی و شناسایی این عناصر، آنها را ثبت میراث معنوی، احیاء و ابقاء نمایند.
بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی (فیس بوک) بر سبک زندگی جوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش:دنیای مجازی ، جهانی است که تاثیرات آن بر زندگی همواره مورد توجه و سئوال بوده است و امروزه به دلیل گستردگی بیش از حد آن حساسیت های فراوانی را ایجاد کرده است. از این رو در این پژوهش در تلاش بودیم تا پس از بررسی این گونه از ابزارهای ارتباطی به تاثیر آنها بر روی یک جامعه آماری که در این پژوهش دانشجویان دانشگاه تهران مرکز بوده است ، بپردازیم.
روش پژوهش:بر این اساس تعداد 300 پرسش نامه را میان دو گروه از دانشجویان عضو و غیرعضو توزیع کرده و با طرح سئوالاتی مرتبط با شبکه های مجازی و سبک زندگی به بررسی تاثیرات این گونه از ابزارهای ارتباطی بر روی سبک زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد تهران مرکز پرداختیم تا به این پرسش بنیادی پاسخ گوئیم که آیا رابطه معنا داری بین عضویت و حضور درشبکه های اجتماعی مجازی(فیس بوک)و سبک زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزوجود دارد؟ با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (فراوانی ، درصد فراوانی ، ضریب و جداول توزیع فراوانی) و بوسیله نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
یافته ها:در این راستا فرضیه این پژوهش بدین شکل تدوین شده بود که به نظرمی رسد بین عضویت و حضور در شبکه های اجتماعی مجازی(فیسبوک) و سبک زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز رابطه معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: تحقیقات نشان دهنده آن است که عضویت در شبکه های مجازی نه به لحاظ مدت آن و به لحاظ شدت فعالیت در آن زمینه ساز شکل گیری سبک ویژه ای از زندگی نبوده است و بدین ترتیب فرضیات این پژهش رد شده و عدم رابطه ی مستقیم میان عضویت در شبکه های اجتماعی و سبک زندگی متمایز اثبات می شود.
بررسی رابطه شکاف نسلی با میل به مصرف کالاهای فرهنگی میان نسل جوان با نسل بزرگسال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش:هدف اصلی این مقاله، بررسی رابطه شکاف نسلی بامیل به مصرف کالاهای فرهنگی میان نسل جوان با نسل بزرگسال دردانشگاه آزاد اسلامی واحدعلوم تحقیقات تهران، می باشد. بنابراین سوال اصلی آن است که آیا بین شکاف نسلی با میزان مصرف کالاهای فرهنگی میان نسل جوان با نسل بزرگسال رابطه معنی دار وجود دارد؟
روش پژوهش:روش پژوهش پیمایشی وهمچنین روش همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل 340 نفر از دانشجویان دکتری، ارشد، لیسانس از رده سنی (25-19) سال به عنوان نسل جوان و (55-35)به عنوان نسل بزرگسال می باشندکه از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.
یافته ها:یافته ها حاکی از آن است که دو نسل در زمینه مصرف کالای فرهنگی از شکاف نسلی باتوجه به فاصله سنی، تحصیلات، وضعیت تاهل، میزان مصرف کالای هنری و فضای فرهنگی تفاوت داشتند.
نتیجه گیری:دو نسل بیشترین تفاوت را در خصوص میزان مصرف کالای هنری داشتند که می تواند نمایانگر تغییردر سبک وشیوه زندگی ودر نتیجه شکاف نسلی در آینده گردد.
نقش موسیقی کردی در آیین های بومی – محلی کرمانشاهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: در این مقاله به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که آیا موسیقی و سازهای کردی در آیین های بومی محلی کرمانشاهان نقش داشته اند؟ یافتن پاسخ این پرسش در پرتو دانش و مبانی نظری و بررسی نظریات و دیدگاه های اندیشمندان و صاحبنظران علوم انسانی و نیز نقطه نظرات اساتید موسیقی میسر خواهد شد.
روش پژوهش: جامعه مورد مطالعه این تحقیق شامل 220 تن از هنرمندان و موسیقیدانان شهر کرمانشاه می باشد که از بین آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران 140 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. این پژ وهش برمبنای هدف، تحقیقی کاربردی می باشد و از نوع درجه و اهمیت میزان کنترل متغیرها میدانی، از نظر گردآوری داده ها پیمایشی و از لحاظ شیوه تحلیل داده ها از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی خواهد بود. در قالب روش اسنادی با استفاده از روش های کتابخانه ای و بررسی اسناد و، ابعاد مفهومی و نظری متغیرهای تحقیق از حیث نظری مورد کاوش قرار گرفته که حاصل آن دسترسی به چارچوب مفهومی می باشد. جامعه ی آماری شامل چند تن از موسیقی دانان منطقه کرد می باشد و ابزار مورد استفاده پرسشنامه است انجام خواهد گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که هریک از آلات موسیقی رایج در منطقه کرمانشاهان که شامل دف، دهل، طبل، دوطبل، تنبور، سرنا، دونی، شمشال است و همچنین نجوهای آیینی از جمله هووره، موویه در آین های جشن، عزا و عروسی نقش بسزایی را دارا هستند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق بطور واضح می توان گفت موسیقی کردی در آین های بومی محلی کرمانشاهان نقش بسیاری را داشته است.
مقایسه جهت گیریهای اخلاقی در جامعه پزشکان و حسابرسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: حسابداران رسمی در پاره ای از مواقع در سازمانی به کار اشتغال دارند که ارزش های آن سازمان با ارزش ها و استاندارد های حرفه حسابداری در تضاد است.این حسابداران از یک طرف باید به سازمانی که در آن شاغل اند تعهد داشته باشند و از سوی دیگر به ارزش هاو ضوابط حرفه ای متعهد باشند.ازاهداف مهم این مقاله،نخست بررسی جهت گیری اخلاقی و بررسی تعهد حرفه ای پزشکان و حسابرسان،دوم مقایسه جهت گیری های اخلاقی و تعهد حرفه ای در دو جامعه پزشکان و حسابرسان و سوم اینکه جامعه حسابداران و حسابرسان و سازمان نظام پزشکی را از این رابطه آگاه نماید.
روش پژوهش:جمع آوری اطلاعات با پرسش نامه تعهد حرفه ای که توسط Suddaby و همکاران درسال 2009استفاده شده،و پرسش نامه موقعیت اخلاقی (EPQ) برای سنجش ایده ال گرایی و نسبی گرایی استفاده شده است.آزمون فرضیه ها باآزمون مقایسه میانگین دو جامعه (آزمون T) انجام می شود.
یافته ها: این مقاله جهت گیری های اخلاقی در جامعه پزشکان و حسابرسان را بررسی نموده است.شواهد نشان می دهد جهت گیری های ایده آل گرایی، نسبی گرایی و تعهد حرفه ای یکسان است و تفاوت معنی داری ندارند.هم چنین شغل (حسابرسی و پزشکی) بر رفتار و اخلاق اخلاق افراد تأثیر گذار نیست. یعنی موضوع اخلاق و رفتار حرفه ای تحت تأثیر ماهیت شغل نیست.پس می توان استدلال نمود که بخشی از رعایت اخلاق ناشی از هنجارهای اجتماعی است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق آگاهی سودمندی درباره وضعیت ارزش های اخلاقی حاکم بر حرفه حسابداری و پزشکی در اختیار استفاده کنندگان قرار می دهد.وضعیت جهت گیری اخلاقی و تعهد حرفه ای حرفه حسابرسی در بازار حسابرسی را نمایان می سازد و نشان می دهد که جامعه حسابداران رسمی با چه مسائلی در حوزه اخلاق روبرو است.