مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: در دنیای کنونی، هوش فرهنگی ابزاری ضروری برای مدیران است، هوش فرهنگی به عنوان قابلیتی اثربخش در فرهنگ های گوناگون شناخته شده است. با توجه به اهمیت آن در محیط های چند فرهنگی از جمله صدا و سیما هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با عملکرد مدیران در میان مدیران شبکه های استانی مراکز غرب کشوراست.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است از نظر هدف کاربردی، از لحاظ گردآوری اطلاعات پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه عملکرد مدیران پاترسون و پرسشنامه هوش فرهنگی آنگ استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی مدیران صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، استان های غرب (کردستان، همدان، کرمانشاه و ایلام) در سال1394 که براساس آمار اخذ شده 200 نفر بوده است. براساس جدول مورگان 132 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از میانگین، جداول فراوانی و در سطح استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSSاستفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد بین هوش فرهنگی با عملکرد مدیران با ضریب همبستگی 377/0 در سطح 95 درصد، بین عامل فراشناختی با عملکرد مدیران با ضریب همبستگی 113/0 در سطح 95 درصد، بین عامل شناختی با عملکرد مدیران با ضریب همبستگی 377/0 در سطح 95 درصد، بین عامل انگیزشی با عملکرد مدیران با ضریب همبستگی 478/0 در سطح اطمینان 95 درصد، بین عامل رفتاری با عملکرد مدیران با ضریب همبستگی 222/0 در سطح اطمینان 95 درصد رابطه مثبت و معنی داری وجود داشته است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت بین هوش فرهنگی و عملکرد مدیران رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد یعنی هرچقدر مدیران شبکه های استانی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران (کردستان، همدان، کرمانشاه و ایلام) از هوش فرهنگی بالایی برخوردار باشند، میزان عملکرد در آنان افزایش می یابد. هم چنین در میان ابعاد هوش فرهنگی بعد انگیزشی بیشترین میزان تأثیر را بر عملکرد مدیران داشته است.
شناسایی و مدیریت آسیب های فرهنگی و اجتماعی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: آسیب های فرهنگی و اجتماعی می توانند یک جامعه را به طور کلی نابود سازند، از طرف دیگر در هر جامعه ای مجموعه ای از این گونه آسیب ها وجود دارند. پس وظیفه هر شهروندی این است که در کاهش و یا نابودی این گونه آسیب ها همت گمارد. علاوه بر شهروندان، سازمان ها نیز وطیفه جدی در مدیریت این آسیب ها دارند. هدف ما در این تحقیق در ابتدا شناسایی آسیب های اجتماعی و فرهنگی و سپس بررسی نحوه مدیریت آنها می باشد. به این منظور با توجه به ادبیات پژوهش، آسیب های اجتماعی به سه زیر شاخه فردی، خانوادگی و محیطی و هم چنین آسیب های فرهنگی به سه زیرشاخه گسیختگی فرهنگی، بی اعتمادی و از خود بیگانگی تقسیم شدند و پرسشنامه مناسب با این متغیرها نیز طراحی گردید.
روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش منطقه 10 شهرداری تهران با جمعیتی بالغ بر 302852 نفر می باشد که با روش کوکران حجم نمونه برابر با 384 نفر محاسبه گردید و هم چنین روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که آسیب های فردی بدون نقش ولی آسیب های خانوادگی و محیطی دارای نقش ویژه ای در آسیب های اجتماعی هستند.
نتیجه گیری: گسیختگی فرهنگی، بی اعتمادی و از خود بیگانگی هر سه دارای نقش پررنگی در آسیب های فرهنگی هستند. در آخر به منظور مدیریت آسیب ها پیشنهاداتی ارائه شد.
بررسی تأثیر آمادگی الکترونیکی بر توسعه منابع انسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: با ظهور و گسترش فناوری های مدرن اطلاعاتی، سازمان ها برای دستیابی به اهداف استراتژیک خود نیازمند داشتن نیروهای متخصص، توانمند و شایسته هستند. هدف این پژوهش بررسی نقش آمادگی الکترونیکی در توسعه منابع انسانی می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها؛ توصیفی از نوع پیمایشی است.
روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش (شرکت های فعال در حوزه نفت و گاز شهرستان عسلویه) حدود 400 نفر بوده که با استفاده از جدول مورگان تعداد نمونه آماری شامل 196 نفر می باشد. برای تعمیم پذیری بیشتر حدود 270 پرسشنامه در بین پاسخ دهندگان توزیع شده که با نرخ برگشت 92 درصد؛ تعداد 236 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و روش نمونه گیری هدفمند و غیرتصادفی است. هم چنین، روایی صوری، محتوای و سازه پرسشنامه با کمک اساتید و خبرگان صاحب نظر و تحلیل های آماری مورد تأیید قرار گرفت. پایایی هر دو پرسشنامه پژوهش از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه آمادگی الکترونیکی و توسعه منابع انسانی 87/0 و 79/0 محاسبه و مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان آمادگی الکترونیکی روی توسعه منابع انسانی دارای تأثیر مثبت و معنادرای است. هم چنین مشخص گردید که آمادگی الکترونیکی بیشترین تأثیر را روی بعد توسعه اجتماعی منابع انسانی و کمترین تأثیر را روی بعد توسعه آموزشی منابع انسانی دارد.
رابطه فرهنگ سازمانی با هوش سازمانی و هویت سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با هوش سازمانی و هویت سازمانی کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی می باشد.
روش پژوهش: روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی - همبستگی است. جهت جمع آوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و پرسشنامه های استاندارد فرهنگ سازمانی دنیسون(2000) و هوش سازمانی آلبرخت(2003) و هویت سازمانی چنی(1983) استفاده شده است. جامعه آماری شامل کارکنان اداره کل امور مالیاتی استان آذربایجان شرقی(850 نفر) می باشد که با استفاده از جدول مورگان، 265 نفر از کارکنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای توصیف داده ها از جداول توزیع فراوانی و برای پاسخ به فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی جزیی استفاده شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد بین فرهنگ سازمانی با هوش سازمانی و هویت سازمانی رابطه معنادار وجود دارد، که شدت این رابطه در همبستگی بین مؤلفه درگیری در کارها و هویت سازمانی بیشترین و در همبستگی بین مؤلفه مأموریت و هویت سازمانی کمترین است. هم چنین شدت این رابطه در همبستگی بین مؤلفه درگیری در کارها و هوش سازمانی بیشترین و در همبستگی بین مؤلفه سازگاری و هوش سازمانی کمترین است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر که همه ابعاد فرهنگ سازمانی با هوش سازمانی و هویت سازمانی همبستگی مثبت و معناداری دارند، لذا مدیران سازمان باید با توجه بیشتر به مؤلفه های فرهنگ سازمانی باعث ارتقاء و بهبود سطح هوش سازمانی و هویت سازمانی کارکنان گردند.
نقش تبلیغات تلویزیونی در تغییر رفتار خرید مخاطبان بر مبنای مدل داگمار (مورد مطالعه نمایندگی های LG در مناطق 5 و 11 کلان شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: تبلیغات رسانه ای یکی از مهم ترین ابزارهای جذب مشتریان در بازارهای جدید می باشد. در تبلیغات که هدف اثرگذاری بر رفتار مصرف کننده است، می بایست مطالعه دقیقی در زمینه مدل های مناسب تبلیغی و رسانه ها صورت گیرد تا شرکت ها بتوانند در این زمینه به اهداف خود دست یابند. در بین انواع رسانه های تبلیغاتی، تلویزیون به عنوان رسانه ای که می تواند افراد بسیاری را به وسیله امواج شبکه های مختلف تحت پوشش قراردهد، نفوذی شدید در خانواده ها دارد. تلویزیون در مقایسه با سایر وسایل ارتباط جمعی، بر حیات مادی و معنوی تک تک افراد جامعه از هر گروه سنی، تحصیلی و شغلی تاثیر مراتب بیشتری دارد. یکی از دلایلی که باعث شکل گیری چنین خصوصیتی در تلویزیون می گردد، خاصیت سمعی و بصری بودن تلویزیون و وجود عامل حرکت در این رسانه جمعی است شرکت LG یکی از تولیدکننده لوازم خانگی هستند که تحت تاثیر فشارهای ناشی از عوامل محیطی، وجود رقبای فراوان و ایجاد حق انتخاب بیشتر برای مشتری، به تبلیغات و انواع دیگر روش ها، روی آورده و همه ساله هزینه های فراوانی را در این زمینه صرف می کنند. بنابراین، کسب آگاهی از میزان و نحوه تاثیرگذاری تبلیغات تلویزیونی به عنوان یک رسانه جمعی بر ایجاد انگیزه خرید می تواند زمینه خرید مجدد را فراهم کند. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر تبلیغات تلویزیونی بر تغییر رفتار مشتریان محصولات LG با استفاده از مدل داگمار می پردازد.
روش پژوهش: این تحقیق کاربردی است و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات، توصیفی و از نوع علی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مشتریان شرکت LG در مناطق 5 و 11 شهر تهران می باشد. نمونه مورد نیاز 381 مشتری بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس گردآوری شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تأیید گردید. برای تحلیل داده ها، از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 بهره گرفته شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که تبلیغات تلویزیونی تاثیر مثبت و معناداری بر آگاهی مخاطبان، ادراک مخاطبان از پیام تبلیغ، متقاعد کردن مخاطبان و اقدام به خرید مخاطبان دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق تبلیغات تلویزیونی باعث می شود که مشتریان با شناختی که از محصول پیدا می کنند استفاده از آن را تجربه نمایند. تجربه مثبت یا ادراک از کیفیت، اگر سازگار با نیاز مشتری باشد باعث می شود که محصول را به مشتریان دیگر معرفی نماید.
بررسی راهکارهای فرهنگی برای حفظ محیط زیست گیلان (از منظر صاحب نظران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: مسائل زیست محیطی به عنوان یکی از تهدیدهای عمده برای بشر در قرن بیست و یکم شناخته شده اند. هدف از مطالعه حاضر ارائه راهکارهای فرهنگی برای حفظ محیط زیست گیلان از منظر صاحب نظران می باشد که در این راستا سئوال اصلی تحقیق عبارت است از: راهکارهای فرهنگی برای حفظ محیط زیست گیلان از منظر صاحب نظران چیست؟ روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی، و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات میدانی است. جامعه آماری در این پژوهش سازمان های مجری سیاست گذاری های فرهنگی در گیلان هستند که عملکرد آنها با حفاظت محیط زیست گیلان مرتبط است. هم چنین روش نمونه گیری در این تحقیق، غیر احتمالی بوده و 17 کارشناسان و متولی حوزه محیط زیست استان گیلان، انتخاب و در راستای سئوال های تحقیق (در چارچوب پرسشنامه با سئوال باز) مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها، از تکنیک تحلیل محتوا استفاده شد.
یافته ها: براساس یافته ها، گسترش سطح آگاهی، دانش و بینش زیست محیطی جامعه و نیز الزام به رعایت استانداردها و شاخص های زیست محیطی در قوانین و مقررات، برنامه های توسعه و آمایش سرزمین از عمده ترین راهکارهای فرهنگی حفاظت از محیط زیست هستند.
نتیجه گیری: نتایج بیان گر این مطلب است که وضعیت محیط زیست استان گیلان نسبت به سه دهه قبل، نامطلوب تر شده است.
بررسی رابطه نوع فرهنگ سازمانی با تعهد سازمانی و توانمندسازی کارکنان پالایشگاه گاز پارسیان در سال 1391(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه نوع فرهنگ سازمانی با تعهد سازمانی و توانمندسازی کارکنان پالایشگاه گاز پارسیان انجام شده است.
روش پژوهش: روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق کلیه کارکنان پالایشگاه گاز پارسیان در سال 1391 بودند که تعداد آنها بالغ بر 370 نفر بود. برای به دست آوردن حجم نمونه از جدول مورگان استفاده گردید که با توجه به حجم جامعه آماری 370 نفری، کل حجم نمونه از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده 190 انتخاب گردید. جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه استاندارد، فرهنگ سازمانی کوئین و گارث، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و میر و پرسشنامه توانمندسازی کارکنان اسپریتزر استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد) و نیز آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و روش آماری تحلیل مسیر)، استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین انواع فرهنگ سازمانی (عقلایی، مشارکتی، ایدئولوژیک، سلسله مراتبی) و تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: بین انواع فرهنگ سازمانی (عقلایی، مشارکتی، ایدئولوژیک، سلسله مراتبی) و توانمندسازی رابطه معناداری وجود دارد. بین نوع فرهنگ سازمانی (عقلایی، مشارکتی، ایدئولوژیک، سلسله مراتبی) با تعهد سازمانی و توانمندسازی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد.
ارائه مدل تاثیر فرهنگ سازمانی بر اخلاق حرفه ای در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: در شرایط محیطی درحال تغییر و به شدت رقابتی امروز، سازمان ها به منظور حفظ بقای خود باید بیش از پیش توجه خود را بر کارایی و اثربخشی متمرکز سازند. براساس پژوهش های پیشین، فرهنگ سازمانی یکی از عوامل تأثیرگذار بر کارایی و اثربخشی سازمان ها است. اهمیت این موضوع تا جایی است که فرهنگ سازمانیِ قوی و متمایز، یکی از عوامل کلیدی موفقیت سازمان ها به شمار می رود. فرهنگ سازمانی، قویترین نیروی داخلی است که یک سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد و تأثیر زیادی بر متغیرهای سازمانی از جمله: پیامدهای اصلاح اخلاق حرفه ای دارد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای فرهنگ سازمانی مبتنی بر پیامدهای اصلاح اخلاق حرفه ای است.
روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران است. با توجه به فرمول کوکران در تعیین حجم جوامع آماری محدود تعداد نمونه آماری، 261 نفر تعیین و اقدام به جمع آوری آراء این افراد شده است. داده های لازم به وسیله پرسشنامه جمع آوری و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تمام فرضیه ها تایید شد. هم چنین رسالت با ضریب همبستگی 570/0 و ضریب رگرسیون 676/0 بیشترین تاثیر را بر پیامدهای اصلاح اخلاق حرفه ای دارد و درگیر شدن در کار با ضریب همبستگی 327/0 و ضریب رگرسیون 318/0 کمترین تاثیر را در اصلاح اخلاق حرفه ای از نظر کارمندان داشت.