مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: نظام اداری کشور با وجود همه تلاش های صورت گرفته در جهت اصلاح آن همچنان فاقد کارایی و پاسخ گویی لازم است. یکی از علل اصلی آن، بی توجهی به ارزش های اسلامی و نقش بنیادین آن در تحول و سلامت نظام اداری است. از این رو، تحقیق حاضر درصدد تبیین عوامل موثر بر سلامت نظام اداری و رشد ارزش های اخلاقی در آن می باشد.
روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی– تحلیل است. جامعه و نمونه آماری این پژوهش شامل سازمان ها و نهادهایی می باشد که الگوی تحول اداری را انجام داده و یا در حال انجام می باشند.
یافته ها: با توجه به نتایج حاصل از تحلیل محتوی می توان چنین نتیجه گرفت که سلامت نظام اداری و رشد ارزش های اخلاقی در آن، از یک سو تحت تأثیر مبانی هستی شناختی و انسان شناختی حاکم بر باورهای افراد سازمانی است و از سوی دیگر تحت تأثیر عوامل سه گانه ارزشی، درون سازمانی و برون سازمانی است.
نتیجه گیری: با توجه به نقش بسزای نیروی انسانی بر سلامت سازمانی و نگرش دو بعدی به انسان، ضروری است اولاً با اصلاح نظام حقوق و دستمزد نیازهای مادی و معیشتی کارکنان را برطرف ساخت؛ ثانیاً با برنامه های آموزشی– تربیتی زمینه تحول درونی و پیشرفت معنوی کارکنان را فراهم آورد.
بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی در مدیریت دانش (مطالعه موردی: اداره کل استاندارد گیلان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش:هدف اصلی این مقاله، بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی در مدیریت دانش است. در این پژوهش، مؤلفه های فرهنگ سازمانی، درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و مأموریت می باشند که رابطه آن ها با مدیریت دانش بررسی می شود.
روش پژوهش:تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها، توصیفی و از شاخه مطالعات میدانی به شمار می آید. جامعه آماری تحقیق، کلیه کارکنان اداره کل استاندارد گیلان که درگیر در فعالیت های دانشی سازمان هستند، می باشد. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران، 63 نفر به دست آمد و پرسشنامه ای (با ضریب آلفای کرونباخ=868/0)در اختیار اعضای نمونه آماری قرار گرفت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، تجزیه و تحلیل داده های کمی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام شد.
یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن بود که هر یک از مؤلفه های فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش رابطه بالایی دارند و رابطه انطباق پذیری با مدیریت دانش بیشتر و قوی تر است.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه در نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری، ضرایب همبستگی تحقیق مقداری مثبت می باشد، بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش رابطه مستقیم، معنادار و مثبتی وجود دارد. همچنین، بین چهار ویژگی فرهنگ سازمانی (درگیر شدن در کار، سازگاری، انطباق پذیری و مأموریت) و مدیریت دانش رابطه مستقیم، معنادار و مثبتی وجود دارد؛ ولی رابطه و تأثیر ویژگی انطباق پذیری با مدیریت دانش بیشتر و قوی تر است. بنابراین با حمایت و توسعه بیشتر ویژگی های فرهنگ سازمانی در سازمان می توان به اجرای بهتر مدیریت دانش دست یافت.
رابطه فرهنگ با پیچیدگی ساختار سازمانی (مورد کاوی صدای جمهوری اسلامی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: این مقاله برگرفته از یک پژوهش دانشگاهی با عنوان «رابطه فرهنگ با پیچیدگی ساختار سازمانی» با مطالعه موردی رادیوی جمهوری اسلامی ایران می باشد، که هدف آن بررسی رابطه بین متغیر فرهنگ مطابق مدل ادگار شاین با متغیر پیچیدگی ساختار بر اساس الگوی دفت است. تحقیق حاضر دارای یک فرضیه اصلی و نه فرضیه فرعی است که بر اساس مدل مفهومی تحقیق تدوین شده است.
روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش 1891 نفر می باشند که حجم نمونه بر اساس جدول کرجس و مورگان 320 نفر تعیین شده که محقق جهت اطمینان بیشتر اقدام به توزیع 350 پرسشنامه در جامعه نموده که داده های 329 پرسشنامه قابل استفاده بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی داده های مربوط به سؤالات عمومی در قالب محاسبه فراوانی، درصد فراوانی و ترسیم نمودار مورد بررسی قرار گرفت. در سطح استنباطی نیز با آماره هایی نظیر ضریب همبستگی اسپیرمن به تحلیل داده ها، تایید یا رد فرضیه های تحقیق و همچنین میزان ارتباط آن ها پرداخته شده است.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه، نشان می دهد که رابطه معناداری بین فرهنگ و پیچیدگی ساختار وجود دارد و بین مصنوعات فرهنگ و مفروضات اساسی فرهنگ به عنوان ابعاد فرهنگ با پیچیدگی ساختار رابطه ای نسبتاً ضعیف وجود دارد همچنین رابطه ای نسبتاً قوی بین بعد مفروضات اساسی فرهنگ با پیچیدگی ساختار وجود دارد.
هوش معنوی کارکنان دستگاه های اجرایی و تأثیر آن بر اخلاق حرفه ای آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: این مقاله در مورد تبیین هوش معنوی و اخلاق حرفه ای، فواید تقویت آن ها در افراد است که از مطالعات داخلی و خارجی در این زمینه استفاده شده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین هوش معنوی و اخلاق حرفه ای کارکنان در دستگاه های اجرایی است.
روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی می باشد.
یافته ها: نتایج با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون نشان دادند بین اکثر مؤلفه های هوش معنوی و اخلاق حرفه ای رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: می توان ادعا کرد سازمان ها با اهمیت دادن به تقویت هوش معنوی کارکنان خود و برقراری واحدهایی جهت تنظیم منشور اخلاق حرفه ای در سازمان ها و کنترل بر رعایت مفاد این منشورها، می توانند شاهد موفقیت های بیشتری برای سازمان خود باشند.
شناسایی ابعاد منابع انسانی متعادل از دیدگاه اسلام با رویکرد دلفی فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: جهان هستی از لحاظ نیروی محرکه در بین دو قطب مخالف یکدیگر در حال تعادل است نظیر: مذکر و مؤنث، شمال و جنوب، فعال و غیر فعال، منطقی و شهودی، روشنایی و تاریکی، درونی و بیرونی و... هر کدام از این ابعاد هر چند در ظاهر در مقابل همدیگر قرار دارند اما برای ادامه حیات وابسته به یکدیگر می باشند و ترکیب این اضداد است که باعث تحول و دگرگونی در جهان هستی می شود. بی تردید گرایش یک طرفه جهان به عنوان یک سیستم پویا به هر کدام از این قطب ها باعث بهم خوردن نظم آن و فرو ریختن ساختار پایدار موجود می گردد. انسان نیز به عنوان یک سیستم پویا، همچون جهان هستی برای رسیدن به پایداری، نیازمند ایجاد تعادل در خواسته ها و یا نیروهای محرکه درون خود می باشد که در غیر این صورت رو به فنا و نابودی خواهد بود. هدف تحقیق حاضر آن است تا ضمن شناسایی ابعاد تعادل انسان در یک محیط کسب و کار امروزی زمینه ایجاد تعادل و آرامش را در زندگی پیچیده امروزی فراهم آورد.
روش پژوهش: این تحقیق از لحاظ هدف، یک تحقیق کاربردی بوده و جامعه آماری آن شامل 40 نفر از مدیران منابع انسانی در سازمان های خدماتی و صنعتی می باشد. جهت پالایش شاخص ها و تجمیع نظر خبرگان از رویکرد دلفی فازی بهره گرفته است.
یافته ها: در این تحقیق با توجه به آموزه های اسلامی یازده بعد برای انسان متعادل شناسایی گردیده که شامل یادگیری و دانش اندوزی، کار و تلاش، خانواده، سلامت جسمانی، عبادت، محیط زیست، مسئولیت پذیری اجتماعی، تفکر و تعقل، معرفت، حب الهی و ولایت پذیری بوده که در طی سه مرحله نظرسنجی از خبرگان مورد پالایش و تجمیع قرار گرفته است.
نتایج: نتایج تحقیق حاضر بعد از سه مرحله نظرسنجی از خبرگان منجر به شناسایی شش بعد محوری یادگیری، کار، خانواده، سلامت، معنویت و مسئولیت پذیری اجتماعی گردید که می تواند چارچوب مناسبی جهت تدوین برنامه های توسعه فردی و ارتقای بهره وری سرمایه های انسانی در سازمان های امروزی باشد.
ارائه الگوی توانمندسازی منابع انسانی در سازمان های فرهنگی (مورد مطالعه: سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: توانمندسازی کارکنان یکی از تکنیک های موثر برای افزایش بهره وری و استفاده بهینه از ظرفیت و توانایی های فردی و گروهی کارکنان در راستای اهداف سازمانی است. در این پژوهش تلاش شده است تا با یک رویکرد کاربردی به مفهوم توانمند سازی کارکنان به توضیح و تبیین ابعاد این مفهوم پرداخته و ابعاد، مؤلفه های توانمندسازی را در سازمان های فرهنگی در قالب یک مدل مفهومی معرفی نماییم.
روش پژوهش: از نظر هدف، با توجه به اینکه نتایج این پژوهش می تواند در ارتقای توانمندی کارکنان سازمان های فرهنگی به کار رود، تحقیق از نوع کاربردی است؛ و از نظر روش گرد آوری اطلاعات، پیمایشی است. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شده است.
یافته ها: یافته های حاصل از اجرای آزمون t نشان می دهد، وضعیت مؤلفه های راهبردهای اجرایی، حمایت مدیران، فرهنگ سازمانی و ساختار سازمانی در سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران از نظر نمونه مورد پژوهش در حد ضعیفی قرار دارد؛ و مؤلفه های ویژگی های فردی و ماهیت شغل از نظر نمونه مورد پژوهش در حد مطلوبی قرار دارد.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد: بین تمام متغیرها، همبستگی معناداری وجود دارد؛ لذا مفروضه رابطه خطی بین متغیرها تایید می شود. علاوه بر همبستگی معنادار، هیچ کدام از ضرایب بالاتر از 9/0 نیست و این بدان معنا است که بین متغیرها واریانس مشترک زیادی وجود نداشت لذا در تحلیل از آن ها استفاده شد. بالاترین میزان همبستگی مربوط به رابطه بین ساختار سازمانی و ماهیت شغل است.
فرا تحلیل مطالعات خانواده در زمینه عوامل مقّوم و عوامل فرساینده خانواده ایرانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: خانواده به منزله اصلی ترین نهاد اجتماعی، تأمین کننده نیازهای اساسی انسان است و نقش بی بدیلی در پرورش نسل و انتقال فرهنگ و ارزش ها دارد. از جنبه تاریخی نیز خانواده گرایی در ایران یکی از شاخص های ارزش های نظام فرهنگی بوده است. تغییرات اجتناب ناپذیر دوره جدید می تواند در ساختار و کارکردهای خانواده تأثیرگذار باشد. هدف این پژوهش ترکیب و تلفیق نتایج تحقیقات انجام شده در حوزه خانواده برای شناسایی عوامل مقّوم و عوامل فرساینده خانواده ایرانی است.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روشمطالعه اسنادی از نوع فرا تحلیل است. نمونه آماری 64 اثر پژوهشی مرتبط با موضوع عوامل اثرگذار بر نهاد خانواده می باشد که تا رسیدن به اشباع اطلاعات گردآوری شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که غالب آثار به لحاظ برخورداری از نظریه های رایج دارای پشتوانه علمی است، لیکن به دلیل اتکا به متغیرهای خاص، نوعی تقلیل گرایی در آن ها وجود دارد. در تحلیل نهاد خانواده در زیست بوم فرهنگ ایرانی- اسلامی نیاز به نظریه پردازی جامعی است. در تحلیل نهایی، الگویی مشخص از عوامل تأثیرگذار بر نهاد خانواده که حاصل متغیرهای مورد بررسی محققان می باشد، در 11 محور موضوعی به دست آمد که به ترتیب اولویت بدین قرارند: «عوامل فرهنگی (دراین تحقیق شامل ایمان، عقاید و ارزش های اخلاقی)، تعاملات خانوادگی، سلامت جسمی و روحی، رشد فردی، شیوه اداره زندگی خانوادگی، امور اقتصادی و رفاه مادی، محیط فرهنگی اجتماعی و سیاسی جامعه، اختلاف سنی زوجین، طول مدت زناشویی، خدمات عمومی و حمل ونقل عمومی و ملاحظات بهداشتی جامعه»
مدل تبیینی کاربری های اینترنت و نقش آن در هویت فرهنگی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: امروزه پدیده اینترنت به عنوان قدرتمندترین ابزار شبکه ارتباطات الکترونیکی و فناوری های اطلاعات، ماهیت، ساختار، تبادل، حفظ، تکثیر، انتشار و دستیابی به اطلاعات یکپارچه را بدون محدودیت زمان و مکان برای تمامی افراد با فرهنگ و ایده های مختلف در سرتاسر دنیا به سادگی و با سرعت امکان پذیر ساخته است. هدف اصلی این تحقیق، شناخت تأثیر نقش کاربری های اینترنت در هویت فرهنگی دانشجویان می باشد.
روش پژوهش: در این تحقیق از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 250 نفر تعیین شده است.
یافته ها:نتایج تحلیل رگرسیونی عوامل اینترنتی تبیین کننده هویت فرهنگی نشان می دهد که از میان متغیر هایی که در مدل نهایی وارد شده اند (میزان و مدت استفاده از اینترنت، الگوهای تجاری، ارتباطی و اطلاعاتی) در مجموع تقریباً 52% از واریانس متغیر وابسته (هویت فرهنگی) را تبیین می کند.
نتیجه گیری:حضور در محیط های چت، دوست یابی، وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی و ارائه دیدگاه ها، نگرش ها و احساسات نوجوانان در این محیط آزادی بیان مطالب از سوی آنان، از دیگر دلایل و عواملی هستند که این الگوی های کاربری را محبوب جوانان می نماید. همچنین الگوهای کاربری اینترنت در ارتقای سطح فرهنگ دانشجویان و افزایش سطح آگاهی از هویت فرهنگی آنان تأثیر دارد به طوریکه با برداشتن مرزهای جغرافیایی در سطح محلی از طریق فضای مجازی و دسترسی آسان به میراث فرهنگی، نمادهای فرهنگی و خرده فرهنگ ها، موثر بوده است.