مقالات
حوزه های تخصصی:
مساله زمان بندی کارکنان به دنبال یافتن یک برنامه کاری بهینه برای برنامه ریزی کارکنان با توجه به میزان تقاضا (حجم کار)، میزان در دسترس بودن کارکنان، قانون کار، قراردادهای کاری و... می باشند. اهمیت این مساله در بهبود کیفیت خدمت دهی، سلامت و رضایت کارکنان و کاهش هزینه ها از جمله در بیمارستان ها، مراکز نظامی، خدماتی یا امدادی، پژوهشگران را ترغیب به بررسی هر چه بیشتر آن نموده است. در این بین مساله ی زمان بندی شیفت های کاری پرستاران، به دنبال یافتن یک برنامه ی زمان بندی است که مشخص کننده ی تعداد پرستار مورد نیاز با مهارت های مختلف و زمان ارایه خدمت آن ها در افق برنامه ریزی است. در این تحقیق با افزودن محدودیت های ترجیحات شیفتی پرستاران و محدودیت تعداد روز کاری متوالی سعی شده مساله نسبت به تحقیقات گذشته شرایط واقعی تر به خود گیرد. تابع هدف مساله مورد بررسی شامل حداقل سازی مجموع هزینه های تخصیص شیفت های کاری به پرستاران، هزینه ی تعداد پرستاران ذخیره لازم، هزینه ی اضافه کاری از یک نوع شیفت خاص، هزینه ی کم کاری از یک نوع شیفت خاص، هزینه ی اضافه کاری در افق برنامه ریزی، هزینه ی کم کاری در افق برنامه ریزی و هزینه ی عدم اعمال شیفت-روزهای کاری و غیرکاری ترجیحی پرستاران است. برای حل مساله، پس از مدلسازی مساله در قالب برنامه عددی صحیح مختلط و به دلیل پچیدگی ذاتی مساله از الگوریتم تفاضل تکاملی با ابتکار در عملگر تقاطع استفاده شده است. به منظور اعتبارسنجی کیفیت الگوریتم پیشنهادی، خروجی آن با خروجی الگوریتم ژنتیک مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که الگوریتم تفاضل تکاملی دارای کارایی مناسبی در حل مساله است.
مدلی ریاضی برای تامین مالی شرکتهای کوچک و متوسط تولیدی در زنجیره تامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت تامین مالی شرکتهای کوچک و متوسط تولیدی در جهت تامین سرمایه در گردش و سودآوری آنها، این تحقیق به ارائه یک مدل ریاضی برای تامین مالی این شرکتها به روش فاکتورینگ در زنجیره تامین پرداخته است. فاکتورینگ به عنوان یکی از شیوه های مهم تأمین مالی در دنیای تجارت بوده که بیشتر در مورد شرکتهای کوچک و متوسط کاربرد دارد. لذا این تحقیق با در نظر گرفتن رابطه شرکت با بانک، تامین کنندگان و خریداران مبتنی بر یکپارچگی جریانات مالی و فیزیکی در زنجیره تامین به تامین مالی شرکت مورد نظر به روش مذکور پرداخته است. به منظور تحلیل روایی روشهای تامین مالی، اهداف ، پارامترها و متغیرهای مهم در مدلسازی از دیدگاه خبرگان مبتنی بر شاخص نسبت روایی محتوایی استفاده شده است. اهداف مدل سازی، حداکثر سازی سود و رسیدن به نقدینگی مطلوب در دوره های زمانی بوده و به منظور حل مدل از برنامه ریزی آرمانی و به منظور پوشش شرایط عدم قطعیت از برنامه ریزی بازه ای استفاده شده است. در نهایت مدل با استفاده از نرم افزار GAMS و حل کننده CPLEX حل شده و نتایج حاصل علاوه بر پیشنهاد جریانات مناسب مالی و فیزیکی در زنجیره تامین، یک برنامه مناسب تامین مالی به روش فاکتورینگ به شرکت کوچک و متوسط تولیدی در جهت تامین نقدینگی لازم در هر دوره و افزایش سودآوری پیشنهاد نموده است.
زمان بندی چند پروژه ای بهینه با در نظر گرفتن قابلیت اطمینان و کیفیت در زنجیره تامین ساخت و ساز :الگوریتم ژنتیک ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچندکه صنعت ساخت و ساز، به ویژه به دلیل رابطه آن با سایر بخش های اقتصادی یکی از مهمترین شاخه هایی است که نقش کلیدی در رشد اقتصادی کشورها ایفا می کند، زنجیره تأمین ساخت و ساز کمتر مورد توجه محقیق قرار گرفته است. از این رو طراحی زنجیره تأمین ساخت و ساز نه تنها برای شرکت های عمرانی، بلکه برای دولت ها نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا، با ارائه یک مدل جدید برنامه-ریزی خطی مختلط عدد صحیح، این مقاله به معرفی یک چارچوب بهینه برای ساختاربندی شبکه زنجیره تأمین ساخت و ساز چند پروژه ای چند منبعی و دارای چند تأمین کننده برای شرکت های ساختمانی بزرگ دارای استراتژی تدارکات غیرمتمرکز می پردازد. هدف نهایی، طراحی یک مدل زنجیره تأمین با توجه به کیفیت و قابلیت اطمینان در بودجه پیش بینی شده، با در نظر داشتن کل زنجیره تأمین به عنوان یک موجودیت واحد است. فرمول بندی مسأله در یک چارچوب دو هدفه بوده و با استفاده از رویکرد "ال-پی متریک"سبب ایجاد یک چارچوب تک هدفه ساختارمند برای تبادل کیفیت-قابلیت اطمینان می شود. برای حل مسأله در ابعاد کوچک و متوسط از نرم افزار GAMS و در ابعاد بزرگ از یک الگوریتم ترکیبی شامل الگوریتم های ژنتیک و شبیه سازی تبرید استفاده می شود. نتایج حاصل از حل مدل نشان از این دارد که مدل امکان انتخاب اندازه مناسب برای زنجیره تأمین ساخت و ساز را به همراه تبادل کیفیت-قابلیت اطمینان به صورت توأمان فراهم می آورد و از این نظر با توجه به پیشینه تحقیق، نخستین پژوهش به شمار می رود. همچنین، نتایج مقایسه روشهای حل پیشنهادی نشان دهنده کارایی بالای الگوریتم حل پیشنهادی است.
روشی جدید جهت محاسبه قابلیت اطمینان سیستم های فعال با نرخ های خرابی وابسته به زمان مبتنی بر توزیع وایبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به حساسیت بالای کاربران در استفاده از تجهیزات الکترونیکی و مکانیکی، ایجاد شرایطی جهت افزایش پایایی این سیستم ها همواره از دغدغه های تولید کننده گان است. لذا با افزایش روز افزون تولید، یافتن راهی برای ارتقاء قابلیت اطمینان (پایایی) محصول در طول طراحی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در اکثر تحقیقات انجام شده در این حوزه، نرخ خرابی های اجزای تشکیل دهنده سیستم، ثابت فرض شده است. این در حالی است که در مسائل دنیای واقعی، در نظر گرفتن نرخ های خرابی وابسته به زمان برای مدلسازی فرآیندها واقع بینانه تر است. یکی از مهم ترین و کاربردی ترین توزیع های آماری که قابلیت مدلسازی نرخ خرابی وابسته به زمان برای اجزای تشکیل دهنده سیستم ها را دارند، توزیع وایبل است. اما این توزیع از خاصیت بی حافظگی برخوردار نبوده و در نتیجه امکان استفاده از روابط ریاضی و آماری به صورت صریح برای آن میسر نبود. بنابراین استفاده از تکنیک های متنوع شبیه سازی، تنها راه حل مناسب جهت محاسبه تابع پایایی به صورت ضمنی حین استفاده از توزیع وایبل بود. لذا برای اولین بار در این تحقیق، بدون استفاده از تکنیک های شبیه سازی، یک تابع ریاضی جهت محاسبه پایایی توزیع وایبل ارائه می شود.
پیش بینی قیمت بیت کوین با استفاده از مدل ترکیبی ARIMA و یادگیری عمیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخیرا بیت کوین به عنوان محبوب ترین رمزارز، مورد توجه بسیاری از سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی قرار گرفته است. بازار رمز ارزها نوسان به شدت زیادی را تجربه کرده است و یکی از چالش های پیش روی آن، پیش بینی قیمت آینده است. بدون شک، ایجاد روش هایی برای پیش بینی قیمت بیت کوین بسیار هیجان انگیز بوده و تاثیر بسیار زیادی در تعیین سود و زیان حاصل از معامله آن در آینده دارد. در این پژوهش به منظور پیش بینی قیمت بیت کوین از ترکیب مدل ARIMA و سه نوع شبکه عصبی عمیق شامل RNN، LSTM و GRU استفاده شده است. هدف اصلی این پژوهش تعیین تاثیر مدل های یادگیری عمیق بر روی عملکرد پیش بینی قیمت آینده بیت کوین است. در مدل پیشنهادی ابتدا اجزای خطی موجود در مجموعه داده ها با استفاده از ARIMA جداسازی و باقیمانده های به دست آمده بصورت جداگانه به هر یک از شبکه های عصبی منتقل می شود. نتایج نشان می دهد که مدل ARIMA-GRU برای معیار های RMSEو MAPE نسبت به سایر مدل ها نتایج بهتری داشته است. همچنین مدل های ترکیبی نسبت به مدل سنتی ARIMA در پیش بینی، عملکرد بهتری را از خود نشان می دهند.
طراحی مدل ارزیابی ساختار بالادستی زنجیره های تأمین در صنعت خودروسازی با رویکرد تطبیقی خوشه بندی طیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارائه مدل ارزیابی طرح ساختاری در بالارده زنجیره های تأمین در صنعت خودروسازی با رویکرد تطبیقی خوشه بندی طیفی بر اساس نظریه سیستم های پیچیده تطبیق پذیر می باشد. در این پژوهش، روشی برای ارزیابی درهم تنیدگی های مربوط به پیچیدگی ساختاری(افقی، عمودی و فضایی) با لحاظ نمودن ویژگی های عملکردی اجزای آن بر اساس پارادایم تاب آوری ارائه شده است. در این راستا، پیش پردازش داده ها، مجموعه محاسبات جبری و الگوریتم های محاسبات برای ارزیابی طرح ساختاری از منظر مؤلفه های پیچیدگی با لحاظ نمودن ماهیت داده ها تطبیق داده شده است. در مدل ارائه شده برای ارزیابی طرح ساختاری از طریق خوشه بندی طیفی، امکان ورود اطلاعات مربوط به تعاملات مابین اجزای زنجیره های تأمین در کنار وضعیت عملکردی اجزاء در قالب یک شبکه به صورت گراف تشابه فراهم شده است. یافته های میدانی بر اساس پیاده سازی مدل نشان داد که ویژگی های زنجیره های تأمین از منظر مؤلفه های پیچیدگی می تواند برهم کنشی متقابل بر عملکرد تاب آوری اجزای آن داشته باشد. این امر بدان معنی است که مطابق با مفهوم در هم تنیدگی، عدم وجود محیطی مساعد در زنجیره های تأمین، می تواند بر عملکرد تاب آوری اجزای آن نیز اثر منفی بگذارد. یافته های پژوهش از منظر دستیابی به مدل ارزیابی زنجیره های تأمین به عنوان کلیّتی یکپارچه، ابزار کاربردی مناسبی برای ارزیابی و آسیب شناسی آن از منظر مدیریت ریسک در اختیار تصمیم گیران قرار می دهد.
عوامل موثر بر شاخص بی ثباتی در بورس اوراق بهادار تهران (مطالعه موردی: صنعت فلزات اساسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازار سرمایه به خصوص بازار بورس و اوراق بهادار همانند سایر فعالیت های سرمایه گذاری دارای ریسک بوده و تحت تأثیر سرریز نوسانات و بی ثباتی ها از سایر بازارها می باشد. این أمر در مواجه با سایر متغیرهای کلان اقتصادی موجب ایجاد بی ثباتی در بازار بورس می گردد. در پژوهش حاضر با استفاده از روش تلاطم شرطی، به بررسی عوامل موثر بر شاخص بی ثباتی در بخش صنعت فلزات اساسی بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شد. بدین منظور از داده های ماهانه فرودین ماه 1388 تا فروردین ماه 1399 استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر این است که، نوسانات در بخش صنعت توسط عواملی نظیر مناقشات سیاسی و مشکلات بین المللی ایران ایجاد شده و بر اثر نوسانات بازارهای موازی نظیر نفت، طلا و ارز تقویت می شوند. براساس نتایج حاصل از پژوهش ، عوامل خارج از صنعت بورس به دلیل عدم توسعه یافتگی بازار بورس در ایران؛ تاثیر بیشتری از عوامل درون شرکتی در تلاطم و بی ثباتی بازار بورس دارند.از نقطه نظر تجزیه و تحلیل های انجام شده، مهمترین اثر و عامل ایجادکننده نوسانات، بخش تنش های سیاسی و روابط بین الملل در ایران می باشد که دارای اثرات غیرقابل کنترل بر بازارهای موازی در ایران می باشد و در نهایت اثر همه آنها در بازار بورس منعکس می گردد.