مقالات
حوزه های تخصصی:
نگهداری و تعمیرات سهم قابل توجهی از هزینه های زنجیره های تامین و سیستم های تولیدی را شامل می شود. امروزه با رشد تکنولوژی های مبتنی بر فناوری اطلاعات سیستم های هوشمند نت نیز بسیار در عرصه بین المللی در حال گسترش می باشد. در این تحقیق به توسعه یکی از روش های نوین نگهداری و تعمیرات مبتنی بر پایایی که در آن یک سامانه هوشمند به تعیین تعمیر یا تعویض بر اساس سطح پایایی سیستم می پردازد در مسئله بسیار پر کاربرد کارکارگاهی منعطف خواهیم پرداخت. بعلاوه با توجه اهمیت تولید سبز، در مسئله تصمیم گیری توسعه داده شده انرژی مصرفی در کنار دو تابع هدف هزینه های تولید و پایایی سیستم به توازن می رسد. در توسعه نوآوری تحقیق، همانند مدل های محاسباتی وزارت نیرو در مدل محاسبه انرژی توجه به مناطق کمتر توسعه داده شده هم به عنوان یک عامل اجتماعی در نظرگرفته شده است. بعلاوه پایایی توسعه داده شده برای سیستمی پیچیده شامل چندین ماشین با عمر تجهیزات وابسته به زمان با قابلیت تعمیرپذیری می باشد و در آن مدت زمان انجام عمل ها، زمان نگهداری و تعمیرات و سطح پایایی پس از تعمیرآن ها همگی تصادفی می باشند. سپس مدل توسعه داده شده توسط الگوریتم های فراابتکاری مناسب سازی شده با رویکرد بهینه سازی مبتنی بر شبیه سازی حل شده و جواب های بدست آمده به وسیله روش های آماری و غیرآماری تحلیل شده اند. تحلیل محاسباتی نتایج بدست آمده حاکی ازکارا بودن الگوریتم های حل برای مسئله پیچیده چندهدفه قویا تصادفی می باشد که می توانند به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم در دست توسعه دهندگان نرم افزار در این حوزه قرار گیرد.
مسئله انتخاب تامین کنندگان با استفاده از رویکرد ترکیبی گسترش عملکرد کیفی و ارزیابی مبتنی بر فاصله از متوسط راه حل ها در محیط نوتروسوفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و انتخاب تامین کنندگان یکی از موضوعات مهم در مدیریت زنجیره تامین است. این مسئله به دلیل تاثیرگذاری پارامترهای مبهم و نادقیق تبدیل به یکی از مسائل نامتقن در زنجیره تامین شده است و تاکنون ابزارهای مختلفی در بعد وزن دهی به معیارها و تعیین امتیازات تامین کنندگان از هر معیار پیشنهاد شده است. از طرفی اعداد یا مجموعه های نوتروسوفیک از ابزارهای نوین برای مواجهه با عدم قطعیت توام با اطلاعات مبهم و ناسازگار است که در سالهای اخیر معرفی شده است. منطق نوتروسوفیک به عنوان جامع ترین نوع منطق غیرکلاسیک برای مواجه با عدم قطعیت و نقصان اطلاعات در فرآیند تصمیم گیری بعد از منطق فازی و فازی شهودی معرفی شده است به نحوی که در این منطق درجه عضویت و عدم عضویت و درجه تردید بر خلاف منطق فازی شهودی، به طور مستقل از هم بین صفر تا یک تعیین می شود. در این تحقیق به منظور شناسایی و وزن دهی به معیارهای ارزیابی تامین کنندگان، تکنیک گسترش عملکرد کیفی در فضای نوتروسوفیک توسعه داده شده است. همچنین از رویکرد ارزیابی مبتنی بر فاصله از متوسط راحل ها در شرایط نوتروسوفیک به منظور انتخاب تامین کنندگان برتر به عنوان یک رویکرد جدید استفاده می شود. به منظور درک بهتر فرایند ترکیبی ارائه شده، یک مطالعه عددی در صنعت دارو ارائه شده است. نتایج نشان می دهد که دو معیار موقعیت جغرافیایی تامین کننده و سالهای تجربه در صنعت به عنوان برترین معیارهای ارزیابی بوده و تامین کننده دوم بهترین تامین کننده می باشد.
طراحی مدلی برای انتخاب و پایش استراتژی همکاری با تأمین کننده با استفاده از پایش پروفایلی فازی هزینه های پیش بینی نشده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات علمی و فناوری، به ویژه در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، باعث تغییرات چشمگیری در زندگی روزمره انسان ها شده و دورکاری به عنوان یک رویکرد نوین در مدیریت کارها و انجام فعالیت ها، به خصوص در شرایط ایجاد شده توسط پاندمی کرونا، مورد ترویج قرار گرفته است. با توجه به نیاز روزافزون بوجود آمده از جنبه های تکنولوژیک و بحران های فراگیر، این مطالعه مفهوم دورکاری را در چارچوبی که شامل دوره ی کرونا و انقلاب صنعتی پنجم است، مورد بررسی قرار می دهد و نیاز به توجه علمی جامع و روش های نوآورانه را تأکید می کند. برای رفع این چالش ها، این تحقیق با بکارگیری رویکرد متدولوژی سیستم های نرم یک مدل سیستمی ارائه می دهد که دیدگاه ها و محدودیت های مختلف ذینفعان را در نظر می گیرد و هدف آن افزایش اجرای کار از راه دور است. با استفاده از روش های سیستمی و تحلیل داده های کیفی، این مطالعه به روشی انعطاف پذیر و سیستمی به توسعه مدل می پردازد. علاوه بر این، نقش فناوری، فرهنگ سازمانی و استراتژی های مدیریت در کاهش انزوای اجتماعی و افزایش کارایی کار از راه دور را برجسته می کند. یافته ها بر جنبه پویای اکوسیستم کار از راه دور تأکید می کنند و اهمیت راهکارهای چندجانبه برای موفقیت سازمانی در دوران انقلاب صنعتی پنجم را تأکید می کنند.
تعیین کارایی واحدهای تصمیم گیرنده با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها درحضور عامل های عملکردی دو نقشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل پوششی داده ها رویکردی مبتنی بر برنامه ریزیِ ریاضی، برای ارزیابیِ نسبیِ واحدهای تصمیم گیرنده ای است که مانند سیستم های تولیدیِ مشابه و متمایزی در نظر گرفته می شوند. در این رویکرد، عملکرد هر واحد در قالب عملیاتِ تبدیل منابع (ورودی ها) به محصولات (خروجی ها)، توصیف می گردد. در مدل های سنتیِ تحلیلِ پوششیِ داده ها، فرض بر این است که نقشِ هر عاملِ عملکردی (به عنوان ورودی یا خروجی) مشخص است، اما در برخی از مسائل دنیایِ واقعی، ممکن است یک یا چند عامل، با توجه به ماهیتِ ارزیابی و یا نگرشِ تصمیم گیرندگان، به عنوان عوامل دونقشی معرفی شوند. این عوامل می توانند نقش ورودی، خروجی و یا حتی نقش بی اثر در ارزیابیِ عملکرد واحدها ایفا کنند. در مقاله ی حاضر دو مدل جدید برنامه ریزی خطی مبتنی بر مفاهیم انحراف در شرط کارایی و اوزان مشترک، برای تعیین وضعیت عوامل دونقشی و سپس محاسبه ی کاراییِ واحدهای تصمیم گیرنده ارائه می شود. مزایای اصلیِ مدل های پیشنهادی کاهش چشمگیر محاسبات و تعداد دفعات حل مدل و همچنین دخالت دادن همه ی واحدهای تصمیم گیرنده جهت تعیین نقشِ یک باره ی عامل ها جهت ارزیابی واحدهای تصمیم گیرنده است. به منظور بررسی عملکرد مدل های پیشنهادی، از داده های مربوط به ارزیابیِ هیجده تأمین کننده در حضور دو ورودی، سه خروجی و دو عامل دونقشی استفاده شده است. نتایج به دست آمده، نشان داد که در مقایسه با مدل های دیگر، مدل های پیشنهادی هم ازنظر محاسباتی به صرفه تر بوده و هم تعیین نقش و ارزیابی واحدها به کمک وزن های به دست آمده از این مدل ها، انتظارات موردنظر تصمیم گیرندگان را بهتر و منطقی تر برآورده می کنند.
طراحی مدلی برای انتخاب و پایش استراتژی همکاری با تامین کننده با استفاده از پایش پروفایلی فازی هزینه های پیش بینی نشده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استراتژی همکاری با تأمین کننده نقش مهمی در قدرت سازمان در بازار امروز دارد. توانایی نظارت بر عملکرد تأمین کننده و پایش استراتژی همکاری بین سازمان و تأمین کننده یک قابلیت حیاتی برای حفظ رابطه قوی سازمان و تأمین کننده است. این مقاله با پایش مستمر عملکرد تأمین کننده در طول زمان به بررسی انتخاب مدل همکاری با تأمین کننده و پایش استراتژی همکاری در طول زمان می پردازد. برای این منظور یک مدل پایش پروفایلی فازی چندگانه در دو مرحله برای پایش هزینه های پیش بینی نشده تأمین کننده ارائه شده است. در گام نخست معیارها و شاخص ها برای ارزیابی فرآیند تحویل، کیفیت با توجه به منابع کتابخانه ای و نظر کارشناسان و نخبگان صنعت موردنظر استخراج می شود. در مرحله بعد، در فاز یک پایش با استفاده از روش پارامترهای مدل مبنی بر تفاوت های متوالی را برای پروفایل فازی چندگانه فرآیند تحویل و کیفیت به صورت جداگانه محاسبه و پایش می شوند و در فاز دوم از روش نسبت درستنمایی برای نظارت بر پروفایل ها به صورت فازی در طول زمان استفاده می شود تا در صورت وجود هشدار در کمترین زمان ممکن نمودار کنترلی آن را نشان دهد. در آخرین مرحله با استفاده از نتایج پروفایل های فازی فرآیند تحویل و کیفیت و با استفاده از هوش مصنوعی و ابزار سیستم استنتاج فازی به پایش هزینه های پیش بینی نشده و تصمیم گیری در مورد تأمین کننده و پایش استراتژی اتخاذشده پرداخته می شود. این مدل در صنعت خودروسازی شرکت ایران خودرو و تأمین کننده قطعات گیربکس توسط شرکت نیرومحرکه اجراشده است. با توجه پایش مستمر عملکرد شرکت تأمین کننده در هزینه های غیرقابل پیش بینی، شرکت ایران خودرو استراتژی همکاری بلندمدت را انتخاب و پایش می کند.
واکاوی محرک های زنجیره تأمین دایره ای پایدار هوشمند با استفاده از روش های ترکیبی دیمتل و مدل سازی ساختاری تفسیری متخاصم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزیت زنجیره تأمین دایره ای پایدار هوشمند کمک به اقتصادهای درحال توسعه می باشد که بیشترین تأثیر را از چالش ها و استانداردهای در حال تغییر صنعت و محیط دارند. هدف از این پژوهش شناسایی و تحلیل محرک های زنجیره تأمین دایره ای پایدار هوشمند بود. براین اساس 12 نمونه به روش گلوله برفی از بین خبرگان صنعت روغن خوراکی انتخاب شد. محرک ها با نظر خبرگان نهایی شد و با روش DEMATEL و AISM مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که محرک های شایستگی سازمانی و شایستگی منابع انسانی به عنوان تأثیرگذارترین محرک ها بوده و محرک های پایداری اقتصادی و پایداری محیطی بیشترین میزان تأثیرپذیری را نسبت به سایر محرک ها دارند. طبق نتایج پژوهش مسئولین صنعت روغن خوراکی برای حرکت به سمت زنجیره تأمین دایره ای پایدار هوشمند باید شایستگی سازمانی را موردتوجه ویژه قرار دهند زیرا این محرک بیشترین میزان تأثیرگذاری را نسبت به سایر محرک ها دارد.
بررسی تأثیر استراتژی های یادگیری سازمانی بر خلاقیت، نوآوری و عملکرد محصول جدید شرکت های صنعتی کوچک (شهرک صنعتی پایتخت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربیات بحران اقتصادی اروپا در سال 2008 نشان داد که دارایی های نامشهود شرکت ها هم چون مهارت، تجربه و دانش کارکنان، از آن ها در مقابل ورشکستگی محافظت کرد. همین مسئله سبب شد شرکت ها دارایی هایی چون توانایی فردی برای یادگیری، خلاقیت و خلق و ادغام دانش های عملی را به عنوان منابع مزیت های رقابتی قرار دهند. مطالعات نشان داده است که شرکت های کوچک علاوه بر اثری که بر رشد اقتصادی دارند، نسبت به شرکت های بزرگ تر توانایی بالاتری برای تغییر و نوآور بودن دارند. درگاه خدمات رسانی سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی ایران در آمارنامه کامل عملکرد سازمان تا پایان خرداد سال 1402 تعداد واحدهای به بهره برداری رسیده را بیش از 50000 واحد اعلام کرده که حاکی از اهمیت و نقش این شرکت ها در اقتصاد کشور است[1]. از سویی نرخ شکست محصول جدید بسیار بالا و منابع شرکت های کوچک بسیار محدود است که آن ها را فوق العاده آسیب پذیر می سازد. ازاین رو هدف اصلی این مطالعه بررسی اثر استراتژی های یادگیری بر خلاقیت، نوآوری و عملکرد محصول جدید شرکت های کوچک صنعتی در شهرک صنعتی پایتخت تعیین شده است. به همین منظور برای تعیین روابط میان این متغیرها از مدل یابی معادلات ساختاری و رویکرد کم ترین مربعات جزئی استفاده شد. نتایج این پژوهش از بررسی 473 شرکت این شهرک نشان داد که استراتژی یادگیری اکتشافی بر هر دو نوع خلاقیت بداهه و ترکیبی اثر مثبت و معنی داری دارد و به طور غیرمستقیم بر نوآوری و عملکرد محصول جدید اثر می گذارد. استراتژی یادگیری بهره بردارانه تنها بر خلاقیت بداهه اثر می گذارد. خلاقیت بداهه نه تنها اثر قابل توجهی بر خلاقیت ترکیبی دارد، بلکه هر دو این خلاقیت ها اثر مثبت و معنی داری بر نوآوری و عملکرد محصول جدید این شرکت ها دارند.