مقالات
حوزه های تخصصی:
صنعت پتروشیمی یکی از صنایع پیشرو در حوزه نفت و گاز کشور است که نقش به سزایی در تکمیل زنجیره های خلق ارزش در این حوزه دارد. امروزه با توجه به این که توسعه پایدار و به تبع آن انطباق پایداری در مدیریت زنجیره تامین به یک مطالبه اجتماعی تبدیل شده، توسعه صنعت پتروشیمی در کشور و رسوخ در بازارهای جهانی مستلزم انطباق رویکردهای توسعه پایدار در این صنعت است. هدف تحقیق حاضر شناسایی، ارزیابی و تحلیل توانمندسازهایی است که دستیابی به اهداف توسعه پایدار در زنجیره تامین پتروشیمی را تسهیل می کند. به منظور دستیابی به هدف تحقیق، ابتدا مبتنی بر روش فراترکیب مطالعات پیشین در حوزه مدیریت زنجیره تامین پایدار بررسی و عوامل و مولفه های اصلی توانمندساز مدیریت زنجیره تامین پایدار شناسایی شد. سپس با استفاده از روش تئوری گراف و رویکرد ماتریس (GTMA) توانمندسازهای مدیریت زنجیره تامین تحلیل و اولویت بندی شد. بر اساس نتایج تحقیق توانمندسازهای مدیریت زنجیره تامین پایدار در صنعت پتروشیمی به مولفه های مربوط به مدیریت شرکت ها، مدیریت زنجیره تامین، استمرار و تداوم زنجیره تامین، ویژگی های زنجیره تامین، شراکت در زنجیره تامین و کارکنان دسته بندی شد که مولفه های مربوط به استمرار و تداوم زنجیره تامین در اولویت های اول برنامه ریزی در صنعت پتروشیمی به منظور دستیابی به پایداری قرار گرفت.
سرمایه اجتماعی و قابلیت های نوآوری در روابط خریدار- تامین کننده: نقش ریسک های فرصت طلبی و مالکیت فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت ها به عنوان یکی از بارزترین مشخصه های جوامع امروزی به سرعت در حال تغییر و تحول هستند و در شرایط کنونی ارتقاء قابلیت های نوآوری یکی از اهداف عمده هر سازمان زنده و فعال محسوب می گردد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر قابلیت های نوآوری در روابط خریدار-تامین کننده در حضور ریسک های فرصت طلبی و مالکیت فکری است. نمونه آماری در این تحقیق 95 نفر از مدیران زنجیره تامین شرکت های فعال در صنعت پله برقی و آسانسور می باشد. داده های جمع آوری شده با استفاده از متد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس مورد تحلیل قرارگرفت. یافته ها بیانگر تاثیر مثبت و معنادار سرمایه اجتماعی بر قابلیت های نوآوری (و غیر مستقیم از طریق ریسک مالکیت فکری) دارد. همچنین ریسک های فرصت طلبی و مالکیت فکری بر قابلیت های نوآوری تاثیر منفی معناداری دارند. نتایج این تحقیق برای مدیران این حقیقت را آشکار می سازد که با سرمایه گذاری روی سرمایه اجتماعی در ارتباط خریدار- تامین کننده نه تنها متضرر نمی شوند بلکه به مزیتی رقابتی از طریق قابلیت های نوآوری نیز دست پیدا می کنند.
ارائه مدلی دینامیکی برای ارزیابی عملکرد متوازن یک زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه مدلی دینامیکی برای اندازه گیری عملکرد یک زنجیره تامین لارج با رویکرد کارت امتیازی متوازن می باشد. روش شناسی: در این پژوهش، از شبیه سازی پویا به منظور ارزیابی عملکرد یک زنجیره تامین استفاده شده است. برای این منظور ابتدا یک نقشه استراتژی طراحی شده و برای هر یک از اهداف استراتژیک، شاخص هایی با توجه به زنجیره تامین لارج شناسایی گردید. سپس یک مدل کمی برای تعیین روابط ریاضی بین آنها طراحی شده است. یافته ها: مدل پیشنهاد شده برای یک شرکت فعال در صنعت قطعه سازی در یک زنجیره دو سطحی به اجرا درآمده است. براساس اهداف استراتژیک شرکت، سناریوهایی جهت بهبود عملکرد تعریف شده و اثر آن بر هریک از عناصر لارج تبیین شده است. نوآوری: هر یک از عناصر لارج در بعضی از سنجه ها دو به دو ناسازگار هستند. طراحی یک مدل ارزیابی عملکرد متوازن این امکان را می دهد تا اثر هر تصمیم استراتژیک و اجرای هریک از رویکردهای لارج را بر عملکرد نهایی شرکت که غالبا در حوزه مالی و مشتری تبلور می یابد مشخص گردد و با این تحلیل و تعریف سناریوهای مختلف بهترین تصمیمات را اتخاذ کرد. نتیجه گیری: مدل دینامیکی این امکان را به مدیران می دهد تا عوامل موثر بر عملکرد زنجیره تامین را شناسایی کرده و با بررسی سناریوهای محتمل قبل از وقوع، زمینه برای تصمیم گیری های لازم را فراهم نمایند. پیاده سازی هریک از عناصر لارج می تواند بر عملکرد شرکت تاثیر بگذارد. بسته به اینکه کدام استراتژی از میان چهار گزینه لارج به کارگرفته شود اثر آنها را بر سودآوری شرکت می توان ارزیابی کرد.
طراحی یک شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته در صنعت روغن خوراکی با استفاده از یک مدل برنامه ریزی استوار امکانی – تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر پیچیدگی های محیطی، رقابت های شدید سازمان ها و فشار دولت ها بر تولیدکنندگان برای مدیریت پسماند محصولات، فشارهای زیست محیطی و از همه مهم تر سود ناشی از بازیافت محصولات، بر اهمیت طراحی شبکه زنجیره تأمین معکوس و حلقه بسته افزوده است. همچنین وجود عدم قطعیت های ذاتی در پارامترهای ورودی، یکی دیگر از موارد مهمی است که عدم توجه به آن می تواند تصمیمات استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی سازمان را تحت تأثیر قرار دهد. به همین جهت این پژوهش به طراحی یک مدل شبکه زنجیره تأمین حلقه بسته چند محصولی و چند دوره ای در شرایط عدم قطعیت می پردازد. در همین راستا ابتدا یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح به منظور حداقل سازی هزینه های زنجیره تأمین ارائه می گردد. سپس جهت در نظر گرفتن عدم قطعیت های ترکیبی مدل که شامل عدم قطعیت شناختی و تصادفی می باشد، پنج مدل استوار امکانی- تصادفی مختلف توسعه داده شده و نقاط ضعف، قوت و کاربرد هر یک مورد ارزیابی و تحلیل قرار می گیرد و مناسب ترین مدل جهت پاسخگویی به عدم قطعیت های موجود در مدل پیشنهاد می شود. در پایان عملکرد و کاربردی بودن مدل پیشنهادی، از طریق مطالعه موردی در یک صنعت روغن خوراکی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
طراحی مدل استراتژی های زنجیره تامین با رویکرد پویایی سیستم در صنعت چوب و کاغذ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت زنجیره تامین می تواند موجب دستیابی به مزیت رقابتی پایدار شود. پژوهش حاضر در جستجوی استراتژی های زنجیره تامین صنعت کاغذ با توجه به پویایی زنجیره تامین و استراتژی زنجیره تامین ناب با استفاده از پویایی شناسی به منظور کسب مزیت رقابتی در شرکت صنایع چوب وکاغذ ایران (چوکا) است. برای این منظور ابتدا پس از مرور ادبیات با مشارکت تصمیم گیران و داده های چوکا، مدل پویایی سیستم طراحی و پس از اعتبارسنجی، مدل در افق ده ساله شبیه سازی انجام گردید. با توجه به رفتار متغیرهای هدف و تحلیل حساسیت مدل در افق شبیه سازی، سیاست هایی در راستای استراتژی زنجیره تامین ناب و استراتژی سودآوری پایدار کسب و کار چوکا طراحی و به صورت جداگانه و ترکیبی بر روی مدل اعمال شد و نتایج مقایسه و رفتار تجزیه و تحلیل گردید. با توجه به یافته های حاصل از شبیه سازی مدل، سیاست های ارتقا بهره وری از طریق بکارگیری شیوه های ناب در فرآیندهای داخلی، افزایش کیفیت محصولات کاغذی، افزایش نوآوری در تولید و عرضه محصولات کاغذی، بهبود مدیریت تامین مواد اولیه و مشارکت استراتژیک با تامین کنندگان مواد اولیه، مدیریت پساب های صنعتی، مدیریت ضایعات و پسماند جامد و توانمندسازی کارکنان به عنوان بهترین سیاست های ترکیبی استراتژی زنجیره تامین صنایع چوب و کاغذ ایران ارائه شده است.
توسعه تکنیک بهترین- بدترین در محیط کاربرگ میلتنبرگ به منظور تدوین راهبردهای عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله ابزارهای ضروری مدیریت عملیات در فضای رقابتی کنونی، راهبرد عملیات است. راهبرد عملیات وظیفه تمرکز فعالیت های سطوح عملیاتی همراستا و هم جهت با اولویت های رقابتی سازمان را برعهده دارد. از همین رو پژوهش حاضر در پی بررسی و تدوین مناسب ترین راهبردهای عملیاتی برای افزایش کارایی صنعت قطعه سازی خودرو می باشد. چراکه این صنعت به عنوان موتور محرک صنایع و اقتصاد، نقش مهمی در رشد کشور دارد و همواره تحت فشارهای روزافزون و متنوعی بوده که می توان به دو نیروی پرتوان تغییرات مکرر در ذائقه مشتریان و پیشرفت سریع در نوآوری فناوری اشاره کرد که تعدیل تاثیر این فشارها بازنگری و تدوین راهبردهای عملیاتی را می طلبد. به همین منظور پس از تعیین اهداف یک ساله در خصوص هر یک از خروجی ها، سیستم تولیدی جریان پیوسته به عنوان سیستم مناسب جهت رسیدن به وضعیت مطلوب در شرکت مورد مطالعه شناخته شد؛ و درنهایت تعدیلاتی به منظور بهبود وضعیت شرکت مورد مطالعه در هر یک از اهرم های تولیدی ارائه شد. اولویت بندی خروجی ها با توجه به نظر خبرگان و توسعه تکنیک بهترین- بدترین فازی (FBWM) برای اولین بار صورت گرفت که شاخص هزینه به عنوان مهم ترین خروجی دارای بیشترین اهمیت شناخته شد و شاخص کیفیت در سطح دوم اهمیت قرار گرفت؛ و همچنین شاخص های انعطاف پذیری، عملکرد و تحویل در سطوح بعدی اهمیت جای گرفتند. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این مطلب است که با بهره گیری صحیح از مدل میلتنبرگ می توان ضمن بررسی وضعیت جاری سیستم های تولیدی و کنکاش محیط رقابتی، به دنبال زمینه هایی بود که برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد می نمایند.
ارائه یک رویکرد فازی برای مساله مسیریابی وسایل نقلیه با گذاشت و برداشت همزمان و پنجره های زمانی با استفاده از الگوریتم PSO بهبودیافته (مطالعه موردی شرکت فراورده های لبنی رامک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکثر مطالعات موجود در مسائل تصمیم گیری مساله را در محیطی از داده های قطعی فرض نموده اند و با توجه به اینکه عدم قطعیت در زنجیره ی تامین منجر به غیربهینه شدن تصمیماتی می گردد که با فرض قطعیت گرفته می شوند، لذا در این مقاله یک مدل فازی بر مبنای اعتبار برای مساله مسیریابی وسایل نقلیه با در نظر گرفتن گذاشت و برداشت همزمان و همچنین پنجره های زمانی (VRPSDPTW) ارائه می شود. هزینه اعزام وسایل نقلیه و پنجره های زمانی مشتریان در حالت عدم قطعیت و در قالب اعداد فازی ذوزنقه ای در نظر گرفته شده اند. همچنین از یک الگوریتم فراابتکاری ترکیبی با نام بهینه سازی ازدحام ذرات بهبود یافته (IPSO) برای حل مساله استفاده شده است. الگوریتم پیشنهادی ترکیبی از الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات (PSO) و تکنیک های گذاشت و برداشت می باشد که موجب بهبود قابلیت جستجوی الگوریتم و همچنین حفظ تنوع جواب ها می گردد. در نهایت نیز برای نشان دادن کاربرد مدل ارائه شده در دنیای واقعی، به بررسی مساله توزیع محصولات لبنی توسط یک شرکت توزیع کننده بین مشتریان در استان فارس پرداخته ایم که نتایج محاسباتی نشان می دهد که توزیع کنندگان می توانند با استفاده از این شیوه، هزینه های عملیاتی شرکت را کاهش دهند.