مقالات
حوزه های تخصصی:
استفاده ازروش تئوری محدودیت هادرسیستم تولیدی یکی ازروشهای موثرجهت افزایش خروجی خط تولیدودرنتیجه افزایش بهره وری کل سیستم می باشد. دراین روش بیان میشودکه محدودیت در هرسیستم یافرایند، تعیین کننده حداکثربازده یا عملکرد بوده و می بایست شناسایی ودرجهت افزایش کارایی وبازدهی سیستم مدیریت شود. درام–بافر–روپ،روشی جهت اجرای تئوری محدودیت هادرخط تولیدمیباشد. دراین تحقیق باانجام مطالعه موردی برروی یک خط تولیدقطعات خودرویی،ابتدابااستفاده ازرویکردشبیه سازی به پیاده سازی سیستم دی–بی–آر ومقایسه آن باسیستم عادی خط تولیدپرداخته شده وسپس به بررسی تاثیرتغییرمکان گلوگاه برروی چهارشاخص کلیدی زمان انتظار،کاردرجریان ساخت،توان عملیاتی وزمان تحویل درهردوسیستم پرداخته شده است. نتابج تحقیق حاکی از ضعیف تر شدن میزان شاخص ها با دور شدن گلوگاه از مبدا و کمتر بودن شیب این تغییر در سیستم دی بی آر نسبت به سیستم عادی می باشد.
انتخاب تأمین کنندگان مناسب برای برون سپاری با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) و بر مبنای مدل BOCR (مورد مطالعه: شرکت آذین تنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه انتخاب تأمین کنندگان مناسب، یکی از مسائل مهم استراتژیک در بین شرکتهایی می باشد که به نحوی جهت تأمین کالای مورد نیاز خود به آنها وابسته می باشند. متخصصین این امر اعتقاد دارند که هیچ یک از راههای ارزیابی و انتخاب، بهترین راه نمی باشد. بنابراین سازمانها با نگرشهای متفاوتی به این موضوع می نگرند و از روشهای متفاوتی برای ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان استفاده می کنند.
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و الویت بندی معیارهای موثر در انتخاب تأمین کنندگان و انتخاب تأمین کننده مناسب جهت برون سپاری در شرکت آذین تنه انجام گرفته است. در این بررسی از ساختار سودها، فرصتها، هزینه ها و ریسکها (BOCR[1]) برای تعیین و الویت بندی شاخصهای موثر بر تصمیم گیری مدیران برای حل این مشکل استفاده گردید. ابتدا مطالعات اولیه در خصوص شناسایی معیارهای تأثیرگذار در انتخاب تأمین کنندگان صورت پذیرفت. سپس این معیارها بر اساس شاخص های اصلی مدل BOCR تفکیک گردیدند. پس از آن پرسشنامه هایی جهت مقایسه و رتبه بندی این معیارها و تأمین کنندگان مورد نظر، تنظیم و نظر کارشناسان مرتبط اخذ گردید. با استفاده از روش ANP[2] و نرم افزار سوپردسیشن پاسخ های به دست آمده تجزیه و تحلیل و ارزش وزنی هر یک از معیارها محاسبه گردیده و الویت بندی معیارها و تأمین کنندگان صورت پذیرفت و در نهایت مناسب ترین تأمین کننده جهت برون سپاری شناسایی گردید.
حل مسئله زمانبندی پروژه بر پایه حجم کار با منبع محدود برای کمینه کردن هزینه های زودکرد و دیرکرد با الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، مسئله زمانبندی پروژه بر پایه حجم کار[1]با محدودیت منبع برای کمینه کردن هزینه های زودکرد و دیرکرد با توجه به حجم کار ثابت برای فعالیت ها، روابط پیشنیازی و محدودیت منابع تجدیدپذیر مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. باتوجه به اینکه فعالیت ها دارای سررسید مشخصی هستند برای فعالیت هایی که از سررسید خود انحراف دارند جریمه زودکرد و دیرکرد در نظر گرفته می شود. برای حل این مسئله دو الگوریتم فراابتکاری ژنتیک و شبیه سازی تبرید طراحی شده و پارامترهای این الگوریتم ها با استفاده از روش تاگوچی تنظیم شده است. برای بررسی عملکرد این دو الگوریتم، مجموعه ای از مسائل نمونه حل و با با استفاده از آزمون های آماری به مقایسه جواب های حاصل از دو الگوریتم پرداخته شده است.
مدل تصمیم گیری سازشی بر اساس روش TOPSIS برای مسایل برنامه ریزی چند هدفه غیرخطی با مقیاس بزرگ و ساختار بلوکی زاویه دار تحت شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از ارائه این مقاله ارائه یک رویکرد سازشی به منطور حل مسائل برنامه ریزی چندهدفه مقیاس بزرگ با ساختار بلوکی زاویه دار تحت شرایط عدم قطعیت می باشد.با بهره گیری از این روش، یک مساله با ابعاد بزرگ به چندین مساله با ابعاد کوچکتر تجزیه می گردد. سپس با به کار بردن روش تاپسیس و و تشکیل توابعی که نشان دهنده میزان دوری از ایده آل های منفی و میزان نزدیکی به ایده ال های مثبت می باشند، هریک از مسائل تجزیه شده را به طور مستقل از دیگر توابع حل می کنیم. به منظور بدست آوردن ایده آل های مثبت و منفی ابتدا توابع هدف و محدودیت ها را از حالت فازی به قطعی تبدیل نموده و سپس مقدار بهینه هر یک از توابع هدف را بدون در نظر گرفتن سایر توابه به طور کاملل مجزا حل میکنیم تا ایده آل های مثبت برای هر از توابع هدف محاسبه گردد. به همین ترتیب برای محاسبه ایده آل های منفی بدترین جواب ها را برای هر یک از توابع هدف محاسبه می کنیم. طبق الگوی بهینه سازی ماکس- مین(زیمرمن) بر اساس منطق فازی توابع ساخته شده برای دوری و نزدیکی به ایده آل های مثبت و منفی را در قالب یک تابع هدف بهینه می کنیم تا جواب بهینه نهایی بدست آید. برای روشن شدن روش ارائه شده یک مثال در پایان آورده شده است. همچنین نتایج بررسی در مثال ارائه شده نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
شناسایی، تعیین روابط و سطح بندی محرکهای مدیریت زنجیره تامین سبز با رویکرد مدل سازی تفسیری ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش روز افزون آلودگی زیست محیطی وپیامدهای مخرب آن وبه دنبال آنافزایش تقاضای مشتریان وجوامع زیست محیطی برای محصولات وخدمات سازگار با محیط زیست می بایست کوشید تا آلودگی های ناشی از گسترش صنایع را در قالب تلاش برای اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز کاهش داد. ازاینرودرپژوهش حاضرجهت ترغیب صنایع فولاد سازی به اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز، به شناسایی وتعیین محرکهای اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز وسپس به تعیین روابط مابین و سطح بندی آنها پرداخته شده است. مدلپیشنهادیبااستفادهاز روش مدل سازی تفسیری ساختاری به دست آمده است.نتایج مدل روابط محرکها نشان می دهد که در بین محرکها«دولت،قوانین ومقررات»به عنوان ماثرترین محرک، منشاء اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز در مجتمع فولاد مبارکه می باشد
مکان یابی پویای چند تسهیلاتی در یک زنجیره تأمین در شرایط فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به ارائه رویکردی یکپارچه برای طراحی خاصی از شبکه های توزیع در فضای زنجیره تأمین پرداخته شده که در آن تصمیمات مرتبط با مکان یابی پویای تسهیلات، برآورده سازی تقاضای مشتریان با رویکردی یکپارچه اتخاذ می گردد. در این راستا ، یک مدل ریاضی جدید مکان یابی پویا چند تسهیلاتی به منظور کمینه سازی مجموع هزینه های مرتبط بر مکان یابی اولیه هر یک از تسهیلات در سطح ظرفیتی خاص، مکان یابی مجدد تسهیلات و حمل و نقل اقلام از کارخانه به محل مراکز توزیع و سپس به مشتری نهایی، ارائه شده است. همچنین از آنجائیکه در دنیای واقعی برخی از پارامترهای مدل پیشنهادی، همچون هزینه حمل و نقل هر واحد محصول از کارخانه به مرکز توزیع مستقر شده، هرینه استقرار مکان اولیه به مرکز توزیع، هزینه اولیه برای استقرار مجدد به مرکز توزیع و تقاضای تخصیص یافته به مراکز توزیع برای هر یک از محصولات، دارای ماهیت غیر قطعی می باشند. لذا پارامترهای مذکور، متعیر فازی در نظرگرفته شده و در این راستا، مدل در شرایط فازی نیز توسعه داده شده است. از جنبه های نو آورانه، تحقیق می توان به ارائه مدلی جهت مکان یابی پویای چند تسهیلاتی در یک زنجیره تامین در شرایط قطعی و فازی و ارائه الگوریتمی جدید برمبنای روش خیمنز اشاره کرد. نتایج خروجی، نشان از کارایی الگوریتم توسعه داده شده و صرفه جویی در هزینه های مسأله پیشنهادی در مقایسه با شرایط قطعی دارد.
شکاف میان قیمت و هزینه نهایی در صنایع ایران و کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رقابت به عنوان دنیای آیده آل اقتصاددانان شناخته می شود، دنیای که در آن قیمت نزدیک به هزینه نهایی بوده(مارک آپ نزدیک به یک) شدت مانع ورود در بازارها اندک و اطلاعات سیال پذیر است. در این مقاله به بررسی مارک آپ 36 صنعت فعال ایران، در سطح کد سه رقمی ISIC طی دوره 1390-1374 در مقایسه با کشورهای منتخب پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که در تمامی صنایع ایران بوده است و همچنین ایران در بین کشورهای امریکا، ژاپن، آلمان، فرانسه، ایتالیا، بریتانیا، کانادا، استرالیا، بلژیک، دانمارک، فنلاند، هلند، نروژ و سوئد در بین 24 صنعت بررسی شده تنها در 9 صنعت دارای مارک آپ کمتر از 25/1 بوده است. همچنین در 11 صنعت دارای مارک آپ بالای 30/1 در بین این کشورها بوده است. مقایسه مارک آپ در صنایع ایران با سایر کشورهای منتخب نشان می دهد در صنایع چاپ و نشر، صنایع پلاستیکی، صنایع معدنی غیرفلزی، صنایع فلزی، ماشین آلات و تجهیزات، آشامیدنی ها، صنایع مس، پالایشگاه های نفت، مواد شیمیایی صنعتی و وسایل نقلیه موتوری دارای بالاترین شکاف بین هزینه نهایی و قیمت بوده است.