مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله ارائه مدل فرایندی مدیریت ریسک عرضه در زنجیره تأمین صنعت خودرو است. مدل فرآیندی مدلی است که چرایی ورود خودروساز به فرآیند مدیریت ریسک عرضه و چگونگی این فرآیند را تشریح می نماید. با اتکاء به رویکرد نظریه برخاسته از داده ها و نتایج حاصل از ۱۳مصاحبه عمیق با ۱۰ تن از مدیران و کارشناسان زنجیره تأمین صنعت خودرو، چارچوبی نظری برای این موضوع صورت بندی شد. بر مبنای این چارچوب، مقوله فرآیند ادراکی-اسنادی چرایی ورود خودروساز به فرآیند مدیریت ریسک عرضه را تبیین می کند. همچنین چهار مقوله عوامل بسترساز، عوامل اقتضایی، اهداف و فرآیند مواجهه چگونگی مدیریت ریسک عرضه را توسط خودروساز تشریح می نمایند.
بررسی تأثیر ابعاد نوآوری سبز بر عملکرد سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای مدرن امروز، موجب افزایش آلودگی ها و مشکلات زیست محیطی و در نتیجه افزایش نگرانی دولت ها و سازمان ها در رابطه با محیط زیست شده است. این نگرانی ها موجب به وجود آمدن مفهوم جدیدی تحت عنوان نوآوری سبز شد. این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر ابعاد نوآوری سبز بر عملکرد سازمان انجام شده و در این رابطه نقش میانجی عملکرد زیست محیطی سازمان نیز بررسی شده است. جامعة آماری پژوهش حاضر را شرکت های فعال در صنعت کاشی و سرامیک استان یزد تشکیل می دهند. به منظور سنجش نوآوری سبز ۴بُعد، شامل نوآوری مدیریتی سبز، نوآوری محصول سبز، نوآوری فرآیند سبز و نوآوری فناورانه سبز، در نظر گرفته شد. برای آزمون فرضیه های پژوهشی از مدل سازی معادلات ساختاری بر پایة روش کم ترین مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج نشان داد که ابعاد نوآوری سبز شامل نوآوری فرآیند و فناورانة سبز هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم به واسطة نقش میانجی عملکرد زیست محیطی، بر عملکرد سازمان تأثیرگذارند. همچنین نوآوری مدیریتی و محصول سبز تنها به صورت غیر مستقیم بر عملکرد سازمان تأثیر می گذارند. در نهایت بر پایه اثر کلی ابعاد نوآوری سبز بر عملکرد سازمان، پیشنهادهای کاربردی برای پیاده سازی جنبه های مختلف از نوآوری سبز در صنعت کاشی و سرامیک ارائه شد.
یک الگوریتم فراابتکاری ترکیبی برای مسئله زمان بندی کار کارگاهی منعطف با منابع دوگانه محدود انسان و ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مسئله زمان بندی کار کارگاهی منعطف با در نظر گرفتن منابع دوگانه محدود انسان و ماشین با هدف کمینه سازی معیار حداکثر زمان تکمیل کارها مورد بررسی قرار گرفته است. مسئله مورد مطالعه از گروه مسائل NP-hardاست و از ۳ زیر مسئله تشکیل شده است. مسئله اول تخصیص هر عملیات به یک ماشین از میان ماشین های موجود برای انجام آن عملیات، مسئله دوم تخصیص هر عملیات به یک کارگر از میان کارگرهای قادر به انجام آن عملیات و مسئله دیگر تعیین توالی عملیات ها روی ماشین ها با توجه به کارگران در نظر گرفته شده به منظور بهینه سازی معیار عملکرد می باشد. ما در این مقاله مدل ریاضی مسئله مورد نظر را تهیه و در ادامه یک الگوریتم فراابتکاری ترکیبی را برای حل آن ارائه کرده ایم. الگوریتم ترکیبی توسعه داده شده از الگوریتم های جستجوی همسایگی متغیر و شبیه سازی تبرید برای جستجوی فضای جواب استفاده می کند. به منظور ارزیابی عملکرد الگوریتم ارائه شده، مطالعات محاسباتی با در نظر گرفتن مسائل نمونه ایجاد شده انجام خواهد شد. نتایج نشان می دهد که الگوریتم ارائه شده روشی مؤثر برای حل مسئله زمان بندی کار کارگاهی منعطف با منابع دوگانه محدود انسان و ماشین است.
مدل سازی ریاضی انعطاف پذیری زنجیره تأمین با استفاده از برنامه ریزی آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تغییرات شرایط تولید و بازار، شرکت ها با فشار زیادی مواجه شده اند. یکی از راه های برخورد با این فشارها، مفهوم زنجیره تأمین و افزایش انعطاف پذیری آن برای برآوردن نیازهای متفاوت مشتریان است. با وجود اهمیت فراوان انعطاف پذیری زنجیره تأمین، کمبود مدل های تحلیلی مناسبی که روابط بین میزان انعطاف پذیری در یک سیستم و سطح عملکرد کلی سیستم را توضیح دهد، همچنان احساس می شود. بنابراین، در این مطالعه یک مدل ریاضی برای انعطاف پذیری زنجیره تأمین ارائه شده است. مطالعة حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و از انواع تحقیقات توصیفی است.این مطالعه در دو مرحله انجام شده است؛ شناسایی ابعاد انعطاف پذیری زنجیره تأمین و مدل سازی ریاضی آن با استفاده از برنامه ریزی آرمانی. ابعاد شناسایی شده در مرحلة اول، انعطاف پذیری نیروی انسانی، ماشین آلات، تعمیرات و نگهداری و فرایند هستند که ابعادی عمومی و مهم برای ارزیابی هر یک از سه سطح تأمین، تولید و مونتاژ در زنجیره تأمین به شمار می روند. حاصل مرحلة دوم، طراحی مدلی ریاضی برای هر یک از این سه سطح، به صورت جداگانه اما وابسته به سایر سطوح از طریق تابع هدف شان بود که محدودیت های شان براساس ابعاد شناسایی شده در مرحلة اول تعریف شده اند.
یک روش تلفیقی جدید جهت تخصیص افزونگی در سیستم های تولیدی با استفاده از NSGA-II و MOPSO اصلاح شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به معرفی یک مدل ریاضی چند هدفه جهت تخصیص افزونگی در سیستم های تولیدی می پردازد. در بسیاری از خطوط تولید و مونتاژ در صنعت، توابع توزیع ورود قطعات، مدت زمان های پردازش، مدت زمان تابازمانی ماشین ها و مدت زمانهای تعمیر از توابع توزیع عمومی تبعیت میکنند. روش پیشنهادی این مقاله با استفاده از رویکرد تلفیقی شبیهسازی کامپیوتری و متدولوژی سطح پاسخ، قابلیت درنظرگیری پارامترهای زمانی مبتنی بر توابع توزیع عمومی در خطوط تولید را داراست. در مدل ریاضی این مقاله سه هدف حداکثرکردن نرخ تولید، حداقل کردن هزینه ها و حداکثر کردن کیفیت محصولات در نظر گرفته شده است. جهت حل مدل ریاضی چند هدفه پیشنهادی، از دو الگوریتم فراابتکاری تکاملی الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی نامغلوب و بهینه سازی ازدحام ذرات چند هدفه استفاده شده است. نتابج محاسباتی مؤثر بودن دو الگوریتم فوق در تولید جواب های نامغلوب برای مسئله تخصیص افزونگی در سیستم های تولیدی نامطمئن را نشان می دهد. به علاوه، نتایج حاصل از مقایسه این دو الگوریتم نشان دهنده کیفیت بالاتر جواب های الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی نامغلوب در این مسئله است.
توسعه مدل های کنترل موجودی (r,Q) و(R,T)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مدل های سنتی کنترل موجودی (r,Q) و(R,T) به صورت یک مدل چند کالایی با دو هدف کمینه سازی هزینه ها و سطح خطر و تحت محدودیت های بودجه در دسترس، حداقل سطح عملکرد، فضای انبار و تعداد کمبود مجاز توسعه یافته اند. تابع توزیع تقاضا نرمال بوده و تقاضا با پس افت تأمین می گردد. ابتدا مدل قطعی و سپس مدل احتمالی- فازی با پارامترهای بودجه فازی، تعداد کمبود مجاز فازی، و فضای انبار که پارامتری احتمالی – فازی با تابع توزیع نرمال است توسعه می یابد. تمام اعداد فازی و از نوع مثلثی[1] هستند. در متدولوژی حل با استفاده از روش نافازی سازی محدودیت های فازی و روش بر نامه ریزی محدودیت های احتمالی فازی[2]، مدل به یک مسئله قطعی چند هدفه تبدیل شده و سپس از طریق روش فازی حل می گردد. در پایان یک مثال عددی جهت توصیف مدل و روش حل آمده که با نرم افزار لینگو8[3] حل شده است.
بررسی حافظه بلندمدت دوگانه با تأکید بر توزیع چوله و دم پهن پسماندها: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر وجود حافظه بلندمدت را در بورس اوراق بهادار تهران با کاربرد مدل های GPH، GSP، ARFIMA و FIGARCH بررسی می کند. داده های مورد بررسی، حاوی بازده روزانه هستند و آزمون های حافظه بلندمدت، برای بازده و نیز برای نوسان سری TEPIX انجام شده است. نتایج مدل های GPH، GSP و ARFIMA، وجود حافظه بلندمدت را در بازده سری نشان می دهند. همچنین نتایج اشاره بر این دارند که پویایی های حافظه بلندمدت در بازده و نوسان می تواند توسط کاربرد مدل ARFIMA-FIGARCH، مدل سازی شود. نتایج این مدل شواهد قوی حافظه بلندمدت را هم در میانگین شرطی و هم در واریانس شرطی نشان می دهد. به علاوه، فرض غیرنرمال برای در بر گرفتن دم پهن و نامتقارن باقیمانده های تخمین زده شده، مناسب است. یافته ها نشان می دهند که مدل بر اساس فرض نرمال گاوسی، ممکن است برای مدل سازی خصوصیت حافظه بلندمدت مناسب نباشد. در نهایت به نظر می رسد که بازار سرمایه تهران نمی تواند به عنوان بازار کارا از لحاظ سرعت انتقال داده ها بررسی شود. از این رو، امکان کسب سودهای غیر عادی باثبات، از طریق پیش بینی قیمت سهام وجود دارد.