۱.
تحقیق حاضر به مطالعه رابطه بین سبکهای رهبری مدیریت مدیران و سلامت سازمانی مدارس میپردازد، دو جامعه آماری و به تبع آن دو نمونه آماری (مدیران و معلمین) را در بر دارد. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران و معلمین مدارس ابتدائی پسرانه نواحی هفتگانه شهر مشهد است. نمونه آماری شامل 306 نفر میباشد که از 51 مدیر و 255 معلم تشکلیل شده است به منظور اندازه گیری هر یک از متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است که شامل: 1Q: پرسشنامه LPC مبنی بر نظریه اقتضایی فیدلر جهت تعیین سبک رهبری مدیران از دیدگاه مدیر تنظیم شده است. 2Q: پرسشنامه OHIمبنی بر نظریه پارسونز جهت تعیین میزان سلامت سازمانی مدارس از دیدگاه معلمین تنظیم شده است. نتایج حاصله از یافته های تحقیق بیانگر وجود رابطه مستقیم و معنیدار بین سبک رهبری مدیران و میزان سلامت سازمانی مدارس است و همچنین بین سبک رهبری رابطه مدار با میزان سلامت سازمانی مدارس رابطه مستقیم و معنیدار وجود دارد. و بین سبک رهبری رابطه مدار و وظیفه مدار ضعیف با میزان سلامت سازمانی رابطه معکوس وجود دارد از اینرو میتوان گفت مدیرانی که از سبک رهبری رابطه مدار استفاده میکنند نسبت به مدیرانی که از سبک رهبری رابطه مدار و وظیفه مدار ضعیف استفاده میکنند مدارس آنان از میزان سلامت سازمانی بالایی برخوردار است که در تحقیق حاضر نیز بیش از نیمی از مدارس از سبک رهبری رابطه مدار برخوردارند و دارای میزان سلامت سازمانی بالایی هستند و تنها تعداد بسیار کمی از مدارس از سبک رهبری تیمی و سبک رهبری وظیفه مدار برخوردارند.
۲.
تغییرات سریع فناوری اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در جهان امروز، جوامع معاصر را با چالش های بیسابقه ای رو به رو ساخته است که کشور ما هم از این نظر مستثنا نیست. قرن بیست و یکم در انتظار دنیایی است که راهبری آن را اطلاعات به عهده دارد. انسان در گذر تاریخی خویش سه مرحله اصلی را طی نموده است. دوره اول با توسعه کشاورزی و وسعت زمین های مزروعی، نظامهای قومی و عشیره ای به رشد و بالندگی رسیدند. هسته های اولیه مدنیت و نهادهای اجتماعی به خصوص مدارس شکل گرفت افراد تربیت شده این دوران که محصول تمدن روستاییاند افراد چند وجهی و علاقه مند بودند. با ظهور انقلاب صنعتی، انسان پای در دوره دوم یعنی عصر ماشین نهاد. در این دوره فناوری از تولید علم پیشی گرفت و علم را زیر مجموعه خود در آورد، علم پاسخگوی فناوری و نیازهای به وجود آمده در این دوران شده به تبع آن گرایش های مهندسی به شدت رشد کرد و قافله سالار این عصر، فناوری شد. در این دوره مدارس شکل خاصی گرفت و به مقاطع ابتدائی و متوسطه تقسیم شد. این تقسیم بندی در دانشگاه شدید تر شد به طوری که شاید بتوان گفت ما متخصص ناخن پای چپ یا مژه هفتم چشم راست داریم. در بطن عصر ماشین، سیل مهاجرت به شهرها، و انباشت اطلاعات حرکتی در حال تکوین بود که تولید نسلهای رایانه ای را به دنبال داشت و سبب پای نهادن انسان به دوره سوم یعنی عصر اطلاعات شد. رشد سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات تأثیرات شگرف و همه جانبه ای بر تمامی شئونات جامعه دارد و به عنوان عامل اصلی باعث افزایش بهره وری میشود و سبب تغییر در نظام های موجود میگردد. برای بهتر زیستن در آینده آشنایی با زمینه های کاربرد فناوری اطلاعات ضروری است. اینترنت، اینترانت، اکسترانت، پست الکترونیکی، یادگیری الکترونیکی، مدارس مجازی، دانشگاه های اینترنتی، سواد اطلاعاتی، و جز آن نمونه هایی از کاربری فناوری اطلاعات است. در این مقاله سعی شده است به آموزش در عصر اطلاعات، آموزش الکترونیکی و نگاهی به رویکردهای سنتی و جدید آموزش داشته باشد.
۳.
هوش هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح جایگاه هیجانات و عواطف در توانمندیهای انسانی دارد و شکلی از هوش اجتماعی است که توانایی کنترل احساسات و هیجانات خود و دیگران تمایز میان آنها و استفاده از این اطلاعات جهت هدایت تفکر و عمل را شامل میشود یک فرد فاقد هوش هیجانی حتی اگر بهترین دوره های آموزشی را در دنیا ببیند نمیتواند یک رهبر سازمانی برجسته و موفق باشد هدف اصلی این پژوهش آن است که ضمن بررسی قابلیتها و کاربردهای هوش هیجانی به این سؤال پاسخ دهد که آیا بین هوش هیجانی و سبک رهبری رابطه وجود دارد؟ ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بار-ان برای اندازه گیری هوش هیجانی و پرسشنامه هالپین برای اندازه گیری سبک رهبری مدیران است جامعه مورد نظر کلیه مدیران و دبیران راهنمایی و متوسطه ناحیه 5 آموزش و پرورش شهر مشهد میباشد که به کمک نمونه گیری تصادفی طبقه ای از 114 مدیر 103 و از 1254 دبیر 303 دبیر انتخاب شدند روش تحقیق پیمایشی و از ضریب همبستگی پیرسون آزمون کلموگروف اسمیرنوف و آزمون t جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده و نتایج نشان داد که با احتمال 95% بین هوش هیجانی و سبک رهبری همچنین مؤلفه های هوش هیجانی (مهارتهای درون فردی مهارتهای میان فردی سازگاری مدیریت استرس خلق عمومی) و سبک رهبری رابطه وجود ندارد تنها بین 3 عامل از عوامل هوش هیجانی و سبک رهبری یعنی عزت نفس تحمل فشار روانی و روابط بین فردی رابطه وجود دارد همچنین بین سبکهای رهبری وظیفه مدار و رابطه مدار فقط در عامل کنترل تکانه تفاوت وجود دارد و سبک رهبری غالب رابطه مدار با 83/8% فراوانی است.
۴.
تحقیق حاضر به بررسی تأثیر آموزش ضمن خدمت بر اثر بخشی عملکرد مدیران از دیدگاه دبیران دبیرستانهای دخترانه و پسرانه شهرستان اسلامشهر میپردازد. در این تحقیق بررسی تأثیر آموزش ضمن خدمت در زمینه های روابط انسانی، برقراری محیط صمیمی و دوستانه، ابتکار و نوآوری، اعتماد به نفس، رعایت شرح وظایف و اثربخش بودن عملکرد مدیران آموزش دیده و مقایسه آن با مدیران آموزش ندیده و ارائه پیشنهادهایی بر اساس نتایج تحقیق در اختیار مسئولین و دست اندرکاران نظام آموزشی مخصوصاً مسئولین تأمین و تربیت نیروی انسانی در آموزش و پرورش قرار خواهد داد. برای دستیابی به این اهداف از روش توصیفی، پیمایشی استفاده شده است و جامعه آماری در این تحقیق مدیران و دبیران دبیرستانهای دخترانه و پسرانه شهرستان اسلامشهر میباشد که به روش تصادفی ساده در دو گروه انجام شده است. 158 نفر از دبیران مدیران آموزش دیده و گروه دوم شامل 158 نفر از دبیران مدیران آموزش ندیده میباشند که از بین 17000 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده و برای تجزیه و تحلیل یافته ها تحقیق از روش های آمار توصیفی و استنباطی مناسب استفاده شده است. نتایج حاصل اندازه های تحقیق نشان داد که مدیرانی که در دوره های آموزش ضمن خدمت شرکت کرده اند از لحاظ هر یک از متغیرهای (ایجاد محیط صمیمی و دوستانه، ابتکار و نوآوری و اعتماد به نفس و رعایت شرح وظایف نسبت به مدیرانی که در این دوره های شرکت نکرده اند اثربخش تر میباشند، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که آموزش ضمن خدمت در اثر بخشی عملکرد مدیران مؤثر میباشد.
۵.
زنان حدود نیمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص داده اند و نسبت آنان در جامعه تحصیل کرده، هم چنان رو به تزاید است، اما هنوز سهم شایسته ای در اقتصاد ملی به دست نیاورده اند. جوان بودن ترکیب سنی، افزایش سهم حضور زنان در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی و از طرفی پایین بودن نسبت نرخ فعالیت زنان، کمبود شغل و افزایش بیکاری، تصاویری را پیش رو قرار میدهد که دیگر نمیتوان در سطح شعار و اندرز محدود شد. شرط توسعه در دنیای پرشتاب کنونی استفاده از همه منابع موجود و توان افزایی کلیه ظرفیت های در اختیار است، انتخاب این مسیر مستلزم فراهم ساختن بستری است که امکان بروز و ظهور ابتکارات و تدابیر خلاقانه و فعالیتهای کارآفرینانه را فراهم سازد. در این تحقیق ضمن بررسی اشتغال زنان ایران، موانع اشتغال زنان بررسی شده در میان موانع مطرح شده که اغلب جنبه بیرونی دارند، عدم وجود خودباوری و اعتماد به نفس در میان زنان مورد بررسی دقیق تری قرار گرفته و به عنوان یک راهکار فوری جهت تخفیف این مساله مشارکت زنان در قالب شرکتهای تعاونی پیشنهاد گردیده است.
۶.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای ان ال پی (برنامه ریزی عصبی-کلامی) بر سلامت روان و مسئولیت پذیری دانش آموزان شهر بجنورد انجام شده است. 40 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و مرحله ای، از بین جامعه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه (سوم دبیرستان) به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. با توجه به ماهیت تحقیق ،روش تحقیق آزمایشی مورد استفاده قرار گرفت و طرح پژوهش حاضر طرح نیمه تجربی (طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) است که برای بررسی تأثیر ان. ال. پی، بر متغیرهای تحقیق استفاده شده است. پرسشنامه سلامت روان (GHQ)، کلدبرگ (1977)، جهت سنجش میزان سلامت روان و پرسشنامه مسئولیت پذیری (CPI-R) نیز جهت اندازه گیری میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان به کار رفته است. در این تحقیق ابتدا آزمودنیها به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. قبل از اجرای متغیر مستقل یک پیش آزمون بر روی هر دو گروه در زمینه سلامت روان و مسئولیت پذیری انجام شد که نتیجه پیش آزمون تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد. پس آزمودنیهای گروه آزمایش به مدت 18 جلسه هر جلسه 90 دقیقه به مدت 6 هفته تحت تأثیر متغیر مستقل قرار گرفتند: سپس از هر دو گروه یک پس آزمون به عمل آمد. نتایج پس آزمون مبین تفاوت معنادار بین گروه آزمایش و کنترل بود و نشانده تاثیر آموزش راهبردهای ان. ال. پی بر سلامت روان و مسئولیت پذیری. جهت بررسی پایائی نتایج 40 روز بعد از پس آزمون اول، پس آزمون دوم اجرا شد که نتایج پس آزمون اول تکرار شد و این نشان دهنده پایائی تاثیر راهبردهای ان ال پی در طول زمان است.
۷.
مفهوم جهانی شدن به فرآیندی اطلاق میشود که طی آن جریان آزاد اندیشه، انسان، کالا، خدمات، و سرمایه در دنیا میسر گردد. تأثیر این مفهوم دگرگونی متغیرهای زمان و مکان را پدید آورده و گسترش ارتباطات در سطح بین المللی قابلیت وقوع یافته است. بر این قرار، داده های کمی اطلاعات در صحنه جهانی ابعاد وسیعی یافته و موجب رشد شبکه ارتباطات، در صحنه بین المللی از نظر روابط فردی و اجتماعی شده است. در مقاله حاضر، ضمن توجه به جهانی شده گستره اطلاعاتی در جهان معاصر، به ارزیابی موضوعات مذکور صادرات، شده و در نهایت به نتیجه گیری درباره تأثیرات آن بر کتابداری و اطلاع رسانی پرداخته میشود.
۸.
این پژوهش در صدد آن است تا به بررسی نظرات دانش آموزان سال دوم دوره متوسطه دولتی را درباره تأثیر گذراندن درس برنامه ریزی تحصیلی و شغلی بر خودشناسی، شناخت رشته های تحصیلی و مشاغل و مهارتهای برنامه ریزی و تصمیم گیری آنان در سال تحصیلی 84-1383 در شهر بجنورد بپردازد. در این پژوهش روشهای آماری، از نوع توصیفی و پیمایشی میباشد. جامعه آماری شامل 2089 نفر، تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان، 350 نفر، بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده است که حاوی 31 سؤال بسته پاسخ چند گزینه ای بر مبنای درجه لیکرت میباشد. ضریب آلفای کرونباخ اعتبار پرسشنامه 92% به دست آمد. نتایج پژوهش به شرح زیر میباشد: 1- از دیدگاه دانش آموزان سال دوم متوسطه گذراندن درس برنامه ریزی تحصیلی و شغلی برخودشناسی تأثیر مثبت دارد. (05/0< p). 2- بین نظرات دانش آموزان از لحاظ جنسیت نسبت به تأثیر گذراندن درس برنامه ریزی تحصیلی- شغلی بر خودشناسی، تفاوت میانگین ها معنیداری میباشد (05/0< p). 3- بین نظرات دانش آموزان از لحاظ سه شاخه تحصیلی، نسبت به تأثیر گذراندن درس برنامه ریزی تحصیلی- شغلی بر خودشناسی تفاوت معنیداری وجود دارد. (05/0< p). 4- از دیدگاه دانش آموزان سال دوم متوسطه گذراندن درس برنامه ریزی تحصیلی و شغلی بر شناخت رشته های تحصیلی تأثیر مثبت دارد. (05/0< p). 5- بین نظرات دانش آموزان از لحاظ جنسیت نسبت به تأثیر گذراندن درس برنامه ریزی تحصیلی-شغلی بر شناخت بیشتر رشته های تحصیلی، تفاوت میانگینها معنیدار میباشد (05/0< p). 6- بین نظرات دانش آموزان از لحاظ سه شاخه تحصیلی، نسبت به تأثیر گذران درس برنامه ریزی تحصیلی شغلی بر شناخت رشته های تحصیلی تفاوت معنیداری دارد (05/0< p). 7- از دیدگاه دانش آموزان سال دوم متوسطه گذراندن درس برنامه ریزی تحصیلی و شغلی بر شناخت بیشتر مشاغل تأثیر مثبت دارد. (05/0< p). 8- بین نظرات دانش آموزان از لحاظ جنسیت نسبت به تأثیر گذراندن درس برنامه ریزی تحصیلی و شغلی بر شناخت بیشتر مشاغل، تفاوت میانگینها معنیدار نمیباشد. (05/0< p). 9- بین نظرات دانش آموزان از لحاظ سه شاخه تحصیلی، نسبت به تأثیر گذراندن درس برنامه ریزی تحصیلی و شغلی بر شناخت مشاغل تفاوت معنیداری وجود ندارد. (05/0< p). 10- از دیدگاه دانش آموزان سال دوم متوسطه گذراندن درس برنامه ریزی تحصیلی-شغلی بر مهارتهای برنامه ریزی و تصمیم گیری تأثیر مثبت دارد. (05/0< p). 11- بین نظرات دانش آموزان از لحاظ جنسیت نسبت به تأثیر گذراندن درس برنامه ریزی تحصیلی و شغلی بر مهارتهای برنامه ریزی و تصمیم گیری تفاوت میانگین ها معنیدار میباشد. (05/0< p). 12- بین نظرات دانش آموزان از لحاظ سه شاخه تحصیلی، نسبت به تأثیر گذراندن درس برنامه ریزی تحصیلی- شغلی بر مهارتهای برنامه ریزی و تصمیم گیری تفاوت معنیداری وجود ندارد. (05/0< p).