فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۳۱ مورد.
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
125 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش مدیران مدارس در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان انجام شده است. روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش 20 نفر از مدیران و معلمان خبره در دسترس بودند که در پیشینه خود دارای تجربه فعالیت در گروه های آموزشی بوده و به توفیق در عملکرد حرفه ای خود مشهور بودند. داده های حاصل از مصاحبه با ابزار چک لیست طبقه بندی و تجزیه و تحلیل شدند. سنتز داده ها در سه سطح کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت گرفته است. یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش، 18 کدباز (نشانگر) در کد انتخابی «راهبردهای مدیران در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای» شناسایی گردید. این کدهای باز در قالب 6 مولفه دسته-بندی شدند. همچنین 11 کد باز در کد انتخابی «باورهای مدیران در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای» شناسایی و در قالب 4 مولفه دسته بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد «برنامه محوری»، «پشتیبانی»، «انسجام بخشی»، «مشارکت-جویی»، «توانمندسازی» و «پایش مستمر» مولفه های راهبردی مدیران برای تشکیل و توسعه اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان هستند و «باور به رویکرد جامع بلندمدت، بومی و نتیجه محور»، «پایبندی به راهبری مشارکتی»، «باور به توانایی ایجاد تغییر و بهبود مستمر» و «ضروری دانستن تعهد، خلاقیت، تخصص و تجربه به عنوان پیش نیازهای مدیریتی»، مولفه های مربوط به باورهای مدیران اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان است.
مدل یابی ساختاری انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
149 - 174
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ویژه در استان کردستان در سال 1401 بودند که بر اساس قاعده «کلاین» برای نمونه گیری در معادلات ساختاری، 213 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی (CAAS)، مقیاس خوش بینی مسیر شغلی (CFI)، پرسشنامه رسالت مسیر شغلی (CVQ)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شرر و مقیاس تنظیم هیجانی (ERS) استفاده شد. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری با نرم افزار Amos-22 تجزیه وتحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود مدل انطباق پذیری مسیر شغلی براساس خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه ای خودکارآمدی و تنظیم هیجانی در معلمان مدارس با نیازهای ویژه دارای برازش مطلوبی می باشد. ضرایب استاندارد و غیر استاندارد مسیر مستقیم مدل فرضی از خوش بینی (54/0= β؛ 57/7 t= )، رسالت مسیر شغلی (47/0= β؛ 44/6t= )، خودکارآمدی(51/0= β؛ 08/7= t)، و تنظیم هیجانی(48/0= β؛52/6 = t) به انطباق پذیری مسیر شغلی معنی دار شده است (01/0 >p). همچنین نتایج آزمون سوبل نشان داد خوش بینی و رسالت مسیر شغلی با نقش واسطه خودکارآمدی و تنظیم هیجانی اثر غیرمستقیم معناداری بر انطباق پذیری مسیر شغلی دارند. بنابراین وجود رابطه غیرمستقیم بین متغیرهای پژوهش تأیید می شود (05/0>p) .
تحلیل مضمون عوامل خانوادگی موثر بر فرآیند رشد مسیر شغلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: منظومه خانواده به عنوان یک متغیر بافتاری مهم، بستر اولیه رشد شغلی دانش آموزان است که بر تکوین و رشد آرزوهای شغلی آنان اثرگذار است؛ لذا پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش عوامل خانوادگی در فرآیند رشد شغلی دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. جمعیت موردمطالعه، شامل 2 گروه بود:1) کتب و مقالات حوزه های مشاوره شغلی و مدرسه در محدوده سال های 1390 تا 1400؛ 2) کارشناسان حوزه های مشاوره مدرسه و شغلی مشتمل بر دو گروه: الف) اساتید دانشگاه و ب) مشاوران مدارس. در تحلیل اسناد، 7 کتاب و 14 مقاله؛ و در بخش مصاحبه شوندگان، 21 نفر (9 استاد و 12 مشاور مدرسه)، در سال تحصیلی 1400-1399، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش های گردآوری داده ها، شامل تحلیل اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده ها با روش تحلیل شبکه مضامین آتراید-استرلینگ (2001)، تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشانگر 3 مضمون فراگیر؛ 6 مضمون سازمان دهنده و 106 مضمون پایه بود. مضامین فراگیر شامل «تقش آفرینی والدین»؛ «روایت شغلی خانواده» و «بافت و ساخت خانواده» بود. نتیجه گیری: اکتساب باورها، طرح واره ها، ارزش ها و سایر سازه های شغلی دانش آموزان، ابتدا متأثر از الگوهای تعاملی در نظام خانواده است. لذا حمایت اطلاعاتی، روانی و عاطفی از فرزندان در سراسر فرآیند رشد شغلی، اقدامی موثر و راهگشاست.
ارتباط یابی نقش شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
149 - 168
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارتباط یابی نقش شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی در مدیریت ترومای سازمانی نو معلمان با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی انجام گرفت. جامعه آماری این مطالعه شامل نو معلمان استان گیلان، البرز و تهران با جمعیت 15000 نفر بود. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان 375 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادابی سازمانی کرولف ، پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپرتیز و پرسشنامه مدیریت ترومای سازمانی محقق ساخته استفاده شد. روایی ابزارها با نظر استادان علوم تربیتی و روانشناسی تأیید شد. داده ها با شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) در نرم افزار Spss.25 تحلیل شد. نتایج نشان داد ارتباط یابی شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی بر مدیریت ترومای سازمانی دارای یک لایه ورودی با 13 گره و یک لایه پنهان با 4 گره است و شبکه عصبی مصنوعی به خوبی قادر است پرش ها و روند مدیریت ترومای سازمانی را از روی شادابی سازمانی و توانمندسازی روانشناختی پیش بینی کند. یافته ها نشان می دهد که احساس مشارکت با دیگران بیشترین تأثیر و معنادار بودن کار کمترین تأثیر ضریب اهمیت را در بر آورد مدیریت ترومای سازمانی در بر می گیرد. با توجه به بررسی ها، بحران های روانشناختی در سازمان ها به یک تجربه رایج برای مدیران در سراسر جهان تبدیل شده است. اگر به درستی مدیریت نشود به نظر می رسد که تجربه آسیب جمعی در قالب بسیاری از عوامل سازمانی بروز می دهد که منجر به رفتار ناکار آمد در سازمان می شود.
اثربخشی برنامه آموزش بهبود کیفیت زندگی کاری بر تعارض کار-خانواده و خودشکوفایی کارکنان بر اساس نقش تعدیل گر امنیت شغلی ادراک شده و خوش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
169 - 192
حوزه های تخصصی:
هر سازمانی به دنبال حفظ دارایی های با ارزش خود است تا از این طریق بقا و بالندگی خود را تضمین کند. ارزشمندترین دارایی هر سازمان نیروی انسانی آن است، بنابراین ضروری است تا کاهش چالش ها و افزایش شکوفایی آنان مورد توجه قرار گیرد؛ بر این اساس هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزش بهبودکیفیت زندگی کاری بر تعارض کار-خانواده و خودشکوفایی کارکنان بر اساس نقش تعدیل گر امنیت شغلی ادراک شده و خوش بینی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان بخش تولید کارخانه تولیدی و صنعتی نهان گل بروجن در بر می گرفتند که از میان آنها 30 نفر بر اساس شیوه نمونه گیری تصادفی در قالب دو گروه آزمایش و کنترل در مطالعه شرکت یافتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس تعارض کار-خانواه کاربالو-پنلا و همکاران(2018)، پرسشنامه امنیت شغلی ادراک شده اولدهام (1986) به نقل از گُرتزکی (2016)، مقیاس خودشکوفایی فاراسی و کانیستراسی (2015) و آزمون جهت گیری به زندگی(شییر و کارور، 1985) بود. داده های بدست آمده از طریق روش تحلیل واریانس با اندازه های مکرر، تحلیل مسیر، رگرسیون خطی و الگوی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که برنامه آموزش بهبود کیفیت زندگی کاری در کارکنانی که دارای احساس امنیت شغلی متوسط و پایینی هستند باعث کاهش تعارض کار-خانواده شده و از سوی دیگر باعث افزایش خودشکوفایی در کارکنانی که خوش بینی بیشتری دارند، می گردد.
طراحی الگوی ارزیابی همسویی راهبردهای آموزش منابع انسانی با اهداف فناوری اطلاعات در بانک های دولتی (مورد مطالعه: بانک کشاورزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اهمیت توجه به همسویی راهبردهای آموزش منابع انسانی با اهداف فناوری اطلاعات و عدم وجود الگویی به این منظور تدوین و تبیین این الگو در بانک کشاورزی شکل داد. روش: این پژوهش، بنیادی و کاربردی است که در آن از روش آمیخته اکتشافی استفاده شده. پژوهش در دو فاز انجام شد. در فاز اول الگوی ارزیابی همسویی راهبردهای آموزش منابع انسانی با فناوری احصاء شد و در فاز دوم، وضعیت به کارگیری راهبردها در ادارات مرکزی بانک کشاورزی مورد سنجش قرار گرفت. در فاز اول از ابزار مصاحبه ساختاریافته و در فاز دوم از راهبرد پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری در فاز اول شامل مدیران ارشد بانک های دولتی و در فاز دوم شامل پرسنل ادارات مرکزی بانک کشاورزی بود. نمونه آماری در فاز اول از طریق روش نمونه گیری هدفمند، و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت .و در فاز دوم داده ها با استفاده از روش کدگذاری باز و آزمون دوجمله ای به کمک نرم افزار اِس پی اِس اِس تحلیل شدند. یافته ها: راهبردهای همسویی آموزش منابع انسانی با اهداف فناوری اطلاعات در بانک های دولتی عبارتند از: فن دلفی، فن تجزیه تحلیل خطا، فن رویداد مهم، آموزش های حضوری، غیرحضوری آفلاین، غیرحضوری آنلاین و استاد- شاگردی، ارزیابی واکنش، یادگیری، رفتار و نتایج.
اعتبارسنجی مدل جبران خدمات معلمان بر اساس استراتژی عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
69 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف اعتبارسنجی مدل جبران خدمات معلمان بر اساس استراتژی عملکرد در مدارس شهر تبریز انجام گردید. روش: این پژوهش ازنظر اهداف کاربردی(الگو) و از نوع آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه آماری مرحله کیفی صاحب نظران و خبرگان به تعداد 10 نفر با روش هدفمند گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی را کلیه مدیران و معلمان مدارس شهر تبریز به تعداد 2700 نفر را تشکیل داده بود که با استفاده فرمول کوکران تعداد 338 نفر، نمونه انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که تحلیل سؤالات آن با استفاده از روش گراندد تئوری انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمی پرسشنامه ای بود که از نتایج تحلیل مرحله کیفی، طراحی گردید. یافته ها: در بخش کیفی عوامل مدل جبران خدمات و استراتژی عملکرد، از دو مقوله اصلی(مدل جبران خدمات و استراتژی عملکرد) و شش مقوله فرعی(مالی- مستقیم، مالی- غیرمستقیم، درون سازمانی، برون سازمانی، شایستگی محور و تساوی محور) از 28 کد مستخرج و تائید گردید. در بخش کمی پژوهش تحلیل عاملی تأییدی توسط نرم افزار Smart PLS3 انجام گردید که نشان داد مدل جبران خدمات با تأکید بر استراتژی عملکرد از اعتبار لازم برخوردار بود. نتیجه گیری: وضعیت کنونی مدل جبران خدمات معلمان در راستای عملکرد آنان مورد بازبینی شده و با مدل مطلوب و طراحی شود. همچنین درزمان ارزیابی عملکرد معلمان، مسئولین، شیوه ای را که ملاک عمل قرار می گیرد، به طور شفاف به معلمان اعلام نمایند.
اثربخشی آموزش استفاده از توانمندی های منش بر استفاده از توانمندی های منش، بهزیستی روان شناختی و سرمایه های روان شناختی مدیران میانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی آموزش روش های استفاده از توانمندی های منش بر استفاده از توانمندی های منش، بهزیستی روان شناختی و سرمایه های روان شناختی بود.روش: طرح تحقیق یک طرح شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گروه گواه است. نمونه آماری شامل 30 نفر از مدیران میانی یک سازمان است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش روش های مداخله استفاده از توانمندی های منش را دریافت کردند اما گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. پرسشنامه های تحقیق شامل پرسشنامه استفاده از توانمندی های منش (گاوینجی و لاینلی، 2007 )، بهزیستی روانشناختی (ریف و سینگر، 2003) و سرمایه های روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007) بودند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره و یک متغیره تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان دادند که بعد از کنترل پیش آزمون ها، مداخله آموزش روش های استفاده از توانمندی های منش میانگین نمرات استفاده از توانمندی های منش، بهزیستی روان شناختی و سرمایه های روان شناختی را در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معنی داری افزایش داده بود.نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش روش های تقویت شخصیت روشی مؤثر برای افزایش استفاده از قدرت شخصیت، بهزیستی روان شناختی و سرمایه های روان شناختی است.
ارائه الگوی پیشرانهای عملکرد ویترینی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
119 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف.هرگاه که مدیران با رفتارهای نمایشی سعی در فریب مخاطبان خود جهت ارائه عملکرد سازمانی خویش داشته باشند پدیده ای با عنوان عملکرد ویترینی مطرح میشود که تاکنون از نظر علمی کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. از این رو، هدف تحقیق حاضر شناسایی مولفه ها و ابعاد این پدیده و نیزارائه الگوی پیشرانهای آن در سازمان های دولتی است. روش: این تحقیق از نظر هدف، توسعه ای -کاربردی بوده و در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی است. در مرحله کیفی به منظور طراحی الگوی تحقیق، با 27 نفر از خبرگان که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. در مرحله کمی برای اعتبارسنجی الگوی پژوهش، از 108 نفر از مدیران و خبرگان سازمان آب و فا ضلاب البرز با ابزار پرسشنامه نظرخواهی شد. داده های حاصل با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS تحلیل شد. یافته ها: برای پدیده عملکرد ویترینی، سه بعد شناختی، ارتباطی و رفتاری شناسایی و سه دسته پیشران شامل مدیریتی، سازمانی و برون سازمانی تعیین گردید. یافته های قسمت کمی اعتبار الگوی ایجاد شده را تایید نمودند. همچنین، مقدار ضریب تعیین برای متغیر عملکرد ویترینی 768/0 محاسبه گردید که نشان میدهد 8/76 درصد از تغییرات متغیر عملکرد ویترینی توسط پیشران ها قابل تبیین است. نتایج:عملکرد ویترینی در سازمان های دولتی، پدیده ای چندوجهی است و در بروز آن مجموعه ای از پیشرانهای مدیریتی، سازمانی و برون سازمانی موثر هستند. پیشنهاد میشود نظامهای ارزیابی عملکرد واقع بینانه تنظیم گردند و نظارت همه جانبه بر آمارهای ارائه شده صورت پذیرد. مدیران بر اساس شایستگی و توانمندی های متناسب با شغل انتخاب و منصوب گردند.
تاثیر سرپرستی توهین آمیز بر روابط اجتماعی در محیط کار با نقش میانجی رفتارهای تلافی جویانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
123 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر سرپرستی توهین آمیز بر روابط اجتماعی در محیط کار با نقش میانجی رفتارهای تلافی جویانه انجام شده است. روش: روش تحقیق توصیفی _ همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مدیران مدارس شهر ساری به تعداد 486 نفر بود، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 249 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. روش برآورد حجم نمونه آماری پژوهش روش متغیرهای مشاهده پذیر بود. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد سرپرستی توهین آمیز تپر(2000)، روابط اجتماعی در محیط کار مدسن و همکاران(2005) و رفتارهای تلافی جویانه اسکارلیسکی و فولگر (1997) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SmartPLS و با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری به روش PLS، شاخص Q2 استون – گیسر و شاخص نیکویی برازش تحلیل شدند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که تاثیر سرپرستی توهین آمیز و رفتارهای تلافی جویانه بر روابط اجتماعی در محیط کار منفی و معنی دار بود، همچنین مشخص شد که نقش میانجی رفتارهای تلافی جویانه در تاثیرگذاری سرپرستی توهین آمیز بر روابط اجتماعی در محیط کار منفی و معنی دار بود. نتیجه گیری: در نتیجه از جمله عواملی که می تواند تاثیر مخربی بر روابط اجتماعی در محیط کار داشته باشد سرپرستی توهین آمیز و رفتارهای تلافی جویانه می باشد.
بهبود عملکرد دانشجومعلمان رشته آموزش شیمی در دوره کارورزی با استفاده از آموزش معکوس و نظارت بالینی معلم محور متناسب سازی شده در آموزش برخط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
173 - 190
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بهبود عملکرد دانشجو معلمان رشته آموزش شیمی، در دوره کارورزی در آموزش مبحث «سلول الکتروشیمیایی» با استفاده از روش آموزش معکوس است. جهت نظارت بر عملکرد دانشجومعلمان از نظارت بالینی معلم-محور که در این پژوهش برای شرایط آموزش برخط توسط پژوهشگران این پژوهش متناسب سازی شده، استفاده گردید. این پژوهش از نوع نیمه تجربی است و جامعه آماری آن 100 نفر از دانش آموز پسر دبیرستان پانزده خرداد شهر تهران است. این دبیرستان یکی از آموزشگاههایی است که دوره کارورزی در آن برگزار می شود. نمونه آماری پژوهش، بر اساس فرمول کوکران، 60 نفر از دانش آموزان آن دبیرستان هستند که بصورت هدفمند و از طریق برگزاری پیش آزمون، که از نظر پایایی با استفاده از روش کودر ریچاردسون با پایایی 82/0 مورد ارزیابی قرار گرفت، انتخاب شدند و در دو گروه 30 نفره کنترل و آزمایشی تفسیم بندی شدند. براساس یافته های این پژوهش، روش آموزش معکوس در مبحث "سلول الکتروشیمی"، می تواند به عنوان روشی موثر در آموزش برخط در نظر گرفته شود. از طرفی نتایج نظارت بالینی معلم محور متناسب سازی شده در آموزش بر خط نشان می دهد، ارتباط کلامی و توجه به فرد فرد دانش آموزان، حتی در حد نام بردن آنها در کلاس برخط تاثیر بسزای در یادگیری دانش آموزان دارد.
آسیب شناسی سیستم مدیریت عملکرد کارکنان شهرداری اصفهان بر اساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت عملکرد کارکنان، عملکرد کارکنان و متعاقباً عملکرد سازمان را تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین باید به عنوان یک فرایند مهم در سیستم مدیریت منابع انسانی سازمان ها مدنظر قرار گیرد. هدف این پژوهش استخراج شاخص های مدیریت عملکرد کارکنان از نهج البلاغه و سپس آسیب شناسی سیستم مدیریت عملکرد کنونی شهرداری اصفهان بر این اساس می باشد. پژوهش از نوع ترکیبی است. به این صورت که ابتدا پیشینه ی پژوهش مطالعه گردیده و در ادامه با مطالعه ی نهج البلاغه، با استفاده از روش تحلیل مضمون، شاخص های مرتبط با مدیریت عملکرد کارکنان استخراج گردیدند. پس از آن از طریق مصاحبه و پرسش نامه نظرات متخصصان مدیریت اسلامی جمع آوری و تغییرات لازم اعمال گردید. در بخش کمّی پژوهش نیز پرسشنامه ای جهت سنجش میزان حاکمیت شاخص های استخراج شده در پنج بعد تعیین هدف، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد، جبران خدمت و انضباط طراحی گردیده و در نمونه ی مستخرج از جامعه آماری یعنی مناطق 15 گانه ی شهرداری اصفهان توزیع گردید. روش نمونه گیری در بخش کمی، نمونه گیری تصادفی طبقاتی بوده است. بدین منظور 400 پرسشنامه در نمونه ی آماری مدنظر توزیع گردید که درنهایت 262 پرسشنامه تکمیل و جمع آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون پارامتری t- تک نمونه ای استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از این است که در بعد آموزش و توسعه وضعیت کنونی شهرداری از دیدگاه کارکنان بالا تر از ایده آل، در بعد هدف گذاری ایده آل و در ابعاد انضباط، ارزشیابی عملکرد و سیستم جبران خدمت پایین تر از ایده آل قرار دارد.
اثر بخشی مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر امید بر توانمند سازی و کارکردهای اجرایی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
121 - 136
حوزه های تخصصی:
زمینه: مشاوره شغلی یکی ازشیوه های کشف و تبلور توانایی های منابع انسانی و به کار گماردن افراد مناسب در جایگاه و زمان مناسب در سازمان است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر امید بر توانمند سازی و کارکردهای اجرایی کارکنان بود.روش: پژوهش حاضر به شیوه نیمه آزمایشی وطرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه صورت گرفت.جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان منتسب دانشگاه علوم انتظامی امین در سال 1403- 1402 بود. که از بین آنها 40 نفر به شیوه غیراحتمالی در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل جاگماری شدند ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه توانمند سازی کارکنان اسپریتزر (1995) ومقیاس رفتاری کارکردهای اجرایی فرم بزرگسالان روت و همکاران (2005) بود.گروه آزمایش جلسات مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر امید به مدت 6 جلسه را دریافت نمود و برای گروه گواه هیچ مداخله ای اجرا نشد. جهت بررسی فرضیات تحقیق، از آزمون تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS26 بهر برداری شد.یافته: نتایج نشان داد میانگین نمرات مشاوره شغلی مبتنی بر امید بر افزایش توانمندی کارکنان در گروه آزمایش از 44/30در مرحله پیش آزمون به 62/65 و میانگین کارکردهای اجرایی کارکنان گروه آزمایش از 116/50در مرحله پیش آزمون به 140/65در مرحله پس آزمون رسیده است. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود از شیوه مشاوره مسیر شغلی مبتنی بر امید با اجرای دوره های وکارگاه های تخصصی برای ارتقای توانمندی و کارکرد های اجرایی در سازمان ها، مراکز مشاوره و دانشگاه ها استفاده گردد
بررسی تاثیر رهبری مخرب بر توسعه سرمایه انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۴)
175 - 192
حوزه های تخصصی:
هدف: توسعه و موفقیت هر سازمان به نیروی انسانی آن وابسته است. لذا سبک رهبری منابع انسانی برای سازمان ها بسیار حائز اهمیت است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رهبری مخرب بر توسعه سرمایه انسانی انجام گرفته است. روش: تحقیق دارای رویکرد کمی می باشد و از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها پیمایشی است. همچنین از نوع تحقیقات پس رویدادی است. جامعه آماری کارکنان ادارات تربیت بدنی دانشگاه های آزاد استانهای حاشیه دریای خزر به تعداد 120 نفر می باشد و با توجه به محدود بودن جامعه آماری، نمونه گیری به صورت کل شماری صورت گرفته است. همچنین تعداد 15 نفر از خبرگان ادارات که حائز شرایط خبرگی بودند به روش نمونه گیری هدفمند برای تشکیل گروه خبرگی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد است. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده نیز از تکنیک معادلات ساختاری در قالب نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد تمام مولفه های رهبری مخرب دارای ارتباط منفی و معنی داری با توسعه سرمایه انسانی هستند و متغیر سرپرستی توهین آمیز به میزان 554/0-، متغیر رهبری خودکامه به میزان 498/0- ، خودشیفتگی به میزان 215/0- ، جاه طلبی به میزان 630/0- و متغیر غیر قابل پیش بینی بودن به میزان 28/0- بر توسعه سرمایه انسانی تاثیرگذارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، جاه طلبی بیشترین تاثیر منفی و خودشیفتگی کمترین تاثیر منفی را بر توسعه سرمایه انسانی در جامعه مورد مطالعه دارد.
طراحی و اعتباربخشی الگوی نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش ارائه الگوی نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران بود. روش: روش پژوهش حاضر در کلان مطالعه از نظر اهداف کاربردی و مقطعی بود، در این مقاله تمرکز اصلی نتایج بر بخش کمی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران مدارس شهر تهران بودند و نمونه آماری تعداد 269 نفر از آنان که براساس جدول مورگان مشخص شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها در ابتدا مصاحبه با خبرگان این حوزه و سپس تدوین پرسشنامه بود. یافته ها: براساس تجزیه و تحلیل داده ها الگوی نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی ارائه شد که دارای هشت بعد: 1) رهبری و خط مشی گذاری با اعتبار 87/0، 2) ساختار مدیریتی با اعتبار 88/0، 3) آموزش اثربخش با اعتبار 93/0، 4) طراحی آموزشی با اعتبار 89/0، 5) برنامه ریزی آموزشی با اعتبار 90/0، 6) مدیریت اجرایی با عاتبار 89/0، 7) الزامات اجرایی با اعتبار 91/0، 8) ارزشیابی و پایش با اعتبار 93/0 می باشد. نتیجه گیری: در مجموع الگوی آموزش اثربخش با 8 بعد، 36 مؤلفه و 154 شاخص بدست آمد، که این الگو می تواند مددکار مدیران سایر مناطق آموزش و پرورش باشد.
طراحی الگوی بالندگی مسیر شغلی دانش آموزان بر اساس نظر متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۷)
137 - 174
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مؤلفه های بالندگی مسیر شغلی دانش آموزان متوسطه دوم براساس نظر متخصصان و کشف راهبردها، شرایط علی، مداخله گر، زمینه ای و پیامدهای بالندگی مسیر شغلی انجام شد. روش: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع کیفی نظریه داده بنیاد می باشد. جامعه این پژوهش شامل کلیه متخصصان مشاوره شغلی و معلمان شهر تهران و اصفهان در سال تحصیلی 1401- 1402 بود. نمونه-گیری به صورت هدفمند از نوع نظری بود و تا مرز اشباع نظری و نهایتاً انتخاب15 متخصص ادامه یافت. شرکت کنندگان مورد مصاحبه های نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها منجربه تولید 15مضمون اصلی شامل مؤلفه های بالندگی مسیر شغلی دانش آموزان، تغییرات متعلق به فرد، تغییرات متعلق به اجتماع، دغدغه های کوتاه مدت، دغدغه های بلند مدت، عوامل زمینه ساز (خانواده، آموزش وپروش و سیستم های کلان)، عوامل علی (عوامل مربوط به فرد و عوامل مربوط به جامعه)، عوامل مداخله گر (ناکارآمدی خانواده و مدرسه)، راهبردها (مساله محور و هیجان محور) و پیامدها (رشد فردی و رشد جامعه) 41کد محوری و 336 کد باز شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که ارتقاء بالندگی مسیر شغلی دانش آموزان تحت تأثیر عوامل چندگانه و تعامل خانواده، فرد، جامعه و مدرسه قرار دارد. بنابراین، پیشنهاد می گردد نهاد آموزش و پرورش، در مسیر تربیت دانش-آموزان به برنامه های مسیرشغلی آنها هم توجه داشته باشند و برنامه های تربیتی مداوم و منظم برای خانواده و کارکنان در کنار دانش آموزان داشته باشند.
نقش تکنولوژی در برطرف کردن نیاز های آموزشی سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پزوهش با هدف بررسی نقش تکنولوژی در برطرف کردن نیاز های آموزشی سازمان ها انجام شد. روش این پژوهش آمیخته(کمی و کیفی) و جامعه آماری آن کلیه شرکت های خصوصی در استان تهران بود که یک شرکت به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. گروه نمونه در بخش کیفی تعداد 17 نفر از متخصصان(اساتید دانشگاه و مدیران شرکت)، ودر بخش کمی تعداد 30 نفر از کارمندان بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(15نفر) و کنترل(15 نفر) قرار گرفتند. نتایج یافته های بخش کیفی نشان داد که سازمان ها در بخش سنجش دارای شش مشکل هستند که عبارتند از عدم مهارت کافی در سنجش، فاصله زیاد سنجش، هزینه ها، مشکلات روانی ، امکانات، نظم دهی به حجم بالا است و در بخش آموزش دارای پنج مشکل هستند که عبارتند از هزینه های آموزش، عدم تخصص آموزش دهنده، نداشتن شرایط آموزش، متناسب نبودن آموزش و عدم نظارت. در این پژوهش برای انتخاب نمونه و آموزش در بخش کمی ابتدا با استفاده از نرم افزارهای به روز در حیطه سلامت روان و هوش هیجانی سنجش صورت پذیرفت و سپس جلسات آموزشی متناسب با شرایط افراد به صورت برخط صورت گرفت. نتایج یافته های بخش کمی نشان داد که دوره های آموزشی هوش هیجانی متناسب با تکنولوژی(برخط) توانسته است که سلامت روان افراد را بهبود ببخشد و همچنین مشکلات سنجش و آموزش را در سازمان از نظر شرکت کنندگان به صورت معناداری کاهش دهد. از نتایج یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که استفاده از تکنولوژی می تواند نقش مهمی در سنجش، ارزیابی کارکنان و در نتیجه آموزش های سازمانی لازم داشته باشد.
شناسایی و تعیین راهبردهای رهبری سالم با دیدگاه بهزیستی شغلی مبتنی بر تئوری نقاط مرجع استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر توجه به نیروی انسانی و مسائل آن از قبیل کاهش استرس های مرتبط با کار؛ توجه به رفاه و بهزیستی رهبر و پیروان حائز اهمیت ویژه ای است که این موضوعات در رهبری سالم نهفته است. با توجه به اینکه تئوری رهبری سالم مبتنی بر نقاط مرجع استراتژیک در تحقیقات گذشته مورد توجه نبوده و همراستایی اقدامات آن بر اساس نقاط مرجع بررسی شده است. در این پژوهش به طراحی مدل رهبری سالم با دیدگاه بهزیستی شغلی مبتنی بر تئوری نقاط مرجع استراتژیک در شرکت های دولتی فعال حوزه صنعت برق است پرداخته می شود. استراتژی این تحقیق، از روش تئوری داده بنیاد و تحلیل محتوا برای طراحی چارچوب استفاده شد. بدین منظور با 19 نفر از خبرگان اجرایی در شرکت های دولتی و خبرگان دانشگاهی که با ترکیب روش های نمونه گیری هدفمند، قضاوتی و روش گلوله برفی انتخاب شدند، مصاحبه عمیق به عمل آمد. بر اساس الگوی نقاط مرجع رهبری سالم با دیدگاه بهزیستی شغلی ، رویکرد رفاه و بهزیستی با استراتژی رهبری مبتنی بر پیرو محور ، رویکرد رفتاری با استراتژی رهبری مبتنی برهدف محور ، سبک رهبری با استراتژی رهبری مبتنی بر فعال محور و رویکرد محیطی با استراتژی رهبری مبتنی بر تعاملی محور همراستا است. رهبری سالم با دیدگاه بهزیستی شغلی در برگیرنده مجموعه ای از عوامل داخلی و خارجی است و مدیریت اثربخش آنها می تواند به بهبود عملکرد سازمان در بلند مدت منجر گردد و بهره گیری از آن می تواند نتایج مثبت و ارزشمندی ایجاد کند.
فراترکیب عوامل ناسازواری برنامه های درسی آموزش عالی و اشتغال و اولویت بندی براساس تحلیل سلسله مراتبی گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در سال های اخیر نارضایتی کارفرمایان و صاحبان مشاغل نسبت به کارآیی بیرونی نظام آموزش عالی و افزایش نرخ بیکاری فارغ التحصیلان، از واگرایی و ناسازواری برنامه های درسی دانشگاهی با اشتغال و بازارکار حکایت دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل این ناسازواری انجام شده است. روش: این تحقیق با روش ترکیبی گنجانده شده در 2 فاز انجام شده است. در فاز اول ضمن مطالعه کلیه پژوهش های سال های اخیر پیرامون برنامه های درسی آموزش عالی و اشتغال با روش های کیفی فراترکیب و تحلیل محتوا، عوامل ناسازواری شناسایی و در فاز دوم با استفاده از روش کمی تحلیل سلسله مراتبی گروهی اولویت بندی شده است. یافته ها: یافته های تحقیق عوامل ناسازواری را در سه مقوله اصلی شامل عوامل فرآیندی (با زیر مقوله های نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی)، عوامل بخشی (عناصر) (با زیرمقوله های اساتید و مدرسان، راهبردهای یاددهی و یادگیری، اهداف، محتوا و فضا، محیط و امکانات) و عوامل نهادی (با زیر مقوله های تصمیم گیران، کمیته های برنامه ریزی درسی و سازوکار اداری) ارائه و زیرمقوله «محتوا» را به عنوان مهم ترین عامل ناسازواری معرفی نمود. نتیجه گیری: نظام آموزش عالی کشور در راستای ایجاد همنوایی بین برنامه های درسی و اشتغال ناگزیر به بازنگری برنامه های درسی با رویکرد اشتغال محور و توجه ویژه به عوامل شناسایی شده اولویت دار می باشد.
رابطه بین هوش اجتماعی، فرهنگی و هیجانی با میزان رضایت از وضعیت شغلی، مورد مطالعه: کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
149 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش رابطه بین هوش اجتماعی، فرهنگی و هیجانی با میزان رضایت از وضعیت شغلی در شهر کرمانشاه است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شاغل در شهر کرمانشاه هستند که در سال 1397 آمار این افراد برابر 334248 نفر می باشند. با استفاده از نرم افزار SPSS Sample Power نمونه گیری انجام گرفت حجم نمونه 240 نفر که با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات این پژوهش از دو پرسشنامه (پرسشنامه استاندارد انواع هوش ها) و (پرسشنامه ی رضایت شغلی) استفاده گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش همزمان، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از نظرات متخصصان و همچنین روایی سازه و برای تعیین پایایی آن ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. در این پژوهش، داده های آماری در محیط نرم افزاری SPSS پردازش گردیده است. نتایج همبستگی پیرسون این پژوهش نشان می دهد که بین هوش اجتماعی(241/0 = r) و هوش هیجانی(141/0 = r) با رضایت شغلی رابطه مستقیم و معنادار، اما هوش فرهنگی با رضایت شغلی ارتباط معناداری وجود نداشت. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که هوش اجتماعی با (223/1= B) و منزلت اقتصادی اجتماعی با (798/0 = B) توانستند 32/0 درصد از تغییرات متغیر رضایت شغلی را تبیین نمایند. استنباط می شود با افزایش نمره هوش هیجانی و هوش اجتماعی افراد، می توان شاهد افزایش رضایت شغلی برای افراد بود.