مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی این پژوهش، بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی مدیران با فرهنگ سازمانی کارکنان زندانهای خراسان شمالی است. روش تحقیق توصیفی- پیمایش از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پزوهش شامل مدیران وکارکنان زندانهای خراسان شمالی که 250 نفر بوده و با استفاده از جدول کرجسی مورگان 40 نفر مدیر (عالی و میانی) و 80 نفر از کارکنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری به ترتیب شامل دو پرسش نامه ذهنیت فلسفی با 60 گویه و ضریب پایایی 81% و پرسش نامه فرهنگ سازمانی با 60 گویه و ضریب پایایی 87% بر اساس طیف 5 لیکرت است. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و تصمیم گیری در مورد رد تا تایید فرضیه ها از روش ضریب همبتسگی پیرسون و جهت پیش بینی تاثیر هر یک از ابعاد ذهنیت فلسفی مدیران بر شاخص های فرهنگ سازمانی از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که 5/72 درصد مدیران دارای ذهنیت فلسفی متوسط- بالامی باشند. بین ذهنیت فلسفی مدیران و فرهنگ سازمانی کارکنان با سطح اطمینان 95 درصد و ضریب همبستگی 559/. رابطه معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل مدل رگرسیونی نشان داد که ذهنیت فلسفی مدیران توانسته 31% واریانس متغیر فرهنگ سامانی کارکنان را پیش بینی کند و در مجموع 39 درصد از تغییرات فرهنگ سازمانی توسط ابعاد ذهنیت فلسفی پیش بینی می شود که بعد انعطاف پذیری و جامعیت ذهنیت فلسفی بیشترین تاثیر را بر فرهنگ سازمانی کارکنان دارد.
تعیین ساختار عاملی مقیاس خود افشاری هیجانی (ESDS ) در دانشجویان متاهل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین ساختار عاملی مقیاس خود افشاری هیجانی (ESDS ) در بین دانشجویان دانشگاه های شهرستان بجنورد بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان متاهل کارشناسی دانشگاه بجنورد در سال تحصیلی 93-92 شهر بجنورد می باشندکه تعداد آنها حدود 6000 نفر می باشند. و با استفاده از فرمول جدول کرجسی و مورگان و نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 500 نفر آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند.. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از مقیاس خود افشایی هیجانی استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی ( فراوانی، درصد، میانگین) و آمار استباطی توصیفی استفاده شد. نتایج نشان داد که نتایج نشان داد که شاخص های برازش مدل های اولیه (قبل از اصلاح) برای 8 بعد پرسشنامه خود افشایی هیجانی حائز برازش مناسب با داده های تجربی نبودند و بنابراین اصلاح شدند و نتایج نشان داد که با اصلاح مدلهای اندازه گیری اولیه، برازش آنها به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافت
بررسی رابطه بین بخشایشگری و هوش معنوی با بهزیستی اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین بخشایشگری و هوش معنوی با بهزیستی اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد بجنورد بود. روش این پژوهش توصیفی- پیمایش و همبستگی از نوع کاربردی است. جامعه آماری در این پزوهش دانشجویان دختر کارشناسی رشته روانشناسی عمومی دانشگاه آزاد بجنورد در سال تحصیلی 94-1393 که 250 نفر بود، 80 نفر با استفاده از جدول کرجسی مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری به ترتیب شامل سه پرسشنامه بخشایشگری، هوش معنوی و بهزیستی اجتماعی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها ی پژوهش و تصمیم گیری در مورد رد تا تایید فرضیه ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و جهت پیش بینی تاثیر هر یک از ابعاد بخشایشگری و هوش معنوی بر شاخص های بهزیستی اجتماعی از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین بخشایشگری و هوش معنوی با بهزیستی اجتماعی دانشجویان با سطح اطمینان 95 درصد و ضریب همبستگی 46/. رابطه معناداری وجود دارد. همچنین تحلیل مدل رگرسیونی نشان داد که بخشایشگری توانسته 18% واریانس متغیر بهزیستی اجتماعی را پیش بینی و همچنین هوش معنوی توانسته 20% واریانس متغیر بهزیستی اجتماعی را پیش بینی کند و در مجموع 21 درصد از تغییرات بهزیستی اجتماعی توسط ابعاد بخشایشگری و هوش معنوی پیش بینی می شود.
اثربخشی تکنیک خاطره پردازی گروهی بر کاهش افسردگی، اضطراب و بهبود روابط بین فردی در سالمندان ساکن سرای سالمندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت سالمندان یکی از مهمترین چالش های قرن 21 به شمار می آید. از طرفی سال های اضافی عمر انسان باید در کمال آرامش و سلامت جسمی و روانی سپری شود. یکی از حوزه های مهم سلامت سالمندان، بعد روانی آن است که نیازمند توجه است. خاطره گویی گروهی نیز نوعی روان درمانی گروهی است. لذا این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی تکنیک خاطره گویی گروهی بر کاهش افسردگی، اضطراب و بهبود کیفیت روابط در سالمندان ساکن سرای سالمندان انجام گرفت. روش تحقیق در این مطالعه بر اساس طرح نیمه تجربی ( طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل ) می باشد. جامعه آماری تمام سالمندان ساکن یک سرای سالمندان شهر مشهد می باشند که از این جامعه، 30 نفر از سالمندان انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند. برای گروه آزمایش شش جلسه خاطره گویی گروهی به مدت 90 دقیقه انجام شد و گروه کنترل در طول دوره تحقیق، بدون هیچ مداخله ای باقی ماندند. میزان افسردگی، اضطراب و کیفیت روابط سالمندان شرکت کننده در تحقیق قبل و بعد از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از برگزاری جلسات خاطره گویی برای گروه آزمایش، نتایج تحقیق نشان داد که توزیع فراوانی افسردگی، اضطراب و کیفیت روابط سالمندان مورد تحقیق در این گروه بهبود یافت. نتایج حاکی از این است که خاطره گویی گروهی بر کاهش میزان افسردگی و اضطراب مؤثر بوده و همچنین باعث بهبود کیفیت روابط سالمندان می شود.
اثربخشی آموزش مهارت های سبک زندگی بر افزایش میزان صمیمیت عاطفی در دانشجویان متأهل شهرتهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مهارت های سبک زندگی بر افزایش میزان صمیمیت عاطفی در دانشجویان متاهلصورت گرفت. روش: در این تحقیق جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متاهل شهرتهران در سال تحصیلی 94-93 بودند. نمونه آن متشکل از دو گروه 20 نفره بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار:ابزار مورد استفاده شامل بسته آموزش مهارت های سبک زندگی و مقیاس صمیمیت عاطفی باگاروزی(1999) به ترتیب برای اندازه گیری مهارت های سبک زندگی و صمیمیت عاطفی به کار رفتند. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی بود که ابتدا از دانشجویان هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و سپس به گروه آزمایش به مدت 12 جلسه آموزش مهارت های جرأت ورزی ارائه و در پایان پس آزمون ارائه شد و سپس داده های آنها استخراج و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مهارت های سبک زندگی بر افزایش میزان صمیمیت عاطفی در دانشجویان متاهل موثر بود. بحث: بر این اساس مهارت های سبک زندگی بر افزایش میزان صمیمیت عاطفی در دانشجویان متاهل موجب افزایش علاقه مندی آنها به روابط زناشویی می شود
رابطه بین سرمایه روانشناختی و رضایت شغلی کارکنان کمیته امداد امام خمینی شرق استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سرمایه روانشناختی و رضایت شغلی کارکنان کمیته امداد امام خمینی شرق استان مازندران انجام گرفت. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شاغل در کمیته امداد امام خمینی شرق استان مازندران می باشد، که در مجموع تعداد آنان برابر 132 نفر در سال 93 بوده است، نمونه آماری از طریق جدول کرجسی و مورگان تعداد 97 نفرکارمند به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت انتخاب شده بودند. جهت گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه های استاندارد شده سرمایه روان شناختی لوتانز و رضایت شغلی فیلد و روث استفاده شده است. روایی محتوایی و صوری آن توسط صاحب نظران و متخصصان مربوطه مورد تأیید قرار گرفته است. پایایی آن با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای هر کدام به ترتیب برابر 81/0 و 89/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داده است که، بین مولفه های سرمایه روانشناختی (امیدواری، خودکارآمدی، تاب آوری، خوش بینی) و رضایت شغلی کارکنان رابطه وجود دارد. و سهم هر یک از مولفه های سرمایه روان شناختی بر رضایت شغلی کارکنان متفاوت است. در بین مولفه های سرمایه روان شناختی، مولفه خودکارآمدی با ضریب تأثیر 78/0، امیدواری با ضریب تأثیر52/0 و خوش بینی با ضریب تأثیر 65/0 قادر می باشند تا سهمی از رضایت شغلی را تبیین نمایند.