سخن آغازین:لزوم توجه به آسیبها و آفتها در فلسفه اسلامی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
درجه علمی در دستهبندی سابق وزارت علوم: علمی-ترویجیآرشیو
چکیده
متن
بیشک، یکی از تنومندترین شاخههای شجره طوبای فرهنگ و تمدن اسلامی، فلسفه اسلامی است که توانست با تکیه بر ریشههای عمیق قرآن و عترت و بهرهگیری از دستاوردهای حکیمان و فیلسوفان در طول تاریخ، به رشد و بالندگی تحیّر آفرینی دست یابد و میوههای فرخندهای به بار آورد که کام طالبان حقیقت و جویندگان حکمت را شیرین کند و تحوّلی ژرف و شگفت در سیر فلسفه و مسائل فلسفی پدید آورد؛ چنانکه قرآن کریم یاران محمّد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را میستاید: «ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ» (فتح: 29)؛ این وصفت آنها در تورات و انجیل است؛ همچون زراعتی که جوانه خود را برآورد و آن را مایه دهد تا ستبر شود و بر ساقههای خود بایستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از [انبوهی] آنان [خدا] کافران را به خشم دراندازد.
مقایسهای کوتاه میان آنچه به عنوان میراث فلسفه یونان باستان به عالم اسلام منتقل شد با آنچه امروزه به عنوان فلسفه اسلامی در اختیار ماست این رشد و گسترش کمّی و کیفی حیرتآور را نمودار میسازد. با این وصف، از این نکته نیز نباید غفلت کرد که در طول تاریخ اسلام، از زمان پدید آمدن فلسفه به عنوان یک علم (پس از نهضت ترجمه و ورود فلسفه یونان به فضای فکری مسلمانان)، رشد و نموّ این شاخه علمی همواره با موانعی، هم از سوی برخی مسلمانان ـ و نه خود اسلام ـ روبهرو بوده و هم به برخی آسیبها و آفتها دچار گشته که البته برخی از آنها مربوط به زمان خاصی بوده و همین مانع رشد و بالندگی فلسفه اسلامی ـ آنچنانکه باید و شاید ـ گشته است. اگر اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان با هوشمندی این آسیبها و آفتها را شناسایی کنند اولاً، تدابیر لازم را برای برطرف کردن آنها خواهند اندیشید و به مرحله اجرا درخواهند آورد. ثانیا، رشد فلسفه اسلامی بیش از پیش و چه بسا چند برابر خواهد گشت و جهشی دوباره پیدا خواهد کرد.
بر اهل علم و اطلاع پوشیده نیست که فلسفه اسلامی هماکنون در فضای فرهنگی جوامع اسلامی، از شأن و مرتبه شایسته خود برخوردار نیست و نفوذ و تأثیری را که باید در میان دیگر شاخههای علوم اسلامی و بلکه فضای عمومی جامعه اسلامی داشته باشد ندارد و این به دلیل کاستیها و آفتهایی است که دامنگیر فلسفه اسلامی گشته است. کمتوجهی به حکمت عملی، فلسفههای مضاف و مسائل روز فلسفی، نواقص روش تدریس و متون درسی، کاستیهای فراگیران فلسفه، نفوذ مدرکگرایی در مجامع علمی دانشگاهی و بلکه حوزوی، فراهم نکردن خوراک مناسب فلسفی برای اقشار و سنین گوناگون جامعه همچون کودکان، نوجوانان و جوانان، ارائه مناسب و به دور از زبان روز مطالب و برخی امور دیگر از جمله این آفتها هستند که برطرف کردن هر یک از آنها توجه و همت ویژه علاقهمندان، جویندگان و استادان حکمت و فلسفه در جامعه اسلامی را میطلبد. مجله معرفت نیز به نوبه خود، امیدوار است بتواند گامی هرچند کوچک در این راه پرارزش بردارد و از اینرو، از تمام مخاطبان گرامی انتظار دارد در این مسیر یاریگرش باشند و با ارسال مقالات وزین و نظرات ارزشمند خود، در این امر مهم سهیم شوند.
مقایسهای کوتاه میان آنچه به عنوان میراث فلسفه یونان باستان به عالم اسلام منتقل شد با آنچه امروزه به عنوان فلسفه اسلامی در اختیار ماست این رشد و گسترش کمّی و کیفی حیرتآور را نمودار میسازد. با این وصف، از این نکته نیز نباید غفلت کرد که در طول تاریخ اسلام، از زمان پدید آمدن فلسفه به عنوان یک علم (پس از نهضت ترجمه و ورود فلسفه یونان به فضای فکری مسلمانان)، رشد و نموّ این شاخه علمی همواره با موانعی، هم از سوی برخی مسلمانان ـ و نه خود اسلام ـ روبهرو بوده و هم به برخی آسیبها و آفتها دچار گشته که البته برخی از آنها مربوط به زمان خاصی بوده و همین مانع رشد و بالندگی فلسفه اسلامی ـ آنچنانکه باید و شاید ـ گشته است. اگر اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان با هوشمندی این آسیبها و آفتها را شناسایی کنند اولاً، تدابیر لازم را برای برطرف کردن آنها خواهند اندیشید و به مرحله اجرا درخواهند آورد. ثانیا، رشد فلسفه اسلامی بیش از پیش و چه بسا چند برابر خواهد گشت و جهشی دوباره پیدا خواهد کرد.
بر اهل علم و اطلاع پوشیده نیست که فلسفه اسلامی هماکنون در فضای فرهنگی جوامع اسلامی، از شأن و مرتبه شایسته خود برخوردار نیست و نفوذ و تأثیری را که باید در میان دیگر شاخههای علوم اسلامی و بلکه فضای عمومی جامعه اسلامی داشته باشد ندارد و این به دلیل کاستیها و آفتهایی است که دامنگیر فلسفه اسلامی گشته است. کمتوجهی به حکمت عملی، فلسفههای مضاف و مسائل روز فلسفی، نواقص روش تدریس و متون درسی، کاستیهای فراگیران فلسفه، نفوذ مدرکگرایی در مجامع علمی دانشگاهی و بلکه حوزوی، فراهم نکردن خوراک مناسب فلسفی برای اقشار و سنین گوناگون جامعه همچون کودکان، نوجوانان و جوانان، ارائه مناسب و به دور از زبان روز مطالب و برخی امور دیگر از جمله این آفتها هستند که برطرف کردن هر یک از آنها توجه و همت ویژه علاقهمندان، جویندگان و استادان حکمت و فلسفه در جامعه اسلامی را میطلبد. مجله معرفت نیز به نوبه خود، امیدوار است بتواند گامی هرچند کوچک در این راه پرارزش بردارد و از اینرو، از تمام مخاطبان گرامی انتظار دارد در این مسیر یاریگرش باشند و با ارسال مقالات وزین و نظرات ارزشمند خود، در این امر مهم سهیم شوند.