در نظام جمهوری اسلامی ایران مقصود از اصول و اهداف سیاست خارجی، مبادی و اساس روابط خارجی دولت اسلامی است که منابع دینی را بعنوان چارچوب و اساس تنظیم روابط خارجی مطرح می کنند. بنابراین، سیاست خارجی نظام اسلامی برای رشد و توسعه تأثیرگذاری خود علاوه بر معیارهای متعارف تأثیرگذاری نیازمند آن است که شاخصه ها و مکانسیم های کارآمدی را از منابع دینی و منظر فقهایی همچون امام خمینی به دقت مورد توجه قرار دهد و در جهت حل معضلات کشور در همه دوران ها، بدان اهتمام جدی داشته باشد. هدف مقاله حاضر واکاوی و تحلیل مبانی قدرت و سیاست خارجی در جمهوری اسلامی ایران می باشد، و با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی سعی می گردد تا مبانی قدرت و میزان تاثیر آن بر سیاست خارجی کشور مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد که در سیاست خارجی دولت اسلامی، نقش مکتب اسلام و دیدگاه های موجود نسبت به آن تعیین کننده است. همانگونه که خصلت های فرهنگی و ایدئولوژیک ممکن است در سیاست خارجی هر کشور تأثیرگذار باشد، دولت اسلامی نیز ارزش های مکتبی خود را بر چارچوب و اهداف سیاسی خارجی حاکم می بیند. لذا تغییرات زیادی در مباحث نظری و فرانظری در حوزه روابط بین الملل بعد از تغییرات حکومتی در ایران رخ داده است.