ساختار پلورالیستی آمریکا در کنار بازیگران رسمی، به ایفای نقش بازیگران غیر رسمی نیز اهمیت داده است. از جمله مهمترین این بازیگران، اتاق های فکر بعنوان بازیگران غیر رسمی از دیرباز در فرآیند تصمیم سازی سیاست خارجی آمریکا تاثیرگذار بوده اند به این معنا که بازیگران رسمی در مرحله تصمیم گیری و بازیگران غیررسمی از جمله اتاق های فکر ولابی های سیاسی در مرحله تصمیم سازی تاثیرگذار هستند. در این پژوهش، نقش اتاق های فکر آمریکا، در تئوری و عمل و اینکه آیا اندیشکده ها تأثیر قابل توجهی در حوزه امنیت ملی آمریکا داشتند، مورد بحث قرار گرفته است. در عین حال تمرکز اصلی پژوهش روی رویکرد شبکه ای در تصمیم سازی قرار دارد. مسئله ای که این رویکرد به آن می پردازد، پیوستگی میان بازیگران مختلف در راستای تصمیم سازی است که تجزیه و تحلیل نقش اتاق های فکر در این چارچوب معنی پیدا می کند. این مراکز برای تاثیرگذاری و نفوذ در فرآیند تصمیم سازی سیاست خارجی آمریکا پنج روش زیر را مورد توجه قرار می دهند: اول؛ ایده های متفاوتی را پیش روی تصمیم گیران قرار می دهند. دوم؛ کارشناسان مورد نیاز بدنه حکومت را پرورش می دهند و یا نیروهای حکومت پیشین را به خدمت می گیرند. سوم؛ بستر بحث های مهم و اساسی را از طریق کنفرانس ها، حضور کارشناسان در برنامه های تلویزیونی و رادیویی فراهم می کنند. چهارم؛ از طریق انتشار گزارش های خود شهروندان را با خود همسو کرده و افکار عمومی را در راستای سیاست های تعیین شده جهت می دهند و در نهایت این مراکز بعنوان مراکز پیش بینی بحران ها و معضلات حال و آینده و ارائه راهکار عمل می کنند. به عبارتی این مراکز پل ارتباطی و محلی برای اجماع نخبگان فکری و ابزاری ایالات متحده آمریکا محسوب می شوند.