روابط واحدهای سیاسی بر دامنه ای از محور هژمونی- سلطه قرار دارد. در مقایسه با سلطه، هژمونی با احتمال بیشتری بر اعتماد نسبی طرفین و قدرت نرم استوار است، لذا از سلطه متفاوت است. تجربه نشان داده است واحدهای سیاسی و کشورهایی که روابط شان را براساس معیارهای هژمونیک مبنی بر رضایت نسبی طرفین بنیان نهاده اند، موفق تر عمل کرده اند و هزینه های چندبعدی و جبران ناپذیر در روابط سیاسی شان را با نسبت قابل توجهی کاهش داده اند. به نظر می رسد، در این میان با بررسی معیارهای گوناگون و سیر تاریخی روابط ج. ا. ایران با اقلیم کردستان همواره بر بعدی غیرهژمونیک و متمایل به سلطه استوار بوده است. گستره سیاست، بویژه تحولات منطقه ای در دو دهه اخیر تغییرات زیادی داشته است. درک نامناسب این تغییرات شرایط را بحرانی تر و ناکارآمد خواهد کرد. تحولات اقلیم کردستان قبل از هر چیز زائیده واقعیت های منطقه و ماهیت چندبعدی آن است. در حالیکه، برخورد با این واقعیت در روابط ایران همواره با فراز و نشیب هایی همراه بوده است و در مجموع بر دامنه غیرهژمونیک روابط این دو بیشتر دامن زده است. بررسی چگونگی سیر تاریخی این وضعیت و چشم انداز احتمالی از این روابط در متن حاضر به بررسی گذاشته شده است با این هدف که به زوایای مختلف آن پرتو بیشتری بیافکند. بنابراین پژوهش حاضر در پی روشن کردن ماهیت هژمونی- سلطه روابط موجود از زوایای مختلف است.