ولایت تکوینى از مهم ترین شئون اهل بیت علیهم السلام به شمار مى رود. برخى از معاصران توانایى مخلوقات برتصرف در امور تکوینى را منکر شده و آن را مستلزم غلو و خروج از دایره توحید برشمرده اند. در مقابل،گروه قابل توجهى از اندیشمندان آن را پذیرفته و مستلزم محذور شرک و غلو نمى دانند. همچنین گروهى اینولایت را حداقلى و برخى آن را حداکثرى و به معناى تدبیر کل عالم تفسیر کرده اند. در این مقاله با روشتوصیفى تحلیلى و گردآورى کتابخانه اى، ضمن ذکر دلایل هر کدام از اقوال سه گانه مذکور، به بررسى و نقدآنها پرداخته شده است. مقاله معتقد است: شأن ولایت تکوینى به معناى تصرف فى الجمله در جهان هستى،واقعیتى است که در راستاى توحید افعالى قابل تفسیر و پذیرش مى باشد و از طرق متعدد نقلى به اثباترسیده است. با این حال، فراتر از مقام ثبوت و امکان، حداکثرى بودن این تصرف به این معنا که اهل بیتمتصدى خلق و رزق عالم هستى باشند به اثبات نرسیده است.