گفتمان سنت گرایی که دکتر نصر یکی از مروجان آن است، به مقوله معنویت به ویژه معنویت دینی اهتمام دارد. این امر پرسش از میزان ارتباط معنویت سنّت گرایان با عرفان و معنویت شیعی را در ذهن پدید میآورد که پاسخ به آن، مسئله اصلی این مقاله است. در این تحقیق، ابتدا با مراجعه به آثار دکتر نصر، مؤلفه های معنویت و عرفان در منظر وی استخراج شده و سپس با بررسی ویژگیهای عرفان و معنویت، نسبت میان این دو سنجیده شده است.
در این مقاله، که رویکردی تحلیلی ـ اسنادی دارد، نشان داده خواهد شد که دکتر نصر از طرف داران ترویج معنویت با رویکرد صوفیانه است. نصر با تأکید بر معنویت صوفیانه، تصوف را قلب و مغز اسلام میخواند. عرفان بدون شریعت در این دیدگاه امکان تحقق نداشته و خاستگاه تصوف را باید در تفکر شیعی جست وجو نمود. نصر تصوف را راه حل تمام مشکلات بشر معاصر دانسته و بر بیهوده بودن عرفان های بشری انگشت تأکید مینهد. نصر با پیش فرض های سنت گرایانه به سراغ عرفان اسلامی رفته و با گزینش جهت مند سعی در یکسان دانستن تصوف و عرفان اسلامی دارد.