محمدرضا حسنی جلیلیان

محمدرضا حسنی جلیلیان

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه لرستان
پست الکترونیکی: hasanijalilian@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۲ مورد.
۱.

بررسی تطبیقی موتیف «عشق» در ساختار و محتوای منظومه های عرفانی -عاشورایی عمان سامانی و صفی علیشاه اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر عاشورایی صفی علیشاه اصفهانی عمان سامانی عشق عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۶
عشق، از مباحث پربسامد در عرفان اسلامی است که از دیرباز، محور اندیشه و سخنوری بسیاری از شاعران و نویسندگان بوده است. در شعر عرفانی-عاشورایی نیز عشق یکی از مضامین پرکاربرد است؛ چنان که در منظومه های زبده الاسرار صفی علیشاه اصفهانی (به عنوان اولین منظومه عرفانی دوره قاجار) و گنجینه الاسرار عمان سامانی (به عنوان بارزترین منظومه عرفانی این دوره) اشارات آشکار و پنهانی به عشق حقیقی شهیدان کربلا و به ویژه امام حسین(ع) دیده می شود. مسأله اصلی پژوهش حاضر، تطبیق، توصیف و تحلیل موتیف «عشق» و عناصر متعلق به آن در شعر این دو شاعر و چگونگی استفاده ایشان از ظرفیت های زبانی و صورخیال برای بیان هنری این مفاهیم است؛ لذا مشخصه های زبانی و ویژگی های تصویری (بلاغی) این اشعار با روشی توصیفی-تحلیلی بررسی می گردد. نتیجه این که در شعر آن دو، هیچ موضوعی به اندازه «عشق»، به ویژه عشق به امام حسین(ع) مورد توجّه نبوده است. در لایه آوایی، انتخاب اوزان عروضی ملایم، گزینش و تکرار واژه های متناسب با مفاهیم عشق، معنای درونی شعر را به سمت فضایی غنایی و عاطفی سوق داده است. از نظر ادبی نیز، ساختار و طرز تشبیهات، استعاره ها و تلمیح ها بر پایه تصاویر عاشقانه شکل گرفته است و شاعران با استفاده از این عناصر در القای مؤثر تفکرات بنیادین عرفانی خویش کوشیده اند.
۲.

آبشخور اساطیری نقش مایه های زمین در عرفان (زمین در عرفان و ریشه های اساطیری آن)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۶۸
زمین نزد اغلب ملل، عنصری زنانه و دارای طبیعتی زایا و بارور و نقش اساسی در آفرینش است؛ از این رو، در اسطوره ها، باورها، آیین ها، ادیان و نحله های عرفانی، نمود ویژه یافته است. در اساطیر، زمین مادر هستی، ایزدبانوی مورد پرستش، پرورش دهنده آفریدگان، زاینده، روینده، دارای قداست و الوهیت، سرچشمه وجود انسان و دیگر موجودات است. در ادیان، زمین سرچشمه وجود مادی انسان، مادر، مهد و گاهواره است. در اکثر نحله های عرفانی، زمین عرصه هبوط و فراق روح است. همچنین عنصری زنانه و مؤنث است و بر اساس آن، زن، جسم و نفس که ماهیتی زمینی و مؤنث دارند، مذموم واقع شده اند. در عرفان اسلامی، علاوه بر کارکردهای ادبی فراوان زمین، دو کارکرد ویژه عبارت هستند از: 1- مادر بودن زمین و 2- زندگی دوباره بخشیدن. زمین در عرفان، مادر هستی تلقی شده که موجودات و از جمله انسان، فرزندان اویند. در باورهای اساطیری، زمین و مادر هر دو در امر تولید مثل و بقای هستی دخیل بوده و امر زایایی و باروری را به عهده داشته اند؛ بنابراین، تلقی عرفا از زمین به عنوان مادر برگرفته از باورهای اساطیری است. همچنین در باور عرفا، زمین (خاک/ گور) وسیله تولد دوباره روح و مقدمه ورود به عالم ملکوت است. در باورهای اساطیری، زمین، زهدان و مادر انسان و دفن مرده در خاک به منزله بازگشت به خویشتن (مادر) و تولد دوباره تلقی می شده است؛ پس می توان گفت این نگرش عرفا نیز بازمانده باورهای اساطیری است.
۳.

ای حیات عاشقان در مردگی (تجلی عناصر اسطوره جاودانگی و چاره مرگ در متون نثر عارفانه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره جاودانگی فنا بقا نثر عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۷
عکس العمل های فطری و عاطفی آدمی در مقابل هراس از نیستی، از دوره اساطیر تاکنون به اشکال مختلف پدیدار شده است. بخشی از این عکس العمل ها به صورت روایات اسطوره ای و برخی به شکل آموزه ها و باورهای اعتقادی حول مفهوم جاودانگی متجلی شده است. دقت در روایات و باور های شکل گرفته از این موضوع نشان می دهد که آرزوی خلود در این جهان، موجب شکل گیری مضامینی همچون: دست یافتن به آب حیات، رسیدن به درخت زندگی، ، تناسخ و پیکرگردانی، رویین تنی و اژدهاکشی شده است؛ اما تسلیم و پذیرش این حقیقت که حیات جاودان در جهان فانی، مقدور نیست، بشر را واداشته عطش خود  به جاودانگی را با خلق مضامینی همچون: ماندگاری نام، نسل، باقیات صالحات مادی و معنوی و از همه مهم تر انتقال و عروج به سرزمین بی مرگی، فروبنشاند. در نهایت فطری ترین پاسخ بشر، یعنی رستاخیز و بازگشت به خاستگاه نخستین و حیات جاودانه پس از مرگ در ادیان مطرح شده است. مسئله این پژوهش راه حل اختصاصی عارفان برای غلبه بر این هراس و چگونگی تجلی مضامین آن در متون نثر عرفانی است. بررسی توصیفی تحلیلی برخی از متون منثور عرفانی تا قرن هفتم نشان می دهد عارفان مسلمان نیز همراه با سیر تفکر بشری از نمادهای و روایات جاودانگی متأثر بوده اند؛ اما گروهی از عارفان، با تلقی خاص از داستان خروج آدم (ع) از بهشت، ازدست رفتن جاودانگی را ناشی از طلب جاودانگی فرض کرده و رسیدن به خلود واقعی را در گرو فنا دانسته اند. آنان معتقدند برای رسیدن به خلود راستین باید از زمان ازلی و ابدی هم گذشت و با «فنای محض» در خالق زمان، محو و «گم بوده پاینده» شد.
۴.

مقایسه و تحلیل راه حل های مولوی و اکهارت تُله برای بحرانِ معنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحران معنا مولوی اکهارت تُله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۵۵
معنای زندگی مفهومی مربوط به دوران معاصر است. انسان سنتی در سایه معنایی می زیست که برآمده از دین و اسطوره بود، و انسان مدرن معنا را در علم و عقل و پیشرفت جست و جو می کرد، اما انسان معاصر – مشخصاً از جنگ جهانی دوم به بعد – با رد فرا روایت های پیشین در برهوت بی معنایی سرگردان است. بحرانِ معنا، دل مشغولی اصلی روزگار کنونی است. مسأله اصلی این پژوهش، چگونگی درمان پیشنهادی دردِ بی معنایی با رجوع به اندیشه های مولوی(604-672 ه.ق) و اکهارت تُله (1948- م) است. یدین منظور آراء آنان در این باب به روش توصیفی-تحلیلی مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مولوی، عامل اصلی گم گشتگی و بی معنایی انسان را خودی می داند و عشق را فراگیرترین درمان برای بیماری های وجودی معرفی می کند. عشقی که با پدیدار کردن شور زندگی و شیرینی هستی و هم چنین غنیمت شمردن وقت و ایجاد نگاهی نو در جانِ عاشق، بی معنایی را از میان برمی دارد. تُله، ذهن شرطی شده، تفکر قالبی، اسارت در مفهوم زمان و هویّت غیر اصیل را عوامل اصلی ایجاد بحرانِ معنا در روزگار معاصر می داند و برای حلّ این بحران، زیستن در لحظه حال را توصیه می کند. خدا در مرکز توجه مولوی است؛ اما برای تله، انسان اصل است. نفسِ مورد نظر مولانا با ذهنِ مورد نظر اکهارت شباهت دارد. عشقِ مولوی، آسمانی و معطوف به حضرت حق، و عشقِ تله، معطوف به هستی و تمامی موجودات است. هر دو عشق را موجب یگانگی با هستی می دانند.
۵.

بررسی آشنایی زدایی در ساخت و کاربرد واژگان در اشعار خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشنایی زدایی لیچ اشعار خاقانی فرمالیسم واژگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۳
یکی از مباحث مطرح در فرمالیسم، آشنایی زدایی است. در این روش، شاعر با تکیه بر اصل غرابت و تازگی زبان، شگردها و فنونی را به کار می برد که در نهایت موجب بیگانه شدن متن در چشم مخاطبان می گردد. هنجارگریزی از روش های اصلی و مؤثر این شیوه است. لیچ انواع آشنایی زدایی را به هشت دسته آوایی، معنایی، نحوی، واژگانی، سبکی، گویشی، نوشتاری و باستانی تقسیم کرده است. در شعر فارسی، خاقانی شروانی از شاعران هنجارگریزی است که با تکیه بر ذوق سرشار و خلاقیت هنری در اشعار خود ویژگی هایی را به کار برده که سبک شعر ی اش را از دیگر شاعران متمایز ساخته است. بخش زیادی از آشنایی زدایی های موجود در اشعار او مربوط به ساخت و کاربرد واژگان است. این مقاله با هدف بررسی ساخت واژگان و کاربرد انواع آشنایی زدایی در واژگان شعر خاقانی تدوین شده است. با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با محوریت قراردادن دیوان اشعار او به بررسی این پژوهش پرداخته ایم و به این نتیجه رسیده ایم که بخش عظیمی از برجستگی ها و دشواری های شعر خاقانی، ناشی از کاربرد انواع آشنایی زدایی در حیطه واژگان است. خاقانی پیوسته با آفرینش واژگان و ترکیبات جدید و نیز با استفاده از کلمات نامأنوس زبان ترکی و دیگر زبان ها، واژگان مربوط به ادیان و علوم مختلف، تعابیر عامیانه و نیز استفاده از اشکال غیر رایج واژگان توانسته است، تازه ترین تصاویر شعری را ارائه دهد و بر تازگی زبان خود بیفزاید.
۶.

ولایت انسان کامل در رسالات کاشف دزفولی و جایگاه آن در عرفان شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۱
بیان مسئله: عرفان شیعی رویکردی عمده در عرفان اسلامی است که در تبیین و تحلیل مفاهیم عرفانی، تفسیرهای ویژه خود را دارد. از آن میان، مبحث ولایت عرفانی در منظومه فکری عارفان شیعی جایگاهی بسزا دارد. کاشف دزفولی، عارف شیعی قرن دوازدهم، از عارفان گمنام و مجهول القدری است که صاحب ده ها کتاب و رساله عرفانی است؛ با این حال سلوک فکری او چنانکه باید شناخته نشده است. ولایت انسان کامل یکی از مباحث کلیدی در آثار اوست. روش: در این مقاله آرای کاشف دزفولی، به روش تحلیلی توصیفی و مبتنی بر سنت اول و دوم عرفانی تحلیل شده است. یافته ها و نتایج: کاشف، مفهوم ولایت را در بستر وحدت وجود تفسیر کرده است؛ وی انسان کامل را مظهر نور الهی و او را حقیقت عقل می نامد. برتری ولی بر نبی، ختم ولایت در مهدی موعود، تعداد اولیا و صفات آنان، از دیگر موضوعات مرتبط با ولایت درآثار اوست. برخی از استنادهای کاشف به ابن عربی و شباهت آرای او در مبحث ولایت به دیدگاه عارفانی مانند حمویه، نسفی و سیّد حیدر آملی نشان می دهد که عرفان کاشف دزفولی در تداوم عرفان شیعی سده های هفتم و هشتم است؛ به طوری که این شیوه عرفانی و به ویژه مبحث ولایت را ازطریق کاشف دزفولی تا قرن دوازدهم می توان پیگیری و نقطه گذاری کرد. از این نظر، بررسی آرای کاشف دزفولی اهمیت و جایگاه ویژه ای دارد.
۷.

بررسی الگوی تغییر نگرش در اسرارالتوحید بر اساس نظریه کارل هاولند(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۱۳۸
نظریه یادگیری، یکی از مهم ترین نظریه های علم روان شناسی اجتماعی است که با الگوهای مختلف به بررسی نگرش ها، شناخت ها و قضاوت افراد می پردازد. کارل هاولند در این زمینه با تأکید بر دو عامل تحریک پذیری و پاسخ، معتقد به تغییر نگرش در سه مرحله توجه، درک و پذیرش در جریان یادگیری است. از میان متون تعلیمی ادب عرفانی، بسیاری از حکایات کتاب اسرارالتوحید، تغییر نگرش افراد را به واسطه کردار و گفتار ابوسعید ابوالخیر گزارش می کند. مسأله این تحقیق چگونگی تأثیرگذاری و تغییر نگرش مریدان و مخالفان شیخ بر اساس نظریه هاولند است. از این رو برخی از حکایات این اثر بر بنیاد این نظریه بررسی و تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بر مبنای نظریه هاولند، مهم ترین عامل تغییر نگرش در اسرارالتوحید، عامل فرستنده پیام (ابوسعید) است که به دلیل برخورداری از ویژ-گی هایی چون غیب گویی و ذهن خوانی و سخن گفتن قاطعانه، مضامین رایج تصوف را به صورت یک جانبه و از طریق اعمال، گفتگو و اشاره به مخاطبان منتقل کرده است. مخاطبان یا گیرندگان پیام در اسرارالتوحید (مردم بی سواد، دانشمندان) دیدگاه های موافق یا مخالف با پیام دارند به همین سبب زمینه انتقال پیام ها در بستر مخالفت و انکار یا موافقت و همدلی است.
۸.

اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امیددرمانی اسنایدر بهزیستی روان شناختی بحران هویت معنای زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۹۰
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهرستان پردیس در سال تحصیلی 1401- 1400 بود. به منظور انتخاب نمونه ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 246 نفر انتخاب سپس ابزار بحران هویت بر روی 240 نفر اجرا و تعداد 30 نفر که دارای بحران هویت بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. داده های پژوهش به کمک پرسشنامه های بهزیستی روا ن شناختی (PWBQ، ریف، 1989)، ﻣﻌﻨﺎی زﻧﺪﮔﯽ (MLQ، استگر و همکاران، 2006) و پرسشنامه بحران هویت (ICQ، احمدی، 1387) جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری صورت گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر در متغیرهای معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی در دو گروه آزمایشی و گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری دارد (34/40=F، 001/0>P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر معنای زندگی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان دختر درگیر بحران هویت مؤثر بوده است.
۹.

بررسی استعاره های مفهومی با مضمون عرفانی در "عبهرالعاشقین" روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روزبهان بقلی عبهرالعاشقین استعاره شناختی معدن عرفان افعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۱۱
عبهرالعاشقین که یکی از کتب مهم تصوف به زبان فارسی است، کتابی است که نمود حرکت زبان در آن بر محور شباهت ها، بسیار قابل تأمل است. این ویژگی برجسته(حرکت زبان براساس شباهت که قطب استعاری زبان را برجسته می کند) باعث شده است تشخّص زبانی این متن چشمگیر باشد. استعاره در تبیین اندیشه ها و ذهنیات روزبهان نقش اساسی دارد. روزبهان برای بیان مفاهیم انتزاعی و مجرد که بیان و توضیح و تبیین آنها ناگزیر به پیچیده گویی است، به بهترین صورت خیال؛ یعنی استعاره روی می آورد. هدف ما در نگارش این مقاله بررسی دو کلان استعاره مفهومی در عبهرالعاشقین است که در اندیشه جمال پرستانه روزبهان، بنیادین و اساسی است.  روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی است و روش گردآوری داده های پژوهش، کتابخانه ای است. نگارنده در میان استعاره های ابداعی و غیرابداعی روزبهان دو کلان استعاره شناختی، دو استعاره "معدن" و "افعال" را که متأثر از اندیشه و طریقت جمال پرستی روزبهان است مورد تدقیق قرار داده است. رنگ، بی رنگ و نیم رنگ نیز از متعلقات این دو استعاره است.استعاره شناختی معدن که انگاشت آن جهان اندیشگانی روزبهان را به نمایش می گذارد ریشه در دستگاه فکری وی و طریقت جمال پرستی دارد. معدن استعاره از حسن و عشق ازلی ابدی حق تعالی است که عموما روزبهان آن را در مقابل عالم حدث قرار می دهد. معدن اشاره به اصل صفات الهی دارد پیش از ظهور اشکال و صور جسمانی. رنگ و بی رنگی نیز دلالت بر عالم حدثان و حسن و عشق دارد. افعال نیز ریشه در مفهوم گسترده تجلیات الهی دارد که در عرفان سابقه دیرینه دارد، اما هنر نویسندگی و خلاقیت ذهن روزبهان در پرداخت این استعاره کلان به دلیل تصویرسازی های زبانی است که بازتولید شده است.
۱۰.

سنجشِ نظر ابوسعید ابوالخیر و کریشنا مورتی درباره برون رفت از بحرانِ معنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحران بی معنایی ابوسعید ابوالخیر کریشنا مورتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۱۸۴
 انسان در دوران معاصر، پس از تجربه تکانه های عظیم تاریخی - رنسانس، نهضت اصلاح دینی، انقلاب علمی، عصر روشنگری و جنگ های جهانی اول و دوم – با بحران های ژرف وجودی مواجه شده است. بحران اصلیْ تهی بودن زندگی از معنایی است که به زندگی آدمی هدف و ارزش ببخشد. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی اندیشه های ابوسعید ابوالخیر(357-440 ق) و کریشنا مورتی (1895-1986 م) برای یافتن راهکارهایی جهتِ برون رفت از بحران بی معنایی بررسی شده است. مسئله کانونی این پژوهش یافتن معنایی برای زیستن با تأکید بر آموزه های ابوسعید و کریشنا و تحلیل تفاوت ها و تشابهات اندیشه های آنان در این زمینه است. نتایج پژوهش نشان می دهد ابوسعید ابوالخیر خودخواهی، غیاب عشق و نداشتن زندگی اصیل را در زندگیِ انسان دلیلِ اصلی بروز بحران های وجودی، به ویژهبحران بی معنایی، می داند. راهکارهای او برای برون رفت از این بحران، پرهیز از خودشیفتگی، داشتن اخلاص و عشق ورزی است. از نظر کریشنا مورتی، ذهنِ شرطی شده و گرانبار از دانش، نبود عشق در زندگی و کشف نکردن حقیقت فردی دلایل بروز بحرانِ معنا در زندگی انسان اند. کریشنا برای حلّ این بحران، رهایی از دانش و دانستگی، ایجاد عشق در زندگی و یافتن حقیقت شخصی را راهگشا می داند. «خودپرستی» و «نداشتن زندگی اصیل» از نظر ابوسعید با «غیاب عشق» و «عدم کشف حقیقت فردی» از نظر کریشنا، درواقع تعابیر متفاوت از واقعیتی واحدند. حضور خدا در متن آموزه های ابوسعید و غیاب خدا در اندیشه کریشنا، بارزترین تفاوت در نگرش این دو عارف است.
۱۱.

بررسی مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات بخش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استحاله نقش مایه کشتی نجات نگاره نگاره کشتی شیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۱۶۷
یکی از پرتکرارترین تجلی های مضمون جهانی نجات بخشی، گزارش رهایی گروهی مشخص از طوفانی نابودگر است. دقت در روایات مختلف این رویداد نشان می دهد که ضمن حفظ ارکان اصلی روایت؛ یعنی علت وقوع طوفان، نجات دهنده، وسیله نجات و نجات یافتگان، مصادیق آنها در طول زمان دگرگون شده اند. مسئله اصلی این تحقیق، چرایی و چگونگی تطور روایت و تبدیل برخی نقش مایه ها به نماد در روایات تصویری است. بدین منظور، مشهورترین روایات اساطیری، دینی و پسادینی از این واقعه، به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد استحاله نقش مایه ها در آیکونولوژی، تحلیل شده اند. سؤال اصلی پژوهش آن است که سیر تطور مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات چگونه بوده است و در ادامه، این پرسش مطرح می شود که سیر استحاله نقش مایه ها و تبدیل آنها به نماد در این نگاره ها چگونه پدیدار شده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهند که در گذر زمان، دایره نجات یافتگان گسترش یافته و مضمون نجات بخشی از نجات فردی به نجات جمعی بدل شده است. منجی که در ابتدا مقام خدایی دارد، به مقام انسان مقدس و در نهایت انسان معمولی تنزل می یابد. وسیله نجات که کشتی واقعی است، جنبه نمادین گرفته و زبان نگاره ها از بیان روایی به بیان نمادین متمایل می شود؛ تا جایی که در عصر صفوی و در نگاره کشتی شیعی، عناصری چون کلاه قزلباش صفوی، شمسه، بادبان سرخ کشتی ولایت و حضور پیکره هایی از نژادهای مختلف، برای بیان نمادین موضوع برابر نظر هنرمند به کار گرفته شده اند. در نتیجه، می توان با استفاده از نظریه تغییر نقش مایه ها به نماد در آیکونولوژی، نقش زیست جهان هنرمند و تأثیر تاریخ در بیان نمادین مضمون و قرارگیری خاندان صفوی در جایگاه نجات بخشان زمانه را بازشناسی نمود.
۱۲.

رویکرد عاشقانه (شاعرانه) به داستان حضرت موسی در آثار عرفانی قرن پنجم تا هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حضرت موسی (ع) آثار عرفانی قرن پنجم تا هفتم رویکرد عاشقانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
داستان و شخصیّت پیامبران الهی، براساس نصّ صریح قرآن و روایات، یکی از ویژگی های اساسی عرفان اسلامی است که مورد توجّه عارفان در قرون مختلف بوده است. در حقیقت طرح نکات و ظرایف عشق و بیان لحظات و تجربیات عاشقانه با هدف گشودن نگاه معرفت شناختی و زیبایی شناسانه از رویکردهای مهم در تاریخ تصوّف اسلامی است که به مکتب یا رویکرد عاشقانه در عرفان شناخته شده است. این رویکرد با ویژگی های زبانی خاص خود، با بهره گیری از ظرفیت والای داستان پیامبران و تجربیات عاشقانه نهفته در این داستان ها به مهم ترین موضوعات و مفاهیم عشق پرداخته است، لذا هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین رویکرد عاشقانه به داستان حضرت موسی در آثار عرفانی مطرح در قرن پنجم تا هفتم هجری است. دراین پژوهش مصادیق و شواهد مورد نظر در آثار عرفانی با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان از بهره گیری از زبان اشارت با ویژگی های خاص آن در مقابل زبان عبارت است. بررسی شواهد و مصایق تحقیق نشان داد رویکرد عاشقانه هم از لحاظ فراوانی در آثار شعری و نثر و هم از نظر فراوانی در سه قرن مورد تحقیق از فراوانی نسبتا یکسانی برخوردار است. از نظر موضوعی نیز مکالمه خداوند با حضرت موسی و تجلّی حق بر وی بیشترین فراوانی را در پرداختن شاعران و نویسندگان به خود اختصاص داده است.
۱۳.

بررسی تطبیقی آموزه های چهار میثاق میگوئل روئیز و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چهار میثاق ادبیات تطبیقی دن میگوئل روئیز مولوی مثنوی معنوی معنویت مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۲۸۷
استقبال از آثار مروجان طریقت تولتک، در ایران نیز همچون سراسر جهان شایان توجه بوده است. از آن میان «چهارمیثاق» اثر «دُن میگوئل روئیز» بیش از دیگر آثار ترجمه و چاپ شده است. چرایی گرایش خارج از حد انتظار به چنین آثاری آن هم در کساد بازار کتاب ایران، مسئله ای شایسته تحقیق است. اگر پیروی از موج جهانی بازگشت به معنویت و گرایش به عرفان های مدرن (در جستجوی آرامش روانی) را از مهم ترین دلایل این امر بدانیم، این پرسش مطرح می شود که آیا مضامین کتاب چهار میثاق، در آثار عرفای مسلمان معادلی نداشته است؟ اگر پاسخ مثبت است چرا خوانندگان ایرانی این آموزه ها را از سرچشمه های دیگر طالب هستند؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها، به روش تطبیقی- تحلیلی، مضامین کتاب «چهارمیثاق» با مثنوی معنوی مقایسه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تقریباً همه آموزه های این کتاب، به روشنی در مثنوی بیان شده است. به نظر می رسد علاوه بر همراهی بخشی از جامعه با موج جهانی گرایش به معنویت مدرن و بی خبری عامه مردم از سرمایه های بومی؛ تلقی خاص عامه مردم از عرفان و تصوف؛ گرایش به بیان ساده و مینی مالیستی و از همه مهم تر، تفاوت زبان و نحوه بیان مضامین در دو اثر، مهم ترین دلایل کم توجهی به مثنوی و گرایش به آثاری همچون چهار میثاق است. دقت در طیف خاص مخاطبان این آثار، ضرورت توجه به سرمایه های خودی را بیشتر نشان می دهد.
۱۴.

نمادینگی اژدها در عرفان و دین و بن مایه های اساطیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره ادیان اژدها دگردیسی عرفان نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۰۰
اژدها در اساطیر اغلب ملل، نقش های مهمّی ایفا می کند و دارای دو سویه منفی و مثبت است؛ در نمادگرایی منفی، موجود اهریمنی، دیو خشکسالی و بازدارنده آب ها، بلا و بیماری، هرج و مرج و آشوب ازلی است و در نمادگرایی مثبت، کارکردهایی چون مادر کائنات، نخستین آفریده که آفرینش بدان بستگی دارد، نخستین شهریار، آورنده باران، زایا، نامیرا، نیروی خورشید و پدیدآورنده فصول و شب و روز، نگهبان گنج های مخفی، خداگونگی، درمان بیماری، عامل کشف راز و آگاهی دهندگی دارد. مفهوم اساطیری اژدها در دو وجهه مثبت و منفی به عنوان نیروی اصلی اهریمن(شیطان)، دشمن آفرینش انسان و عامل هبوط و رمز تجلّی حقّ در دین های گوناگون نمود پیدا کرده است. در اغلب نحله های عرفانی نیز شاهد کارکردهای نمادین اژدها هستیم. در مقاله حاضر، نگارندگان با هدف کاویدن ریشه نقش های اژدها در عرفان و با استفاده از روش تحلیل محتوا، کارکردهای اژدها در اساطیر و عرفان را واکاوی نموده و به این نتیجه رسیده اند که در عرفان، اژدها در چهره منفی خود نماد نفس و در شکل مثبتش به عنوان مظهر طاعت و نیروی حق، رخ نموده است و با توجّه به پیشینه اژدها در اساطیر ملل مختلف: نمادینگی نفس در عرفان، ریشه در کارکرد اژدها در اساطیر، به عنوان نماد هرج و مرج، دشمنی حقیقت و جهل دارد و نمادینگی نیروی حقّ، از قداست و خداگونگی اژدها در اساطیر ملل مختلف، سرچشمه گرفته است.
۱۵.

تحلیل کارکرد تعلیمی خوشه های تصویری در مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرصادالعباد نجم الدین رازی تصویر خوشه های تصویری متون تعلیمی عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۴۶۵
بهره گیری از تصویر در متون تعلیمی صوفیانه عموماً یا برای تزیین است یا به سبب تفهیم. نجم الدین رازی در مرصاد العباد به هر دو سبب از تصویرسازی بهره برده، اما هدف اصلی او ملموس سازی مفاهیم عرفانی است. به این منظور، نویسنده از شگردهای مختلفی استفاده کرده و از جمله کوشیده است با استفاده از اضافه های تشبیهی مرتبط، خوشه های تصویری روشن و ملموسی برای تبیین مفاهیم عمدتاً پیچیده عرفانی عرضه کند. دقت در این متن تعلیمی روشن می سازد که نویسنده به خوشه های تصویری خاصی گرایش داشته است. مسئله این تحقیق چرایی تکرار خوشه های تصویری خاص در مرصادالعباد و ترتیب بسامد هر یک از آن هاست. نتایج تحقیق نشان می دهد کارکرد تعلیمیِ خوشه های تصویری با استفاده از تصویرسازی مبتنی بر زیست جهان مخاطبان و تناسب مضمون و تصویر شکل گرفته است. نجم رازی از تصویرسازی در حوزه های زندگی روزمره ایرانی، حکومت، کشاورزی، سفر، آموزش و کتابت، طبیعت، داستان پیامبران و تصاویر مربوط به پرندگان، برای تسهیل آموزش مضامین عرفانی استفاده کرده است. همچنین تناسب خوشه های تصویری با موضوع، دیگر شگرد تعلیمی اوست. وی از تصاویر مرتبط با «سفر» برای تبیین مضمون سلوک از تصاویر «زراعت و کشاورزی»، برای تبیین مفاهیم مرتبط با هستی شناسی از تصاویر مربوط با آموزش و کتابت، برای بیان مفاهیمی چون تبعیت از پیر (آموزگار) و خلقت (انشاء) و از تصاویر مربوط به پرندگان و پرواز برای مضمون اسارت روح انسانی و لزوم بازگشت آن استفاده کرده است. وی از این طریق، علاوه بر توانایی ادبی، هنر خود را در امر آموزش نیز نشان داده است.  
۱۶.

نقد روان شناختی داستان لهراسب و گشتاسب در شاهنامه فردوسی و آخیلوس و آگاممنون در ایلیاد هومر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه ایلیاد آخیلوس آگاممنون گشتاسب لهراسب ادبیات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۵۶۹
روانشناسی اجتماعی به بررسی رفتار اجتماعی فرد در برابر افراد و گروه ها می پردازد. در روانشناسی اجتماعی موضوعاتی مانند روابط اجتماعی، تعارض و مذاکره برای حل تعارض مطرح می شود. بررسی و تحلیل داستان لهراسب و گشتاسب در شاهنامه فردوسی و داستان آخیلوس و آگاممنون در ایلیاد هومر از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، فهم بهتری از این دو داستان ارائه می کند. در این پژوهش کوشش شده است با روش توصیفی- تحلیلی و با تمرکز بر مباحث روانشناسی اجتماعی، رفتار آخیلوس و گشتاسب را در برابر آگاممنون و لهراسب مورد تطبیق و تحلیل قرار گیرد و علت های دشمنی، رفتارهای مشابه و پیامدهای دشمنی آنها بررسی شوند. با تکیه بر بررسی های این پژوهش، علتهای دشمنی در هر دو داستان، خودخواهی طرفین دشمنی، شکستن غرور آخیلوس و گشتاسب و نادیده گرفتن نیازهای آنان بوده است. گشتاسب و آخیلوس در برابر بی احترامی طرف مقابل، دچار ناکامی شدند و تلاش کردند با پرخاشگری، رفتار انطباقی، اثبات خود و ترک مذاکره ناکامی خود را جبران کنند. همچنین پیامد دشمنی برای گشتاسب و آخیلوس بسیار سنگین بوده است؛ به طوری که گشتاسب فرماندهی سپاه روم دشمن ایران را برای جنگ با ایران بر عهده گرفت و آخیلوس به واسطه مادرش جنگ با تروائیان را شعله ور کرد و خود در آن شرکت نکرد؛ تا آخائیان شکست بخورند.
۱۷.

مهم ترین کارکردهای عرفانی داستان لیلی و مجنون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لیلی و مجنون عرفان عاشقانه عشق مجازی مضامین عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۹ تعداد دانلود : ۴۵۱
در متون عرفانی فارسی بارها به داستان لیلی و مجنون استناد شده است. چرایی این موضوع و تبیین کارکردهای عرفانی داستان، مسئله این تحقیق است. نتایج پژوهش نشان می دهد حاکمیت عشق عذری بر روابط عاشق و معشوق و تناسب داستان با مضامین عشق حقیقی از مهم ترین علت های گرایش عارفان به این داستان بوده است. همچنین توجیه عشق زمینی و تبیین مضامین عرفان عاشقانه دو کارکرد اصلی داستان است. در متون عرفانی فارسی با استفاده از داستان منظور، عشق زمینی به سه شیوه توجیه شده است: مقدمه عشق حقیقی، لبس، تجلی حق در مظاهر. افزون بر این، در متون عرفانی مضامینی مانند عقل گریزی، توجیه شطح گویی عارفان، اتحاد و استغراق و فنای عاشق، نفی خودبینی و خودخواهی، مقام رضا و بوشناسی با استفاده از حوادث داستان لیلی و مجنون طرح و تبیین شده است. عارفان به این منظور گاهی از کلیت داستان و گاهی از حوادث آن استفاده کرده اند. در مورد اخیر نیز گاهی حوادث مشهور داستان را ذکر کرده اند و گاهی خودْ ماجراهایی ابداع کرده و به قهرمانان داستان نسبت داده اند.
۱۸.

بررسی و تحلیل اهداف و ویژگی های پنج سفرنامه روحانی(گیل گمش، ارداویراف نامه، افسانه ار افلاطون، سیرالعباد سنایی، کمدی الهی دانته)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفرنامه های روحانی گیل گمش ارداویراف نامه ار افلاطون سیرالعباد کمدی الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۳ تعداد دانلود : ۷۵۷
از دیرباز مواجهه انسان با مرگ، حس کنجکاوی و ترس را در او برمی انگیخت. این پرسش که «سرنوشت انسان، پس از مرگ چه خواهد شد و به کجا خواهد رفت؟»، سؤال و دغدغه ذهنی نوع بشر بوده است. سفرنامه های تخیلی به جهان پس از مرگ، یکی از پاسخ های شایع به این احساس ترس و کنجکاوی هستند. در بسیاری از فرهنگ ها و ملل گوناگون، نمونه هایی از این گونه نوشته ها دیده می شود. از میان سیاهه بلندی از این سفرنامه های جهان دیگر، که آن ها را «سفرنامه های روحانی» می خوانیم، این مقاله به روش تحلیلی توصیفی به بررسی پنج نمونه از آن هاپرداخته است: حماسه گیل گمش ، ارداویراف نامه ، افسانه ار (Er) افلاطون، سیرالعباد سنایی و کمدی الهی دانته. این متون از لحاظ اشتمال بر اهداف سیاسی، اجتماعی، دینی، تعلیمی و فلسفی با هم اشتراک دارند و در ویژگی های ساختاری و محتوایی، مانند وجود اعداد مقدس، حضور راهنما، کهن الگوها، نماد، توصیف جهان پس از مرگ و... شباهت های بسیاری با هم دارند. این اشتراک ها و شباهت ها که ناشی از یکسان بودن بن مایه های فکری نوع بشر و نیز مراودات فرهنگی و دینی است، نشان می دهند که سفرنامه های روحانی می توانند به عنوان زبان مشترک نوع بشر به شمار روند و پرده از حقایق مشترک، اما تغییر شکل یافتهانسان ها و مذاهب بردارند.
۱۹.

تجلی آیین دادخواهی در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیین دادخواهی ادبیات فارسی تظلم عدل و داد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۳ تعداد دانلود : ۸۷۹
یکی از مواردی که در متون ادب فارسی مورد توجه قرارگرفته و به شیوه های مختلف بازتاب یافته، آیین دادخواهی و تظلّم است. زنجیرعدالت، قصه برداشتن، جامه ی سرخ پوشیدن، سر راه پادشاهان ایستادن، خاک بر سر کردن و... برخی از مشهورترینِ شیوه های دادخواهی بوده است. این شیوه های دادخواهی به دلایل مختلف از جانب حاکمان یا مردم ابداع شده است. برخی شیوه ها همچون زنجیر عدالت، عَلَم داد و جامه ی سرخ، به وسیله ی حاکمان ابداع شده اند. در مقابل، متظلّمان نیز از سر ناچاری و برای جلب توجه صاحبان قدرت، روش هایی خلق کرده اند. خاک بر سر کردن، دست در دامن زدن و سربرهنه کردن از این نوع اند. در ظاهر هرگاه کارکردهای یک شیوه، ضعیف و یا منسوخ می شده جای خود را به شیوه های جدیدتر می داده است. این شیوه ها در ادبیات فارسی  بازتاب یافته و تا سال ها پس از کهنه شدن، به صورت های مختلف به حیات خود ادامه داده اند. برخی از شاعران با مقاصد تربیتی و اخلاقی به آن ها نگریسته اند؛ برخی به اصل آن آیین اشاره کرده اند و برخی دیگر آن ها را دست مایه ی مضمون سازی های شاعرانه قرار داده اند. بعضی از ملزومات آیین دادخواهی مانند تیراَمان، انگشتری زینهار و...  را که در ادبیات هم منعکس شده اند؛ می توان از فروعات و ملحقات این آیین و رسوم دانست.         
۲۰.

بررسی جایگاه و نقش عصا در اساطیر و ادیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصا چوبدستی اساطیر ادیان نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۴ تعداد دانلود : ۴۷۳
عصا از عناصر مهم اساطیری و فرهنگی است که علاوه بر کارکردهای طبیعی و اولیه، در اسطوره ها و ادیان مختلف حضور گسترده ای داشته است. روزگاری ابزاری ساده برای انجام کارهای روزمره بود؛ اما به مرور زمان، کارکردهای اساسی و بنیادینی در زندگی مردم یافته است و در دوره های بعد، متناسب با رشد عقلی بشر، به شکلی نمادین ظهور پیدا کرده است. نقش های نمادین عصا در ادوار مختلف اساطیری و دینی تغییر شکل داده، گاه بر اثر این دگرگونی ها، ارتباط و پیوند ظاهری خود را با فلسفه وجودی خویش قطع کرده، به شکل و شیوه ای متفاوت جلوه گر شده است. از طرف دیگر، همگام با پیشرفت های مادی بشر، بخشی از کارکردهای عصا به ابزارهای به نسبت پیشرفته تری مانند نیزه، کمان، شمشیر و سلاح های نوین واگذار شده است. در این مقاله با روش تحلیلی توصیفی حضور عصا و اشکال گوناگون آن در دوران اساطیری و حماسی، در پیوند با خدایان، پادشاهان و پهلوانان، همراه با بازتاب آن در ادیان بررسی و نقش های مختلف نمادین عصا و علل تغییرات تدریجی آن تبیین شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان