مطالب مرتبط با کلیدواژه

معنا


۳۰۱.

تبیین نشانه شناسی بازار ایرانی (تبیین و ایجاد روشی برای خوانش معماری بازار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه نشانه شناسی نشانه شناسی پیدایشی بازار ایرانی معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۷۵
معماری برای بهره گیری از روشی برای جلوگیری از ایجاد دلالت های نامناسب، هویت های دوگانه و گسست معنا، به صورت گسترده دست به گریبان نظریات و مقوله های نشانه شناختی شده است. نشانه شناسی دانشی است که پدیده های اجتماعی، فرهنگی (مانند معماری) را همانند یک متن می پندارد و روشی را جهت خوانش آن ارائه می دهد. خوانش نشانه شناختی معماری، به دنبال بازتولید طرح بر اساس ارتباط بین لایه ها و بر اساس برداشت انتزاعی مخاطب است. به منظور بررسی معنا و کارکرد بازار ایرانی که یکی از عناصر مهم و تأثیرگذار در شهرهای ایرانی است و دارای عملکردهای متعدد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، کالبدی و فرهنگی است، امکان بررسی آن در قالب رویکردهای تحلیل متن مانند زبان شناسی و نشانه شناسی وجود دارد. متنِ بازار ایرانی دارای ویژگی های دلالتی است؛ به عبارتی خود متن و عوامل سازنده ی آن همگی دارای قابلیت تداعی معنا هستند. روش تحقیق مقاله حاضر، توصیفی- تحلیلی است که از روش استدلال منطقی با ابزار گردآوری اطلاعات: کتابخانه ای و اسنادی بهره برده است. تحقیق حاضر به دنبال تبیین و ایجاد روشی برای خوانش معماری بازار بر اساس روش نشانه شناسی است؛ به گونه ای که تبیین نشانه شناسی بازار ایرانی بتواند رویکردی جدید را جهت خوانش معماری ایرانی به منظور ارتقای کیفیت محیط، رقم زند. بدین منظور چهار رویکرد در این زمینه قابل شناسایی است که نتایج تحقیق نشان می دهد؛ رویکرد نشانه شناسی لایه ای (پیدایشی) در بین سایر رویکردهای نشانه شناسی (پوزیتویستی، ساختارگرایی، پساساختارگرایی و پیدایشی ) رویکرد مناسب تری جهت خوانش معماری بازار ایرانی است. نشانه شناسی لایه ای زمینه تحلیل گسترده متون را در بستر رابطِ تعاملی و چندسویه بین نظام های نشانه ای و لایه های متنی که شبکه ای پیچیده از روابط دلالتی را به وجود می آورد، فراهم می سازد. حال با توجه به اینکه هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های اثرگذار در ایجاد معنا در بازار ایرانی به مثابه یک متن و به عنوان برشی از شهر با چارچوب نشانه شناسی لایه ای است، باید لایه های متنی آن شناسایی و نمود عینی شبکه رمزگان در یک کنش ارتباطی مشخص شود. بدین منظور برای شناسایی لایه های متنی بازارجهت تبیین آن؛ مفاهیم لایه های متنی، بافت، بینامتن، رمزگان، در این رویکرد مورد بررسی قرار می گیرد.
۳۰۲.

سعادت و نسبت آن با معنای زندگی از منظر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنا زندگی فارابی خدا نفس نفس ناطقه روح نامیرا سعادت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۹۸
پرسش اصلی این مقاله آن است که با نظر به مسأله معنای زندگی در فلسفه معاصر، چه نظریه ای در این باب از فلسفه فارابی(معلم ثانی) قابل استخراج و صورت بندی است و نظریه او ذیل کدام یک از نظریه های مطرح گنجانده می شود. در این نوشتار با نظر به پیوند بنیادین میان آموزه های خداباور(الهیاتی) و سعادت اندیش فارابی(مبتنی بر شناخت نفس و روح نامیرای انسان)، معناگرایی فراطبیعت گرایانه فرض گرفته شده است. فارابی به عنوان یک فیلسوف خداباور و معتقد به روح نامیرا با پیروی از اندیشه فلاسفه یونان، نظامی را طراحی می کند که بر اساس آن زندگی دنیوی انسان با نظر به هدف عالی که همان رسیدن به سعادت و نیک بختی است، معنادار می شود.زمانی که فراطبیعت گرایی فارابی به نحو مستقل از نظریات مشابه مورد ارزیابی قرار می گیرد، می توان نظریه ای مبتنی بر کشف (در برابر جعل) معنای واحد در زندگی، (در برابر کثرت گرایی)، که عینیت (در برابر ذهن گرایی) را در عمل (و نه در اندیشه و باور) به شکل کلی (نه به صورت جزئی) از نظام فلسفی و فکری فارابی استخراج نمود. بر این مبنا رسیدن به سعادت حقیقی که بر پایه معرفت و حکمت الهی و کسب فضایل علمی و عملی استوار است، به زندگی انسان معنا می بخشد و غایت قصوای او است. از منظر فارابی انسان در زندگی به سعادتی که همان معنای زندگی او است، جز در ربط با خدا دست پیدا نمی کند.
۳۰۳.

نظریه معنا از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنا مفهوم اعتباریت معنا دلالت علم صورت ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۸۰
در نیمه نخست قرن بیستم، رویکرد وجودشناختی در تبیین مسائل فلسفی، نخست به یک رویکرد معرفت شناختی و سپس به یک رویکرد زبان شناختی تقلیل یافت. صاحب نظران رویکرد اخیر مدعی شدند با تکیه بر نظریه های معنا می توان معناداری و صدق گزاره ها را تبیین کرد. درنتیجه بحث دربارة وجود و احکام آن به بحث دربارة زبان و معنا و چیستی آن تغییر پیدا کرد. در این نوشتار سعی کردیم پس از تعریف نظریه معنا و طرح اجمالی نظریات معنا در غرب، به این پرسش پاسخ دهیم که نظریه معنا در فلسفه علامه طباطبایی چیست و آیا این نظریه توان پاسخ به اشکالات نظریه معنا را دارد یا خیر؟ علامه طباطبایی در بحث اصالت وجود و اعتباریت ماهیت و معنا، اساساً تحقق هر معنایی اعم از معنای لفظی و غیرلفظی را در خارج محال می داند و از طرفی ثابت می کند که معنا همان صورت ذهنی است و جایگاه آن در ذهن است. لذا می توان نتیجه گرفت نظریه ایشان قرابت نزدیکی با نظریه تصوری معنا دارد؛ اما اشکالات نظریه تصوری معنا را که در غرب مطرح است، ندارد و به واسطه مبانی فلسفه اسلامی مثل کاشفیت و حکایت گری صورت ذهنی به آنها پاسخ می دهد.
۳۰۴.

بررسی کارکرد اجتماعی معنا و نحو در رمان دل فولاد با تکیه بر دیدگاه پی یر زیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنا نحو تحلیل گفتمان منیرو روانی پور پی یر زیما نقد جامعه شناختی دل فولاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۷۹
از نیمه دوم قرن بیستم توجه به ماهیت اجتماعی زبان، به عنوان ماده سازنده ادبیات، منجر به هم پوشانی بخشی از دستاوردهای حوزه ی تحلیل گفتمان و نقد جامعه شناختی شد. در همین راستا، پی یر زیما دو فرضیه را مطرح کرد: نخست این که واحدهای زبانی (واژه، معنا، نحو) به دلیل ماهیت اجتماعی خود، می توانند منجر به بروز اختلافات اجتماعی، سیاسی و عقیدتی شوند. دوم اینکه گفتمان ادبی، در سطوح زبانی خود (واژه، معنا و نحو) می تواند به مسائل و مشکلات اجتماعی و تاریخی زمان خود واکنش نشان دهد. جستار پیش رو می کوشد با تکیه بر نظریات زیما، ضمن تایید این دو فرضیه، به تحلیل گفتمان ادبی و سازوکار معنا و نحو روایی در رمان دل فولاد از منیرو روانی پور بپردازد. هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که چگونه گفتمان اجتماعی خارج از اثر در گفتمان ادبی آن ورود کرده و معنا و نحو روایی آن را تحت تأثیر قرار داده است؟ نتایج نشان دادند که گفتمان اجتماعی حاکم سعی در القای دوقطبی معنایی و متعاقبا نحو روایی خود در گفتمان ادبی دارد که در نهایت منجر به خلق ضدگفتمان اجتماعی شده است.
۳۰۵.

گردشگری، از تعریف تا بازتعریف آن در دوران جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری اصطلاحات معنا تعریف بازتعریف گردشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۹۴
زمینه و هدف: در روند تحولات پرشتاب جهان، گردشگری، دیگر فقط سیر آفاق، عبرت گیری و تجربه اندوزی اخلاقی نیست، بلکه به مثابه پدیده ای معناساز بر اساس درک و فهم کنشگران از آن، ذیل زمینه مندی اقتصادی-فرهنگی در هر جامعه تعریف می شود. تنوع و تعدد کنشگران و زمینه های شکل گیری گردشگری، منجر به شکل گیری تعاریف رنگارنگی از گردشگری شده است. در بررسی تعاریف موجود، مشخصه ها و ویژگی هایی از گردشگری استخراج شد که تحت عنوان اصول بنیادی و مطلوب گردشگری تقسیم بندی می شدند، اما هیچ یک از تعاریف، این اصول و ویژگی ها را به طور هم زمان در بر نمی گرفتند. با وجود این، حتی اگر تعریفی، همه آن ها را شامل شود، ویژگی های ضروری دیگری برای درک و توصیف گردشگری به عنوان یک فعالیت چندبُعدی وجود دارند که ضروری هستند، اما کنار گذاشته یا نادیده گرفته شدند. هدف اصلی این پژوهش، استخراج و استقرای ویژگی های کنار گذاشته یا نادیده گرفته شده گردشگری به منظور بازتعریف آن است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، توصیفی-اکتشافی، از نظر مخاطب، یک پژوهش بنیادی و بر اساس نحوه گردآوری داد ه ها از نوع پژوهش آمیخته (کمّی-کیفی) است. یافته ها: یافته ها در قالب تعاریف و ویژگی های موجود گردشگری (تز)، ویژگی های نادیده گرفته شده گردشگری (آنتی تز) و تفسیر و ترکیب ویژگی های موجود و نادیده گرفته شده گردشگری و بازتعریف آن (سنتز) گزارش شدند. نتیجه گیری و پیشنهادات: به عنوان نتیجه مهم این پژوهش، برای تعریف نمودن گردشگری، ابتدا می بایست آبشخور فلسفی و رویکردی تعریف و جایگاه آن در نظام ارزشی جامعه مشخص گردد؛ اینکه عرضه محور، تقاضامحور و یا کل گرایانه است. همچنین در درون هر رویکرد نیز باید ویژگی های کامل آن رویکرد لحاظ شود. برای این کار می توان مفاهیم را مقوله بندی و عنصرسازی نمود تا تعریف در دل کلمات و مفاهیم گم نشود و سپس در یک پیوست، مقوله ها و عناصر را تشریح نمود. نوآوری و اصالت: با ترکیب تعاریف موجود و عناصر شناسایی شده جدید، با تأکید بر اینکه "گردشگری، گردشگری است"، بازتعریفی از گردشگری ارائه گردید.
۳۰۶.

زمینه های ظهور و تکوین انسان شناسی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی تفسیری بستر شکل گیری انسان شناسی تفسیری معنا روش میدانی فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۸۴
مقاله حاضر به زمینه های شکل گیری انسان شناسی تفسیری و سهم هر یک از زمینه ها در شکل گیری و بسط انسان شناسی تفسیری اختصاص یافته و ضمن نظر بر سیر تاریخی انسان شناسی به تبیین چیستی انسان شناسی تفسیری پرداخته است. روش این نوشتار مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی و در مواردی تحلیل محتوا است. انسان شناسی تفسیری یا نمادین از شاخه های انسان شناسی فرهنگی آمریکایی است که در قرن بیستم در آمریکا پا به عرصه ظهور گذاشت و به لحاظ روش، کاملاً متمایز از انسان شناسی قرن هجدهم و نوزدهم بوده و تأکید و توجه ویژه ای بر مقوله فرهنگ دارد. در این رویکرد چنین تبیین می گردد که فرهنگ در هر جامعه ای، مجموعه ای از معانی است که می توان آن را با بررسی نمادهای حاکم بر جامعه شناخت. مقاله حاضر با اشاره به آراء و آثار دو شخصیت برجسته این حوزه، یعنی کلیفورد گیرتز و ویکتور ترنر، زمینه های مورد نظر را مطالعه کرده و به تفصیل نشان می دهد که اهم زمینه های شکل گیری این رویکرد عبارت اند از: 1. نقد و عبور از تطورگرایی و نگاه تاریخی، 2. عبور از کارکردگرایی، 3. عبور از ساختارگرایی، 4. تبلور و تأکید بر مفهوم خاصی از فرهنگ در بررسی های انسانی، 5. تبلور و تأکید بر تحقیق میدانی و استفاده از روش مشاهده مشارکتی، و). ظهور رویکرد فرهنگ و شخصیت در بررسی های انسان شناختی و مطالعات دین شناختی.
۳۰۷.

بررسی تطبیقی ارتباط الفاظ با معانی در قرآن کریم با تأکید بر تفاسیر؛ مجمع البیان، المیزان و تسنیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لفظ معنا مجاز روح معنا مجمع البیان المیزان و تسنیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۹
چگونگی ارتباط الفاظ با معانی همواره منشأ اختلافات تفسیر یک متن بوده است. این موضوع در تفسیر قرآن کریم به شدّت دیده می شود. خلأ پژوهشی در این زمینه نگارنده را بر آن داشت تا موضوع «بررسی تطبیقی ارتباط الفاظ با معانی در قرآن با تأکید بر تفاسیر؛ مجمع البیان، المیزان و تسنیم» را با روش توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در پایان چنین حاصل گشت که می توان اختلاف اصلی را در دو نظریه «حقیقت و مجاز» و «روح معنا» پیگیری کرد. برخی همچون طبرسی با پذیرش نظریه «حقیقت و مجاز» تمامی استعمالات الفاظ در غیر موضوعٌ له را مَجازی در نظر گرفته اند اما پس از بوجود آمدن نظریه روح معنا و پذیرش آن توسط علامه طباطبایی وجود مَجاز در عبارت های قرآنی کاهش چشمگیری یافت زیرا ایشان معانی قرآن را دارای تأویل می دانست که در کاربرد مفاهیم به صورت حقیقی بر تمامی الفاظ دلالت می کنند ولی کاربرد آن معانی در محسوسات را مَجازی می دانست. در مقابل، جوادی آملی با انکار مَجاز در قرآن معتقد است که الفاظ برای ارواح معانی وضع شده اند و استعمالشان در مفاهیم عام و تطبیق آن مفاهیم بر هر مصداق محسوس یا معقول «حقیقی» است. ایشان قرآن را به حبل آویخته ای تشبیه می کند که روح معنا در تمامی مراحل از جمله؛ لفظ، معنا، مفهوم، حقایق خارجی و باطنی و تکوینی و... به صورت حقیقی بر آن ها دلالت می نماید.
۳۰۸.

تبیین شاخص های طراحی فرم به منزله واسط جلوه و معنا، در ارتباط درون و بیرون خانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص طراحی فرم خانه جلوه معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۵۸
موضوع این پژوهش جستجوی چیستی و چگونگی پیوستگی وجه نظری و کاربردی فرم در جهت بهبود ارتباط درون و بیرون خانه است. فرم واسط ارتباط درون و بیرون در دولایه "ارتباط فضای داخل (درون) و خارج (بیرون)" و "ارتباط کالبد انسان (درون) و کالبد خانه (بیرون)"، در سه سطح کالبدی-محیطی، عملکردی-رفتاری و ادراکی-معنایی است. رابطه "فرم" با "آن چه فرم نیست"، این مفهوم چندمعنا را در یک مدل جامع، تبیین می نماید. هدف اصلی، یافتن شاخص هایی است که ارتباطی چندسطحی بین جلوه (وجه عینی) و معنا (وجه ذهنی) در فرم، برای ارتباط درون و بیرون ایجاد کنند؛ لذا پرسش اصلی پژوهش این است که چه شاخص هایی برای طراحی فرم خانه، امکان ارتباط چندسطحی و چندمعنایی را، در رابطه درون و بیرون فراهم می کنند؟ این پژوهش به روش کیفی، با استقراء جزء به کل و با تحلیل محتوای کیفی متون معماری مدرن و پست مدرن، از طریق کدگذاری در اطلس تی آی، انجام شده است. نتایج نشان می دهد که وجه اشتراک شاخص های تبیین شده، ارتقای محرک های مرئی و نامرئی "جلوه" ، ایجاد سلسله مراتب گذار نرم بین درون و بیرون، مشابهت یابی بین تصاویر ذهنی ایجاد شده از فرم و تنظیم توامان ویژگی های بصری، حرکتی و حسی در عناصر معماری، در سه مقیاس خرد، میانه و کلان، است. این انگاره نسبت به فرم، زمینه ساز "مولد معنا بودن" می شود.
۳۰۹.

بازاندیشی معنای فرزند از دیدگاه زنان متأهل (دارای فرزند و بدون فرزند) ساکن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش کیفی تحلیل مضمون معنا فرزند زنان تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۷۹
در سال های اخیر، بسیاری از مفاهیم خانواده دستخوش تغییرات معنایی شده است. ازآنجاکه فرزند کانون اصلی خانواده است، درک والدین و زنان از این مفهوم، تعیین کننده بسیاری از تصمیمات در حوزه باروری خواهد بود. لذا واکاوی «معنای فرزند» و بررسی درک زنان از این مفهوم ضروری است. این پژوهش با رویکرد کیفی به توصیف فهم کنشگر از معنای فرزند می پردازد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با بیست زن متأهل دارای فرزند و بدون فرزند در شهر تهران با نمونه گیری هدفمند جمع آوری و با استفاده از تکنیک شش مرحله ای اسمیت تحلیل شد. مضمون اصلی پژوهش نشان داد فرزند مفهومی است پویا، دینامیک و تأثیرگذار. در نگاه عاطفی مضامین «حس خوب»، «پرکننده صحنه زندگی» و «سختی و شیرینی» و در نگاه حمایتی مضامین «حمایت نسلی»، «حمایت سالمندی» و «حمایت معنوی» از یافته ها پدیدار گشت. فرزند به معنای شمشیر دو لبه است بدین معنا که هم مانعی است برای رشد و هم عاملی است برای خودشکوفایی و بالندگی. رشد و توسعه در حوزه فردی و زناشویی از مهم ترین معانی فرزند است. فرزند ظرفی است برای پُر کردن عاطفه که با تزریق حس خوب به ثبات و تداوم زناشویی کمک می کند. یافته های این مطالعه توانست به زعم خود تصویر روشنی از معنای فرزند ارائه دهد.
۳۱۰.

گفتمانی تحلیلی در ماندگاری حسینیه ها به مثابه کنش پذیریِ عملکردیِ فضاهای عمومی شهری در بازتاب باورها و آیین های جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حسینیه ها ماندگاری بازتاب فرهنگی و دینی معنا فعالیت و کالبد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۳۱
حسینیه ها از جمله اماکن مذهبی بشمار میروند که بر اساس باورها و عقاید شیعیان از احترام و جایگاه والای برخوردار بوده و هستند. ماندگاری این فضاهای مذهبی و برگزاری مراسم آیینی عاشورا به چه دلیل می توانسته توجیه پذیر باشد؟ در مقاله حاضر با رجوه به نظریات اندیشمندان و صاحبنظرا این حوزه به دلایل ماندگاری فضاهای عمومی شهری بطور اعم و ماندگاری فضاهای حسینیه ها بطور اخص پرداخته شده است. روش پژوهش حاضر «توصیفی» و «تحلیلی» همراه با روش مطالعات میدانی و فراتحلیل بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در طرح ریزی و طراحی تکایا تقریبا الگوی مشخصی دیده می شود. تکیه ها در فرم سنتی آن؛ فضایی باز و عمومی است که فضای مربعی شکلی در تقاطع دو و یا چند گذر اصلی و فرعی قرار دارد. در اقلیم گرم و خشک تمامی ورودی ها به آن، به صورت گذرهای سرپوشیده است. از نقطه نظر بافت شهری نیز تکایا در داخل بافت مسکونی قرار گرفته اند و ارتباط نزدیکی با باهمستانها و محلات شهری دارند. در انتهای مقاله به بررسی دلایل ماندگاری حسینیه ها بر حسب نوع فعالیت، معنا و کالبد پرداخته شده و نتایجی چند در این رابطه اشاره شده است.
۳۱۱.

بررسی زیست جهان به مثابه بنیاد معنا و فهم کنش از دیدگاه آلفرد شوتز(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: زیست جهان پدیدارشناسی جامعه شناسی پدیدارشناختی معنا کنش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۵۰
شوتز در مواجهه با بحران علوم اجتماعی، مفهوم کانونی هوسرل متأخر؛ یعنی «زیست جهان» را مبدأ عزیمت خود قرار داد. او با صورت بندی مجدد پدیدارشناسی هوسرل و گذر از پدیدارشناسی استعلایی به پدیدارشناسی تجربی و دنیوی، زیست جهان را به مثابه امر داده شده در زندگی روزمره فرض کرد و آن را چارچوب مرجع تفسیر معنا و فهم کنش قرار داد. در این زمینه کوشید با غنی سازی مفهوم «کنش» وبر از طریق اختراع مفهوم «طرح» (project) زمینه انتقال از کنشگر آگاه تکین به کنشگری را که در جامعه و در بستر زیست جهان اقدام به کنش می کند، فراهم سازد. برایند این اقدامات، ارائه تفسیری متفاوت از «معنا» و «کنش» از تفسیر نظریات شناختی کنش است. شوتز با آنکه آگاهی کنشگر را نقطه عزیمت خود قرار داده و به مسائلی که مشخصه نظریه کنش است، پرداخته، اما کنش را تعبیه شده در محیط فرهنگی آن در نظر گرفته و به نقشه ها و طرح های فرهنگی در تعریف کنش اهمیت زیادی داده است. این جستار با روش «توصیفی تحلیلی»، در حد امکان به شرح، توضیح و نقد این مسئله همت گمارده است.
۳۱۲.

بررسی تحلیلی روش شناسی هرمنوتیکی رویکرد تفسیری به دین و فرهنگ (با نظر بر آرای دین شناسانه ی کلیفورد گیرتز)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی رویکرد تفسیری معنا نماد هرمنوتیک فلسفی دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۲۱
مقاله حاضر به این پرسش که روش انسان شناسی تفسیری کدام است و رویکرد اصلی این دیدگاه در بررسی پدیدارهای انسانی بالأخص پدیده های دینی چه چیزی است می پردازد و ضمن نظر بر ماهیت انسان شناسی تفسیری و ارائه تعریفی جامع از این دیدگاه به تبیین بن مایه های آن در ساحت فلسفی می پردازد. روش این نوشتار مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی و در مواردی تحلیل محتوایی است. انسان شناسی تفسیری یا نمادین از شاخه های انسان شناسی فرهنگی آمریکایی است که در قرن بیستم در آمریکا پا به عرصه ظهور گذاشته و با ارائه تعریف خاصی از فرهنگ بر فهم معنا از خلال نمادها و آیین ها تأکید دارد. مقاله با اشاره کوتاهی به چیستی رویکرد انسان شناسی تفسیری کلیفورد گیرتز -مهم ترین نماینده رویکرد تفسیری- و تعریفی که وی از فرهنگ و دین ارائه می کند، در بخشی تفصیلی ابتنای این رویکرد بر هرمنوتیک فلسفی و تقابل آن با رویکردهای پوزیتویستی در علوم انسانی را نشان داد و وجوه مختلف این تقابل و ابتنا را کاویده و نشان می دهد که گیرتز به عنوان یک مردم شناس و دین شناس فرهنگی با الهام از اصول هرمنوتیکی، به تأویل و فهم معنای دین و فرهنگ روی آورده و رویکرد تفسیری خویش در دین شناسی و مردم شناسی را با الهام از این مبانی قوام بخشیده است. درواقع با تعریف فرهنگ به مثابه یک متن، عناصر هرمنوتیکی چون تمرکز بر تأویل و معنا، تأکید بر تاریخ و هستی تاریخی، تمرکز بر وجوه درونی تجربه آدمی و روش های درونی، تأکید بر مؤلفه های زبانی و نماد و نشانه، فهم در سایه ی ارجاع جزء به کل و کل به جزء به اضمار و تصریح، مبنای منظر گیرتز در مطالعات فرهنگ و دین است.
۳۱۳.

مفهوم شناسی و بررسی چگونگی تأویل احادیث در مکتب عقلی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای تأویل منزلت احادیث در اندیشه ملاصدرا معنا چگونگی و نمونه های تأویل احادیث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۴
تأویل، واژه ای پرکاربرد و تأثیرگذار در حوزه دینی است که کارکرد اصلی آن، راهیابی به حقیقت متون است. ملاصدرا در آثار متعدد خود، در مواجهه با متون دینی، ضمن تأکید بر منبع وحی، بحث تأویل را مطرح می نماید. مقاله حاضر، به روش اسنادی، توصیفی و تحلیل محتوا، به مفهوم شناسی تأویل در اندیشه ملاصدرا و بررسی جایگاه احادیث و چگونگی تأویل آن در مکتب عقلی این دانشمند می پردازد. نتیجه پژوهش مشخص می سازد که صدرالمتألهین بخشی از تالیفات خود را به بهره گیری از روایات اختصاص داده و بر لزوم حفظ معنای ظاهری الفاظ و عدم تأویل آنها تأکید دارد، ولی با این حال، به دلیل این که قایل به وجود باطن برای سخنان معصومان (ع) است، برای گذر از ظاهر و دست یابی به معنای باطنی، به تأویل احادیث می پردازد که ملاک و معیار اصلی وی در این کار، تهذیب نفس، طهارت باطن و سلوک شهودی است.
۳۱۴.

بررسی تحلیلی «معنا» به عنوان متعلَق ادراک وهمی و نقش آن در شکل گیری روش و معرفت تجربی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا واهمه معنا استقرا تجربه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۷
ابن سینا وظیفه اصلی قوه واهمه را ادراک «معانی» می داند و بالتّبع سایر کارکردهای این قوه باید در پرتو این نوع ادراک تبیین شود. مقصود اولیه و مشهور او از «معنا» امری ذاتاً نامحسوس است که در محسوسات جزئی تحقق دارد و مصادیق مختلف آن به نوعی قابل اندراج تحت دوگانه موافقت (ملائمت) و مخالفت (منافرت) اند؛ به این جهت می توان میان این دسته از معانی و عوارض خاصه موجود ارتباط برقرارکرد؛ البته با این تفاوت که معانی هیچگاه حالت اضافی خود نسبت به امر محسوس را، نه در مقام تحقق و نه در مقام تصور، ازدست نمی دهند؛ بااین حال ابن سینا مقصود دیگری از معنا را نیز به عنوان متعلَق ادراک واهمه مدنظر داشته است. این معنا همان ارتباط و نسبت میان صور محسوس است که از اشیاء و هویات محسوس خارجی ادراک می گردد. چنین معنایی در عین نامحسوس بودن، برخلاف معنای اول، برگرفته و قابل فروکاست به محسوسات است. مبتنی بر سنخ دوم معنا، می توان چگونگی تعمیم یافتن حکم محسوسات به امور نامحسوس را در وهمیات تبیین کرد. همچنین این تعمیم بخشی در حوزه اشیاء محسوس و ویژگی های آن ها موجب شکل گیری استقرا می گردد. باتوجه به اینکه ابن سینا تجربه را حاصل اجتماع استقرای حسی و قیاس عقلی می داند، می توان نتیجه گرفت که واهمه و معانی ادراکی آن در شکل گیری روش و معرفت تجربی نقشی محوری ایفا می کنند.
۳۱۵.

ظرافت های تقدیم و تأخیر در سوره روم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن جنبه بلاغی تقدیم و تأخیر نحوی و رتبی معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۰
یکی از وجوه اعجاز قرآن، جنبه بلاغی است که از نظر ظاهری و ساختاری با واژگان ارتباط تنگاتنگی دارد و از جمله تکنیک های آن بحث تقدیم و تأخیر است که بهر ه گیری از آن به گویاتر شدن کلام و فهم بهترمخاطب کمک می کند ،چنین تکنیکی علاوه برنظام مند و اصولی بودن، موجب زیباییِ اسلوب، شیوایی تعبیر و حسن سبک نیز می شود.این پژوهش درپی آن است که با توجه به اهمیت این اسلوب، با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی دلایل بلاغی تقدیم و تأخیر از دو جهت نحوی و رتبی در سوره روم بپردازد تا علاوه بر یافتن دلایل بلاغی آن، به میزان تأثیرگذاری این اسلوب دردلالت واژگان نیز دست یابد. نتیجه این پژوهش بیانگر آن است که مهمترین اسباب بلاغی تقدیم و تأخیر از دو جهت نحوی و رتبی به معنا برمی گردد؛ بدین گونه که در پس جابه جایی واژگان چه از نظر نحوی و چه رتبی، معنایی نهفته است که گوینده به جهت برجسته کردن و مهم جلوه دادن آن به این شیوه پرداخته است؛بنابراین تقدیم و تأخیر نه تنها تأثیر مهمی در افزایش دلالت واژگان و زیبایی آن دارد، بلکه به منظور انتقال قصد و هدف مشخصی به کار می رود.
۳۱۶.

معنا و مناسبات علم ودین در اندیشه امام خمینی«ره»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام خمینی (ره) تداخل تعارض تعامل دین علم معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۷
نسبت علم ودین، یکی از مسائل فلسفه دین بوده که تحلیل های پرشمار و برخاسته از نظرگاه های مختلف، ازجمله نگاه علمی و فرهنگی ارزشی را نیز به خود دیده است. پژوهش حاضر درصدد است دیدگاه امام خمینی«ره» را درباره چیستی علم ودین و نسبت این دو به دست آورد. این پژوهش، به روش تحلیلی و تطبیقی و با تتبع در منابع مکتوب و در کانون بحث، متمرکز بر آثار امام خمینی«ره» شکل گرفته است. یکی از تقسیمات مشهور که امام خمینی«ره» دیدگاه خود را از آن نقطه سازمان می بخشد، تقسیم علم به «حقیقی» و «اعتباری» است. در دیدگاه ایشان، علوم طبیعی به عنوان علوم اعتباری و علوم انسانی به عنوان علوم حقیقی شناخته شده اند. در دیگرسو، دین در نظر امام خمینی«ره» حقیقتی متنزّل از عالَم غیب برای اداره همه امور و شئون حیات دنیوی انسان است که در این زمینه هیچ امر لازمی را فروگذار نکرده است. بر این اساس هدف این تحقیق، یافتن مناسبات علم ودین، با ملاحظه تقسیمات و ویژگی های بیان شده در آراء امام خمینی«ره» می باشد. آنچه این نوشتار بدان دست یافته، نفی تعارض علم ودین، تداخل علم ودین در علوم انسانی و تعامل، تعدیل و تکمیل متقابل در علوم طبیعی از نظرگاه امام خمینی«ره» است.
۳۱۷.

فهم هویت در اندیشه چارلز تیلور و داریوش شایگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شایگان تیلور فرهنگ هویت هویت چهل تکه معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۱
مبسوطمقدمه و اهداف: هویت چیست؟ به اختصار می توان گفت: هویت می گوید ما که هستیم و ربط و پیوندی بین گذشته، حال و آینده به وجود می آورد و خصلتی معنادهنده دارد. هویت، یکی از مفاهیم محوری و در عین حال مناقشه برانگیز است که افکارِ بسیاری از متفکران و اندیشمندانِ سیاسی و اجتماعی را به خود مشغول کرده است. هدف این مقاله برقراریِ نوعی مناظره و گفت وگو بین شایگان و تیلور درباره مساله هویت و خودفهمی است. شایگان چه نکاتی به تیلور می گوید و تیلور چه بینشی به شایگان عرضه می کند. بر این اساس، در این مقاله در پیِ پاسخگویی به این سوالاتِ بنیادین خواهیم بود که شایگان و تیلور چه درک و دریافتی از هویت ارائه کرده اند؟ و در پیِ این سوال، این دو متفکر چه آموزه ها و انگاره هایی برای فهم هویت ارائه می دهند؟روش ها: از آن جا که این مقاله رسیدن به درکی درست از هویت را پیگیری می کند، تلاش کردیم تا با ارائه چارچوبی مفهومی به ایضاح دو مفهوم هویت و هویت چهل تکه یا مرقع گونه در اندیشه شایگان و تیلور بپردازیم. فهم عمیق این کلان واژه ها، زمینه و بسترِ درک و دریافتی درست از ایده ها و اندیشه هایِ مطرح شده این دو متفکر را فراهم می کند.یافته ها: شایگان و تیلور تلاشی سترگ در آثارشان برای پاسخگویی به سوالِ هویت چیست، داشته اند. یکی مساله هویت در جهانِ سنتی و شرقی و دیگری جهانِ مدرن و تکوینِ هویتِ مدرن را به بحث گذاشته است. این دو متفکر، اگر چه به دو متنِ فرهنگیِ متفاوت تعلق دارند، اما انگاره ها و آموزه هایی هم سو و مشترک درباره هویت در آثارشان ارائه داده ند. این آموزه ها را در قالب پنج مولفه می توان صورت بندی کرد؛ اولین مولفه درک کردن هویت در قالب یک داستان و روایت است. هر دو متفکر سعی بر آن دارند تا در قالب یک برداشت، روایت یا داستانی از «خود» (فردی یا جمعی)، گذشته، حال و آینده را به هم مرتبط کنند. دومین مولفه، فهم هویت در وضعیتِ بینابینی است. این موقعیت فرد را در شرایطی نشان می دهد که در میانه دو الگویِ درکِ جهان یا دو شیوه زیست، گرفتار و در رفت وآمد است. سومین مولفه، درک هویت در ارتباط و دیالوگ با دیگران و در پیِ آن، تحول پذیریِ هویت است. چهارمین مولفه، مطرح کردن انگاره هویت مرکب یا هویت ترکیبی است. پنجمین مولفه، تاکید آن ها، بر نقش و اهمیتِ مبانی اخلاقی، ارزش هایِ بزرگ و آموزه هایِ اساسیِ سنت ها و ادیان در شکل دهی و برساختِ هویت و فهم ما از خود است.نتیجه گیری: چرایی اهمیت و در کانونِ توجه بودنِ مقوله هویت را باید در این واقعیت جست که برای درک بسیاری از رخدادها و دگرگونی هایِ اجتماعی و سیاسیِ جوامع کنونی نیازمند آن هستیم که از منظرِ هویتی به این تحولات بنگریم. اگرچه تاکنون آثار و مقالات بسیاری درباره هویت و خودفهمی نوشته شده و به وجوه و جنبه های گوناگون آن پرداخته شده، اما از آنجا که هویت خصلتی سیال و در حالِ تحول دارد، نیازمندِ درنگ و تأمل مداوم است. شایگان و تیلور، به عنوانِ دو هویت پژوه برجسته معاصر دانشی عمیق و شیوه فهمی همه جانبه از هویت و خودفهمی در آثارشان ارائه کرده اند، که حاملِ سرنخ ها و آموزه هایِ مهمی برایِ درکِ مساله و مشکله هویت است. 
۳۱۸.

دیدگاه فرگه در باب «معنا»: بررسی بیشتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرگه معنا اندیشه نمایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۳
فرگه در آثار خود بحث مستقل و مستوفی در مورد دلالت شناسی کلمات نمایه ای ندارد. اما در بعضی از آثار خود، به خصوص مقاله «اندیشه»، به مناسبت هایی در مورد بعضی نمایه ها اظهار نظر کرده است. حاصل عقیده وی آن است که اگر جمله ای داشتیم که شامل کلمه نمایه ای بود، آن جمله معنای زبانی دارد اما معنای به اصطلاح فنی، مورد نظر فرگه، ندارد مگر آنکه مرجع آن نمایه مشخص گردد. با توجه به خصوصیاتی که فرگه برای معنا یا اندیشه قایل است، به نظر می رسد رویکرد وی در مورد نمایه را می توان به سایر عباراتی که مدلول محسوس دارند تعمیم داد؛ به این بیان که برای حصول معنا یا اندیشه، لازم است کلیه قیود زمانی و مکانی و سایر قیود مورد نیاز لحاظ گردند. بدین ترتیب، به نظر می رسد می توان گفت فرگه همه عباراتی که مدلول محسوس دارند را نمایه ای محسوب می کند.